مشاعرۀ سنّتی
- شروع کننده موضوع Matrix
- تاریخ شروع
يا رب ان نوگل خندان كه سپردي به منش
ميسپارم به تو از چشم حسود چمنش
سرتو بالا بگير من كنارتم هنوز
چي اوردن به سرت كه مينالي هي شبو روز
سرنوشت ننوشت گر نوشت بد نوشت ولي باور كن كه نميتوان سرنوشت را از سر نوشت
ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد
چون بشد دلبرو با يار وفا دار چه كرد
sadegh_z
عضو جدید
دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران / چه کنم با دل مجروح که مرحم با اوست
تو بدنامی عاشق را منه با خواری دونان
که هست اندر قفای او ز شاه عشق رایتها
که هست اندر قفای او ز شاه عشق رایتها
ای که تو ماه آسمان ماه کجا و تو کجا
در رخ مه کجا بود این کر و فر و کبریا
در رخ مه کجا بود این کر و فر و کبریا
آمد دوش مه که تا سجده برد به پیش تو
غیرت عاشقان تو نعره زنان که رو میا
sam-smith
عضو جدید
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |