باغ باران

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]باران بند آمد ولی نبودن تو همچنان می بارد...!
[/h]باران بند آمد ولی دوست داشتن تو بند نمی آید...!
 

Melina666

عضو جدید
باران بیاید یا نیاید ،

تو باشی یا نباشی ،

خاطرت باشد یا نباشد ،

من خیس از یاد توام .

 

Melina666

عضو جدید





بگین بباره بارون ، دلم هواشو کرده
بگین تموم شدم من ، بگین که برنگرده
بهش بگین شکستم ، بهش بگین بُریدم
برهنه زیر بارون ، خرابُ درب و داغون
از آدما فراری ، از عاشقا گریزون
بهش بگین شکستم ، بهش بگین بُریدم
 

eelhamm

عضو جدید
پنجره را باز کن
و از این هوای مطبوع بارانی لذت ببر...
خوشبختانه
باران ارث پدر هیچکس نیست

(حسین پناهی)

 

eelhamm

عضو جدید


بر سرم
چتر گرفت؛
به تماشا
ایستادند
باران و رهگذران...
 

m.asn

عضو جدید
پاییز مرا عاشق می کند ، باران عاشق تر !!!


حالا تو بگو این باران پاییزی با من چه می کند ؟؟؟...
 

Melina666

عضو جدید
تنها برخی از آدمها

باران را احساس می کنند …

بقیه فقط خیس می شوند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باران را در آغوش می گیرم

و خودم را غرق در رویای بدون تو بودن می کنم

تو با آغوشی باز...

با آغوشی پر از نفس های پاییزی

به استقبالم می آیی...

و مرا تنگ در آغوشت می گیری

و یک نفس عمیق تو کافیست

برای دوباره جان دادنم در هوای بودنت...
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آسمان یادت هست
من همانم که هر بار می باریدی جست وخیز کنان میخواندم:"باز باران با ترانه ..."
تو شادی کودکانه ام را ندیده ای؟
اینجا دریای اشکم غوغا می کند...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو را دوست دارم
در این باران
می*خواستم تو
در انتهای خیابان نشسته باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران می*خواستم
می*خواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در آینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تا زنده شوم…


__________________
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر چند
هیچ چیز مثل قدیما نیست
اما هنوز هم زیر باران
وقتی صورتم را رو به آسمان می گیرم
کودک می شوم
پاکِ پاکِ پاک
از هرچه می آزاردم در این دنیا...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر فصلی که باشد

باران


برف

برگ

من ایمان دارم تو همه جا کنار ردپای من

سایه ات را انداخته ای

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده


خیلی وقته ابری پر پر نشده
دل آسمون سبک تر نشده


مه سرد رو تن پنجره ها
مثله بغضه توی سینه ی منه


ابر چشمام پر اشکه ای خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه


خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده


بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست
کوه غصه از دلم رفتنی نیست


حرف عشق تو رو من با کی بگم
همه حرفا که آخه گفتنی نیست


خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بد جوری دلتنگ شده


خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو
بد جوری دلتنگ شده...

 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
جـایـی میـان سطـر هـا

دلـم تـنـگ می شـود

آنـقـدر می نـویسم بـاران

کـه سیـل ...
تـمـام غـمـم را بـبـرد !
 

Milad.dhg

عضو جدید
نا کسها شنا بلد شده اند.. دیگر نمیتوان آرزوی باران و سیل کرد.. باید راه تازه ای برای مقابله با غمهایم بیندیشم..!
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه دعا میکردند باران ببارد اما خبر نداشتند مترسک تنها دلبسته ی سایه ی خود است …
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
باران از جـنـــس مـن اسـت

و

مـن از جـنـــس باران…



هـر دو بی هــــدف می باریـم



به امـید رویش یـک امـید از جـنـس عطـر تـنت!


زود بـرگرد،



باران نـزدیـک است...
 

mahtab n

دستیار مدیر
کاربر ممتاز
دلتنگی یعنی؛

همین باران های بی امان
،
همین خیـابــان بلندِ خیــــس
،
همین آدم های در انتظار آخرین قطار عصر
،
همین چترهای سیاه روی سر...

...
دلخستگی هم یعنی؛

همین من که دیگر زیر هیچ بارانی هم قدم نمیزنم

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها

آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست

که رخت های دلتنگیم را

فرصتی برای

خشک شدن نیست

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

از چشــــــم یا آسمــــــــان

فرقی نمی کند

باران وقتی بر زمین افتاد

دیگر باران نیست
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
نیا باران
زمین جای قشنگی نیست
من از جنس زمینم
خوب میدانم
که گل در عقد زنبور است و اما
یک طرف سودای بلبل
یک طرف خال لب پروانه را هم
دوست میدارد
من از جنس زمینم
خوب میدانم
که اینجا جمعه بازار است
و دیدم عشق را
در بسته های زرد و کوچک نسیه میدادند
در اینجا قدر نشناسند مردم
شعر حافظ را به فال کولیان اندازه میگیرند
نیا باران
زمین جای قشنگی نیست..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میمیرم این روزها

در هوای نم بـاران و

دل ِ تنگ ِ یک اعترافـــ

دلم تنگ است برای یک اتفاق از جنس پاییـز

برای حسّ بی نفسی یک بوسه ی باران
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می دانی!

روزهای ابری و سیاه

ماندگار نیستند

بــ ــارانـــ که بیاید

همه چیز را میشوید و میبرد

بــ ــارانـــ که بیاید

ابرهای سیاه میروند

رنگین کمان میشود

و طراوات بــ ــارانـــ میماند

یادت باشد

ماه پشت ابر ماندگار نیست ...!
 

eelhamm

عضو جدید
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟

غافلگیر شدیم

چتر نداشتیم

خندیدیم

دویدیم

و

به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم


دومین روز بارانی چطور؟

پیش بینی اش را کرده بودی

چتر آورده بودی

و من غافلگیر شدم

سعی می کردی من خیس نشوم

و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود


و سومین روز چطور؟


گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری

چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا


خیس شد
.

و
و

و
و


چند روز پیش را چطور؟

به خاطر داری؟


که با یک چتر اضافه آمدی

و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان


نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم
.
.
.

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم


تنها برو
.
.


((دکتر علی شریعتی))
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
غزل چشمت
شــــــاه بودم؛ تخت رفت و تاج هـــم پيدا نشد
ســــرنخ مشكـــوك اين تاراج هــــم پيــدا نشد
دست در دستت ؛به لب لبخند ؛روي اين زمين
حـــــال و احـــــوالي كه در معراج هم پيدا نشد
يار مــن بودي به حكــــم دل‘ دريــــغ اما دريغ
توي دستت يك دولـــــوي خاج هـــم پيدا نشد
درس خوان بودم ولي كنكور عشقت سخت بود
تســـــت هايش در كتاب گــــاج هم پيدا نشد
سعي جانفرساي من ؛ از اين غزل تا چشم تو
در صفـــــا و مروه ي حجـــــاج هم پيــــدا نشد
ايمان صابر
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز

آدمهای بزرگ قامتشان بلندتر نیست ،
خانه شان بزرگتر نیست ،
ثروتشان هم بیشتر نیست ...

آنها قلبی بزرگ و نگاهی مهربان دارند ... ☺
 

mahtab n

دستیار مدیر
کاربر ممتاز
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده
:w05:
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
پاییزان

پاییزان

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در باغ بی شکوفه ی من[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]پاییز[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آغاز همه ی فصل هاست[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]حجم اندوه برگ[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]به اندازه ی وسعت ابرهای سترون است[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]!

در باغ بی شکوفه ی من،[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]یرنده ای[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در حصار فریاد خود زندانی[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]است،[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در باغ بی شکوفه ی من[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]

عطش رمز جاودانگی است[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif].

و آب دیگر،[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]شیرین ترین واژه ی برگ نیست[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]!

اندوهم را تنها تو می فهمی،[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ای بهار منتظر،[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در آستانه ی[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]فصل تنهایی ...![/FONT]​


 

mahtab n

دستیار مدیر
کاربر ممتاز
بزن بارون ،بزن خسم کن ، آبم کن،ترم کن

بزن آتیش به جونم شعله کن خاکسترم کن



 
بالا