فناوري اطلاعات در مجتمع گاز پارس جنوبي

sahel_m

کاربر فعال مهندسی شیمی ,
کاربر ممتاز
اهميت موضوع تحقيق
امروزه اهميت اطلاعات، هم به عنوان يك منبع مهم تاكتيكي و استراتژيكي در سازمان مطرح مي باشد و هم به عنوان يك منبع عمده براي ارزش افزوده احتمالي شناخته شده است. اطلاعات هميشه در محيط كسب و كار به عنوان يك مزيت رقابتي مطرح بوده اما نكته مهم اين است كه تغييرات واقعي كه ميتواند ارزش بالقوه اطلاعات را افزايش دهد، توانايي سازمانها در استفاده از اين منبع مهم از طريق كاربرد فناوري جديد است. فناوري اطلاعات با ويژگي ذخيره سازي، پردازش، بازاريابي و انتقال اطلاعات ميتواند مديران را در بهبود عملكرد سازمانهايشان ياري كند. فناوري اطلاعات، تمام ابعاد سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و تجاري زندگي انسان را متحول كرده و با تغييرات زيربنايي بيشتري نيز مواجه خواهد ساخت. بدين ترتيب ساختار اشتغال، صنعت، اقتصاد، تجارت و ... به شدت از اين پديده متأثر خواهد شد.

بيان مسئله
فناوري‌هاي نو ظهور و پيشرفته اطلاعات، براي حل مسايل مديريتي، در حال تغيير دادن شيوه هاي مديريت سازمانها و مهندسي مجدد هستند. مديريت در محيط متحول امروز، براي هر تصميمگيري نيازمند توجه به عوامل گوناگوني است. از جمله اين عوامل ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
برنامه ريزيهاي قوانين دولتي، نگرشهاي كارفرمايانه توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات، اطلاع رساني و افزايش انتظار مشتريان با داشتن امكان انتخاب. در هر كدام از موارد فوق، مديريت نياز به اطلاعات مناسبي دارد كه دانش او را افزايش و عدم اطمينان وي را كاهش دهد تا بتواند فعاليت مؤثري داشته باشد. بنابراين بهتر است به جاي عبارت آشناي مديريت، انجام دادن كارها از طريق ديگران است، عبارت مديريت، انجام دادن كارها با استفاده از اطلاعات مناسب و از طريق افراد است را به كار ببريم. در اين راستا توجه به فناوري اطلاعات ضروري به نظر ميرسد.

در دنياي فعلي، فناوري اطلاعات، خميرمايه توسعه انساني در سازمان و جامعه است و محورهاي اساسي توسعه منابع انساني و ماهيت آن را نيز متناسب با نياز جامعه و انسانها تعيين ميكند. در توسعه منابع انساني، همواره بايد ظرفيت هاي جديد انساني را شناخت، تا توسعه قابليتها و كيفيت هاي انساني به صورت يك فرايند دايمي انجام شود. تحقق اين امر در گرو بهره گيري از فناوري اطلاعات است، چون در فرايند فناوري اطلاعات دايماً اطلاعات، توليد، پردازش، توزيع و مديريت ميشود. بنابراين، فناوري اطلاعات زماني حلال مشكلات خواهد بود كه در خدمت توسعه و پرورش انسانها قرار گرفته و قابليتهاي انساني با هم تلفيق و به توسعه، كارايي و بهره وري منجر شود.

در اين تحقيق رابطه بين فناوري اطلاعات و كارايي در شركت مجتمع گاز پارس جنوبي را كه داراي يكي از كاربرديترين و به روزترين واحدهاي فناوري اطلاعات در شركتهاي تابعه ملي گاز ايران است مطمح نظر واقع ميشود. دليل انتخاب اين جامعه آماري، درگيري مستقيم محقق با آثار ناشي از بكارگيري فناوري اطلاعات در شركت مذكور ميباشد. اميد آنكه نتايج اين تحقيق براي تصميمگيري هاي بهتر در آينده، در اختيار مديران اين سازمان قرار گيرد و همچنين بتواند ضمن ارايه راهكارهاي مفيد براي بهره گيري مناسبتر از اين فناوري در شركت، اداره بهتر امور را موجب شود.

اهداف تحقيق
هدف اصلي از انجام اين تحقيق، ارايه چارچوب نظام دار از چگونگي تأثير گذاري فناوري اطلاعات بر كارايي است. آگاهي از اين موضوع ميتواند دانش مديران و كاركنان را نسبت به اثرات فناوري اطلاعات بر كارايي افزايش دهد؛ نگرش سيستمي به اين موضوع زمينهاي را فراهم ميكند كه در آن بتوان فناوري اطلاعات و ابعاد كارايي و تعاملات آن دو را بررسي كرد.

بنابراين دو هدف فرعي زير را ميتوان براي اين تحقيق برشمرد:
1- بررسي رابطه بين به كارگيري فناوري اطلاعات و استفاده بهينه از منابع اطلاعاتي
2- بررسي رابطه بين به كارگيري اطلاعات و استفاده بهينه از منابع انساني

فرضيه هاي تحقيق
اين پژوهش داراي يك فرضيه اصلي و دو فرضيهي فرعي به شرح زير است:
فرضيه هاي فرعي
فرضيه اول: به كارگيري فناوري اطلاعات موجب استفاده بهينه از منابع انساني ميشود.
فرضيه دوم: به كارگيري فناوري اطلاعات موجب استفاده بهينه از منابع اطلاعاتي ميشود.

روش انجام تحقيق و جمع آوري اطلاعات
روش انجام تحقيق، توصيفي از نوع پيمايشي است و جمع آوري اطلاعات با استفاده از سه روش زير انجام گرفته است:

1- بررسي ميداني شامل تدوين، توزيع و جمع آوري پرسشنامه هاي است كه هدف آن كسب اطلاعات درباره رد يا اثبات تحقيق ميباشد. پرسشنامه حاوي 28 سؤال است كه براي هر فرضيه 14 سؤال در نظر گرفته شده بود.
2- تحقيق كتابخانه اي شامل بررسي انواع متون فارسي و انگليسي در ارتباط با ادبيات فناوري اطلاعات و كارايي بوده است.
3- انجام مصاحبه با مديران، كارشناسان و كاركنان شركت مجتمع گاز پارس جنوبي به ويژه واحد فناوري اطلاعات

جامعه آماري و حجم نمونه
جامعه آماري اين پژوهش، پرسنل فازهاي 1 و 2 و 3 شركت مجتمع گاز پارس جنوبي- يكي از شركتهاي تابع شركت ملي گاز ايران، واقع در استان بوشهر، بندر عسلويه- بوده و شامل 770 نفر از كاركناني ميشود كه از امكانات فناوري اطلاعات از جمله شبكه و رايانه استفاده ميكنند. حجم نمونه با استفاده از فرمولهاي آماري 170 نفر برآورد گرديد ولي براي افزايش اعتبار داده ها 250 پرسشنامه توزيع و 220 نسخه جمع آوري شد.

روشهاي تجزيه و تحليل آماري
در اين تحقيق با استفاده از آمار توصيفي و آمار استنباطي، داده هاي استخراج شده از پرسشنامه پردازش شد. در سطح آمار توصيفي از جداول يك بعدي و توزيع فراواني و در سطح آمار استنباطي از آزمون توزيع دو جمله اي، كاي اسكوتر و ضريب همبستگي كاي استفاده شده است.

متغيرهاي تحقيق
متغير مستقل: متغير مستقل متغيري است كه از طريق آن متغير وابسته تبيين يا پيشبيني شود. متغير مستقل اين تحقيق عبارت است از «فناوري اطلاعات».
متغير وابسته: متغيري است كه محقق به دنبال تشريح يا پيشبيني تغييرپذيري در آن است. در اين تحقيق متغير وابسته «كارايي» است و در فرضيات فرعي به ترتيب «منابع انساني» و «منابع اطلاعاتي» مد نظر هستند.

مفاهيم و واژه هاي عملياتي
كارايي: كارايي عبارتست از نسبت ستاده به داده و يا به بيان ديگر نسبت توليد كالا يا خدمات نهايي به منابع به كار رفته در آن.
منابع انساني: «منظور از منابع انساني يك سازمان، تمام افرادي هستند كه در سطوح مختلف سازمان مشغول به كارند».
منابع اطلاعاتي: اطلاعات از مهمترين منابع هر سازمان و نظام اجتماعي است. اگر نيروي انساني، مواد، سرمايه و تجهيزات را منابع فيزيكي بدانيم، اطلاعات در زمره منابع مفهومي يك نظام به شمار مي آيد. منابع فيزيكي به وسيله منابع مفهومي اداره مي شوند و از طريق سيستم مفهومي، اطلاعات مربوط به منابع فيزيكي، انعكاس مييابند.
فناوري: فناوري سازمان تمام فرايندهايي را كه يك سازمان براي تبديل ستاده ها به داده ها به كار ميگيرد، شامل ميشود.
اطلاعات: اطلاعات عبارت است از جريانهايي كه مجموعه دانايي ها را تغيير ميدهد، اين تغيير زماني اتفاق مي افتد كه يا مطلبي به مجموعه دانايي ها افزوده شود و يا تجديد ساختاري در آن به وجود آيد.
فناوري اطلاعات: عبارت است از شبكهاي پيچيده اي از رايانه ها، سيستمهاي ارتباطات از راه دور و دستگاههاي كنترل كه به افراد و سازمانها در گرداوري، انتقال، پردازش و بازيابي داده ها و اطلاعات كمك ميكند.

آزمون فرضيات
براي آزمون فرضيات از دو روش توزيع فراواني (كيفي) و از تست دو جمله اي (كمي) استفاده شده است. در روش توزيع فراواني امتيازي كه هر يك از پاسخگويان به 14 گويه مربوط به فرضيه اول بر حسب طيف ليكرت ( 4...0 ) داده بودند محاسبه شد، چنانچه بيشتر از 50 درصد كل امتياز ممكن كسب مي شد، نتيجه موافق و در غير اين صورت مخالف محسوب مي گرديد. در روش كمي نيز با توجه به تعداد سؤالات شاخص براي سنجش هر فرضيه و با استفاده از بسته نرم افزار SPSS، تست دو جمله براي اثبات يا رد فرضيات به كار گرفته شد.

فرضيه اول: «به كارگيري فناوري اطلاعات موجب استفادهي بهينه از منابع انساني شده است».

بيان فرضها
- H0: فناوري اطلاعات موجب استفاده بهينه از منابع انساني نميشود.
- H1: فناوري اطلاعات موجب استفاده بهينه از منابع انساني ميشود.

تصميمگيري
تاييد فرضيه اول: با استفاده از آزمون دو جمله اي در رابطه با تاييد يا رد فرضيات، مشاهده مي شود كه با در نظر گرفتن سطح معني دار ( 0،000 ) كوچكتر از ميزان خطا (0،05 ) است كه در نتيجه با احتمال 95 درصد ميتوان ادعا كرد كه فرض H0 مبني بر اين كه فناوري اطلاعات موجب استفاده بهينه از منابع انساني مي شود، تأييد مي شود. در واقع با استفاده از اطلاعات موجود در جداول هر دو روش مشاهده مي شود كه 80 درصد از افراد نمونه موافق و 20 درصد از آنها مخالف فرضيه بوده اند.

فرضيه دوم: « به كارگيري فناوري اطلاعات موجب استفادهي بهينه از منابع اطلاعاتي شده است».

بيان فرضها
- H0: فناوري اطلاعات موجب استفاده بهينه از منابع اطلاعاتي نميشود.
- H1: فناوري اطلاعات موجب استفاده بهينه از منابع اطلاعاتي ميشود.

تصميم گيري
تأييد فرضيه دوم: با استفاده از اطلاعات موجود در جداول هر دو روش مشاهده مي شود كه 96 درصد از افراد نمونه موافق و فقط 4 درصد از آنها مخالف فرضيه بوده اند. در ادامه نيز با استفاده از آزمون دو جمله اي در رابطه با تأييد يا رد فرضيات مشاهده مي شود كه با در نظر گرفتن سطح معنيدار (000/0) كوچكتر از ميزان خطا (05/0) است كه در نتيجه با احتمال 95 درصد ميتوان ادعا كرد كه فرض H0 مبني بر اين كه فناوري اطلاعات موجب استفادهي بهينه از منابع اطلاعاتي نمي شود رد و فرض H1 دال بر اين كه فناوري اطلاعات موجب استفاده بهينه از منابع اطلاعاتي مي شود، تأييد ميگردد.

