### سوالات، درخواستها و مشكلات خود را درمورد زبان انگليسی اينجا مطرح كنيد ###

mazy_taj

عضو جدید
کاربر ممتاز
ميشه اينا رو معني كنين؟
خودم معني كردم ميخام بينم اشكالم كجاس ممنون


Police always stand very close to people when they are interrogating them

Managers often stand close when they are trying to get information from their staff

close to someone or something
1. near someone or something. (*Typically: get ~; stand ~; sit ~; move ~.) Don't get close to me. I have a cold. If you get close to the fire, you may get burned.
2. approximating someone or something in some quality or measure. (*Typically: be ~; get ~.) This brand of frozen fish does not even get close to that brand in flavor and freshness. Tom doesn't even get close to Nancy when it comes to artistic ability.

جفت جملات همون معنی اول یعنی نزدیکیه فیزیکی رو داره:

پلیس همیشه وقتی از مردم بازجویی می کنه خیلی نزدیک بهشون می ایسته.
مدیرها وقتی می خوان از کارمنداشون اطلاعات بگیرن نزدیکشون می ایستن.

تو اين دونا جمله stand close يني چي؟كلا معني جمله چيه

We all feel uncomfortable when some one stand or sit too close to us
We think of the space near our bodies as our territory

اون یه دونه o حا افتاده بود درسته؟

معنیش کلا اینه که وقتی یه نفر می اد خیلی نزدیک به ما وایمیسته یا می شینه احساسه ناراحتی می کنیم
و فضای نزدیک بدنمون رو جزو قلمرومون حساب می کنیم

اینجا هم همون معنی بالا رو داره به نظرم.
 
آخرین ویرایش:

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
سلام خدمت همه مهندسان گرامی، من به عنوان شخصی که سطح عمومی زبان متوسط رو به پایینی دارم از همه شما اساتید تقاضا میکنم که به من کمک کنن که بتونم کمی در یادگیری زبان موفق باشم. من به دلیل مسغله کاری وقت کافی برای رفتن به کلاس های زبان ندارم به همین خاطر چند روزی دنبال نرم افزار آموزش زبان مییگردم.حالا میخوام بدونم که ایا استفاده از نرم افزار روش خوبی هست و ایا کسی میدونه که کدوم نرم افزار بهتره

سلام

بله نرم افزار میتونه کمکتون کنه

من رزتا استون رو پیشنهاد می کنم
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
سلام عزیزم پریساجون من میخوام زبان خارجه دانشگاه تهران قبول شم واسه همین میخوام کنکورزبان شرکت کنم ولی نمیدونم چه منبعی بخونم میشه منبعی دراختیارمن قراربدی تابتونم اونو دانلودکنم.تشکر

سلام

برای منابع کارشناسی به
سایت سازمان سنجش مراجعه کنید و منابع رو دریافت کنید چون من خیلی وقت پیش کنکور دادم و ترمی واحدی هم بودم نه سالی واحدی...اگه بگم خیلی قدیمیه

اما در مورد راهکارها

تو دروس عمومی حتما سعی کنید عربی رو بالا بزنید چون تو رتبه خیلی موثره
زبان تخصصی رو هم هر چی بیشتر بزنید خوب میاید بالاتر
برای زبان تخصصی فقط به منابع اکتفا نکنید و خارج از منابع هم زبان رو تمرین کنید...هر چی بیشتر اطلاعات زبانی داشته باشید از بقیه جلوترید (مثلا کتابای تافل و لغات تافل و ..) چون فقط از اون کتابا نمیاد بیشترم هست

من خودم خیلی خوب رتبه آورده بودم شده بودم 4000 که بازم نشد حتما باید زیر هزار بشید
البته زمان ما خیلی داوطلب زیاد بود شاید الان فرق کرده باشه

برای جزوه عربی کنکور (عمومی نه برای بچه های رشته ی علوم انسانی نیست چون کتابای اونا حرفه ای تر بود) میتونید از جزوه ای که من سر کلاس میتونم بگم یکی از بهترین استادای عربی که تا حالا باهاش کلاس داشتم برداشتم و نوشتم کمک بگیرید
از پست زیر میتونید دریافت کنید


دانلود بهترین جزوه قواعد عربی کنکور

موفق باشید
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
close to someone or something
1. near someone or something. (*Typically: get ~; stand ~; sit ~; move ~.) Don't get close to me. I have a cold. If you get close to the fire, you may get burned.
2. approximating someone or something in some quality or measure. (*Typically: be ~; get ~.) This brand of frozen fish does not even get close to that brand in flavor and freshness. Tom doesn't even get close to Nancy when it comes to artistic ability.

جفت جملات همون معنی اول یعنی نزدیکیه فیزیکی رو داره:

پلیس همیشه وقتی از مردم بازجویی می کنه خیلی نزدیک بهشون می ایسته.
مدیرها وقتی می خوان از کارمنداشون اطلاعات بگیرن نزدیکشون می ایستن.



اون یه دونه o حا افتاده بود درسته؟

معنیش کلا اینه که وقتی یه نفر می اد خیلی نزدیک به ما وایمیسته یا می شینه احساسه ناراحتی می کنیم
و فضای نزدیک بدنمون رو جزو قلمرومون حساب می کنیم

اینجا هم همون معنی بالا رو داره به نظرم.
ممنون
خوب و واضح توضيح دادين
همه دردسرش سر ندونستن معنيه close بود
يه بار نوشته بود
please close your book
يه بار نوشته بود
they are close firend
اين بارم ميگه stand or sits too close to us
اولي يني بستن
دومي يني صميمي
سومي يني نزديك
!
اره حق با شماست too دو تا 0 داشت
 

nafis...

مدیر بازنشسته
سلام دوستان
من یک متن تقریبا نیم ص رو به انگلیسی برگردوندم
چنین امکانی هست اینجا بذارم تا اشکالاتش رو برطرف کنید!
 

گلبرگ نقره ای

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
سلام دوستان
من یک متن تقریبا نیم ص رو به انگلیسی برگردوندم
چنین امکانی هست اینجا بذارم تا اشکالاتش رو برطرف کنید!

سلام
بذارین عزیزم.. اینجا هر کسی بتونه جواب شما رو می ده
 

nafis...

مدیر بازنشسته
محبت میکنید اگر انگلیسی اون رو ویرایش کنید:gol:

امروزه با پيشرفت فناوري اطلاعات ، مقوله جديدي با عنوان محاسبات ابري پا به عرصه وجود گذاشته است.
Today, by the advancement of information technology, a new concept named cloud computing has come into existence.

محاسبات ابري، چارچوبي براي عرضه و مصرف انواع سرويس هاي فناوري اطلاعات بر روي شبکه هاي بزرگ، نظير اينترنت فراهم مي‌نمايد.
Cloud computing provides framework for service provision and use of information technology services on large networks such as the Internet.

در چنين محيط هايي، ايجاد اعتماد و چه بسا نيل به موفقيت، مفهومي دشوار به نظر مي‌رسد.
In such environments, it will be difficult to build trust and achieve to it

فقدان اعتماد مشتريان به سرويس دهنده ها، اغلب به عنوان بزرگ‌ترين مانع جهت پذيرش سرويس هاي ابري مطرح مي‌گردد. از اين رو اعتماد به عنوان يک پارامتر مهم در امنيت ابر، نياز به توجه ويژه‌اي دارد.
Lack of trust of the service customer to the service provider, is suggested to be the biggest obstacle to adoption of cloud services. So trust as an important parameter in cloud security needs special attention.
 

MehranVB

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
محبت میکنید اگر انگلیسی اون رو ویرایش کنید:gol:

امروزه با پيشرفت فناوري اطلاعات ، مقوله جديدي با عنوان محاسبات ابري پا به عرصه وجود گذاشته است.
Today, by the advancement of information technology, a new concept named cloud computing has come into existence.

محاسبات ابري، چارچوبي براي عرضه و مصرف انواع سرويس هاي فناوري اطلاعات بر روي شبکه هاي بزرگ، نظير اينترنت فراهم مي‌نمايد.
Cloud computing provides framework for service provision and use of information technology services on large networks such as the Internet.

در چنين محيط هايي، ايجاد اعتماد و چه بسا نيل به موفقيت، مفهومي دشوار به نظر مي‌رسد.
In such environments, it will be difficult to build trust and achieve to it

فقدان اعتماد مشتريان به سرويس دهنده ها، اغلب به عنوان بزرگ‌ترين مانع جهت پذيرش سرويس هاي ابري مطرح مي‌گردد. از اين رو اعتماد به عنوان يک پارامتر مهم در امنيت ابر، نياز به توجه ويژه‌اي دارد.
Lack of trust of the service customer to the service provider, is suggested to be the biggest obstacle to adoption of cloud services. So trust as an important parameter in cloud security needs special attention.

متنی که ترجمه کردید به نظرم زیاد متناسب نبود (اگر نیاز بود بگید تا اشکالاتش رو بهتون بگم)، من دوباره از اول برش گردوندم، سعی کردم از لغات رسمی‌تر استفاده کنم:


Nowadays, a new concept called cloud computing has been presented due to the improvement of information technology.


Cloud computing facilitates a framework of demonstration and utilization of mutiple sorts of information technology services such as the Internet.


It seems it would be difficult to have trustworthiness and a sense of achivement in such environments.


Commonly the unreliability of clients to the service providers is considered as the most substantial hindrance to admission of cloud computing. Hence, trustworthiness needs to an extra attention as a significant factor in the cloud security.​
 

Elmira2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام من واسه تقویت زبان ارشدم 504میخوندم الانم تمومش کردم بعداین کتاب چه کتابای خوبه واسه ارشد؟
 

MehranVB

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام من واسه تقویت زبان ارشدم 504میخوندم الانم تمومش کردم بعداین کتاب چه کتابای خوبه واسه ارشد؟
کتاب TOEFL Essential Words که با نام 450 هم میشناسنش.
خوندن باید به شکلی باشه که تمام لغات اصلی رو به همراه لغات synonym که داخل درس اومده و لغاتی که داخل سه تا مثال 12 لغت اصلی هر درس اومده بلد باشید.
ضمناً 504 آخر کتاب 130 تا لغت دیگه هم داره که اونها سطحشون بالاتر هست و بعد از اینکه 450 رو خوندید، اگه اونها رو هم فرصت کردید بخونید.
اگه لغات همین دو تا کتاب رو بلد باشید، درصد خوبی توی قسمت vocab کنکور میتونید بیارید.
 

Elmira2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
کتاب TOEFL Essential Words که با نام 450 هم میشناسنش.
خوندن باید به شکلی باشه که تمام لغات اصلی رو به همراه لغات synonym که داخل درس اومده و لغاتی که داخل سه تا مثال 12 لغت اصلی هر درس اومده بلد باشید.
ضمناً 504 آخر کتاب 130 تا لغت دیگه هم داره که اونها سطحشون بالاتر هست و بعد از اینکه 450 رو خوندید، اگه اونها رو هم فرصت کردید بخونید.
اگه لغات همین دو تا کتاب رو بلد باشید، درصد خوبی توی قسمت vocab کنکور میتونید بیارید.

خیلی ممنون ازراهنماییتون
 

بابک منافی

اخراجی موقت
سلام من واسه تقویت زبان ارشدم 504میخوندم الانم تمومش کردم بعداین کتاب چه کتابای خوبه واسه ارشد؟



کتابه زبان عمومی مدرسان کتابه خیلی خوبیه فکر کنم بتونه کمکتون کنه موفق باشی
 

msn21367

عضو جدید
s,hg

s,hg

سلام،من سوالاتی که راجع به آموزش زبان انگلیسی دارم از چه طریقی می تونم تو سایت مطرح کنم و جواب بگیرم؟
با تشکر
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
ما ميگيم براي بيان شباهت بين دو چيز از
as+adv/adj + as
استفاده ميكنيم مثلا ميگيم:
ali is a good painter يني چون فعل طوبي هست همراهش صفت اومده
ali paints well ‌چون فعل اصلي داريم اينجا قيد اومده

درست؟
حالا براي مقايسه ي دو چيز از adj استفاده ميكنيم
كه مثلا اگه تك سيلابي باشه چطور نوشته ميشه
اگه اخرش حرف خاصي باشه با مثلا er‌ تبديل به صفت ميشه يا اگه سه سيلابي يا بيشتر باشه از more يا less استفاده ميكنيم درست؟

حالا دوباره يه جا ديگه نوشته قيد هايي كه از نظر فرمي شبيه صفت هست با more‌نوشته ميشه مثلا:
يه جمله داريم: ted drives fast, but bill doesnt

تو كتابم نوشته به سه صورت ميتونيم بنويسيمشون
1- ted drives faster than bill الان مگه تو اين جمله فعل اصلي نداريم؟پس چرا fast با گرفتن er تبديل به صفت شده؟؟؟؟؟
2- bill drives slowler than ted اينجام همين طور مث حالت قبل
bill drives more slowly than ted خوب اينجا فعلمون فعل اصليه به خاطر همينه كه slow همرا ه ly اومده؟ كه قيد بشه؟؟؟


دوباره اخرشم گفته وقتي تفاوت بين دو چيز خيلي زياده از very استفاده نميكنيم بجاش از a lot و much استفاده ميكنيم مثلا:
jack is a lot happier than john.
والا من گيج و ويج شدم مخصوصا تو قسمتي كه قرمز كردم جملشو
 

Sima

مدیر تالار مهندسی هسته ای همکار مدیر تالار زبان
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام،من سوالاتی که راجع به آموزش زبان انگلیسی دارم از چه طریقی می تونم تو سایت مطرح کنم و جواب بگیرم؟
با تشکر

اگه سوال در رابطه با زبان دارین تو همین تاپیک بپرسین.....
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
ما ميگيم براي بيان شباهت بين دو چيز از
as+adv/adj + as
استفاده ميكنيم مثلا ميگيم:
ali is a good painter يني چون فعل طوبي هست همراهش صفت اومده
ali paints well ‌چون فعل اصلي داريم اينجا قيد اومده

درست؟
حالا براي مقايسه ي دو چيز از adj استفاده ميكنيم
كه مثلا اگه تك سيلابي باشه چطور نوشته ميشه
اگه اخرش حرف خاصي باشه با مثلا er‌ تبديل به صفت ميشه يا اگه سه سيلابي يا بيشتر باشه از more يا less استفاده ميكنيم درست؟

حالا دوباره يه جا ديگه نوشته قيد هايي كه از نظر فرمي شبيه صفت هست با more‌نوشته ميشه مثلا:
يه جمله داريم: ted drives fast, but bill doesnt

تو كتابم نوشته به سه صورت ميتونيم بنويسيمشون
1- ted drives faster than bill الان مگه تو اين جمله فعل اصلي نداريم؟پس چرا fast با گرفتن er تبديل به صفت شده؟؟؟؟؟
2- bill drives slowler than ted اينجام همين طور مث حالت قبل
bill drives more slowly than ted خوب اينجا فعلمون فعل اصليه به خاطر همينه كه slow همرا ه ly اومده؟ كه قيد بشه؟؟؟


دوباره اخرشم گفته وقتي تفاوت بين دو چيز خيلي زياده از very استفاده نميكنيم بجاش از a lot و much استفاده ميكنيم مثلا:
jack is a lot happier than john.
والا من گيج و ويج شدم مخصوصا تو قسمتي كه قرمز كردم جملشو

سلام

برای برابری صفات از پست زیر کمک بگیرید


اینجا


در مورد سیلاب ها به پست زیر مراجعه کنید

نکاتی که باید در مورد ساختن صفت تفضیلی و عالی بدانید


در مورد اونایی که قرمز کردید :

برای ساختن قید و صفت کاری به فعلش نداریم

در مورد سوال آخرتون پستای زیر کمکتون می کنه

So, enough, too, very

http://www.iran-eng.com/showthread.php/259127-%D8%AA%D8%A7%D9%BE%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B1-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-(%D8%B3%D8%B7%D8%AD-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87)?p=3614632&viewfull=1#post3614632
فرق much و many
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
سلام

