خلوتی با خدا

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کوله ‌پشتی‌اش‌ را برداشت‌ و راه‌ افتاد. رفت‌ که‌ دنبال‌ خدا بگردد؛ و گفت: تا کوله‌ام‌ از خدا پر نشود برنخواهم‌ گشت. نهالی‌ رنجور و کوچک‌ کنار راه‌ ایستاده‌ بود. مسافر با خنده‌ای‌ رو به‌ درخت‌ گفت: چه‌ تلخ‌ است‌ کنار جاده‌ بودن‌ و نرفتن؛ و درخت‌ زیر لب‌ گفت: ولی‌ تلخ‌ تر آن‌ است‌ که‌ بروی‌ و بی‌ رهاورد برگردی.

کاش‌ می‌دانستی‌ آن‌چه‌ در جست‌وجوی‌ آنی، همین‌جاست.

مسافر رفت‌ و گفت: یک‌ درخت‌ از راه‌ چه‌ می‌داند، پاهایش‌ در گِل‌ است، او هیچ‌گاه‌ لذت‌ جست‌وجو را نخواهد یافت.

و نشنید که‌ درخت‌ گفت: اما من‌ جست‌وجو را از خود آغاز کرده‌ام‌ و سفرم‌ را کسی‌ نخواهد دید؛ جز آن‌ که‌ باید.

مسافر رفت‌ و کوله‌اش‌ سنگین‌ بود.

هزار سال‌ گذشت، هزار سالِ‌ پر خم‌ و پیچ، هزار سالِ‌ بالا و پست. مسافر بازگشت. رنجور و ناامید. خدا را نیافته‌ بود، اما غرورش‌ را گم‌ کرده‌ بود. به‌ ابتدای‌ جاده‌ رسید. جاده‌ای‌ که‌ روزی‌ از آن‌ آغاز کرده‌ بود.

درختی‌ هزار ساله، بالا بلند و سبز کنار جاده‌ بود. زیر سایه‌اش‌ نشست‌ تا لختی‌ بیاساید. مسافر درخت‌ را به‌ یاد نیاورد. اما درخت‌ او را می‌شناخت.

درخت‌ گفت: سلام‌ مسافر، در کوله‌ات‌ چه‌ داری، مرا هم‌ میهمان‌ کن. مسافر گفت: بالا بلند تنومندم، شرمنده‌ام، کوله‌ام‌ خالی‌ است‌ و هیچ‌ چیز ندارم.

درخت‌ گفت: چه‌ خوب، وقتی‌ هیچ‌ چیز نداری، همه‌ چیز داری. اما آن‌ روز که‌ می‌رفتی، در کوله‌ات‌ همه‌ چیز داشتی، غرور کمترینش‌ بود، جاده‌ آن‌ را از تو گرفت. حالا در کوله‌ات‌ جا برای‌ خدا هست. و قدری‌ از حقیقت‌ را در کوله‌ مسافر ریخت. دست‌های‌ مسافر از اشراق‌ پر شد و چشم‌هایش‌ از حیرت‌ درخشید و گفت: هزار سال‌ رفتم‌ و پیدا نکردم‌ و تو نرفته‌ای، این‌ همه‌ یافتی!

درخت‌ گفت: زیرا تو در جاده‌ رفتی‌ و من‌ در خودم. و پیمودن‌ خود، دشوارتر از پیمودن‌ جاده‌هاست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

«أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ » ؟!​

به خدا که بسپاری، حل می‌شود. خودم دیده‌ام؛ وقتی که از همه بریده بودم؛
بی هیچ چشم‌داشتی هوایم را داشت، در سکوت و آرامش، کار خودش
را می‌کرد و نتیجه را نشانم می‌داد که یعنی ببین! تو تنها نیستی...
خودم دیدم وقتی همه می‌گفتند این آخر خط است، با اشاره حالی‌ام می‌کرد که
به دلت بد راه نده! تا من نخواهم هیچ‌ آخری، آخر نیست و هیچ آغازی
بدون اذن من سر نمی‌گیرد.
خودم دیدم وقتی همه سعی بر زمین زدنم داشتند، دستان مرا محکم می‌گرفت و
مرا بالاتر می‌کشید تا از گزندشان در امان باشم، هرکجا آدم‌ها
دوستم نداشتند، او دوستم داشت و خلأ احساس مرا یک‌تنه پر می‌کرد.
اوست از پدر پناه دهنده‌تر و از مادر، مهربان‌تر... اوست از هرکسی تواناتر.

