سراپای وجودم در حسی لطیف
خواستنی
و رویایی
غرق است
من در این دریای آرام
تمام هستی ام را
به آرامش نگاهت دادم
و دستانم را به موج های ملایمی
می سپرم
که دستان نوازشگر تو
آن ها را میسازد
این روزها صادقانه ترین کلام عاشقانه را
می توان از لبهای من شنید و
زیباترین برق عاشقانه در
چشمان منتظرم پیداست
نمیدانم این عطر نفس های توست
یا شمیم خوش عاشقی
که هر جا میروم همراه من است
هر چه هست سخت سرمستم از وجودش
و به خود میبالم
که آنقدر عاشقم
که خودم هم نمیدانم چقدر!
راستی...
من هنوز نفهمیدم
من تورا عاشق کردم
یا تو مرا!!!
.
.
.
خواستنی
و رویایی
غرق است
من در این دریای آرام
تمام هستی ام را
به آرامش نگاهت دادم
و دستانم را به موج های ملایمی
می سپرم
که دستان نوازشگر تو
آن ها را میسازد
این روزها صادقانه ترین کلام عاشقانه را
می توان از لبهای من شنید و
زیباترین برق عاشقانه در
چشمان منتظرم پیداست
نمیدانم این عطر نفس های توست
یا شمیم خوش عاشقی
که هر جا میروم همراه من است
هر چه هست سخت سرمستم از وجودش
و به خود میبالم
که آنقدر عاشقم
که خودم هم نمیدانم چقدر!
راستی...
من هنوز نفهمیدم
من تورا عاشق کردم
یا تو مرا!!!
.
.
.