*.::آرشيو جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی::.*

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته چهل وچهارم

برنامه وجمع بندی هفته چهل وچهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بدم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته چهل و چهارم (
یارانراد )
دوشنبه

خطبه 40
کلمه حق...تدرکه منیته
و حکمت 212
وَ قَالَ [عليه السلام] عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ .

و درود خدا بر او، فرمود : خود پسندى يكى از حسودان عقل است.

سه شنبه
خطبه 41ایها الناس...له فی دین
و حکمت 213
وَ قَالَ [عليه السلام] أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الْأَلَمِ تَرْضَ أَبَداً .
و درود خدا بر او، فرمود : چشم را از سختيِ خوار و خاشاك و رنج ها فروبند تا همواره خشنود باشي.

چهارشنبه
خطبه 42
ایها الناس...ولا عمل
حکمت 214
قَالَ [عليه السلام] مَنْ لَانَ عُودُهُ كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ .

و درود خدا بر او ، فرمود : كسى كه درخت شخصيت او نرم و بى عيب باشد، شاخ و برگش فراوان است.

بنج شنبه
خطبه43
ان استعدادی...الا عداد
و حکمت 215

وَ قَالَ [عليه السلام] الْخِلَافُ يَهْدِمُ الرَّأْيَ .
و درود خدا بر او ، فرمود : اختلاف نابود كنندة انديشه است.




جمع بندی هفته چهل و چهارم (dordoone )

سلام ..طاعات و عبادات همگی شما همراهان عزیز قبول درگاه حق..
با اجازه جناب یارانراد و آگاهدخت عزیز...

خطبه40،41،42،43
حکمت ها 212،213،214،215
ضرورت حكومت
فرمانى جز فرمان خدا نيست، مردم به زمامدارى نيك يا بد، نيازمندند، تا مؤمنان در سايه حكومت، به كار خود مشغول و كافران هم بهرمند شوند، و مردم در استقرار حكومت، زندگى كنند، به وسيله حكومت بيت المال جمع آورى مى‏ گردد و به كمك آن با دشمنان مى‏ توان مبارزه كرد. جادّه‏ ها أمن و امان، و حقّ ضعيفان از نيرومندان گرفته مى‏ شود، نيكوكاران در رفاه و از دست بدكاران، در امان مى‏ باشند. در حكومت پاكان، پرهيزكار به خوبى انجام وظيفه مى‏ كند ولى در حكومت بدكاران، ناپاك از آن بهرمند مى‏ شود تا مدّتش سر آيد و مرگ فرا رسد.
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
پرهيز از حيله و نيرنگ
وفا همراه راستى است، كه سپرى محكم‏تر و نگهدارنده ‏تر از آن سراغ ندارم. آن كس كه از بازگشت خود به قيامت آگاه باشد خيانت و نيرنگ ندارد.امروز بيشتر مردم حيله و نيرنگ را، زيركى مى‏ پندارند، و افراد جاهل آنان را اهل تدبير مى ‏خوانند. چگونه فكر مى‏ كنند ؟؟خدا بكشد آنها را!! چه بسا شخصى تمام پيش آمده اى آينده را مى ‏داند، و راه‏ هاى مكر و حيله را مى‏ شناسد ولى امر و نهى پروردگار مانع اوست، امّا آن كس كه از گناه و مخالفت با دين پروا ندارد از فرصت‏ ها براى نيرنگ بازى، استفاده مى‏ كند.

/////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
پرهیز از آرزوهای طولانی و هواپرستی
پیروی از خواهش نفس، انسان را از حق باز می دارد ، و ارزو های طولانی، آخرت را از یاد می برد.
دنیا به سرعت پشت کرده و از آن به جر باقیمانده اندکی ار ظرف آبی که آن را خالی کرده باشند، نمانده است
بهوش باشید که آخرت به سوی ما می آید، دینا و آخرت، هر یک فرزندانی دارند. بکوشید از فرزندان آخرت باشید، نه دنیا،
امروز هنگام عمل است نه حسابرسی، و فردا روز حسابرسی است نه عمل.

/////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

خطبه ها

خود پسندى يكى از حسودان عقل است.
چشم را از سختيِ خوار و خاشاك و رنج ها فروبند تا همواره خشنود باشي.
كسى كه درخت شخصيت او نرم و بى عيب باشد، شاخ و برگش فراوان است.
اختلاف نابود كنندة انديشه است.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته چهل وپنجم

برنامه وجمع بندی هفته چهل وپنجم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بدم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته چهل و بنجم
(یارانراد )

یک شنبه
خطبه44
فبح الله...وفوره
و حکمت
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ نَالَ اسْتَطَالَ .
و درود خدا بر او ، فرمود : كسى كه به نوايى رسيد تجاوز كار شد.

دوشنبه
خطبه 45
الحمدالله ...نعمه
و حکمت217


وَ قَالَ [عليه السلام] فِى تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : در دگرگونى روزگار، گوهر شخصيت مردان شناخته مى شود


سه شنبه
خطبه 45
و الدنیا...من البلاغ
و حکمت 218


وَ قَالَ [عليه السلام] حَسَدُ الصَّدِيقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : حسادت بر دوست، از آفات دوستى است.

چهارشنبه
خطبه 46
اللهم انی...مستخلفا
و حکمت 219


وَ قَالَ [عليه السلام] أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : قربانگاه انديشه ها ، زير برق آرزوهاست.

پنج شنبه
خطبه 47
کانی بک...بقاتل

و حکمت220

وَ قَالَ [عليه السلام] لَيْسَ مِنَ الْعَدْلِ الْقَضَاءُ عَلَى الثِّقَةِ بِالظَّنِّ .
و درود خدا بر او ، فرمود : داوريِ با گمان بر افراد مورد اطمينان ، دور از عدالت است.

جمعه جمع بندی

التماس دعا
سر سفره افطار دم دعای سحر همدیگه رو فراموش نکنیم
یا علی
:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:

جمع بندی هفته چهل وپنجم


خطبه ها :44 ،45 ،46 ،47
حکمت ها
:216 ،217، ،218 ،219، 220

***********
ضرورت ستایش پروردگار

ستايش خداوندى را سزاست كه كسى از رحمت او مايوس نگردد، و از نعمتهاى فراوان او بيرون نتوان رفت، خداوندى كه از آمرزش او هيچ گنهكارى نااميدنگردد، و از پرستش او نبايد سرپيچى كرد،خدايى كه رحمتش قطع نمى گرددونعمتهاى او پايان نمى پذيرد.


***********
روش برخورد با دنیا

دنيا خانه آرزوهايى است كه زود نابود مى شوند، سعى كنيد با بهترين زاد و توشه از آن كوچ كنيد و بيش از كفاف ونياز خود از آن نخواهيد و بيشتر از آنچه نياز داريد طلب نكنيد.


***********

دعای سفر

خدايا! از سختى سفر، و اندوه بازگشتن، و روبرو شدن با مناظر ناگوار درخانواده و مال و فرزند، به تو پناه مى برم. پروردگارا! تو در سفر همراه ما ودر وطن نسبت به بازماندگان ما سرپرست و نگهبانى، وجمع ميان اين دو را هيچكس جز تو نتواند كرد، زيرا آن كس كه سرپرستبازماندگان است نمى توانندهمراه مسافر باشد و آنكه همراه و همسفر است سرپرست بازماندگان انسان نمى تواند

***********

خبر از آينده كوفه

من به خوبى مى دانم، ستمگرى نسبت به تو قصد بد نمى كند مگر آنكه خداوند او را به بلايى گرفتار سازد يا قاتلى بر او مسلط گرداند.


***********

حکمت ها

كسى كه به نوايى رسيد تجاوز كار شد.

***********
در دگرگونى روزگار، گوهر شخصيت مردان شناخته مى شود.

***********
حسادت بر دوست، از آفات دوستى است.

***********
قربانگاه انديشه ها ، زير برق آرزوهاست.


***********
داوريِ با گمان بر افراد مورد اطمينان، دور از عدالت است.


***********
ومن الله توفیق
التماس دعا
:gol:



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته چهل وششم

برنامه وجمع بندی هفته چهل وششم

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی نام تو بدم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته چهل و ششم (
یارانراد )

دوشنبه

خطبه 48
الحمدلله...لکم
و حکمت 221
وَ قَالَ [عليه السلام] بِئْسَ الزَّادُ إِلَى الْمَعَادِ الْعُدْوَانُ عَلَى الْعِبَادِ .
بدترين توشه براى قيامت ، ستم بر بندگان است.

سه شنبه
خطبه 49
الحمدلله ...کبیرا
و حکمت222
وَ قَالَ [عليه السلام] مِنْ أَشْرَفِ أَعْمَالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَمُ .
خود را به بى خبرى نماياندن از بهترين كارهاى بزرگواران است.

چهارشنبه
خطبه 50
انما...وینجو
و حکمت223
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ كَسَاهُ الْحَيَاءُ ثَوْبَهُ لَمْ يَرَ النَّاسُ عَيْبَهُ .
آن كس كه لباس حياء بپوشد، كسى عيب او را نبيند.

پنج شنبه
خطبه 51
قد...المنیه
و حکمت 224
وَ قَالَ [عليه السلام] بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ وَ بِالنَّصَفَةِ يَكْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ وَ بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ وَ بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ يَجِبُ السُّؤْدُدُ وَ بِالسِّيرَةِ الْعَادِلَةِ يُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِيهِ تَكْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَيْهِ.
با سكوت بسيار ، وقار انسان بيشتر شود، و با انصاف بودن ، دوستان را فراوان و با بخشش ، قدر و منزلت انسان بالا رود، و با فروتنى ، نعمت كامل شود، و با پرداخت هزينه ها، بزرگى و سرورى ثابت گردد، و روش عادلانه ، مخالفان را در هم شكند ، و با شكيبايى در برابر بى خرد، ياران انسان زياد گردند.

جمعه ان شا الله حمع بندی
ماه رمضون به نیمه رسید دوستان دعا یادتون نره:smile:



جمع بندی هفته چهل وششم


خطبه 48 49 50 51

حکمت
221 222 223 224


*****************

ضرورت آمادگى رزمى

پس از ستايش پروردگار، پيشتازان لشكرم را از جلو فرستادم،و دستور دادم دركنار فرات توقّف كنند، تا فرمان من به آنها برسد، زيرا تصميم گرفتم از آب فرات بگذرم و به سوى جمعيّتى از شما كه در اطراف دجله مسكن گزيده‏ اندرهسپار گردم و آنها را همراه شما بسيج نمايم، و از آنها براى كمك و تقويت شما يارى بطلبم.

*****************


خدا شناسى


ستايش خداوندى را سزاست كه از اسرار نهان‏ ها آگاه است، و نشانه‏ هاى آشكارى در سراسر هستى بر وجود او شهادت مى ‏دهند،


هرگز برابر چشم بينندگان ظاهر نمى ‏گردد. نه چشم كسى كه او را نديدهمى‏ تواند انكارش كند، و نه قلبى كه او را شناخت مى ‏تواند مشاهده ‏اش نمايد.

در والايى و برترى از همه پيشى گرفته. پس، از او برتر چيزى نيست،

و آنچنان به مخلوقات نزديك است كه از اونزديك‏تر چيزى نمى‏ تواند باشد. مرتبه بلند او را از پديده‏هايش دور نساخته،و نزديكى او با پديده‏ها، او را مساوى چيزى قرار نداده است.

عقل‏ها را بر حقيقت ذات خود آگاه نساخته، امّا از معرفت و شناسايى خود باز نداشته است.

پس اوست كه همه نشانه‏ هاى هستى بر وجود او گواهى مى‏ دهند و دل‏هاى منكران را بر اقرار به وجودش وا داشته است،
خدايى كه برتر از گفتار تشبيه كنندگان و پندار منكران است.

*****************

علل پيدايش فتنه‏ ها

همانا آغاز پديد آمدن فتنه‏ ها، هوا پرستى، وبدعت گذارى در احكام آسمانى است،
نوآورى‏ هايى كه قرآن با آن مخالف است، وگروهى «با دو انحراف ياد شده» بر گروه ديگر سلطه و ولايت يابند، كه برخلاف دين خداست.

اگر باطل با حق مخلوط نمى ‏شد، بر طالبان حق پوشيده نمى ‏ماند
اگر حق از باطل جدا و خالص مى ‏گشت زبان دشمنان قطع مى‏ گرديد
قسمتى از حقّ و قسمتى از باطل رامى ‏گيرند و به هم مى‏ آميزند ، آنجاست كه شيطان بر دوستان خود چيره مى ‏گرددو تنها آنان كه مشمول لطف و رحمت پروردگارند نجات خواهند يافت.


*****************


فرمان خط شكستن و آزاد كردن آب فرات

بدانيد كه مرگ در زندگى توأم با شكست، و زندگى جاويدان در مرگ پيروزمندانه شماست.آگاه باشيد معاويه گروهى از گمراهان را همراه آورده و حقيقت را از آنانمى‏پوشاند، تا كور كورانه گلوهايشان را آماج تير و شمشير كنند.


*****************

حکمت ها

بدترين توشه براى قيامت ، ستم بر بندگان است.


*****************

خود را به بى خبرى نماياندن از بهترين كارهاى بزرگواران است.

*****************
آن كس كه لباس حياء بپوشد، كسى عيب او را نبيند.

*****************
با سكوت بسيار ، وقار انسان بيشتر شود، و با انصاف بودن ، دوستان را فراوان و با بخشش ، قدر و منزلت انسان بالا رود، و با فروتنى ، نعمت كامل شود، و با پرداخت هزينه ها، بزرگى و سرورى ثابت گردد، و روش عادلانه ، مخالفان را در هم شكند ، و با شكيبايى در برابر بى خرد، ياران انسان زياد گردند


*****************
ومن الله توفیق
التما دعا
:gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته چهل وهفتم

برنامه وجمع بندی هفته چهل وهفتم

سم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بدم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته چهل و هفتم
(یارانراد)

یک شنبه

خطبه 52
الا و ان....الا مد
و حکمت 225
وَ قَالَ [عليه السلام] الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ .
شگفتا كه حسودان از سلامتى خود غافل مانده اند!!.

د
و شنبه خطبه 53
و من....المنسک
و حکمت 226
وَ قَالَ [عليه السلام] الطَّامِعُ فِى وِثَاقِ الذُّلِّ .

طمعكار همواره زبون و خوار است.

سه شنبه
خطبه54
فتداکوا....الاخره
و حکمت227
وَ سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ .

(در مورد ايمان پرسيدند).جواب: ايمان، بر شناخت با قلب، اقرار با زبان عمل با اعظاء و جوارح استوار است.


چهارشنبه
خطبه 55
اماقولکم....باثامها
وحکمت228

وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيَا حَزِيناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً وَ مَنْ أَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَقَدْ أَصْبَحَ يَشْكُو رَبَّهُ وَ مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ وَ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ كَانَ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْيَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلَاثٍ هَمٍّ لَا يُغِبُّهُ وَ حِرْصٍ لَا يَتْرُكُهُ وَ أَمَلٍ لَا يُدْرِكُهُ .

كسى كه از دنيا اندوهناك مى باشد، از قضاء الهى خشمناك است، و آن كس كه از مصيبت وارد شده شِكْوه كند از خدا شكايت كرده، و كسى كه نزد توانگرى رفته و به خاطر سرمايه اش برابر او فروتنى كند ، دو سوم دين خود را از دست داده است، و آن كس كه قرآن بخواند و وارد آتش جهنم شود حتماً از كسانى است كه آيات الهى را بازيچه قرار داده است ، و آن كس كه قلب او با دنيا پرستى پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشكل است، اندوهى رها نشدنى ، و آرزوئى نايافتني.

پنج شنبه
خطبه 56
ولقد...ندما
وحکمت229
وَ قَالَ [عليه السلام] كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً وَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيماً وَ سُئِلَ ع عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً (33)فَقَالَ هِيَ الْقَنَاعَةُ .

آدمى را قناعت براى دولتمندى ، و خوش خلقى براى فراوانى نعمت ها كافى است .( از امام سؤال شد تفسير آيه ، فَلْنُحْيَينه حياة طيّبة چيست؟ فرمود) آن زندگى با قناعت است


جمع بندی برنامه هفته چهل و هفتم

خطبه :52 و 53 و54 و 55 و 56
حکمت :225و 226 و 227 و228 و229


******************************

تعريف دنيا

آگاه باشيد، گويا دنيا پايان يافته، و وداع خويش را اعلام داشته است، خوبى ‏هايش ناشناخته مانده به سرعت پشت كرده مى‏ گذرد،ساكنان خود را به سوى نابود شدن مى‏ كشاند، و همسايگانش را به سوى مرگ مى‏ راند.

اى بندگان خدا از سرايى كوچ كنيد كه سرانجام آن نابودى است، مبادا آرزوها بر شما چيره گردد، مپنداريد كه عمر طولانى خواهيد داشت




******************************

والايى نعمت‏هاى قيامت

به خدا سوگند اگر براى نزديك شدن به حق، و دسترسى به درجات معنوى، و آمرزش گناهانى كه ثبت شده و مأموران حق آن را نگه مى ‏دارند، دست از اموال و فرزندان بكشيد سزاوار است زيرا: برابر پاداشى كه برايتان انتظار دارم، و عذابى كه از آن بر شما مى ‏ترسم، اندك است.

اگردل‏هاى شما از ترس آب شود، و از چشم‏هايتان با شدّت شوق به خدا، يا ترس ازاو، خون جارى گردد، و اگر تا پايان دنيا زنده باشيد و تا آنجا كه مى‏ توانيد در اطاعت از فرمان حق بكوشيد، در برابر نعمت‏هاى بزرگ پروردگار،بخصوص نعمت ايمان، ناچيز است.

******************************

وصف روز بيعت

ديدم چاره ‏اى جز يكى از اين دو راه ندارم: يا با آنان مبارزه كنم، و ياآن چه را كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آورده، انكار مى ‏نمايم، پس به اين نتيجه رسيدم كه،تن به جنگ دادن آسانتر از تن به كيفر پروردگار دادن است، واز دست دادن دنيا آسان‏تر از رها كردن آخرت است.



******************************

توضيحاتى پيرامون جنگ صفین

اينكه مى‏ گوييد، خويشتن دارى از ترس مرگ است، بخداسوگند باكى ندارم كه من به سوى مرگ روم يا مرگ به سوى من آيد، و اگر تصوّرمى ‏كنيد در جنگ با شاميان ترديد دارم، بخدا سوگند هر روزى كه جنگ را به تأخير مى ‏اندازم براى آن است كه آرزو دارم عدّه ‏اى از آنها به ما ملحق شوندو هدايت گردند. و در لابلاى تاريكى ‏ها، نور مرا نگريسته به سوى من بشتابند، كه اين براى من از كشتار آنان در راه گمراهى بهتر است، گر چه دراين صورت نيز به جرم گناهانشان گرفتار مى ‏گردند.

******************************

ياد مبارزات دوران پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در صفین

درركاب پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوديم و با پدران و فرزندانو برادران و عموهاى خود جنگ مى‏ كرديم، كه اين مبارزه برايمان و تسليم مامى ‏افزود، وما را در جادّه وسيع حقّ و صبر و برد بارى برابر ناگواريها و جهاد و كوشش برابر دشمن، ثابت قدم مى ‏ساخت


پس آنگاه كه خدا، راستى و اخلاص ما را ديد، خوارى و ذلّت را بر دشمنان مانازل و پيروزى را به ما عنايت فرمود، تا آنجا كه اسلام استحكام يافته فراگير شد و در سرزمين‏هاى پهناورى نفوذ كرد.

به جانم سوگند اگر ما در مبارزه مثل شما بوديم هرگز پايه‏اى براى دين استوارنمى‏ ماند، و شاخه ‏اى از درخت ايمان سبز نمى ‏گرديد. به خدا سوگند، شما هم اكنون از سينه شتر خون مى‏ دوشيد و سرانجامى جز پشيمانى نداريد.



******************************
حکمت ها :

شگفتا كه حسودان از سلامتى خود غافل مانده اند!!.

******************************

طمعكار همواره زبون و خوار است.

******************************

(در مورد ايمان پرسيدند).جواب:ايمان، بر شناخت با قلب، اقرار با زبان عمل با اعظاء و جوارح استوار است..


******************************

كسى كه از دنيا اندوهناك مى باشد، از قضاء الهى خشمناك است،
وآن كس كه از مصيبت وارد شده شِكْوه كند از خدا شكايت كرده،
وكسى كه نزد توانگرى رفته و به خاطر سرمايه اش برابر او فروتنى كند ، دو سوم دين خود را از دست داده است،
و آن كس كه قرآن بخواند ووارد آتش جهنم شود حتماً از كسانى است كه آيات الهى را بازيچه قرارداده است،
و آن كس كه قلب او با دنيا پرستى پيوند خورد،همواره جانش گرفتار سه مشكل است، اندوهى رها نشدنى ، وآرزوئى نايافتني.



******************************

آدمى را قناعت براى دولتمندى ، و خوش خلقى براى فراوانى نعمتها كافى است.
( از امام سؤال شد تفسير آيه ،فَلْنُحْيَينه حياة طيّبة چيست؟ فرمود:آن زندگى با قناعت است
)



ومن الله توفیق
التماس دعا :gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته چهل وهشتم

برنامه وجمع بندی هفته چهل وهشتم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی ذاتت ثبوت قل هو الله احد / نام تو نقش نگین امر الله صمد
لم یلد از مادر گیتی و لم یولد چو تو / لم یکن بعد از نبی مثلت لهو کفوآ احد



برنامه هفته چهل و هشتم

شنبه

خطبه 57

و حکمت 230

وَ قَالَ(عليه السلام): شَارِكُوا الَّذِى قَدْ أَقْبَلَ عَلَيْهِ الرِّزْقُ فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَى وَ أَجْدَرُ بِإِقْبَالِ الْحَظِّ عَلَيْهِ .

و درود خدا بر او ، فرمود :
با آن كس كه روزى به او روى آورده شراكت كنيد كه او توانگرى را سزاوار تر، و روى آمدن روزگارخويش را شایسته تر است .


یک شنبه

خطبه 58


و حکمت 231


وَ قَالَ (عليه السلام): فِى قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ
الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ .


و درود خدا بر او ، فرمود :
(در تفسير آيه 90 سوره نحل "خدا به عدل و احسان فرمان مى دهد" فرمود)
عدل ، همان انصاف ، و احسان، همان بخشش است.




دو شنبه
خطبه 59


و حکمت 232

وَ قَالَ(عليه السلام):


مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ

قال الرضى و معنى ذلك أن ما ينفقه المرء من ماله فى سبيل الخير و البر و إن كان يسيرا فإن الله تعالى يجعل الجزاء عليه عظيما كثيرا و اليدان هاهنا عبارة عن النعمتين ففرق ع بين نعمة العبد و نعمة الرب تعالى ذكره بالقصيرة و الطويلة فجعل تلك قصيرة و هذه طويلة لأن نعم الله أبدا تضعف على نعم المخلوق أضعافا كثيرةفكل نعمة إليها ترجع و منها تنزع إذ كانت نعم الله أصل النعم كلها

و درود خدا بر او ، فرمود


آن كس كه با دست كوتاه ببخشد، از دستى بلند پاداش گيرد

مى گويم: (معنى سخن اين است كه آنچه انسان از اموال خود در راه خير و نيكى انفاق مى كند، هر چند كم باشد، خداوند پاداش او را بسيار مى دهد،و منظور از "دو دست" در اينجا دو نعمت است كه امام [عليه السلام] بين نعمت پروردگار ، و نعمت از ناحيه انسان، را با كوتاهى و بلندى فرق گذاشته است كه نعمت و بخشش از ناحيه بنده را كوتاه ، و از ناحيه خداوند را بلند قرار داده است ،بدان جهت كه نعمت خدا هميشگى و چند برابر نعمت مخلوق است،چرا كه نعمت خداوند اصل و اساس تمام نعمت ها است،بنابراين تمام نعمت ها به نعمت هاى خدا باز مى گردد، و از آن سرچشمه مى گيرد.)


سه شنبه

خطبه60

و حکمت233

وَ قَالَ [عليه السلام] لِابْنِهِ الْحَسَنِ ع
لَا تَدْعُوَنَّ إِلَى مُبَارَزَةٍ وَ إِنْ دُعِيتَ إِلَيْهَا فَأَجِبْ فَإِنَّ الدَّاعِيَ إِلَيْهَا بَاغٍ وَ الْبَاغِيَ مَصْرُوعٌ.


و درود خدا بر او ، فرمود : (به فرزندش امام مجتبى (ع) )
كسى را به پيكار دعوت نكن ،اما اگر تو را دعوت به نبرد خواندند بپذير،زيرا آغازگر پيكار تجاوزكار شكست خورده است.


چهارشنبه:

خطبه 61

وحکمت234

وَ قَالَ(عليه السلام):
خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا
وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ يَعْرِضُ لَهَا .


و درود خدا بر او ، فرمود :
برخى از نيكوترين خلق و خوى زنان، زشت ترين اخلاقى مردان است،مانند تكبر ، ترس ، بخل :هرگاه زنى متكبر باشد، بيگانه را به حريم خود راه نمى دهد ،و اگر بخيل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ مى كند،
و چون ترسان باشد از هر چيزى كه به آبروى او زيان رساند فاصله مى گيرد.



پنج شنبه :
خطبه 62

وحکمت235

وَ قَالَ (عليه السلام):
وَ قِيلَ لَهُ صِفْ لَنَا الْعَاقِلَ فَقَالَ ع
هُوَ الَّذِى يَضَعُ الشَّيْ‏ءَ مَوَاضِعَهُ
فَقِيلَ فَصِفْ لَنَا الْجَاهِلَ فَقَالَ قَدْ فَعَلْتُ .
قال الرضى يعنى أن الجاهل هو الذى لا يضع الشي‏ء مواضعه فكأن ترك صفته صفة له إذ كان بخلاف وصف العاقل



و درود خدا بر او ، فرمود :
(به امام گفتند، عاقل را به ما بشناسان ، پاسخ داد
خردمند آن است كه هر چيزى را در جاى خود مى نهد.
(گفتند پس جاهل را تعريف كن فرمود)

با معرفى خردمند، جاهل را نيز شناساندم .
(يعنى جاهل كسى كه هر چيزى را در جاى خود نمى گذارد ، بنابراين با ترك معرفى مجدد جاهل را شناساند).





جمع بندی برنامه هفته چهل وهشتم( یارانراد)


آگاه باشيد پس از من مردى با گلوى گشاده، و شكمى بزرگ بر شما مسلّط خواهد شد، كه هر چه بيابد مى ‏خورد، و تلاش مى‏كند آنچه ندارد به دست آورد او را بكشيد ولى هرگز نمى‏توانيد او را بكشيد. آگاه باشيد به زودى معاويه شما را به بيزارى و بدگويى من وادار مى ‏كند
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سنگ حوادث و بلا بر شما ببارد، چنانكه اثرى از شما باقى نگذارد. آيا پس از ايمانم به خدا، و جهاد كردنم در ركاب رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به كفر خويش گواهى دهم اگر چنين كنم گمراه شده و از هدايت شدگان نخواهم بود. پس به بدترين جايگاه رهسپار شويد، و به راه گذشتگان باز گرديد. آگاه باشيد به زودى پس از من، به خوارى و ذلّت گرفتار مى ‏شويد و شمشير برنده بر شما مسلّط مى ‏گردد، و به استبدادى دچار خواهيد شد كه براى ديگر ستمگران راه و رسم حكومت قرار خواهد گرفت.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
قتلگاه خوارج اين سوى نهر است، به خدا سوگند از آنها جز ده نفر باقى نمى ‏ماند، و از شما نيز ده نفر كشته نخواهد شد.
(منظور امام از «نطفه» آب نهر است كه از فصيحترين كنايه در رابطه با آب هر چند زياد و فراوان باشد)
-----------------------------------------------------------------------------------------------------

نه، سوگند به خدا هرگز آنها نطفه‏ هايى در پشت پدران و رحم مادران وجود خواهند داشت، هر گاه كه شاخى از آنان سر برآورد قطع مى‏گردد تا اينكه آخرينشان به راهزنى و دزدى تن در مى‏ دهند.
---------------------------------------------------------------------------------------------------

بعد از من با خوارج نبرد نكنيد، زيرا كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
پروردگار براى من پوششى استوار قرار داد كه مرا حفظ نمايد، هنگامى كه عمرم بسر آيد، از من دور شده و مرا تسليم مرگ مى ‏كند، كه در آن روز نه تير خطا مى‏رود و نه زخم بهبود مى‏يابد.

================================================== =============

با آن كس كه روزى به او روى آورده شراكت كنيد كه او توانگرى را سزاوار تر، و روى آمدن روزگارخويش را شایسته تر است .

عدل ، همان انصاف ، و احسان، همان بخشش است

آن كس كه با دست كوتاه ببخشد، از دستى بلند پاداش گيرد


كسى را به پيكار دعوت نكن ،اما اگر تو را دعوت به نبرد خواندند بپذير،زيرا آغازگر پيكار تجاوزكار شكست خورده است.

برخى از نيكوترين خلق و خوى زنان، زشت ترين اخلاقى مردان است،مانند تكبر ، ترس ، بخل :هرگاه زنى متكبر باشد، بيگانه را به حريم خود راه نمى دهد ،و اگر بخيل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ مى كند،
و چون ترسان باشد از هر چيزى كه به آبروى او زيان رساند فاصله مى گيرد.



(به امام گفتند، عاقل را به ما بشناسان ، پاسخ داد
خردمند آن است كه هر چيزى را در جاى خود مى نهد.
(گفتند پس جاهل را تعريف كن فرمود)

با معرفى خردمند، جاهل را نيز شناساندم .


/////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

یاعلی
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته چهل ونهم

برنامه وجمع بندی هفته چهل ونهم

بسم الله الرحمن الرحیم


دانی ز چه این چرخ کهن می گردد * نه بهر تو ونه بهر من می گردد
از گردش آن چون علی آمد به وجود* می بالد و دور خویشتن می گردد




برنامه هفته چهل و نهم



یک شنبه

خطبه 63


و حکمت 236


وَ قَالَ (عليه السلام):

وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِى عَيْنِى مِنْ عِرَاقِ خِنْزِيرٍ فِى يَدِ مَجْذُومٍ .


و درود خدا بر او ، فرمود :
به خدا سوگند ! اين دنياى شما (كه به انواع حرام آلوده است ،) در ديدة من از استخوان خوكى كه در دست بيمارى جذامى باشد، پست تر است!.


دو شنبه
خطبه 64


و حکمت 237

وَ قَالَ(عليه السلام):

إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ .


و درود خدا بر او ، فرمود:

گروهى خدا را به اميد بخشش پرستش كردند، كه اين پرستش بازرگانان است،و گروهى او را از روى ترس عبادت كردند كه اين عبادت بردگان است،و گروهى خدا را از روى سپاسگذارى پرستيدند و اين پرستش آزادگان است.


سه شنبه


خطبه65

و حکمت238

وَ قَالَ(عليه السلام):

الْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا .


و درود خدا بر او ، فرمود:

زن همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بارتر اينكه چاره اى جز بودن با اونیست.


چهارشنبه:


خطبه 66

وحکمت239

وَ قَالَ(عليه السلام):

مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِيَ ضَيَّعَ الْحُقُوقَ وَ مَنْ أَطَاعَ الْوَاشِيَ ضَيَّعَ الصَّدِيقَ .

و درود خدا بر او ، فرمود :

هر كس تن به سستى دهد ، حقوق را پايمال كند ،و هر كس سخن چين را پيروى كند دوستى را به نابودى كشاند

پنج شنبه :
خطبه 67

وحکمت240

وَ قَالَ (عليه السلام):


الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِى الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا .

قال الرضى و يروى هذا الكلام عن النبى (ص):و لا عجب أن يشتبه الكلامان لأن مستقاهما من قليب و مفرغهما من ذنوب .

و درود خدا بر او ، فرمود :

سنگ غصبى در بناى خانه، ماية ويران شدن آن است.

(اين سخن از رسول خدا نقل شده است، و اينكه:هر دو سخن شبيه يكديگرند جاى شگفتى نيست براى اينكه هر دو از يك جا سرچشمه گرفته و در دو ظرف ريخته شده است).





جمع بندی برنامه هفته چهل و نهم(یارانرادhttp://www.iran-eng.com/member.php/550899-%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B1%D8%A7%D8%AF)http://www.iran-eng.com/member.php/550899-%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B1%D8%A7%D8%AF
مردم به وسيله دنيا آزمايش مى ‏شوند، پس هر چيزى از دنيا را براى دنيا به دست آورند از كفشان بيرون مى‏ رود، و بر آن محاسبه خواهند شد،

================================================== ============================

زيرا مرگ او پنهان و پوشيده است، و آرزوها فريبنده ‏اند، و شيطان، همواره با اوست و گناهان را زينت و جلوه مى‏ دهد تا بر او تسلّط يابد، انسان را در انتظار توبه نگه مى‏ دارد كه آن را تأخير اندازد، و تا زمان فرا رسيدن مرگ از آن غفلت نمايد.واى بر غفلت زده‏ اى كه عمرش بر ضد او گواهى دهد، و روزگار او را به شقاوت و پستى كشاند.

================================================== =================================================

هر واحد و تنهايى جز او، اندك است، هر عزيزى جز او ذليل، و هر نيرومندى جز او ضعيف و ناتوان است،هر مالكى جز او بنده، و هر عالمى جز او دانش آموز است، هر قدرتمندى جز او، گاهى توانا و زمانى ناتوان است، هر شنونده‏اى جز خدا در شنيدن صداهاى ضعيف كر و برابر صداهاى قوى، ناتوان است و آوازهاى دور را نمى ‏شنود. هر بيننده ‏اى جز خدا، از مشاهده رنگ‏هاى ناپيدا و اجسام بسيار كوچك ناتوان است، هر ظاهرى غير از او پنهان، و هر پنهانى جز او آشكار است.

================================================== =================================


پى در پى حمله كنيد و از فرار شرم داريد، زيرا فرار در جنگ، لكّه ننگى براى نسل‏هاى آينده و مايه آتش روز قيامت است، از شهادت خرسند باشيد و به آسانى از آن استقبال كنيد. به آن گروه فراوان اطراف خيمه پر زرق و برق و طناب در هم افكنده (فرماندهى معاويه) به سختى حمله كنيد، و به قلب آنها هجوم بريد كه شيطان در كنار آن پنهان شده، دستى براى حمله در پيش، و پايى براى فرار آماده دارد، مقاومت كنيد تا ستون حق بر شما آشكار گردد. «شما برتريد، خدا با شماست، و از پاداش اعمالتان نمى ‏كاهد».

================================================== ============================

ردّ استدلال انصار و قريش نسبت به امامت در سقيفه چرا با آنها به اين سخن رسول خدا استدلال نكرديد كه آن حضرت در باره انصار سفارش فرمود: با نيكان آنها به نيكى رفتار كنيد و از بدكاران آنها در گذريد [پرسيدند چگونه اين حديث انصار را از زمامدارى دور مى‏كند پاسخ داد:] اگر زمامدارى و حكومت در آنان بود، سفارش كردند در باره آنها معنايى نداشت [سپس پرسيد، قريش در سقيفه چه گفتند جواب دادند: قريش مى‏ گفتند ما از درخت رسالتيم، امام عليه السّلام فرمود] به درخت رسالت استدلال كردند امّا ميوه‏اش را ضايع ساختند.


÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷ ÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷ ÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷ ÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷


به خدا سوگند ! اين دنياى شما (كه به انواع حرام آلوده است ،) در ديدة من از استخوان خوكى كه در دست بيمارى جذامى باشد، پست تر است!.

گروهى خدا را به اميد بخشش پرستش كردند، كه اين پرستش بازرگانان است،و گروهى او را از روى ترس عبادت كردند كه اين عبادت بردگان است،و گروهى خدا را از روى سپاسگذارى پرستيدند و اين پرستش آزادگان است.

زن همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بارتر اينكه چاره اى جز بودن با اونیست.

هر كس تن به سستى دهد ، حقوق را پايمال كند ،و هر كس سخن چين را پيروى كند دوستى را به نابودى كشاند


سنگ غصبى در بناى خانه، ماية ويران شدن آن است.

÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷ ÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷ ÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷


التماس دعا
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته پنجاهم

برنامه وجمع بندی هفته پنجاهم

بسم الله الرحمن الرحیم

یاعلی نام تو می برم نه غمی می ماند نه همی

برنامه هفته پنجاهم
( یارانراد)

شنبه
خطبه68
وقد...ربیبا
وحکمت241
وَ قَالَ [عليه السلام] يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ .
روزى كه ستمديده از ستمكار انتقام كشد، سخت تر از روزى است كه ستمكار بر او ستم روا مى داشت.

یکشنبه
خطبه69
کم اراد...الحق
وحکمت242

وَ قَالَ [عليه السلام] اتَّقِ اللَّهَ بَعْضَ التُّقَى وَ إِنْ قَلَّ وَ اجْعَلْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ سِتْراً وَ إِنْ رَقَّ .
از خدا بترس هر چند اندك ؛ و ميان خود و خدا پرده اى قرار ده هر چند نازك!.

دوشنبه
خطبه 70
ملکتی...لهم منی
وحکمت243

وَ قَالَ [عليه السلام] إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ .
هر گاه پاسخ ها همانند و زياد شد ، پاسخ درست پنهان گردد.

سه شنبه
خطبه71
یا اهل...له وعا
وحکمت244

وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ لِلَّهِ فِى كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنْهَا وَ مَنْ قَصَّرَ فِيهِ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ .
خدا را در هر نعمتى حقّى است، هر كس آن را بپردازد ، فزونى يابد، و آن كس كه نپردازد و كوتاهى كند، در خطر نابودى قرار گيرد.

چهارشنبه
خطبه72
اللهم...الی الخلق
وحکمت245

وَ قَالَ [عليه السلام] إِذَا كَثُرَتِ الْمَقْدِرَةُ قَلَّتِ الشَّهْوَةُ .
هنگامى كه توانايى فزونى يابد، شهوت كاستى گيرد.


پنج شنبه
لقدعلمتم...وزبرجه
وحکمت246

وَ قَالَ [عليه السلام] احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا كُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ .
از فرار نعمت ها بپرهيزيد ، زيرا هر گريخته اى باز نمى گردد.


جمع بندی برنامه هفته پنجاهم

خطبه68 خطبه69 خطبه 70 خطبه71 خطبه72

وحکمت241, 242 , 243 , 244 , 245 ,246




در نكوهش كوفيان فرمود


هر گاه دسته‏اى از مهاجمان شام به شما يورش آوردند، هر كدام از شما به خانه رفته، درب خانه را مى‏ بنديد، و چون سوسمار در سوراخ خود مى‏ خزيد، وچون كفتار در لانه مى‏ آرميد.

سوگند به خدا ذليل است آن كس كه شما يارى دهندگان او باشيد، كسى كه با شما تير اندازى كند گويا تيرى بدون پيكان رهاساخته است. به خدا سوگند، شما در خانه‏ ها فراوان، و زير پرچم‏ هاى ميدان نبرد اندكيد،

و من مى‏ دانم كه چگونه بايد شما را اصلاح و كجى ‏هاى شما را راست كرد، امّا اصلاح شما را با فاسد كردن روح خويش جايز نمى ‏دانم.

خدا بر پيشانى شما داغ ذلّت بگذارد، و بهره شما را اندك شمارد، شما
آنگونه كه باطل را مى‏ شناسيد از حق آگاهى نداريد، و در نابودى باطل تلاش نمى ‏كنيد آن سان كه در نابودى حق كوشش داريد.

********************
شكوه‏ ها با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم


پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: نفرينشان كن. گفتم: خدا بهتراز آنان را به من بدهد، و به جاى منشخص بدى را بر آنها مسلّط گرداند.

********************

علل نكوهش اهل عراق

بهمن خبر دادند كه مى‏ گوييد على دروغ مى ‏گويد خدا شما را بكشد، بر چه كسى دروغ روا داشته‏ام آيا به خدا دروغ روا داشتم در حالى كه من نخستين كسى هستم كه به خدا ايمان آوردم،يا بر پيامبرش در حالى كه من اول كسى بودم كه او را تصديق كردم نه به خدا هرگز آنچه گفتم واقعيّتى است كه شما از دانستن آن دوريد، و شايستگى درك آن را نداريد، مادرتان در سوگ شما زارى كند «واى،واى، سر دهد» پيمانه علم را به شما به رايگان بخشيدم، اگر ظرفيّت داشته باشيد، و به زودى خبر آن را خواهيد فهميد.



********************
ويژگى ‏هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم


خاتم پيامبران گذشته، و گشاينده درهاى بسته و آشكار كننده حق با برهاناست. دفع كننده لشكرهاى باطل، و درهم كوبنده شوكت گمراهان است، آنگونه كه بار سنگين رسالت را بر دوش كشيد، و به فرمانت قيام كرد، و به سرعت در راه خشنودى تو گام برداشت، حتّى يك قدم به عقب برنگشت، و اراده او سست نشد، و در پذيرش و گرفتن وحى، نيرومند بود،حافظ و نگهبان عهد و پيمان تو بود، و در اجراى فرمانت تلاش كرد تا آنجا كه نورحق را آشكار، و راه را براى جاهلان روشن ساخت، و دل‏هايى كه در فتنه و گناه فرو رفته بودند هدايت شدند. پرچم‏ هاى حق را بر افراشت.
و احكام نورانى را بر پا كرد، پس او پيامبر امين، ومورد اعتماد، و گنجينه‏ دار علم نهان تو، و شاهد روز رستاخيز، و بر انگيخته تو براى بيان حقائق، و فرستاده تو به سوى مردم است.

********************
دعا براى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم


پروردگارابراى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در سايه لطف خود جاى با وسعتى بگشاى، و از فضل و كرمت پاداش او را فراوان گردان. خداوندا كاخ آيين او را از هر بنايى برتر و مقام او را در پيشگاه خود گرامى ‏ترگردان و، نورش را كامل گردان، و پاداش رسالت او را پذيرش گواهى و شفاعت وقبول گفتار او قرار ده،زيرا كه داراى منطقى عادلانه، و راه جدا كننده حق از باطل بود.بار خدايا بين ما و پيغمبرت در نعمت‏هاى جاويدان، و زندگانى خوش، وآرزوهاى بر آورده، و خواسته‏ هاى به انجام رسيده، در كمال آرامش، و درنهايت اطمينان، همراه با مواهب و هداياى با ارزش، جمع گردان

********************


حکمت ها

روزى كه ستمديده از ستمكار انتقام كشد، سخت تر ازروزى است كه ستمكار بر او ستم روا مى داشت.

********************

از خدا بترس هر چند اندك ؛ و ميان خود و خدا پردهاى قرار ده هر چند نازك!.


********************

هر گاه پاسخ ها همانند و زياد شد ، پاسخ درست پنهان گردد.

********************

خدارا در هر نعمتى حقّى است، هر كس آن رابپردازد ، فزونى يابد،و آن كس كه نپردازد و كوتاهى كند، در خطر نابودى قرارگيرد.

********************

هنگامى كه توانايى فزونى يابد، شهوت كاستى گيرد.


********************


از فرار نعمت ها بپرهيزيد ، زيرا هر گريخته اى باز نمى گردد.



ومن الله توفیق

التماس دعا :gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته پنجاه و یکم

برنامه وجمع بندی هفته پنجاه و یکم

بسم الله الرحمن الرحیم

یاعلی نام تو می برم نه غمی می ماند نه همی

برنامه هفته پنجاه ویکم
( یارانراد)

یکشنبه
خطبه 75
اولم...تجازی العباد
وحکمت 247
وَ قَالَ [عليه السلام] الْكَرَمُ أَعْطَفُ مِنَ الرَّحِمِ .
بخشش بيش از خويشاوندى محبت مى آورد.

دوشنبه
خطبه76
رحم الله... من العمل
وحکمت248


وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ ظَنَّ بِكَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ .

چون كسى به تو گمان نيك بْرد ، خوشبينى او را تصديق كن.

سه شنبه
خطبه77
ان بنی...التربه
وحکمت249

وَ قَالَ [عليه السلام] أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَكَ عَلَيْهِ .
بهترين كارها آن است كه با ناخشنودى در انجام آن بكوشي.

چهارشبه
خطبه78
اللهم اغفرلی...وهفوات السان
وحکمت
قَالَ [عليه السلام] عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ .

خدا را از سْست شدن اراده هاى قوى ، گشوده شدن گره هاى دشوار ، و درهم شكسته شدن تصميم ها ، شناختم.

پنج شنبه
خطبه79
انزعم...الضر

وحکمت251
قَالَ [عليه السلام] عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ .

خدا را از سْست شدن اراده هاى قوى ، گشوده شدن گره هاى دشوار ، و درهم شكسته شدن تصميم ها ، شناختم.


جمع بندی برنامه هفته پنجاه ویکم

خطبه 75 خطبه76خطبه77خطبه78خطبه79

حکمت 247 ,
248, 249, 250 ,251



دفاعيات امام برابر تهمت‏ها

آيا شناختى كه بنى اميّه از روحيّات من دارند آنان را از عيب جويى بر من باز نمى ‏دارد و آيا سوابق مبارزات من، نادان را بر سر جاى خود نمى ‏شناسند كه به من تهمت نزنند آنچه خدا آنان را بدان پند داد از بيان من رساتر است. من مارقين (از دين خارج شدگان) را با حجّت و برهان مغلوب مى‏ كنم و دشمن ناكثين «پيمان شكنان» و ترديد دارندگان در اسلام مى ‏باشم، شبهات را بايد در پرتو كتاب خدا، قرآن، شناخت و بندگان خدا به آنچه در دل دارند پاداش داده مى‏ شوند.


***************

صفات بنده پرهيزكار

خدا رحمت كند كسى را كه چون سخن حكيمانه بشنود، خوب فرا گيرد، و چون هدايت شود بپذيرد، دست به دامن هدايت كننده زند و نجات يابد

مراقب خويش در برابر پروردگار باشد، از گناهان خود بترسد،
ذخيره‏ اى براى آخرت فراهم آورد، و از گناه بپرهيزد، همواره اغراض دنيايى را از سر دور كند، و درجات آخرت به دست آورد
با خواسته‏ هاى دل مبارزه كند، آرزوهاى دروغين را طرد و استقامت را مركب نجات خود قرار دهد
تقوا را زاد و توشه روز مردن گرداند، در راه روشن هدايت قدم بگذارد
و از راه روشن هدايت فاصله نگيرد. چند روز زندگى دنيا را غنيمت شمارد و پيش از آن كه مرگ او فرا رسد خود را آماده سازد

***********


نيايش امام

خدايا از من در گذر آنچه را از من بدان داناترى، و اگر بار ديگر به آن باز گردم تو نيز به بخشايش باز گرد. خدايا، آنچه از اعمال نيكو كه تصميم گرفتم و انجام ندادم ببخشاى خدايا، ببخشاى آنچه را كه با زبان به تو نزديك شدم ولى با قلب آن را ترك كردم. خدايا، ببخشاى نگاه‏هاى اشارت آميز، و سخنان بى ‏فايده، و خواسته‏ هاى بى مورد دل، و لغزش هاى زبان.


*************

پرهيز از توجه به غير خدا

گمان مى ‏كنى تو از آن ساعتى آگاهى كه اگر كسى حركت كند زيان نخواهيد ديد و مى‏ ترسانى از ساعتى كه اگر كسى حركت كند ضررى دامنگير او خواهد شد كسى كه گفتار تو را تصديق كند، قرآن را تكذيب كرده است، و از يارى طلبيدن خدا در رسيدن به هدف‏هاى دوست داشتنى، و محفوظ ماندن از ناگواريها، بى ‏نياز شده است
گويا مى‏ خواهى به جاى خداوند، تو را ستايش كنند چون به گمان خود مردم را به ساعتى آشنا كردى كه منافعشان را به دست مى‏ آورند و از ضرر و زيان در امان مى‏ مانند.



*************

پرهيز دادن مردم از ستاره شناسى براى پيشگويى‏ هاى دروغين

اى مردم، از فرا گرفتن علم ستاره شناسى براى پيشگويى‏ هاى دروغين، بپرهيزيد، جز آن مقدار از علم نجوم كه در دريا نوردى و صحرا نوردى به آن نياز داريد، چه اينكه ستاره شناسى شما را به غيب گويى و غيب گويى به جادوگرى مى ‏كشاند، و ستاره شناس چون غيب گو، و غيب گو چون جادوگر و جادوگر چون كافر و كافر در آتش جهنم است. با نام خدا حركت كنيد.


*****************


حکمت ها

بخشش بيش از خويشاوندى محبت مى آورد.


***************

چون كسى به تو گمان نيك بْرد ، خوشبينى او راتصديق كن.



****************

بهترين كارها آن است كه با ناخشنودى در انجام آن بكوشي.



*****************

خدا را از سْست شدن اراده هاى قوى ، گشوده شدنگ ره هاى دشوار ، و درهم شكسته شدن تصميم ها ، شناختم.


**************

ومن الله توفیق
التماس دعا:gol:



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته پنجاه ودوم

برنامه وجمع بندی هفته پنجاه ودوم

بسم الله الرحمن الرحیم

یاعلی نام تو می برم نه غمی می ماند نه همی

برنامه هفته
پنجاه و دوم(
یارانراد)
شنبه
خطبه 79

ایها الناس...اسم الله

وحکمت252

وَ قَالَ [عليه السلام] فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ وَ الْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدِّينِ وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ وَ تَرْكَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِيناً لِلْعَقْلِ وَ مُجَانَبَةَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ وَ تَرْكَ الزِّنَى تَحْصِيناً لِلنَّسَبِ وَ تَرْكَ اللِّوَاطِ تَكْثِيراً لِلنَّسْلِ وَ الشَّهَادَاتِ اسْتِظْهَاراً عَلَى الْمُجَاحَدَاتِ وَ تَرْكَ الْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِلصِّدْقِ وَ السَّلَامَ أَمَاناً مِنَ الْمَخَاوِفِ وَ الْأَمَانَةَ نِظَاماً لِلْأُمَّةِ وَ الطَّاعَةَ تَعْظِيماً لِلْإِمَامَةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: خدا "ايمان" را براى پاكسازى دل از شرك ، و "نماز" را براى پاك بودن از كبر و خودپسندى و "زكات" را عامل فزونى روزي، و "روزه" را براى آزمودن اخلاص بندگان ، و "حج" را براى نزديكى و همبستگى مسلمانان ، و "جهاد" را براى عزت اسلام، و "امر به معروف" را براى اصلاح توده هاى ناآگاه ، و "نهى از منكر" را براى بازداشتن بى خردان از زشتى ها ، "صلة رحم" را براى فراوانى خويشاوندان ، و "قصاص" را براى پاسدارى از خون ها، و اجراى "حدود" را براى تحقق عفّت ، و ترك "زنا" را براى سلامت نسل آدمى ، و ترك "لواط" را براى فزونى فرزندان ، و "گواهى دادن" را براى به دست آوردن حقوق انكار شده ، و ترك "دروغ" را براى حرمت نگهداشتن راستى ، و "سلام" كردن را براى امنيت از ترس ها، و "امامت" را براى سازمان يافتن امور امت، و "فرمانبردارى از امام" را براى بزرگداشت مقام رهبري، واجب كرد.


یک شنبه
خطبه80
معاشر...الرجال

وحکمت253

كَانَ [عليه السلام] يَقُولُ أَحْلِفُوا الظَّالِمَ إِذَا أَرَدْتُمْ يَمِينَهُ بِأَنَّهُ بَرِي‏ءٌ مِنْ حَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ فَإِنَّهُ إِذَا حَلَفَ بِهَا كَاذِباً عُوجِلَ الْعُقُوبَةَ وَ إِذَا حَلَفَ بِاللَّهِ الَّذِى لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَمْ يُعَاجَلْ لِأَنَّهُ قَدْ وَحَّدَ اللَّهَ تَعَالَى .

و درود خدا بر او ، فرمود : آنگاه كه خواستيد ستمكارى را سوگند دهيد از او بخواهيد كه بگويد " از جنبش و نيروى الهى بيزار است" زيرا اگر به دروغ سوگند خورد، پس از بيزارى ، در كيفر او شتاب شود، اما اگر در سوگند خود بگويد " به خدايى كه جز او خدايى نيست" در كيفرش شتاب نگردد، چه او خدا را به يگانگى ياد كرد.

دوشنبه
خطبه81

ایها الناس...واضحه

وحکمت254


وَ قَالَ [عليه السلام] يَا ابْنَ آدَمَ كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ فِى مَالِكَ وَ اعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يُعْمَلَ فِيهِ مِنْ بَعْدِكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود : اى فرزند آدم ! خودت وصى مال خويش باش، امروز به گونه اى عمل كن كه دوست دارى پس از مرگت عمل كنند.



سه شنبه
خطبه82

ما اصف...اعمته

وحکمت255


وَ قَالَ [عليه السلام] الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ .
و درود خدا بر او، فرمود: تندخويى بى مورد نوعى ديوانگى است ، زيرا كه تندخو پشيمان مى شود، و اگر پشيمان نشد پس ديوانگى او پايدار است.

چهارشنبه
خطبه 83

الحمدالله...نذره

وحکمت256

قَالَ [عليه السلام] صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ .

و درود خدا بر او ، فرمود : سلامت تن در دورى از حسادت است.

پنج شنبه

اوصیکم...علیها

وحکمت257


وَ قَالَ [عليه السلام] لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ النَّخَعِيِّ يَا كُمَيْلُ مُرْ أَهْلَكَ أَنْ يَرُوحُوا فِى كَسْبِ الْمَكَارِمِ وَ يُدْلِجُوا فِى حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ فَوَالَّذِى وَسِعَ سَمْعُهُ الْأَصْوَاتَ مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إِلَّا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِى انْحِدَارِهِ حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الْإِبِلِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : اى كميل ! خانواده ات را فرمان ده كه روزها در به دست آوردن بزرگوارى ، و شب ها در رفع نياز خفتگان بكوشند . سوگند به خدايى كه تمام صداها را مى شنود، هر كس دلى را شاد كند، خداوند از آن شادى لطفى براى او قرار دهد كه به هنگام مصيبت چون آب زلالى بر او باريدن گرفته و تلخى مصيبت را بزدايد چنان كه شتر غريبه را از چراگاه دورسازند.


جمع بندی برنامه هفته
پنجاه و دوم


خطبه
79 80 81 82 83

حکمت252 و253 و254 و255 و256 و257

**************


بيان تفاوت‏هاى زنان و مردان

اى مردم همانا زنان در مقايسه با مردان، در ايمان، و بهره‏ورى از اموال، و عقل متفاوتند،
اما تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد است، و علّت تفاوت در بهره ورى از اموال آن كه ارث بانوان نصف ارث مردان است
.


**************

مدّيريت خانوادگى

پس، از زنان بد، بپرهيزيد و مراقب نيكانشان باشيد، در خواسته‏هاى نيكو، همواره فرمانبردارشان نباشيد، تا در انجام منكرات طمع ورزند.

**************


تعريف زهد و پارسايى

اى مردم، زهد يعنى كوتاه كردن آرزو ، و شكرگزارى برابر نعمت‏ها، و پرهيز در برابر محرّمات. پس اگر نتوانستيد همه اين صفات را فراهم سازيد، تلاش كنيد كه حرام بر صبر شما غلبه نكند، و در برابر نعمت‏ها، شكر يادتان نرود. چه اينكه خداوند با دلائل روشن و آشكار، عذرها را قطع، و با كتاب‏هاى آسمانى روشنگر، بهانه‏ها را از بين برده است
.


**************


دنيا شناسى

چگونه خانه دنيا را توصيف كنم كه ابتداى آن سختى و مشقّت، و پايان آن نابودى است در حلال دنيا حساب، و در حرام آن عذاب است. كسى كه ثروتمند گردد فريب مى‏خورد، و آن كس كه نيازمند باشد اندوهناك است، و تلاش كننده دنيا به آن نرسد، و به رها كننده آن، روى آورد. كسى كه با چشم بصيرت به آن بنگرد او را آگاهى بخشد، و آن كس كه چشم به دنيا دوزد كور دلش مى ‏كند.


**************
شناخت صفات الهى

او را مى ‏ستايم در برابر مهربانى‏ها و نعمت‏هاى فراگيرش. به او ايمان مى‏آورم چون مبدأ هستى و آغاز كننده خلقت آشكار است. از او هدايت مى‏طلبم چون راهنماى نزديك است، و از او يارى مى ‏طلبم كه توانا و پيروز است، و به او توكّل مى‏ كنم چون تنها ياور و كفايت كننده است

**************
سفارش به پرهيزكارى

سفارش مى‏ كنم شما بندگان خدا را به تقواى الهى، كه براى بيدارى شما مثل‏هاى پند آموز آورده، و سر آمد زندگانى شما را معيّن فرمود، و لباس‏هاى رنگارنگ بر شما پوشانده، و زندگى پر وسعت به شما بخشيده، و با حسابگرى دقيق خود، بر شما مسلّط است. در برابر كارهاى نيكو، به شما پاداش مى‏ دهد، و با نعمت‏هاى گسترده و بخشش‏هاى بى‏ حساب، شما را گرامى داشته است، و با اعزام پيامبران و دستورات روشن، از مخالفت با فرمانش شما را بر حذر داشته است. تعداد شما را مى‏داند، و چند روزى جهت آزمايش و عبرت براى شما مقرّر داشته، كه در اين دنيا آزمايش مى‏گرديد، و برابر اعمال خود محاسبه مى‏ شويد.

**************



حکمت ها:

خدا "ايمان" را براى پاكسازى دل از شرك
"نماز" را براى پاك بودن از كبر و خودپسندى

"زكات" را عامل فزونى روزي
"روزه" را براى آزمودن اخلاص بندگان
"حج" را براى نزديكى و همبستگى مسلمانان
"جهاد" را براى عزت اسلام
"امر به معروف" را براى اصلاح توده هاى ناآگاه
"نهى از منكر" را براى بازداشتن بى خردان از زشتى ها
"صلة رحم" را براى فراوانى خويشاوندان
"قصاص" را براى پاسدارى از خون ها
اجراى "حدود" را براى تحقق عفّت

ترك "زنا" را براى سلامت نسل آدمى
ترك "لواط" را براى فزونى فرزندان
"گواهى دادن" را براى به دست آوردن حقوق انكار شده
ترك "دروغ" را براى حرمت نگهداشتن راستى ،
"سلام" كردن را براى امنيت از ترس ها
"امامت" را براى سازمان يافتن امور امت
"فرمانبردارى از امام" را براى بزرگداشت مقام رهبري، واجب كرد.
**************
آنگاه كه خواستيد ستمكارى را سوگند دهيد از او بخواهيد كه بگويد " از جنبش و نيروى الهى بيزار است" زيرا اگر به دروغ سوگند خورد، پس از بيزارى ، در كيفر او شتاب شود، اما اگر در سوگند خود بگويد " به خدايى كه جز او خدايى نيست" در كيفرش شتاب نگردد، چه او خدا را به يگانگى ياد كرد.
**************
اى فرزند آدم ! خودت وصى مال خويش باش، امروز به گونه اى عمل كن كه دوست دارى پس از مرگت عمل كنند.
**************

تندخويى بى مورد نوعى ديوانگى است ، زيرا كه تندخو پشيمان مى شود، و اگر پشيمان نشد پس ديوانگى او پايدار است.


**************

سلامت تن در دورى از حسادت است.

**************

اى كميل ! خانواده ات را فرمان ده كه روزها در به دست آوردن بزرگوارى ، و شب ها در رفع نياز خفتگان بكوشند . سوگند به خدايى كه تمام صداها را مى شنود، هر كس دلى را شاد كند، خداوند از آن شادى لطفى براى او قرار دهد كه به هنگام مصيبت چون آب زلالى بر او باريدن گرفته و تلخى مصيبت را بزدايد چنان كه شتر غريبه را از چراگاه دورسازند.

