مشاعرۀ سنّتی

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می و مستی
به چه کارم
چو بنوشم
من از آن
سينه ی سينایی تو

ب.امیدی

[FONT=&quot]و نخندیم دگر به تَرَک‌های دل هر گلدان[/FONT]
[FONT=&quot]و به انگشت نخی خواهیم بست[/FONT]
[FONT=&quot]تا فراموش نگردد فردا[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot] زندگی شیرین است[/FONT]
[FONT=&quot]زندگی باید کرد[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

امیدی

عضو جدید
و نخندیم دگر به تَرَک‌های دل هر گلدان
و به انگشت نخی خواهیم بست
تا فراموش نگردد فردا

 زندگی شیرین است
زندگی باید کرد



دفتر مشقمو برگ ميزدم
خاطرات بچگی
دفتر نقاشيمو ورق زدم
خط های سياه سفيد
یادم اومد
شبای سرد
بی اميد
اشکامو پاک می کردم و
فقط با دوتا مداد رنگی
نقاشی هامو رنگ ميزدم

ب.امیدی
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
دفتر مشقمو برگ ميزدم
خاطرات بچگی
دفتر نقاشيمو ورق زدم
خط های سياه سفيد
یادم اومد
شبای سرد
بی اميد
اشکامو پاک می کردم و
فقط با دوتا مداد رنگی
نقاشی هامو رنگ ميزدم

ب.امیدی

من چرا دل ب تو دادم ک دلم میشکنی
یا چ کردم که نگه باز ب من می نکنی

دل و جانم ب تو مشغول و نظر بر چپ و راست
تا نگویند حریفان که تو منظور منی
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من چرا دل ب تو دادم ک دلم میشکنی
یا چ کردم که نگه باز ب من می نکنی

دل و جانم ب تو مشغول و نظر بر چپ و راست
تا نگویند حریفان که تو منظور منی

ياد ايامي که در گلشن فغاني داشتم​
در ميان لاله و گل آشياني داشتم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی تو مهتاب شبی بازاز آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال ِ تو گشتم...

[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]من خیره به آینه و او گوش به من داشت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را[/FONT][FONT=&quot][FONT=&quot]
[/FONT]
[/FONT]
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]من خیره به آینه و او گوش به من داشت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را[/FONT][FONT=&quot][FONT=&quot]
[/FONT]
[/FONT]
آنست آدمی که در او حسن سیرتی
یا لطف صورتیست دگر حشو عالمست
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]ترسم که اشک در غم ما پرده در شود[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود[/FONT]

دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]تنها نه عشق و زندگی و آرزوی من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]او هستی من است که آینده دست اوست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

تورا در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را

بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تورا در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را

[FONT=&quot]آری ، مگر خدا به دل اندازدش که من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]زین آه و ناله راه به جایی نمی برم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]جز ناله های تلخ نریزد ز ساز من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]از حال دل اگر سخنی بر لب آورم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]آری ، مگر خدا به دل اندازدش که من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]زین آه و ناله راه به جایی نمی برم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]جز ناله های تلخ نریزد ز ساز من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]از حال دل اگر سخنی بر لب آورم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

مرا ب هیچ بدادی و من هنوز برآنم
که از وجود تو مویی ب عالمی نفروشم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا ب هیچ بدادی و من هنوز برآنم
که از وجود تو مویی ب عالمی نفروشم

[FONT=&quot]منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را

[/FONT]
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را

[/FONT]

آری آری زندگی زیباست
زندگی اتشگهی دیرینه پا برجاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست
ور نه خاموش ست و خاموشی گناه ماست....
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آری آری زندگی زیباست
زندگی اتشگهی دیرینه پا برجاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست
ور نه خاموش ست و خاموشی گناه ماست....
[FONT=&quot]تو رهرو دیرینه سر منزل عشقی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بنگر که ز خون تو به هر گام نشانسیت[/FONT]
شبتون خوش دوست خوش ذوقم و ممنون از همراهیتون:gol:
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]تو رهرو دیرینه سر منزل عشقی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بنگر که ز خون تو به هر گام نشانسیت[/FONT]
شبتون خوش دوست خوش ذوقم و ممنون از همراهیتون:gol:

تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو
ببرد قیمت سرو بلندبالا را

دگر ب هر چه تو گویی مخالفت نکنم
که بی تو عیش میسر نمی‌شود ما را

شب شما هم خوش دوست عزیزم :gol:
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو
ببرد قیمت سرو بلندبالا را

دگر ب هر چه تو گویی مخالفت نکنم
که بی تو عیش میسر نمی‌شود ما را

شب شما هم خوش دوست عزیزم :gol:
ای که به دام تو اسیرم اسیر .......................... لذت دیوانگی از من مگیر
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
تا بوی زلف یار در آبادی من است
هر لب که خنده ای کند از شادی من است

تو بت چرا ب معلم روی ک بتگر چین
ب چین زلف تو آید ب بتگری آموخت

هزار بلبل دستان سرای عاشق را
بباید از تو سخن گفتن دری آموخت
 

امیدی

عضو جدید
تو بت چرا ب معلم روی ک بتگر چین
ب چین زلف تو آید ب بتگری آموخت

هزار بلبل دستان سرای عاشق را
بباید از تو سخن گفتن دری آموخت


"تا شکوفه های
سرخ بر پيراهن"
می رویند
تا که نعش
شعر پر نقشم
نقش بر زمين
افتد
لب نخواهم بست

ب.امیدی
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا