تاپيك جامع مبلمان شهري ( عكس، مطلب، مقاله )

Amir M@hdi.A

کاربر فعال تالار مهندسی شهرسازی
کاربر ممتاز
طراحي مبلمان براي يك خيابان

طراحي مبلمان براي يك خيابان

«در يك خيابان شلوغ و مسير ي مستقيم ظرفها را مي توان با فاصله هاي30 متري از هم نصب كرد.اما در بيرون برخي مكانها مانند سينما،اغذيه فروشي وقنادي_ همانطور كه گفتيم_ مي توان اين فاصله را كاهش داد. بر عكس در خارج ساختمانهاي عمومي معيني با عنايت به بعضي نكات ايمني،تعداد زباله دانها را مي توان كاهش داد.»
تعداد زباله دان و حجم آن بايد با تعداد استفاده و حجم زباله سازي در منطقه مورد نظر هماهنگ باشد. چنانچه اين دقتها صورت نگيرد،زباله دان خيلي سريع به عنصري بي فايده تبديل مي شود.«حداقل گنجايي در مركز شهر بايد 50 ليتر باشد. در محيطهاي وسيع وپياده روهاي پرازدحام،ظروف پايه دار با گنجايي 50 تا 100 ليتر مناسب تر است».در مكانهايي كه خدمات رساني با مشكلاتي روبروست،بايد ديركرد زمان تخليه و بالطبع حجم بيشتر زباله را حساب كرده ودر نظر داشت.موقعيت زباله دان و دفعات تخليه،عواملي هستند كه گنجايي آنها را تعيين مي كنند.فرم،مواد ورنگ زباله دان حتي الامكان بايد با ساير مبلمان موجود هماهنگ باشد.اشكال مدور و هندسي ساده بويژه چهار گوش ارجحيت دارند.در طراحي زباله دان براي هر منطقه يا محلي رعايت اين نكات حائز اهميت است:دوام در برابر ونداليسم وفرسايش،موادومصالحي با حداقل تعمير ونگهداري،راحتي و سهولت تخليه و نظافت،ضد سرقت،ضد آتش،اختفاي محتويات(زباله ها)و نصب،سوار كردن و اتصال اجزا.مصالح اين كار بايد دوام واستحكام را با هم داشته باشند.استفاده از مواد زير در ساخت زباله دانها عموميت دارند:
●مواد مركب:از نوعي رزين دير گداز توليد مي شود كه سطحي بسيار صاف وصيقلي را به وجود مي آورد،به راحتي وبه به سادگي تميز مي شود ودر محيطهاي كنترل شده خاص مصرف دارد.
●فلزات ريختگي:اين مواد قابليت دستيابي به جزئيات دقيق را به خوبي دارند(مانند علائم، نوشته ها وآرايه هاي خاص هر ناحيه)و به دليل مقاومت بالا،افزايش ظرافتهاي طراحي در نزد آنهااز استحكمشان نمي كاهد.
●بتن:نياز به مراقبت زياد ندارد،اما ضخامت ماده به كار رفته حكايت از فرمهاي ساده هندسي دارد.همچنين بافت سنگدانه اي آن با دانه بندي نمايان،تأثيري سه بعدي و پايدارتر با عنايت به نكات اقتصادي از خود بر جاي مي گذارد.
● چوب: به شكل تيرك،بيشتر زماني استفاده مي شود كه سطل داخل از فلز باشد.اين ماده اصولاچهره نا آشنا،مزاحم وپرزق و برق در محيط ندارد ومي توان گفت با هر فضايي اعم از رسمي و غير رسمي هماهنگي دارد. سطل داخل را مي توان از ورق گالوانيزه، تورها وشبكه هاي مفتولي فلزي با روكش پلاستيك يا پلي اتيلن ساخت. هنگامي كه بنا باشد كه محتويات زباله دان ديده نشود بايد از در پوش استفاده كرد. استفاده از در پوش همچنين مي تواند باعث كاهش بوي نا مطبوع،دفع حشرات مزاحم، جلوگيري از پراكندگي زباله اي سبك بر اثر باد،پرندگان وحيوانات وممانعت از ورود آب باران بشود. درپوش را مي توان به شيوه هاي گوناگون مانند زنجيري يا لولايي(شبيه در صندوقهاي پست انگليسي) تعبيه كرد ودقت شود كه تمامي متعلقات باز شونده بايد سريع وآسان عمل كنند. نکته دیگر،در نظر گرفتن سوراخهای تخلیه در کف سطل برای شستشوهای دوره ای و خروج آب باران است.هر قدر وجود این سوراخها می تواند در شرایط یاد شده مفید باشد،در برخی حالات به دلیل خروج شیرابه از آن مکان ایجاد مشکل وجود دارد. از این رو چنین استنباط می شود که تعبیه سوراخهای تخلیه به موقعیت استقرار زباله دان و نوع زباله آن بستگی دارد.در موقعیتهایی که امنیت محیط از اهمیت ویژه برخوردار است،محتویات زباله دان باید قابل دیدن باشند.به عنوان مثال زباله دان پایه دار با دهانه ای باز می تواند مناسب باشد. برخی نیز معتقدند در محیطهای بسیار مهم از دید امنیتی نباید ظرف زباله نصب شود.راهبردهای متفاوتی به منظور کاهش اثر انفجاری ظروف در جریان بمب گذاریها وجود دارند که از هدف این پژوهش به دور است.
گلدان خیابانی
گلدان زمانی در شهر استفاده می شود که امکان کاشت مستقیم درخت درختچه در زمین نیست. گلدان محاسن زیادی برای نمایش گلها و گیاهان زینتی در منظر شهر دارد.همچنین از آن برای ایجاد مانع،احیای محیط،غنای بصری،تلطیف مکان،کاهش بصری ارتفاع دیوارها و برخی ساختمانهای بلند وخشک،القای فرمهای مینیاتوری معماری،متمایز ساختن مسیر پیاده از سواره و... استفاده می شود.
گلدان به سادگی جابجا و در صورت لزوم به راحتی با گلهای فصلی آراسته می شود. گلدانها،گلها را از خطرات زیادی به دور نگه می دارند و چنانچه صحیح طراحی شوند، تندیسهای گسترده شهر خواهند بود. نباید در جایی که امکان کاشت و رشد طبیعی گیاهان در زمین وجود دارد از گلدان استفاده کرد. به کار بردن این عناصر در شکل تک و دور افتاده در کنجی مهجور به دلیل نبودن ارتباط با محیط پیرامون به هیچ وجه توصیه نمی شود. در عوض،آرایش گروهی آنها اثر فوق العاده ای دارد و می تواند فضای دنج ودلنشینی نیز برای نشستن فراهم آورد.گلدانها باید بخش مکمل سیمای شهر باشند و در ارتباط با سایر مبلمان طراحی شوند. همچنین می توان از یکپارچه سازی آنها با وسایلی همچون نیمکت،روشنایی، زباله دان و... سود جست. گلدانهای سبدی را می توان در مکانهای مختلف به طور محدود از تیر و پایه چراغ آویخت و نیز از نگهداری دائم آنها اطمینان حاصل کرد. سبدها نمي توانند جلوه های همیشگی خیابان باشند بلکه باید قلابهایی به این منظور تهیه شود تا در مناسبتهای خاص وفصلی از آنها استفاده کرد. آبیاری سبدها باید به صورت کامل در نظر گرفته شود. برای آبیاری دستی یا خودکار باید دستور کار منظمی تهیه شود تا گیاهان همیشه شاداب وبا طراوت بمانند. گلدانهای مستقل وایستا قابلیت انعطاف دارند و می توان آنها را در اشکال مختلف آرایش داد و حتی برخی امکان چیدن روی یکدیگر را دارند. از آنجا که با چیدن آنها،عمق دیواره بیشتر می شود درختچه ونهال نیز می توان در آنها کاشت. «گلدانهایی با استفاده کوتاه مدت باید به راحتی قابل جابجایی باشند. حداکثر حجمی که دو مرد بتوانند آن را حمل کنند به طور تقریب 300*600*600 میلیمتر به علاوه 1/0 مترمکعب خاک درون آن با توجه به اشباع و تراکم خاک است». این نوع گلدانها اغلب برای پیاده رو سازی موقت،موانع ترافیکی یا هماهنگی با مغازه ها و کافه های خیابانی به کار می روند.ظرف گلدانهای بزرگ به دلیل تقلیل خطر «آبگیری خاک» ارجح است.این ظروف در درازمدت امکان رشد گیاهان متنوعی را فراهم می آورند که دلیل موجهی بر مثبت بودن آنها است.«در این گلدانها یک متر مکعب خاک گنجایی حداقل است و البته عمق نیز نباید کمتر از 350 تا 400 میلیمتر باشد». گلدانهای طولانی مدت،معمولا حجیم هستند و به هنگام تغییر موضع،نیاز به بالابر و لیفتراک دارند یا باید در محل ساخته وتعمیر شوند. می توان تمام یا قسمتی از این گلدانها را در زمین کاشت.
گلدانهایی که در محل ساخته می شوندو به انواع دائمی معروف اند،می توانند در ادامه کف سازی پیاده رو و سوراره رو با آجر،سنگ یا بتن تکمیل شوند.هر چند که در این شرایط بتن مسلّح به دلیل جلوگیری از گسترش ریشه های گیاه و ضررهای احتمالی توصیه می شود. حلقه های بتنی بدون کف برای حفاظت سرویسهای بهداشتی از ریشه درختان استفاده می شود،اگر چه محدود کننده ریشه ممکن است بیشتر مورد رضایت باشند؛ تنها کافی است آنها را میان ریشه و سرویسها قرار داد تا ریشه اجازه گسترش در سایر جهات را پیدا کند. حسن گلدانهای توکار در این است که هنگام برگ ریزان درختان می تواند برگهای پراکنده بر سطح سنگفرشها را در خود جای دهد. گلدانهای مستقل وایستا را می توان در فصول برگ ریزان با وسایل مکانیکی جابجا کرد تا کار نظافت راحت تر صورت پذیرد. برای نمایش تضاد در بافت شاخ و برگها،رنگ قوی وفرم تندیس وار گیاه،باید دقت خاصی در اتنخاب نوع گونه گیاهی مورد نظر مبذول شود. اگر گیاه نیاز به جابجایی دوره ای دارد باید سبدهای سیمی گالوانیزه نصب شود(در هر گلدان چهار تا شش گیاه) تا حمل ونقل به شکلی راحتتر چه دستی ویا خودکار انجام شود. مواد ومصالحی که در ساخت گلدانهای خیابانی استفاده می شود واز کاربرد بیشتری برخوردارند عبارت اند از:
●سنگ: طراحی با سنگ معمولا" جنبه سنتی داشته و ماده ای است سنگین وزن ومناسب برای گلدانهای دائمی خیابان. چون سنگ خاصیت تراوشی بسیار کمی دارد باید مسیر خروج فاضلابش خوب وکامل عمل کند.
●بتن: شاید بهترین ماده برای گلدانهای خیابانی بتن باشد؛ بافتی مناسب در شکل واندازه متناسب با طرح واثری طبیعی. در کار با بتن باید دقت کرد که افراط در سطوح بافتدار خشن می تواند پیکره وفرم کلی را تخریب نماید.
●سفال بدون لعاب: ماده ای سنّتی برای گلدانها،با اثر تراوشی بسیار زیاد که می تواند ماده مستعد تولید امراض در منافذ خود نیز باشد. این نوع گلدانها در طرحها و شکلهای مختلف بویژه مخروطی،استوانه ای، و کوزه ای دیده می شوند.
●چوب : در استفاده از چوب باید دقت کرد که گلدانهایی از این جنس حتما" نیاز به یک ظرف ضد رطوبت داخلی دارند«متداولترین چوبهای این کار ،ساج برمه ای، ایروکو، و بلوط است.»
●مواد مركب : اين نوع بيشتر شبيه بتن است و بيش از اينكه ماده اي طبيعي باشد،فراورده ای ترکیبی است.سهولت تهیه قالب برای این مواد وتهیه قالب برای این مواد و طیف گسترده ای از اشکال و فرایندهای تولید،حکایت از تنوع ساختاری و ظاهری آن دارد. سطوح نهایی این ماده صاف و صیقلی است و وقتی با سایر مواد مقایسه میشود از سبکی قابل توجهی برخوردار است.
وجود سنگریزه و سنگدانه های ریز در کف گلدان به آب اجازه جریان یافتن می دهد و ایجاد فاضلاب گلدانی به سادگی و با تعبیه سوراخی در کف آن امکان پذیر است. گلدانها در دوره ای به نسبت طولانی نباید به مراقبت و نگهداری نیاز داشته باشند و باید در مقابل وندالیسم (تخریب به وسیله شهروندان ناآگاه) نیز مقاوم باشند.این گلدانها باید آنقدر محکم باشند تا از جابجایی ها وتغییر مواضع مکانیکی، انواع خراشیدگی و تورفتگی (غرشدن) جان سالم به در برند. ماده انتخابی برای گلدان نباید هادی حرارت باشد چرا که این مسئله باعث تبخیر آب موجود در خاک یا دی هیدراته می شود. پوششهای سطحی گلدانهای خیابانی باید در برابر آلودگیهای محیطی،مقاوم باشند.و با اجزای معماری محیط بویژه در مناطق حفاظت شده طبیعی هماهنگ باشند. در طراحی ظرف گلها باید از لبه ها و گوشه های تیز دوری جست. زوایای حاده در شکل گلدان کاشت موفقی به همراه ندارد. اشکال گرد،در این محصولات جزء کاربردی ترین شکلهاست(اگرچه از دیدگاه معماری،این اشکال چندان مناسب نیستند وهماهنگی مطلوبی با بناهای معماری ساخت ندارند بویژه با وجود اشغال فضای بیشتر نسبت به یک گلدان خیابانی چهارگوش با همان گنجایی). شهرهای زیادی در دنیا هستند که با طرحهایی سازمان یافته و دقیق، از گیاهان مختلف در سطح خیابان و کوچه هایشان سود می جویند. یک برنامه منظم و مداوم آبیاری با سه تا چهار بار تعویض گلهای فصلی در بهار وپائیز، می تواند طراوت وسرزندگی به سیمای شهر ببخشد. غنای بصری و رنگ گلها و گیاهان، کیفیت تغییر فصول و دگرگونی در احوال را برجسته تر و گذران زندگی را دلپذیرتر می کند. شاید این نیز وسیله ای برای برقراری آرامش بیشتر و عمیقتر در جامعه انسانی باشد.
 

Amir M@hdi.A

کاربر فعال تالار مهندسی شهرسازی
کاربر ممتاز
مبلمان شهري

مبلمان شهري

سياري از ما در شهرها زندگي مي كنيم ، ولي هنگامي كه با كمي دقت به اطراف خود نگاه مي كنيم ، در مي يابيم شهرها تبديل به موزه هايي شده اند كه نازيبايي ها را به نمايش گذاشته اند. به هنگام طلوع آفتاب ، كوچه ها و خيابانها با دستان زحمت كش و پركار نيروهاي خدماتي شهرداري از آلودگي ها پاك مي شوند و در انتهاي روز ، تمامي سطح كوچه و خيابانها پر از زباله مي شود . كمتر كوچه و خياباني را مي توان يافت كه با گل و گياه و با نظمي در خور تحسين آراسته شده باشد ، به گونه اي كه با عبور از آن ، روح انسان تلطيف يابد. در نماي ساختمان ها خبري از بكارگيري فضاي سبز نيست و بسياري از مردم اطلاعاتي در خصوص زيبا سازي و طراحي فضاي سبز ندارند و خلاصه كلام آنكه خبري از خلاقيت انسان ها براي زيبا سازي شهر نيست .
حال اين سوال در ذهن ما شكل مي گيرد كه چرا كوچه ها و خيابان ها نازيبا هستند؟

شايد چندين علت وجود دارد:

1- روشي براي مشاركت دادن مردم در زيباسازي شهري طراحي نشده است .

2-مردم از آموزش هاي لازم براي يك زندگي شهروندي موفق برخوردار نشده اند

3-مردم هنوز به نقش زيبا سازي شهرها و تاثيرات رواني آن بر جسم و روان خود اطلاع ندارند.

4-مردم گاهي زيباسازي شهرها را با چراغاني كردن و مصرف بي رويه برق مترادف مي دانند.

5-فرصتي براي خلاقيت انسان ها براي زيباسازي شهرها در نظر گرفته نشده است .

هنگامي كه از يك مجتمع مسكوني و يا منزل شخصي خود خارج مي شويم و به داخل كوچه مي رويم در مي يابيم كه به محيطي قدم گذاشته ايم كه ديگر كسي در فكر زيبا نمودن آن نيست و شهرداري نيز از منابع انساني كافي براي حضور در تمامي اجزاي شهر برخوردار نيست و چه بسا براي حضور در تمامي قسمت هاي شهر ، نياز به لشكري بيكران از انسانهاست كه امكان تامين آن نيز امكان پذير نخواهد بود و تنها بايد روشي جديد براي مشاركت مردم در زيبا سازي كوچه ها خلق كرد.

يكي از پيشنهاداتي كه مي توان براي خلاقيت در زيباسازي و طراحي فضاي سبز كوچه ها مطرح نمود ، ايجاد مديريت كوچه ها و خيابان هاست .

امروزه ضروري است اهالي يك كوچه با انتخاب يك فرد شايسته ، رقابتي را با ديگر كوچه ها براي پديد آوردن مكاني زيبا آغاز نمايند و اگر قوانيني براي شكل گيري مديريت كوچه ها با مشاركت مردم تدوين شود ، مي تواند نتايج زير را در پي داشته باشد:

1- ايجاد اوقات فراغتي سالم براي مردم در كوچه ها براي زيبا سازي

2-پديدار شدن خلاقيت هاي جمعي براي زيبا سازي

3-شناخت مردم نسبت به يكديگر و شكل گيري فعاليت هاي جمعي در سطح يك كوچه

4-شناخته شدن افراد توانمند و متخصص در يك كوچه و بهره گيري از اين قابليت جهت تحول در زيبا سازي

5-رشد همبستگي در ميان مردم يك كوچه و گره خوردن سرنوشت افراد به يكديگر

6-ايجاد روح جمعي در محيط يك كوچه و ارتباط نزديكتر مردم به يكديگر و ياري رساندن به يكديگر در مواقع سخت

7- افزايش امنيت به علت حساس شدن مردم نسبت به سرنوشت يكديگر

8- افزايش دانش و مهارت مردم يك كوچه در اثر آموختن از يكديگر و انجام تجربيات جديد در زمينه زيبا سازي

9-تلاش مردم جهت جلوگيري از آلودگيها در شهر و آموزش كودكان در اثر اين مشاركت جمعي

10-شناسايي افراد نخبه در عرصه زيباسازي و بكارگيري از وجود آنان در تصميم گيريهاي كلان شهر

12-زيبايي شهر و علاقمندي جهت پياده روي در كوچه ها ها و لذت بردن از زيباييها و ايجاد مناظر بديع و نو در شهر به گونه اي كه شهر تبديل به يك موزه مي شود.

13-آرامش رواني به علت ايجاد محيط زيبا

14-فعال شدن كلاس هاي زيبا سازي در شهرها و ارتقاء فرهنگ زيباسازي و طراحي فضاي سبز شهري

15-برگزاري مسابقات شهري در خصوص انتخاب زيباترين كوچه هاي شهر به همراه جوايز ويژه براي ساكنين آنها و حمايت مالي از كوچه ها توسط شهرداري و تبديل آنها به مكان هايي براي بازديد توريست هاي خارجي

16-ايجاد تحول در شهرها و همه گيري آن در سطح كشور

17- تبديل كشور به يك جاذبه توريستي در سطح دنيا و تعامل با ديگر فرهنگ هاي جهان و تكامل فرهنگي كشور و زمينه سازي براي ايجاد رشد وتوسعه سريع تر

اهداف و وظایف
هدف از طراحی شهری و مبلمان آن ایجاد محیطی خلاق برای مردمی است که در آن زندگی می کنند. در فضای میان ساختمانها و بنا ها عناصر مکملی نیاز است تا زندگی شهری را سامان بخشد تجهیزاتی که
همچون اثاث یک خانه امکان زندگی را فضای محصور میان سنگ و آهن و بتن فراهم آورد.این اجزاجریان ، سکوت ،سکون ، تفریح و اضطراب را در شهر تنظیم میکند و به آن روح می بخشد. اثاثیه ،تجهیزات یا مبلمان شهری خیابانی یا فضای باز اصطلاحات رایج برای این تسهیلات و امکانات می باشند.این امکانات در انگلستان بیشتر به مبلمان خیابانی ودر آمریکابه مبلمان همگانی یامبلمان فضای بازمعروف می باشند هدف طراحی مبلمان وفضاهای شهری ایجادمحیطی خلاق برای مردمی است که درآن زندگی میکنند.مدیریت مبلمان شهری درراستای اهداف زیبا شناسی فرهنگسازی وهویت سازی مجموعه برنامه هایی را درجهت بیسازی والگوسازی تجهیزات شهری باید فراهم آورد تاباتوجه به پیشرفتهای روزافزون دانش و فن­آوری، پاسخگوی نیاز شهروندان در محیط زیست شهری باشد.
در این صورت فضاهای شهر حداکثر ارتباط را با مردم و زیستگاه پیرامونشان برقرار می­سازد و شهروندان ترجیح خواهند داد که بجای ساکن شدن در ساختمانها، اوقات خود را در محیط­های مختلف شهری به تعاملات اجتماعی فضای باز بگذرانند.
اهم وظایف سازمانی اداره ی زیبا سازی شهرداری عبارتند از :


1- تهیه و نصب تابلوهای راهنمای شهری .
2- تهیه ونصب تابلوهای خیابانها و کوچه ها و پلاک آبی منازل و اماکن تجاری سطح شهر.

3- ساماندهی و صدور مجوز نصب تابلوهای تبلیغاتی اماکن تجاري
سطح شهر.
4- ساماندهی تبلیغات و بیلبرده و دیوارنویسیها و جلوگیری از تبلیغات غیر مجاز و نامتعارف در نقاط مختلف شهر.
5- طراحی و ساخت انواع مبلمان شهری و پارکی مانند تندیسها و المان های نورانی ، انواع نیمکت و سطل زباله و غیره .

6- رنگ آمیزی جداول سطح شهر .
7- رنگ آمیزی کلیه لوازم بازی و مبلمان پارکی و شهری
.
8- رنگ آمیزی و تحریر تابلوهای راهنمای شهری .

9-رنگ آمیزی ساختمانها و اماکن شهرداری .
10- انجام جوشکاری و تعمیرات و نگهداری کلیه مبلمان پارکی و شهری و پلهای فلزی خیابانها .
11- تعمیر و نگهداری تأسیسات برقی و مکانیکی ساختمانها و اماکن شهرداری .
12- تعمیر و نگهداری تأسیسات برقی و مکانیکی کلیه پارکها و بلوارهای سطح شهر .
13- تعمیر و نگهداری تأسیسات برقی و مکانیکی چاههای عمیق و ایستگاههای پمپاز شهرداری.
14- تعمیر و نگهداری تأسیسات برقی و مکانیکی آبنماهای سطح شهر .
15- تعمیر و نگهداری تأسیسات برقی و مکانیکی زیرگذرهای سطح شهر.
16- انجام تزئینات لازم در اعیاد و مناسبتهای ملی و مذهبی در سطح شهر.
17- نظارت بر حسن انجام کار پیمانکاران مرتبط.
 

Amir M@hdi.A

کاربر فعال تالار مهندسی شهرسازی
کاربر ممتاز
مبلمان شهري يكپارچه

مبلمان شهري يكپارچه

٫ مقدمه و تعاریف کلی:
شهر یک اثر هنری بزرگ است که آفرینندگانی به وسعت خود و به تعداد جمعیتش دارد « هدف غایی یک شهر ایجاد محیطی خلاق و پرونده برای مردمی است که در آن زندگی می کنند» چنین محیطی با گوناگونی بسیار ،آزادی انتخاب به افراد می دهد و زمینه خلاقیت را فراهم می آورد، فضای شهر حداکثر ارتباط را با مردم و زیستگاه پیرامونشان برقرار می سازد و تنها یک وسیله برای در اختیار گذاردن تمام این ها دردست دارد: امکانات مناسب شهری .
در فضای میان ساختمانها و بناها ، عناصر مکملی نیاز است تا زندگی شهری را سامان بخشد ، تجهیزاتی که همچون اثاث یک خانه ، امکان زندگی را در فضای محصور میان سنگ و بتن و شیشه فراهم آورد. این اجزاء، جریان حرکت ، سکون ، تفریح و اضطراب را در شهر تنظیم می کنند و به آن روح می بخشند. اثاثه، تجهیزات یا مبلمان شهری ، خیابانی یا فضای باز اصطلاحات رایج این تسهیلات و امکانات هستند . این تسهیلات در انگلستان بیشتر به « مبلمان خیابانی » و در امریکا به « مبلمان همگانی » با «مبلمان فضای باز» معروف هستند. « اثاثه ، جمع اثاث به معنای وسایل و لوازم زندگی است . تجهیزات ، جمع تجهیز ، در مفهوم آراستن و بسیج کردن و بیشتر به وسایل و ساز و برگ نظامی اطلاق می شود. مبلمان واژه فرانسوی به معنای مجموعه اثاثه و دکوراسیون یک محل است .»
رایج ترین ترکیب فوق « مبلمان شهری » است که می تواند در بردارنده مفاهیم ضمنی نیز باشد . دامنه مفهومی و کاربردی این واژه بسیار گسترده است . مبلمان شهری به مجموعه وسیعی از وسایل ، اشیاء، دستگاهها ، نمادها ، خرده بناها ، فضاها و عناصری گفته می شود که چون در شهر و خیابان و در کل در فضای باز نصب شده اند و استفاده عمومی دارند، به این اصطلاح معروف شده اند.
امروزه مشکل اصلی تهران بزرگ در دو بعد حرکت شهری(سواره و پیاده) و مشکلات ادراک و رفتار در منظر شهری قابل بررسی است.
بنابراین وظیفه و مسئولیت خطیری برای برنامه‌ریزی،ساماندهی،آرام‌سازی و بهسازی فضا و تجهیزات شهری بر دوش مسئولین ، مدیران ، طراحان و هنرمندان ایرانی میباشد.
ساختار برنامه ای که میتواند شهر را از هر دو بعد منظر شهری و حرکت در شهر ساماندهی نماید به دو بخش اصلی تقسیم‌بندی میشود:
۱-طراحی محیطی و نمای شهری :
فضا سازی،محوطه سازی،کف سازی،پیاده‌راه‌سازی،نقاشی دیواری،مرمت،نورپردازی،پاکسازی جداره‌های شهری و نما سازی،احیاء بافتهای با ارزش تاریخی،فرهنگی،معماری و کاربردهای شهری،آرام‌سازی و…..
۲-مبلمان و تجهیزات شهری :
شامل کلیه ملزومات و اثاثیه شهری که در محیط شهر قرار میگیرند و بیش از یکصد عنوان تقسیم بندی میشود؛ از نرده و میله‌های راه بند و روشنایی گرفته تا ایستگاههای اتوبوس، سرویسهای بهداشتی، تابلوها، بیلبوردهای تبلیغاتی، سطل زباله و پلهای عابر پیاده.
تقسیم بندی عناصر مبلمان شهری بصورتهای مختلفی عنوان شده ولی در کل میتوان انرا در چهارگروه اصلی معرفی نمود :
الف- مبلمان خیابانی
ب- مبلمان پارکی
ج- مبلمان ترافیکی
د- سازه‌های اطلاع رسانی و تبلیغاتی
امروزه تجربه و کاربرد عناصر شهری نشان داده که استفاده از تجهیزات و مبلمان مناسب تا چد میتواند اثر مثبتی بر روی شهروندان و استفاده کنندگان از محیطهای شهری داشته باشد. بطور مثال طراحی نشیمن مناسب به مردم این امکان را میدهد که در فرصتهای لازم از نشستن و دیدن فضای شهری لذت برده و حتی ارتباط اجتماعی و کلامی با یکدیگر برقرار نمایند.
پژوهشهای شهری و زیست محیطی نشان میدهد که استفاده کنندگان و عموم مردم خواستار چند منظوره بودن تجهیزات شهری و زیباسازی هرچه بیشتر آن هستند بطوریکه بصورت یک سمبل یا نماد و حجم شهری در آمده و متناسب با طراحی زیبای اتومبیلها و محصولات مدرن به توقعات زیبایی شناسانه مردم و نیازهای دنیای امروز نیز جواب دهد . به همین دلیل در سراسر جهان مطالعات و مسابقات بسیاری در زمینه طراحی بهینه مبلمان شهری صورت میگیرد.
اهمیت توجه به هویت و فرهنگ
با رشد شهرها و حومه‏ها، گرایشی افراطی در یک شکل کردن چهره شهری به وجود آمده است، به گونه‏ای که اغلب تفاوت کمی در روحیه مبلمان نقاط مختلف شهر یا حتی گاهی میان چند کشور دیده میشود. حال آن که هنوز هم جذاب‏ترین و به یاد ماندنی‏ترین محله‏ها آنهایی هستند که با شکل و شمایل ویژه و مختص به خود در خاطره‏ها جای می‏گیرند و شاید از همین روست که در کوششهای جدید برای نوسازی و ساماندهی شهرها به این خصوصیات توجه بسیار میشود :
• از دیدگاه طراحان، انتخاب و طراحی مناسب مبلمان شهری، حفظ هویت مکان و نمود بیشتر آن را ممکن می‏سازد. این برخورد در احیای مناطق تاریخی و سنتی بسیار موثر است
• اگر دخالت در شهر به تزیینات سطحی محدود نشود ، باید میان بافت اجتماعی و فضای شهر توازنی ایجاد کرد.
• آنگاه که بافت اجتماعی مکانی تثبیت شده و در میان ساکنانش مفهوم شهر نشینی، ریشه‏ای عمیق دواند، میتوان به ساختارهایی مکمل در سیما و منظر آن پرداخت و شرایط را برای حفظ محیط و رفاه اهالی‏اش مهیا کرد.
• به اتکای همین بافت اجتماعی تثبیت شده و ریشه‏دار میتوان در مدت زمانی کافی و با روشی پویا، خیابانهای محله و شهر را به گونه‏ای مجهز کرد که بازتاب فرهنگ آن باشد.
در حقیقت , فراهم آوردن امکان بهره‏وری رفاهی و زیبایی شناختی از محیط زیست، به معنای ارج نهادن به زندگی و ارزشهای تمدن است .
یکی از دلایل مهم بی هویتی تهران، عدم توجه به تفاوتهای موجود بین فضاهای مختلف شهری، اکتفا نمودن به طرحهای یکنواخت و به اصطلاح استاندارد و پرداختن به ظرفیتهای مفهومی است بدون در نظر گرفتن ارزشهای زیباشناسی شهری و هنری , و بسنده نمودن به امکانات تولید وصنعت آنهم از نوع ابتدایی ترین آن.
ارزشهای عملکردی و زیباشناختی شهری، از طریق برخورد مجزا و مشخص با هر یک از فضاهای خرد و کلان ایجاد میشود.
پرداختن کلی به فضاهای شهری و همه چیز را با یک دید نگاه کردن بمعنای نفی تک تک ارزشها میباشد.
• شاید بنیادی‏ترین اقدامی که میتواند در کنار ساماندهی مبلمان شهری، بافت شهر را از نظر کیفی به وضعیت مطلوب نزدیک سازد، رعایت موارد زیر باشد :
تهیه الگوها،
ضوابط قابل انعطاف و سنجیده برای بهسازی و توسعه،
آینده نگری هوشمندانه .
ما باید آینده نگری کنیم و آینده نگری نیاز به کوشش سه گانه دارد :
پژوهشگری / سیاستگزاری / برنامه ریزی .
مبلمان شهری
قسمت دوم:
ابداع خانواده‏ای قابل توسعه از مبلمان شهری که اتصالات مشابه و پایه نگهدارنده مشترک داشته باشد، هدف سیستم‏های مبلمان یکپارچه است.
• ویژگیهای چنین سیستمی ضمن ایجاد هماهنگی در اجزای شهر موجب کاهش مصرف مواد، تقلیل هزینه‏های ساخت و کاهش ابعاد میشود.
• تعریف پایه یا ستونی واحد که مورد استفاده روشنایی و اسامی خیابان‏، علایم و زباله‏دان و غیره باشد میتواند از تکثیر جزئیات اضافی بسیاری در خیابان بکاهد. در حالی که هم اکنون هر سازمانی برای خود پایه‏ای تعبیه میکند و فقط از قسمت محدودی از آن بهره‏ می‏جوید ضمن آنکه اتصالات نگهدارنده خاص خود و دهها ماده و رنگ ناهمگون دیگر را نیز به آن اضافه می‏کند.
• یکپارچه سازی و اشتراک مداری در چنین مواردی نه تنها موجب هماهنگی بصری میشود بلکه به هویت منطقه‏ای و شهری هم کمک میکند.
• نکته ظریف در این میان وجه تمایز سیستم‏های یکپارچه با سیستم‏های چند منظوره است.
• در یک سیستم چند منظوره،‌محصول از ابتدا به این قصد طراحی میشود و احتمال دگرگونی در سیما و پیکره آن زیاد است.
• اما در مبلمان یکپارچه لزوماً چنین هدفی دنبال نمی‏شود. بلکه اجزاء و عناصر مورد نظر در صورت تطابق و حفظ پیوستگی ظاهری با عنصر ثابتی یکپارچه می‏شوند.
توجه به هویت مکان
با رشد شهرها و حومه‏ها، گرایشی افراطی در یک شکل کردن چهره شهری به وجود آمده است، به گونه‏ای که اغلب تفاوت کمی در روحیه مبلمان نقاط مختلف شهر یا حتی گاهی میان چند کشور دیده میشود. حال آن که هنوز هم جذاب‏ترین و به یاد ماندنی‏ترین محله‏ها آنهایی هستند که با شکل و شمایل ویژه و مختص به خود در خاطره‏ها جای می‏گیرند و شاید از همین روست که در کوششهای جدید برای نوسازی و ساماندهی شهرها به این خصوصیات توجه بسیار میشود.
• از دیدگاه طراحان، انتخاب و طراحی مناسب مبلمان شهری، حفظ هویت مکان و نمود بیشتر آن را ممکن می‏سازد. این برخورد در احیای مناطق تاریخی و سنتی بسیار موثر است
• اگر دخالت در شهر به تزیینات سطحی محدود نشود ، باید میان بافت اجتماعی و فضای شهر توازنی ایجاد کرد.
• آنگاه که بافت اجتماعی مکانی تثبیت شده و در میان ساکنانش مفهوم شهر نشینی، ریشه‏ای عمیق دواند، میتوان به ساختارهایی مکمل در سیما و منظر آن پرداخت و شرایط را برای حفظ محیط و رفاه اهالی‏اش مهیا کرد.
• به اتکای همین بافت اجتماعی تثبیت شده و ریشه‏دار میتوان در مدت زمانی کافی و با روشی پویا، خیابانهای محله و شهر را به گونه‏ای مجهز کرد که بازتاب فرهنگ آن باشد.
رنگ در محیط
گفتنی در مورد انتخاب رنگ مناسب برای مبلمان شهر، بسیار است. رنگ پیش از بافت، فرم و مواد مصرفی دریافت میشود و به همین دلیل اثرش بیشتر است. ولی در این میان آنچه که ضروری است، حرکت منسجم تمامی عناصر یک طرح به سوی هماهنگی با محیط است.
• رنگ باید جزئی از کل فرض شود، کلی که به سوی وحدت و یکانگی رو دارد.
• همچنین عامل دیگر، در گزینش رنگ، کاربرد محصول است. رنگ نباید برای دوره‏ای کوتاه و تنها به قصد جلب نظر رهگذاران به کار رود. به طور مثال ، ممکن است گزینش زباله‏دان‏هایی به رنگ زرد روشن در ابتدا حتی با محیط هم هماهنگ باشد و انتخاب جالب وجسورانه‏ای به نظر برسد، اما به طور یقین بعد از شش ماه که زباله‏دان بارها از آدامس‏های جویده، کاغذهای چسبناک شکلات و از این قبیل خوراکیها پر و خالی شد و لکه‏های مختلف رنگی گرد تا گرد آن را فرا گرفت، در آن انتخاب تجدید نظر میشود. در این باره برخی معتقدند که وجود رنگهای روشن بر پیکر مبلمان شهر در بسیاری موارد باعث تشخیص سریع آنها از محیط میشود و کیفیت و کمیت استفاده از آنها را افزایش میدهد. این تفکری است که بسیاری را به گمراهی کشانده است. شهروند وظیفه‏شناس و مسئوولی که تکلیف خود را دربرابر محیط زندگی خویش می‏داند، رنگ برایش تعیین کننده نیست. در عوض حتی با برجسته‏ترین رنگها و ترفندهای رنگارنگ نیز نمی‏توان از پرتاب زباله توسط آن که مقید به چیزی نیست در میان سبزه‏ها، خیابان و پیاده رو جلوگیری کرد. شاید یکی از راه‏های برخورد با این معضل، اجرای قوانین موثرتر و ترویج فرهنگ شهرنشینی باشد، به جای پیش افتاده‎‏ترین راه، یعنی تنوع رنگ محصول.
• در کنار رنگ عناصر، خود فضا نیز قابلیت‏های بالایی برای ترکیب‏های رنگی دارد.
• تشخیص یک رنگ در محیط به عواملی از جمله زمان دیدن، رنگ زمینه،‌رنگهای ثابت و منابع نور طبیعی و مصنوعی بستگی دارد.
• قرمز و نارنجی رنگهایی هستند که بیش از همه جلو می‏آیند و به اصطلاح پیش‏آمدگی دارند. پرتوهای ساطع شده از این رنگها بر تمرکز عدسی چشم تاثیر می‏گذارند و در شخص دوربینی ایجاد می‏کنند.
• رنگهای سبز و آبی، بر عکس چشم را نزدیک بین می‏کنند، چرا که این دو رنگ به عقب رفتن و عمیق شدن تمایل دارند. زرد و ارغوانی در این خصوص خنثی هستند، نه پیش می‏آیند و نه عقب می‏نشینند.
• به طور کلی رنگهای گرم (قرمز، صورتی، زرد و نارنجی) در نخستین سالهای زندگی انسان برای وی بسیار مهم هستند. در حالی که در دوران بلوغ، آبی، قرمز و سبز غالب هستند.
• برای چیدمان‏هایی جسورانه و پویا، محیط‏های روشن، بهترین هستند و رنگهای اصلی و غنی در چنین فضاهای درخشانی، بیشتر رایجند.
• برای محل‏هایی که کارهای فیزیکی و فکری در آن جا انجام میشود، رنگهای عمیق و ملایم، انتخاب‏های بهینه هستند. از تونالیته بیشتر باید در مناطق معتدل استفاده کرد. در مناطق استوایی، این تدبیر توفیقی به دنبال نخواهد داشت.
• سفید خیره کننده است وبه سادگی کثیف میشود. رنگ بسیار سفید برای سطوح نباید به کاررود.
• خاکستری با هر رنگی هماهنگی دارد. رنگهایی با رنگمایه کم برای محیط‏های فعال و پر جنب و جوش مناسب ترند. رنگهای قوی‏تر به منظور تاکید و بر انگیختن به کار میروند.
• میان ۱۶ تا ۳۵ سالگی، رنگها دربهترین و دقیق‏ترین وضع خود درک میشوند. خردسالان و سالخوردگان مهارت کمتری در تفکیک و تشخیص رنگها دارند و برای سنین بالای ۵۵، سرعت تفکیک رنگها رو به وخامت می‏گذارد.
• چنانکه در جامعه مورد نظر طراح،‌حدود سنی استفاده کنندگان در دست است، نکات یاد شده باید در نظر گرفته شوند.
• توجه به شرایط اقلیمی منطقه مورد نظر برای طراحی و درک رنگهای غالب ، در گزینش رنگ بسیار موثر است . برخی از مبلمان شهری مانند کیوسک تلفن و صندوق پست از استانداردهایی برای رنگ پیروی می‏کنند که رعایت آنها الزامی است.
بر این اساس اگر طراح قصد دارد محصول را از محیط پیرامونش جدا سازد یا در آن ادغام کند، می‏تواند از برخی پیشنهادهای این قسمت استفاده کند. در نهایت بهترین شیوه‏ای که طراحان را از سنگینی گزینش رنگ مبلمان اندکی رها می‏سازد، ارائه چند نمونه رنگ است تا با عنایت به محیط استفاده، هماهنگ ترین آنها برگزیده شود.
عملکرد رنگ در طراحی مبلمان شهری
با وجود اینکه در بخش تئوری رنگ تحقیقات زیادی انجام شده اما به جنبه‏های کاربردی آن در طراحی تجهیزات شهری، توجه چندانی نشده است. در اینجا ما به عملکردهای اصلی رنگ در طراحی اشاره می‏کنیم.
۱-عملکرد ساختاری رنگ
۲-عملکرد ارگونومیکی رنگ
۱-عملکرد ساختاری رنگ
عملکرد ساختاری رنگ، آن دسته از توانائیهای رنگ است که به شناخت محصول کمک میکند. بر طبق این تعریف رنگ ابزاری است قابل کنترل و پیش بینی، که ساختمان یک محصول را تحت تاثیر قرار میدهد.
بعضی‏ها عملکرد ساختاری رنگ را توانایی بیان فرم و تفکیک سطوح تعریف کرده‏اند و این در حالی است که تعریف دیگری هم بدین شرح ارائه شده است: عملکرد ساختاری رنگ، توانائی تاکید بر ساختار سه بعدی اشیاء یا توانایی تصحیح تناسب ناموزون از طریق تغییر فرم و جابجایی کانون توجه در محصول است.
احساسهای بصری را که میتوان از طریق عملکرد ساختاری رنگ بدست آورد عبارتند از :
الف: کانون توجه :
با ترکیب بندی رنگ ها به گونه‏ای که رنگ مورد نظر، خود را از زمینه‏‎ای که در آن قرار دارد جدا سازد، میتوان توجه افراد را به سمت آن محصول هدایت کرد. این مهم با استفاده از رنگ‏ها قوی و روشن (زنده) که با محیط اطراف خود کنتراست ایجاد میکنند تحقق می‏یابد. اگر زمینه نیز دارای رنگ‏های روشن و قوی باشد باید چاره دیگری جست. در این مورد استفاده از نوارهای رنگی فلورسنت یا حتی ایجاد کنتراست سیاه و سفید توصیه میشود. همواره باید بخاطر داشت که کلید کانون توجه ایجاد کنتراست است.
ب : تفریق و تجمع:
با بکارگیری مناسب رنگ‏ها، میتوان قطعات مجزای یک محصول را به گونه‏ای رنگ‏آمیزی کرد که از نظر بصری محصول فرمی واحد را القاء کند. یا برعکس قطعات بیش از آنچه که هستند، مجزا از یکدیگر به نظر برسند. این موارد در القای مفاهیم «سادگی» و «پیچیدگی» محصول تاثیر بسزایی دارد یکی از مفیدترین روشهایی که برای تفرق سطوح (القای تعدد قطعات و در نتیجه پیچیدگی محصول) و همچنین تجمع سطوح (القای یکپارچگی قطعات و در نتیجه سادگی محصول) کاربرد دارد، به ترتیب، قوت بخشیدن و ضعیف کردن خط مرزی بین دو سطح رنگی است با قوت بخشیدن به حد فاصل بین دو سطح به تفریق سطوح (پیچیدگی محصول) و یا ضعیف کردن حدفاصل بین دو سطح، به تجمع (سادگی محصول) میرسیم.
ج: تناسب و تعیین وضع:
تناسب بصری یک محصول را میتوان با تجزیه بصری محصول به سطوح رنگی تغییر داد. در مورد تعیین چگونگی قرارگیری محصول نیز همین اصل صادق است. یعنی میتوان با یک سطح رنگی، حس عودی یا افقی بودن محصول را القاء کرد. با طرحهای رنگی میتوان از نظر بصری، فرم را تغییر داد. این مورد در تکنیکهای استتار کاربرد فراوان دارد.
۲-عملکرد ارگونومیکی رنگ:
عملکردها ارگونومیکی رنگ با ملاکهایی همچون دستیابی به ایمنی، شرایط دید خوب دوام و بقای ظاهر محصول و توجه به ماهیت کالا مورد ارزیابی قرار می‏گیرد. به نظر میرسدکه عملکرد ساختاری رنگ، عملکرد ارگونومیکی آن را نیز شامل میشود اما واقعیت این است که تاثیرات ساختاری رنگ برای دستیابی به اهداف ارگونومیکی مورد استفاده قرار می‏گیرد.
عملکرد ارگونومیکی رنگ در مطالعات بسیاری مورد تحقیق قرار گرفته است همچنین رنگ بعنوان یک ابزار کاهش کنتراست روشنی بین یک منبع نوری و محیط اطراف آن، مورد مطالعه قرار گرفته است از رنگ میتوان بعنوان یک ابزار کنترل و توزیع یکنواخت نور در یک اتاق بهره جست. جنبه‏های مطرح در عملکرد ارگونومیکی رنگ عبارتند از :
الف: ایمنی:
ایمنی را میتوان انتخاب صحیح رنگ، به منظور افزایش قابلیت دیده شدن اجزایی که پنانسیل خطر دارند، فراهم کرد . با قرار دادن اجزای متحرک و خطرناک در کانون توجه (بوسیله رنگ‏‎های روشن و زنده) این امر تحقق پیدا میکند، به گونه‏ای که همواره این قطعات با محیط اطراف خود کنتراست ایجاد کنند.
ب –قابلیت دیده شدن:
در کارهای ظریف که شناسایی و تشخیص دقیقی را می‏طلبد، کنتراست روشنایی در سطح کار باید به حداکثر میزان خود برسد و در محیط اطراف سطح کار به حداقل این میزان مثلاً در مورد مطالعه یک کتاب روی میز، لازم است که در سطح کتاب، بیشترین کنتراست را داشته باشیم اما این کنتراست بین صفحات کتاب و سطح میز باید به حداقل برسد. به همین دلیل میزها باید دارای سطح نسبتاً روشنی باشند. در شرایطی که تجهیزات دقیق، به اپراتور نیاز دارند، قابلیت دیده شدن کنترل‏ها را میتوان با کدبندی استاندارد شده رنگی افزایش داد. کدهای رنگی استاندارد در تمیز دادن و تشخیص عملکردهای متفاوت یک مجموعه نقش بسیار موثری دارند و راهنمای مفیدی در سوار و پیاده کردن قطعات یک مجموعه محسبوب میشوند.
ج-دوام و بقای ظاهر محصول:
اکثر کالاها در معرض عوامل آلوده کننده بسیار قرار دادند و این در حالی است که شرایط جوی (آب و هوایی) نیز در ظاهر آن بی تاثیر نیستند. ظاهر محصول در اثر تماس با این آلوده کننده‏ها نظیر روغن، گریس و مواد ساینده، کثیف و خراب میشود. چنانچه نتوان از آلوده شدن کالاها بوسیله این عوامل جلوگیری کرد، سه استراتژی در انتخاب رنگ این کالاها وجود دارد که با گزینش صحیح میتوان تا حد زیادی تاثیرات این عوامل آلوده کننده را کاهش داد.
این سه روش عبارتند از :
• رنگی انتخاب کنیم که با رنگ عوامل آلوده کننده سازگار باشد. در اینجا هدف این است که ظاهر کالا، مستعمل به نظر نرسد.
• رنگی را انتخاب کنیم که حتی اگر با عوامل آلوده کثیف شد، ظاهر آن همچنان مورد پذیرش باشد در اینجا میتوان از رنگ‏های خاکستری و سبز تیره استفاده کرد.
• رنگی را انتخاب کنیم که با کوچکترین آلودگی، ظاهری ناخوشایند پیدا کند تا استفاده کننده را وادار سازد که آن را تمیز کند یا مراقبت بیشتری در نگهداری کالای خود اعمال نماید.
به یاد داشته باشید که تنها شرایط تعمیر و نگهداری کالا در تعیین رنگ محصول دخیل نیستند بلکه عواملی مانند آسیبهای احتمالی حین حمل و نقل، جابجاییها، یا زمانی که کالا در انتظار فروش است. تماماً از جمله عواملی هستند که در گزینش رنگ کالا باید مورد توجه قرارگیرند.
د-هویت و شناسایی :
گروهی از رنگها تنها با بعضی از محصولات همراه هستند یا به عبارت واضح‏تر بعضی از رنگها بصورت استاندارد شده مختص کالاها و محصولات خاصی هستند. بنابر دلایل تجاری این امر برای شناسایی سریع و هویت بخشیدن به این دسته از کالاها الزامی است بعنوان مثال بعنوان از رنگ کیوسکهای تلفن یاد کرد.
هـ- سازگاری:
رنگ یک محصول باید با محیط فراگیرنده آن سازگار باشد در پاره‏ای از موارد، این امر بدان مفهوم است که محصول در محیط اطراف خود حل شود و جزئی از بافت فضای اطراف خود به حساب آید. بعنوان مثال میتوانیم از ایستگاههای فرعی برق یاد کنیم و در پاره‏ای دیگر، منظور این است که محصول به طور کامل و مشخص، از محیط اطرافش قابل تفکیک باشد باید توجه کرد که تمایل عومی در رنگ‏آمیزی محصولات بسیار مرغوب به سمت رنگ‏های روشن و در تاسیسات تولیدی مدرن به سمت تنوع رنگ است چه در بعد معماری و چه در بعد تجهیزات فنی.
برای انتخاب رنگ محصول، کم و کیف محلی که محصول درآنجا مورد استفاده قرار می‏گیرد (از نظر رنگ، درجه حرارات، نورپردازی و شرایط آب و هوایی) نیز مطرح است. رنگ‏های روشن که با ارزش رنگی بالا در سیستم رنگی ما نسل تعریف میشوند نور و گرما را منعکس می‏کنند، در حالی که رنگ‏های تیره عامل جذب اینها هستند. بعنوان یک نکته راهنما باید یادآور شد که از انعکاس شدید نور روی سطوح محصولات اجتناب شود چرا که این انعکاس موجب بر هم زدن راحتی و راندمان کاری اپراتور دستگاه میشود.
و- تعمیر و نگهداری
بسیاری از جنبه‏های مطرح کاربرد رنگ و تاثیر آن در تعمیر و نگهداری، همان جنبه‏هایی هستند که در عملکرد روزانه تجهیزات، با آنها مواجه می‏شویم با استفاده از کدبندی رنگ، میتوان عملکرد خاصی برای قطعات تعریف کرد یا اینکه نحوه باز و بسته کردن یک محصول را کنترل کرد در بکارگیری رنگ باید همواره به خاطر داشت که بخشی از افراد و جامعه کسانی هستند که دارای سطوح متفاوتی کور رنگی میباشند و اکثر افراد این گروه را مردان تشکیل میدهند بنابر این در طراحی کدهای رنگی علاوه بر وجه تمایز در رنگ باید در الگو و فرم آنها نیز تفاوتهایی را قایل شد. در مورد قطعات حساس و مهم علاوه بر اینها طراحی قطعه نیز باید به گونه‏ای باشد که امکان اشتباه بسته شدن یا اشتباه عمل کردن آنها وجود نداشته باشد.
تئوری طراحی محصول که تئوری رنگ را نیز در بر دارد شدیداً تحت تاثیر عملکرد گرایی یا فونکسیونالیسم قرارگرفته است جمله معروف «فرم تابع عملکرد است» منصوب به سولیوان معمار است این نظریه برای عینیت بخشیدن به این مفهوم آمده است که شایستگی یک محصول از نظر زیبایی، بوسیله میزان تناسب ساختاری و عملکردی آن تعیین میگردد در نتیجه چنانچه محصولی بخوبی نظم داده شده باشد،‌زیباتر نیز خواهد بود. بنابر این نظریه نظریه عملکرد گراها برای محصولات مهندسی جذابیت خاصی دارد چرا که در این محصولات عمدتاً راندمان تنها چیزی است که مورد انتظار است اما باید دانست که آیا راندمان زیبایی همانند راندمان عملکردی لزوماً جزیی از عملکرد کل محصول است؟ این ایده که نیازهای زیبایی شناختی تنها از طریق توجه به الزمات یوتیلتیاریانی (یعنی اصالت سودمندی محصولات) ارضا میشوند، همانقدر غیر واقعی است که بگوییم نیاز به مفید بودن محصول با توجه به الزامات زیبایی شناختی آن ارضا خواهد شد.
خلق زیبایی اجتناب ناپذیر است و طراحی تنها بر اساس ملاکهای غیر زیبایی شناختی به مفهوم در غیاب زیبایی طراحی کردن است و این یک واقعیت غیر قابل انکار میباشد. برای درک رنگ، تمیز دو مفهوم از یکدیگر ضرورت دارد: یکی «ماهیت درونی رنگ» و دیگر «مطلوب بودن» و اینکه مطلوب بودن رنگ نتیجه ماهیت درونی آن است. بعنوان مثال شاید اگر محصولی، مردانه و سنگین به نظر برسد، بیشتر از اینکه زنانه و سبک جلوه کند، مورد پسند قرار گیرد. ماهیت درونی رنگ به دو گروه احساسی و ارزشی تقسیم میشود. تاثیرات احساسی رنگ عبارتند از «گرم-سرد» ، «سخت-نرم» ، «سنگین-سبک» ، «قوی و ضیف»،‌و تاثیرات ارزشی رنگ عبارتند از گران-ارزان، ظریف-زمخت، مردان-زنانه، مدپذیر-بدون مد.
تجربه ثابت کرده است که ماهیت درونی احساسی رنگ محسوس‏تر و ملموس‏تر از ماهیت درونی ارزشی آن میباشد و مردم توافق نظر بیشتری روی آن دارند. بعنوان مثال میتوان به رنگ‏های قرمز، نارنجی و زرد اشاره کرد که گرمتر از رنگ‏های سبز و آبی به نظر میرسند و مردم با ملیتهای گوناگون نظرهای مشابهی نسبت به آن دارند.
بعنوان مثال این رنگ‏ها در نظر انگلیسی‏ها و امریکایی‏ها همانگونه هستند که در نظر سوئدهای ژاپنی همچنین رنگ‏هایی با ارزش رنگی بالا در سیستم مانسل رنگ‏های روشن در وزن سبکتر، بزرگتر از رنگ‏هایی با ارزش رنگی پایین در سیستم ما نسل رنگ‏های تیره به نظر میرسند.
پاره‏ایی از ماهیتهای درونی رنگ نیز، مورد پذیرش همگان است، مثل ارتباط بین رنگ‏های و مفاهیمی چون، مردانگی، زنانگی و … به عنوان مثال ارتباط رنگ قرمز با تهاجم و مردانگی که در مقابل رنگ صورتی و ارتباط آن با نرمی و زنانگی قرار می‏گیرد . آبی با آرامش، نارنجی و زرد با شادی و گرمی، سبز با رشد و شکوفایی، سفید با خلوص و پاکی و … شناخته میشود. در انتخاب رنگ ارتباطی باریک و ظریف است و از فرهنگی به فرهنگ دیگر تغییر می‏کند در مورد مفاهیم درونی رنگ، بویژه بخش مفاهیم احساسی آن، افراد تاثیرات جزئی‏تری را نیز استخراج می‏کنند. تاثیراتی که در بیان شکل، بافت و هویت شیی موثر است بنابر این میتوان از این ویژگی مهم رنگ در ارائه هویتی خاص به محصول سودجست و به عبارت دیگر یک محصول را میتوان با استفاده از رنگ، از نظر احساسی بصری، گرمتر در حرارت، سبکتر در وزن و حتی کوچکتر در ابعاد جلوه دارد. با این وجود دستیابی به این اهداف بسیار مشکل است متاسفانه تحقیقات کمی در باره ماهیت‏های درونی رنگ صورت پذیرفته است.
در شرایطی که اطلاعات دقیقی در باره ماهیت درونی رنگ وجود ندارد. طراحان مجبورند به برداشتهای شخصی خویش اعتماد کنند، مگر اینکه در سیاستهای طراحی محصول، زمان و بودجه‏ای برای تحقیق این ماهیتها در باره آن محصول خاص، در نظر گرفته شده باشد. در هر صورت اگر به عنوان یک طراح مجبور هستید بر اساس برداشتهای شخصی، رنگی را برای محصول انتخاب کنید، حتماً قضاوتهای خود را با محک نظریات دیگران بسنجید و ایده آل این سنجش آن است که به توسط خریداران بالقون کالا صورت پذیرد.
توانایی دید قابلیت‏ها و مقررات رنگ
توانای دید رنگها
رنگهای اپک به راحتی در فواصل دور در یک زمینه سفید دیده می‏شوند:
۱-زرد بیشترین درخشانی و بینائی را برای بزرگترین مسافتها داراست.
۲-نارنجی و قرمز-نارنجی بیشترین دقت (توجه) را داراست.
۳-آبی نشانه تیرگی و ابهام است.
تعداد کمی از نورهای رنگی پر رنگ نزدیک آستانه دید، آسانتر از دیگران شناخته میشوند:
۱-قرمز، سبز و تعدادی از نورهای آبی آسانترین شناخت را دارا هستند.
۲-سپس نور سفید آسانترین شناخت را داراست.
۳-نورهای زرد و نارنجی کمترین شناخت را دارا هستند.
تعداددی از نورهای رنگی از فاصله دور مشکل تشخیص داده میشوند:
۱-نورهای آبی و سبز در فواصل دور، از یکدیگر غیر قابل تشخیص هستند.
۲-نورهای زرد و نارنجی در فواصل دور، از همدیگر غیر قابل تشخیص هستند.
مبلمان شهری
قسمت پایانی
ایستگاه اطلاع رسانی مکانیزه شهری :
موضوع: باجه‏ای که در نقاط مخلتف شهر نصب شده و توسط تجهیزات و اپراتور مربوطه وظیفه راهنمایی و اطلاع رسانی به شهروندان و مسافرین را بر عهده دارد.
بخش عمده‏ای از ترافیک تهران طبق مطالعات انجام شده به دلیل ناآشنایی شهروندان نسبت به چگونگی رسیدن به مقصدهای مورد نظر است که امیدواریم با راه اندازی کیوسکهای اطلاع رسانی این مشکل حل شود.
بسیاری از همشهریان به علت گستردگی شهر ، نشناختن مسیرهای جایگزین، ناآشنایی با محل استقرار ادارات دولتی، مراکز خرید و خدمات رسانی موجب ترافیک سرگردان و دامن زدن به این معضل می‏شوند.
هدف از اجرای پروژه کیوسک اطلاع رسانی مکانیزه این است که با ارایه اطلاعات دقیق توسط شبکه اینترنت و امکان برقراری تماس مستقیم تلفن یا مراجعه حضوری اشخاص ویژه مسافرینی که وارد تهران می‏شوند از میزان سفرهای غیرضروری و ترافیک سرگردان کاسته و از این طریق نه تنها حجم ترافیک شهر را کاهش دهد بلکه موجب صرفه جویی در وقت شهروندان نیز گردد. یکی دیگر از اهداف این طرح دستیابی به استانداردهای روز مدیریت شهری است که در کلان شهرهای پیشرفته شاهد تحقق آن هستیم.
مشکلات: (وضعیت موجود)
• در حال حاضر عملاً نمونه کارآمد و مناسبی وجود ندارد، در دو مرحله ایستگاه اطلاع رسانی مکانیزه توسط شهرداری در پارکهای لاله و دانشجو استفاده شد که بدلیل موفق نبودن طرح، ایستگاه‏های فوق جمع‏آوری و یا تغییر کاربردی داده شدند.
• شمار اندک ایستگاهها نسبت به مساحت و رشد جمعیت تهران
• مکانیابی نادرست، بدون در نظر گیری با گلوگاههای تراکم جمعیت
• نقاط راهبردی پرجمعیت (تفریگاهها، نقاط تجاری، اداری، درمانی)
• مبادی ورودی کلانشهر تهران (بزرگراه‏های ورودی، ترمینالهای مسافربری، فرودگاه، ایستگاه راه آهن، پارک سوارها، ایستگاههای مترو …..)
• ساختار پیکره نمونه ‏های موجود با مضمون (خدمات تعریف شده) هیچ تناسبی ندارند (از جهت عملکرد، زیباشناختی و روانشناختی، و تاثیرات آن در ناخودآگاه مخاطب)
• شمایل و مشخصات ظاهری کیوسکها و دکه‏های موجود، احتمال و اطمینان دسترسی به اطلاعات را پیشاپیش در ذهن مراجعه کننده به حداقل میرساند.
• طراحی نادرست که اساسی ترین نیاز اطلاع رسانی را نادیده گرفته است (کاربری راحت برای استفاده کنندگان)
• عدم برخورداری مجموع از خدمات ارتباطی (تلفن، فکس، اینترنت)
اهداف طرح:
• دستیابی سریع و صحیح به اطلاعات برای شهروندان/گردشگران/توریست‏ها
• دسترسی به اطلاعات بدون واسطه.
• کاهش آن بخش از تردد و ترافیک (غیر ضروری و کاذب) که ناشی از اطلاعات نادرست یا سر در گمی است.
• کمک به گردشگران و توریست‏ها (بطور کلی جمعیت ورودی ناآشنا) در مبادی ورودی نا آشنا) در مبادی ورودی شهر/گلوگاههای حساس و راهبردی تراکم جمعیت، تفریگاهها/نقاط تجاری
• ایجاد و ارتقای سطح کیفی اطلاع رسانی شهری و نزدیک نمودن آن به معیارهای جهانی.
• هماهنگی با دیگر اجزاء مجموعه مبلمان شهری
• ایجاد امکانات مجموع اطلاع رسانی و رفع کلیه نیازهای اطلاع رسانی مراجعه کنندگان و در نهایت افزایش میزان امنیت روانی در جامعه
• توجه به تاثیر زیبایی شناختی آن در محیط شهری.
• صورت مسئله موضوع پروژه:
• دستیابی به مولفه‏ها و شاخصهایی که طراح بر پایه آنها به ایده‏پردازی و در نهایت به طراحی فضایی جهت اطلاع رسانی به شهروندان با دارا بودن ویژگیهایی مورد نیاز بپردازد.
• بررسی نیازها:
• نیاز شهروندان/گردشگران /توریست‏ها:
• دستیابی آسان /با واسطه/مطمئن به اطلاعات جهت راهیابی به مسیرهای مورد نیاز در محیط شهری. (بعد کیفی)
• برخورداری ایستگاه از مجموع اطلاعات مورد نیاز و ضروری شهروندان و گردشگران (بعد کمی)
• ارائه اطلاعات به دو زبان فارسی و انگلیسی و احتمالاً زبان خارجی دوم (فرانسه یا آلمانی)
• توجه به سازگاری مجموعه محیط زیست از تمامی جنبه‏ها
• توجه به تاثیر زیبایی شناختی آن در محیط شهر
• مکان یابی صحیح در ایجاد و نصب ایستگاهها در مکانهای راهبردی و متراکم جمعیت
• به روز بودن اطلاعات و خدمات همگام با تغییرات جامع شهری.
نیاز سازمان‏های متولی (شهرداری/زیباسازی)
• ایجاد امنیت روانی برای شهروندان /گردشگران/توریست‏ها و میهمانان خارجی.
• کاهش آن بخش از تردد و ترافیک غیرضروری و کاذب که ناشی از نبود اطلاعات یا اطلاعات نادرست است.
• ارتقای سطح ساماندهی شهری از بعد اطلاع رسانی شهری، زیباسازی محیط
 

asma90

عضو جدید
ممنون جالب بود یاد امتحان انسان طبیعتم افتادم استادم یه صندلی طراحی کرده بود پرسیده بود چندتا عملکرد داره هنوزم که هنوزه من متوجه نشدم چندتا عملکرد داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا نتونستم تصور کنم این چه جور صندلیه:D
 

Amir M@hdi.A

کاربر فعال تالار مهندسی شهرسازی
کاربر ممتاز
مبلمان شهری

مبلمان شهری

به نام خدا

((مبلمان شهری))

.مقدمه
در میان ساختمانها و بناها ، وسایلی نیاز است تا زندگی شهری را بهبود بخشد . وسایلی که همچون اثاث یک خانه ، امکان زندگی را درفضای میان رنگ وبتی و شیشه فراهم آورد . مبلمان شهری به مجموعه عناصری گفته می شود که در شهر و خیابان و در کل فضای باز نصب شده اند و استفاده عمومی دارند . بنا براین به دلیل ارتباط تک تک شهروندان با مبلمان ، آن ها وظیفه و مسوولیت خطیری در حفظ و نگه داری آن تجهیزات دارند ؛ مانند نرده ها ، میله های راه بند و روشنایی پایه چراغ ، سر پناه ایستگاه اتوبوس ، تابلوهای تبلیغاتی ،سطل زباله ، پت های عابر پیاده ، آبخوری ، پایه پرچم ، ساعت ، پلهای عرضی روی جوی آب و ....
. نیمکت

در مجهز سازی فضای های سبز و باز شهری ابتدایی ترین روش برای احساس آرامش و راحتی در پارک ها استفاده از نیمکت است . طرز قرار گرفتن این نیمکتها باید به شکلی باشد که دسترسی به آنها آسان و راحت بوده یعنی در سراسر پارک و به تعداد زیاد موجود باشد . صندلی ها باید در روبروی مناظر زیبا اما در جایی که در مسیر رفت و آمد افراد قرار نگیرند، واقع شود. نیمکت ها ی مراکز عمومی شهر نیز میتواند برای آسایش و راحتی شهروندان در کنار مراکز ویژه مانند ایستگاه ها ، کیوسکها ، باجه های تلفن ، ظروف زباله و شیرهای آب قرار بگیرند .
مهمترین محل قرار گرفتن نیمکتها در سطح شهر ، مراکزی است که رفت وآمد مردم در آنجا زیاد است . به ویژه مکانهایی که برای استراحت و تفریح مردم است. فضای باز زیبا و مناسب عمومی به شهروندان این مکان را میدهد تا در کنار یکدیگر از طبیعت اطاف لذت ببرند . با داشتن مکان مناسبی برای نشستن احساس رضایت آنها چندین برابر شود . افراد مختلف انواع متفاوتی از نیمکت های پارک یا فضاهای سبز را می پسندند که این سلایق متفاوت چگونگی طراحی نیمکتهای پارک را تعیین میکند و به آن تغییراتی می دهد. برای نمونه جوانان بیشتر روی بالای نیمکت یعنی تکیه گاه آن می نشینند تا روی خود نیمکت و این مورد باید در طراحی نیمکتهای پارک یا فضاهای باز شهری مورد توجه قرار گیرد . همچنین نیمکتهایی را که به این مراکز اختصاص میدهند ، باید از استحکام بیشتری در ناحیه پایه ها برخوردار باشد . یا به عنوان نمونه برای افراد مسن نیمکتهایی که دارای پشتی یا تکیه گاهاست ، راحتتر از نوع بدون پشت آن است.
در حالی که برای سایر افراد صندلی های بدون پشت به آنها این امکان را میدهد تا در دو طرف نیمکت بنشینند . در پارک یا فضاهای سبز شهری که امکان استفاده اقشار مختلف وجود دارد باید تمام امکانات رفاهی در نظر گرفته شود . صندلی ها و نیمکتها باید به گونه ای برای این مکان ها ساخته شوند که در مورد استفاده بیشتری برای همگان دارند. در همین راستا و برای پیشگیری از تخریب مبلمان عمومی شهر باید به این نکته توجه داشت که تخریب بیشتر شامل چه چیزهایی می شود ، چه زمانی این خرابکاریها شکل میگیرد و توسط چه کسانی ، سپس برنامه های پیشگیری را به کار بست.
.فرسودگی بر قامت مبلمان شهری
اصول به کار رفته در طراحی وسایل بازی در پارکهای کشور همچنان مبتنی بر مکانیزمهای ساده یی است که سلیقههای کودکان امروز را راضی نمی کند. کودکان از سر ناچاری است که وسایل فرسوده در پارکها را تحمل می کنند . آنها نمی دانند مسوولان و برنامه ریزان شهری دیرگاهی است آنها ا از یاد برده اند . زمین های بازی کودکان سالهاست به فضایی بسته ، دلگیر با وسایل فرسوده تبدیل شده است و دراین میان مسوولان به بهانه محدودیت اعتبارات ، در این بخش مهم از حوزه فرهنگ شهر را نادیده می گیرند تا فرسودگی همچنان بر قامت مبلمان شهری این بخش از شهرها چیره شود. کارشناسان شهری معتقدند ، ساخت وسایل بازی در پارک ها برای کودکان چون دیگر مبلمان شهری موجود در تهران و دیگر شهرها دور از تخصا بوده و تنها به صورت الگو برداری سطحی از نمونه های غربی صورت میگیرد و خلاقیتی به منظور بومی کردن آنها صورت نمی گیرد . از دیگر سوبه اعتقاد روانشناسان کودک ، این وسایل در پرورش خلاقیت کودک نقشی ندارند وپاسخگوی نیازو استعداد کودکان نسل امروز نیستند.
.معیارهای رنگ آمیزی مبلمان شهری
تقسیمات منطقه ای ، عناصر مختلف شهری ، معماری و بافت منطقه ای ، از معیارهای رنگ آمیزی مبلمان شهری محسوب می شوند . در تقسیمات منطقه ای ، عناصری مانند ویژگی های منطقه به لحاظ اقلیمی و آب وهوایی، ویژگی های فرهنگی ، مبلمان ، علائم هدایتی ، کیوسکها ، جدولها ، نرده ها و پلهای عابر، مورد توجه قرار می گیرند . همچنین نوع رنگ بر پایه پژوهشهای رنگ از منظر روانشناسی شهری ، پژوهشهای روانکاوانه هر منطقه و طبقه بندی نیازهای رنگی بر اساس فرهنگ هر منطقه ، رنگ فضای سبز و رنگ بندی گل آرایی ، هارمونی رنگهای طبیعی فضای سبز با رنگ حصارها و عناصر جنبی موجود در فضا ومعماری ، پژوهشهای تکنولوژیک و شیمیایی رنگ و مصالح ماندگار و سازگار با شرایط اقلیمی آن ، تعیین می شود . همچنین کارشناسان به لحاظ شرایط اقلیمی ، فصلهای تابستان و بهار ا برای این کار پیشنهاد می کنند . تهران از جمله شهرهایی است که به لحاظ بصری و منظر عمومی ، دارای اغتشاشات و بی نظمی های فراوانی است و با کمی دقت می توان وجود این بی نظمی ها را در تمام نقاط و سیمای شهر احساس کرد. کارشناسان ، وجود رنگ مناسب در یک محیط شلوغ با مبلمان فرسوده و بی روح مانند تهران برای ایجاد نشاط و آرامش در شهروندان ضروری میدانند و همچنین این عنصر را عاملی برای کمتر به نظر رسیدن این خرابی ها و فرسودگی ها به شمار می آورند .منابع و مآخذ مورد استفاده


سایت مهندسی شهرسازی _همشهری آنلاین. سایت مهندسی شهرسازی _کانون زنان ایران



vayaha:gol:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

هدیه.

مدیر تالار مهندسی شهرسازی
مدیر تالار
سلام دوست عزیز من مطلب میخوام در مورد مبلمان شهری

یکم مطالب تخصصی تر می خوام این مطالبی که گذاشتینو دارم مطالب جدید می خوام

لطفا مطلب مورد نیازتون رو تو قسمت درخواست ها اعلام کنین تا زود تر به نتیجه برسید.
ممنون
 

A.R.A.M.Del

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیمکت های پاییزی

نیمکت های پاییزی






 

پیوست ها

  • nissenrustic-studio1.jpg
    nissenrustic-studio1.jpg
    42.1 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • nissenrustic-insitu2.jpg
    nissenrustic-insitu2.jpg
    42.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شهر ،گرافیک محیطی و مبلمان شهری

شهر ،گرافیک محیطی و مبلمان شهری

شهر ،گرافیک محیطی و مبلمان شهری قسمت اول : مبلمان شهری

مقدمه :
طراحی شهری ، شهرسازی ، مبلمان شهری ، گرافیک محیطی ، منظر شهری ، فضاهای شهری و . . . اصطلاحاتی هستند که بتدریج وارد مباحث مدیریت شهری شده و بدنبال خود مجموعه ای از تخصص ها نظیر معماران ، طراحان صنعتی ، گرافیستها ، نقاشان ، طراحان فضای سبز و ....را وارد این عرصه نموده اند که هریک ادعای خاص خود را داشته و عدم شناخت کافی مدیران شهری ، ملقمه ای از دخالتهای غیر کارشناسی در حوزه های مختلف را بوجود آورده است . اما تعریف جدید هریک از این مفاهیم چیست و هر حوزه با بدست چه کسی باید سپرد ؟ .حوزه تخصصی و محدودیت هر یک چیست و اهمیت آن کدام است ؟ بر اساس عنوان همایش ، این مقاله سعی دارد تا تعاریف مبلمان و گرافیک محیطی را مشخص و نقش واقعی هریک رادر وجوه گوناگون شهر بیان نماید .

مبلمان شهری :
مبلمان شهری یا اسباب و اثاثیه شهری ( urban furniture – urban elements ) مجموعه ای از وسایل و تجهیزاتی است که در محیط های شهری نصب شده و به نیازهای شهروندان در برخورد با شهر پاسخ می دهند . این نیازها بسیار متفاوت و متنوع هستند . نیاز به نشستن ، ایستادن ، قدم زدن ، خواندن ، برقراری ارتباط ، خوردن و آشامیدن و... ریشه حضور مبلمان شهری در جوامع انسانی به قدمت تاریخ است و هیچگاه نمی توان نقطه آغاز مشخصی برای آن یافت . نیاز ساکنان شهر با گسترش شهرها ، گسترش یافته و تغییر کرده است و عناصر شهری نیز بالطبع آن شکل گرفته ، گسترش یافته و تغییر کرده است . مساجد ما در طول تاریخ شاهد حضور عناصر ابتدائی نظیر نشیمنگاه ، وضوخانه ، آبخوری ، ساعت آفتابی ، حوض و ... و شهرهای ما از دیرباز شاهد اجزائی نظیرآب نماها، پایه های روشنائی ، سکوها ، راه بندها ، گل جای ها و ... بوده است که بتدریج و بخصوص در دوران صفویه ، برخی از آنان به آثار هنری گرانبهائی تبدیل شده اند .این عناصر اگرچه در ابتدا بسیار محدود بوده اما با پیدایش اختراعات و پیشرفت علم ، تکنولوژی و بدنبال آن پیدایش نیازهای جدید ، گسترش یافته و پیچیده شده اند .اسباب واثاثیه شهری از یکسو ریشه در شهر و فضاهای شهری دارند و از سوی دیگر پاسخگوی شهروندان و نیازهایشان هستند . همانقدر که باید به لحاظ فرمی با فضاهای شهری تطابق داشته باشند،باید با انسان ها نیز تطبیق یابند چرا که اصولا این عناصر مهمترین عناصر کاربردی شهر ها هستند . امروزه با تغییر تعاریف شهر و تغییر اصول نگرشی به فضاهای شهری بخصوص از میانه قرن بیستم به بعد ، مبلمان شهری تنها به نیازهای فیزیکی شهروندان پاسخ نمی دهند بلکه در طول این زمان طولانی چنان در اجزاء شهری تنیده شده اند که پا را فراتر گذاشته و در گیر فرهنگ ، خاطره و نیازهای روانی شهروندان شده اند . در شهرهای اصولی و هماهنگ عناصر اثاثیه شهری یکی از اصلی ترین ابزارهای ارتباط شهر و شهروند هستند. نیمکت تنها تخته ای برای نشستن، سطل زباله تنها مخزنی برای انداختن پاکت آب میوه و چراغ ها ابزاری تنها برای روشنائی نیستند. امروزه مبلمان شهری اصلی ترین مفصل ارتباطی شهروند با شهر است. ابزاری که علاوه بر رفع نیاز، خاطره می سازد و احساس رضایت ایجاد می کند . در واقع زیبا ترین فضاهای شهری که اساس شهرسازی امروز است بدون عناصر مبلمان شهری ، ارتباطی با شهروندان و استفاده کنندگان برقرار نخواهند کرد . در تعریفی ساده،مبلمان شهری عناصر واسط فضاهای شهری و شهروندان هستند که نقش خود را با پاسخ گوئی به نیازهای آنان ایفا می نماید . نیاز سنجی، انتخاب و چیدمان مبلمان شهری، علمی خاص است که استانداردهای مخصوص خود را دارد. این استانداردها و قواعد را از یک منظر و بصورت خلاصه شامل موارد زیر ادانست :
1- ارگونومی و آنتروپومتری - به علم ابعاد و اندازه های انسانی آنتروپومتری می گوئیم و هنگامی که این ابعاد و اندازه ها به کمک طراحی فضا و وسائل مورد استفاده توسط انسان می آید به آن ارگونومی می گوئیم . ارگونومی در واقع علم استفاده از اندازه های انسانی در طراحی محصولات است .
2- آداب ، رسوم و فرهنگ استفاده که برای هر قوم ، ملت و یا شهر ممکن است متفاوت باشد . فرهنگ های مختلف هم بروی فرم و هم رنگ و بافت عناصر مبلمان شهری تاثیر می گذارند .
3- مواد و مصالح قابل استفاده در جغرافیای مختلف .
با گذشت زمان و نزدیکی انسانها و جوامع به یکدیگر و همچنین آسان شدن رفت و آمد و سفر ، نیازهای انسان ها نیز به یکدیگر نزدیک شده و اگرچه بسیاری از عناصر شهری را برای تمامی شهرها قابل استفاده نموده است اما هنوزهم بخشی از این وسائل باید بر اساس ضرورتهای هرکشور و یاشهر طراحی وساخته شوند .نحوه استفاده از پارک، مدت نشستن، زمان پیاده روی، نوع تفریحات مردم و گذران اوقات فراغت و... میان شهروندان مشهدی ، تهرانی و اهوازی کاملا متفاوت است. میزان نور و زاویه تابش نیز در این شهرها متفاوت است . کارکرد خاص خیابان ها در ساعات مختلف روز در شهرهای مختلف تفاوت های اساسی دارد و شرایط آب و هوائی استفاده از مواد گوناگون را در ساخت و نصب این عناصر می طلبد تمام این تفاوتها و بخصوص تفاوتهای فرهنگی و رفتاری ، نمود شهری خود را در مبلمان شهری می یابد. اما متاسفانه مبلمان شهری در شهرهای ما نه تنها خاطره انگیز نیست، بلکه گاهی به اصلی ترین نیازهای فیزیولوژیکی و فیزیکی انسانی نیز پاسخ نمی دهد و بدین ترتیب فضاهای شهری را نیز ناکارآمد و ارتباط شهر و شهروند را از هم می گسلد و یا اصولا اجازه نمی دهد این ارتباط شکل بگیرد . مبلمان شهری از این جهت اهمیت دارد که باعث حضور بیشتر و کیفی شهروندان و در نتیجه افزایش مشارکت شهروندان شود . همچنین مبلمان شهری فضاهای شهری شهرهای ما را برای اقشار خاص قابل استفاده می سازد . شهروندان سالمند، مادرانی که فرزندان خردسال دارند ، جانبازان و معلولین چگونه در شهر حاضر می شوند ؟ چگونه حرکت می کنند واز شهر لذت می برند ؟ وظیفه اصلی طراحی و نظارت بر ساخت عناصر مبلمان و اثاثیه شهری بر عهده طراحان صنعتی است و در این وظیفه اصلی هم به کمک معماران و طراحان منظر می روند و هم از مهندسان مکانیک و سازه کمک می گیرند اما مسئولیت اصلی کماکان بر عهده طراحان صنعتی خواهد بود . طراحان صنعتی کارشناسانی هستند که نیاز مخاطب را شناسائی کرده و یا تشخیص می دهند ، با تولید انبوه و روشهای آن آشنا هستند و از سوی دیگر بخوبی تخصص تعیین رنگ و فرم را فرا گرفته اند . طراحان صنعتی برای تعیین رنگ عناصر و وسائلی که طراحی می نمایند نیازمند گرافیست ها و یا نقاشان نیستند . تفاوت اصلی طراحان صنعتی و معماران ، شناخت آنان از روشهای تولید و آشنائی آنان با مواد و مصالح تولیدی وچگونگی تولیدانبوه است


شهر ،گرافیک محیطی و مبلمان شهری قسمت دوم : گرافیک محیطی

گرافیک محیطی : گرافیک از مصدر یونانی گراف به معنی نوشتن و رسم کردن می آید که ریشه آن در اصل به معنای خراشیدن و حک کردن است . گرافیک را شاخه ای از هنرهای تجسمی می دانند . گرافیستها متخصصینی هستند که پیام های متفاوت تبلیغاتی ، فرهنگی ، سیاسی و یا اطلاع رسانی را در قالب ترکیبی از تصویر و نوشته بگونه ای بیان می نمایند تا بیشترین تاثیر را بروی مخاطب داشته باشند . عمده ترین مشتریان گرافیستها ، شرکتها و موسساتی هستند که قصد فروش و یا معرفی کالا ها و یا خدمات مختلفی را دارند بنابر این علم گرافیک بیشتر در خدمت تبلیغات بوده است . از این جهت است که بسیاری ، گرافیست ها را بیشتر از هنرمند بودن متخصص می دانند . استاد قباد شیوا از مطرح ترین گرافیست ها و اساتید این فن در ایران در این زمینه می گوید : "می‌توان نتیجه گرفت طراحان گرافیک هنرمند نیستند چرا که اندیشه تداعی شده در اثر، اندیشه خودِ طراحان نیست. اندیشه‌ای به آنها عرضه شده است و آنها تنها ارتباط‌گرانی قلمداد می‌شوند که اندیشه را طراحی می‌کنند. چنین فعالیتی یقیناً هنری نیست بلکه نوعی مهارت است. آنها با تخصص و دانش و مهارت علمی‌خود به طراحی می‌پردازند. تمام طراحان هنرمند نیستند بلکه آنها به میزان دخالت اندیشه خود در خلق اثر، هنرمند خواهند بود. اگر میزان دخالت در خلق اثر افزایش یابد به همان میزان بیشتر هنرمند خواهند بود. اگر در تمام دنیا 10 میلیون طراح گرافیک داشته باشیم، کمتر از یک درصد آنها هنرمند خطاب می‌شوند ." گرافیست ها نیز مانند طراحان صنعتی ( و بر خلاف نقاشان یا عکاسان ) با تیراژ و تولید انبوه سر و کار دارند . آنان با مخاطب سر و کار دارند که باید با اثر آنان ارتباط برقرار نماید . آثار گرافیکی بصورت تصویر و ایلوستراسیون یا به شکل نشانه، سمبل، برچسب و علائم راهنمایی به جامعه، آموزشی تصویری می‌دهد. گاه به صورت آگهی، منادی موضوعات فکری انسان چون مذهب، سیاست، علم، صنعت، فرهنگ، هنر و ورزش می‌شود. گاه به صورت تبلیغات تجاری در خدمت اقتصاد درآمده، وسیله‌ای تعیین کننده می‌شود. گاه با نقش اسکناس و پول در پیچ و خم ارتباطات مادی قرار می‌گیرد. گاه با طرح تمبر حامل پیام و فرهنگ جامعه می‌شود و گاه نیز به صورت کارت، سربرگ، پاکت، پلاک و تابلو معرف خصوصی افراد می‌گردد . آثار گرافیست ها در تمام گوشه و کنار شهر و در تمام زوایای زندگی شهروندان حضور دارند و بر رفتار آنان تاثیر می گذارند . اما گرافیک محیطی چیست و حوزه دخالت و نفوذ گرافیستها در شهر چیست ؟ اصولا نگارنده با واژه گرافیک محیطی هنگامیکه مصادف با واژه منظر شهری باشد ، موافق نیستم ، آنچه در شهرها دیده می شود بخشی از منظر و نمای شهری است اما واژه گرافیک محیطی را در روزها و ماه های اخیر زیاد شنیده ایم و برخی حتی عناصر مبلمان شهری را جزء گرافیک محیطی نامیده اند که اساسا تعریفی نادرست و برداشت بسیار غلطی است و باعث گمراهی مدیران در حوزه تصمیم گیری خواهد شد . آثار گرافیکی که توسط گرافیست ها خلق می شوند در زندگی روزمره ما تنیده شده اند . اهمیت گرافیک به این معنی نیست که هر آنچه رنگ و فرم در شهر است را گرافیک بنامیم و اصولا چرا باید این کار را انجام دهیم ؟ گرافیک مانند نقاشی اصولا حوزه ای دو بعدی است نه سه بعدی و این روال نادرستی خواهد بود اگر ما هرچه رنگ و یا آثار هنری در شهر باشد را گرافیک بنامیم . همانگونه که نمی توانیم به یک نقاشی پوستر بگوئیم و یا به یک پوستر نقاشی . اما اجازه دهید تا بر سیاق استفاده فراوان از این واژه سعی کنیم تعریفی نسبتا درست و صحیح از این واژه را ارئه نمائیم . شاید بتوان گرافیک کاربردی در شهرها را گرافیک شهری نامید . عده ای نیز نقاشی های دیواری و بخش دیگری از آثار هنری و رنگ ها را در شهر جزء گرافیک شهری یا محیطی محسوب می نمایند . بدون شک وقتی از گرافیک محیطی سخن می گوئیم منظورمان دسته ای از آثار گرافیکی دو بعدی است که بر بخشی از محیط (ظاهر و منظر شهر) تاثیر گذار بوده اند . عمده دلیل حضور این آثار ، نیاز به اطلاع رسانی است این آثار می توانند شامل موارد زیر باشند :

طرح های منصوبه بر روی بیلبوردهای شهری

طرح های تابلوهای سردرب فروشگاه ها و واحدهای صنفی

پوسترها و سایر موارد چاپی که بر دیواره های شهر نصب می شوند

نقاشی های دیواری و دیوار نویسی ها

پارچه ها و آویزهای شهری

مفهوم گرافیک محیطی به این معنی نیست که تنها محصول گرافیست هاست بلکه طراحان ، خطاطان ، نقاشان و هنرمندان تجربی نیز در زمره هنرمندان موثر بر منظر شهری محسوب می گردند . اگرچه گرافیک محیطی شامل طرح منصوبه بروی بیلبوردها می شود اما گرافیست در خصوص مکان نصب تابلوها در شهر و یا فرم خود تابلو نه دخالت نمی کند و نه اصولا در تخصص اوست . مسئول طراحی فرم تابلو طراحان صنعتی ، مکان یابی آن بر عهده معماران و شهرسازان بکمک متخصصین تبلیغات و مسئول طرح های منصوبه بروی تابلو گرافیستها و هنرمندان هستند . آنچه مهم است منظر شهری است ، وقتی از آشفتگی گرافیک محیطی و یا از نظم آن سخن می گوئیم در واقع منظورمان همان منظر شهر است یعنی آنچه در نما ، پرسپکتیو و پهنه شهر می بینیم . هنرمندان و متخصصان زیادی در منظر شهری دخالت کرده و بوجود آورنده آن هستند . طراحان شهری ، معماران ، طراحان فضای سبز ، طراحان صنعتی ، نقاشان ، گرافیستها ، کارشناسان فضای سبز و .... گرافیست ها رنگهای غیر ثابت را به شهر می آورند . این رنگها ثابت نیستند و به سرعت قابلیت تعویض دارند بنا بر این بسیار مهم هستند . همچنین حجم وسیعی از حضور رنگها در شهر همین آثار هستند . بیلبوردها و تابلوهای سردرب فروشگاه ها و اصولا تابلوها و علائم بخش عمده ای از عناصر منظر را در شهرهای ما تشکیل می دهند و همچنین نقاشیهای دیواری و دیوار نویسی ها امروزه حضور عمده ای بر دیوارهای شهر دارند و اتفاقا بخش عمده ای از آشفتگی های بصری در شهرها مربوط به همین قسمت است . سوال اساسی اینجاست که آیا هنرمندان می توانند تغییری در آشفتگی یا نظم منظر شهری ایجاد نمایند ؟ برای این کار چه باید بکنند ؟ پاسخ صحیح این است که کلیه فعالیت های هنری نیازمند مکان هائی برای عرضه و ارائه هستند . کدام هنرمند می تواند به اذن خود اثری را در شهر نصب نماید ؟ در واقع تصمیمات مدیران شهر است که عرصه فعالیت و چگونگی حضور هنرمندان در شهر ها را تعیین می نماید . وقتی صنوف این اجازه را دارند تا در هر مکانی تابلو نصب کنند ، هنگامیکه بیلبوردهای کوچک و بزرگ با شکل های متنوع از سرو کول نماهای شهر بالا می روند ، زمانیکه سخیف ترین آثار هنری هنوز در شهرهای ما اجرا می شوند ، وقتی برای نصب پرده و آویز و داربست و . . . قوانین مشخصی وجود ندارد و هنگامیکه ملاک انتخاب پیمانکاران هنری در سیستم شهرداریها کماکان قیمت است ، چرا منظر شهری نباید آشفته باشد ؟ چرا از متخصصین انتظار حضور داریم ؟ متخصصین در چه بستری باید حضور یابند ؟ گرافیک محیطی ( یا در واقع منظر شهری ) نیازمند توجه است اما چگونه ؟ برای پاسخ باید ببینیم اصولا رویکرد ما نسبت به شهر چیست و شهر خوب چه ویژه گی هائی دارد و نقش آثار هنری در این میان چیست ؟
شهر ، گرافیک محیطی و مبلمان شهری قسمت سوم : منظر شهری و ارتباط آن با گرافیک و مبلمان شهری

منظر شهری ، مبلمان شهری و گرافیک محیطی

شهر از دید کارشناسان و صاحبان تئوری شهر سازی در دنیا معانی متفاوتی دارد و از میانه قرن بیستم در تمام دنیا این معانی به هم نزدیک شده اند . شهرها محل تعامل شهروندانیست که در آن زندگی می کنند نه خیابانهائی برای عبور و مرور . شهرها آثار هنری بزرگی هستند که آفرینندگانی به اندازه جمعیتشان دارند . هدف زندگی شهر نشینی امروزه زندگی کلونی وار آدمها در کنار هم و به شیوه هزاران سال قبل نیست . هدف مطلوب شهرهای امروز ایجاد محیطی خلاق و پرورنده برای مردمی است که در آن زندگی می کنند . شهرهای امروزه علاوه بر رفع نیازهای فیزیکی پاسخی برای نیازهای روانی ، روحی و فرهنگی ساکنانشان دارند و تنها در این صورت است که شهر تجلی رفتار اجتماعی ساکنینش است و می توان آن را به نظم در آورد و کنترل نمود . منظر شهری در واقع بیانگر هویت و برخورد شهر است و اولین چیزی است که شهروند در شهر با آن ارتباط بر قرار می سازد و بصورت بی وقفه وی را تحت تاثیر قرار می دهد . بهم ریختگی منظر شهر بیانگر بی نظمی در ساختار برنامه ریزی و رفتاری شهر است و منظر زیبا نشاندهنده رابطه ای مناسب میان شهر و شهروند می باشد . چیزی که هروزه درون آن هستیم و رابطه ای دو سویه با آن برقرار می سازیم نمی تواند در ساختار هویتی بی تاثیر باشد . بخش عمده ای از هویت ساکنین شهرها ناشی از تاثیراتی است که بتدریج و به مرور زمان از شهرمی گیرند.رنگها بر ناخودآگاه ذهن انسانها تاثیر می گذارند ، پیام های تبلیغاتی رفتار مصرف را در میان شهروندان تغییر می دهند ، نمای ساختمان ها با خطوط و جنسشان خشونت ، ملایمت ، نرمی و لطافت را به خاطرمی آورند،مبلمان شهری مناسب بین شهر و شهروندان ارتباط منطقی برقرار می سازد،فضاهای شهری و سبز لابلای ساختمانها،مکان هائی را برای حضور شهروندان فراهم می آورند، پیاده روها و ساختارشان،اصولا تعیین کننده این هستند که چه بخشی از افراد شهر و به چه صورتی در شهر حضور یابند و بدین ترتیب امنیت فضاهای شهری تعریف می شود،معماری ساختمانها بیانگر ارتباط شهر با گذشته خویش است و همچنین نشاندهنده فرهنگ و روحیات ساکنینش،ارتفاع ساختمانها و خط افق در خیابان ها شکل نگاه شهروندان به آسمان و عمق را تعیین می کند ، عناصر عمودی زائد و بی مصرف ، پلهای عابر پیاده فراوان ، تقاطع های غیر همسطح به تعداد زیاد ، چراغ های راهنمائی بی قواره و غیر لازم همه و همه پرسپکتیو و نگاه به عمق و دوردست را از افق دید و بینش شهروندان می گیرد و فضاهای ذهنی محدودی می سازد،مذهب و ایدئولوژی حاکم بر شهر از منظر شهر پیداست،حضور بافتهای قدیمی و ساختمان های اصیل بیانگر گذشته شهرهاست که نباید فراموش شود و بالاخره خاطرات مردم با شهرشان که غرور و تعصب آنها را نسبت به شهری که در آن زندگی می کنند می سازد .

نتیجه گیری :

واژه جدیدی که در سالهای اخیر وارد ادبیات مدیریت شهری گردیده واژه گرافیک محیطی یا گرافیک شهری است که تعاریف نادرستی نیز از آن ارائه گردیده است . عزیزانی که از این واژه استفاده می نمایند در واقع منظورشان از گرافیک محیطی ، منظر شهری است که واژه ای صحیح تر و اصیل تر است و مفهومی بسیار گسترده تر را در بر دارد . مبلمان شهری ، رنگ در شهر ، نور و نور پردازی ، حجم و مجسمه و .... عناصری در منظر شهری هستند که برخی از آنان کاربردی و برخی بصری می باشند . در پیدایش و اصلاح منظر شهری و یا آشفتگی آن ، گروه های مختلفی درگیرند که مهمترین آنها مدیران شهری هستند که با نگاهی که به شهر دارند ، اصول ، ضوابط و محدوده دخالت این گروه ها را تعیین کرده و مکانیسم انتخاب آنان را پایه گذاری می نمایند . مدیریت شهری می بایست امکان حضور بهترین ها را در هر حوزه در شهر فراهم نموده و با وضع قوانین منطقه ای و یا کشوری نسبت به اصلاح وضعیت فعفلی منظر شهری در شهرهای کشور بکوشد . همچنین اصلاح ساختار مالی و اداری شهرداری ها برای انتخاب مجریان و پیمانکارانی که دخیل در حوزه های فوق می باشند از آنجائیکه با هویت ، خاطرات و ارزش های شهروندان سروکار دارند بسیار ضروری است . آنچه شهروندان در شهر می بینند ( منظر شهری ) و آنچه را که از شهر استفاده می کنند در واقع پیوند میان شهر و شهروند است . هرچه این پیوند عمیق تر و دقیق تر باشد ، احساس تعلق بیشتری میان شهروند و شهر بوجود می آید و شهر از آن شهروندانش می شود . بدین ترتیب ضمن ایجاد مشارکت جمعی در حل مسائل شهر ، بتدریج هویتی شکل می گیرد که تنها از آن شهر است و این هویت در مکان های دیگر قابل درک نخواهد بود . تنها معدودی از شهرهای کشور ما از این هویت برخوردار هستند ، اصفهان یکی از این شهرهاست . تقریبا و با کمی اغماض ، هنگامیکه در اصفهان حرکت می کنید همیشه بیاد دارید که در اصفهان هستید ، مردم شهر به شهر تعلق خاطر دارند و این تعلق غرور و تشخص خاصی را به مردم این شهر داده است . شهر اصفهان از دل یک مدیریت شهری چند صد ساله تا به امروز به این جایگاه رسیده و بخش عمده ای از این مهم مرهون منظر شهری است . شایسته است ، تعاریف صحیح هر واژه را به آن اختصاص داده و حوزه های مختلف را در این عرصه به متخصصین هر یک بسپاریم و فضای مناسب را برای حضور آنان فراهم آوریم

صفحه شخصی مهندس موذن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

A.R.A.M.Del

عضو جدید
کاربر ممتاز
طراحی نیمکت چرم در پیاده رو توسط طراح هلندی

طراحی نیمکت چرم در پیاده رو توسط طراح هلندی



یک طراح هلندی یک پیاده رو را در شهر"چسترفیلد" انگلستان با یک نیمکت مبلی چرم مبله کرد. اولین بار این ایده فضای عمومی در روتردام به ذهن طراح خطور کرد."نیمکت کاناپه ای پارک"قواعد متداول زیربنای خیابان را مورد بازنگری قرار میداد -چیزی پیشنهاد شد که کمی راحت تر ودنج تر باشد.از طریق حذف نیمکت های قدیمی به طور کلی ساختارهایی که در مناطق عمومی بیرون نصب شده اند برای جلوگیری از تخریب بکارگرفته می شدند. طراح،جوست گوردیان بتون کلیشه ای و نیمکت چوبی پارک را برداشته بود و این را به چیزی که کمی شیکتر ولوکس تر است تبدیل کرد. این نیمکت با صندلی و پشتی مبلمانی چرم و همچنین با چوب درخت گردو و جزییات آن ازگل میخ هایی طلایی رنگ و در نهایت با استفاده از تکنیکهای هنری و سنتی متداول ساخته شده است.




نما از روبرو



جزییات نیمکت







نمایی از نیمکت




جزییات گل میخ های طلایی و چوب گردو در نیمکت




حفظ طراحی معمول از یک نیمکت پارک



نما از پشت




منبع:اتود




 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2]پیاده رو تندیس گونه[/h]
پیاده رو تندیس گونه ، سازه ای عجیب و غریب است که در بالای تپه ای در پارک هانیریش در شهر دویس بورگ آلمان طراحی و اجرا شده است.

طراحان این پروژه ، دو آلمانی به نام های Heike Mutler” و Ulrich Genth " می باشند. سازة این پیاده رو، بسیار شبیه به ترن هوایی می باشد و با ارتفاع 21متر، به یکی از المانهای مهم شهری در آلمان تبدیل شده است.

این سازة فلزی بزرگ، پس از طی پیچ و تاب زیاد و رسیدن به ارتفاع اوج ، سرازیر می شود و دوباره به زمین برمی گردد.درون مسیر سهمی شکل این سازه، راه پله ای تعبیه شده است که در طول مسیر و هماهنگ با پیچش و چرخش لوله ها، به طرز شگفت انگیزی درهم می پیچد تا امکان پیاده روی را برای کاربران فراهم کند.

سیستم نورپردازی در این سازه، بسیار حساب شده صورت گرفته است و در نهایت، نمای جدید برای دویس بورگ و کشورآلمان در روز و شب به وجود آمده است.علاوه بر این ، این سازة فلزی ، باعث رونق گردشگری در منطقه شده است به گونه ای که در مدت زمان کوتاهی که از افتتاح آن می گذرد، گردشگران بسیاری به سوی آن جذب شده اند.

بازدیدکنندگان ، از محل اتصال سازه به زمین، پیاده روی را آغاز می کنند و پس از پیچ و تاب های زیاد و مواجهه با موانع ، بن بست ها، به نقطة آغازین باز می گردند.







 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سطل زباله




این سطل آشغالی که اینجا می‌بینید، از 6صبح تا نیمه‌ی شب، جدیدترین اخبار جهان را روی دوتا صفحه نمایش ال-سی-دی نشان می‌دهد. هزینه‌ی ساخت هرکدام از این سطل‌ها حدود 30هزار یورو است که برای تقریب احتمالی می‌توانید عدد 30هزار را در قیمت روزِ یورو ضرب کنید. حالا حاصل را در تعدادِ سطل‌هایی ضرب کنید که کمیته‌ی برگزاری المپیک 2012 لندن در سطح شهر، نصب کرده است!











 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سطل بازیافت





اشیای معمول شکل گرفته و هریک از این اشیا را به صورت مجسمه، بالای سطل‌های بازیافت قرار داده: یک بطری شیشه‌ای، یک قوطی نوشابه و یک پاکت کاغذی.






یک شرکت هنگ‌کنگی فعال در زمینه‌ی طراحی محصولات خانگی و سبک زندگی، به نام گودز پَشن (Goodss Passion) سطل بازیافت جی‎‌اُ (GO) را طراحی کرده است. راهکار طراحی این شرکت، با نگاهی طنزآلود به اشیای معمول شکل گرفته و هریک از این اشیا را به صورت مجسمه، بالای سطل‌های بازیافت قرار داده: یک بطری شیشه‌ای، یک قوطی نوشابه و یک پاکت کاغذی.







تمام این آیکون‌ها به راحتی با کاربر ارتباط برقرار می‌کنند. با استفاده از مفاهیم بصری، دیگر نیازی به نوشتن روی سطل‌ها وجود ندارد. بدنه‌ی این سطل‌ها از پلی‌پروپیلن سفید ساخته شده و پدال‌های آنها به رنگ سبز روشن است.



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شهر ،گرافیک محیطی و مبلمان شهری

شهر ،گرافیک محیطی و مبلمان شهری

شهر ،گرافیک محیطی و مبلمان شهری قسمت اول : مبلمان شهری

مقدمه :
طراحی شهری ، شهرسازی ، مبلمان شهری ، گرافیک محیطی ، منظر شهری ، فضاهای شهری و . . . اصطلاحاتی هستند که بتدریج وارد مباحث مدیریت شهری شده و بدنبال خود مجموعه ای از تخصص ها نظیر معماران ، طراحان صنعتی ، گرافیستها ، نقاشان ، طراحان فضای سبز و ....را وارد این عرصه نموده اند که هریک ادعای خاص خود را داشته و عدم شناخت کافی مدیران شهری ، ملقمه ای از دخالتهای غیر کارشناسی در حوزه های مختلف را بوجود آورده است . اما تعریف جدید هریک از این مفاهیم چیست و هر حوزه با بدست چه کسی باید سپرد ؟ .حوزه تخصصی و محدودیت هر یک چیست و اهمیت آن کدام است ؟ بر اساس عنوان همایش ، این مقاله سعی دارد تا تعاریف مبلمان و گرافیک محیطی را مشخص و نقش واقعی هریک رادر وجوه گوناگون شهر بیان نماید .

مبلمان شهری :
مبلمان شهری یا اسباب و اثاثیه شهری ( urban furniture – urban elements ) مجموعه ای از وسایل و تجهیزاتی است که در محیط های شهری نصب شده و به نیازهای شهروندان در برخورد با شهر پاسخ می دهند . این نیازها بسیار متفاوت و متنوع هستند . نیاز به نشستن ، ایستادن ، قدم زدن ، خواندن ، برقراری ارتباط ، خوردن و آشامیدن و... ریشه حضور مبلمان شهری در جوامع انسانی به قدمت تاریخ است و هیچگاه نمی توان نقطه آغاز مشخصی برای آن یافت . نیاز ساکنان شهر با گسترش شهرها ، گسترش یافته و تغییر کرده است و عناصر شهری نیز بالطبع آن شکل گرفته ، گسترش یافته و تغییر کرده است . مساجد ما در طول تاریخ شاهد حضور عناصر ابتدائی نظیر نشیمنگاه ، وضوخانه ، آبخوری ، ساعت آفتابی ، حوض و ... و شهرهای ما از دیرباز شاهد اجزائی نظیرآب نماها، پایه های روشنائی ، سکوها ، راه بندها ، گل جای ها و ... بوده است که بتدریج و بخصوص در دوران صفویه ، برخی از آنان به آثار هنری گرانبهائی تبدیل شده اند .این عناصر اگرچه در ابتدا بسیار محدود بوده اما با پیدایش اختراعات و پیشرفت علم ، تکنولوژی و بدنبال آن پیدایش نیازهای جدید ، گسترش یافته و پیچیده شده اند .اسباب واثاثیه شهری از یکسو ریشه در شهر و فضاهای شهری دارند و از سوی دیگر پاسخگوی شهروندان و نیازهایشان هستند . همانقدر که باید به لحاظ فرمی با فضاهای شهری تطابق داشته باشند،باید با انسان ها نیز تطبیق یابند چرا که اصولا این عناصر مهمترین عناصر کاربردی شهر ها هستند . امروزه با تغییر تعاریف شهر و تغییر اصول نگرشی به فضاهای شهری بخصوص از میانه قرن بیستم به بعد ، مبلمان شهری تنها به نیازهای فیزیکی شهروندان پاسخ نمی دهند بلکه در طول این زمان طولانی چنان در اجزاء شهری تنیده شده اند که پا را فراتر گذاشته و در گیر فرهنگ ، خاطره و نیازهای روانی شهروندان شده اند . در شهرهای اصولی و هماهنگ عناصر اثاثیه شهری یکی از اصلی ترین ابزارهای ارتباط شهر و شهروند هستند. نیمکت تنها تخته ای برای نشستن، سطل زباله تنها مخزنی برای انداختن پاکت آب میوه و چراغ ها ابزاری تنها برای روشنائی نیستند. امروزه مبلمان شهری اصلی ترین مفصل ارتباطی شهروند با شهر است. ابزاری که علاوه بر رفع نیاز، خاطره می سازد و احساس رضایت ایجاد می کند . در واقع زیبا ترین فضاهای شهری که اساس شهرسازی امروز است بدون عناصر مبلمان شهری ، ارتباطی با شهروندان و استفاده کنندگان برقرار نخواهند کرد . در تعریفی ساده،مبلمان شهری عناصر واسط فضاهای شهری و شهروندان هستند که نقش خود را با پاسخ گوئی به نیازهای آنان ایفا می نماید . نیاز سنجی، انتخاب و چیدمان مبلمان شهری، علمی خاص است که استانداردهای مخصوص خود را دارد. این استانداردها و قواعد را از یک منظر و بصورت خلاصه شامل موارد زیر ادانست :
1- ارگونومی و آنتروپومتری - به علم ابعاد و اندازه های انسانی آنتروپومتری می گوئیم و هنگامی که این ابعاد و اندازه ها به کمک طراحی فضا و وسائل مورد استفاده توسط انسان می آید به آن ارگونومی می گوئیم . ارگونومی در واقع علم استفاده از اندازه های انسانی در طراحی محصولات است .
2- آداب ، رسوم و فرهنگ استفاده که برای هر قوم ، ملت و یا شهر ممکن است متفاوت باشد . فرهنگ های مختلف هم بروی فرم و هم رنگ و بافت عناصر مبلمان شهری تاثیر می گذارند .
3- مواد و مصالح قابل استفاده در جغرافیای مختلف .
با گذشت زمان و نزدیکی انسانها و جوامع به یکدیگر و همچنین آسان شدن رفت و آمد و سفر ، نیازهای انسان ها نیز به یکدیگر نزدیک شده و اگرچه بسیاری از عناصر شهری را برای تمامی شهرها قابل استفاده نموده است اما هنوزهم بخشی از این وسائل باید بر اساس ضرورتهای هرکشور و یاشهر طراحی وساخته شوند .نحوه استفاده از پارک، مدت نشستن، زمان پیاده روی، نوع تفریحات مردم و گذران اوقات فراغت و... میان شهروندان مشهدی ، تهرانی و اهوازی کاملا متفاوت است. میزان نور و زاویه تابش نیز در این شهرها متفاوت است . کارکرد خاص خیابان ها در ساعات مختلف روز در شهرهای مختلف تفاوت های اساسی دارد و شرایط آب و هوائی استفاده از مواد گوناگون را در ساخت و نصب این عناصر می طلبد تمام این تفاوتها و بخصوص تفاوتهای فرهنگی و رفتاری ، نمود شهری خود را در مبلمان شهری می یابد. اما متاسفانه مبلمان شهری در شهرهای ما نه تنها خاطره انگیز نیست، بلکه گاهی به اصلی ترین نیازهای فیزیولوژیکی و فیزیکی انسانی نیز پاسخ نمی دهد و بدین ترتیب فضاهای شهری را نیز ناکارآمد و ارتباط شهر و شهروند را از هم می گسلد و یا اصولا اجازه نمی دهد این ارتباط شکل بگیرد . مبلمان شهری از این جهت اهمیت دارد که باعث حضور بیشتر و کیفی شهروندان و در نتیجه افزایش مشارکت شهروندان شود . همچنین مبلمان شهری فضاهای شهری شهرهای ما را برای اقشار خاص قابل استفاده می سازد . شهروندان سالمند، مادرانی که فرزندان خردسال دارند ، جانبازان و معلولین چگونه در شهر حاضر می شوند ؟ چگونه حرکت می کنند واز شهر لذت می برند ؟ وظیفه اصلی طراحی و نظارت بر ساخت عناصر مبلمان و اثاثیه شهری بر عهده طراحان صنعتی است و در این وظیفه اصلی هم به کمک معماران و طراحان منظر می روند و هم از مهندسان مکانیک و سازه کمک می گیرند اما مسئولیت اصلی کماکان بر عهده طراحان صنعتی خواهد بود . طراحان صنعتی کارشناسانی هستند که نیاز مخاطب را شناسائی کرده و یا تشخیص می دهند ، با تولید انبوه و روشهای آن آشنا هستند و از سوی دیگر بخوبی تخصص تعیین رنگ و فرم را فرا گرفته اند . طراحان صنعتی برای تعیین رنگ عناصر و وسائلی که طراحی می نمایند نیازمند گرافیست ها و یا نقاشان نیستند . تفاوت اصلی طراحان صنعتی و معماران ، شناخت آنان از روشهای تولید و آشنائی آنان با مواد و مصالح تولیدی وچگونگی تولیدانبوه است


شهر ،گرافیک محیطی و مبلمان شهری قسمت دوم : گرافیک محیطی

گرافیک محیطی : گرافیک از مصدر یونانی گراف به معنی نوشتن و رسم کردن می آید که ریشه آن در اصل به معنای خراشیدن و حک کردن است . گرافیک را شاخه ای از هنرهای تجسمی می دانند . گرافیستها متخصصینی هستند که پیام های متفاوت تبلیغاتی ، فرهنگی ، سیاسی و یا اطلاع رسانی را در قالب ترکیبی از تصویر و نوشته بگونه ای بیان می نمایند تا بیشترین تاثیر را بروی مخاطب داشته باشند . عمده ترین مشتریان گرافیستها ، شرکتها و موسساتی هستند که قصد فروش و یا معرفی کالا ها و یا خدمات مختلفی را دارند بنابر این علم گرافیک بیشتر در خدمت تبلیغات بوده است . از این جهت است که بسیاری ، گرافیست ها را بیشتر از هنرمند بودن متخصص می دانند . استاد قباد شیوا از مطرح ترین گرافیست ها و اساتید این فن در ایران در این زمینه می گوید : "می‌توان نتیجه گرفت طراحان گرافیک هنرمند نیستند چرا که اندیشه تداعی شده در اثر، اندیشه خودِ طراحان نیست. اندیشه‌ای به آنها عرضه شده است و آنها تنها ارتباط‌گرانی قلمداد می‌شوند که اندیشه را طراحی می‌کنند. چنین فعالیتی یقیناً هنری نیست بلکه نوعی مهارت است. آنها با تخصص و دانش و مهارت علمی‌خود به طراحی می‌پردازند. تمام طراحان هنرمند نیستند بلکه آنها به میزان دخالت اندیشه خود در خلق اثر، هنرمند خواهند بود. اگر میزان دخالت در خلق اثر افزایش یابد به همان میزان بیشتر هنرمند خواهند بود. اگر در تمام دنیا 10 میلیون طراح گرافیک داشته باشیم، کمتر از یک درصد آنها هنرمند خطاب می‌شوند ." گرافیست ها نیز مانند طراحان صنعتی ( و بر خلاف نقاشان یا عکاسان ) با تیراژ و تولید انبوه سر و کار دارند . آنان با مخاطب سر و کار دارند که باید با اثر آنان ارتباط برقرار نماید . آثار گرافیکی بصورت تصویر و ایلوستراسیون یا به شکل نشانه، سمبل، برچسب و علائم راهنمایی به جامعه، آموزشی تصویری می‌دهد. گاه به صورت آگهی، منادی موضوعات فکری انسان چون مذهب، سیاست، علم، صنعت، فرهنگ، هنر و ورزش می‌شود. گاه به صورت تبلیغات تجاری در خدمت اقتصاد درآمده، وسیله‌ای تعیین کننده می‌شود. گاه با نقش اسکناس و پول در پیچ و خم ارتباطات مادی قرار می‌گیرد. گاه با طرح تمبر حامل پیام و فرهنگ جامعه می‌شود و گاه نیز به صورت کارت، سربرگ، پاکت، پلاک و تابلو معرف خصوصی افراد می‌گردد . آثار گرافیست ها در تمام گوشه و کنار شهر و در تمام زوایای زندگی شهروندان حضور دارند و بر رفتار آنان تاثیر می گذارند . اما گرافیک محیطی چیست و حوزه دخالت و نفوذ گرافیستها در شهر چیست ؟ اصولا نگارنده با واژه گرافیک محیطی هنگامیکه مصادف با واژه منظر شهری باشد ، موافق نیستم ، آنچه در شهرها دیده می شود بخشی از منظر و نمای شهری است اما واژه گرافیک محیطی را در روزها و ماه های اخیر زیاد شنیده ایم و برخی حتی عناصر مبلمان شهری را جزء گرافیک محیطی نامیده اند که اساسا تعریفی نادرست و برداشت بسیار غلطی است و باعث گمراهی مدیران در حوزه تصمیم گیری خواهد شد . آثار گرافیکی که توسط گرافیست ها خلق می شوند در زندگی روزمره ما تنیده شده اند . اهمیت گرافیک به این معنی نیست که هر آنچه رنگ و فرم در شهر است را گرافیک بنامیم و اصولا چرا باید این کار را انجام دهیم ؟ گرافیک مانند نقاشی اصولا حوزه ای دو بعدی است نه سه بعدی و این روال نادرستی خواهد بود اگر ما هرچه رنگ و یا آثار هنری در شهر باشد را گرافیک بنامیم . همانگونه که نمی توانیم به یک نقاشی پوستر بگوئیم و یا به یک پوستر نقاشی . اما اجازه دهید تا بر سیاق استفاده فراوان از این واژه سعی کنیم تعریفی نسبتا درست و صحیح از این واژه را ارئه نمائیم . شاید بتوان گرافیک کاربردی در شهرها را گرافیک شهری نامید . عده ای نیز نقاشی های دیواری و بخش دیگری از آثار هنری و رنگ ها را در شهر جزء گرافیک شهری یا محیطی محسوب می نمایند . بدون شک وقتی از گرافیک محیطی سخن می گوئیم منظورمان دسته ای از آثار گرافیکی دو بعدی است که بر بخشی از محیط (ظاهر و منظر شهر) تاثیر گذار بوده اند . عمده دلیل حضور این آثار ، نیاز به اطلاع رسانی است این آثار می توانند شامل موارد زیر باشند :

طرح های منصوبه بر روی بیلبوردهای شهری

طرح های تابلوهای سردرب فروشگاه ها و واحدهای صنفی

پوسترها و سایر موارد چاپی که بر دیواره های شهر نصب می شوند

نقاشی های دیواری و دیوار نویسی ها

پارچه ها و آویزهای شهری

مفهوم گرافیک محیطی به این معنی نیست که تنها محصول گرافیست هاست بلکه طراحان ، خطاطان ، نقاشان و هنرمندان تجربی نیز در زمره هنرمندان موثر بر منظر شهری محسوب می گردند . اگرچه گرافیک محیطی شامل طرح منصوبه بروی بیلبوردها می شود اما گرافیست در خصوص مکان نصب تابلوها در شهر و یا فرم خود تابلو نه دخالت نمی کند و نه اصولا در تخصص اوست . مسئول طراحی فرم تابلو طراحان صنعتی ، مکان یابی آن بر عهده معماران و شهرسازان بکمک متخصصین تبلیغات و مسئول طرح های منصوبه بروی تابلو گرافیستها و هنرمندان هستند . آنچه مهم است منظر شهری است ، وقتی از آشفتگی گرافیک محیطی و یا از نظم آن سخن می گوئیم در واقع منظورمان همان منظر شهر است یعنی آنچه در نما ، پرسپکتیو و پهنه شهر می بینیم . هنرمندان و متخصصان زیادی در منظر شهری دخالت کرده و بوجود آورنده آن هستند . طراحان شهری ، معماران ، طراحان فضای سبز ، طراحان صنعتی ، نقاشان ، گرافیستها ، کارشناسان فضای سبز و .... گرافیست ها رنگهای غیر ثابت را به شهر می آورند . این رنگها ثابت نیستند و به سرعت قابلیت تعویض دارند بنا بر این بسیار مهم هستند . همچنین حجم وسیعی از حضور رنگها در شهر همین آثار هستند . بیلبوردها و تابلوهای سردرب فروشگاه ها و اصولا تابلوها و علائم بخش عمده ای از عناصر منظر را در شهرهای ما تشکیل می دهند و همچنین نقاشیهای دیواری و دیوار نویسی ها امروزه حضور عمده ای بر دیوارهای شهر دارند و اتفاقا بخش عمده ای از آشفتگی های بصری در شهرها مربوط به همین قسمت است . سوال اساسی اینجاست که آیا هنرمندان می توانند تغییری در آشفتگی یا نظم منظر شهری ایجاد نمایند ؟ برای این کار چه باید بکنند ؟ پاسخ صحیح این است که کلیه فعالیت های هنری نیازمند مکان هائی برای عرضه و ارائه هستند . کدام هنرمند می تواند به اذن خود اثری را در شهر نصب نماید ؟ در واقع تصمیمات مدیران شهر است که عرصه فعالیت و چگونگی حضور هنرمندان در شهر ها را تعیین می نماید . وقتی صنوف این اجازه را دارند تا در هر مکانی تابلو نصب کنند ، هنگامیکه بیلبوردهای کوچک و بزرگ با شکل های متنوع از سرو کول نماهای شهر بالا می روند ، زمانیکه سخیف ترین آثار هنری هنوز در شهرهای ما اجرا می شوند ، وقتی برای نصب پرده و آویز و داربست و . . . قوانین مشخصی وجود ندارد و هنگامیکه ملاک انتخاب پیمانکاران هنری در سیستم شهرداریها کماکان قیمت است ، چرا منظر شهری نباید آشفته باشد ؟ چرا از متخصصین انتظار حضور داریم ؟ متخصصین در چه بستری باید حضور یابند ؟ گرافیک محیطی ( یا در واقع منظر شهری ) نیازمند توجه است اما چگونه ؟ برای پاسخ باید ببینیم اصولا رویکرد ما نسبت به شهر چیست و شهر خوب چه ویژه گی هائی دارد و نقش آثار هنری در این میان چیست ؟
شهر ، گرافیک محیطی و مبلمان شهری قسمت سوم : منظر شهری و ارتباط آن با گرافیک و مبلمان شهری

منظر شهری ، مبلمان شهری و گرافیک محیطی

شهر از دید کارشناسان و صاحبان تئوری شهر سازی در دنیا معانی متفاوتی دارد و از میانه قرن بیستم در تمام دنیا این معانی به هم نزدیک شده اند . شهرها محل تعامل شهروندانیست که در آن زندگی می کنند نه خیابانهائی برای عبور و مرور . شهرها آثار هنری بزرگی هستند که آفرینندگانی به اندازه جمعیتشان دارند . هدف زندگی شهر نشینی امروزه زندگی کلونی وار آدمها در کنار هم و به شیوه هزاران سال قبل نیست . هدف مطلوب شهرهای امروز ایجاد محیطی خلاق و پرورنده برای مردمی است که در آن زندگی می کنند . شهرهای امروزه علاوه بر رفع نیازهای فیزیکی پاسخی برای نیازهای روانی ، روحی و فرهنگی ساکنانشان دارند و تنها در این صورت است که شهر تجلی رفتار اجتماعی ساکنینش است و می توان آن را به نظم در آورد و کنترل نمود . منظر شهری در واقع بیانگر هویت و برخورد شهر است و اولین چیزی است که شهروند در شهر با آن ارتباط بر قرار می سازد و بصورت بی وقفه وی را تحت تاثیر قرار می دهد . بهم ریختگی منظر شهر بیانگر بی نظمی در ساختار برنامه ریزی و رفتاری شهر است و منظر زیبا نشاندهنده رابطه ای مناسب میان شهر و شهروند می باشد . چیزی که هروزه درون آن هستیم و رابطه ای دو سویه با آن برقرار می سازیم نمی تواند در ساختار هویتی بی تاثیر باشد . بخش عمده ای از هویت ساکنین شهرها ناشی از تاثیراتی است که بتدریج و به مرور زمان از شهرمی گیرند.رنگها بر ناخودآگاه ذهن انسانها تاثیر می گذارند ، پیام های تبلیغاتی رفتار مصرف را در میان شهروندان تغییر می دهند ، نمای ساختمان ها با خطوط و جنسشان خشونت ، ملایمت ، نرمی و لطافت را به خاطرمی آورند،مبلمان شهری مناسب بین شهر و شهروندان ارتباط منطقی برقرار می سازد،فضاهای شهری و سبز لابلای ساختمانها،مکان هائی را برای حضور شهروندان فراهم می آورند، پیاده روها و ساختارشان،اصولا تعیین کننده این هستند که چه بخشی از افراد شهر و به چه صورتی در شهر حضور یابند و بدین ترتیب امنیت فضاهای شهری تعریف می شود،معماری ساختمانها بیانگر ارتباط شهر با گذشته خویش است و همچنین نشاندهنده فرهنگ و روحیات ساکنینش،ارتفاع ساختمانها و خط افق در خیابان ها شکل نگاه شهروندان به آسمان و عمق را تعیین می کند ، عناصر عمودی زائد و بی مصرف ، پلهای عابر پیاده فراوان ، تقاطع های غیر همسطح به تعداد زیاد ، چراغ های راهنمائی بی قواره و غیر لازم همه و همه پرسپکتیو و نگاه به عمق و دوردست را از افق دید و بینش شهروندان می گیرد و فضاهای ذهنی محدودی می سازد،مذهب و ایدئولوژی حاکم بر شهر از منظر شهر پیداست،حضور بافتهای قدیمی و ساختمان های اصیل بیانگر گذشته شهرهاست که نباید فراموش شود و بالاخره خاطرات مردم با شهرشان که غرور و تعصب آنها را نسبت به شهری که در آن زندگی می کنند می سازد .

نتیجه گیری :

واژه جدیدی که در سالهای اخیر وارد ادبیات مدیریت شهری گردیده واژه گرافیک محیطی یا گرافیک شهری است که تعاریف نادرستی نیز از آن ارائه گردیده است . عزیزانی که از این واژه استفاده می نمایند در واقع منظورشان از گرافیک محیطی ، منظر شهری است که واژه ای صحیح تر و اصیل تر است و مفهومی بسیار گسترده تر را در بر دارد . مبلمان شهری ، رنگ در شهر ، نور و نور پردازی ، حجم و مجسمه و .... عناصری در منظر شهری هستند که برخی از آنان کاربردی و برخی بصری می باشند . در پیدایش و اصلاح منظر شهری و یا آشفتگی آن ، گروه های مختلفی درگیرند که مهمترین آنها مدیران شهری هستند که با نگاهی که به شهر دارند ، اصول ، ضوابط و محدوده دخالت این گروه ها را تعیین کرده و مکانیسم انتخاب آنان را پایه گذاری می نمایند . مدیریت شهری می بایست امکان حضور بهترین ها را در هر حوزه در شهر فراهم نموده و با وضع قوانین منطقه ای و یا کشوری نسبت به اصلاح وضعیت فعفلی منظر شهری در شهرهای کشور بکوشد . همچنین اصلاح ساختار مالی و اداری شهرداری ها برای انتخاب مجریان و پیمانکارانی که دخیل در حوزه های فوق می باشند از آنجائیکه با هویت ، خاطرات و ارزش های شهروندان سروکار دارند بسیار ضروری است . آنچه شهروندان در شهر می بینند ( منظر شهری ) و آنچه را که از شهر استفاده می کنند در واقع پیوند میان شهر و شهروند است . هرچه این پیوند عمیق تر و دقیق تر باشد ، احساس تعلق بیشتری میان شهروند و شهر بوجود می آید و شهر از آن شهروندانش می شود . بدین ترتیب ضمن ایجاد مشارکت جمعی در حل مسائل شهر ، بتدریج هویتی شکل می گیرد که تنها از آن شهر است و این هویت در مکان های دیگر قابل درک نخواهد بود . تنها معدودی از شهرهای کشور ما از این هویت برخوردار هستند ، اصفهان یکی از این شهرهاست . تقریبا و با کمی اغماض ، هنگامیکه در اصفهان حرکت می کنید همیشه بیاد دارید که در اصفهان هستید ، مردم شهر به شهر تعلق خاطر دارند و این تعلق غرور و تشخص خاصی را به مردم این شهر داده است . شهر اصفهان از دل یک مدیریت شهری چند صد ساله تا به امروز به این جایگاه رسیده و بخش عمده ای از این مهم مرهون منظر شهری است . شایسته است ، تعاریف صحیح هر واژه را به آن اختصاص داده و حوزه های مختلف را در این عرصه به متخصصین هر یک بسپاریم و فضای مناسب را برای حضور آنان فراهم آوریم

منبع
 

Similar threads

بالا