نتيجه گيري كلي و پيشنهادات
همانطور كه پيش از اين اشاره شد فرضيه اصلي پژوهش عبارت بود از اين كه « به كارگيري فناوري اطلاعات موجب افزايش كارايي مي شود» كه بر اين اساس، فناوري اطلاعات عاملي اثرگذار در افزايش كارايي محسوب مي شود. نتيجه كلي كه از تجزيه و تحليل اطلاعات به دست آمد حاكي از اثبات فرضيه تأثير فناوري اطلاعات بر افزايش كارايي بود و همانطور كه در قسمت قبل اشاره شد هر دو فرضيه با احتمال 95 درصد تأييد شدند.
در ادامه، نتيجهگيري هاي مبتني بر يافته هاي تحقيق به همراه پيشنهادهاي محقق براي پژوهشگران آينده به شرح زير ارايه مي شود.
 

sahel_m

کاربر فعال مهندسی شیمی ,
کاربر ممتاز
فناوري اطلاعات در مجتمع گاز پارس جنوبي(قسمت دوم)

فناوري اطلاعات در مجتمع گاز پارس جنوبي(قسمت دوم)

عدم وجود فرهنگ و بستر مناسب براي استفاده بهينه از فناوري اطلاعات
لازمه به كارگيري گسترده و بهينه از فناوري اطلاعات، وجود يك فرهنگ و بستر مناسب در اين ارتباط است. در واقع تا زماني كه زير ساخت ها و بستر مناسب در سازمان در راستاي به كارگيري فناوري وجود نداشته باشد و فرهنگ لازم در سازمان در رابطه با ضرورت به كارگيري فناوري اطلاعات به وجود نيايد، نميتوان انتظار داشت كه كاركنان چندان رغبت و تمايلي به استفاده از آن داشته باشند. براي فراهم كردن اين بستر و فرهنگ، ايجاد يك باور و ذهنيت فردي در همه سطوح سازمان در ارتباط با نقش و اهميت فناوري اطلاعات و ميزان تأثيرگذاري آن در كليه امور سازماني ضروري است و تا زماني كه كاركنان سازمان خصوصاً مسئولان اين باور و نگرش را در رابطه با فناوري اطلاعات نداشته باشند امكان مفيد و ثمر بخش بودن فناوري اطلاعات در سازمان اندك مي باشد.

نبود فرهنگ مناسب در اين ارتباط موجب استفاده نابجا و غيراصولي برخي كاركنان از امكانات فناوري اطلاعات نظير شبكه ميشود. در واقع بعضاً مشاهده مي گردد كه از تجهيزات و سخت افزار موجود به عنوان ابزار سرگرمي استفاده مي كنند كه خود باعث بروز مسايلي از جمله به هرز رفتن انرژي كاركنان، كندي در انجام وظايف سازماني و اختلال در شبكه و كاهش كارايي آن مي شود. بديهي است رفع اين مسئله نيز مستلزم ارتقاء سطح فرهنگ سازماني است كه صد البته هزينه بر و زمانبر خواهد بود.

ضرورت برگزاري دوره هاي آموزشي
نكتهي بسيار مهم در رابطه با بكارگيري فناوري اطلاعات در سازمان، بحث آموزش است. با توجه به نياز سازمان به نيروي انساني جديد، استخدام، انتقال و جابهجاييهايي كه براي رفع كمبودهاي سازمان صورت ميگيرد غالب كاركنان تازه وارد آشنايي و تخصص چنداني براي كار با شبكه و استفادهي بهينه از قابليتهاي آن ندارند. بهكارگيري فناوري اطلاعات در سازمان بدون برگزاري دورههاي آموزشي لازم براي كاركنان امكانپذير نخواهد بود تا زماني كه از سوي سازمان، آموزشهاي لازم و مرتبط در رابطه با فناوري اطلاعات و نحوهي كاربرد آن براي كاركنان برگزار نشود، نميتوان چندان به توفيق فناوري اطلاعات در سازمان اميدوار بود. آموزشهايي كه براي كاركنان در نظر گرفته ميشود ميبايست هم جنبهي تخصصي مربوط به موقعيت كاري و هم جنبهي آمادهسازي آنها براي استفاده از امكانات فناوري اطلاعات را داشته باشد.

برگزاري دوره هاي آموزشي براي كاربران جديد نيازي ضروري است كه كمبود آن به طور محسوسي در سازمان مورد مطالعه درك ميشود. بديهي است در صورت عدم برگزاري چنين دورههايي، شناخت لازم در بلند مدت و با صرف هزينههايي بسيار بيشتر از برگزاري چنين دورههايي براي سازمان، صورت خواهد گرفت.