من کارم را به خدا سپرده‌ام و او هرگز بنده‌اش را ناامید نمی‌کند.
«أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ » ؟

چرا.. کافی‌ست، به خدا که خدا همه‌جوره برای بنده‌اش کافی‌ست...
#نرگس_صرافیان_طوفان
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مهربان من!

از تو می خواهم اى بخشنده گناه بزرگ و اى پیوند دهنده ی هر استخوان شکسته! که گناهان مهلک خطرناکم را ببخشى ...

مهربان من!

زشتی هاى پنهانى فضاحت آورم را بپوشان و مرا در عرصه قیامت از نسیم خوش عفو و عنایتت جدا مساز ...

مهربان من!

سایه ابر رحمتت را بر سر گناهان من بینداز و باران لطف و محبتت را بر عیوب و پلیدیهاى اعمالم بباران ...

مهربان من!

آیا بنده گریخته به جایى جز به درگاه مولایش می تواند برود؟ یا از خشم و غضب مولایش غیر او کسی می تواند حمایتش بکند؟


مهربان من!

خدایا اگر پشیمانى از گناه توبه است قسم به عزتت که من از پشیمانانم ...

مهربان من!

اگر استغفار و طلب آمرزش کردن موجب محو گناه است، پس من از آمرزش طلبانم...

یا مجیب​

دعایم را مستجاب کن و از امیدى که به لطف تو دارم محرومم نگردان و توبه‏ام قبول فرما و خطاهایم به کرم و رحمتت محو گردان اى مهربانترین مهربانان عالم.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زمانبندی خدا بی نظیر است،

نه هیچگاه دیر نه هیچگاه زود

کمی بردباری می طلبد و ایمان بسیار،

اما ارزش انتظار را دارد...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خداوندا....
بلنداي دعايت را عطايم كن
تو اي معشوقهِ عالم ، از اين پس ، عاشقي را ، پيشه ام فرما

خدايا گاه گاهي گَرگناهي ميكنم ، طغيان مپندارش...
كريما ، من گنهكارم و تو بخشنده آني !

بگو آيا اميد بخششم بي جاست ؟
گفتي بخوان ، مي خوانمت اينك مرا درياب ، به چشماني كه مي جويد تو را ،
نوري عنايت كن ....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
الهی !!
دنیای آشفته ی درونم را که تنها از نگاه تو پیداست ، با لالایی مهربان خود ، آرام کن
تا وجود داشتن و بودن را به زیبایی احساس کنم . . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا دیگر بدون تو و بدون کمک تو نمیتوانم ادامه دهم

معبود من ! اگر مرا از درگهت برانی به که روی آورم؟

خدای من ! تو درد مرا می دانی ، تو مرا بهتر از من میشناسی

تو درمان دردم را می دانی

خداوندا ! کمکم کن قبل از انکه فرصتهای خوب بودن و شاد زیستن را از دست بدهم

معبود من کمکم کن تا عاشق شوم و عاشق بمانم وبه هر چه غیر توست دل نبندم

خداوندا ! سعادت آخرت را در کنار شادی ِ دنیایم میخواهم و این را تنها از تو طلب می کنم

از تو که خدایی و بر هر امری توانا

الها مرا به خودت ، به سعادت ، به نیکبختی بخوان و از خود و درگهت مران که جز تو هیچم و هیچ ندارم


 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مهربانا هزاران شکر که در کنارمان هستی و قرار و آرام دلهای بیقرارمان جز تو چه جوییم و جز تو که را خوانیم که همه تویی و جز تو همه هیچ، خداوندا… لحظاتمان را قرین رحمت و مهربانی ات بفرماو ما را در ادامه راهمان تنها مگذار که یک لحظه بی تو ویرانیست..
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام خدا جون خوبی
من که همیشه شکر گزارت بودم اما ازت گله دارم
سالها غافلگیرم کردی و بازم گفتم شکر وقتی خدا رو دارم بقیه رو می‌خوام چکار.
سالها امتحانم کردی منم گفتم چشم ،حتما دیده توانشو دارم امتحانش هر بار سخت تر میشه
خدا این امتحان آخری کمرمو شکست
قبلا به یه امیدی ادامه میدادم اما الان چی؟
اما بازم میگم شکر هوامو داشته باش تا بتونم از پسش بر بیام.
اما اگه روزی اومدم پیشت باید به گله هام گوش کنی .اینبار نه بخاطر خودم بخاطر گرفتن عزیزم 😭
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خداوندا
اشک هایی هست که با هیچ دوستی نمی توان ریخت
و زخم هایی هست که هیچ مرحمی آنرا التیام نمی بخشد
و تنهایی هایی هست که هیچ جمعی آنرا پر نمی کند
پس تنهایم مگذار و هرگز رهایم نکن
آمین
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا