خودتو با یه شعر وصف کن...!

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

دلم خون است تا حدی که وقتی از تو می گویم
فقط یک روح سرشارم که این تن را نمی فهمد
 

امیر افشار

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اگر که هستم ستاره ام کو به آسمانها
من گر اهل دردم نشانه ام کو به داستانها
به باغبان بگو که گاهی
نشانه گیرد از گیاهی
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
منو درگیر خودت کن تا جهانم زیرو رو شه
تا سکوت هرشب من با هجومت روبرو شه

بي هوا، بدون مقصد، سمت طوفان تو مي‌رم
منو درگير خودت کن تا که آرامش بگيرم

با خيال تو هنوزم مثل هر روز و هميشه
هر شب حافظه ي من پر تصوير تو مي شه
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
در كنار جوي
من نشسته آب در رفتار...
در تمام هفته خسته،
انتظار جمعه را دارم
در تمام جمعه باز از فرط تنهائي
انتظار شنبه است و كار....
من نشسته آب در رفتار...
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
می خوابم این شب ها
بر بستر هوای خاطره ها
تا صاف و آفتابی
خواب ببینم خودم را
این روزها،
آیینه ها هم
نمی گویند تمام راست ها را
راستی.....................
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
قسمت مي‌دهم اي از همه دنيا بهتر
كه مرا تا آخر
هرگز از خاطره ذهن خودت پاك مكن
و به چشمان مست تو قسم
تا توان در من هست
از تو
برنمي‌دارم دست
 

امیر افشار

عضو جدید
کاربر ممتاز
آتشم زد دلم میان شعله ها میسوزد
فغان عاشقی مرا می سوزد
چه کرده ام در به زندگانی یارب که
دل در آتشم جفا می سوزد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
گاهی آنقدر مستِ حضورت می شوم ،

که یادم میرود کلمات صدایم می کنند

و دفترچۀ خاطراتم چشم به راه مانده است.

تا من دوباره قلم و کاغذم را با یکدیگر آشتی دهم و....

از تو بنویسم.
 

امیر افشار

عضو جدید
کاربر ممتاز
شبها سر کوی تو آشفته چو مو تو
می آیم می جویم خانه به خانه مگر از تو نشانه
تشنه ای به راه سرابم به لب رسیده جان چو حبابم مستم و خرابم
فارق ز غمم چه نشستی چرا دل مرا بشکستی
 
آخرین ویرایش:

fatima-t

عضو جدید
میگم بچه های باشگاه خودشون یه پا غم اند ما نمی دونستیم !
خنده من نبود از روی نشاط
انگشت زمانه می دهد قلقلکم
خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است
کارم از گریه گذشته ست بدان می خندم
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتي روزگار به كام است پس چرا
اينگونه ساز رنجور مي زند
گفتم اين ساز نيست صداي دل است
كه در نبودنت چنين شور مي زند.....
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
آرام و بی صدا می آیی ...!
مثل نفس های گل گلدان

تمام اتاقم را سرشار می کنی
و من از استنشاق این همه هوای تازه
حضور تو را در می یابم ...!

 

Similar threads

بالا