جهت ورود به این تاپیک باید آهنگ زیر را دانلود بفرمایید و سپس به مطالعه متن به همراه شنیدن این آهنگ بپردازید.
با تشکر.
==================================
قوانین:
در صورت تمایل به ارسال حکایات خود حتما باید نام کاربری خود را مخاطب قرار داده.
==================================
پیرجویی بر سر راهي ميگذشت. ديد آرامی بچهاي گربه خود را در جوي آب ميشويد. گفت: گربه را نشور، ميميرد! بعد از ساعتي كه از همان راه بر ميگشت ديد كه بعله...! گربه مرده و آرام هم به عزاي او نشسته. گفت: به تو نگفتم گربه را نشور، ميميرد؟ آرام گفت: برو بابا، از شستن كه نمرد، موقع چلاندن مرد!
==================================
روزی پیرجو در فصل تابستان به مسجد رفت و پس از نماز و استماع موعظه در گوشه ای از مسجد خوابید و کفش های خود را روی هم گذاشته زیر سرنهاد .همینکه به خواب رفت و سرش از روی کفش ها رد شده و به روی حصیر افتاد و کفش ها از زیر سرش خارج شدند. هیلیش آمد و کفش ها را برداشت و برد . وقتی پیرجو بیدار شد و کفش ها را ندید دانست مطلب ازچه قرار است. پس برای فریب دادن و به چنگ آوردن دزد(هیلیش) تدبیری اندیشید و پیش خود خیال کرد که لباس هایم را از تنم بیرون میآورم و آن را تا نموده و زیر سر میگذارم و خود را به خواب میزنم و سرم را از روی لباس ها پایین میاندازم دراین موقع دزد(هیلیش) میآید و دست دراز می کند که لباس ها را بیرد و من مچ او را فورا می گیرم. و همین کار را کرد اما از قضا درخواب عمیقی فرو رفت .وقتی ازخواب بیدار شد دید لباس ها را هم برده اند.
==================================
پیرجو به حمام رفته بود اتفاقا ادمین سایت هم برای استحمام آمد ادمین برای اینکه با پیرجو شوخی کرده باشد رو به او کرد و گفت : پیرجو قیمت من چقدر است؟ پیرجو گفت : بیست تومان. ادمین ناراحت شد و گفت : مردک گستاخ نادان اینکه تنها قیمت لنگی حمام من است. پیرجو هم گفت: منظورم همین بود و الا خودت ارزش نداری!
==================================
مردی ( spew )که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به پیرجو کرد و گفت: خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم. پیرجو گفت : ایا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟spew گفت :اتقاقا چرا؟ پیرجو هم با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است!
==================================
با تشکر.
==================================
قوانین:
در صورت تمایل به ارسال حکایات خود حتما باید نام کاربری خود را مخاطب قرار داده.
==================================
پیرجویی بر سر راهي ميگذشت. ديد آرامی بچهاي گربه خود را در جوي آب ميشويد. گفت: گربه را نشور، ميميرد! بعد از ساعتي كه از همان راه بر ميگشت ديد كه بعله...! گربه مرده و آرام هم به عزاي او نشسته. گفت: به تو نگفتم گربه را نشور، ميميرد؟ آرام گفت: برو بابا، از شستن كه نمرد، موقع چلاندن مرد!
==================================
روزی پیرجو در فصل تابستان به مسجد رفت و پس از نماز و استماع موعظه در گوشه ای از مسجد خوابید و کفش های خود را روی هم گذاشته زیر سرنهاد .همینکه به خواب رفت و سرش از روی کفش ها رد شده و به روی حصیر افتاد و کفش ها از زیر سرش خارج شدند. هیلیش آمد و کفش ها را برداشت و برد . وقتی پیرجو بیدار شد و کفش ها را ندید دانست مطلب ازچه قرار است. پس برای فریب دادن و به چنگ آوردن دزد(هیلیش) تدبیری اندیشید و پیش خود خیال کرد که لباس هایم را از تنم بیرون میآورم و آن را تا نموده و زیر سر میگذارم و خود را به خواب میزنم و سرم را از روی لباس ها پایین میاندازم دراین موقع دزد(هیلیش) میآید و دست دراز می کند که لباس ها را بیرد و من مچ او را فورا می گیرم. و همین کار را کرد اما از قضا درخواب عمیقی فرو رفت .وقتی ازخواب بیدار شد دید لباس ها را هم برده اند.
==================================
پیرجو به حمام رفته بود اتفاقا ادمین سایت هم برای استحمام آمد ادمین برای اینکه با پیرجو شوخی کرده باشد رو به او کرد و گفت : پیرجو قیمت من چقدر است؟ پیرجو گفت : بیست تومان. ادمین ناراحت شد و گفت : مردک گستاخ نادان اینکه تنها قیمت لنگی حمام من است. پیرجو هم گفت: منظورم همین بود و الا خودت ارزش نداری!
==================================
مردی ( spew )که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به پیرجو کرد و گفت: خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم. پیرجو گفت : ایا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟spew گفت :اتقاقا چرا؟ پیرجو هم با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است!
==================================