`•-☆•--( “)(“ )-•-☆ فانتزی های عاشقانه من`•-☆•--( “)(“ )-•-☆

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که زنگ بزنمش بهش وقتی برداشت بگم هیچی فقط خواستم بگم خیلی دوستت دارم لامصب....
.
.
.
.
.
.
.
.
خو چی بگم دوستش دارم دیگه


 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]من دیوانه ی آن لحظه ای هستم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]که تو[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]دلتنگم شوی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]و محکم در آغوشم بگیری[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]و شیطنت وار ببوسیم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]و من[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]نگذارم[/FONT][FONT=&quot]
[FONT=&quot].....[/FONT]
[/FONT]
[FONT=&quot]بوسه با لجبازی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بیشتر می چسبد[/FONT][FONT=&quot] ....[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
لحظه قشنگیه وقتی اونی که عاشقشی نیمه شب از پشت بغلت میکنه...
اروم دستاشو حلقه میکنه دورتو..
نفسای گرمش میخوره به گردنت و آروم زیره گوشت زمزمه می کنه : " دوستت دارم "


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیالت راحت باشد ، آرام چشمهایت را ببند
یک نفر برای همه نگرانی هایت بیدار است
...یک نفر که از همه زیبایی های دنیا ، تنها تو را باور دارد

 

narges_F

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم میخواهد صورتت ته ریش داشته باشد...
تا من بهاته داشته باشم برای بوسیدن لبهایت...

 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام و صد درود به بروبچه های فانتزی عاشقونه

دوستان عزیز امروز( یعنی 14 مهر ) روز بازگشتیی تاپیکمون هست




بشکن بشکن...بشکن







نغمه جونی کلی زحمت کشیده او عکس ها و متن ها رو درست کرده
تا تاپیک مورد علاقه ما حذف نشه
به سلامتی نغمه گلی

فقط دوستان بیاید تبریک بگویید
تشکر کنید از
نغمه گلی و قدرش رو بدونید که اینقد هواتونو داره

هر چقدر خواستید
فانتزی عاشقونه بنویسید
از اخراج خبری هست
پس مراقب خودتون و تاپیک باشید

از عکس های جیززززززز دار به شدت خودداری کنید که حسابمون میره با حذف تاپیک






خب حالا نوبت فانتزیام شد


یکی از فانتزی هام اینه که عاغامون
بره حموم
نازی داره چرک هاش رو میکنه
بعد من برم اب رو قطع کنم و صدای سوتش قطع بشه و بگه چی شد
خولاصه اینقد طولش بدم تا خودش لباس بپوشه بیاد بیرون
لحظه آخر آب رو وصل میکنم و
میگم عشخ
بمون کنارم بمون
اگه بری آب رو قطع میکنم روت تو حمام
پس بمون
دوزاریش انگار افتااااد
واااااااااااااای اومده بیرون از حمام داره دنبالم میکنه
خو اول اون صورت کف کفی رو میشستی
باور کن میخواستم بهت یه خاطره عشخی هدیه بدم
خیسم نکن آآآآآآآآی
منو خیس میکنی
حالا خوبه عشخ از ذوق اینکه آب رو قطع کردم دلت قنج میره
...
بهد موگوهه شوبری بهم
دیوونه من عاشخ همین خل بازی های به روزت هستم


پ ن : این ماجرا واقهی و انجام شده است
 
آخرین ویرایش:

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم بازگشایی دوباره ی تاپیکو تبریک میگم ... :).
.
.

یکی از فانتزیام ...
شووری در حال شستن ماشینش باشه ...

همینجوری که داره ماشینو میشوره با هم حرف بزنیم ...
:w12:

يهو وقتي حواسش نيست شيلنگ ابو بگيرم سمتش خيسش كنم....

:w07:
اونم بيفته دنبالم كه بخواد تلافي كنه....

:w42:
بعد از كلي دنبال كردنم دور حياط وايسم همون جا ...

در حالي كه داره با عصبانيت مياد سمتم,محكم بغلش بگيرم ...

:w36:
بهش بگم هر كاري هم كني باهام بازم عشق خودمي....

:w02:
 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی دیگه از فانتزیام ... :)

من :دارم واسه همیشه میرم!

تو: کجا؟!
:w00:
من: خونه بابام!

سریع بیای چمدون رو از دستم بکشی...

چونمو محکم بگیری و بگی: با لباس سفید اومدی خونه من. با کفن سفیدم از این خونه میری. مفهومه؟!
:w02:
پشت بندش بخندی و آروم زیر گوشم بگی:خـــــره قهر دیگه بسه!:w38:
.
.
.
پ.ن:
 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه شب خواب ترسناک ببینم ...

با ترس از خواب بیدار بشم ...

بعد تو بغلم کنی و بگی ...

چی شده عشقم؟! ...

منم بگم خواب بد دیدم میترسم ...

توام محکـــــــــــــــــم منو بغل کنی و بگی ...

نترس خره ... تو تـــو بغل منی ... از چی میترسی ...
:w08:
.
.
.
پ.ن:عاشق این عاشقانه های سفت و محکمم ...
این روایت کاملا واقعنی بود ...
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی وقتـا دلم می خواد بـازیگوش بشم
ودوس دارم پـا بـرهنه تـو کوچـه ها بـدووم
اینقد حس شـادی ش زیاده
که مسخره کردن دیگران رو جدی نمیگیـری!
وتـوجواب شون
فقط شونه هامو بـالا میندازم
همیـن!
وقتی که زندگی خیلی تـکـراری میشـه
دلم میـخواد به پرها یا گل های قاصـدک فـوت کنم !
دلم میخواد وقتی که خیلی غمـگینم !
دماغمو به شیشه ی پنجره فشار بدم
(ظاهرا بزرگ شـدم..اما بهـونه هام هنوزم کودکانه س)
من تو زمستونا ازکفش های خیس نمیتـرسـم
وای ..
که چقددلم میخواد
گوله های بـرف ویواشکی به سمتت پرت کنم...

 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیوونه بازی می دونی چیه؟
یعنی وقتی کنارته
یهو
دماغشو بکشی
چشماش پر اشک بشه
بگه
آخه خل شدی؟؟؟
بگی آخ آره دیگه!خل تو!
وقتی باهات بحث می کنه
چشماتو ریز کنی
بگی!
خاک به سرم ... باز اخم کردی؟
نگفتم بهت نمیاد؟ اصلا گوش نمیدی ها!
تا بیاد چیزی بگه!
بگی چی ؟؟ دوسم داری؟خوب عزیزم منم دوست دارم!
نشسته باشین تو یه جمع دوستانه
داره حرف می زنه..
یهو وسط حرفش بگی
تو پرانتز می خواستم بگم
من ایشونو خیلی عاشقم
خوب داشتی میگفتی عزیزم..
دیوونه بازی یعنی اینکه
یه روز
بهت بگه
مرسی که انقدر دیوونه ای
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاشق اون لحظه اییم که تو اوج عصبانیت دارم سرت غر میزنم...
فقط گوش میدی..سکوت...
بعد از چند دقیقه ک خوب غر زدم... میگی:
دلم برات تنگ شده خره الان میام پیشت :love:
(منم که از خدا خواسته... اصن با این حرف دعوا یادم میره)
 
آخرین ویرایش:

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از فانتزی هام اینه که بتونم هر روز شوبری رو اذیت کنم
آخه همچین مواقع خیلی قشنگ میخنده
عین نبات میشه خواستنی و پر از طراوت
برا همین
دوس دارم شب که شوبری خوابه
تو ماشینش 3 تا کرم بزرگ
و کلی سوسک
دو تا مارمولک
5 تا قورباغه بزارم البته درختی گیر نیوردم که اون عالی بود
بهد رو نامه براش می نویسم هر چی از عشخ بیاد سرت کمه:D
خولاصه صبح انگار ماشین روشن کرد اول متوجه نشد بعد صدا قوراغه اومده ماشینو زده کنار
باز اوئل صبحی به من زنگ زده:razz::D ( اصن رعایت حال خانمیش رو نمیکنه)وولا بوخودا:D
تا دیدم اسمش رو گوشیم
گفت واخ واخ
گوشی برداشتم
از اون ور صداااااااا بلند میومد انیس این دفعه دارم برات
منم بلند بلند گفتم
دوستت دارم قطار قطار
خزونمو کردی بهار
.
.
.
.



آخ جوووووووونم داره میخنده بلند بلند
بازم مثل همیشه میگه خرسی طلام دیوونه خل بازی هاتم:D
همچین شوبر یه دونه ای دارمااااااا
این ماجرا هفته پیش به واقعیت پیوست:cool:
 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که ...
تمام اطلاعات لپ تاپ شووری رو ...
به باد بدم ...:w12:
بعد عصبی بشه ...:mad:
چشاش مث دو کاسه ی خون بشه ...:eek:
منم بپرم لپشو بوس کنمو فرااااااااااااااار ....:w22:
اونم بگه مگه اینکه دستم بهت نرسه ....:w00:
منم مث بچه ها مظلوم بشومو بگم ...:child:
من یا اطلاعاتت ...:w05:
اونم بگه تو عشق خرابکارم ...:redface:
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که ....
هر چی بهش بگم منو با خودت ببر برا نظر دادن باغ
اونم سور بشه بگه نوچزززز
نمیبرمت
باس همه چی برات سکرت لاو باشه

تا چیشات 5 شنبه بزنه بیرون و همه بخندن بگن عروس ذوخ مرگه نیششو ببین چخد بازه
منم خو همچین مواقع سکوت میشم
لبام رو تو هم میکنم آویزونه آویزون تصور کنیداااااا

خو چیرا با من اینکارو میکنی عاغا بالا سر
حس پلیدی ام باز گل کرد
جواب تلفن هاش رو نمیدم تا شب
ساعت 12 زنگ آیفن صداش در اومد
وا یهنی کیه؟
صدام می کنند میگن ورپریده عاغاتون اومد بیاااااااااا

وای جونمی جووووون
نمره بیست کلاسو نمیخوام
بهترین هوش هواسو نمیخوام
نظر دادن باغو نمیخوام
این که تو بیای ساعت 12 رو میخواااااااااااااااااااااااااام
باا دسته پر میای و برام
ساز دهنی بزنی دم در رو میخوااااااااااااااام

اینا واقهیه عشخ؟
میخنده باز برام
میگه میری کنار یا باس بمونم هنوز دم در

قفونش برم شوبری چیشاش سرخه سرخ
برام آ نبات رنگی آورد تا از دلم در آد
فک کرده واخها ناراحت شدم
دیشب اینجور شد
شوبری عاشقتم از 4 ور




 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه میگن مریضی خعلی بده
اما من میگم گاهی خوفه


مثلا شوبری دو روز مونده به مراسم نومزدنگ سرما بخوره
صبح بیدار بشه و ببینه واخ واخ صدا در نمیاد
زنگ بزنه بگه عیال دخلم اومد
منم پشت خط میگم ببخشید شوما؟
میگه در این حد شده صدام؟
واقها خودتی شوبری؟
خنده ام میگیره
میگه : درد
کوفت عزیزم
میام میزنمتااا
من بلند تر میخندم
خ ی لی با........مزه شده صــــــــــــــــدات
میزنم تو سرت انیس نخند
خولاصه این شد وضیت ما شوبری خیلی عصب انگیز ناک عین خوف شده
.
.
.
یه عشخ که بیشتر نداره

یه موزیک برا شرکت میل کردم
به دوستش زنگ زدم و گفتم بلند بزاره برا شوبری تو شرکت جوری که همه کارمندا بشنوند
البته تو دفترشون 6 تا هستن که دوستای صمیمیشند پس ایرا نداره

آهنگ رو داشته باشید










دوست دارم سبد سبد
باز گل عشق جوونه زد
دوست دارم يه عالمه
هر چی بگم بازم كمه
دوست دارم يه آسمون
كجايی ای نا مهربون ...

دوست دارم قطار قطار
خزونمو كردی بهار
دوست دارم ديوونه وار
باور نداری از قرار
فرقی برام نمی كنه
چه با خوشی چه حال زار ..

دوست دارم به اون خدا به اون خدای عاشقا
دوست دارم تاپای جون
می خوای بمون می خوای نمون
چونكه گرفتار شدی عاقبت كار بدون
عاقبت كار منم هرچی كه هستی بمون

دوست دارم ...




من داشتم از تلفن دوستش گوش میدادم
میگفت وای عیال ندارم که گوله باروت و انرژیه
عیال به خودا بوگو نگیر از من این خوشیا رو
صدام رفت رو بلندگو
میگم
میدونم هلاکمی
عاشق سینه چاکمی
قفونم بری شوبری






چخد خوبه شوبری نتونه جوابمو بده
هولا هولا هولــــــــــــــا
بپر زمین بیا بالا


پ ن : قبل ساعت 12 امروز مورخ 16 مهر اتفاق افتاد
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

شیخ بزرگواری داریم که موگوهه کودک زی تا شاد زی
حالا اگه یکی بیاد بپرسه شیخ کی بود همچین با نفت بسوزونمش که عزراییل هم نشناسش

فانتزی رو با عشخ انجام بدین نوگل های باغ زندگی.خخخخخخ


امروز به دلیل سرماخوردگی و آویزون بودن شوبری و گرفتگی صدا و پاره ای دیگر از مسایل
خواستم شوبری رو به فاز و نول ببندم که کلا کچل بشه


فانتزی عاشقونه ام اینه که
کلی بادکنک رنگی پر از قلب های رنگی کنم
همه رنگ باشه ها نارنجی، قرمز ، سبز ، یاسی ، سفیدو ...
بادشون کردم
روشون کلی جملات و خزعبلات عشخی بنویسم
رو یکی نوشتم
آهای پاییز

حواست باشد
دور تو و شاعرانه هایت خط خواهم کشید
اگر با آمدنت
شوبریم یک سرفه کند
رو یکی دیگه اش پر از ادکلن میکنم تا بوی منو بگیره
خولاصه 15 تا این مدلی ...
زنگ زدم پیک اومد ببره اداره شوبری
منتظر شدم
چیشام فقط زل زده بود به گوشیم تا عین بختک بیفتم رو گوشی
زنگ زد
من که جز نفس هیچی نمیشنیدیمم
اما کلی ذوخ داشت
گفتم دستم به تنبونت شوبری زحمت نیفتی
با این چهچهه که داری
قطع کرد
منم گوفتم وای ناراحت شد به جا خوشحال

باورتون نمیشه
1 ساعت نشده اومده بود دنبالم گفت بیا پایین
یه مانتو و شال فقط بنداز سرت بدو بیا

حالا منو میزاشتی با همون لباس خونه ای رفته بودمااااااااااا
در این حد ذوخخخخخخخخ












خدای من
موتور..............موتور سنگی
جونممممممممممممممممم
محمـــــــــــــــــــــــــــــــد
عاشوختم به مولاااااااااااااا


منو برده دور دور
جونمی جوووون
همچین شوبری دارماااااا
منم براش بلند بلند شعر میخوندم


شوبری بمون کنارم بمون

پ ن : امروز عصر
دو روز مونده به نومزدنگ

 
آخرین ویرایش:

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
اوخی عخشم امروز خیلی خسته شد..
بیچاره زود رفت خوابید :|
منم ک خوابم نمیبره..
خسته شدم بالاخره رفتم ایستک باز کردم ریختم تو سرش تا بیدار شد:w07:
از عصبانیت داشت میترکید...

نزدیک بود منو بکشه

چیشامو ملوس کردم
گفتم خو دیلم برات تنگولید خوابیدی حوصلمم سر رفت خواسم شوخی کنم..
:w12:
خندش گرفت... مماخمو کشید رفت خوابید
:w09:(البته قبلش سرشو شست):D
(سرتو با چی میشوری با شامپو گلرنگ خخخخخ ):)
خخخخخخ خدارو شکر به خیر گذشت
الان زندم .. والاو...
گفتم ک فک نکنید روحم داره تایپ میکنه
 
آخرین ویرایش:

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
آغوش من فقط به اندازه تو جا دارد ...

این تمام لذت من است ...

وقتی با اصرار مرا می خوانی ...

وقتی با چشم های بسته گرمای نفسهایت را احساس می کنم ...

من این انتظار عاشقانه را می پرستم ...

تمام روز انتظار تا تو بیایی ...

آغوش من فقط اندازه تو جا دارد ...

اگر خوب گوش کنی

این ضربان های تند و پی در پی قلبم را می شنوی

تو را فریاد می زنند ...

مخاطب کلامم که هیچ ...

مخاطب ضربا نهای قلبم هم تویی ...

ببین تعبیر می کنم که گاهی خواب تو

همان
نهایت آرزوی من است ...
 

R.N.Z

عضو جدید
کاربر ممتاز
گرفتن هدیه غیرمنتطره از طرف عشقم.............
وقتی که با کلی آب و تاب تعریف میکنه که چقدر فکر کرده چه هدیه ای رو بگیره
 
بالا