مشاعرۀ سنّتی

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن كه به بحر ميدهد صبر نشستن ابد
شوق سياحت و سفر همره رود ميكند

دل به غمي فروختم ، پايه و مايه سوختم
شاد زيان خريده اي كاين همه سود ميكند


دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد چون که او بالاتر است
گر کسی بر نا کسی بالا نشیند فخر نیست
روی دریا خس نشیند قعر دریا گوهر است
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو نیز باده بچنگ آر و راه صحرا گیر
که مرغ نغمه‌سرا ساز خویش نوا آورد
 

"eli"

عضو جدید
دال بده!

دال بده!

دریغ نیست مرا هر چه هست در طلبت

دلی چه باشد و جانی چه در حساب آید
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به توازچشم حسود چمنش
گرچه از کوی وفا گشت به صدمرحله دور
دوربادآفت دورفلک ازجان وتنش...
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل از ما برد و روی از ما نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی
دل که آیینه شاهیست غباری دارد
از خدا می‌طلبم صحبت روشن رایی
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
تو غنچه بودي و بلبل خموش غيرت عشق
به حيرتم كه صبا قصه از كجا دانست
 
آخرین ویرایش:

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا کار جان چون زر شود با دلبران هم‌بر شود

پا بود اکنون سر شود که بود اکنون کهربا
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در خرابات مغان نور خدا می‌بینم

این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو

خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم
 
آخرین ویرایش:

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه هر درخت، تحمل کند جفای خزان
غلام همت سروم که این قدم دارد
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سحر با باد میگفتم حدیث ارزومندی
خطاب امد که واثق شو به الطاف خداوندی
 

افشـین

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
يار مردان خدا باش که در کشتي نوح
هست خاکي که به آبي نخرد طوفان را
 

ARASH AZ

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی
 

.MosTaFa.

کارشناس تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
یاد یاران قدیمی در دلم جا مانده است
در نگاهم باز هم عشق هویدا شده است
 

"eli"

عضو جدید
الف بده!

الف بده!

تا بود بار غمت بر دل بی​هوش مرا

سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا

شربتی تلختر از زهر فراقت باید

تا کند لذت وصل تو فراموش مرا
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد یاران قدیمی در دلم جا مانده است
در نگاهم باز هم عشق هویدا شده است



تا شود فاش كه ز اسرار ازل آگه كيست................ون در اين بزم كجا نغمه مستانه زدند
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی
يار با ماست چه حاجت كه زيادت طلبيم دولت صحبت آن مونس جان ما رابس
از در خو يش خدا را به بهشتم مفرست كه سر كوي تو از كون و مكان ما را بس


يار مردان خدا باش که در کشتي نوح
هست خاکي که به آبي نخرد طوفان را

اين غزل آمدو خوش آمدو خظ بطلان..................به حساب خودي و دفتر بيگانه زدند

درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس

سـحر بلبـل حکايت با صبا کرد
که عشق روي گل با ما چه‌ها کرد
 
آخرین ویرایش:

oli

عضو جدید
دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم

خم می دیدم و خون در دل و سر در گل بود
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا