برنامه ریزی درسی ، مدیریت زمان و شناسایی سارقان زمان ، تمرکز حواس

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
[h=3]وظایف نیمکره های مغز و چگونگی تقویت و پرورش قابلیت های آنها[/h] خوب نقاشی می کنید؟ اهل فلسفه هستید؟ شعر می گویید؟ عاشق ریاضی هستید؟ نمی توانید زود قانع شوید؟ خلاق هستید؟ زیادی منظم هستید؟ یا...؟ بسیاری از خصوصیات فردی ما به نیمکره های راست و چپ مغزمان، بستگی دارند و بسته به این که کدام یک از این دو توانمندتر باشند یا شما برای توانمندتر کردن کدام یک از آنها بیشتر تلاش کنید، نوع موفقیت های شما در زندگی رقم می خورد.
از همه مهم تر، این است که بدانید اگر برای افزایش توانمندی های این دو نیمکره تلاش نکنید، ممکن است با گذشت زمان دچار افت کارکرد شوید. بزرگ ترین بخش مغز مخ است که از دو نیمکره ظاهرا شبیه به هم تشکیل شده است.
دانشمندان در گذشته معتقد بودند، عملکرد این دو نیمکره نیز مثل ظاهرشان به هم شبیه است، اما بعدها به این نتیجه رسیدند که وظیفه هر نیمکره با نیمکره دیگر متفاوت است. هر انسانی توانمندی هایی دارد که با پرورش دادن و شکوفا کردن آنها، می تواند در زمینه های مختلف زندگی موفق شود، این که شما چه نوع توانمندی هایی داشته باشید به میزان فعال بودن نیمکره های مغزی شما، وابسته است، یعنی بسته به این که نیمکره راست مغز شما فعال تر باشد یا نیمکره چپ ، نوع توانمندی ها، علایق و رفتار تان متفاوت است.
از سوی دیگر اگر شما به نیمکره های مغزتان در طول زمان، فرصت پیشرفت ندهید امکان دارد از قابلیت های فوق العاده آنها کاسته شود. موضوع بررسی وظایف نیمکره های مغز و چگونگی تقویت و پرورش قابلیت های آنها یکی از آن مسائلی است که سال هاست از سوی پژوهشگران مورد مطالعه قرار گرفته است.



تقویت حافظه توسط تقویت نیمکره های مغز

نیمکره چپی ها

نیمکره چپ مغز ، سمت راست بدن را کنترل می کند. آدم هایی که نیمکره چپ قوی تری دارند معمولا عاشق ریاضیات و فلسفه می شوند. آنها استادان تجزیه و تحلیل هستند و به راحتی می توانند اعداد و ارقام را به خاطر بسپرند. آنها منطقی، منظم و سخنور هستند اما اگر از آنها بخواهید مقوله ای را با مثال و شکل برایتان تعریف کنند گیج و ناتوان می شوند، چون کلمات را بهترین روش انتقال مفهوم می دانند، اما با این همه ویژگی های خوب ممکن است در موسیقی و نقاشی و راه های خلاقانه چندان با استعداد نباشند.
نیمکرهچپ را دیوانه نکنید!
اگر نیمکره چپ قدرتمندی داشته باشید و بخواهید از ریاضی، فلسفه و مهم تر از همه، نظم و ترتیب در زندگی غافل شود و اگر به جای جزئی نگری، کل نگر شوید، نیمکره چپ خود را سرکوب کرده است.


راه های تقویت نیمکره چپ
برای آن که نیمکره چپ تان را قوی کنید باید به ریاضی و فلسفه برگردید. در طبیعت گردش کنید و از حس شنوایی تان برای بیشتر و بهتر لذت بردن کمک بگیرید. هر کار و هر مساله ای را به بخش های کوچک تر برای حل تقسیم کنید چون توانایی شما در جزئی نگری بیشتر از کلی نگری است.جدول و پازل حل کنید و برای هر روزتان برنامه ای مدون بنویسید. برای حفظ کردن از فیش برداری استفاده کنید. فن بیان و سخنرانی را تمرین کنید.

نیمکره راستی ها
نیمکره راست مغز مسوولیت هدایت سمت چپ بدن را برعهده دارد. این نیمکره مرکز حس لامسه، درک سه بعدی اشیا، تصاویر، مقررات، رنگ، لحن و صداست و با توجه به توانمندی اش در درک تصاویر و به خاطر سپردن آنها قدرت تشخیص چهره ها را نیز دارد.
ما معما ها را با نیمکره راست مغز حل می کنیم و این نشان می دهد توانایی خلاقیت و کشف کردن هم به همین بخش مربوط است. این نیمکره مسوولیت رویاسازی را بر عهده دارد و توانایی ورزش و انجام حرکات موزون را به ما می دهد.
میانه این نیمکره با هنر بسیار عالی است. کسانی که نیمکره راست قوی تری دارند معمولا هنرمندانی ذاتی هستند. استعداد موسیقی و هنرهایی مثل نقاشی و به طور کلی ذوق هنری به این بخش مربوط می شود. از همه مهم تر این است که این نیمکره مرکز احساسات و دوست داشتن در انسان ها، است.


راه های تقویت نیمکره راست
برای پرورش نیمکره راست مغز باید به یاد داشته باشید که اگر همیشه بخواهید جدی و عاقلانه رفتار کنید، اگر بخواهید حق اشتباه کردن را از خود بگیرید، اگر بخواهید همه کارهایتان مورد پسند دیگران باشد و اگر بخواهید هر کاری را از روش معمولش انجام دهید دست این نیمکره را برای ترقی می بندید.
براساس پژوهشی که پیش تر به آن اشاره کردیم، برای تقویت نیمکره راست لازم است نگاهی کلی گرایانه را جایگزین نگاه جزئی گرایانه کنید. چه اشکالی دارد به خودتان اجازه دهید گاهی کودک شوید و دنیا را کودکانه ببینید. از اشتباه کردن نترسید. به نمایشگاه های نقاشی و کنسرت های موسیقی سر بزنید. در انجام هر کار و حل هر پرسشی به چندین راه و چندین پاسخ متفاوت بیندیشید. به رویاهایتان احترام بگذارید و فرصتی را به آنها اختصاص دهید و حتی اهدافتان را در رویاهایتان متصور شوید. داستان بخوانید و بعد سعی کنید آن را مثل فیلم با تصویر در دنیای رویاتان ببینید. در طبیعت بگردید و از آن لذت ببرید و هنرهایی مانند نقاشی و طراحی یا موسیقی را بیاموزید.
همه آنچه گفتیم دلیل نمی شود شما روی یکی از نیمکره های مغزتان به دلیل توانمندی بیشترش تمرکز کنید و دیگری را از یاد ببرید یا از زیر بار خیلی از کار ها به بهانه این که فلان کار به نیمکره ضعیف تر مغزم ربط دارد، در بروید چون همه آدم ها معمولا توانایی انجام فعالیت های عادی زندگی را دارند و قوی تر بودن یکی از نیمکره ها به معنای ناتوان بودن نیمکره دیگر نیست و مسلما آن نیمکره هم از عهده مسوولیت های عادی اش برمی آید.


نیمکره‌های راست و چپ مغز در کفه‌های ترازو
در اکثر انسان ها یک دست قویتر و ورزیده تر از دست دیگر است و این موضوع از همان اوان کودکی در طفل تا حدودی مشهود است، به طوری که وقتی خوراکی را در اختیار طفلی چند ماهه قرار دهید به طور خودکار البته بدون دخالت دیگران با دست برتر خود آن را به دهان می برد و اگر مجبورش کنید که با دست دیگرش این کار را ا نجام دهد، حرکت ناشیانه کودک را کاملا متوجه خواهید شد. به طوری که حتی احساس می کنید دهانش را نمی تواند پیدا کند وخوراکی را در آغاز به اطراف دهانش می مالد. این موضوع وقتی نمایانتر می شود که کودک قلم به دست گرفته و نقاشی کردن را آغاز کند. شاید در آغاز کودک بین استفاده از دست راست و چپ مردد باشد ولی بعد از مدتی کوتاه بدون کمک کسی دست برتر خود را می یابد و درنهایت در حدود ۲ تا۳ سالگی دستی که کودک می خواهد به طور مستمر استفاده کند، مشخص می شود. اما این که چرا بعضی مردم چپ دست هستند باز هم چندین نظریه وجود دارد که به بررسی اختصاصی این نظریات می پردازیم:
۱- نظریه جنگی: طبق این نظریه، چون بشر در جنگ ها مجبور بود از قلب خود محافظت کند، لذا شمشیر را با دست راست گرفته و با دست چپش سپر را نگه می داشته و کم کم به همین دلیل دست راست قویتر شده و استفاده از آن عمومیت پیداکرده است. این نظریه به کلی از اعتبار ساقط است زیرا قلب کاملا در طرف چپ قرار نگرفتهاست و ،ضربه به کبد هم به همان اندازه کشنده است و در این صورت معلوم نیست چرا بعضی از افراد باز هم لجبازی کرده و چپ دست شده اند؟!
۲- نظریه گرانیگاهی: بر اساس این نظریه گرانیگاه بدن انسان در طرف چپ بدن قرار دارد. بنابراین انسان روی پای چپش بهتر می ایستد و در نتیجه پای راست آزاد می ماند و فعالیت بیشتر پای راست موجب می شود طرف راست بدن ازجمله دست راست قویتر شود. این نظریه هم اعتبار ندارد زیرا مبنای علمی ندارد و نیز معلوم نیست چرا گرانیگاه بعضی افراد چپ دست،در جای خود قرار ندارد؟!
۳- نظریه چشم برتر: این نظریه مبنی بر این است که مرکز حس بینایی در مغز در نیمکره ای قرار دارد که سرنوشت دست برتر را مشخص می کند. یعنی کسی که چشم راستش برتر است، راست دست می شود و بر عکس. این نظریه هم مبنای علمی ندارد زیرا کسانی هستند که چشم راستشان برتر است ولی چپ دستند و برعکس، همچنین در میان نابینایان مادرزاد هم نسبت راست دستی و چپ دستی مانند بینایان است.
۴- نظریه تربیتی: بنا بر این نظریه، دست چپ و راست در آغاز برای افراد هیچ فرقی ندارد وچون ما در جامعه راست دستان زندگی می کنیم بر اثر تمرین و تربیت راست دست می شویم و آنهایی که هم که چپ دست شده اند به دلیل عدم مراقبت والدین و مربیانشان بوده است. بی پایه و اساس بودن این نظریه هم کاملا مشخص است. چه کسی سند دنیا را به نام راست دستان زده است؟!! در ثانی، پس چرا عده ای با توجه به عدم رضایت والدین و مربیانشان باز هم چپ دست می شوند؟
۵- نظریه لجبازی: بنا بر این نظریه، راست دستی امری طبیعی است و چپ دستان افراد لجبازی هستند که از عرف و عادت سرپیچی کرده اند و دلیل شان هم این است که در میان مجرمان و افراد ضد اجتماعی چپ دستان زیادتر هستند. این نظریه هم، پایه علمی ندارد .
۶- نظریه کارکردهای مغزی: این نظریه چپ دستی و راست دستی را جنبه فطری دانسته و به عملکرد نیمکره های مغز بستگی دارد؛ به طوری که در فرد چپ، دست نیمکره راست مغز قویتر و در فرد راست دست، نیمکره چپ قویتر است. این نظریه جدیدترین و در عین حال عاقلانه ترین دلیل برای چپ دستی و راست دستی است.
تا چندین سال قبل هم افرادی که چپ دست بودند، برای دیگر اطرافیانشان جای سئوال داشتند و بحث در مورد آنکه چپ دست ها باهوش ترند یا راست دست ها، خیلی زود همه گیر شد و محققان نظرات متفاوتی را در مورد این موضوع اعلام کردند.آخرین تحقیقات نشان می دهد که تمام آن دسته از افرادی که چپ دست هستند، در قسمت های مشخصی از مغزشان نسبت به راست دست ها پیشرفته ترند؛ به طور مثال آنها خلبانان بهتری می شوند و معمولا از جمله افرادی هستند که به راحتی می توانند دو کار را هم زمان به خوبی انجام دهند، مثل صحبت کردن و رانندگی. اثبات این موضوع که آنها به راحتی می توانند از پس دو کار فکری هم زمان برآیند، در تحقیقات گسترده مجله "هوش" ثبت شده و ظاهرا شکی هم در مورد آن وجود ندارد.تحقیقات در دانشگاه ملی استرالیا نیز نشان دهنده ی آن است که چپ دست ها معمولا هنگام یادگیری زبان از هر دو نیم کره ی مغزشان استفاده می کنند و این در حالی است که راست دست ها فقط از نیم کره ی راست خود کمک می گیرند.
دو نیم کره ی مغز در واقع شبیه هم هستند. آنها در مورد دریافت اطلاعات، دقیقا یکسان عمل می کنند و یک راهکار را برای تحلیل در نظر می گیرند. اما معمولا وظایفی همچون یادگیری زبان، معمولا در یکی از آنها صورت می گیرد که در مورد چپ دست ها ظاهرا هر دو این دو نیم کره ها فعال هستند.دیگر منطقه ای که در مغز نقطه ای کاملا مشخص دارد، همان دریافت اطلاعات است که معمولا در سمت راست بدن انجام می شود؛به این معنا که از سمت راست اطلاعات وارد شده و به نیم کره چپ می رود تا مورد تحلیل قرار بگیرد و اطلاعاتی هم که از قسمت چپ بدن وارد شده اند، به نیم کره ی راست می رود و در آنجا مورد تحلیل قرار می گیرند که در هر دو حالت مغز، آنها را دریافت می کند و پس از ترکیب آنها، دستوری را برای شنیدن یا دیدن صادر می کند.آخرین تحقیقات در مورد چپ دست ها نشان دهنده آن است که مغز این افراد برای دریافت اطلاعات، از هر دو نیم کره ی خود کمک می گیرد. این در حالی است که گسترده ترین تحقیقات روی افراد چپ دست و راست دست نیز نشان داده است که ارتباط بین نیم کره ی راست و چپ مغز در افراد چپ دست بسیار بهتر و سریع تر از راست دست هاست و به این معناست که چپ دست ها در فعالیت هایی همچون ورزش و بازی ها بسیار سریع تر هستند و واکنش های سریع آنها باعث بهتر بودن آنان می شود، زیرا می توانند به راحتی از هر دو نیم کره مغز خود در فعالیت ها استفاده کنند؛در ضمن هر زمان که یک سمت مغز آنهااز دریافت اطلاعات خسته شد و توانایی آن پایین آمد، نیم کره ی دیگر به سرعت به کمک می آید و جای آن را می گیرد.به همین علت، افراد کهنسال چپ دست معمولا در زمان پیری که مغز هر فردی رو به کندی و تحلیل می رود، حافظه و عکس العمل های بهتری می توانند داشته باشند.
خوب نقاشی می کنید؟ اهل فلسفه هستید؟ شعر می گویید؟ عاشق ریاضی هستید؟ نمی توانید زود قانع شوید؟ خلاق هستید؟ زیادی منظم هستید؟ یا...؟ بسیاری از خصوصیات فردی ما به نیمکره های راست و چپ مغزمان، بستگی دارند و بسته به این که کدام یک از این دو توانمندتر باشند یا شما برای توانمندتر کردن کدام یک از آنها بیشتر تلاش کنید، نوع موفقیت های شما در زندگی رقم می خورد.
از همه مهم تر، این است که بدانید اگر برای افزایش توانمندی های این دو نیمکره تلاش نکنید، ممکن است با گذشت زمان دچار افت کارکرد شوید. بزرگ ترین بخش مغز مخ است که از دو نیمکره ظاهرا شبیه به هم تشکیل شده است.
دانشمندان در گذشته معتقد بودند، عملکرد این دو نیمکره نیز مثل ظاهرشان به هم شبیه است، اما بعدها به این نتیجه رسیدند که وظیفه هر نیمکره با نیمکره دیگر متفاوت است. هر انسانی توانمندی هایی دارد که با پرورش دادن و شکوفا کردن آنها، می تواند در زمینه های مختلف زندگی موفق شود، این که شما چه نوع توانمندی هایی داشته باشید به میزان فعال بودن نیمکره های مغزی شما، وابسته است، یعنی بسته به این که نیمکره راست مغز شما فعال تر باشد یا نیمکره چپ ، نوع توانمندی ها، علایق و رفتار تان متفاوت است.
از سوی دیگر اگر شما به نیمکره های مغزتان در طول زمان، فرصت پیشرفت ندهید امکان دارد از قابلیت های فوق العاده آنها کاسته شود. موضوع بررسی وظایف نیمکره های مغز و چگونگی تقویت و پرورش قابلیت های آنها یکی از آن مسائلی است که سال هاست از سوی پژوهشگران مورد مطالعه قرار گرفته است.


