مشاعرۀ سنّتی

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو را من چشم در راهم شبا هنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی
تو را من چشم در راهم
نیما!دی

مهیا تا کند اجزای او را
ستاند از لاله و گل رنگ و بو را
 

malmal_r

عضو جدید
از داغ غمت هركه دلش سوختني نيست
از شمع رخت محفلش افروختني نيست

تو را اي كهن بوم و بر دوست دارم
تو را اي كهن پير جاويد برنا
تو را دوست دارم، اگر دوست دارم
تو را اي گرانمايه، ديرينه ايران
تو را اي گرامي گهر دوست دارم
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دارو مده طبیب که داریم درد عشق

ما به نمیشویم و تو رسوا میشوی

یک گریبان نیست کز بیداد آن مه پاره نیست//رحم گویا در دل بی‌رحم آن مه پاره نیست
کو دلی کز آن دل بی‌رحم سنگین نیست چاک//کو گریبانی کز آن چاک گریبان پاره نیست
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک گریبان نیست کز بیداد آن مه پاره نیست//رحم گویا در دل بی‌رحم آن مه پاره نیست
کو دلی کز آن دل بی‌رحم سنگین نیست چاک//کو گریبانی کز آن چاک گریبان پاره نیست

تنها امید جنت موعود مانده است
آنجا مگر که سیزده خود بدر کنیم
 

malmal_r

عضو جدید
یک گریبان نیست کز بیداد آن مه پاره نیست//رحم گویا در دل بی‌رحم آن مه پاره نیست
کو دلی کز آن دل بی‌رحم سنگین نیست چاک//کو گریبانی کز آن چاک گریبان پاره نیست


ترسم این قوم که بر دردکشان می​خندند در سر کار خرابات کنند ایمان را
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
حافظ
هرکی شعر میگه شاعرشم بنویسه بی زحمت!!!!!!!!!!!!!!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترسم این قوم که بر دردکشان می​خندنددر سر کار خرابات کنند ایمان را
یار مردان خدا باش که در کشتی نوحهست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
حافظ
هرکی شعر میگه شاعرشم بنویسه بی زحمت!!!!!!!!!!!!!!!

ای داد!
چه مانده از عبور پرخاطره ام؟!
جز هیچ؟
جز خاطره ای از هیچ؟!
دیر آمدم ،
که پایمال لگدهایـــــــ…شان
خاطرم را نیازارد!
دیر آمدم اما،
با خاطری خالی از خیال خواهم ماند!
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیشب گله زلفش با باد همی کردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودائی

یار من پاک و به رویش غیر چون دارد نظر//دیده او چون دل من پاک بودی کاشکی
قصد قتلم دارد و اندیشه از مظلومیم//یار در عاشق کشی بی‌باک بودی کاشکی
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا رب بکه شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره بکس ننمود آن شاهد هرجائی
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
کندم قصد دل زار بآزار دگر
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود


دل من ز بیقراری چو سخن به یار گویم//نگذاردم که حال دل بیقرار گویم
شنود اگر غم من نه غمین نه شاد گردد//به کدام امیدواری غم خود به یار گویم
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما چو دادیم دل و دیده بطوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه زبنیاد ببر
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما چو دادیم دل و دیده بطوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه زبنیاد ببر

روز وصلم به تن آرام نباشد جان را//که دمادم کند اندیشه شب هجران را
آه اگر عشوه گری‌های زلیخا سازد//غافل از حسرت یعقوب مه کنعان را
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای رخرم از فروغ رخت لاله زار عمر
باز آ که ریخت بی گل رویت بهار عمر




چرا ناراحت شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا