خلیج همیشه فارس ایران

abnoos69

عضو جدید
جزیره شتور
جزیره شتور یا شیدوَر با طول 1.7 کیلومتر و عرض 800 متر، در فاصله حدود یک و نیم کیلومتری جنوب شرقی جزیره لاوان قرار دارد. این جزیره از با ارزش‌‌ ترین و مهم ‌‌ترین پناهگاه‌‌ های حیات وحش و جزء مناطق حفاظت در خلیج فارس است، پرندگان،‌ لاک‌پشت ‌های دریایی، ماهی‌ ها و دلفین ‌ها از مهمان های جزیره هستند. تعداد زیاد مار سمی سیاهرنگ و کوچک که معمولاٌ زیر شن مخفی می‌ شوند، از ساکنین طبیعی جزیره می باشند. به این جزیره جزیره ماران نیز می گویند، شاید غیر مسکونی بودن این جزیره به دلیل حضور این مار‌ها باشد.
جزیره هِندُرابی
این جزیره با 8 / 22 کیلومتر مربع مساحت، در حد فاصل بین دو جزیره کیش و لاوان قرار گرفته، هموار و تقریباً بدون عارضه طبیعی است. هندورابی در فاصله 325 کیلومتری بندر عباس و 133 کیلومتری بندرلنگه و بلند ترین نقطه آن بیست و نه متر و بزرگ ‌ترین قطر آن هفت و نیم کیلومتر است. این جزیره از یک رشته ارتفاعات کوتاه پوشیده شده، و کرانه ‌های آن با شیب ملایمی به دریا منتهی می ‌شوند. مجاورت با دریا، اغلب موجب بالا رفتن میزان باران و رطوبت می شود، با این حال در تمام کرانه‌ های خلیج فارس همجواری با دریا تأثیر چندانی بر میزان بارش این نواحی ندارد. فعالیت اقتصادی اکثر اهالی در جزیره هندورابی، صید و غواصی است، فعالیت ‌های صنعتی یا بهره‌ برداری از معادن و منابع زیر زمینی و حتی صنایع دستی در هندورابی وجود ندارد.
محیط زیست جزیره به دلیل بسته بودن آن محدود است و موجوداتی از قبیل انواع پرندگان کوچک، پرندگان مهاجری نظیر باز و شاهین و انواع کمی از خزندگان و موش صحرایی در آنجا یافت می‌شود. منابع تأمین آب جزیره بسیار محدود و کم است و آب مصرفی آن از طریق چاه یا آب انبار تأمین می‌شود. این جزیره از نظر سیاحت و ایرانگردی از زیر مجموعه ‌های کیش است که با توجه به امکانات و استعداد طبیعی جزیره از نظر آب، خاک، هوا و شرایط خاص تجاری جزیره کیش و هم ‌چنین برخورداری از زیبایی‌ های طبیعی، قادر است بخشی از نیاز های سیاحتی و گردشگری ایرانگردان را تأمین کند.
جزیره کیش
در گذشته این جزیره را قیس می گفتند، این جزیره بیضی شکل با مساحت 89.7 کیلومتر مربع و با طول 15.6 و عرض 7 کیلومتر، در جنوب غربی بندرعباس است. محیط زیست طبیعی جزیره کیش یکی از بکرترین مناطق خلیج فارس محسوب می شده است، استعداد های طبیعی و موقعیت جغرافیایی ویژه زمینه بهره ‌برداری جهانگردی و تجاری را در حد قابل توجهی فراهم ساخته است. سواحل کم نظیر این جزیره مرجانی نه تنها در فصول گوناگون سال بلکه در طول یک روز‌ در ساعات مختلف جلوه‌های بدیع و گون‌گون و بسیار زیبایی از طبیعت را به تماشا می گذارند. از کیش در اینترنت زیاد گفته شده است، می توانید به جستجوها مراجعه نمایید.
جزیره فرور بزرگ
با مساحت 26.2 کیلومتر مربع و ارتفاع بلند ترین نقطه از سطح دریا 145 متر، فاصله آن تا نزدیک‌ ترین نقطه سواحل ایران در حدود 20 کیلومتر است. این جزیره بر روی یکی از کمربند های زلزله‌ خیز جهان قرار دارد، سطح جزیره از تپه ماهور های کوچک تشکیل شده است. جزیره شیب‌های تند و پرتگاه ‌هایی دارد که گاهی ارتفاع آنها از ده متر بیشتر می باشد، رنگ‌ آب در نزدیکی جزیره سیاه است. در جزیره فرور بزرگ بقایای ساختمان‌ های مخروبه و اراضی کشاورزی بایر و چاه‌ های آب به همراه یک چراغ دریایی وجود دارد که نشان از مسکونی بودن جزیره در زمان ‌های گذشته است. در حال حاضر جزیره غیر مسکونی می باشد، و تنها تعدادی مأمور دولتی در آن حضور دارند. در آب‌ های این جزیره ماهی فراوان وجود دارد و به همین خاطر صیادان در اطراف آن فعالیت زیادی دارند. جزیره فرور بزرگ یکی از کانون‌ های زیست حیات وحش است، و تعداد بی ‌شماری پرندگان از قبیل: عقاب ماهیگیر، طوطی، چک‌چک، قمری خانگی، چکاوک، کاکلی، پرستو، بلبل خرما، چاخ لق، هدهد، دم جنبانک زرد، دو سرخ معمولی، چک‌چک سرسیاه، زنبور خور معمولی و همچون یک نوع خارپشت، مارمولک، مار جعفری و عقرب در آن زندگی می ‌کنند. این جزیره به علت داشتن مار های زیاد به مارور نیز شهرت دارد.
جزیره فرور کوچک
نام دیگر این جزیره غیر مسکونی فرورگان است، که در جنوب فرور بزرگ و شمال جزیره سیری قرار دارد، مرتفع ‌ترین نقطه آن از سطح دریا 36 متر است. به علت موقعیت اقلیمی و استقرار در مسیر مهاجرت پرندگان دریایی، زیستگاه گونه ‌های متنوع پرندگان مهاجر و بومی است.
جزیره سیری