برای برابری صفات از پست زیر کمک بگیرید


اینجا


در مورد سیلاب ها به پست زیر مراجعه کنید

نکاتی که باید در مورد ساختن صفت تفضیلی و عالی بدانید


در مورد اونایی که قرمز کردید :

برای ساختن قید و صفت کاری به فعلش نداریم

در مورد سوال آخرتون پستای زیر کمکتون می کنه

So, enough, too, very

فرق much و many

ممنون پري جان اما من اينا رو ميدونم
در واقع توضيحات رو مسلطم اما تشخيصش يكم برام سخت شد
اين طور كه متوجه شدم تو ساخت جملات شبيه به هم اگه فعل طوبي بود بايد صفت اورد و اگر فعل اصلي بود بايد قيد بياريم
اما تو ساخت جملاتي كه حالت مقايسه اي دارن حتي اگه فعل اصلي هم باشه ميتونيم صفت بياريم و اگه خاستيم بصورت قيد بياريم بايد به قيسد more اضافه كنيم
درست ميگم؟؟؟
بيشتر از اينكه ندونم انگار هنوز برام جا نيفتاده
ممنون پرپري

مقایسه برابری صفات
He is as old as me
زیرا جمله در اصل بوده است:
He is as old as i am
پري جان چرا ميگين اين جمله ي قرمز شده اشتباهه؟
من به كرات همچين جملاتي رو تو كتابم دارم

 

MehranVB

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ما ميگيم براي بيان شباهت بين دو چيز از
as+adv/adj + as
استفاده ميكنيم مثلا ميگيم:
ali is a good painter يني چون فعل طوبي هست همراهش صفت اومده
ali paints well ‌چون فعل اصلي داريم اينجا قيد اومده

درست؟
حالا براي مقايسه ي دو چيز از adj استفاده ميكنيم
كه مثلا اگه تك سيلابي باشه چطور نوشته ميشه
اگه اخرش حرف خاصي باشه با مثلا er‌ تبديل به صفت ميشه يا اگه سه سيلابي يا بيشتر باشه از more يا less استفاده ميكنيم درست؟

حالا دوباره يه جا ديگه نوشته قيد هايي كه از نظر فرمي شبيه صفت هست با more‌نوشته ميشه مثلا:
يه جمله داريم: ted drives fast, but bill doesnt

تو كتابم نوشته به سه صورت ميتونيم بنويسيمشون
1- ted drives faster than bill الان مگه تو اين جمله فعل اصلي نداريم؟پس چرا fast با گرفتن er تبديل به صفت شده؟؟؟؟؟
2- bill drives slowler than ted اينجام همين طور مث حالت قبل
bill drives more slowly than ted خوب اينجا فعلمون فعل اصليه به خاطر همينه كه slow همرا ه ly اومده؟ كه قيد بشه؟؟؟

1- fast هم قید هست و هم صفت (مثل hard). پس واژه fastly غلط هست و چنین کلمه ای وجود نداره. صفت و قید هر دو fast هست و حالت Comparative هم میشه faster (و نه more fastly)
توی جمله ای که نوشتید faster قید هست و نه صفت.


2 و 3- slowler منظورتون slower هست دیگه؟ slow هم گرامر خودش رو داره. slow هم قید هست و هم صفت. اما slowly هم قید هست و این کلمه هم وجود داره.
پس slow و slowly هر دو قید slow هستن، و در نتیجه حالت Comparative اونها به ترتیب به شکل slower و more slowly میشه.
اگه از قید slower استفاده کنیم جمله به شکل مورد دوم درمیاد و اگه از more slowly استفاده کنیم به شکل مورد سوم که نوشتید.
در اینجا هم slow قید هست و نه صفت.


