مشاعرۀ سنّتی

arta_616

عضو جدید

• May 7, 2007

• #481

من به مردی وفا نمودم و او
پشت پا زد به عشق و امیدم
هرچه دادم به او حلالش باد
غیر از آن دل که مفت بخشیدم

 

alijan

عضو جدید

• May 7, 2007

• #482

من با تو نگویم که تو پروانه من باش
چون شمع بیا روشنی خانه من باش

 

anna

عضو جدید

• May 8, 2007

• #483

شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
می پرد مرغ نگاهم تا دور....
وای باران
پر مرغان نگاهم را شست


حمید مصدق

 

mar_mar

عضو جدید

• May 8, 2007

• #484

تو به من خندیدی و نمی دانستی

من به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدم

 

م

مريم

عضو جدید

• May 8, 2007

• #485

من نگويم كه مرا از قفس ازاد كنيد
قفسم برده به باغي و دلم شاد كنيد

 

آخرین ویرایش: May 8, 2007

maryam_202084

عضو جدید

• May 8, 2007

• #486

دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
جامه تر دامن و سجاده شراب آلوده

 

pashe_naz2001

عضو جدید

• May 8, 2007

• #487

هوا مهگیر و شب دلگیر طلوعی شب شکن خواهم
فضا پر کین و دل پر شین غروب آخرین خواهم

 

arta_616

عضو جدید

• May 8, 2007

• #488

من و اندوه و مرگ
این سو
عشق آن سو
پرچم را تکان بدهی
کار زار است
دیگر نه من می ماند
نه اندوه
نه مرگ......

 

maxer

کاربر بیش فعال

کاربر ممتاز

• May 8, 2007

• #489

گاو و الاغ و لک لک
کبریت و گاز و فندک
تولدت مبارک

 

arta_616

عضو جدید

• May 9, 2007

• #490

کاشکی دیوانه بودم
تا دلم غمگین نمی شد

 

alijan

عضو جدید

• May 9, 2007

• #491

در طواف شمع میگفت اینچنین پروانه ای
سر پیچ سبقت نگیر جانم مگر دیوانه ای

 

arta_616

عضو جدید

• May 9, 2007

• #492

یادم آید: تو به من گفتی!" از این عشق حذر کن!..."

 

alijan

عضو جدید

• May 9, 2007

• #493

نوش داروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
دیر اومدی بر گرد

 

arta_616

عضو جدید

• May 9, 2007

• #494

یار من بی وفا شد و رفت سوی یک یار دیگه

 

Eghlima

عضو جدید

• May 9, 2007

• #495

هوا بس ناجوانمردانه سردست ... آي...

دمت گرم و سرت خوش باد!

سلامم را تو پاسخ گوي ، در بگشاي !

 

Z

zoha

کاربر فعال

• May 9, 2007

• #496

یا من ناصبور را در برت از وفا طلب
یا تو که پاکدامنی صبر من از خدا طلب

 

maryam_202084

عضو جدید

• May 9, 2007

• #497

بحریست بحر عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان جان بسپارند چاره نیست

 

pashe_naz2001

عضو جدید

• May 9, 2007

• #498

تو هم ای قوی زیبا قاصدک شو
رها از دام عشق ناکسان شو

 

arta_616

عضو جدید

• May 9, 2007

• #499

و سوت کارخانه
یعنی که وقت کار شبانه
آغاز می شود....

 

maxer

کاربر بیش فعال

کاربر ممتاز

• May 9, 2007

• #500

دوستت دارم
دوستت دارم
آنقدر که دوست داشتن را آموختم...

 

alijan

عضو جدید

• May 9, 2007

• #501

میرقصم و میرقصم و میرقصم از این باد
این عشق الهی است
حق لایتناهی است

 

م

مريم

عضو جدید

• May 9, 2007

• #502

تو رفته اي كه بي من تنها سفر كني
من مانده ام كه بي تو شبها سحر كنم
تو رفته اي كه عشق من از سر به در كني
من مانده ام كه عشق تو را تاج سر كنم

 

jeyjey

عضو جدید

• May 9, 2007

• #503

مادو تا ماهی بوديم.................... توی دريای کبود
خالی از اشک های شور.............. از غم بود و نبود
پولک هامون رنگ وا رنگ............... روزامون خوب و قشنگ
آسمونمون يکی بود.....................خونه مون يه قلوه سنگ...​

 

pashe_naz2001

عضو جدید

• May 10, 2007

• #504

گر دیگران به عیش و طرب خرم اند و شاد
ما را غم نگار بود مایه سرور

 

moongirl

عضو جدید

• May 10, 2007

• #505

رفتي و من تنها شدم با غصه هاي زندگي
قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگي

 

jeyjey

عضو جدید

• May 10, 2007

• #506

يا اگر در کنج تنهايی مرا
مرغک شب ناله ای بر دارد از اقصای شب
اندهی واهی مرا
می کشد در بر چنان پيراهنم...​

 

arta_616

عضو جدید

• May 11, 2007

• #507

موی پریشان او ز شیطنت باد
یک نفس آرامش و قرار نمی دید
از وزش باد شب که قهقهه می زد
پیکر زارش بجز فشار نمی دید

 

jeyjey

عضو جدید

• May 11, 2007

• #508

در خواب شبی شهاب پيدا کردم.............. در رقص سراب آب پيدا کردم
این دفتر پر ترانه را هم روزي.................... در کوچه ی آفتاب پيدا کردم​

 

hollow_man

عضو جدید

• May 11, 2007

• #509

منو ببر از اينجا نميخوام بمونم
موندنم زجر كشيدن و دوري از عشقم

 

arta_616

عضو جدید

• May 11, 2007

• #510

من چون غباری از دل شبهای بی امید
برخاستم که خوش به نشینم به دامنت