ضرورت تدوين برنامه راهبردي فناوري اطلاعات
تدوين برنامهي راهبردي فناوري اطلاعات يكي ديگر از مواردي است كه سازمان بايد به آن توجهي ويژه مبذول دارد. همانطور كه تدوين برنامهي راهبردي براي سازمانها مهم و ضروري است، در رابطه با فناوري اطلاعات نيز وضع به همين منوال ميباشد و سازمان ميبايست در جهت شناسايي اهداف راهبردي خود در رابطه با فناوري اطلاعات اقدام كند. بر اساس اهداف مورد نظر دورنما و چشمانداز سازمان در رابطه با فناوري اطلاعات ترسيم ميشود و نتيجهي اين مراحل بايد به صورت برنامهاي كاربردي و عملي به واحدهاي تابعهي سازمان ابلاغ شود تا همهي آنها در جهت واحد حركت كرده و از هرگونه دوباره كاري و اتلاف منابع و انحرافاتي كه ممكن است از برنامهي اصلي صورت پذيرد جلوگيري بهعمل آيد.

در سازمان مزبور نيز مانند اكثر سازمانهاي دولتي و خصوصي كشور ما، عدم وجود فرهنگ و تفكر استراتژيك، كه خود ناشي از رقابتي نبودن فضاي كسب و كار در كشور است، وضعيتي را پديد آورده كه به برنامهي استراتژيك مدون و توافق شده، توجه چنداني صورت نگيرد.براي رفع اين نقيصه در حوزهي مورد بحث اين پژوهش بايد از برنامهريزي فناوري اطلاعات بهره جست. در واقع يكي از اصليترين اهداف برنامهريزي فناوري اطلاعات در سازمانها، همسوسازي اين فناوري با استراتژيهاي سازمان است. در هر صورت، اهميت وجود حداقلي از برنامهي استراتژيك سازماني براي موفقيت پروژههاي فناوري اطلاعات به حدي است كه از آن به عنوان پيش نياز اجراي اين گونه پروژهها ياد ميشود.

وجود سيستم هاي موازي اطلاعات
از جمله موارد مشاهده شده در سازمان، وجود اسناد مكتوب موازي با اطلاعات ذخيره شده در شبكه است. اين موضوع از دو بعد قابل بررسي است. نخست اين كه به نظر ميرسد نيروهاي شاغل در سازمان در حال حاضر آن چنان كه بايد و شايد نسبت به فناوري اطلاعات باور و اعتماد كافي ندارند و مديريت سازمان بايد در جهت ارتقاء و بهبود اين باور و ذهنيت تلاش كند. به هر حال هر اندازه كه سطح اعتماد به فناوري اطلاعات در سازمان افزايش يابد به همان ميزان نيز استفاده از آن گسترش مييابد. نكتهي دوم اين كه اساساً فلسفهي بهكارگيري فناوري اطلاعات در سازمان تسهيل در انجام امور و كاهش دوباره كاريها و حذف فعاليتهاي موازي است. اين موضوع نهتنها ميبايست در خصوص نگهداري اسناد و مدارك به كار برده شود بلكه بايد در رابطه با ساير امور نيز اين نگرش سر لوحهي فعاليتها قرار گيرد. البته ممكن است اين ذهنيت وجود داشته باشد كه علت نگهداري اسناد مكتوب بياعتمادي نسبت به فناوري اطلاعات نيست بلكه وجود خطراتي است كه همواره سيستمهاي اطلاعاتي را تهديد ميكند از جمله ويروسهاي رايانهاي كه ممكن است باعث نابودي اطلاعات شوند. در اين ارتباط نيز بايد اشاره كرد كه با توجه به پيشرفتهاي روزافزون در اين زمينه و وجود امكاناتي نظير لوحهاي فشرده و نسخههاي پشتيبان از اطلاعات، ديگر نياز چنداني به نگهداري اطلاعات به صورت مكتوب وجود ندارد.

عدم استفاده صحيح و به هنگام از سيستم تقاضاي الكترونيكي
سيستم تقاضاي الكترونيكي براي جايگزيني روش سنتي، ارايهي تقاضاي طراحي شده است كه بهكارگيري صحيح و اصولي آن موجب جلوگيري از اتلاف وقت مديران و كاركنان به واسطهي عدم نياز به تقاضاي حضوري، كاهش هزينه نسبت به روش سنتي، تسريع در رسيدگي به تقاضاهاي كاركنان، بهبود جريان امور و افزايش رضايت كاركنان ميشود. با وجود چنين مزاياي قابل توجهي، به دليل وجود برخي مسايل پيشبيني نشده از جمله: عدم تفويض اختيار مديران سطوح بالاي سازمان در جهت رسيدگي به هنگام به تقاضاهاي مطرح شده، عدم اعتقاد يا توجه صحيح برخي از مديران به استفاده از اين سيستم و نيز طراحي محدود اين سيستم صرفاً جهت رسيدگي به تقاضاي برخي واحدهاي سازماني و نه همهي واحدها و موارد قابل اشارهي ديگر، كارايي اين سيستم تا حد قابل ملاحظهاي كاهش يافته است كه در اين ارتباط ميتوان راه كارهاي زير را در جهت رفع مسايل مطرح شده و بهبود كاربرد آن پيشنهاد كرد:

- باور مديران مبني بر اين كه اين سيستم ميتواند به عنوان ابزاري مفيد در راستاي انجام وظايف روزمره به كار گرفته شود و از آن در جهت استفادهي بهينه از زمان محدود كه همواره از مشكلات مديران در همهي سطوح است، استفاده نمايند.
- طراحي جامع اين سيستم براي استفادهي ساير واحدها در رسيدگي به تقاضاها، چرا كه در حال حاضر صرفاً واحدهاي فناوري اطلاعات و مخابرات از اين امكانات سيستم تقاضاي الكترونيكي برخوردارند.
- تفويض اختيار در سطوح عالي سازمان براي تسريع در رسيدگي به تقاضاها.

عدم استفاده بهينه از امكانات شبكه
شركت مجتمع گاز پارس جنوبي از يك شبكهي وسيع برخوردار است كه به راحتي ارتباط ميان كليهي واحدهاي شركت را برقرار ميكند. هر واحد از طريق اين شبكه به راحتي در سطح كل سازمان اطلاعرساني ميكند و همهي كاركنان با شناسهي خاص خود به آن متصل ميشوند. با توجه به بررسيهاي صورت گرفته و نيز اشتغال محقق در شركت مزبور، به نظر ميرسد گاهي اوقات نه تنها استفادهي صحيح و كاربردي از امكانات شبكهي مزبور صورت نميپذيرد بلكه به دليل عدم استفادهي اصولي، وقت و انرژي كاربران نيز به هدر ميرود.
كارشناسان و صاحبنظران مديريت بر اين باورند كه در هر سازماني كه از سيستمهاي اطلاعاتي استفادهي صحيح و اصولي صورت نگيرد، يا ناشي از ضعف مديريت سازمان است و يا عدم نياز واقعي به اين سيستمها در سازمان.

تصويب قوانين و صدور بخشنامه هاي لازم در رابطه با استفاده بهينه از فناوري اطلاعات در سطح شركت ملي گاز ايران
شركت مجتمع گاز پارس جنوبي به عنوان يكي از شركتهاي تابعهي شركت ملي گاز ايران داراي ارتباط سازماني وسيعي با آن و نيز ساير شركتهاي تابعه است و حجم زيادي از مكاتبات، اسناد و ... بين اين شركتها - به روش سنتي و با استفاده از پست و نظير آن- مبادله ميشود كه به يقين علاوه بر صرف هزينه و زمان بسيار كه تأثير مستقيمي بر كارايي سازمان دارد، بعضاً كندي جريان امور را نيز موجب ميشود. اين مساله در بعضي موارد كه فوريت انجام كار حايز اهميت است يا نياز به مبادلهي حجم عظيمي از مكاتبات باشد، ممكن است حتي موجب وارد شدن زيانهايي شود. از اين رو به نظر ميرسد ميتوان با ايجاد بسترهاي مناسب از جمله ايجاد شبكههاي اكسترانت در اين شركتها و البته تدوين، تصويب و ابلاغ بخشنامههايي در خصوص مبادلهي الكترونيكي اسناد و مدارك، ضمن كاهش وقفههاي احتمالي، ساير معايب سيستم فعلي را نيز تا حد زيادي از بين برد.
 
بالا