دوباره اخرشم گفته وقتي تفاوت بين دو چيز خيلي زياده از very استفاده نميكنيم بجاش از a lot و much استفاده ميكنيم مثلا:
jack is a lot happier than john.
والا من گيج و ويج شدم مخصوصا تو قسمتي كه قرمز كردم جملشو

نکته آخری که نوشتید، منظورش اینه در جمله زیر:
jack is happier than john.​
اگه بخوایم با تاکید بیشتری بگیم که فلانی happy هست، از a lot و much استفاده میکنیم و به شکل زیر مینویسیمش:
jack is a lot happier than john.​
یا
jack is much happier than john.​
و نمیتونیم از very استفاده کنیم، چون very هیچوقت برای مقایسه استفاده نمیشه، پس جمله زیر اشتباهه:
jack is very happier than john.​
 

Elmira2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
کتاب TOEFL Essential Words که با نام 450 هم میشناسنش.
خوندن باید به شکلی باشه که تمام لغات اصلی رو به همراه لغات synonym که داخل درس اومده و لغاتی که داخل سه تا مثال 12 لغت اصلی هر درس اومده بلد باشید.
ضمناً 504 آخر کتاب 130 تا لغت دیگه هم داره که اونها سطحشون بالاتر هست و بعد از اینکه 450 رو خوندید، اگه اونها رو هم فرصت کردید بخونید.
اگه لغات همین دو تا کتاب رو بلد باشید، درصد خوبی توی قسمت vocab کنکور میتونید بیارید.

منظورتون همون لغات آخرکتاب504ره؟120لغاته دیگه؟
ینی بعدکتاب450 بعدبیام کلمه های آخر504روبخونم؟قبلش نمیشه؟
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
1- fast هم قید هست و هم صفت (مثل hard). پس واژه fastly غلط هست و چنین کلمه ای وجود نداره. صفت و قید هر دو fast هست و حالت Comparative هم میشه faster (و نه more fastly)
توی جمله ای که نوشتید faster قید هست و نه صفت.

2 و 3- slowler منظورتون slower هست دیگه؟ slow هم گرامر خودش رو داره. slow هم قید هست و هم صفت. اما slowly هم قید هست و این کلمه هم وجود داره.
پس slow و slowly هر دو قید slow هستن، و در نتیجه اونها به ترتیب به شکل slower و more slowly میشه.
اگه از قید slower استفاده کنیم جمله به شکل مورد دوم درمیاد و اگه از more slowly استفاده کنیم به شکل مورد سوم که نوشتید.
در اینجا هم slow قید هست و نه صفت.



نکته آخری که نوشتید، منظورش اینه در جمله زیر:
jack is happier than john.​
اگه بخوایم با تاکید بیشتری بگیم که فلانی happy هست، از a lot و much استفاده میکنیم و به شکل زیر مینویسیمش:
jack is a lot happier than john.​
یا
jack is much happier than john.​
و نمیتونیم از very استفاده کنیم، چون very هیچوقت برای مقایسه استفاده نمیشه، پس جمله زیر اشتباهه:
jack is very happier than john.​

ممنون
توضيحاتتون كاملا درست باز فك ميكنم بيشتر از اينكه نفهممشون برام جا نيفتاده يني بايد زياد مثال ببينم ممنون ازت رفيق
مخصوصا تو slow كاملا متوجه شدم اما منظورتون از حالت Comparative چيه؟ يني چي؟
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
اگه كه دو تا ميوه داشته باشم مثلا موز و سيب و بخام سوالي كنم و بگم كدوم خوشمزه تره اين سوالي كردنم درسته؟
which furot is more delicious than, benana or apple?
benana is more deliciouse than apple

درسته؟؟كلا وقتي ميخايم سوالي كنيم كه صفت توش باشه تو جمله ي سوال بايد ساده ي صفت بياد يا نه؟
which girl is happy?
mina is hapier than mina

يا بگيم
which gilrl is happier?
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
يه سوال ديگه مثلا داريم
there are very few people on the bus today.there were many people on it yesterday
ميخام بگم مثلا امروز خلوت تره
اين درسته؟
the bus is more Privacy than it was yesterday
 

mazy_taj

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون
توضيحاتتون كاملا درست باز فك ميكنم بيشتر از اينكه نفهممشون برام جا نيفتاده يني بايد زياد مثال ببينم ممنون ازت رفيق
مخصوصا تو slow كاملا متوجه شدم اما منظورتون از حالت Comparative چيه؟ يني چي؟

توضیحات دوستان کامل بود من برای اینکه شاید براتون روشن بشه اضافه می کنم

دوست عزیزم همیشه adjetive modifies noun و adverb modifies verb یعنی صفت اطلاعات اضافه در مورد اسم می ده و قید اطلاعات اضافه در مورد فعل. این که یه چیزه واضح هست. می خوام ازش در توضیح سوال شما استفاده کنم.

توی جمله Ali is a good painter ، کلمه good داره painter رو مدیفای می کنه( اطلاعات در موردش می ده) بنابراین یک صفته چون داره یک اسمو توضیح می ده
تو جمله دوم Ali paints well چرا نمی تونیم بگیم Ali paints good ؟جون well داره paints که یه فعل هست رو توضیح می ده می گه خوب نقاشی می کنه پس باید قید استفاده کنیم و نمیشه صفت بذاریم. این به to be بودن یا نبودن فعل جمله ربطی نداره.


- ted drives faster than bill الان مگه تو اين جمله فعل اصلي نداريم؟پس چرا fast با گرفتن er تبديل به صفت شده؟؟؟؟؟
2- bill drives slowler than ted اينجام همين طور مث حالت قبل
bill drives more slowly than ted خوب اينجا فعلمون فعل اصليه به خاطر همينه كه slow همرا ه ly اومده؟ كه قيد بشه؟؟؟

در این باره توضیحات آقا مهران رو دوباره بخونید و با این دید نگاه کنید که داریم در مورده فعل توضیح می دیم توی هر سه جمله، پس باید چی استفاده کنیم؟ قید. و هر سه اینها قید هستن و صحیحن.

این جمله غلطه، همیشه اینجوری نیست:

حالا دوباره يه جا ديگه نوشته قيد هايي كه از نظر فرمي شبيه صفت هست با more‌نوشته ميشه

همون جمله اول خودتون(faster)مثال نقضشه، که قیدی که هم شکله صفته با er تفضیلی شده.

این تیکه رو از دیکشنری آکسفورد آوردم که خیالتون راحت بشه، در معنای قیدی هم fast با er تفضیلی می شه

adverb (fast·er, fast·est) QUICKLY
I can't go any faster.


compartive هم یعنی صفت تفضیلی

در انتها همونطور که خودتونم گفتید با صرفا گرامر خوندن اینا رو یاد نمی گیرید باید مثال های زیادی رو ببینید و بشنوید تا ملکه ذهنتون بشه و غیر از اینها به نظرتون غیر طبیعی بیاد.
 

mazy_taj

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه كه دو تا ميوه داشته باشم مثلا موز و سيب و بخام سوالي كنم و بگم كدوم خوشمزه تره اين سوالي كردنم درسته؟
which furot is more delicious than, benana or apple?
benana is more deliciouse than apple

?

which fruit is more delicious , benana or apple?

درسته؟؟كلا وقتي ميخايم سوالي كنيم كه صفت توش باشه تو جمله ي سوال بايد ساده ي صفت بياد يا نه؟
which girl is happy?
mina is hapier than mina

يا بگيم
which gilrl is happier

which gilrl is happier/more happy?

برای تشخیص ساده و تفصیلی به معنیش دقت کنید: وقتی می خواید بگید کدومشون شادتر هست پس باید تفصیلی به کار ببرید، اگه می خواید بگید کدوم شاده؟ اونوخت باید از صفت ساده استفاده کنید؛ مثلا جواب سوال اولی که نوشتید مثلا می شه Mina is happy but Sara is sad ... جوابی که خودتون نوشتید پاسخ سوال دومی هست

يه سوال ديگه مثلا داريم
there are very few people on the bus today.there were many people on it yesterday
ميخام بگم مثلا امروز خلوت تره
اين درسته؟
the bus is more Privacy than it was yesterday

privacy که اسم هست، صفت نیست که تفضیلیش کنید، صفتش می شه private که من در این معنا ندیدم به کار بره ( به معنی خلوت) ... من اگه بخوام بگم می گم

the bus is less crowded than it was yesterday...
 

Sima

مدیر تالار مهندسی هسته ای همکار مدیر تالار زبان
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ی روش ساده برای تشخیص action v از stative چیه؟
Tanx
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
توضیحات دوستان کامل بود من برای اینکه شاید براتون روشن بشه اضافه می کنم

دوست عزیزم همیشه adjetive modifies noun و adverb modifies verb یعنی صفت اطلاعات اضافه در مورد اسم می ده و قید اطلاعات اضافه در مورد فعل. این که یه چیزه واضح هست. می خوام ازش در توضیح سوال شما استفاده کنم.

توی جمله Ali is a good painter ، کلمه good داره painter رو مدیفای می کنه( اطلاعات در موردش می ده) بنابراین یک صفته چون داره یک اسمو توضیح می ده
تو جمله دوم Ali paints well چرا نمی تونیم بگیم Ali paints good ؟جون well داره paints که یه فعل هست رو توضیح می ده می گه خوب نقاشی می کنه پس باید قید استفاده کنیم و نمیشه صفت بذاریم. این به to be بودن یا نبودن فعل جمله ربطی نداره.

the bus is less crowded than it was yesterday...

دست همتون درد نكنه اما خيلي سخته
گيج ميشم همش:cry:
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
People in big ciyies stand closer to one another than people in small town &
People in small towns stand closer to one another than people from the county
اين يني مردم تو شهرهاي بزرگ نزديكتر مي ايستند نسبت به شهر هاي كوچيك؟
 

MehranVB

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ی روش ساده برای تشخیص action v از stative چیه؟
Tanx
stativeها افعالی هستن که معمولاً ing نمیگیرن و فکر نمیکنم ارتباطی به action v داشته باشه.
البته به این معنی نیست که هیچوقت ing نگیرن، ممکنه فعل به صورت gerund به کار بره، ولی نمیشه ازش در زمان progressive (استمراری) استفاده کرد.
این افعال رو باید بلد باشید و راه خاصب برای تشخیصش نیست. لیست این افعال رو هم واستون کپی کردم:
admire, adore, appear, astonish, be , believe, belong to, concern, consist of , contain, deserve, desire, despise, detest, dislike, envy, exist, fit, forget, hate, have, hear, imagine, impress, include, interest, involve, keep, know, lack, last, like, look like, love, matter, mean, owe, own, please, possess, prefer, reach, realize, recognize, remember, resemble, satisfy, see, seem, sound, stop, suppose, surprise, survive, suspect, understand, want , wish

البته واسه be و have استثناهایی وجود داره. فعلای زیر هم هست که به معنی که داخل پرانتز نوشته شده باشن stative محسوب میشن:
depend (be related to), feel (have an opinion), measure (have length), smell (of something), taste (of something), think (have an opinion), weigh (have weight)


معمولاً افعال linking v رو هم نمیشه در زمان استمراری استفاده کرد. راه تشخیص این افعال رو هم که چند صفحه پیش بهتون توضیح داده بودم...

دست همتون درد نكنه اما خيلي سخته
گيج ميشم همش:cry:
به خاطر اینکه گرامر رو باید توی متن یاد گرفت. من هیچوقت واسه یاد گرفتن گرامر وقت نذاشتم. گرامر خوبی دارم تقریباً و روشی که برای یادگیری گرامر داشتم این بود که کتاب گرامر رو یک بار سریع خوندم و بعد از اون توی متونی که میخوندم و میخونم (روزی چند مقاله انگلیسی میخونم و یه فیلم زبان اصلی میبینم) شکل جملات رو میبینیم و خودبخود وارد ذهنم میشه. بعداً دوباره مشکلی داشتم به کتاب گرامر مراجعه میکنم و چون قبلاً این جملات رو دیدم با گرامرشون هم آشنا هستم و سریع توی ذهنم میره.
الان جدیدترین آموزش های انگلیسی دنیا توصیه میکنن که گرامر رو توی متن و مکالمه یاد بگیرید، و این روش آموزشگاهی که از روی کتاب و فرمول وار تدریس میکنن توی خیلی از کشورای دنیا منسوخ شده!

People in big ciyies stand closer to one another than people in small town &
People in small towns stand closer to one another than people from the county
اين يني مردم تو شهرهاي بزرگ نزديكتر مي ايستند نسبت به شهر هاي كوچيك؟
بله به نظر من هم معنیش همینه.
 
بالا