و آن گاه که میان گلها
پرسه می زنی
پروانه ها در هوای تو
باله می رقصند
و چکاوکان بر گرد سرت
تاجی از سرخس و لاله و
گلهای زعفران می بافند
نیلوفران آبی در عطر تو
به شکوفه های زود رس
می رسند
و ماهیهای طلائی
باله های درخشانشان را
به امواج پای ظریف و عریان تو
می سپارند
صنوبرها مخروطهایشان را
به چرخ می آورند
و قاصدکها در نسیم دستانت
سایه های تردشان را
جا به جا می کنند
گلهای شبنم زده لبخند می زنند
و آن گاه در صدای تو با من
عشق را در امتداد ابدیت
آواز میدهیم
سبز و موزون ...
آن سان که قلب من
در انضباط می طپد
فقط بخاطر تو