خودتو با یه شعر وصف کن...!

[Dreamland]

حـس ِ مـرا

نـفـهـم ؛

/د َر د/ دارَد . . . /

تـنـهـا چـراغ را خـامـوش کـن

و بـرو . . . /.

 

[امیر افشار]

خاطرات عمر رفته در نظر گاهم نشسته
در سپر آذرین آفت جانم نشسته
ای خدای بی نصیبان تاقتم ده
ای قبله گه ما غریبان تا قتم ده
بر موج غم نشسته من بر زورق شکسته منم
ای نا خدای عالم
با نا من رقم زده شده که بار مهر غم زده شد
بر سر نوست عالم

 

[سمانه آسمونی]

شاید دو هزار سال دیگر
باستان شناسان از باقیمانده ی اجسادمان
چیزی را کشف کنند که
پس از تجزیه اش بفهمند
این باقیمانده ی یک فریاد رسوب شده در گلوی یک انسان فسیل شده است...

 

[سمانه آسمونی]

سروی بودم
زیر سایه‌ام نشستند
خوردند و خفتند
بیدار شدند و
مرا بریدند

شمس لنگرودی​

 

[سمانه آسمونی]

گاهی دلت می گیرد
مثل یک مراسم کوچک ختم
حتی اگر تمام خیابان ها را آذین بسته باشند...

 

[primrose]

چه تلخه بی تو گم شدن تو سایه های سرد شب
چه خسته پرسه می زنه پس از تو کوچه گردشب
لحظه های تلخ مرگه لحظه های بی تو بودن
از تو سهم من همینه شعر دلتنگی سرودن

 

[sweetest]

دلم برای اشک هايی که پرپر می شوند

دلم برای بغض هايی که در گلو می شکنند

دلم برای خودم

می سوزد...!

 

[سمانه آسمونی]

خـــدایـــــا بفهمان بی تو چه می شوم، اما نشانم نده...

 

[sweetest]

می‌خواهم دروغ بگویم !

دلم هیچ هوایت را نکرده است ..!
کلمات

از فرط حسادت

کنار هم آرام نمی گیرند

دستم را خوانده اند انگار !

اما

فریب شان می دهم من

می نویسم :

دوستت ندارم

تو راست اش را بخوان

 

[raha]

هوس باغ و بهارانم نیست
ای بهین باغ و بهارانم تو ...

 

[راضیه (ت)]

یادش میفتم, دارم آتیش میگیرم
حقمو خدا من از کی پس بگیرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[vinca]

ای چرخ فلک دوندگی ما را کشت
بر درگه خلق بندگی ما را کشت

این ذلت روزگار ، این تهمت خلق
ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت

 

[DDDIQ]

می خوردن و شاد بودن آیین منست/ فارغ بودن ز کفر و دین دین منست
گفتم به عروس دهر کابین تو چیست/گفتا دل خرم تو کابین منست


ولی
من می نه ز بهر تنگدستی نخورم /یا از غم رسوایی و مستی نخورم
من می ز برای خوشدلی میخوردم/کنون که تو بر دلم نشستی نخورم

 

[naghmeirani]

---

از بـس کـه غـم تـو قـصه در گـوشم کــرد
غـم هـای زمانـه را فـرامـوشم کــرد
یـک سیـنه سخن بـه درگـهت آوردم
چـشمان سخـنگـوی تـو خـاموشم کـرد.

 

[lutos_niloo]

ey dokhtare sahra NILOOFAR,,,, AYYYYYY niloofar,,,,, ahhh niloofar.
dar bastaram baza NILOOFAR ,,,,ayyyyyyy niloofar ,,,,,ah niloofar.
asemani delbare man, eshghe man niloofare man........lalallalalalalalal

 

[مدیسا]

درود بر تمام دوستان عزیز

من نمیدونم این شعر کدوم شاعره ولی نوشتم لطفا دوستان عزیز نظر بدهید

(یک توپ دارم قلقلیه سرخ و سفید و آبی میزنم زمین

هوا میره نمیدونی تا کجا میر من این توپ را نداشتم

مشق هام خوب نوشتم بابام به من عیدی داد یک

توپ قلقلی داد)

 

[As7az]

شب های دراز بی عبادت چه کنم؟طبعم به گناه کرده عادت چه کنم؟

گویند خدا گناه را می بخشداو بخشد من از خجالت چه کنم؟

 

[noom]

[h=6]یک فنجان چای تازه دم... درد دارد
یک غزل آواز... درد دارد
و همینطور [/h][h=6]همه کارهای قشنگ دنیا...
وقتی برای فراموشی نبودن‌هایت سراغشان می‌روم[/h]

 

[naghmeirani]

تو نگرانم نشو
"فراموش کردنت" را هیچ وقت یاد نخواهم گرفت

 

[somayeh115]

طعنه بر خاری من ای گل بی خار مزن من به پای تونشستم که چنین خارشدم

 

[sweetest]

افسوس هیچ چیز را نمی خورم ...
حسرت هیچ چیز را ندارم ...

به هیچ چیز فکر نمی کنم .... و همین "هیچ چیز" ها آزارم می دهند !​

 

[سمانه آسمونی]

قرارمان بهشت
پای ِ درخت ممنوعه
تو بگویی
“سیب”
من از لبت بچینم این بار .

 

[سمانه آسمونی]

تو ماه را
بیشتر از همه دوست می داشتی
و حالا
ماه هر شب
تو را به یاد من می آورد


می خواهم فراموشت کنم
اما این ماه
با هیچ دستمالی
از پنجره ها پاک نمی شود !

 

[سمانه آسمونی]

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]جزئیات ِ چشمهایت ...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]کلیات ِ زندگی ِ من است ![/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT]

 

[noom]

خاطره ها را در گنجه ي ذهن بگذار،
فقط "دوستت دارم" ها را تا نزن...

 

[naghmeirani]

تو ميروي و من فقط نگاهت ميکنم
تعجب نکن که چرا گريه نميکنم

بي تو، يک عمر فرصت براي گريستن دارم
اما براي تماشاي تو، همين يک لحظه باقي است

و شايد همين يک لحظه اجازه زيستن در چشمان تو را داشته باشم

 

[لوتوسو]

نه بسته ام به کس دل
نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها من
.....

 

["Amir masoud"]

تو کجایی سهراب !؟ آب را گل کردند، چشم ها را بستند و چه با دل کردند!
وای سهراب کجایی آخر !؟
زخم ها بر دل عاشق کردند، خون بر چشم شقایق کردند...
تو کجایی سهراب؟
که همین نزدیکی عشق را دار زدند، همه جا سایه دیوار زدند....
وای سهراب دلم را کشتند !!

 

[mahyam68]

چیزیم نیست خرد و خمیرم فقط همین
کم مانده است بی تو بمیرم فقط همین

 

[noom]

از صورتت نقاشی كشیده ام همانطور كه دلم میخواست باشی حالا چشمهایت فقط مرا می بیند و لبخند همیشگیت لحظه های نبودنت را می پوشاند فقط مانده ام هوس بوسیدنت را چه كنم؟ /...........گیلدا ایازی