با مساحت 17.3 کیلومتر مربع، در میانه خلیج فارس قرار دارد، فاصله آن تا مرکز شهرستان ابوموسی که در قسمت شرقی جزیره واقع شده، حدود 27 کیلومتر و تا مرکز استان حدود 152 مایل دریایی است. نام اصلی و پارسی آن راز است، که به دلیل نزدیکی با مناطق عرب نشین حاشیه جنوبی خلیج فارس اعراب از معادل عربی این نام یعنی سری استفاده کردند، که این نام در زبان ‌های اروپایی سیری تلفظ شد، و از راه آن زبان‌ها به فارسی رسید. این جزیره فاقد پستی و بلندی است و نسبتاً مسطح می باشد، مرتفع ‌ترین نقطه آن 24 متر از سطح دریا ارتفاع دارد، بزرگ ‌ترین ابعاد طولی و عرضی جزیره 1 / 6 و 4.6 کیلومتر است. شکل جزیره در قسمت ‌‌های شمالی و نزدیک سواحل ذوزنقه ‌ای است، و مناطق مسکونی با سایر تأسیسات دارد. پوشش گیاهی فقیر ولی تعداد نخل خرما بطور پراکنده در جزیره می باشد، که محصول آن فقط مصرف محلی است، در این جزیره معدن خاک سرخ موجود است.
جزیره ابوموسی
این جزیره با طول و عرض حدود 4.5 کیلومتر، در 222 کیلومتری بندرعباس و هم‌ چنین در 75 کیلومتری بندر لنگه واقع شده، جنوبی ‌ترین جزیره ایرانی آب های خلیج ‌فارس است. جزیره ابوموسی یکی از چهارده جزیره استان هرمزگان است، که بیشترین فاصله از سواحل ایرانی خلیج فارس را دارد، شهر ابوموسی مرکز جزیره ابوموسی است.
جزیره تنب بزرگ
این جزیره تقریباً گرد خاک شنی و خشک دارد، نام‌ های دیگر آن در قدیم تنب گَپ، تنب مار و تل مار بوده است. در قسمت ‌های جنوب غربی و نزدیکی سواحل آن خانه ‌های مسکونی از راه چندین خیابان و جاده به هم پیوسته ‌اند، این جزیره در شمال شرقی ابوموسی واقع شده و در دارای موج ‌شکن و لنگرگاه است. مردم بومی این جزیره از صید ماهی و مروارید امرار معاش می ‌کنند، مار های سمی و کوچک در این جزیره به وفور وجود داد.
جزیره تنب کوچک
جزیره غیرمسکونی مثلثی شکل تنب کوچک به فاصله 12 کیلومتر از غرب جزیره تنب بزرگ قرار دارد، مرتفع ‌ترین نقطه آن از سطح دریا، بیست و یک متر است.
جزیره­ قشم
در نزدیکی تنگه هرمز است، بزرگ ترین و پر جمعیت ‌ترین جزیره خلیج فارس می باشد. از جزیره قشم در اینترنت زیاد گفته شده است، می توانید به جستجوها مراجعه نمایید. من نیازی ندیدم آن نوشته ها را تکرار کنم، زیرا هدف وبلاگ انوش راوید نا گفته های تاریخی و جغرافیایی است.
جزیره ناز
غیر مسکونی کاملاً مسطح با مساحت حدود سه هکتار ، در یک کیلومتری ساحل شرقى قشم‌ قرار گرفته، فاقد ساحل شنى با دیواره‌ هاى صخره ‌اى به ارتفاع پنج تا ده متر در اطراف جزیره است. در زمان جزر با پس ‌روى کامل آب دریا براى مدت کوتاهى باریکه ‌اى از خشکى جزیره ناز را به ساحل قشم وصل مى ‌کند. ماهیگیران محلى چند سایبان از چوب و پلاستیک جهت اسکان موقت احداث کرده‌اند. روبه‌ روى جزیره ناز در قشم ساحل شنى قرار دارد، که مکان مناسبى براى تغذیه پرندگان دریایى و ماهیگیران بومى است. در سراسر فصول سال بازدید کنندگان بسیارى به ‌ویژه هنگام غروب از این محل بازدید مى‌ کنند.
جزیره هرمز
بیضی شکل در مدخل خلیج فارس و در فاصلهٔ ۸ کیلومتری بندرعباس قرار دارد. این جزیره به علت موقعیت جغرافیایی و مجاورت با تنگه هرمز آنرا کلید خلیج فارس می ‌دانند.
جزیره هنگام
ا مساحت 50 کیلومتر مربع، فاصله تا بندرعباس حدود ۴۳ مایل دریایی و تا شهر قشم حدود ۲۹ مایل دریایی، یکی از نقاط دیدنی استان هرمزگان در کرانه‌ های جنوبی جزیره قشم است. دارای معادن نمک و خاک و سرب است، این جزیره ارتفاعات پست آهکی دارد، بلند ترین نقطه آن کوه ناکس با ۱۰۶ متر ارتفاع است. بزرگترین قطر آن از روستای هنگام کهنه تا روستای هنگام جدید ۹ کیلومتر است. تنها فعالیت اقتصادی در جزیره هنگام که اکثر اهالی به آن مشغولند، ماهی‌گیری و صیادی است. از نقاط دیدنی جزیره تأسیسات بندری انگلیسیها می باشد.
جزیره لارک
با 7 / 48 کیلو متر مربع مساحت، در فاصله ۱۸ مایل دریایی از مرکز استان شهر بندرعباس و ۶ مایل دریایی از شهر قشم و در جنوب شرقی این شهر در تنگه هرمز قرار دارد. بلند ترین نقطه آن ۱۳۸ متر از سطح دریا ارتفاع دارد، و بزرگ ترین قطر آن ۶/۱۰ کیلومتر است. این جزیره از کوه های آتشفانی مخروطی شکل تشکیل شده، و یکی از نقاط دیدنی استان هرمزگان ‌است. در این جزیره فعالیت کشاورزی وجود ندارد، و تنها فعالیت اقتصادی اکثر اهالی جزیره لارک صید و غواصی است. آب آشامیدنی مردم این جزیره بیشتر از طریق بندرعباس تأمین می ‌گردد و همچنین آب برکه‌‌ ها و چاه‌ های آن مورد استفاده قرار می‌ گیرد.
دیگر جزایر
دیگر جزایر غیر مسکونی خلیج فارس: شیف، ام الکرم، ام سیله خان، خرو، مولیات، سه ‌دندون، مُطاف، مُرغی، چراغی است. تعدادی جزایر کوچک که در زمان جزر و مد نام جزیره به خود می‌ گیرند، را باید به این لیست اضافه نمود. جزیره ‌های غیر مسکونی خلیج فارس از اهمیت ویژه جهانی به عنوان زیستگاه مرجان‌ های دریایی، محل تخم گذاری پرستو های دریایی و لاک پشتها و زیستگاه انواع پرندگان مهاجر می باشند.
 

abnoos69

عضو جدید


وطن یعنی خلیج تا ابد فارس !



وطن يعني همه آب و همه خاک


وطن يعني همه عشق و همه پاك


وطن يعني پدر ، مادر ، نياكان


وطن و خاك بستن عهد و پيمان


وطن يعني هويت ، اصل ، ريشه


وطن آغاز و سرانجام و هميشه


وطن یعنی خلیج تا ابد فارس !
 

abnoos69

عضو جدید
نقشه ای که توسط کارتوگرافر آلمانی آبراهام ارتلیوس ترسیم شده که در نخستین اطلس نوین در میان سال‌های ۱۵۷۰ تا ۱۶۲۴ چاپ شده‌است. نام خلیج فارس در نقشه مشهود است


نقل از ویکی پدیا
 

abnoos69

عضو جدید
نقشه‌ای اروپایی از سال ۱۵۳۱ میلادی که نام لاتین خلیج همیشه فارس را نشان می‌دهد.


 

abnoos69

عضو جدید
اطلاعاتی در مورد خلیج همیشه فارس :

نام بین المللی :

خلیج فارس Persian Gulf



نام تاریخی :

دریای پارس - پرسیکون کاای تاس- خلیج بصره


موقعیت جغرافیایی:

جنوب غربی آسیا، منطقه خاورمیانه

نوع(اقیانوس‌شناسی):

خلیج

مساحت :

۲۵۱٬۰۰۰کیلومتر مربع

منطقه:

اقیانوس هند

سرچشمه نخستین :

دریای عمان

ژرفای بیشینه :

۹۰ متر

ژرفای میانگین :

۵۰متر

درازای بیشینه:

۹۸۹ کیلومتر

کشورهای ساحلی:



منابع مهم :

منابع سرشار نفت و گاز

رودخانه های مهم:

اروند رود

مناقشات بین المللی:

این قسمت از دریاها عموما خلیج فارس نام دارد.

به نقل از ویکی پدیا
 

abnoos69

عضو جدید
نام خلیج همیشه فارس و تاریخ آن :


1. از پیدایش خلیج ‌فارس تا دوران تاریخی:

از چند میلیارد سال پیش كه سطح زمین سرد شد و حالت خشكی و دریا به خود گرفت. قاره‌ها به‌صورت صفحه‌هایی در روی مواد زیر پوسته در حال لغزیدن و حركت بودند و شكل آنها تغییر می‌كرد. از حدود 25 تا 38 میلیون سال پیش به تقریب دریای تتیس كه بین مجموعه خشكیهای جنوب و شمال قرار داشت كم‌كم از بین رفت و قاره هندوستان از جنوب به طرف شمال آمد و به آسیا پیوست و در اثر فشار آن كوه‌های هیمالیا به وجود آمد و شبه جزیره عربستان هم از آفریقا جدا شد و به سوی شمال شرقی حركت و به ایران پیوست و در اثر فشار آن كوه‌های زاگرس پدیدار شد، و خلیج‌فارس شكل گرفت.

از آن به بعد خلیج‌ فارس از نظر ناهمواری تغییر اساسی نداشت ولی از نظر آب و هوا در هر دوره یخبندان كه سطح آبهای آزاد جهان پایین می‌رفت، خالی از آب می‌شد. در 18 هزار سال پیش كه پایان آخرین یخبندان بود و سطح آبهای دریاهای آزاد حدود 120 متر پایین رفته بود، آب و خلیجی وجود نداشت و چه بسا انسانهای دوران پارینه سنگی در بیشتر بستر آن زندگی هم می‌كردند. با گرم شدن هوا كم‌كم سطح آب بالا آمد و به حد امروزی رسید و احتمالاً بالا آمدن همچنان ادامه دارد.

از 9000 سال پیش انسانهای دوران میان‌سنگی و نوسنگی و عصر فلزات در سواحل شمالی از بین‌النهرین، سومر و عیلام به طرف شرق تا هلیل‌رود جیرفت تمدنهای درخشانی را پشت سر نهاده بودند
(3). این مردم كه از نژاد سفید قدیمی تیره رنگ بودند، در بیش از 5000 سال پیش با اختراع خط وارد دوران تاریخی شدند و علاوه بر نواحی ساحلی با نواحی مركزی ایران نیز ارتباط‌هایی داشتند(4) و در حواشی سواحل و جزایر نزدیك رفت و آمد می‌كردند.

2. چگونه و كی نام دریای پارس ثبت تاریخ شد:


داریوش هخامنشی در سال 517 پ م/ 1138 پ ﻫ، به «مودرایه» (مصر) رفت و به دستور او كانالی از دریای عرب (سرخ) به شاخه‌ای از رود «پی‌رَوَ» (نیل) متصل شد. و راه آبی مهم اقیانوس اریتره (هند) به دریای مغرب (مدیترانه) گشوده گردید و «اسكیلاگس» دریا سالار داریوش نخستین كسی بود كه ناوگان او از دریای پارس (عمان) عربستان را دور زد و از دریای عرب (خلیج‌ عرب) وارد دریای غرب شد، (200 سال قبل از اسكندر) وقتی این آبراهه ایجاد شد به دستور داریوش بر لوحی از سنگ خارای قرمز رنگ به ابعاد 17*167 سانتی‌متر ضمن شرح كانال، نام «دریایی كه از پارس بدان روند» نیز نگاشته شد. و بدین‌ترتیب نام «دریای پارس» برای نخستین بار ثبت تاریخ
گردید (حدود 2500 سال پیش).

3. خلیج پارس در دوران باستان و استان پارس:

در حدود 220 سال جهانداری هخامنشیان و حدود 800 سال ابرقدرتی اشكانیان و ساسانیان كه پیوسته یكی از دو ابرقدرت جهان (كه دیگری رومیان) بودند، در مدت بیش از هزار سال امكان و جرأت مخالفت آن هم در حد براندازی نام پارس حتی در ذهن كشور یا قبیله‌ای متصور نبود. استان پارس مهمترین و پرقدرت‌ترین استان ایران باستان بود و این استان سراسر شمال خلیج پارس را شامل می‌گردید و تمام جزایر، سواحل و مناطق مسكونی شبه جزیره عربستان جزء توابع استان پارس به حساب می‌آمد، به عبارت دیگر حدود و نفوذ استان پارس تا سواحل جنوبی شبه جزیره عربستان و زمانی تا دریای عرب (سرخ) بود.

4. خلیج فارس و دوران تسلط مستقیم مسلمانان (نقل قولی از ابن‌خلدون):

تا قبل از پیدایش اسلام قبایل عرب هیچگاه با هم متحد و صاحب قدرت نبودند و پیوسته از ایران به ویژه ایالت فارس و حكام آن تمكین می‌كردند و در واقع احترام و ارزش برای پارسیان قائل بودند. ر.ن فرای از قول فیلسوف شهیر تاریخ، ابن خلدون (732 تا 808 ﻫ ق)، می‌نویسد: «بیشتر دانشمندان اسلامی چه در علوم دینی و چه در علوم عقلی جز چند تن، همه غیرعرب بودند... و از آنها بیشتر ایرانی و فارسی... بودند، همه عالمان اصول فقه چنان‌كه می‌دانی و هم كلیه علمای كلام و همچنین مفسران، ایرانی بودند و به جز ایرانیان كسی به حفظ و تدوین علم قیام نكرد و از این‌رو مصداق گفتار پیامبر(ص) پدید آمد كه فرمود: اگر دانش بر گردن آسمان درآویزد قومی از مردم فارس بدان نائل می‌آیند و آن را به دست می‌آورند...»
.

5. خلیج‌فارس و حكومتهای مستقل و ایالت فارس:

در آغاز دوران اسلامی ابتدا حكام ایالت فارس از سوی دستگاه خلافت امویان و بعد عباسیان تعیین می‌شدند و به تقریب حاكمان جزایر و سواحل نیز از سوی حكام فارس گمارده می‌شدند.
از دوره طاهریان از شروع سده سوم كه كم‌ كم امرا و سپس پادشاهان محلی و بالاخره دولتهای بزرگ مانند دیلمیان، سلجوقیان، اتابكان فارس، تیموریان، صفویان، نادرشاه، كریمخان زند و حتی آقامحمدخان و فتحعلی شاه قاجار، تمام حكام و شیوخ محلی سواحل جنوبی تابع حاكم ایالت فارس بودند و با دادن باج و خراج و هدایا خدمتگزاری خویش را اعلام می‌كردند.
بیشتر درآمد این حكام از تجارت بود كه دامنه آن از یك سو به شرق آفریقا و از سوی دیگر تا چین می‌رسید و بیشتر بازرگانان بنادر فارس و بحرین بزرگ ثروتهای سرشاری را نصیب موطن خود می‌نمودند.



علی اکبر محمودیان (پژوهشگر متون جغرافیا)
از مقالات همایش حماسۀ قشم و هرموز (بندر عباس، سال 1384)

مرکز نشر میراث مکتوب، با همکاری استانداری هرمزگان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت امور فرهنگی
 

hamed d

عضو جدید
اطلاعاتی در مورد خلیج همیشه فارس :


نام بین المللی :

خلیج فارس Persian Gulf



نام تاریخی :

دریای پارس - پرسیکون کاای تاس- خلیج بصره


موقعیت جغرافیایی:

جنوب غربی آسیا، منطقه خاورمیانه

نوع(اقیانوس‌شناسی):

خلیج

مساحت :

۲۵۱٬۰۰۰کیلومتر مربع

منطقه:

اقیانوس هند

سرچشمه نخستین :

دریای عمان

ژرفای بیشینه :

۹۰ متر

ژرفای میانگین :

۵۰متر

درازای بیشینه:

۹۸۹ کیلومتر

کشورهای ساحلی:



منابع مهم :

منابع سرشار نفت و گاز

رودخانه های مهم:

اروند رود

مناقشات بین المللی:

این قسمت از دریاها عموما خلیج فارس نام دارد.


به نقل از ویکی پدیا
:gol::gol::gol::gol:مرسی اطلاعات
 

anjam.vazife

عضو جدید
خليج فارس،از دوران باستان، فارس نام داشته است

خليج فارس،از دوران باستان، فارس نام داشته است

هستي پود فروش :
٥١سال پيش در سال 1337 ايران به دليل تغيير نام خليج فارس به خليج عربي از سوي عراق و برخي ديگر از كشورهاي عربي و انگليس اعتراض خود را به دولت جديد عراق به رهبري قاسم كه با يك كودتاي نظامي بر سر كار آمده بود و تمايل به حركت هاي آزادي خواهانه مصر به رهبري جمال عبدالناصر داشت، اعلام كرد.
خليج فارس نامي است به جاي مانده از كهن ترين منابع، زيرا كه از سده هاي قبل از ميلاد سر بر آورده است، و با پارس و فارس _ نام سرزمين ملت ايران _ گره خورده است.
خليج فارس، درياي كم عمق و نيمه بسته اي است با مساحت حدود 240 هزار كيلومتر مربع كه در جنوب غربي قاره آسيا و در جنوب ايران قرار دارد.
 

anjam.vazife

عضو جدید
زمين شناسان معتقدند كه در حدود پانصد هزار سال پيش، صورت اوليه خليج فارس در كنار دشت هاي جنوبي ايران تشكيل شد و به مرور زمان، بر اثر تغيير و تحول در ساختار دروني و بيروني زمين، شكل ثابت كنوني خود را يافت. قدمت خليج فارس با همين نام چندان ديرينه است كه عده اي معتقدند: «خليج فارس گهواره تمدن عالم يا مبدا پيرائي نوع بشر است.» ساكنان باستاني اين منطقه، نخستين انسان هايي بودند كه روش دريانوردي را آموخته و كشتي اختراع كرده و خاور و باختر را به يكديگر پيوند داده اند. اما دريانوردي ايرانيان در خليج فارس، قريب پانصد سال قبل از ميلاد مسيح و در دوران سلطنت داريوش اول آغاز شد. داريوش بزرگ،‌ نخستين ناوگان دريايي جهان را به وجود آورد. كشتي هاي او طول رودخانه سند را تا سواحل اقيانوس هند و درياي عمان و خليج فارس پيمودند، و سپس شبه جزيره عربستان را دور زده و تا انتهاي درياي سرخ و بحر احمر كنوني رسيدند. او براي نخستين بار در محل كنوني كانال سوئز فرمان كندن ترعه اي را داد و كشتي هايش از طريق همين ترعه به درياي مديترانه راه يافتند. در كتيبه اي كه در محل اين كانال به دست آمده نوشته شده است: «من پارسي هستم. از پارس مصر را گشودم. من فرمان كندن اين ترعه را داده ام از رودي كه از مصر روان است به دريايي كه از پارس آيد پس اين جوي كنده شد چنان كه فرمان داده ام و ناوها آيند از مصر از اين آبراه به پارس چنان كه خواست من بود.»
 

anjam.vazife

عضو جدید
داريوش در اين كتيبه از خليج فارس به نام «دريايي كه از پارس مي آيد» نام برده است و اين نخستين مدرك تاريخي است كه درباره خليج فارس موجود است.
اولين بار يوناني ها بودند كه اين خليج را «پرسيكوس سينوس» يا «سينوس پرسيكوس» كه همان خليج فارس است، ناميده اند. از آنجا كه اين نام براي اولين بار در منابع درست و معتبر تاريخي كه غير ايرانيان نوشته اند آمده است، هيچ گونه شائبه نژادي در وضع آن وجود ندارد. چنان كه يونانيان بودند كه نخستين بار، سرزمين ايران را نيز «پارسه» و «پرسپوليس» يعني شهر يا كشور پارسيان ناميدند. استرابن جغرافيدان قرن اول ميلادي نيز به كرات در كتاب خود از خليج فارس نام برده است. وي محل سكونت اعراب را بين درياي سرخ و خليج فارس عنوان مي كند. همچنين «فلاريوس آريانوس» مورخ ديگر يوناني در كتاب تاريخ سفرهاي جنگي اسكندر از اين خليج به نام «پرسيكون كيت» كه چيزي جز خليج فارس، نيست نام مي برد.
البته جست و جو در سفرنامه ها يا كتاب هاي تاريخي بر حجم سندهاي خدشه ناپذيري كه خليج فارس را «خليج فارس» گفته اند، مي افزايد. اين منطقه آبي همواره براي ايرانيان كه صاحب حكومت مقتدر بوده اند و امپراطوري آنها در قرن هاي متوالي بسيار گسترده بود هم از نظر اقتصادي و هم از نظر نظامي اهميت خارق العاده اي داشت. آنها از اين طريق مي توانستند با كشتي هاي خود به درياي بزرگ دسترسي پيدا كنند و به هدف هاي اقتصادي و نظامي دست يابند.
 

anjam.vazife

عضو جدید
آثار عرب زبان نيز بهترين و غني ترين منابعي هستند كه براي شناسايي و توجيه كيفيت تسميه اين دريا مي تواند در اين بررسي مورد استفاده قرار گيرد. در اين منابع و آثار از درياي فارس و چگونگي آن بيش از آثار فرهنگي موجود در هر زبان ديگري گفت و گو شده است. تمام كساني كه نسبت به متون دوره اسلامي شناختي حداقل داشته باشند با نام مسعود ابن بطوطه، حمدالله مستوفي، ياقوت حموي، حمزه اصفهاني، ناصرخسرو قبادياني، ابوريحان بيروني، ابن بلخي وديگراني كه اكثر آنان كتاب هاي خود را به زبان عربي نيز نوشته اند، آشنا هستند. گذشته از متقدمان نامبرده مي توان از نويسندگان عرب متاخر نيز نام برد كه در آثار خود از نام «خليج فارس» بدون كم و كاست ياد كرده اند.
 

anjam.vazife

عضو جدید
سابقه جعل نام خليج فارس
درباره نام خليج فارس تا اوايل دهه 1960 ميلادي هيچ گونه بحث و جدلي در ميان نبوده و در تمام منابع اروپايي و آسيايي و آمريكايي و دايرة المعارف ها و نقشه هاي جغرافيايي اين كشورها نام خليج فارس در تمام زبان ها به همين نام ذكر شده است.
اصطلاح «خليج عربي» براي نخستين بار از طرف يكي از نمايندگان سياسي انگليس در خليج فارس به نام «سر چارلز بلگريو» عنوان شده و در واقع او بوده است كه به قصد تفرقه بين ايران و كشورهاي عرب اين تخم لق را در دهان اعراب شكسته است. سر چارلز بلگريو كه بيش از 30 سال نماينده سياسي و كارگزار دولت انگليس در خليج فارس بوده است، بعد از مراجعت به انگلستان در سال 1966 كتابي درباره سواحل جنوبي خليج فارس منتشر كرد و در آن براي اولين بار نوشت كه «عرب ها ترجيح مي دهند خليج فارس را خليج عربي بنامند». اين نماينده قطعا قبل از انتشار كتاب و مراجعت به انگلستان در تماس با مقامات امارات جنوبي خليج فارس اين فكر را در آنها القا كرده است و تصادفي نيست كه بلافاصله پس از انتشار كتاب سرچارلز بلگريو كه نام قبلي سواحل جنوبي خليج فارس يعني «ساحل دزدان» را بر روي كتاب خود نهاده اصطلاح «الخليج العربي» در مطبوعات كشورهاي عربي رواج پيدا كند و در مكاتبات رسمي به زبان انگليسي نيز اصطلاح «آرابيان گولف» جايگزين اصطلاح معمول و رايج قديمي «پرشين گولف» مي شود.
 

anjam.vazife

عضو جدید
ولت ايران در همان زمان در برابر اين نام مجعول عكس العمل نشان داد و گمرك و پست ايران از قبول محموله هايي كه به جاي خليج فارس نام خليج عربي بر روي آن نوشته شده بود، خودداري كرد. ايران همچنين در مجامع و كنفرانس هاي بين المللي نيز در صورت به كار بردن اين اصطلاح ساختگي از سوي نمايندگان كشورهاي عرب عكس العمل نشان مي داد. در اين زمان بعضي از كشورهاي عربي حتي اعتبار هنگفتي از محل درآمدهاي كلان نفتي خود در اختيار بعضي از ماموران سياسي در خارج مي گذاردند تا با تطميع مطبوعات خارجي نام مجعول خليج عربي را به جاي خليج فارس رواج بدهند.
در نيمه نخست بهمن ماه سال 1370 شمسي سر ويراستار سازمان ملل متحد با اشاره به اعتراض هاي پياپي نمايندگان ايران در آن سازمان به استفاده از نام ساختگي خليج عربي در اسناد اين سازمان از كاركنان سازمان ملل خواسته تا اعتراض دولت ايران را هميشه در نظر داشته باشند. كار به جايي رسيد كه در يازدهم شهريور ماه سال 1371 هنگامي كه حيدر ابوبكر العطاس نخست وزير جمهوري يمن در اجلاس سران جنبش عدم تعهد كه در جاكارتا پايتخت اندونزي برگزار مي شد، از نام ساختگي خليج عربي استفاده كرد، با اعتراض شديد نمايندگان ايراني رو به رو شد. او سرانجام از نمايندگان ايران عذرخواهي كرد. و اين عمل را غير عمد خواند. همچنين در سال 1337 شمسي در روز 13 مرداد دولت ايران به رژيم عراق «عبدالقاسم» مبني بر تغيير دادن نام خليج فارس به خليج عربي اعتراض كرد.
 

anjam.vazife

عضو جدید
هدف انگليس از نام گذاري ساختگي خليج فارس
انگليس ها نخستين عاملان كاشته شدن اين تخم نفاق بودند زيرا از قديم در صدد بودند كه خليج فارس را تبديل به يك درياي انگليسي كنند. بعدها در دهه 1980 آمريكايي ها هم به پيروي از آنها از تبديل خليج فارس به خليج آمريكايي سخن گفتند. از نظر آمريكايي ها و اروپايي ها اين منطقه «شريان حياتي غرب» در منطقه «استراتژيك غربي» و «حوزه منافع ويژه» است، لذا اگر قادر باشند خليج فارس را به طور مستقيم يا غير مستقيم تحت تسلط خود در مي آورند.
اما واقعيت مطلب اين است كه خليج فارس يك نام كهن تاريخي است كه از بدو تاريخ بر روي اين خليج گذاشته شده است و انگيزه تلاش حساب شده اي كه براي تغيير اين نام به عمل مي آيد جز ايجاد فتنه و اختلاف بين كشورهاي اين منطقه نيست. همچنان كه «ژان ژاك پريني» نويسنده كتاب خليج فارس اعتراف مي كند. «ملل و طوايف بسياري بر كرانه هاي خليج فارس استيلا يافته و فرمانروايي كرده اند ولي روزگارشان سپري شده و منقرض شده اند. تنها قوم پارس است كه با هوش و درايت خود همچنان پا برجا زيسته و ميراث حاكميت خود را تاكنون نگهداري كرده است.»
 

safa13

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیشینهٔ تغییر نام خلیج فارس

خلیج ع رب ی (عرب) نامی جعلی است که کشورهای عربی از ابتدای دهه ۱۳۳۰ خورشیدی به تحریک انگلستان بر روی خلیج فارس می‌نهند.
دولت انگلیس در سال ۱۲۱۹ خورشیدی، نام دریای بریتانیا را برای خلیج فارس به کار بردند اما این نام پذیرشی نیافت و آن را رها نمودند.
پس از ملی شدن نفت ایران و خلع ید از شرکتهای انگلیسی و قطع روابط ایران و انگلیس ابتدا نماینده سیاسی انگلیسی مقیم بحرین از سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰ م.) عبارت ساحل عربی را برای منطقهٔ جغرافیایی بخش جنوبی خلیج فارس که متعلق به عرب‌های تحت‌الحمایه انگلیس بود مرسوم ساخت و سپس به مرور کلمه خلیج ع رب ی را جایگزین آن ساخت و سپس این نام را به کل خلیج فارس تعمیم داد
درباره نام خلیج فارس تا اوایل دههٔ ۱۹۶۰ میلادی هیچ گونه بحث و جدلی در میان نبوده و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و آمریکایی و دانشنامه‌ها و نقشه‌های جغرافیایی این کشورها نام خلیج فارس در تمام زبان‌ها به همین نام یاد شده‌است
اصطلاح «خلیج ع رب ی» برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشین‌های خلیج فارس توسط کارگزاران انگلیس و بطور ویژه از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس مقیم در خلیج فارس به نام رودریک اوون در کتابی به نام حبابهای طلایی در خلیج ع رب ی در سال ۱۹۵۸ نوشت که «من در تمام کتب و نقشه‌های جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس(بحرین) متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند بنابر این ادب حکم می‌کند که این خلیج را ع رب ی بنامیم» مجله العربیه در شماره دوم خود ۱۹۵۸ این مطلب را بیان نموده‌است».
سر چارلز بلگریو که بیش از ۳۰ سال نماینده سیاسی و کارگزار دولت انگلیس در خلیج فارس بوده‌است، پس از بازگشت به انگلستان در سال ۱۹۶۶ کتابی درباره سواحل جنوبی خلیج فارس منتشر کرد و در آن نوشت که «عرب‌ها ترجیح می‌دهند خلیج فارس را خلیج ع رب ی بنامند».
بلافاصله پس از انتشار کتاب سرچارلز بلگریو که نام قبلی سواحل جنوبی خلیج فارس یعنی «ساحل دزدان» را بر روی کتاب خود نهاده اصطلاح «ال خ ل ی ج ال ع رب ی» در مطبوعات کشورهای عربی رواج پیدا کرده و در مکاتبات رسمی به زبان انگلیسی نیز اصطلاح «ع رب ی ن گ و ل ف» جایگزین اصطلاح معمول و رایج قدیمی «پرشین گولف» شد.
 
آخرین ویرایش:

safa13

عضو جدید
کاربر ممتاز
رویارویی ناسیونالیسم ایرانی و ناسیونالیسم عربی در دهه 1960، یكی از نقاط عطف روابط ایران و مصر در سده اخیر بوده است.این رویاویی پس از روی كار آمدن جمال عبدالناصر در مصر، پدیدار شد و نتایج آشكار آن، استفاده ناصر از عنوان مجعول " خلیج ع رب ی " به جای خلیج فارس و كمك دولت ایران به اسرائیل در جنگ 1967 این كشور با مصر و سایر كشورهای عربی بود. متن زیر گفتگویی است با هرمیداس باوند درباره زمینه ها و تبعات تقابل ناسیونالیسم ایرانی و عربی در تاریخ روابط ایران و مصر.
ظاهراً جمال عبدالناصر در جهان عرب مهمترین سیاستمداری بوده كه از خلیج فارس با عنوان خ ل ی ج ع رب نام برده است. دلیل این موضع گیری ناصر چه بود؟
در آن زمان ایران جزو كشورهای هوادار جهان غرب بود و رابطه دوفاكتو با اسرائیل برقرار كرده بود و ناصر به عنوان رهبر یك جنبش رادیكال از یكسو موضعی غیرمتعهدانه در برابر دو بلوك غرب و شرق داشت و از سوی دیگر در پی رهبری قاره آفریقا، جهان عرب و جهان اسلام بود. بنابراین در آن زمان تقابلی استراتژیك بین كشورهای خواهان تغییر وضع موجود و كشورهای خواهان حفظ وضع موجود در دنیا از جمله در خاورمیانه وجود داشت. مصر به عنوان مركز جهان عرب و ایران به عنوان قدرت مهم منطقه در برابر هم قرار گرفته بودند.
ایران به همراه عربستان سعودی و مراكش جزو هواداران حفظ وضع موجود در خاورمیانه بودند. حتی تاسیس سازمان كنفرانس اسلامی از سوی عربستان، سوریه، مراكش و ایران، در واقع نوعی جبهه گیری علیه ناصریسم بود. ناصر در ابتدا از عنوان خلیج فارس استفاده می كرد اما به تدریج عنوان مجعول عربی را در مورد خلیج فارس به كار برد؛ زیرا می دانست كه ایرانی ها بر روی عنوان خلیج ع رب ی حساسیت دارند و طبیعتاً او هم سعی می كرد طرف مقابل خود را عصبانی كند.

در واقع این كار با هدف پررنگ كردن مساله عرب و عجم و به تبع آن، جداكردن متحدان عرب محمدرضا شاه از ایران صورت می گرفت؟
بله. اما در آن زمان تعارض و برخورد بین عربستان و مصر بیش از آن بود كه این اقدام ناصر برای او نتیجه بخش باشد.

منهای درگیری سیاسی بین ایران و مصر، طرح بحث خلیج فارس از سوی ناصر تا چه حد با ناسیونالیسم عربی پدیدآمده در مصر ناصری مرتبط بود؟
كاملاً با ناسیونالیسم عربی ارتباط داشت. ناصر سعی می كرد از هر چیزی كه در خدمت پررنگ كردن ناسیونالیسم عربی بود، استفاده كند و طرح عنوان جعلی خلیج ع رب ی هم یكی از دستاویزهای او بود.
منبع:آینده نیوز
 
آخرین ویرایش:

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
هدف انگليس از نام گذاري ساختگي خليج فارس
انگليس ها نخستين عاملان كاشته شدن اين تخم نفاق بودند زيرا از قديم در صدد بودند كه خليج فارس را تبديل به يك درياي انگليسي كنند. بعدها در دهه 1980 آمريكايي ها هم به پيروي از آنها از تبديل خليج فارس به خليج آمريكايي سخن گفتند. از نظر آمريكايي ها و اروپايي ها اين منطقه «شريان حياتي غرب» در منطقه «استراتژيك غربي» و «حوزه منافع ويژه» است، لذا اگر قادر باشند خليج فارس را به طور مستقيم يا غير مستقيم تحت تسلط خود در مي آورند.
اما واقعيت مطلب اين است كه خليج فارس يك نام كهن تاريخي است كه از بدو تاريخ بر روي اين خليج گذاشته شده است و انگيزه تلاش حساب شده اي كه براي تغيير اين نام به عمل مي آيد جز ايجاد فتنه و اختلاف بين كشورهاي اين منطقه نيست. همچنان كه «ژان ژاك پريني» نويسنده كتاب خليج فارس اعتراف مي كند. «ملل و طوايف بسياري بر كرانه هاي خليج فارس استيلا يافته و فرمانروايي كرده اند ولي روزگارشان سپري شده و منقرض شده اند. تنها قوم پارس است كه با هوش و درايت خود همچنان پا برجا زيسته و ميراث حاكميت خود را تاكنون نگهداري كرده است.»
سلام مهندس جان ......... خیلی ممنون از مطالب خوبتون

یه خواهش منبع ها رو هم بزارین .........تشکر
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
رویارویی ناسیونالیسم ایرانی و ناسیونالیسم عربی در دهه 1960، یكی از نقاط عطف روابط ایران و مصر در سده اخیر بوده است.این رویاویی پس از روی كار آمدن جمال عبدالناصر در مصر، پدیدار شد و نتایج آشكار آن، استفاده ناصر از عنوان مجعول " خلیج ع رب ی " به جای خلیج فارس و كمك دولت ایران به اسرائیل در جنگ 1967 این كشور با مصر و سایر كشورهای عربی بود. متن زیر گفتگویی است با هرمیداس باوند درباره زمینه ها و تبعات تقابل ناسیونالیسم ایرانی و عربی در تاریخ روابط ایران و مصر.
ظاهراً جمال عبدالناصر در جهان عرب مهمترین سیاستمداری بوده كه از خلیج فارس با عنوان خ ل ی ج ع رب نام برده است. دلیل این موضع گیری ناصر چه بود؟
در آن زمان ایران جزو كشورهای هوادار جهان غرب بود و رابطه دوفاكتو با اسرائیل برقرار كرده بود و ناصر به عنوان رهبر یك جنبش رادیكال از یكسو موضعی غیرمتعهدانه در برابر دو بلوك غرب و شرق داشت و از سوی دیگر در پی رهبری قاره آفریقا، جهان عرب و جهان اسلام بود. بنابراین در آن زمان تقابلی استراتژیك بین كشورهای خواهان تغییر وضع موجود و كشورهای خواهان حفظ وضع موجود در دنیا از جمله در خاورمیانه وجود داشت. مصر به عنوان مركز جهان عرب و ایران به عنوان قدرت مهم منطقه در برابر هم قرار گرفته بودند.
ایران به همراه عربستان سعودی و مراكش جزو هواداران حفظ وضع موجود در خاورمیانه بودند. حتی تاسیس سازمان كنفرانس اسلامی از سوی عربستان، سوریه، مراكش و ایران، در واقع نوعی جبهه گیری علیه ناصریسم بود. ناصر در ابتدا از عنوان خلیج فارس استفاده می كرد اما به تدریج عنوان مجعول عربی را در مورد خلیج فارس به كار برد؛ زیرا می دانست كه ایرانی ها بر روی عنوان خلیج ع رب ی حساسیت دارند و طبیعتاً او هم سعی می كرد طرف مقابل خود را عصبانی كند.

در واقع این كار با هدف پررنگ كردن مساله عرب و عجم و به تبع آن، جداكردن متحدان عرب محمدرضا شاه از ایران صورت می گرفت؟
بله. اما در آن زمان تعارض و برخورد بین عربستان و مصر بیش از آن بود كه این اقدام ناصر برای او نتیجه بخش باشد.

منهای درگیری سیاسی بین ایران و مصر، طرح بحث خلیج فارس از سوی ناصر تا چه حد با ناسیونالیسم عربی پدیدآمده در مصر ناصری مرتبط بود؟
كاملاً با ناسیونالیسم عربی ارتباط داشت. ناصر سعی می كرد از هر چیزی كه در خدمت پررنگ كردن ناسیونالیسم عربی بود، استفاده كند و طرح عنوان جعلی خلیج ع رب ی هم یكی از دستاویزهای او بود.
منبع:آینده نیوز
خیلی ممنون از پستتون
بله این اولین سند از جمال عبدالناصر هست
«جمال عبدالناصر» رئيس جمهور پيشين مصر كه ملي‌گراترين رهبر جهان عرب در قرن ميلادي گذشته بوده، در يكي از اسناد دولتي خود به سران بحرين از نام اصيل "الخليج الفارسي " استفاده كرده است.
پايگاه خبري عرب زبان «الجوار» عراق اخيراً سندي را منتشر كرده كه نشان مي‌دهد «جمال عبدالناصر» رئيس جمهور پيشين مصر كه يكي از سرشناس‌ترين و به اصطلاح اعراب ملي‌گراترين رهبر جهان عرب در قرن ميلادي گذشته و پايه گذار اقدامات وقيحانه‌اي در جهت تحريف هويت و مليت ايرانيان بوده، در يكي از اسناد دولتي خود به سران بحرين از نام اصيل «الخليج الفارسي» استفاده كرده است.
نام مجعول و ساختگي «خليج ا/ل/ع/ر/ب/ي» اولين بار توسط «جنبش ملي گرايان عرب» كه رياست آن را «جمال عبدالناصر» بر عهده داشت، مطرح شده است و وي در اقدامات دولتي خود در مصر به همه مدارس و دانشگاه‌هاي كشورش دستور داده بود كه نام كهن و تاريخي خليج فارس را حذف كنند و نام مجعول عربي را بر آن بگذارند تا در نتيجه با جعل تاريخ منطقه براي اعراب بدوي هويت ساختگي ايجاد كنند. :mad:
در اين سند كه تلگرافي از سوي «جمال عبدالناصر» به «ابراهيم العريض» از مقامات ارشد نظامي بحرين ارسال شده بود، چنين نوشته شده است: استاد بزرگوار «ابراهيم العريض» مسئول نيروي دريايي بحرين در «خليج فارس»، با كمال خوشحالي و خوشبختي آغاز سال جديد هجري را به جنابعالي تبريك و تهنيت عرض مي‌كنم.
اين تلگراف در آن زمان به همراه نامه‌اي از سوي اتحاديه عرب براي دولت بحرين ارسال شد./






منبع : سایت خلیج فارس
این همون سند تاریخیس :smile:
 

Similar threads

بالا