معماری با مصالحی از جنس دل

مهندس خرده پا 2

کاربر بیش فعال
ترسانده مرا نبودنت
دلم می تپد
تند
عین دل گنجشکی که
سنگ پسر بچه ای همین حالا
از بیخ گوشش رد شده باشد
مرا در دستانت بگیر
تا آرام شوم
آرام!
آرام!
آرام!
 

مهندس خرده پا 2

کاربر بیش فعال
فکــر می کــردم
در قلب تــ ـــو
محکومم به حبــس ابد !!
به یکبــاره
جــا خــوردم …
وقـــتی
زندان بان برســـرم فریاد
زد:
هــی..
تــو
آزادی!
.
و صـــدای گامهای غریبه ای که به سلـــول
من می آمـــد.
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق یا دوست داشتن...

عشق یا دوست داشتن...

عشق یا دوست داشتن؟



عشق: یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی
دوست داشتن: پیوندی خودآگاه واز روی بصیرت روشن و زلال.




عشق: بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است،
دوست داشتن: از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج میگیرد.




عشق: با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر میگذارد
دوست داشتن: در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند.




عشق: طوفانی ومتلاطم است،
دوست داشتن: آرام و استوار و پروقار وسرشاراز نجابت.




عشق: جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست،
دوست داشتن:دراوج،از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن رااززمین میکند و باخود به قله ی بلند اشراق میبرد.




عشق: زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند،
دوست داشتن: زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد.




عشق: یک فریب بزرگ و قوی است ،
دوست داشتن: یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق.




عشق: در دریا غرق شدن است،
دوست داشتن: در دریا شنا کردن.




عشق: بینایی را میگیرد،
دوست داشتن: بینایی میدهد.




عشق:خشن است و شدید و ناپایدار،
دوست داشتن: لطیف است و نرم و پایدار.



عشق:همواره با شک آلوده است،
دوست داشتن:سرا پا یقین است و شک ناپذیر.



ازعشق: هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر میشویم،
از دوست داشتن: هرچه بیشتر ،تشنه تر.




عشق: نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق میکشاند،
دوست داشتن: جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد.




عشق: تملک معشوق است،
دوست داشتن: تشنگی محو شدن در دوست.




عشق: معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند،
دوست داشتن: دوست را محبوب و عزیز میخواهد ومیخواهد که همه ی دل ها آنچه را او از دوست در خود دارد ،داشته باشند.




در عشق: رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که: “هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند” که حس شاخصه عشق است.
دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است ،
یک ابدیت بی مرز است و از جنس این عالم نیست.”





 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
مراببخش

که گاه وبیگاه

دلم هوای تورامی کند!!

مراببخش

که چشم هایم ,

منتظراست تاتو بیایی....

مراببخش

که یادداشت های روزانه ی صفحه ی دلم....

بامدادخاطرات تو نوشته می شود...

مراببخش

که ...

دیوانه واردوستت دارم....
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستت دارم...

دوستت دارم...

دوستت دارم

زمانی که انگشتانم را درمیان انگشتانت می گیری


دوستت دارم

زمانی که آغوش گرمت را به رویم باز می کنی


دوستت دارم

زمانی که من اشک می ریزم وتو آ رام پاک می کنی


دوستت دارم

بازهم بگویم؟؟؟؟؟؟

آری به اندازه ی تمام نداشته هام دوستت دارم




و تا همیشه دوستت خواهم داشت...
:gol:
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب تنهایی خوب
گوش كن ، دورترین مرغ جهان می خواند.
شب سلیس است‌، و یكدست ، و باز.

شمعدانی ها
و صدادارترین شاخه فصل ، ماه را می شنوند.

پلكان جلو ساختمان ،
در فانوس به دست
و در اسراف نسیم ،

گوش كن ،
جاده صدا می زند از دور قدم های ترا.

چشم تو زینت تاریكی نیست‌.
پلك ها را بتكان ،
كفش به پا كن ،
و بیا.

و بیا تا جایی ،
كه پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی كلوخی بنشیند با تو

و مزامیر شب اندام ترا،
مثل یك قطعه آواز به خود جذب كنند.

پارسایی است در آنجا
كه ترا خواهد گفت :

بهترین چیز رسیدن به نگاهی است كه از حادثه عشق تر است‌.


سهراب سپهری
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک نفر هست که از پنجره‌ها / نرم و آهسته مرا می‌خواند

گرمی لهجه بارانی او / تا ابد توی دلم می‌ماند

یک نفر هست که در پرده شب / طرح لبخند سپیدش پیداست‌

مثل لحظات خوش کودکی‌ام‌ / پر ز عطر نفس شب‌بوهاست‌

یک نفر هست که چون چلچله‌ها / روز و شب شیفته پرواز است

توی چشمش چمنی از احساس / توی دستش سبد آواز است

یک نفر هست که یادش هر روز / چون گلی توی دلم می‌روید

آسمان، باد، کبوتر، باران‌ / قصه‌اش را به زمین می‌گوید

یک نفر هست که از راه دراز / باز پیوسته مرا می‌خواند

 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستم داری می دانم

باز دوست دارم که بپرسم

گاهی دوست دارم که بپرسم امروز

مثل دیروز مرا می خواهی

مهربانیست و یا بی مهریست؟

تنگ بی آب برای ماهی؟

فرصتی تا بسراییم از هم

بس کن از فلسفه های واهی

عشق عشق است چه بر لوحی زر بنویسند چه برگ کاهی

پرسش از عقل چه جایی دارد ؟

تا جنون می دهدت آگاهی؟

غیر از آن کوچه که دیوارش نیست

خانه ی دوست ندراد راهی



محمد علی بهمنی
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
سر میگذارم بر روی شانه های تو

آرامش میگیرم از صدای تپشهای قلب تو

دلم پرواز میکند در آسمان قلبت

میشنوم صدای تپشهای قلبت

اوج میگیرم تا محو شوم در آغوشت

تا خودم را از خودت بدانم

تا همیشه برایت بمانم

چه لذتی دارد تا صبح در آغوش تو بخوابم
 

پیوست ها

  • 04827442125049882027.jpg
    04827442125049882027.jpg
    48.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
از این متن خیلی خوشم اومد...

از این متن خیلی خوشم اومد...

مرد از زن خیلی تنهاتره!
مرد لاک به ناخوناش نمیزنه که هروقت دلش یه جوری شد،دستشو باز کنه و ناخوناشو نگاه کنه و ته دلش از خودش خوشش بیاد!
مرد موهاش بلند نیست که توی بی کَـسی کوتاهش کنه و اینجوری لج کنه با همه دنیا!
مرد نمیتونه وقتی دلش گرفت زنگ بزنه به دوستش و گریه کنه و خالی شه!
مرد حتی دردهاشو اشک که نه،یه اخـمِ خشن میکنه و میچسبونه به پیشونیش!
یه وقتایی ، یه جاهایی ، به یه کسایی باید گفت :
"میـــــــــــــم ... مثلِ مـــــرد"
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنهایی من...........
قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق
عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست.
چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!
که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=3]دیگه باورم شده ندارمت
[/h]
این سکوت و این هوا و این اتاق .. شب به شب به خاطرم میاردت
توی این خونه هنوزم یه نفر .. نمیخواد باور کنه نداردت
نمیخواد باور کنه تو این اتاق .. دیگه ما با هم نفس نمیکشیم
زیر لب یه عمر میگه با خودش .. ما که از همدیگه دست نمیکشیم


 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهانه ها به چه كار مي آيند
من فقط تو را ميخواهم
بي دليل
بي بهانه
دستهايت كو ؟
من با جنون لب هايت
غزل ها را سوزانده ام
باران باش
بر من ببار
تر كن حس لذت داشتن دستهايت را
در خواب تكراري قاصدك ها در باد



 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
« دوستت دارم » را

من دلاویزترین شعر جهان یافته ام

این گل سرخ من است.

دامنی پر کن از این گل

که دهی هدیه به خلق

که بری خانه دشمن

که فشانی بر دوست،

راز خوشیختی هرکس

به پراکندن اوست!

در دل مردم عالم – به خدا -

نور خواهد پاشید

روح خواهد بخشید.

تو هم ای خوب من !

این نکته به تکرار بگو

این دلاویزترین شعر جهان را

همه وقت

نه به یکبار و به ده بار،

که صد بار بگو

« دوستم داری » را

از من بسیار بپرس

دوستت دارم را

با من

بسیار بگو


فریدون مشیری
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای خریدن عشق هر کس هرچه داشت آورد

دیوانه هیچ نداشت و گریست (گمان کردند چون هیچ ندارد می گرید)

اما هیچکس ندانست که قیمت عشق اشک است و قیمت اشک عشق
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از دست های تو
کارهای خارق العاده ای بر می آید
همانجا که هستی، بمان
اجازه‌ بده شعرها از من برایت بنویسند
اجازه بده برایت بخوانم،
تا چه اندازه‌ از بَدوِ دوست داشتنت
پیراهنِ فصل ها
زیباتر شده است.
کنارِ لبانت، کناره می‌گیرم
وَ تمامِ حرف‌های دلم را
از دهان‌ات می‌شنوم
در فاصله‌ی پیشانیِ تو
تا سایه‌ات
جنگلِ سبزی‌ست
که پرنده‌های من
آنجا آرام می‌گیرند
.
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
در قلــــــــــــب کوچکم

فرمانروایــــــــــــی میکنی
بدون هیچ نائب السلطنه ای


کسی نمیداند چه لذتــــــــــــــــــــــ ـــــــــی دارد



بهترین پادشاه تاریخ را در



دل داشــــــــــتن....!


 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم می‌خواست

بین شب‌ها و روزهات

بین دست‌ها و نفس‌هات

بین بوس‌ها و لب‌هات

چنان سرگردان شوم

که نفهمم دنیا کدام طرف می‌چرخد

چرا می‌چرخد

دلم می‌خواست بین خنده‌ها و موهات

اسم تو را صدا کنم

و وقتی گفتی جانم

جانم را از نبودنت نجات دهم

با یک نگاه.

 
بالا