تقویت حافظه توسط تقویت نیمکره های مغز
نیمکره چپی ها
نیمکره چپ مغز ، سمت راست بدن را کنترل می کند. آدم هایی که نیمکره چپ قوی تری دارند معمولا عاشق ریاضیات و فلسفه می شوند. آنها استادان تجزیه و تحلیل هستند و به راحتی می توانند اعداد و ارقام را به خاطر بسپرند. آنها منطقی، منظم و سخنور هستند اما اگر از آنها بخواهید مقوله ای را با مثال و شکل برایتان تعریف کنند گیج و ناتوان می شوند، چون کلمات را بهترین روش انتقال مفهوم می دانند، اما با این همه ویژگی های خوب ممکن است در موسیقی و نقاشی و راه های خلاقانه چندان با استعداد نباشند.
نیمکرهچپ را دیوانه نکنید!
اگر نیمکره چپ قدرتمندی داشته باشید و بخواهید از ریاضی، فلسفه و مهم تر از همه، نظم و ترتیب در زندگی غافل شود و اگر به جای جزئی نگری، کل نگر شوید، نیمکره چپ خود را سرکوب کرده است
راه های تقویت نیمکره چپ
برای آن که نیمکره چپ تان را قوی کنید باید به ریاضی و فلسفه برگردید. در طبیعت گردش کنید و از حس شنوایی تان برای بیشتر و بهتر لذت بردن کمک بگیرید. هر کار و هر مساله ای را به بخش های کوچک تر برای حل تقسیم کنید چون توانایی شما در جزئی نگری بیشتر از کلی نگری است.جدول و پازل حل کنید و برای هر روزتان برنامه ای مدون بنویسید. برای حفظ کردن از فیش برداری استفاده کنید. فن بیان و سخنرانی را تمرین کنید.
نیمکره راستی ها
نیمکره راست مغز مسوولیت هدایت سمت چپ بدن را برعهده دارد. این نیمکره مرکز حس لامسه، درک سه بعدی اشیا، تصاویر، مقررات، رنگ، لحن و صداست و با توجه به توانمندی اش در درک تصاویر و به خاطر سپردن آنها قدرت تشخیص چهره ها را نیز دارد.
ما معما ها را با نیمکره راست مغز حل می کنیم و این نشان می دهد توانایی خلاقیت و کشف کردن هم به همین بخش مربوط است. این نیمکره مسوولیت رویاسازی را بر عهده دارد و توانایی ورزش و انجام حرکات موزون را به ما می دهد.
میانه این نیمکره با هنر بسیار عالی است. کسانی که نیمکره راست قوی تری دارند معمولا هنرمندانی ذاتی هستند. استعداد موسیقی و هنرهایی مثل نقاشی و به طور کلی ذوق هنری به این بخش مربوط می شود. از همه مهم تر این است که این نیمکره مرکز احساسات و دوست داشتن در انسان ها، است.
راه های تقویت نیمکره راست
برای پرورش نیمکره راست مغز باید به یاد داشته باشید که اگر همیشه بخواهید جدی و عاقلانه رفتار کنید، اگر بخواهید حق اشتباه کردن را از خود بگیرید، اگر بخواهید همه کارهایتان مورد پسند دیگران باشد و اگر بخواهید هر کاری را از روش معمولش انجام دهید دست این نیمکره را برای ترقی می بندید.
براساس پژوهشی که پیش تر به آن اشاره کردیم، برای تقویت نیمکره راست لازم است نگاهی کلی گرایانه را جایگزین نگاه جزئی گرایانه کنید. چه اشکالی دارد به خودتان اجازه دهید گاهی کودک شوید و دنیا را کودکانه ببینید. از اشتباه کردن نترسید. به نمایشگاه های نقاشی و کنسرت های موسیقی سر بزنید. در انجام هر کار و حل هر پرسشی به چندین راه و چندین پاسخ متفاوت بیندیشید. به رویاهایتان احترام بگذارید و فرصتی را به آنها اختصاص دهید و حتی اهدافتان را در رویاهایتان متصور شوید. داستان بخوانید و بعد سعی کنید آن را مثل فیلم با تصویر در دنیای رویاتان ببینید. در طبیعت بگردید و از آن لذت ببرید و هنرهایی مانند نقاشی و طراحی یا موسیقی را بیاموزید.
همه آنچه گفتیم دلیل نمی شود شما روی یکی از نیمکره های مغزتان به دلیل توانمندی بیشترش تمرکز کنید و دیگری را از یاد ببرید یا از زیر بار خیلی از کار ها به بهانه این که فلان کار به نیمکره ضعیف تر مغزم ربط دارد، در بروید چون همه آدم ها معمولا توانایی انجام فعالیت های عادی زندگی را دارند و قوی تر بودن یکی از نیمکره ها به معنای ناتوان بودن نیمکره دیگر نیست و مسلما آن نیمکره هم از عهده مسوولیت های عادی اش برمی آید.


نیمکره‌های راست و چپ مغز در کفه‌های ترازو
در اکثر انسان ها یک دست قویتر و ورزیده تر از دست دیگر است و این موضوع از همان اوان کودکی در طفل تا حدودی مشهود است، به طوری که وقتی خوراکی را در اختیار طفلی چند ماهه قرار دهید به طور خودکار البته بدون دخالت دیگران با دست برتر خود آن را به دهان می برد و اگر مجبورش کنید که با دست دیگرش این کار را ا نجام دهد، حرکت ناشیانه کودک را کاملا متوجه خواهید شد. به طوری که حتی احساس می کنید دهانش را نمی تواند پیدا کند وخوراکی را در آغاز به اطراف دهانش می مالد. این موضوع وقتی نمایانتر می شود که کودک قلم به دست گرفته و نقاشی کردن را آغاز کند. شاید در آغاز کودک بین استفاده از دست راست و چپ مردد باشد ولی بعد از مدتی کوتاه بدون کمک کسی دست برتر خود را می یابد و درنهایت در حدود ۲ تا۳ سالگی دستی که کودک می خواهد به طور مستمر استفاده کند، مشخص می شود. اما این که چرا بعضی مردم چپ دست هستند باز هم چندین نظریه وجود دارد که به بررسی اختصاصی این نظریات می پردازیم:
۱- نظریه جنگی: طبق این نظریه، چون بشر در جنگ ها مجبور بود از قلب خود محافظت کند، لذا شمشیر را با دست راست گرفته و با دست چپش سپر را نگه می داشته و کم کم به همین دلیل دست راست قویتر شده و استفاده از آن عمومیت پیداکرده است. این نظریه به کلی از اعتبار ساقط است زیرا قلب کاملا در طرف چپ قرار نگرفتهاست و ،ضربه به کبد هم به همان اندازه کشنده است و در این صورت معلوم نیست چرا بعضی از افراد باز هم لجبازی کرده و چپ دست شده اند؟!
۲- نظریه گرانیگاهی: براساس این نظریه گرانیگاه بدن انسان در طرف چپ بدن قرار دارد. بنابراین انسان روی پای چپش بهتر می ایستد و در نتیجه پای راست آزاد می ماند و فعالیت بیشتر پای راست موجب می شود طرف راست بدن ازجمله دست راست قویتر شود. این نظریه هم اعتبار ندارد زیرا مبنای علمی ندارد و نیز معلوم نیست چرا گرانیگاه بعضی افراد چپ دست،در جای خود قرار ندارد؟!
۳- نظریه چشم برتر: این نظریه مبنی بر این است که مرکز حس بینایی در مغز در نیمکره ای قرار دارد که سرنوشت دست برتر را مشخص می کند. یعنی کسی که چشم راستش برتر است، راست دست می شود و بر عکس. این نظریه هم مبنای علمی ندارد زیرا کسانی هستند که چشم راستشان برتر است ولی چپ دستند و برعکس، همچنین در میان نابینایان مادرزاد هم نسبت راست دستی و چپ دستی مانند بینایان است.
۴- نظریه تربیتی: بنا بر این نظریه، دست چپ و راست در آغاز برای افراد هیچ فرقی ندارد وچون ما در جامعه راست دستان زندگی می کنیم بر اثر تمرین و تربیت راست دست می شویم و آنهایی که هم که چپ دست شده اند به دلیل عدم مراقبت والدین و مربیانشان بوده است. بی پایه و اساس بودن این نظریه هم کاملا مشخص است. چه کسی سند دنیا را به نام راست دستان زده است؟!! در ثانی، پس چرا عده ای با توجه به عدم رضایت والدین و مربیانشان باز هم چپ دست می شوند؟
۵- نظریه لجبازی: بنا بر این نظریه، راست دستی امری طبیعی است و چپ دستان افراد لجبازی هستند که از عرف و عادت سرپیچی کرده اند و دلیل شان هم این است که در میان مجرمان و افراد ضد اجتماعی چپ دستان زیادتر هستند. این نظریه هم، پایه علمی ندارد .
۶- نظریه کارکردهای مغزی: این نظریه چپ دستی و راست دستی را جنبه فطری دانسته و به عملکرد نیمکره های مغز بستگی دارد؛ به طوری که در فرد چپ، دست نیمکره راست مغز قویتر و در فرد راست دست، نیمکره چپ قویتر است. این نظریه جدیدترین و در عین حال عاقلانه ترین دلیل برای چپ دستی و راست دستی است.
تا چندین سال قبل هم افرادی که چپ دست بودند، برای دیگر اطرافیانشان جای سئوال داشتند و بحث در مورد آنکه چپ دست ها باهوش ترند یا راست دست ها، خیلی زود همه گیر شد و محققان نظرات متفاوتی را در مورد این موضوع اعلام کردند.آخرین تحقیقات نشان می دهد که تمام آن دسته از افرادی که چپ دست هستند، در قسمت های مشخصی از مغزشان نسبت به راست دست ها پیشرفته ترند؛ به طور مثال آنها خلبانان بهتری می شوند و معمولا از جمله افرادی هستند که به راحتی می توانند دو کار را هم زمان به خوبی انجام دهند، مثل صحبت کردن و رانندگی. اثبات این موضوع که آنها به راحتی می توانند از پس دو کار فکری هم زمان برآیند، در تحقیقات گسترده مجله "هوش" ثبت شده و ظاهرا شکی هم در مورد آن وجود ندارد.تحقیقات در دانشگاه ملی استرالیا نیز نشان دهنده ی آن است که چپ دست ها معمولا هنگام یادگیری زبان از هر دو نیم کره ی مغزشان استفاده می کنند و این در حالی است که راست دست ها فقط از نیم کره ی راست خود کمک می گیرند.
دو نیم کره ی مغز در واقع شبیه هم هستند. آنها در مورد دریافت اطلاعات، دقیقا یکسان عمل می کنند و یک راهکار را برای تحلیل در نظر می گیرند. اما معمولا وظایفی همچون یادگیری زبان، معمولا در یکی از آنها صورت می گیرد که در مورد چپ دست ها ظاهرا هر دو این دو نیم کره ها فعال هستند.دیگر منطقه ای که در مغز نقطه ای کاملا مشخص دارد، همان دریافت اطلاعات است که معمولا در سمت راست بدن انجام می شود؛به این معنا که از سمت راست اطلاعات وارد شده و به نیم کره چپ می رود تا مورد تحلیل قرار بگیرد و اطلاعاتی هم که از قسمت چپ بدن وارد شده اند، به نیم کره ی راست می رود و در آنجا مورد تحلیل قرار می گیرند که در هر دو حالت مغز، آنها را دریافت می کند و پس از ترکیب آنها، دستوری را برای شنیدن یا دیدن صادر می کند.آخرین تحقیقات در مورد چپ دست ها نشان دهنده آن است که مغز این افراد برای دریافت اطلاعات، از هر دو نیم کره ی خود کمک می گیرد. این در حالی است که گسترده ترین تحقیقات روی افراد چپ دست و راست دست نیز نشان داده است که ارتباط بین نیم کره ی راست و چپ مغز در افراد چپ دست بسیار بهتر و سریع تر از راست دست هاست و به این معناست که چپ دست ها در فعالیت هایی همچون ورزش و بازی ها بسیار سریع تر هستند و واکنش های سریع آنها باعث بهتر بودن آنان می شود، زیرا می توانند به راحتی از هر دو نیم کره مغز خود در فعالیت ها استفاده کنند؛در ضمن هر زمان که یک سمت مغز آنهااز دریافت اطلاعات خسته شد و توانایی آن پایین آمد، نیم کره ی دیگر به سرعت به کمک می آید و جای آن را می گیرد.به همین علت، افراد کهنسال چپ دست معمولا در زمان پیری که مغز هر فردی رو به کندی و تحلیل می رود، حافظه و عکس العمل های بهتری می توانند داشته باشند.
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
[h=3]مهندسی معکوس تست های کنکور[/h] در این مقاله ما قصد داریم با استفاده از اصول مهندسی معکوس و استفاده از ابزارهای قدرتمند آمار و احتمالات و بحث های روان‌شناسی نحوه‌ی کاهش تردید بین جواب‌های چهارگزینه‌ای به سه‌گزینه‌ای و در نهایت تک‌گزینه‌ای و کشف گزینه‌ی صحیح با درصد احتمال صحت بالا را برای شما تشریح کنیم. کارآیی خارق‌العاده‌ی این روش‌ها هنگامی آشکار‏ می‏شود که شما نتایج آن را روی کنکورهای برگزار شده‌ی دوره‌های قبل تست و ارزیابی کنید.
کشورهای ضعیف وقتی‏می‏خواهند تکنولوژی ساخت یک محصول پیشرفته را به دست آورند ، از مجموعه روش هایی استفاده‏می‏کنند که تحت نام دانش مهندسی معکوس، دسته بندی‏می‏شوند. مثلا اگر بخواهند دانش ساخت و تولید یک مدل تلویزیون دیجیتالی جدید را پیدا کنند ، ابتدا با حسابگری و دقت بی نظیر از تک تک اجزای تلویزیون اطلاعات برداری‏می‏کنند و به تدریج شروع به دمونتاژ یا باز کردن تک تک واحدها و نهایتا تک تک عناصر سازنده واحدها‏می‏کنند و از این مسیر و با کمک آزمایشات متعدد سعی‏می‏کنند مسیر طی شده توسط سازنده اصلی برای رسیدن به این محصول پیشرفته ( در مثال ما تلویزیون دیجیتالی) را کشف کنند.
در این مقاله ما قصد داریم با استفاده از اصول مهندسی معکوس و استفاده از ابزارهای قدرتمند آمار و احتمالات و بحث های روانشناسی نحوه کاهش تردید بین جوابهای چهار گزینه ای به سه گزینه ای و نهایتا تک گزینه ای و کشف گزینه صحیح با درصد احتمال صحت بالا را برای شما تشریح کنیم. کارآیی خارق العاده این روشها هنگامی آشکار‏می‏شود که شما نتایج آن را روی کنکورهای برگزار شده دوره های قبل تست و ارزیابی کنید. با کمی حوصله و پشتکار و دقت متوجه خواهید شد که دیگر نیم ساعت آخر جلسات آزمون کنکور سراسری برای شما نیم ساعت ناامیدی نیست ، بلکه نیم ساعتی است که‏می‏تواند سرنوشت قبولی شما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و جایگاه و رتبه علمی شما را تا حد خارق العاده ای جابجا کند. در زمانی که فقط با زدن دوعدد تست بیشتر، دانشگاه محل تحصیل و رشته و مقطع تحصیلی شما تعیین‏می‏شود ، بدیهی است که اگر روشی بتواند رسیدن به بیش از ده تست صحیح را تضمین کند، ارزشی هم سنگ طلا خواهد داشت. این درحالی است که هیچ کس حاضر نیست کارآیی و اثر بخشی این روشها را بپذیرد و براساس آنها اقدام به زدن گزینه ها نماید.
قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم لازم است نخست روی چند نکته اساسی با هم به توافق برسیم. تنها به این شرط است که ادامه مطالب زیر معنا دار‏می‏شود و‏می‏تواند منجر به نتیجه گردد.


نکته اساسی ۱: روش مهندس معکوس زمانی جواب‏می‏دهد که فرد حداقل دانش مهندسی مورد نیاز برای تکنولوژی مورد نظر را در اختیار داشته باشد. هر چه دانش فرد از موضوع بیشتر باشد ، احتمال خطای او کمتر و امکان توفیق او در رسیدن به نتیجه مطلوب بیشتر‏می‏شود. به همین دلیل هر چه دایره اطلاعات درسی شما وسیع تر و تسلط شما به مفاهیم بنیادی دروس بیشتر باشد، میزان اثر بخشی این روشها بیشتر است. بنابراین در نظر داشته باشید که این جزوه شبیه اسلحه ای است که شما هر چه ورزیده تر باشید بیشتر به کمک شما‏می‏آید و و در کارزارها و میدان های آزمون بیشتر به دردتان‏می‏خورد. بنابراین تا آخرین لحظه باید سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن رادر ذهن خود جای دهید. دربخش مربوط به تند یادگیری در این رابطه بحث شده است.

نکته اساسی ۲: وقتی بحث احتمالات به میان‏می‏آید هرگز نبایدروی اطلاعات مقطعی و موضعی نتیجه گیری کرد. بلکه باید دیدی کل نگر داشت و نتیجه نهایی را مد نظر قرار داد. برای مثال وقتی‏می‏گوئیم احتمال عبور ماشین های قرمزرنگی که در هر ساعت از خیابان خاصی‏می‏گذرند. ۳۰ درصد است. منظور این نیست که ۳۰ اتومبیل قرمز رنگ حتما پشت سر هم و به صورت قطاری از این خیابان عبور‏می‏کنند. بلکه منظور این است که در هر ساعت از هر صد عدد ماشین ، به احتمال قوی ۳۰ تای آنها قرمز‏می‏باشند. به همین ترتیب وقتی ادعا می‏کنیم که با روش تشریحی در این جزوه شما‏می‏توانید نسبت به کسی که از این روش هیچ نمی داند، ۳۰ درصد بیشترجواب درست بزنید، الزاما به این معنا نیست که حتما و دقیقا ۳۰ تای این تست ها درست و بقیه نادرست خواهند بود. چه بسا تعداد جوابهای درست شما بیشتر از ۳۰ تا بشود و این بستگی به دقت و شانس و احتمالات دارد. اما نکته مهم این است که شما حتما بیشتر از بقیه امتیاز خواهید آورد و عدد تضمینی برای توفیق شما در جوابدهی به این تست ها (نسبت به فردی که از آنها بی اطلاع است )حداقل ۳۰ درصد بالاتر است.

نکته اساسی ۳: اگر فقط یک روز به آزمون باقی مانده است ، هرگز نگوئید مطالعه دیگر بی فایده است و شما شانسی برای قبولی در آزمون ندارید. فراموش نکنید که اگر قرار باشد همه سوالات درست جواب داده شوند و همه شرکت کنندگان زمان کافی برای جوابدهی به سوالات در اختیار داشته باشند ، دیگر کنکور و مبارزه، معنای خود را از دست‏می‏دهد . در حقیقت باید زمان کنکور بسیار کمتر از زمان لازم برای پاسخگویی به همه سوالات باشد و سختی و مشکل بودن برخی از سوالات بسیار بیشتر از حدی باشد که بتوان همه آنها را در مدت تعیین شده جوا ب داد. در حقیقت در آزمون های استاندارد همگانی مانند کنکور سراسری ، طراحان سوال سعی‏می‏کنند بیشترین تعداد سوالات ممکن را در حداقل زمان ارائه دهند تا مسابقه معنای واقعی خود را پیدا کند. در این حالت دیگر استفاده از واژه " بی فایده" برای مطالعه بی معناست ، چرا که حتی یک نیم نگاه به یک صفحه کتاب‏می‏تواند در رساندن شما به جواب یک تست تعیین کننده باشد.

نکته اساسی ۴: ما خیلی وقتها مطالعه نمی کنیم که چیزی را یاد بگیریم، بلکه بسیاری اوقات مطالعه‏می‏کنیم تا چیزهایی را فراموش کنیم. به عبارت دیگر شاید مطالعه بیشتر و وقت گذاشتن برای مرور سریع مطالب باعث نشود که ما مطلب جدیدی را یاد نگیریم ، اما لااقل این فایده را دارد که به ما‏می‏آموزد مطلب و گزینه نادرست کدام است. همچنانکه در ادامه خواهید دید ، همین که شما بدانید کدام گزینه نادرست است‏می‏تواند کمک بسیار زیادی برای رساندن شما به گزینه درست باشد. به این بیاندیشید که در بین چهار گزینه ارائه شده فقط یکی از گزینه ها درست است. و سه تای دیگر نادرست‏می‏باشند. شاید تشخیص جواب درست زیاد هم ساده نباشد ، اما بسیاری اوقات تشخیص جواب نادرست بسیار راحت تر است و شما‏می‏توانید با استفاده از دانش "نادرست شناسی" به راحتی روی گزینه درست فرود آئید و آن را در جا و بدون اینکه دلیل درستی اش را بدانید! شکار کنید. این در حالی است که با کمک روشهای آماری ارائه شده در این جزوه ، همین دانستن جوابهای نادرست هم خود یک راهنمای بزرگ برای رساندن شما به گزینه درست محسوب‏می‏شود. از این به بعد هر وقت خواستید درسی را بخوانید و وقت کافی برای یادگیری مباحث اصلی در اختیار نداشتید، بلافاصله میدان را واگذار نکنید؛ به خاطر داشته باشید که هدف از مطالعه فقط یادگیری نیست و بسیاری اوقات ما مطالعه‏می‏کنیم تا افکار و ایده های انحرافی و نادرست را فراموش کنیم !

نکته اساسی ۵: گول ایده های آرمانی و صفات توافقی بهترین و بالاترین و باهوش ترین را نخورید و هرگز تصور نکنید که دنیا بر اساس اصل درست و نادرست و یا همه چیز یا هیچ چیز آفریده شده است! به بیان دیگر گمان نکنید که برای تسلط به یک کتاب درسی مثلا ریاضی یا زیست شناسی یا عربی باید حتما از اول تا آخر آن را کاملا مسلط باشید و تمام نکات و جزئیات آن را به طور دقیق مطالعه و تمرین کرده باشید. بر خلاف ایده های آرمان گرایانه و مطلق نگر ، دنیا به جای تقسیم شدن به درست و نادرست ، از اتفاقاتی پر شده است که معمولا " کمی درست " و " تا حدودی نادرست " و ….‏می‏باشند. به عبارت دیگر این تصور که چون مدرسه خوبی نداشته‏اید و یا در زمان دبیرستان خوب درس نخوانده اید ،پس نمی توانید هم پای شاگردان ممتاز وارد میدان رقابت شوید و به ناچار باید میدان را واگذار کنید ، تصوری موهومی و باطل است که اگر همین الآن آن را از مخیله خود خارج نسازید، برای همیشه و در تمام صحنه های زندگی شما را وادار به عقب نشینی و زمین گیر شدن‏می‏نماید. همیشه با خود بگو ئید که شاگردممتازها و محصلین مدارس نمونه ای "کمی تا حدودی بیشتر از شما مسلط"اند و این مقدارتفاوت نسبی با کمی تلاش و پشتکار از سوی شما به راحتی قابل حصول است.
خوب توجه کنید که به هیچ وجه در تله آرمان گرایی و مطلق نگری و طلب همه چیز یا هیچ چیز نیافتید و بی جهت میدان مبارزه فعلی را به امید میدان مبارزه بعدی و اگذار نکنید. هر صحنه کارزار و هر کنکوری و هر آزمونی را یک چالش جدی برای عرض اندام و ارزیابی خود و توانایی های خود تصور کنید و سعی کنید حتی پیشرفت های کوچک را بها دهید و برای رسیدن به این تفاوت های به ظاهر ناچیز از تمام وجود خود مایه بگذارید. بنابراین هر چند مطمئنید که در کنکور امسال امتیاز شایسته خود را بدست نخواهید آورد اما نه الآن و نه در اثنای برگزاری کنکور میدان را خالی نکنید و با پررویی و غرور تمام و در کمال اعتماد به نفس برای بدست آوردن حتی یک امتیاز مثبت از تمام هوش و دقت و انرژی روحی و جسمی خود کمک بگیرید. فراموش نکنید که انسانهای برتر همیشه با انسان های عادی اندکی تفاوت دارند. و همین تفاوت اندک است که باعث‏می‏شود آنها در قیاس با افراد عادی جایگاه و رتبه ای عالی و جهش وار بدست آورند.


نکته اساسی ۶: اینکه فقط بتوان با یک انبر دست معمولی، موتور یک اتومبیل را تعمیر کرد و یا فقط با یک فاز متر بتوان یک تلویزیون خراب را تعمیر نمود، این تصوری اشتباه است که با آن اتومبیل و تلویزیون را نمی توان تعمیر کرد. به خاطر داشته باشید که برای هر کارمهندسی شما به یک "جعبه ابزار" احتیاج دارید. و "جعبه ابزار" یک "مهندس معکوس تست های استاندارد کنکور" مجموعه ای است از چندین ابزار کلیدی که هر کدام باید به موقع و درکنار هم مورد استفاده قرار گیرد. به بیان ساده تر برای رسیدن به جواب گزینه درست در روش مهندسی معکوس (تشریحی در این جزوه) ، شما باید ضمن آنکه هنر و مهارت نگریستن به جوابهای بعدی وقبلی را بلد باشید، در عین حال باید بتوانید گزینه های نادرست را حتی الامکان تشخیص دهید و با کمک روشهای مختلف از جمله برهان خلف و استقرا و تکنیک های روانشناسی و انحرافی مورد استفاده طراحان ، گزینه های تردیدی را از چهار گزینه به سه گزینه یا در صورت امکان به دو گزینه کاهش دهید. همزمان با آن باید به تکنیک های شناسایی گزینه های متضاد و مشابه و نیز تکنیک های شناسایی گزینه های انحرافی مسلط باشید. در عین حال باید سعی کنید به جای صرف وقت برای علامت زنی بی هدف گزینه ها فقط بر مبنای احتمال و حدس ، ابتدا به صورت یورشی و تهاجمی به شکار گزینه های ساده در کل سوالات بروید و این شکارهای پر ارزش و در عین حال ساده و سهل الوصول را بی جهت از دست ندهید. باید این نکته را در نظر داشته باشید که داشتن این جعبه ابزار جدید باعث نمی شود که شمافرصت های راحت را از دست بدهید. به خاطر داشته باشید که کارآیی این جعبه ابزار عملا آخر کار ظاهر‏می‏شود. یعنی لحظه ای که شما دیگر از رسیدن به جواب درست در زمان باقیمانده ناامید شده اید و تصمیم گرفته اید که به جای واگذار کردن میدان و علامت نزدن جوابهای تردیدی به هر قیمتی که هست از این گزینه ها امتیاز بگیرید. به هیچ وجه از همان ابتدای کار از این جعبه ابزار استفاده نکنید و بدون مطالعه به سراغ روشهای احتمالاتی نروید. به یاد داشته باشید که کم نیستند تعداد انسان های عادی هم سطح شما که فاقد این جعبه ابزار معجزه آفرین اند و در نتیجه لااقل به جوابهای ساده هر درس که همیشه در هر درسی تعدادی از آنها وجود دارد جواب درست داده اند. استفاده تلفیقی از ابزارهای ارائه شده در این جزوه در زمان درست و با ریسک پذیری حساب شده‏می‏تواند افزایش خارق العاده امتیازات شما را تضمین کند. و برعکس امید بستن بی دلیل و بیش از حد به این روشها بدون رساندن خود به شرایط اولیه‏می‏تواند شما را حداکثر در همان جایی که همین الآن هستید، قرار دهد!

نکته اساسی۷:سر جلسات امتحان و اصولا در تمام صحنه های بحرانی زندگی (چه شغلی و چه تحصیلی ) این ضمیر ناخودآگاه انسان است که کنترل اوضاع را در دست‏می‏گیرد. برای بدست آوردن حداکثر بهره وری کافی است به این سیستم اعتماد کنید.به عبارت روشن تر سر جلسه آزمون این شما نیستید که امتحان‏می‏دهید ، بلکه این سیستم حافظه و سیستم روحی و جسمی شماست که در صورت هماهنگ بودن عملیات تست زنی و جوابدهی سوالات را راهبری‏می‏کند. شما باید از هر نوع اعمال فشار روی فکر و ذهن خود هنگام امتحان دادن پرهیز کنید و به جای مضطرب و دستپاچه شدن ، باید به ضمیر و جسم و ذهن خود اعتماد کنید و اجازه دهید ضمیر آنچه را که در خود دارد را به صورتی که صلاح‏می‏داند روی کاغذ بیاورد. فراموش نکنید که شما قبلا بسیاری از مباحث مطرح در سر جلسه کنکور را در ایام دبیرستان و پیش دانشگاهی خوانده اید. سر جلسه آزمون کافی است با آرام سازی روح و جسم خود و اعتماد به نفس و ضمیرو توانایی های خود به این سیستم حافظه و ذهن خود فرصت دهید تا کار خود را انجام دهد. نظام های یادگیری و یادسپاری و یادآوری انسان یک نظام عجیب و خارق العاده است که توانایی هایش حد و مرزی ندارد. اگر شخص بتواند به هماهنگی و آرامش لازم برسد‏می‏تواند در عرض فقط یک شبانه روز تمام خاطرات ایام دبستان وتمام درس هایی را که در کل عمر خوانده را به یاد آورد ! فرد‏می‏تواند به جای خواندن ۲۵۰ کلمه در دقیقه متعارف سرعت خواندن خود را تا ۲۴۰۰۰ کلمه در دقیقه افزایش دهد! و کاری را که بقیه در طی دو سال انجام‏می‏دهند را در عرض چند روز انجام دهد. تنها کافی است دست از سر ضمیر ناخودآگاه خود بردارید و به جای شک کردن در توانایی های حافظه و سیستم یادگیری و یادآوری و یاد سپاری خود ، به آنها اعتماد کنید و فقط تا‏می‏توانید با مرور و تند خوانی و تند یادگیری سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن را وارد ضمیر خود سازید.

نکته اساسی۸: همه آنها که شب های امتحان ناگهان غیرتی شده اندو تا آخرین لحظه دست از مطالعه و تلاش برنداشته اند، به خوبی‏می‏دانند که در ساعات آخر نزدیک به امتحان ، ناگهان کارآیی آنها به حد خارق العاده ای بالا رفته است و درسی را که در طول یک ترم به زحمت یاد‏می‏گرفتند را یکشبه کاملا مسلط شده اند. اما جالب ترین نکته این است که همه اشخاصی که با جدیت و پشتکار و اطمینان و امید خود را برای امتحان آماده‏می‏کنند، از یک جور نیروی الهام و استعداد درونی بهره مند‏می‏شوند که با کمک آن‏می‏توانند با اطمینانی درونی سوالات امتحان را حدس بزنند. این مساله برای بسیاری از افرادی که وارد میدان عمل نمی شوند قابل هضم نیست و یک جور باور خرافی محسوب‏می‏شود، اما آنها که در عمل جنگاور بوده اند و به توانایی های خود شک نکرده اند، خوب‏می‏دانند که این نیروی الهام چیست و تا چه اندازه قوی و قدرتمند است . هر چند عجیب و باور نکردنی به نظر‏می‏رسد ، ولی وقتی شما در زندگی به طور جدی تصمیم خود برای جنگیدن ‏می‏گیرید و حاضر‏می‏شوید با تمام وجود برای رسیدن به یک هدف تلاش کنید، ناگهان نیروهایی غیبی در کنار شما قرار‏می‏گیرند و استعدادها و توانمندی های شما را چند صد برابر‏می‏کنند. حضور این نیروهای غیبی فقط توسط خود شخص حس‏می‏شوند و بقیه که بیرون وجود شخص قرار دارند گمان‏می‏کنندکه این خود فرد است که این توانایی ها را دارا‏می‏باشد. بنا براین به کسانی که این نیروهای غیبی را انکار‏می‏کنند ، اصلا توجهی نکنید. با گرفتن یک تصمیم جدی و ابلاغ این تصمیم به کل وجود خویش ناگهان حضور این نیروهای غیبی را درکنار خود حس خواهید کرد و در خواهید یافت که به کمک این نیروها قدرت انجام هر معجزه ای را دارا‏می‏باشید.

نکته اساسی۹: مطالب این جزوه را نمی توانید در کتابهای دیگر پیدا کنید. و درست به همین خاطر است که باید تک تک نکات آن را به طور دقیق مطالعه و اجرا کنید. به خاطر داشته باشید که یادگیری انسان وقتی متوقف‏می‏شود که فرد احساس دانستن کند . دانستن به صورت یک فیلتر مانع از آن‏می‏شود که اطلاعات و ایده های جدید وارد ذهن و ضمیر ما شود. و ما در درون پوسته ای دانش خود زندانی‏می‏شویم. این جزوه را تا به آخر بخوانید و آن را در زندگی و از همه مهم تر در آزمون های تحصیلی و به خصوص در امتحان کنکور پیاده و اجرا کنید. به سرعت در خواهید یافت که مشکل اصلی ناتوانی تحصیلی افراد در وجود خود آنهاست و آنچه در حال حاضر تحت عنوان مطالب درسی در اختیار نسل بشر قرار‏می‏گیرد و یادگیری آنها به ظاهر مشکل است، بسیار کمتر از حد توانایی یادگیری کندذهن ترین انسان روی زمین است.
 

M_O_H_3_E_N

اخراجی موقت
نقش زمان
آرامش، خواب و استراحت کافی به خصوص در شب، در پرورش تواناییهای ذهنی و تمرکز حواس و حافظه شما مؤثر است.
در هیچ شرایطی، نیمه شب مطالعه نکنید. با این توجیهات که: “من به مطالعه شبانه عادت دارم”، “سکوت منزل شب هنگام بیشتر است” و . . . خود را متقاعد نکنید که شب مطالعه کنید.چرا که شارژ عصبی و مغناطیسی بدن، شب هنگام انجام می گیرد و شما با بی خوابی در شب، خود را از این شارژ عصبی مغز محروم می کنید. بنابراین: هرچقدر هم که به مطالعه نیمه شب عادت دارید، از این پس دیگر نیمه های شب مطالعه نکنید. خودتان را عادت دهید که روز یا اول شب مطالعه کنید.

ضمن آن که توجه داشته باشید در هنگام خواب یا استراحت عمیق شب آن که را که در طول روز خوانده اید، پردازش ذهنی می شود و در مغز، عمل جایگزینی صورت می گیرد.


شما به هیچ وجه در هنگام خواب، وقت تلف نمی کنید بلکه ذهن شما ناخودآگاه به تثبیت آموخته های روز می پردازد.


همین طورمطالعه بلافاصله بعد از غذا خوردن، خود باعث عدم تمرکز می شود. مغز شما برای فعالیتهای ذهنی بیش از همه به اکسیژن نیاز دارد و این اکسیژن را از خون می گیرد و جریان خون شما پس از غذا خوردن تا حدود یک ساعت و نیم بیشتر متوجه اندامهای گوارشی است تا مغز. به همین علت است که شما پس از غذا خوردن بیشتر تمایل دارید که استراحت کنید تا این که فعالیتهای فکری انجام دهید. دست کم تا یک ساعت بعد از صرف غذا از مطالعه کردن اجتناب کنید.
مسأله مهم دیگر در زمان مطالعه، مطالعه مرتب در زمانهای خاص است. ضمن آن که شما از فرصتهای خود برای مطالعه بیشترین استفاده را می کنید، خودتان را به مطالعه در ساعتهای خاص هم شرطی کنید.


مثلاً صبحها به محض بیدار شدن، بعدازظهرها در ساعتی مشخص و یا ساعات اولیه شب. زمان خاصی را برای مطالعه در نظر بگیرید. ذهن شما می تواند پس از مطالعه مدام در یک ساعت خاص از شبانه روز بعد از مدتی خود به خود در آن ساعت ویژه، جذب و فراگیری پیدا کند.
پس توصیه زمانی ما به شما:


۱. در فاصله زمانی ساعت ۱۱:۳۰ شب تا ۵ صبح مطلقاً مطالعه نکنید و حتماً در این ساعات بخوابید.
۲. تا دست کم یک ساعت پس از صرف غذا مطالعه نکنید.

۳. خود را به مطالعه در زمانهای خاص و مناسب شرطی کنید.
 

Dashpot

عضو جدید
توسعه مهارتهای مدیریت زمان یک مسافرت طولانی است.
این مسافرت ممکن است با این راهنما آغاز شود، اما به تمرین و ممارست بسیار و راهنمایی‌هایی که در طول راه وجود دارند، نیاز دارد.
یکی از اهداف این است تا به خودتان کمک کنید تا از نحوه استفاده‌تان از زمان آگاه شوید و در نهایت هوشیارانه از زمانتان استفاده کنید.قبل از هر چیز، تمرین مدیریت زمان ما را انجام دهید.استراتژی‌های استفاده از زمان

  • طول مدت مطالعه را تعیین کنید
    آیا 50 دقیقه برای شما مناسب است؟ معمولا بعد از چه مدت مطالعه احساس خستگی می کنید؟
    بعضی از افراد به وقفه های مکرر در حین مطالعه بنا به دلایل مختلف نیاز دارند.
    دروس مشکل تر هم به وقفه های مکرر بیشتری احتیاج دارند.
    ببینید بهترین طول مدت مطالعه برای شما چقدر است و در برنامه‌ریزی به آن توجه کنید.
  • به طور هفتگی برنامه‌های بلندمدت خود را بازبینی کنید.
  • تکالیف خود را اولویت بندی کنید.
    موقع مطالعه، عادت کنید تا همیشه از مشکل ترین درس یا تکلیف شروع کنید.
  • حتی‌الامکان مکان مطالعه عاری از عوامل حواس‌پرتی برای خود انتخاب و یا ایجاد کنید.
    برای بیشترین تمرکز
  • از "زمانهای مرده" استفاده کنید.
    در مورد استفاده از زمان هنگام قدم زدن، رانندگی کردن و ... برای مطالعه فکر کنید.
  • قبل از شروع کلاس مطالب درس را مرور کنید.
  • بلافاصله بعد از کلاس محورهای صحبت استاد را مرور کنید.
    (احتمال فراموشی در صورت مرور نکردن بیشتر از 24 ساعت بسیار زیاد است)
محاسبه کننده تکالیف دانشگاه مینسوتا را ببینید.ضوابط و معیارهایی برای برنامه‌ریزی خود در نظر بگیرید که نیازهای درسی و غیردرسی شما را پوشش دهد.اصول کمکی موثر در برنامه‌ریزی:

  • تهیه لیست کارهایی که می‌خواهید انجام دهید (To Do list)
    کارهایی که می خواهید انجام دهید را بنویسید و بعد تصمیم بگیرید که در آن لحظه چه کاری را می خواهید انجام دهید و چه کارهایی را به تعویق بیندازید.
  • برنامه‌ریزی روزانه/هفتگی
    قرارهای ملاقات، کلاسها و جلسات را به ترتیب زمان وقوع بنویسید.
    قبل از اینکه به خواب بروید مطمئن شوید که برای روز بعد آماده اید و وقتی که بیدار می شوید ببینید چه کارهایی را در پیش دارید.
  • برنامه‌ریزی بلندمدت
    از یک جدول ماهانه استفاده کنید تا برنامه‌ریزی روزانه برای شما آسان شود.
  • کد:
    [URL]http://www.studygs.net/persian/timman.htm[/URL]
سپاسگزارم:gol:
 

Ti8

عضو جدید
داوطلبین و مهندسین گرامی...

تا بحال به کارنامه های پذیرفته شدگان در کنکور کارشناسی ارشد مهندسی برق دقت نموده اید؟

ما در اینجا به چند نکته ریز و در عین حال اساسی اشااره می نماییم تا شما را هرچه بیشتر از پیش به موفقیت نزدیک نماییم:

1-
.
سلام
لطفا بفرمایید منبع این پست از کجاست؟موثقه؟مربوط به مشاوره آموزشگاههای کنکوره؟تشکر برای پستی که گذاشتید
 

Y@S

عضو جدید
مهندسی معکوس تست های کنکور

در این مقاله ما قصد داریم با استفاده از اصول مهندسی معکوس و استفاده از ابزارهای قدرتمند آمار و احتمالات و بحث های روان‌شناسی نحوه‌ی کاهش تردید بین جواب‌های چهارگزینه‌ای به سه‌گزینه‌ای و در نهایت تک‌گزینه‌ای و کشف گزینه‌ی صحیح با درصد احتمال صحت بالا را برای شما تشریح کنیم. کارآیی خارق‌العاده‌ی این روش‌ها هنگامی آشکار‏ می‏شود که شما نتایج آن را روی کنکورهای برگزار شده‌ی دوره‌های قبل تست و ارزیابی کنید.
کشورهای ضعیف وقتی‏می‏خواهند تکنولوژی ساخت یک محصول پیشرفته را به دست آورند ، از مجموعه روش هایی استفاده‏می‏کنند که تحت نام دانش مهندسی معکوس، دسته بندی‏می‏شوند. مثلا اگر بخواهند دانش ساخت و تولید یک مدل تلویزیون دیجیتالی جدید را پیدا کنند ، ابتدا با حسابگری و دقت بی نظیر از تک تک اجزای تلویزیون اطلاعات برداری‏می‏کنند و به تدریج شروع به دمونتاژ یا باز کردن تک تک واحدها و نهایتا تک تک عناصر سازنده واحدها‏می‏کنند و از این مسیر و با کمک آزمایشات متعدد سعی‏می‏کنند مسیر طی شده توسط سازنده اصلی برای رسیدن به این محصول پیشرفته ( در مثال ما تلویزیون دیجیتالی) را کشف کنند.
در این مقاله ما قصد داریم با استفاده از اصول مهندسی معکوس و استفاده از ابزارهای قدرتمند آمار و احتمالات و بحث های روانشناسی نحوه کاهش تردید بین جوابهای چهار گزینه ای به سه گزینه ای و نهایتا تک گزینه ای و کشف گزینه صحیح با درصد احتمال صحت بالا را برای شما تشریح کنیم. کارآیی خارق العاده این روشها هنگامی آشکار‏می‏شود که شما نتایج آن را روی کنکورهای برگزار شده دوره های قبل تست و ارزیابی کنید. با کمی حوصله و پشتکار و دقت متوجه خواهید شد که دیگر نیم ساعت آخر جلسات آزمون کنکور سراسری برای شما نیم ساعت ناامیدی نیست ، بلکه نیم ساعتی است که‏می‏تواند سرنوشت قبولی شما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و جایگاه و رتبه علمی شما را تا حد خارق العاده ای جابجا کند. در زمانی که فقط با زدن دوعدد تست بیشتر، دانشگاه محل تحصیل و رشته و مقطع تحصیلی شما تعیین‏می‏شود ، بدیهی است که اگر روشی بتواند رسیدن به بیش از ده تست صحیح را تضمین کند، ارزشی هم سنگ طلا خواهد داشت. این درحالی است که هیچ کس حاضر نیست کارآیی و اثر بخشی این روشها را بپذیرد و براساس آنها اقدام به زدن گزینه ها نماید.
قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم لازم است نخست روی چند نکته اساسی با هم به توافق برسیم. تنها به این شرط است که ادامه مطالب زیر معنا دار‏می‏شود و‏می‏تواند منجر به نتیجه گردد.


نکته اساسی ۱: روش مهندس معکوس زمانی جواب‏می‏دهد که فرد حداقل دانش مهندسی مورد نیاز برای تکنولوژی مورد نظر را در اختیار داشته باشد. هر چه دانش فرد از موضوع بیشتر باشد ، احتمال خطای او کمتر و امکان توفیق او در رسیدن به نتیجه مطلوب بیشتر‏می‏شود. به همین دلیل هر چه دایره اطلاعات درسی شما وسیع تر و تسلط شما به مفاهیم بنیادی دروس بیشتر باشد، میزان اثر بخشی این روشها بیشتر است. بنابراین در نظر داشته باشید که این جزوه شبیه اسلحه ای است که شما هر چه ورزیده تر باشید بیشتر به کمک شما‏می‏آید و و در کارزارها و میدان های آزمون بیشتر به دردتان‏می‏خورد. بنابراین تا آخرین لحظه باید سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن رادر ذهن خود جای دهید. دربخش مربوط به تند یادگیری در این رابطه بحث شده است.

نکته اساسی ۲: وقتی بحث احتمالات به میان‏می‏آید هرگز نبایدروی اطلاعات مقطعی و موضعی نتیجه گیری کرد. بلکه باید دیدی کل نگر داشت و نتیجه نهایی را مد نظر قرار داد. برای مثال وقتی‏می‏گوئیم احتمال عبور ماشین های قرمزرنگی که در هر ساعت از خیابان خاصی‏می‏گذرند. ۳۰ درصد است. منظور این نیست که ۳۰ اتومبیل قرمز رنگ حتما پشت سر هم و به صورت قطاری از این خیابان عبور‏می‏کنند. بلکه منظور این است که در هر ساعت از هر صد عدد ماشین ، به احتمال قوی ۳۰ تای آنها قرمز‏می‏باشند. به همین ترتیب وقتی ادعا می‏کنیم که با روش تشریحی در این جزوه شما‏می‏توانید نسبت به کسی که از این روش هیچ نمی داند، ۳۰ درصد بیشترجواب درست بزنید، الزاما به این معنا نیست که حتما و دقیقا ۳۰ تای این تست ها درست و بقیه نادرست خواهند بود. چه بسا تعداد جوابهای درست شما بیشتر از ۳۰ تا بشود و این بستگی به دقت و شانس و احتمالات دارد. اما نکته مهم این است که شما حتما بیشتر از بقیه امتیاز خواهید آورد و عدد تضمینی برای توفیق شما در جوابدهی به این تست ها (نسبت به فردی که از آنها بی اطلاع است )حداقل ۳۰ درصد بالاتر است.

نکته اساسی ۳: اگر فقط یک روز به آزمون باقی مانده است ، هرگز نگوئید مطالعه دیگر بی فایده است و شما شانسی برای قبولی در آزمون ندارید. فراموش نکنید که اگر قرار باشد همه سوالات درست جواب داده شوند و همه شرکت کنندگان زمان کافی برای جوابدهی به سوالات در اختیار داشته باشند ، دیگر کنکور و مبارزه، معنای خود را از دست‏می‏دهد . در حقیقت باید زمان کنکور بسیار کمتر از زمان لازم برای پاسخگویی به همه سوالات باشد و سختی و مشکل بودن برخی از سوالات بسیار بیشتر از حدی باشد که بتوان همه آنها را در مدت تعیین شده جوا ب داد. در حقیقت در آزمون های استاندارد همگانی مانند کنکور سراسری ، طراحان سوال سعی‏می‏کنند بیشترین تعداد سوالات ممکن را در حداقل زمان ارائه دهند تا مسابقه معنای واقعی خود را پیدا کند. در این حالت دیگر استفاده از واژه " بی فایده" برای مطالعه بی معناست ، چرا که حتی یک نیم نگاه به یک صفحه کتاب‏می‏تواند در رساندن شما به جواب یک تست تعیین کننده باشد.

نکته اساسی ۴: ما خیلی وقتها مطالعه نمی کنیم که چیزی را یاد بگیریم، بلکه بسیاری اوقات مطالعه‏می‏کنیم تا چیزهایی را فراموش کنیم. به عبارت دیگر شاید مطالعه بیشتر و وقت گذاشتن برای مرور سریع مطالب باعث نشود که ما مطلب جدیدی را یاد نگیریم ، اما لااقل این فایده را دارد که به ما‏می‏آموزد مطلب و گزینه نادرست کدام است. همچنانکه در ادامه خواهید دید ، همین که شما بدانید کدام گزینه نادرست است‏می‏تواند کمک بسیار زیادی برای رساندن شما به گزینه درست باشد. به این بیاندیشید که در بین چهار گزینه ارائه شده فقط یکی از گزینه ها درست است. و سه تای دیگر نادرست‏می‏باشند. شاید تشخیص جواب درست زیاد هم ساده نباشد ، اما بسیاری اوقات تشخیص جواب نادرست بسیار راحت تر است و شما‏می‏توانید با استفاده از دانش "نادرست شناسی" به راحتی روی گزینه درست فرود آئید و آن را در جا و بدون اینکه دلیل درستی اش را بدانید! شکار کنید. این در حالی است که با کمک روشهای آماری ارائه شده در این جزوه ، همین دانستن جوابهای نادرست هم خود یک راهنمای بزرگ برای رساندن شما به گزینه درست محسوب‏می‏شود. از این به بعد هر وقت خواستید درسی را بخوانید و وقت کافی برای یادگیری مباحث اصلی در اختیار نداشتید، بلافاصله میدان را واگذار نکنید؛ به خاطر داشته باشید که هدف از مطالعه فقط یادگیری نیست و بسیاری اوقات ما مطالعه‏می‏کنیم تا افکار و ایده های انحرافی و نادرست را فراموش کنیم !

نکته اساسی ۵: گول ایده های آرمانی و صفات توافقی بهترین و بالاترین و باهوش ترین را نخورید و هرگز تصور نکنید که دنیا بر اساس اصل درست و نادرست و یا همه چیز یا هیچ چیز آفریده شده است! به بیان دیگر گمان نکنید که برای تسلط به یک کتاب درسی مثلا ریاضی یا زیست شناسی یا عربی باید حتما از اول تا آخر آن را کاملا مسلط باشید و تمام نکات و جزئیات آن را به طور دقیق مطالعه و تمرین کرده باشید. بر خلاف ایده های آرمان گرایانه و مطلق نگر ، دنیا به جای تقسیم شدن به درست و نادرست ، از اتفاقاتی پر شده است که معمولا " کمی درست " و " تا حدودی نادرست " و ….‏می‏باشند. به عبارت دیگر این تصور که چون مدرسه خوبی نداشته‏اید و یا در زمان دبیرستان خوب درس نخوانده اید ،پس نمی توانید هم پای شاگردان ممتاز وارد میدان رقابت شوید و به ناچار باید میدان را واگذار کنید ، تصوری موهومی و باطل است که اگر همین الآن آن را از مخیله خود خارج نسازید، برای همیشه و در تمام صحنه های زندگی شما را وادار به عقب نشینی و زمین گیر شدن‏می‏نماید. همیشه با خود بگو ئید که شاگردممتازها و محصلین مدارس نمونه ای "کمی تا حدودی بیشتر از شما مسلط"اند و این مقدارتفاوت نسبی با کمی تلاش و پشتکار از سوی شما به راحتی قابل حصول است.
خوب توجه کنید که به هیچ وجه در تله آرمان گرایی و مطلق نگری و طلب همه چیز یا هیچ چیز نیافتید و بی جهت میدان مبارزه فعلی را به امید میدان مبارزه بعدی و اگذار نکنید. هر صحنه کارزار و هر کنکوری و هر آزمونی را یک چالش جدی برای عرض اندام و ارزیابی خود و توانایی های خود تصور کنید و سعی کنید حتی پیشرفت های کوچک را بها دهید و برای رسیدن به این تفاوت های به ظاهر ناچیز از تمام وجود خود مایه بگذارید. بنابراین هر چند مطمئنید که در کنکور امسال امتیاز شایسته خود را بدست نخواهید آورد اما نه الآن و نه در اثنای برگزاری کنکور میدان را خالی نکنید و با پررویی و غرور تمام و در کمال اعتماد به نفس برای بدست آوردن حتی یک امتیاز مثبت از تمام هوش و دقت و انرژی روحی و جسمی خود کمک بگیرید. فراموش نکنید که انسانهای برتر همیشه با انسان های عادی اندکی تفاوت دارند. و همین تفاوت اندک است که باعث‏می‏شود آنها در قیاس با افراد عادی جایگاه و رتبه ای عالی و جهش وار بدست آورند.


نکته اساسی ۶: اینکه فقط بتوان با یک انبر دست معمولی، موتور یک اتومبیل را تعمیر کرد و یا فقط با یک فاز متر بتوان یک تلویزیون خراب را تعمیر نمود، این تصوری اشتباه است که با آن اتومبیل و تلویزیون را نمی توان تعمیر کرد. به خاطر داشته باشید که برای هر کارمهندسی شما به یک "جعبه ابزار" احتیاج دارید. و "جعبه ابزار" یک "مهندس معکوس تست های استاندارد کنکور" مجموعه ای است از چندین ابزار کلیدی که هر کدام باید به موقع و درکنار هم مورد استفاده قرار گیرد. به بیان ساده تر برای رسیدن به جواب گزینه درست در روش مهندسی معکوس (تشریحی در این جزوه) ، شما باید ضمن آنکه هنر و مهارت نگریستن به جوابهای بعدی وقبلی را بلد باشید، در عین حال باید بتوانید گزینه های نادرست را حتی الامکان تشخیص دهید و با کمک روشهای مختلف از جمله برهان خلف و استقرا و تکنیک های روانشناسی و انحرافی مورد استفاده طراحان ، گزینه های تردیدی را از چهار گزینه به سه گزینه یا در صورت امکان به دو گزینه کاهش دهید. همزمان با آن باید به تکنیک های شناسایی گزینه های متضاد و مشابه و نیز تکنیک های شناسایی گزینه های انحرافی مسلط باشید. در عین حال باید سعی کنید به جای صرف وقت برای علامت زنی بی هدف گزینه ها فقط بر مبنای احتمال و حدس ، ابتدا به صورت یورشی و تهاجمی به شکار گزینه های ساده در کل سوالات بروید و این شکارهای پر ارزش و در عین حال ساده و سهل الوصول را بی جهت از دست ندهید. باید این نکته را در نظر داشته باشید که داشتن این جعبه ابزار جدید باعث نمی شود که شمافرصت های راحت را از دست بدهید. به خاطر داشته باشید که کارآیی این جعبه ابزار عملا آخر کار ظاهر‏می‏شود. یعنی لحظه ای که شما دیگر از رسیدن به جواب درست در زمان باقیمانده ناامید شده اید و تصمیم گرفته اید که به جای واگذار کردن میدان و علامت نزدن جوابهای تردیدی به هر قیمتی که هست از این گزینه ها امتیاز بگیرید. به هیچ وجه از همان ابتدای کار از این جعبه ابزار استفاده نکنید و بدون مطالعه به سراغ روشهای احتمالاتی نروید. به یاد داشته باشید که کم نیستند تعداد انسان های عادی هم سطح شما که فاقد این جعبه ابزار معجزه آفرین اند و در نتیجه لااقل به جوابهای ساده هر درس که همیشه در هر درسی تعدادی از آنها وجود دارد جواب درست داده اند. استفاده تلفیقی از ابزارهای ارائه شده در این جزوه در زمان درست و با ریسک پذیری حساب شده‏می‏تواند افزایش خارق العاده امتیازات شما را تضمین کند. و برعکس امید بستن بی دلیل و بیش از حد به این روشها بدون رساندن خود به شرایط اولیه‏می‏تواند شما را حداکثر در همان جایی که همین الآن هستید، قرار دهد!

نکته اساسی۷:سر جلسات امتحان و اصولا در تمام صحنه های بحرانی زندگی (چه شغلی و چه تحصیلی ) این ضمیر ناخودآگاه انسان است که کنترل اوضاع را در دست‏می‏گیرد. برای بدست آوردن حداکثر بهره وری کافی است به این سیستم اعتماد کنید.به عبارت روشن تر سر جلسه آزمون این شما نیستید که امتحان‏می‏دهید ، بلکه این سیستم حافظه و سیستم روحی و جسمی شماست که در صورت هماهنگ بودن عملیات تست زنی و جوابدهی سوالات را راهبری‏می‏کند. شما باید از هر نوع اعمال فشار روی فکر و ذهن خود هنگام امتحان دادن پرهیز کنید و به جای مضطرب و دستپاچه شدن ، باید به ضمیر و جسم و ذهن خود اعتماد کنید و اجازه دهید ضمیر آنچه را که در خود دارد را به صورتی که صلاح‏می‏داند روی کاغذ بیاورد. فراموش نکنید که شما قبلا بسیاری از مباحث مطرح در سر جلسه کنکور را در ایام دبیرستان و پیش دانشگاهی خوانده اید. سر جلسه آزمون کافی است با آرام سازی روح و جسم خود و اعتماد به نفس و ضمیرو توانایی های خود به این سیستم حافظه و ذهن خود فرصت دهید تا کار خود را انجام دهد. نظام های یادگیری و یادسپاری و یادآوری انسان یک نظام عجیب و خارق العاده است که توانایی هایش حد و مرزی ندارد. اگر شخص بتواند به هماهنگی و آرامش لازم برسد‏می‏تواند در عرض فقط یک شبانه روز تمام خاطرات ایام دبستان وتمام درس هایی را که در کل عمر خوانده را به یاد آورد ! فرد‏می‏تواند به جای خواندن ۲۵۰ کلمه در دقیقه متعارف سرعت خواندن خود را تا ۲۴۰۰۰ کلمه در دقیقه افزایش دهد! و کاری را که بقیه در طی دو سال انجام‏می‏دهند را در عرض چند روز انجام دهد. تنها کافی است دست از سر ضمیر ناخودآگاه خود بردارید و به جای شک کردن در توانایی های حافظه و سیستم یادگیری و یادآوری و یاد سپاری خود ، به آنها اعتماد کنید و فقط تا‏می‏توانید با مرور و تند خوانی و تند یادگیری سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن را وارد ضمیر خود سازید.

نکته اساسی۸: همه آنها که شب های امتحان ناگهان غیرتی شده اندو تا آخرین لحظه دست از مطالعه و تلاش برنداشته اند، به خوبی‏می‏دانند که در ساعات آخر نزدیک به امتحان ، ناگهان کارآیی آنها به حد خارق العاده ای بالا رفته است و درسی را که در طول یک ترم به زحمت یاد‏می‏گرفتند را یکشبه کاملا مسلط شده اند. اما جالب ترین نکته این است که همه اشخاصی که با جدیت و پشتکار و اطمینان و امید خود را برای امتحان آماده‏می‏کنند، از یک جور نیروی الهام و استعداد درونی بهره مند‏می‏شوند که با کمک آن‏می‏توانند با اطمینانی درونی سوالات امتحان را حدس بزنند. این مساله برای بسیاری از افرادی که وارد میدان عمل نمی شوند قابل هضم نیست و یک جور باور خرافی محسوب‏می‏شود، اما آنها که در عمل جنگاور بوده اند و به توانایی های خود شک نکرده اند، خوب‏می‏دانند که این نیروی الهام چیست و تا چه اندازه قوی و قدرتمند است . هر چند عجیب و باور نکردنی به نظر‏می‏رسد ، ولی وقتی شما در زندگی به طور جدی تصمیم خود برای جنگیدن ‏می‏گیرید و حاضر‏می‏شوید با تمام وجود برای رسیدن به یک هدف تلاش کنید، ناگهان نیروهایی غیبی در کنار شما قرار‏می‏گیرند و استعدادها و توانمندی های شما را چند صد برابر‏می‏کنند. حضور این نیروهای غیبی فقط توسط خود شخص حس‏می‏شوند و بقیه که بیرون وجود شخص قرار دارند گمان‏می‏کنندکه این خود فرد است که این توانایی ها را دارا‏می‏باشد. بنا براین به کسانی که این نیروهای غیبی را انکار‏می‏کنند ، اصلا توجهی نکنید. با گرفتن یک تصمیم جدی و ابلاغ این تصمیم به کل وجود خویش ناگهان حضور این نیروهای غیبی را درکنار خود حس خواهید کرد و در خواهید یافت که به کمک این نیروها قدرت انجام هر معجزه ای را دارا‏می‏باشید.

نکته اساسی۹: مطالب این جزوه را نمی توانید در کتابهای دیگر پیدا کنید. و درست به همین خاطر است که باید تک تک نکات آن را به طور دقیق مطالعه و اجرا کنید. به خاطر داشته باشید که یادگیری انسان وقتی متوقف‏می‏شود که فرد احساس دانستن کند . دانستن به صورت یک فیلتر مانع از آن‏می‏شود که اطلاعات و ایده های جدید وارد ذهن و ضمیر ما شود. و ما در درون پوسته ای دانش خود زندانی‏می‏شویم. این جزوه را تا به آخر بخوانید و آن را در زندگی و از همه مهم تر در آزمون های تحصیلی و به خصوص در امتحان کنکور پیاده و اجرا کنید. به سرعت در خواهید یافت که مشکل اصلی ناتوانی تحصیلی افراد در وجود خود آنهاست و آنچه در حال حاضر تحت عنوان مطالب درسی در اختیار نسل بشر قرار‏می‏گیرد و یادگیری آنها به ظاهر مشکل است، بسیار کمتر از حد توانایی یادگیری کندذهن ترین انسان روی زمین است.

سلام.
اولاً خدا خيرتون بده
دوماًحالا كه نكته هار و خونديم،كي وارد مبحث اصلي ميشيم؟
چطوري مهندسي معكوس انجام بديم؟
 

M_O_H_3_E_N

اخراجی موقت
[FONT=&quot] 4 خوراکی که[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot]استرس کنکور[/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot] و[/FONT][FONT=&quot] امتحان[/FONT][FONT=&quot] را کم می‌کنند[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]استرس و امان از استرس شب امتحان و کنکور. هر چقدر هم که خوب درس خوانده باشید، استرس کارایی مغز شما را کاهش می‌دهد و تمرکزتان را بر هم می‌زند. سر جلسه همه چیز سر زبانتان است اما روی کاغذ نمی آید. کارشناسان تغذیه توصیه هایی دارند که با عمل به آنها تا حدود زیادی از استرس شما کاسته می شود.[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]1- كنكوری‌ها برای كاهش استرس [/FONT][FONT=&quot]شیر و خرما[/FONT][FONT=&quot] بخورند[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] یك متخصص تغذیه به كنكوریها پیشنهاد می‌كند كه برای كاهش استرس كنكور شیر و خرما بخورند.
خوردن یك عدد خرما قبل از خواب آرامش‌زاست، گفت:‌ خرما میوه‌ای انرژی‌زاست به طوری كه 100 گرم از آن حاوی 160 كالری انرژی است.
وی با اشاره به این‌كه خرما حاوی 25 درصد ساكاروز و 50 درصد گلوكز، 1 تا 3 درصد پروتئین و 2 تا 6 درصد فیبر است، افزود: خرما دارای ویتامین های آ- ب1 و ب2 است ضمن اینكه خرما دارای مقادیر زیادی پتاسیم، كلر، كلسیم ، مس، گوگرد، فسفر، آنزیم، اسیدهای آلی است كه این عناصر در تجدید قوای جسمانی و ایجاد آرامش مفید هستند.
آنزیم‌های موجود در شیر در افزایش آرامش بسیار مفید است، گفت: شیر غذای كاملی است كه می‌تواند به راحتی املاح و ویتامینهای مورد نیاز بدن جوانان را فراهم كند....[/FONT]

[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]2- جوشانده[/FONT][FONT=&quot] لیمو عمانی[/FONT][FONT=&quot] و [/FONT][FONT=&quot]گل‌گاوزبان [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]یك متخصص تغذیه نیز با تاكید بر این‌كه جوشانده لیمو عمانی و گل‌گاوزبان می‌تواند استرس كنكوری‌ها را كاهش دهد، گفت: استرس سبب درد شكم، سردرد و حالت تهوع می‌شود[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]وجود كمی استرس برای حضور در آزمون كنكور طبیعی و خوب است اما وقتی میزان این استرس افزایش می‌یابد سبب بروز اختلالاتی می‌شود كه ممكن است زحمت چندین ماهه داوطلبان را هدر دهد.
در روزهای نزدیك به آزمون كنكور داوطلبان باید از غذاهای سبك و مقوی استفاده كنند، استرس ممكن است سبب سردرد داوطلبان كنكور شود كه به هیچ وجه در این شرایط دارویی به جز استامینوفن توصیه نمی‌شود.
در روزهای نزدیك به آزمون سراسری رژیم غذایی را فراموش كنند چرا كه رژیم غذایی برای لاغر شدن و كاهش كالری مورد نیاز بدن سبب كاهش قند خون می‌شود كه این مورد بازدهی آموخته‌ها را مختل می‌كند.[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]3-[/FONT][FONT=&quot] عسل[/FONT][FONT=&quot]، [/FONT][FONT=&quot]خرما[/FONT][FONT=&quot] و[/FONT][FONT=&quot] پنیر[/FONT][FONT=&quot] صبحانه‌ای مناسب [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]یك فوق تخصص تغذیه نیز با بیان این‌كه داوطلبان بهتر است در شب كنكور غذای سبكی بخورند، گفت: عسل، خرما و پنیر مواد غذایی بسیار خوبی هستند كه داوطلبان می‌توانند در صبح آزمون كنكور استفاده كنند.
بهتر است تغذیه روزانه به جای 3 وعده در روز به 5 وعده افزایش یابد[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]توصیه می‌شود داوطلبان آب زیاد بنوشند چرا كه مصرف آب سبب كاهش افسردگی و خستگی داوطلبان می‌شود.
افزایش وعده‌های غذایی سبب كاهش كلسترول خون می‌شودافزایش وعده‌های غذایی سبب می‌شود كه قند خون در سطح مناسبی قرار بگیرد.
خواب و لباس راحت عواملی هستند كه می‌توانند سبب كاهش نگرانی و استرس داوطلبان شوند.
در روز آزمون با خود تعدادی خرما همراه داشته باشند چرا كه قند موجود در خرما گلوكز مورد نیاز مغز را تامین می‌كند.
وی با اشاره به این‌كه دوش آب ملایم باعث كاهش استرس می‌شود به داوطلبان توصیه كرد كه میوه‌هایی همچون سیب و موز در رژیم غذایی خود قرار دهند.[/FONT]

[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]4- كنكوری‌ها [/FONT][FONT=&quot]ماهی[/FONT][FONT=&quot] بخورند[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]اما رئیس انجمن تغذیه ایران به كنكوری‌ها تاكید می‌كند غذاهایی بخورند كه دربردارنده اسیدهای چرب امگا3 باشد، مغز با اسیدهای چرب امگا3 بهتر و عمیق‌تر عمل می‌كند و این اسیدها در ماهی و آبزیان به وفور دیده می‌شود.
وی افزود: در زمان امتحان كه استرس و نگرانی بیشتر است نیازهای تغذیه‌ای فرق می‌كند و باید موادی استفاده شود كه نیازهای مغز به اكسیژن، ویتامین و انرژی بدن را تامین كند.

[/FONT]
دوستان همگی موفق باشید و انشاالله به نتیجه دلخواهتون برسید;)
[FONT=&quot]
[/FONT]
 

amir mahdian

عضو جدید
اهمیت داشتن باور تو قبولی تو کنکور

قبل از هر چیز خواستم حرفهامو با یه داستان شروع کنم:
داستان معروفی در مورد نیروی باور و ایمان از یک دونده ی دوی استقامت به نام راجر بانیستر وجود داردکه دوست دارم برای شما نقل کنم. تا قبل از سال ۱۹۵۴ هیچ کس باور نداشت که فردی قادر خواهد بود تا یک مایل را در کمتر از چهار دقیقه بدود. اما راجر بانیستر بالاخره در سال ۱۹۵۴ توانست این کار را انجام دهد. او برای دستیابی به این امر به اصطلاح غیر ممکن، نه تنها از تمرینات ورزشی استفاده کرد بلکه بارها در ذهن خود تجسم کرد که این مسافت را طی مدت کمتر از چهار دقیقه به پایان رسانیده است. با این کار احساسات درونی اش را تقویت کرد و مراجعی در ذهن خودش به وجود آورد که در سیستم عصبی اش به شکل فرمانی بی چون و چرا درآمدند تا که این که سرانجام به نتیجه ی دلخواه خودش رسید. اما مسئله ی اصلی این نیست که او چطور به موفقیت رسید. اصلا میتونیم فرض کنیم اون با تمرینات سخت تونست به موفقیت برسه و باور هیچ نقشی تو موفقیت او نداشت. مسئله ی اصلی این است که بعد از این که وی توانست به موفقیت برسد در همان سال، ۳۷ نفر دیگر توانستند این کار را تکرار کنند و یک سال پس از آن این تعداد به ۳۰۰ نفر رسید. علت این امر چه میتواند باشد غیر از این که این افراد به این باور رسیدند که اگه یه نفر تو دنیا میتونه این کار رو بکنه پس من هم میتونم...
تو همین کنکور اگه لیست قبولی ها رو تو سالهای اخیر ببینی متوجه میشی که لیست قبولیهای بچه هایی که دوره لیسانس تو دانشگاه های ضعیفتر بودند چقدر بالا رفته. البته این دلایل مختلفی داره ولی قطعا یکی از دلایلش اینه که خیلیها به این باور رسیدند که میشه این کار رو انجام داد....

اما باور و امید به موفقیت چطور میتونه ما رو کمک کنه؟
در طول فرآیند آماده سازی برای کنکور ممکن است مجبور شوید مشکلات و سختیهای فراوانی را متحمل شوید. تحمل این سختیها و دشواری بدون امید و ایمان به موفقیت اگر نگوییم غیر ممکن، بسیار دشوار است. ادر واقع درس خواندن (اونم با این حجم) یک کار خارج از طبیعت انسانه و اگه بخواهد این فرآیند پنج تا شش ماه بی وقفه تکرار بشه قطعا هر انسانی رو با مشکل مواجه میکنه. اون چیزی که باعث میشه بشه این سختیها رو تحمل کرد امید به نتیجه گرفتن از تحمل این سختیهاست. امید به طور لحظه ای بر روح انسان مرهم میگذارد و او را به ادامه ی راه ترغیب میکند. یه روان شناس آمریکایی به اسم شین لوپز هست که راجع به امید بیان جالبی داره ایشون میگه که امید فکر و انرژی ای است که شما برای آینده دارید در واقع با توجه به گفته های ایشان می توان نتیجه گرفت که امید زمانی شکل میگیرد که تفکر درباره ی هدف (من میخواهم در کنکور به این نتیجه برسم) با تفکر درباره ی راهها ( برای قبولی در کنکور میخواهم این کارها را انجام دهم و از این مسیر عبور کنم) و تفکر عاملیت ( من فکر کنم میتوانم در کنکور قبول شوم و از این مسیر با موفقیت عبور کنم) ترکیب شود.
پس لزوم داشتن امید و باور به موفقیت برای رسیدن به موفقیت بسیار بسیار ضرورری است. اما فقط با داشتن باور میشه موفق شد؟
جمله ی معروفی از آقای بنجامین فرانکلین هست که بیان میدارند " آن کس به امید زنده است، از گرسنگی خواهد مرد" در واقع بیان این نکته بسیار ضروری میباشد که امیدوار بودن به معنای برنامه ریزی نیست.
در واقع امید را میتوان شرط لازم برای رسیدن به موفقیت دانست اما شرط کافی نمیباشد. در صورتی که فقط امید داشته باشیم ممکن است در تفکر آرزومند گیر کنیم .تفکر آرزومند به طرز خطرناکی بی مسئولیت می باشد. زیرا ما را از عمل باز میدارد. افرادی که دارای این نوع تفکر میباشند اینگونه تفکر میکنند که « بالاخره این مشکل یک جوری حل خواهد شد و زندگی من دوباره سامان خواهد گرفت. عملا نیازی نیست که من برای تحقق رویاهام کاری انجام بدهم» آنچه میتواند امید را تکمیل نماید برنامه ریزی مناسب میباشد.
البته صرف داشتن امید و داشتن برنامه ریزی منجر به موفقیت نمیشه و به پارامترهای دیگری نیز نیاز داریم تا پازل موفقیت را برای ما تکمیل کنند اما چون اینحا بخث در مورد باور و امید به موفقیت بود دیگه وارد اونا نمیشیم.
نکته اخر این که در پست قبلی دوستی نکته ای بیان کرد که دوست دارم یه کم راجع به اون صحبت کنم. این دوست گفت چون دو هفته مونده به کنکور تونسته عملکرد خیلی خوبی تو تستهای سالهای قبل داشته به این باور رسیده بوده که رتبه ۱ میشه ولی چون سر کنکور با چند تا تست مشکل داشته یهو همه چی به هم ریخته..
اول این که منظور من از باور اینه که تو طول فرآیند اماده سازی برای کنکور باید این باور در ما وجود داشته باشه. خود همان دوست اگه باور نداشت که موفق میشه اصلا نمیتونست اون قدر به خودش سختی بده و تا کنکور اون جور که میگه تلاش کنه
دوم این که اون چیزی که مشکل ساز شده باور نیست بلکه شرطی شدن ذهنش بوده. اتفاقا اگه باور داشت که میتونه موفق شه و باور داشت که سطحش از بقیه بالاتره زمانی که چند تا تست دید که سخت طرح شده بود تمرکزش رو از دست نمی داد و به ادامه ی کنکور با قدرت ادامه میداد.
مشکلی که خیلی داوطلبا تو کنکور با اون مواجه میشن مشکل شرطی شدنه...شما اگه به یه گدایی که دم مترو وای میسته هر روز ۱۰۰۰ تومان کمک کنید اگه یه روز از جلوش رد بشی کمک نکنی قطعا به شما اعتراض میکنه چون ذهنش شرطی شده... مسئله اینجاس که ما به سوالها عادت میکنیم و وقتی سوالها اون طور که ما میخواهیم نیستند دچار مشکل میشیم. علت این که گفتم نزدیک کنکور حداقل دو یا سه سری سوال مربوط به آزمونهای جامع مربوط به موسسات مختلف را بشینید بزنید به خاطر همین بود که ذهنتون شرطی نشه. و به یک تیپ سوال عادت نکنه .
امیدوارم این توضیحات کافی بوده باشه .

 

M_O_H_3_E_N

اخراجی موقت
[h=3]با رعایت برخی نکات، می توانیم زندگی توأم با آرامش بیشتر را تجربه کنیم و استرس خود را در زمان کنکوربا پاره ای از این روش ها که به نظر مفید فایده می رسد در ذیل آمده است:[/h] توکل به خدا
یاد خدا، با عث آرامش عمیق، همراه با خشنودی می گردد. توکل به خدا فرد را از هرگونه یأس و فشار روانی در امان می دارد.

ساماندهی محیط زندگی
یک محیط آشفته و شلوغ می‌تواند انرژی شما را کاهش داده و باعث افزایش استرس هم چنین کاهش راندامان در مطالعه گردد. برعکس، یک محیط آراسته و تمیز می‌تواند پناهگاه خوبی برای فرار از عوامل استرس‌زای فرد باشد. بنابراین با استفاده از روش‌هایی که می تواند فضای زندگی شما را پاکیزه و مرتب نگاه دارد را فراموش نکنیم.

مدیریت زمان
با زمان بندی کردن امور زندگی خود، کمتر مضطرب و سراسیمه می‌شوید و وقت بیشتری برای انجام کارهایی که به شما انرژی می‌بخشد و استرس‌هایتان را از بین می‌برد پیدا می‌کنیم. هم چنین وقت بیشتری برای انجام کارهایی که از آن‌ها لذت می‌برید پیدا خواهید کرد.

حضور در یک جامعه پشتیبان
افرادی که در یک حلقه اجتماعی حمایتی، مثل خانواده و یا حتی یک دوست صمیمی و نزدیک برای صبحت کردن و حساب کردن روی آن‌ها در مواقع بحرانی باشند، از زندگی سالم تر و با تنش کمتر بهره‌مند خواهند شد.

حفظ سلامتی بدن
اگر بدن شما سالم باشد، قادر خواهید بود که با مسایل زندگی کنار بیایید. بدن ناسالم، خود می‌تواند استرس‌های بیشتری را علاوه بر استرس‌های روزمره به وجود آورد. بنابراین، پیروی از یک رژیم غذایی سالم، خواب کافی در شبانه‌روز، ورزش های ساده و سبک مثل بیاده روی و … راه‌های خوبی برای مواظبت از بدن و مدیریت بهتر استرس هستند.

کاهش عوامل استرس زا
به هر حال در زندگی و به خصوص در شرایط آزمون هنگامی که زمان برای ما حایز اهمیت است. عوامل استرس زای زیادی وجود دارد. که باید آن ها را شناخته و سعی کنیم از زندگی خود حذف کرده و یا حداقل کاهش دهیم. مثلا اگر سر و صدا باعث ایجاد استرس می گردد، ترجیحا سر و صدای محیط خود را کاهش دهیم. این کار تمرکز روی مطالعه را نیز افزایش می دهد.

اولویت بندی برنامه های زندگی
هنگامی که با انبوهی از موارد مطالعه به طور همزمان روبرو هستیم، اولویت بندی آن ها به ترتیب اهمیت به ما این امکان را می دهد که به هر کدام در زمان و مکان خود رسیدگی کنیم. بنابراین در زمینه چنان چه به تنهایی قادر به برنامه ریزی و اولویت بندی نیستید، حتما با یک مشاور خبره، مشورت کنیم.

کنترل ارتباطات
از رفت و آمد های بی جهت و ارتباط با افرادی که سبب ناراحتی و استرس ما می شوند دوری کنیم. یا اگر دوری کردن از این افراد برایمان میسر نیست، می توانیم با او در جمع ارتباط برقرار کنیم. به خاطر داشته باشید که حس مثبت شما ضامن موفقیت در آزمون است.

خواب کافی
بدن انسان برای تجدید قوا به خواب کافی و لذت بخش نیاز دارد. شب به موقع بخوابیم و تا دیروقت بیدار نباشیم. استراحت کافی بدن را برای مطالعه ی بهتر آماده می سازد. ضمنا هنگام خواب بهتر است به سمت چپ خود بخوابیم و نفس عمیق بکشیم. در این حالت سوراخ راست بینی تحریک و سمت راست بدن فعال تر می شود. زیرا سمت راست، قسمت فعال بدن است.

تغییر عادات
ما از عادت های خوب و بد خود کمابیش اطلاع داریم. می توانیم آن هایی را که موجب آزار روحی ما می شوند را ترک کنیم.

پذیرش شرایط
باید بپذیریم که برخی اوقات شرایط طاقت فرسایی در زندگی پدید می آید و چاره ای نیست. به هر حال شما نیز چون دیگران با توجه به شرایط خاص کنکور، با مسایل روبرو هستید:)
 
آخرین ویرایش:

M_O_H_3_E_N

اخراجی موقت
شروع مطالعه از پاییز: دانشجویانی که از پاییز شروع به مطالعه می‌کنند باید زمان باقی‌مانده تا کنکور را به دو بخش زیر تقسیم نمایند.
الف- دورۀ پاییز (دورۀ بهترین انتخاب) ب- دورۀ زمستان (دورة جمع‌بندی)

الف- دورۀ پاییز: در این دوره اولاً با توجه به پایه درسی و ثانیاً با توجه به فصل‌های مهم و پر تست در کنکور بایستی در هر درس تنها فصولی پر تکرار را انتخاب کنید تا با وقت کم، بیشترین راندمان مطالعه را داشته باشید.

ب- دورۀ جمع‌بندی: برای (آنهایی که مطالعه را از تابستان شروع کرده‌اند) می‌باشد، اما تنها مطالعه، مرور و تست‌زنی فصل‌های خوانده شده از قبل را شامل می‌شود (زمان برای حل تست‌های سال‌های گذشته کمتر وجود دارد).
نکات مهم در ارتباط با خلاصه برداری


خلاصه‌برداری دقیق و صحیح از مطالبی که خوانده می‌شوند، نقش بسیار مهمی در مطالعات بعدی شما خواهند داشت. در مورد خلاصه‌برداری می‌توان به نکات مهم زیر اشاره کرد.

۱-خلاصه هر فرد مختص به خود اوست و با فرد دیگر تفاوت خواهد داشت و الزاماً برای دیگران مفید نخواهد بود.


۲-خلاصه خوب بایستی بتواند یک مقایسۀ منطقی از روابط مهم و کاربردی فصل مورد نظر را ارائه دهد.


۳-در تهیه خلاصه در بعضی از دروس برای بیان یک نکته بهتر است تا از یک مثال جامع که در آن به تمامی نکات اشاره شده استفاده نمود.


۴-خلاصه‌برداری بایستی به گونه‌ای باشد که در دور بعدی مطالعه، دیگر نیازی به رجوع به کتاب یا جزوه نباشد که این همان نکته مهم در دوران جمع‌بندی می‌باشد، چون در آن هنگام علاوه بر اینکه درس جدیدی نبایستی مطالعه شود، به علت کمی وقت، کتاب و جزوات مطالعه شده را نیز باید کنار گذاشت و تنها به خلاصه‌ها بسنده کرد.


۵- خلاصه شما بایستی در مواردی که مطالب شبیه به هم می‌باشند و یا احتمال فراموشی آنها هست با دقت بیشتری تهیه شود.


۶-در خلاصۀ خود از مثال‌های جامع که مطالب خوبی را در بر دارد استفاده کنید و اشتباهات خود در حل تست‌ها را نیز یادداشت کنید.


تذکر: تا شروع دوران جمع‌بندی به هیچ وجه خلاصه‌برداری شما تمام نخواهد شد و هرگاه به نکتۀ جدید و مهمی رسیدید به خلاصه‌های خود اضافه کنید.


موفق باشید دوستان;)
 

neda mashreghi60

اخراجی موقت
از مدیریت تالار بخاطر این تاپیک مفید تشکر میکنم و ممنون از تمامی دوستان که با مطالبه مفیدشون ما رو راهنمایی میکنن .
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
تمرکز چیست؟

يکي از مؤثرترين راه هاي تقويت حافظه اين است که قدرت تمرکز خود را تقويت کنيد. اگر هر چه بيشتر ، حواس خود را متمرکز کنيد، مطالب، موضوعات و خاطره ها، سريعتر و ژرفتر در ذهن شما نقش خواهد بست. از اين رو ، مي خواهيم طرز متمرکز کردن حواس را مطرح کنيم و اعتقاد داريم و اميدواريم با به کارگيري روش هاي پيشنهادي، بعد از مدتي متوجه شويد که قدرت تمرکز شما چندين برابر شده است. معمولاً قدرت تمرکز حواس، بستگي به اراده فرد دارد. مثلاً، وقتي شما شديداً گرسنه هستيد و در رستوران فهرست غذاهاي موجود را در اختيارتان قرار مي دهند با تمام تمرکز سعي در انتخاب غذاي مورد علاقه خود داريد و حواستان به اين طرف و آن طرف نمي رود و پريشان نمي شويد.
همچنين زماني که مطلب مورد علاقه خود را ( مطالبي در زمينه هاي ورزشي، موسيقي، سينما، تئاتر و ...) مي خوانيد، هيچ گونه مشکلي در تمرکز کردن نداريد. بنابراين مي بينيم که اراده هر فرد مي تواند چه تأثير بسزايي در تمرکز او داشته باشد .
قبل از اينکه روش هاي مهم تمرکز را بيان کنيم بايد ببينيم تمرکز يعني چه و واقعيت تمرکز حواس چيست؟ تمرکز حواس " استعداد ثابت نگاه داشتن توجه و دقت روي موضوع يا کاري است که به ميل و اراده انتخاب شده است و مانع از دقت و توجه روي موضوعات ديگر مي شود." به بيان ديگر، تمرکز يعني از ميان همه تصويرها و فکرهايي که ممکن است در مغز ما نشو و نما پيدا کند آنهايي را که به نفع موضوع انتخابي ماست دنبال کنيم و آنهايي را که نسبت به هدف ما بيگانه اند کنار بگذاريم .

اولين مرحله تمرکز:


در هر شرايطي نمي توان حس خود را متمرکز کرد. اگر مي خواهيد حواس خود را کاملا متمرکز کنيد بايد ابتدا خود را از دنياي خارج مجزا کرده و محيط مناسبي را براي مطالعه انتخاب کنيد؛ چنين محيطي بايد آرام، روشن، داراي گرماي طبيعي و ساکت باشد. چون هيچ چيز به اندازه سر و صداهاي مکرر و خسته کننده براي تمرکز حواس زيان بخش نيست.

انتخاب محيط مناسب براي تمرکز کامل به دو دليل اهميت دارد:

نخست اينکه اگر شرايط آرام و راحتي فراهم نباشد شما تمرکز لازم براي مطالعه مطالب را نخواهيد داشت. ديگر اينکه زماني که شما هر بار خود را در شرايط مادي يکساني براي مطالعه قرار مي دهيد، بازتابي شرطي از تمرکز را ايجاد مي کنيد.
چون ذهن انسان طوري طراحي شده است که هنگامي که بدن به طور دائم در شرايط مادي يکسان قرار مي گيرد، به خودي خود حالتي بيدار، دقيق و متمرکز به خود خواهد گرفت و به نوعي شرطي مي شود بنابراين تمرکز حواس بنابر عادت آسانتر مي شود.
و بالاخره اين نکته را هم خوب به خاطر داشته باشيد که " محيطي مساعد براي تمرکز حواس انتخاب کنيد و خود را به آن محيط عادت دهيد."

مرحله دوم تمرکز:

در محيطي که انتخاب کرده ايد، بايد پس از استقرار، علل و عواملي را که موجب تفريح فکر شما مي شود کنار بگذاريد؛ مثلاً جلوي پنجره اتاق قرار نگيريد، يکي به اين علت که نور از مقابل دريافت خواهد شد و ديگر اينکه شما از پنجره مناظر يا افرادي را مي بينيد که تمرکز شما را به هم مي ريزند، محل مطالعه بايد از صداي راديو و تلويزيون و رفت و آمد افراد مصون باشد. به طور کلي مي توان گفت همواره بايد دو اصل زير را بخوبي به خاطر بسپاريد تا به يک تمرکز مطلوب برسيد:

1- انتخاب محيطي مناسب
2- حذف علل مادي پريشاني حواس

مرحله سوم تمرکز:

آيا از نظر بدني در وضع مناسبي براي انجام يک کار فکري هستيد؟ اگر شما دچار خستگي مفرط شده ايد درصدد تمرکز حواس روي موضوع خاصي برنياييد، زيرا در اين شرايط اگر بخواهيد تمرکز کنيد بيشتر خود را خسته خواهيد کرد.

به کمک جدول زير وضع بدني و بهداشتي حافظه خود را علامت گذاري کنيد:

- تغذيه مناسب با فعاليت فکري بله ○ خير○
- اکسيژن دادن به شش ها به طور روزانه و هفتگي بله ○ خير○
- ساعت هاي خواب طبيعي ○ ناکافي○
- مصرف توتون يا سيگار خير ○ زياد○
- خستگي عمومي بله ○ خير○

اگر سه جواب يا بيشتر در ستون چپ داشته باشيد، نمي توانيد به آساني به تمرکز خود اميدوار باشيد و قبل از اينکه به دنبال تمرکز باشيد بايد اين علل را برطرف کنيد.

مرحله چهارم تمرکز:

حال مي خواهيم شرايط رواني لازم براي ايجاد تمرکز مفيد را مطرح کنيم. اگر شما دو ستون در نظر بگيريد و در سمت راست، موارد و موضوعاتي را که تمرکز روي آنها برايتان سخت نيست نوشته و در سمت چپ موضوعاتي را که تمرکز روي آنها برايتان مشکل است بنويسيد و روي اين موارد فکر کنيد، ثابت مي شود که تمرکز حواس درباره چيزهايي که به آنها علاقه مند هستيد آسان و درباره چيزهايي که آنها را دوست نداريد دشوار است. اين امر، خود بيانگر اين اصل است که عوامل عاطفي و احساسي نقش بسزايي در فرمان دادن يا ندادن به تمرکز دارد. در اينجا ممکن است بگوييد گاهي مجبور هستيد درباره موضوعات يا دروسي مطالعه کنيد که اصلا برايتان خوشايند نيست. در اين موارد بايد سعي کنيد اطلاع کافي از فايده مطالعه آن موضوعات به دست آوريد تا با حسن نيت پذيرفته شوند و دقيقا درباره انگيزه هايي که شما را وادار به انجام اين کوشش مي کند، بررسي کنيد؛ ديپلمي که مي خواهيد بگيريد؛ پژوهش هايي که مي خواهيد بخوبي انجام دهيد؛ موقعيت بسيار درخشاني که آرزو داريد به دست آوريد؛ يا اينکه دوست داريد مورد تحسين مقامات بالا واقع شويد و به طور خلاصه آنچه که مراد و هدف شما را تشکيل مي دهد و براي رسيدن به آن به مطالعه با تمرکز بالا مي پردازيد اين تصوير و هدف را بايد پيش از شروع به مطالعه بخوبي درک کنيد .

مرحله پنجم تمرکز:

گاهي پيش مي آيد که شما مي خواهيد حواس خود را بر روي خواندن مطلبي متمرکز کنيد. ولي با وجود کوشش فراوان، پس از خواندن هر جمله، دقت شما منحرف مي شود و پيشرفتي حاصل نمي کنيد و پنج، شش بار مجبوريد به عقب برگرديد و مطالعه مطالب را براي اينکه آنها را به يکديگر ارتباط دهيد، از سر بگيريد. اين امر ممکن است ناشي از علل گوناگوني که تا به حال آنها را تجزيه و تحليل کرده ايد باشد ولي ممکن است در نتيجه عامل ديگري نيز باشد، به اين معني که شما پايه شناختي کافي براي قرائت اين موضوع را نداريد. به عنوان مثال: اگر شما از " کودکي" بخواهيد يک کتاب فلسفي را بخواند و براي شما بازگو کند. او نمي تواند روي مطالب تمرکز کرده و آنچه را خوانده بازگو کند چون اطلاعات لازم فلسفي را دارا نمي باشد و به محض خواندن نخستين جمله توجه او به چيز ديگري معطوف مي شود .
اين اصل در مورد تمام افراد مصداق دارد. اگر ما به مطالعه موضوعي بپردازيم که نسبت به آن شناخت کافي نداريم، ذهن ما نمي تواند همه آنچه را که نوشته شده است بفهمد و آن مطالب از مغز فرار مي کند به اين جهت، هنگامي که در متمرکز کردن حواس خود بر روي قرائت موضوع نسبتا سختي، احساس دشواري مي کنيد، بايد اين سوال را از خود بپرسيد که " آيا من شناخت اساسي در مورد موضوع مورد مطالعه دارم يا خير؟" اگر جواب منفي باشد، بدون ترديد بايد با خواندن کتاب هاي مقدماتي به رفع اين نقيصه بپردازيد .
البته گاهي اوقات، ممکن است تمرکز نداشتن به دليل نوع جمله بندي يک کتاب باشد؛ يعني شما نسبت به آن مطلب، اطلاعات کافي داريد ولي نويسنده کتاب، واژه ها و جمله هاي ثقيل و پر استعاره به کار برده است. شما متوجه معاني آن کلمات نمي شويد که در اين حالت نيز دقت و توجه به شما به مخاطره مي افتد و بهتر است براي پي بردن به معاني کلمات به يک واژه نامه مراجعه کنيد .

مرحله ششم تمرکز:

چگونه مي توانيم مجذوب موضوعي که بايد بخوانيم شويم ؟

نخست سعي کنيد پيشرفت هايي را که شما از خواندن يک مطلب کرده ايد براي خودتان بازگو کنيد و از فايده مستقيمي که از مطالعه براي شما حاصل مي شود مطلع شويد؛ مثلا با خواندن کتابي مقدماتي در معرفي فلسفه، متوجه مي شويد که اين کتاب به شما کمک مي کند که بعدا فلان فيلسوف مشهور و آثار او را بهتر بشناسيد. سپس براي خود سوالاتي مطرح بسازيد: براي چه اين کتاب نوشته شده است؟ هدف مولف از نگارش آن چه بوده است؟ مولف آن کيست؟ خلاصه با تجسس در معني ژرف کتاب يا اثر نويسنده در امر خواندن علاقه بسيار زيادي پيدا خواهيد کرد و تمرکز حواس شما در مطالعه آن کتاب آسانتر خواهد شد.
در اين باره نبايد هرگز از خواندن پيشگفتار و فهرست مطالب غافل شويد. مولف در پيشگفتار يا ديباچه کتاب، معمولاً در ضمن چند صفحه سعي مي کند که به خواننده علت نوشتن کتاب خود و آن چه را که مي خواهد معرفي کرده يا توضيح دهد و يا ثابت کند، بفهماند. فهرست مطالب نيز به شما نگرشي کلي از کتاب مي دهد و آن را خلاصه مي کند. با خواندن و دوباره خواندن مقدمه، علاقه مندي شما به کتابي که مي خواهيد بخوانيد افزايش مي يابد. به اين دليل پيش از آنکه بخواهيد توجه خود را روي قرائت موضوعي که داراي دشواري اندکي است متمرکز سازيد، بايد قاعده ششم را مورد توجه قرار دهيد يعني :

کوشش کنيد که بر علاقه و توجه فوري خود نسبت به کتابي که مي خوانيد بيفزاييد.

اگر يکي از اين شش نکته کليدي را به عمد يا غير عمد در نظر نمي گيريد، درصدد تمرکز حواس بر نياييد. خلاصه اين شش نکته را دوباره يادآوري مي کنيم:

1- محيط مطالعه خود را انتخاب کنيد.
2- علل پراکندگي حواس را از ميان برداريد.
3- از نظر بدني سالم باشيد .
4- هدف خود را درک کنيد .
5- شناخت هاي اساسي را به دست آوريد .
6- علاقه فوري خود را افزايش دهيد.


اميد است با به کارگيري شش اصل مهم تمرکز، هرگز در خواندن مطالب درسي يا غير درسي دچار مشکل نشويد و مطالب را بخوبي به خاطر بسپاريد و در مواقع لزوم براحتي از آن مطالب بهره گيريد.:gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

arash250

عضو جدید
سلام دوستان خوبید؟
مرسی بابت مقاله هایی که گذاشتید
یه سوال(شایدم میشه گفت یه درخواست) داشتم البته امیدوارم اسپم نباشه!!
میشه درباره دلسردی ها و خستگی های دوران کنکور و افت مطالعه توضیح بدبد و براش راهکارهایی معرفی کنید
با تشکر
 

rezaei.sp

عضو جدید
سلام دوستان خوبید؟
مرسی بابت مقاله هایی که گذاشتید
یه سوال(شایدم میشه گفت یه درخواست) داشتم البته امیدوارم اسپم نباشه!!
میشه درباره دلسردی ها و خستگی های دوران کنکور و افت مطالعه توضیح بدبد و براش راهکارهایی معرفی کنید
با تشکر
با سلام.
عوامل زیر دلسردی و خستگی و افت میاره :
1- ایجاد وقفه و فاصله افتادن تو مطالعه
2- فشار زیاد و حجم بالای مطالعه روزانه
3- فکر کردن مداوم به نتیجه امتحان و روز امتحان و جلسه امتحان
4- نداشتن برنامه مداوم واسه مطالعه و امورات مربوط به درس
5- مطالعه بدون تمرکز و علاقه که گاهی میبینید کلی درس خوندید ولی نمیتونید تست حل کنید و یا هر چی خوندید فراموش شده !

کارهای زیر واسه بهتر شدن شرایط پیشنهاد میشن :
1- باید سعی کنید بطور مستمر مطالعه داشته باشید که حالت تند روی و کند روی تو شما از بین بره و پیشرفت یکنواخت بدست بیاد . در این صورت دیگه فکر مشغول درس میشه و دچار مشکلات دیگه نمیشید. کم مطالعه کنید ولی هر روز مطالعه کنید تا پیوسته باشه .
2- تفریح و کارای دیگه هم تو زندگی بزارید که خستگی از بین بره و انرژی زیاد بشه واسه فعالیت درسی.
3- به این نکته باید توجه کرد که موفقیت تنها از طریق استمرار بدست میاد و اگه جز این باشه حتما مشکلات بروز میکنن .
4- حداقل روزانه 3 یا 4 ساعت مطالعه رو باید داشته باشید .
5- هر 2 روز یک درس باید حتما مطالعه بشه که سرد نشید . بیشتر از این اگه فاصله بیفته تو اون درس سرد میشید و حس میکنید هرچی خوندید یادتون رفته .
6- توکل به خدا - نماز به وقت و دعا - واگذاری نتیجه به خدا . اینم موجب آرامش میشه . :smile:
 

ئدز

عضو جدید
با سلام.
عوامل زیر دلسردی و خستگی و افت میاره :
1- ایجاد وقفه و فاصله افتادن تو مطالعه
2- فشار زیاد و حجم بالای مطالعه روزانه
3- فکر کردن مداوم به نتیجه امتحان و روز امتحان و جلسه امتحان
4- نداشتن برنامه مداوم واسه مطالعه و امورات مربوط به درس
5- مطالعه بدون تمرکز و علاقه که گاهی میبینید کلی درس خوندید ولی نمیتونید تست حل کنید و یا هر چی خوندید فراموش شده !

کارهای زیر واسه بهتر شدن شرایط پیشنهاد میشن :
1- باید سعی کنید بطور مستمر مطالعه داشته باشید که حالت تند روی و کند روی تو شما از بین بره و پیشرفت یکنواخت بدست بیاد . در این صورت دیگه فکر مشغول درس میشه و دچار مشکلات دیگه نمیشید. کم مطالعه کنید ولی هر روز مطالعه کنید تا پیوسته باشه .
2- تفریح و کارای دیگه هم تو زندگی بزارید که خستگی از بین بره و انرژی زیاد بشه واسه فعالیت درسی.
3- به این نکته باید توجه کرد که موفقیت تنها از طریق استمرار بدست میاد و اگه جز این باشه حتما مشکلات بروز میکنن .
4- حداقل روزانه 3 یا 4 ساعت مطالعه رو باید داشته باشید .
5- هر 2 روز یک درس باید حتما مطالعه بشه که سرد نشید . بیشتر از این اگه فاصله بیفته تو اون درس سرد میشید و حس میکنید هرچی خوندید یادتون رفته .
6- توکل به خدا - نماز به وقت و دعا - واگذاری نتیجه به خدا . اینم موجب آرامش میشه . :smile:

سلام اول مرسییییییییییییییی برای کمکای عالیت و بعد....این که بیش از دو روز فاصله از خوندن یه درس اونو سرد میکنه من دقیقا اینو حس میکنم اما وقتی باید 8 درس و اگه بخوام شناور بدم 10 تا رو تو هفته بخونم و بعضی از درسها هم مهمتره و یا نیاز به وقت بیشتری داره این موضوع تکرار در 2 روز میسر نیست من طوری برنامه ریختم که درسای مهم هفته ای 4 بار و بقیه به ترتیب 3-2 بار باشن و چون مطالب درسا طولانی مربوط به هم هستن اونا رو بعضا تو روزای پشت سر هم گذاشتم اگه اشتباه لطفا راهنماییم کنید
 

rezaei.sp

عضو جدید
سلام اونا رو بعضا تو روزای پشت سر هم گذاشتم اگه اشتباه لطفا راهنماییم کنید

سلام و درود بر شما دانشجوی با هدف و سخت کوش .
اینی که گفتید راه خوبیه و خوب عمل کردید . ولی مراقب باشید که تو درس هایی که زیاد فاصله میزارید عقب نیفتید .

روش اصولی اینه که همه درسا هر روز خونده بشن . اما از اونجایی که تعداد درسها زیاده و این مشکل تو تمام داوطلب ها مشترک هست ، بهترین روشی که میتونه جبران کنه و بازدهی داشته باشه ، اینه که درسها یک روز در میان خونده بشن . یعنی همون که یک روز 4 تا درس و روز بعدی هم 4 تا درس . ( شنبه دوشنبه چهارشنبه : درسهای گروه اول - یکشنبه سه شنبه پنج شنبه : درسهای گروه دوم )

واسه شما باید یک روز 5 تا درس باشه و روز بعد 5 تا درس .
اما این براحتی امکان پذیر نیست . خودتون با توجه به شرایط خودتون اینو تغییر بدید و درسهایی که توش قوی هستید یا نمیخواهید درصد بالا بزنید رو هر سه روز یه بار بخونید . ولی کمتر از این مقدار سعی کنید نشه . در ضمن اگه تو درسی خیلی قوی هستید اونو بعنوان زنگ تفریح بزارید واسه بعد از درس های سخت که انرژی تونو تجدید کنه .
ولی اینکار که شما میخواهید بکنید خیلی کار سختیه و پر زحمته . خوندن 10 تا درس خیلی زمان میبره ( البته مشخص نکردید که تو کدوم فاز هستید و آیا قبلا درس رو تموم کردید یا در حال یادگیری و فاز 1 هستید ؟ ) در ضمن قدرت مغز و حافضه محدوده . اگه مرتب بخواهید از این درس به اون درس برید و مطالب مختلف مطالعه کنید ، مغز این کشش رو نداره و حتما خسته میشید و یا اینکه سر جلسه کم میارید . حساب شده کار کنید و مراقب باشید . در هر صورت امیدوارم که بتونید مدیریت کنید و موفق بشید .

عوامل زیر رو باید تو برنامه ریزی و مقدار مطالعه در نظر گرفت :

وقت آزاد شما واسه مطالعه
پایه درسی شما و سوابق تحصیلی
مقدار فیدبکی که از درس خوندن میگیرید ، یعنی پیشرفت روزانه شما
مقدار مهم بودن یک درس و اینکه با چه ضریبی در کنکور میاد ؟
علاقه و استعداد خاص شما تو درسی که قوی هستید ( مثلا بعضی ها تو ریاضی خیلی قوی هستن و بعضی ها تو زبان )
نوع آزمون و سنجشی که تو برنامتون دارید و نتایج بدست آمده از آزمون ها .

پیروز باشید.
 

samin_m

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
مهندسی معکوس تست های کنکور

در این مقاله ما قصد داریم با استفاده از اصول مهندسی معکوس و استفاده از ابزارهای قدرتمند آمار و احتمالات و بحث های روان‌شناسی نحوه‌ی کاهش تردید بین جواب‌های چهارگزینه‌ای به سه‌گزینه‌ای و در نهایت تک‌گزینه‌ای و کشف گزینه‌ی صحیح با درصد احتمال صحت بالا را برای شما تشریح کنیم. کارآیی خارق‌العاده‌ی این روش‌ها هنگامی آشکار‏ می‏شود که شما نتایج آن را روی کنکورهای برگزار شده‌ی دوره‌های قبل تست و ارزیابی کنید.
کشورهای ضعیف وقتی‏می‏خواهند تکنولوژی ساخت یک محصول پیشرفته را به دست آورند ، از مجموعه روش هایی استفاده‏می‏کنند که تحت نام دانش مهندسی معکوس، دسته بندی‏می‏شوند. مثلا اگر بخواهند دانش ساخت و تولید یک مدل تلویزیون دیجیتالی جدید را پیدا کنند ، ابتدا با حسابگری و دقت بی نظیر از تک تک اجزای تلویزیون اطلاعات برداری‏می‏کنند و به تدریج شروع به دمونتاژ یا باز کردن تک تک واحدها و نهایتا تک تک عناصر سازنده واحدها‏می‏کنند و از این مسیر و با کمک آزمایشات متعدد سعی‏می‏کنند مسیر طی شده توسط سازنده اصلی برای رسیدن به این محصول پیشرفته ( در مثال ما تلویزیون دیجیتالی) را کشف کنند.
در این مقاله ما قصد داریم با استفاده از اصول مهندسی معکوس و استفاده از ابزارهای قدرتمند آمار و احتمالات و بحث های روانشناسی نحوه کاهش تردید بین جوابهای چهار گزینه ای به سه گزینه ای و نهایتا تک گزینه ای و کشف گزینه صحیح با درصد احتمال صحت بالا را برای شما تشریح کنیم. کارآیی خارق العاده این روشها هنگامی آشکار‏می‏شود که شما نتایج آن را روی کنکورهای برگزار شده دوره های قبل تست و ارزیابی کنید. با کمی حوصله و پشتکار و دقت متوجه خواهید شد که دیگر نیم ساعت آخر جلسات آزمون کنکور سراسری برای شما نیم ساعت ناامیدی نیست ، بلکه نیم ساعتی است که‏می‏تواند سرنوشت قبولی شما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و جایگاه و رتبه علمی شما را تا حد خارق العاده ای جابجا کند. در زمانی که فقط با زدن دوعدد تست بیشتر، دانشگاه محل تحصیل و رشته و مقطع تحصیلی شما تعیین‏می‏شود ، بدیهی است که اگر روشی بتواند رسیدن به بیش از ده تست صحیح را تضمین کند، ارزشی هم سنگ طلا خواهد داشت. این درحالی است که هیچ کس حاضر نیست کارآیی و اثر بخشی این روشها را بپذیرد و براساس آنها اقدام به زدن گزینه ها نماید.
قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم لازم است نخست روی چند نکته اساسی با هم به توافق برسیم. تنها به این شرط است که ادامه مطالب زیر معنا دار‏می‏شود و‏می‏تواند منجر به نتیجه گردد.


نکته اساسی ۱:

ممنون از مطالبی ک در اختیار ما قرار میدید.

میشه خواهش کنم روش مهندسی معکوس رو هم برای آشنایی بیشتر قرار بدید؟
 

samin_m

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
اول تشکر میکنم از همه عزیزان بابت مطالب مفیدی ک قرار دادن

باتوجه ب روش مهندسی معکوس:

میخواستم نظر شما رو دررابطه با قبول ریسک 50-50 کردن وقتی ک شک بین دو گزینه وجود داره بپرسم!ب نظر شما این ریسک منطقی هست یا نه؟

با توجه ب اینکه رشته ما برق هست و پاسخ اکثر سوالات عددی هست و کمتر پیش میاد ک کار ب رد گزینه بکشه(شایددد 10-15 سوال در تمام دفترچه)،ب نظر شما ارزش ریسک داره ک وقتی بین دو گزینه شک داشتیم حتما یکی رو بزنیم یا نه؟
 

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
اول تشکر میکنم از همه عزیزان بابت مطالب مفیدی ک قرار دادن
باتوجه ب روش مهندسی معکوس:
میخواستم نظر شما رو دررابطه با قبول ریسک 50-50 کردن وقتی ک شک بین دو گزینه وجود داره بپرسم!ب نظر شما این ریسک منطقی هست یا نه؟
با توجه ب اینکه رشته ما برق هست و پاسخ اکثر سوالات عددی هست و کمتر پیش میاد ک کار ب رد گزینه بکشه(شایددد 10-15 سوال در تمام دفترچه)،ب نظر شما ارزش ریسک داره ک وقتی بین دو گزینه شک داشتیم حتما یکی رو بزنیم یا نه؟
من همیشه این کار رو انجام می‌دم، تا به حال ضرر نکردم. مخصوصاً توو تست‌های زبان که اکثراً دو گزینه پرت هست و همون اول کار حذف میشه.
ببینید اگه شما روی 4 تا سوال مطمئن هستید که جوابشون 50-50 هست (یعنی دو گزینه از هر 4 سوال رو حذف کردید)، اگه همه رو بزنید، بدترین حالت اینه که هر 4 تاش رو اشتباه می‌زنید که احتمالش 1/16 هست. ولی اگه 1 یا بیشتر از 1 سوال از این 4 سوال رو درست بزنید، منفی نمیارید (هر سوال صحیح 3 امتیاز و هر سوال اشتباه 1 منفی داره). یعنی به احتمال 15/16 شما ضرر نمیکنید.
اگه فقط 1 سوال رو 50-50 کنید، احتمال ضرر کردن 1/2 هست، برای 2 سوال 1/4، 3 سوال 1/8، 4 سوال 1/16، 5 سوال 3/16 و ...؛ برای 16 عدد سوال احتمال اینکه ضرر کنید 1 درصد هست! از هر 3 نمره‌ی سوال هم، 1 نمره به طور میانگین میگیرید.
 

samin_m

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
من همیشه این کار رو انجام می‌دم، تا به حال ضرر نکردم. مخصوصاً توو تست‌های زبان که اکثراً دو گزینه پرت هست و همون اول کار حذف میشه.
ببینید اگه شما روی 4 تا سوال مطمئن هستید که جوابشون 50-50 هست (یعنی دو گزینه از هر 4 سوال رو حذف کردید)، اگه همه رو بزنید، بدترین حالت اینه که هر 4 تاش رو اشتباه می‌زنید که احتمالش 1/16 هست. ولی اگه 1 یا بیشتر از 1 سوال از این 4 سوال رو درست بزنید، منفی نمیارید (هر سوال صحیح 3 امتیاز و هر سوال اشتباه 1 منفی داره). یعنی به احتمال 15/16 شما ضرر نمیکنید.
اگه فقط 1 سوال رو 50-50 کنید، احتمال ضرر کردن 1/2 هست، برای 2 سوال 1/4، 3 سوال 1/8، 4 سوال 1/16، 5 سوال 3/16 و ...؛ برای 16 عدد سوال احتمال اینکه ضرر کنید 1 درصد هست! از هر 3 نمره‌ی سوال هم، 1 نمره به طور میانگین میگیرید.

بقیه درس ها چطور؟

مثلا ریاضی؟
 

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
بقیه درس ها چطور؟
مثلا ریاضی؟
تفاوتی نداره که. فقط حتماً و حتماً باید اطمینان داشته باشید جواب یکی از دو گزینه‌ای که مونده هست.
---------

ضمناً در مورد این مهندسی معکوس و ... که پست‌های پیش گفته شده به شخصه هیچ اعتقادی ندارم. یه بار یکی چنین ادعایی می‌کرد، بعد دیدم میگه این گزینه از همه خیلی کمتره پس نمیتونه جواب باشه، این گزینه منفی هست و بقیه مثبت هستند پس نمیتونه جواب باشه و همینطور حرف‌های الکی دیگه. البته اصول و نکات تست‌زنی و حذف گزینه رو شدیداً قبول دارم و مخصوصاً توو کنکور کارشناسی ازش استفاده کردم ولی اینکه بدون داشتن معلومات بیایم از روی گزینه‌ها، پی به باطن طراح ببریم به نظرم مهمل هست.
 

neg@r _s@l@ri

اخراجی موقت
یه چند تا راهکار برای مدیریت زمان سر جلسه آزمون :
الف)روش ضربدر و منفی:
سوال ها سر جلسه آزمون ۳ نوع هستن.
الف) من جواب سوال یا راه حلش رو می دونم و برام آسونه.
ب)جواب سوال رو می دونم ولی سوال وقت گیره
ج)جواب سوال رو نمی دونم.
حالا سر جلسه آزمون با اینا چه طور برخورد کنیم؟
الف)حلش می کنم و ازش رد می شم.
ب)کنارش یه علامت *(ضربدر) می ذارم.
ج)کنارش یه علامت - (منفی) می ذارم.
این کار باعث میشه وقتمون رو به طور متناسب تقسیم کنیم و روی یه سوال هنگ نکنیم.چون هنگ کردن باعث میشه آخرش به یه درس نرسیم.
پس وقتی سر جلسه آزمون به سوال سختی رسیدیم زود ازش رد میشیم چون کامپیوتر به خاطر حل یه سوال سخت به جای ۳تا سوال ساده به ما امتیاز بیشتر که نمی ده!!!!!
خلاصه کلام این که سر جلسه آزمون زود تشخیص بدید سوال آسونه یا سخته یا اصلا بلدید یا نه وگیر ندید که من حتما می خوام 100 بزنم پس باید این رو هم حل کنم.100 پرست نباشید!!!!!

دفعه دوم که برمی گردیم سر سوال ها اول از تست های ضربدر دار شروع می کنیم و هر چه قدر که وقت اجازه داد حل می کنیم بعد می ریم سراغ منفی ها.

ب)روش س.م.آ
این روش تغییر یافته روش ضربدر و منفیه.فکر کنم برای افراد قوی تر بهتره.چون همه سوالا رو بلد هستن یا فکر می کنن بلد هستن!!
در این روش سوال ها سر جلسه آزمون 4 نوع هستن.

الف) سوال رو بلدم!! و اصلا هم وقت گیر نیست.
ب)سوال رو بلدم!!! وقت گیره ولی آسونه.
ج)سوال رو بلدم!!! وقت گیره و متوسطه.
د)سوال رو بلدم!!! وقت گیره و سخته.
حالا برخوردمون سر جلسه آزمون با این سوالا باید چه طور باشه؟
الف)تست رو حل می کنم میره پی کارش
ب)کنار تست می نویسم " آ "
ج)کنار تست می نویسم " م "
د)کنار تست می نویسم " س"

دفعه دوم که برگشتیم اول میریم سر " آ " که مطمئنیم حلش می کنیم.بعدش هم به ترتیب می ریم سراغ "م " و "س"
.
ج)زمان های نقصانی
در این روش میاییم و از وقت هر درس یکی دو دقیقه کم می کنیم.تا آخرس وقت برسه برای تست هایی که گذاشتیم برای دور دوم.یعنی مثلا وقتی یه درس 17 دقیقه وقت داره ما سر 15 دقیقه ولش می کنیم.این طوری آخر عمومی ها مثلا 10 دقیقه وقت اضافه میاریم که میتونیم برگردیم و تست های باقی مونده رو حل کنیم.
حالا سر جلسه آزمون اگه برای درسی نوشته "زمان پیشنهادی 13 دقیقه" شما اون رو تو 10 دقیقه حلش کنید و زمان رو روندش کنید تا بهتر بتونین کنترلش کنید.وقتی آخر یه درس نرسیدیم ولی وقتش تموم شده بقیه سوال ها رو ول کنید.

 

ئدز

عضو جدید
سلام من یه مشکل اساسی دارم.یه درسی مثل حرارت رو میخونم میفهمم تست میزنم خوب میشه اما تو مرحله ثبیت اطلاعات مشکل دارم اگه هم بخوام دوره کنم خیلی طولش میدم طوری که نمیرسم درس جدید بخونم چیکار کنم که تثبیت مطالب و یادگیری مطالب جدید توام بشه؟در ضمن من یه درسایی رو از ازمون جلوم مثل ریاضی -جرم -عمل-راکتور-...فقط مکانیک خیلییییییییییییییییی عقبم و البته هنوز زیاد تو درسا تست نزدم حالا با ازمون برم جلو یا درس جدید بخونم (می ترسم اگه با ازمون برم جلو خوندن درسای جدید نزدیک به کنکور بشه و استرس یادگیریمو کاهش بده)
 

neda mashreghi60

اخراجی موقت
راز موفقیت


ھمه ما، چه بدانیم و چه ندانیم ، دارای ھدف ھایی ھستیم.این ھدفھا، ھر چه باشند،بر زندگی ما تاثیر اساسی دارند.مع ذالك بعضی از
ھدفھا،ھیچ شور و ھیجانی درانسان ایجادنمی كند.رمزآزاد كردن نیروھای واقعی آن است كه ھدفھای ھیجان آوری برای خود قرار دھید كه حقیقتاٌنیروی خلاقه را در شما زنده كند و محرك شور و شوق باشد.
ھم اكنون آگاھانه ھدفھای خود راانتخاب كنید.
ھدفھایی را كه به نظرتان ارز ش تعقیب كردن دارند درنظرآورید.آنگاه یك ھدف را كه مھیج تر باشد بر گزینید.چیزی باشد كه بخاطرآن ، صبح ھا زودتراز خواب بر خیزید و شبھا دیرتر به بستر بروید.برای رسیدن به آن ھدف،ِ تاریخ معینی را درنظر بگیرید و در چند سطربنویسید كه چرا حتماٌبایدتا آن تاریخ به ھدف برسید. آیا این ھدف،آنقدربزرگ ھست كه برایتان شورآفرین باشد؟یا باعث شود كه از چھار چوب محدودیتھای خود فراتربروید؟یا ظرفیتھای نھفته خود را آشكار كنید؟
موضوع ساده است .بخشی از مغز مسئوول است تا كلیه اطلاعات را غربال كند و فقط آنچه را كه برای بقا و یا موفقیت ، ضروری است وارد ذھن نماید.بسیاری از چیزھا دراطرافتان وجود دارند كه به كارموفقیت وعملی شدن رویا ھای شما می آیند،اما متوجه وجود آنھا نمی شوید .زیرا ھدفھای خود رابه روشنی تعریف نكرده اید و به عبارت دیگربه مغز خودنیاموخته اید كه آن چیز ھا دارای اھمیت ھستند .
پس ازآنكه ھدف ھا یا امور مھم رابه ذھن خودیاد آور شدید، نوعی غربال ذھنی به نام (سیستم فعال كننده شبكه ذھنی)به كار می افتد . این بخش از ذھن مانندآھنربا عمل می كند و كلیه اطلاعات و فرصت ھایی را كه ممكن است موجب موفقیت سریع و رسیدن شما به ھدف شود جذب می نماید. بكارانداختن این كلید نیرومند عصبی ، می تواند ظرف چند روز یا چند ھفته ، شكل زندگی شما را واقعاٌ دگرگون كند.

راهنمای هدفگذاری:
۱–ازامروز به مدت چھار روز و ھر روزبه مدت ده دقیقه وقت خود را صرف ھدفگذاری كنید. (توجه :ھدفھای خود رادر دفترچه ایی یادداشت كنید)
۲ – در ھنگام انجام این تمرین مرتباٌ از خودبپرسید، (اگر مطمئن بودم كه به ھر خواسته ای خواھم رسید ودر ھیچ زمینه ای شكست نخواھم خورد، درآن صورت چه چیزی را می خواستم و چه می كردم ؟)
۳ –ھیچ خواھشی آنقدرھا بزرگ نیست .بھای ھیچ چیزی آنقدرھا گزاف نیست.ھمه چیزدر دستر س است...


آنچه سرنوشت ما راتعیین می کند شرایط ما نیست بلکه تصمیمات ماست...
شکست نتیجه خودداری از انجام عملی است...
پشتکار،ارزشمندترین عامل شكل دھنده كیفیت زندگی است و حتی ازاستعداد نیز مھم تر است. به ھرحال ھیچ كس تاكنون صرفاٌ به علت داشتن علاقه به ھدفی نرسیده است .انسان باید خود رامتعھد و پابند كند .آیا ممكن است كه دراثریك شكست موقتی،بینش وتوانائی ھای پیدا كنیم كه درآینده حتی به موفقیتھای بزرگتری دستیابیم؟ مسلم است.
ھمه افراد موفق ،آگاھانه یاناآگاھانه از فرمول مشابھی برای رسیدن به ھدف ھای خوداستفاده می كنند . شما ھم برای رسیدن به خواسته ھای خوداین چھار دستور ساده را بكاربندید:
فرمول موفقیت نھایی
۱ –ابتدا خواسته خود را مشخص كنید .(دقیق باشید!روشنی بیان نوعی قدرت است).
۲ – دست به عمل بزنید.(زیراداشتن آرزوكافی نیست).
۳ –ببینیدنحوه عملكرد شمابرای رسیدن به ھدف، مفید و موثراست یانه .(برای یك فرضیه بی ارزش ،نیرو خود رابیھوده ھدرندھید).
۴ – فرضیات و شیوه كار خود را آنقدر عو ض كنید تابه ھدف برسید.(قابلیت انعطاف،باعث می شود كه نظرات تازه ای پیدا كنید وبه نتایج تازه تری برسید.)

روح انسانی ، واقعاٌ تسخیر ناپذیراست.قدرت اراده و میل به پیروزی ، موفقیت، سامان دادن به زندگی و تسلط برآن، تنھا ھنگامی در شمابیدارمی شود كه بدانیدچه میخواھید و با ورداشته باشید كه ھیچ مشكل و مساله و مانعی نمی تواند جلو شما را بگیرد .وجود موانع ، تنھابه این معنی است كه باید عزم خود رابرای رسیدن به ھدفھای ارزشمند، جزم تر كنید.
 

aysan 00500

اخراجی موقت
روش های برتر مطالعه برای کنکور برنامه ریزی : برنامه ریزی صحیح یعنی استفاده از لحظه لحظه ی زندگی ! هیچ هدفی هر چند به ظاهر بزرگ و دست نیافتنی باشد وجود ندارد که با برنامه ریزی صحیح قابل حصول نباشد !
مهم ترین اصول برنامه ریزی که به نام هفت اصل طلایی معروف است عبارت اند از :
1)برنامه ریزی باید به حد کافی انعطاف پذیر باشد . یعنی در آن یکسری ساعات آزاد باشد که به دروس اختصاص داده نشود . تا در صورت پیشامد های غیر منتظره بتوان به جبران ساعات از دست رفته پرداخت و عقب ماندگی های بوجود آمده را در آن ساعات جبران کرد !
2)برنامه ریزی باید فردی وبر اساس خصوصیت های ویژه و نقاط قوت و ضعف هر فرد باشد . عین حال باید توجه داشت عمل برنامه ریزی انفرادی هنگامی که فرد با دوستانی همراه شود که عادات تحصیلی یکسان دارند یا هدف مشترکی را تعقیب میکنند ساده تر است !
3)در برنامه ریزی دروسی که پشت سر هم قرار میگیرند از نظر موضوع تفاوت بیشتری باید داشته باشند ! و دروس مشابه پشت سر هم خوانده نشود !
4)افزودن بر ساعات درسی و پیشرفت به صورت پله پله صورت گیرد نه به صورت حرکت موشکی یا سطح شیبدار !
6) عقب گرد گاهی اوقات اجتناب ناپذیر است و آن هنگامی است که به اندازه کافی روی پله پایینتر نمانده اید ! یادتان باشد عقب گرد یک اتفاق طبیعی است نه یک فاجعه !
7) در عمل به برنامه ریزی هر وقت احساس خستگی کردید بیاد این جمله بیفتید " نسیمی نیرو بخش از پی هر خستگی می وزد ! پس به پیش ! " هیچ کس آنقدر وقت ندارد که تنها از بهترین لحظات استفاده کند ! واقعیت این است که هسته مرکزی هر موفقیتی را نظم تشکیل میدهد !

تکنیک های مطالعه :
الف ) مرحله اول قبل از مطالعه: قبل از شروع دانستنی های زیر مفید است ":
1)دانستن هدف: هدف زیربنای هرعملی است و شما از انجام هرکاری حتما هدفی دارید . لذا برای مطالعه نیز باید هدف مشخصی داشته باشید ! اگر بدون هدف درس بخوانید موفقیت چندانی کسب نمیکنید !
2)اراده : عزم و اراده قوی داشته باشید و با تلاش و مطالعه به روش صحیح راههای خوشبختی را به سوی خود بگشایید !
3)اعتماد به نفس : شک و تردید را به خود راه ندهید و با اعتماد کامل به اینکه حتما در کنکور قبول میشوید درس بخوانید . هر چه اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید ضریب موفقیت شما بالاتر است !
4)برنامه ریزی :داشتن برنامه منظم و هدفدار یکی از عوامل موفقیت است . برنامه ریزی صحیح و این که چگونه از وقتتان حداکثر استفاده را کنین کمک زیادی به شما در هنگام مطالعه میکند . البته توجه داشته باشید که برنامه بدون کار کردن هیچ منفعتی ندارد .
5) نظم و ترتیب : نظم و برنامه اساس هر سازمانی است . لذا باید اتاق مطالعه شما کامملا عاری از هرگونه وسیله ی اضافی باشد . فقط کتابی را که میخواهید بعلاوه ی قلم و چند برگ سفید و اگر چیز دیگری نیاز داشتید مرتب رو میزتان بگذارید ! اتاق باید عاری از هرگونه پوستر و عکس و ... باشد . شما باید تمام وسایل مورد نیاز خود را فراهم کنین و از طرف دیگر کارها یی که مربوط به مطالعه نیست مثله : تلفن زدن ، روزنامه خواندن و ... را در زمان استراحت انجام دهید !
6)خونسردی : اضطراب و دلهره گامهای اوولیه شکست میباشد . پس هیچ کاه در هنگام مطالعه اضطراب به خود راه ندهید و با این دید که حتما در امتحان قبولید به مطالعه بپردازید !
7)علاقه : شرط اساسی یادگیری ! لذا سعی کنین با روحیه خوب و مشتاق درس بخوانید ! نه با بیزاری و از روی اجبار !
8)عدم اتلاف وقت : از لحظه لحظه زندگیتان برای پیشرفت و تکامل استفاده کنین !
9) اتاق مطالعه : باید آرام و ساکت باشین و تا حد امکان رفت و امد خانوادگی را به حداقل برسانید ! همچنین شلوغ و پر از لوازم نباشد . خود را به یک اتاق و یک میز مطالعه شرطی کنین تا مانع حوا پرتی شما و جلب توجه تان به اشیا نشود . تا حد امکان در اتاقی که میخوابید مطالعه نکنید ! چون باعث خواب آلودگی مشیود !
10)فاصله : فاصله چشم تا کتاب باید حدود 30-40 cm باشد !
11) عدم خستگی : وقتی خسته اید اصلا مطالعه نکنید بعد از استراحت مشتاقانه و سرحال شروع به مطالعه کنید !
12) زمان مطالعه : بلافاصله بعد خوردن غذا مطالعه نکنید ! چون با پر شدن معده دستگاه گردش خون ، خون را به معده می فرستد و خون کمتری به مغز میرسد ! و احساس خواب آلودگی به شخص دست میدهد !
13)نور اتاق : نور ، در مکتنی که میخواهید در انجا مطالعه کنین باید کافی و مناسب باشد !
14) تمرکز حواس: شرط اساسی یادگیری که قابل پرورش است ! هنگام مطالعه یک دفترچه داشته باشد ! و افکار مزاحم را یادداشت کنید !
15)تغذیه مناسب : مواد غذایی کلسیم دار ؛ فسفر دار، منیزیم دار ، ویتامین ها ی B –B12 باعث افزایش کارایی حافظه میشند ! که درشیر –جوانه گندم-فندوق- گردو – بادام – تخم مرغ و سبزیجات و ... موجود است !

مرحله ی مطالعه :
1) آموزش تند خوانی : وسایل مورد نیاز : مداد + کاغذ + ساعت !
کلمه خوانی یک علت مهم کند خوانی است !نظامهای یادگیری ، یادسپاری و یاد آوری انسان یک نظام عجیب است ! که تواناییهایش حد و مرزی ندارد ! فرد میتواند به جای خواندن 250 کلمه در دقیقه متعارف سرعت خواندنش را تا 24000 کلمه در دقیقه افزایش دهد !

2) یادداشت برداری: در حین خواندن نکات مهم و کلیدی را یادداشت کنید ! حدود 90% مطالب یک کتاب غیر ضروری است !

3) مرور : مرور صحیح را به هیچ عنوان فراموش نکنید ! ما خیلی وقتها مطالعه نمیکنیم که چیزی را یاد بگیریم ! بلکه بسیاری اوقات مطالعه میکنیم تا چیزهای را فراموش نکنیم ! به عبارت دیگر شاید مطالعه بیشتر و وقت گذاشتن برای مرور سریع مطالب باعث نشود که ما مطلب جذیدی را یاد بگیریم! اما لااقل این فایده را دارد که به ما می آموزد مطلب و گزینه ی نا درست کدام است ! و همین که شما بدانین کدام گزینه نادرست است میتواند کمک شایانی برای رساندن شما به گزینه درست باشد ( نفی گزینه ها )

چقدر بخوانیم :
1) درس آسان : 50-45 دقیقه درس بخوانید و 5 دقیقه استراحت!
2)درس سخت : 30-15 دقیقه درس ، 5 دقیقه استراحت !
البته این نوع درس خواندن برای همه ی زمان ها توصیه نمیشود !

به امید موفقیت همگی;)
 
بالا