**************


ومن الله توفیق

التماس دعا :gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته پنجاه وسوم

برنامه وجمع بندی هفته پنجاه وسوم

بسم الله الرحمن الرحیم​

ای وجه رب العالمین هو یا امیر المومنین
ای قبله ی اهل یقین هو یا امیر المومنین

راه طلب پویم تو را در هر کجا جویم تو را
در هر نفس گویم چنین هو یا امیر المومنین

برنامه هفته پنجاه و سوم





دوشنبه
ادامه خطبه 83

فان الدنیا.....وصیور الفناء

وحکمت258

وَ قَالَ [عليه السلام]:

إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ

و درود خدا بر او ، فرمود:

هرگاه تهيدست شديد ، با صدقه دادن ، با خدا تجارت کنید

**************

سه شنبه
ادامه خطبه83
حتی اذا ..............ونوال الثواب

وحکمت259

وَ قَالَ [عليه السلام] :

الْوَفَاءُ لِأَهْلِ الْغَدْرِ غَدْرٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْغَدْرُ بِأَهْلِ الْغَدْرِ وَفَاءٌ عِنْدَ اللَّهِ

و درود خدا بر او ، فرمود :

وفادارى با خيانتكاران نزد خدا نوعى خيانت ،و خيانت به خيانتكاران نزد خدا وفادارى است.

****************

چهارشنبه

ادامه خطبه83

عباد مخلوقون.....و مضطرب المهل

وحکمت260

وَ قَالَ [عليه السلام]:

كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ .

قال الرضى و قد مضى هذا الكلام فيما تقدم إلا أن فيه هاهنا زيادة جيدة مفيدة


و درود خدا بر او ، فرمود :

بسا احسان پياپى خدا، گناهكار را گرفتار كند و پرده پوشى خدا او را مغرور سازد ،و با ستايش مردم فريب خوردو خدا هيچ كس را همانند مهلت دادن ، مورد آزمايش قرار نداد
.
این کلام در گذشته ذکر شد الا اینکه به جهت فزونی نیک و سودمند در اینجا ذکر شد .

*****************

پنج شنبه
ادامه خطبه83

فیالها امثالا...........من هول معاده

وحکمت261

وَ قَالَ [عليه السلام]:

]لَمَّا بَلَغَهُ إِغَارَةُ أَصْحَابِ مُعَاوِيَةَ عَلَى الْأَنْبَارِفَخَرَجَ بِنَفْسِهِ مَاشِياً حَتَّى أَتَى النُّخَيْلَةَ وَ أَدْرَكَهُ النَّاسُ وَ قَالُوا يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ نَحْنُ نَكْفِيكَهُمْ
فَقَالَ:مَا تَكْفُونَنِى أَنْفُسَكُمْ فَكَيْفَ تَكْفُونَنِى غَيْرَكُمْ إِنْ كَانَتِ الرَّعَايَا قَبْلِى لَتَشْكُو حَيْفَ رُعَاتِهَا وَ إِنَّنِى الْيَوْمَ لَأَشْكُو حَيْفَ رَعِيَّتِى كَأَنَّنِى الْمَقُودُ وَ هُمُ الْقَادَةُ أَوِ الْمَوْزُوعُ وَ هُمُ الْوَزَعَةُ


فلما قال [عليه السلام] هذا القول فى كلام طويل قد ذكرنا مختاره فى جملة الخطب
تقدم إليه رجلان من أصحابه فقال أحدهما
إنى لا أملك إلا نفسى و أخى فمر بأمرك يا أمير المؤمنين ننقد له فقال [عليه السلام]وَ أَيْنَ تَقَعَانِ مِمَّا أُرِيدُ .


و درود خدا بر او، فرمود:


(آن هنگام كه تهاجم ياران معاويه به شهر انبار، و غارت كردن آن را شنيد ،
تنها و پياده به طرف پادگان نظامى كوفه "نخليه" حركت كرد ، مردم خود را به او رسانده ، گفتند اى امير مؤمنان ما آنان را كفايت مى كنيم، فرمود) شما از انجام كار خود درمانده ايد! چگونه كار ديگرى را برايم كفايت مى كنيد؟ اگر رعاياى پيش از من از ستم حاكمان مى ناليدند، امروز از رعيت خود مى نالم، گويى من پيرو، وآنان حكمرانند، يا من محكوم و آنان فرمانروايانند.
وقتى سخن امام در يك سخنرانى طولانى كه برخى از آن را در ضمن خطبه هاى گذشته آورديم به اينجا رسيد. (دو نفر از ياران جلو آمدند و يكى گفت:من جز خود و برادرم را در اختيار ندارم، اى امير مؤمنان فرمان ده تا هر چه خواهى انجام دهم، امام فرمود) شما كجا و آنچه من خواهم كجا؟!


***************

جمع بندی برنامه هفته
پنجاه و سوم


ادامه خطبه 83

حکمت 258و259
و260 و261


***************


دنيا شناسى

آب دنياى حرام همواره تيره، و گل آلود است. منظره‏اى دل فريب و سر انجامى خطرناك دارد. طناب مرگ به گردن انسان مى ‏افكند، به سوى گور تنگ و جايگاه وحشتناك مى ‏كشاند تا در قبر، محل زندگى خويش، بهشت يادوزخ را بنگرد، و پاداش اعمال خود را مشاهده كند.
و همچنان آيندگان به دنبال رفتگان خود گام مى ‏نهند، نه مرگ از نابودى انسان دست مى‏ كشد و نه مردم از گناه فاصله مى ‏گيرند كه تا پايان زندگى و سر منزل فنا و نيستى آزادانه به پيش مى ‏تازند.


***************


وصف رستاخيز


در آن زمان، انسانها رااز شكاف گورها، و لانه‏ هاى پرندگان، و خانه درندگان، و ميدان‏ هاى جنگ،بيرون مى‏ آورد كه با شتاب به سوى فرمان پروردگار مى‏ روند، وبه صورت دسته‏ هايى خاموش، وصف‏ هاى آرام و ايستاده حاضر مى ‏شوند،چشم بيننده خداآنها را مى ‏نگرد، و صداى فرشتگان به گوش آنها مى‏ رسد.
لباس نياز و فروتنى پوشيده درهاى حيله و فريب بسته شده و آرزوها قطع گرديده است.دل‏هاآرام،صداها آهسته، عرق از گونه‏ ها چنان جارى است كه امكان حرف زدن نمى ‏باشد،اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته، بانگى رعد آسا و گوش خراش، همه رالرزانده، به سوى پيشگاه عدالت، براى دريافت كيفر و پاداش مى‏ كشاند.


***************


مثل‏هاى پند آموز (سمبل‏هاى تقوى)

از خداچونان كسى پروا كنيد كه سخن حق را شنيد و فروتنى كرد، گناه كرد و اعتراف كرد، ترسيد و به اعمال نيكو پرداخت، پرهيز كرد و پيش تاخت، يقين پيدا كرد ونيكوكار شد، پند داده شد و آن را به گوش جان خريد، او را ترساندند ونافرمانى نكرد، به او اخطار شد و به خدا روى آورد،

پاسخ مثبت داد و نيايش و زارى كرد، بازگشت و توبه كرد، در پى راهنمايان الهى رفت و پيروى كرد، راه نشانش دادند و شناخت،شتابان به سوى حق حركت كرده و از نافرمانى‏ ها گريخت.اى بندگان خدا براى هماهنگى با اهداف آفرينش خود، از خدا پروا كنيد، و آن چنان كه شما را پرهيزداد از مخالفت و نافرمانى خدا بترسيد، تا استحقاق وعده‏ هاى خدا را پيداكنيد، و از بيم روز قيامت بر كنار باشيد.



**************


وصف احوال بندگان خدا


بندگانى كه با دست قدرتمند خدا آفريده شدند، و بى اراده خويش پديد آمده، پرورش يافتند، سپس در گهواره گور آرميده متلاشى مى‏ گردند
.
و روزى به تنهايى سر از قبر بر مى ‏آورند، و براى گرفتن پاداش به دقت حساب
رسى مى ‏گردند،در اين چند روزه دنيا مهلت داده شدند تا در راه صحيح قدم بر دارند، راه نجات نشان داده شده تا رضايت خدا را بجويند،تاريكى‏ هاى شك وترديد از آنها برداشته شد، و آنها را آزاد گذاشته ‏اندتا براى مسابقه درنيكوكارى‏ ها، خود را آماده سازند، تا فكر و انديشه خودرا به كار گيرند ودر شناخت نور الهى در زندگانى دنيا تلاش كنند.



***************


حکمت ها


هرگاه تهيدست شديد ، با صدقه دادن ، با خدا تجارت کنید

**************


وفادارى با خيانتكاران نزد خدا نوعى خيانت ،و خيانت به خيانتكاران نزد خدا وفادارى است.

****************


بسا احسان پياپى خدا، گناهكار را گرفتار كند و پرده
پوشى خدا او را مغرور سازد ،و با ستايش مردم فريب خوردو خدا هيچ كس راهمانند مهلت دادن ، مورد آزمايش قرار نداد.


***************

شما از
انجام كار خود درمانده ايد! چگونه كار ديگرى را برايم كفايت مى كنيد؟ اگررعاياى پيش از من از ستم حاكمان مى ناليدند، امروز از رعيت خود مى نالم،گويى من پيرو، وآنان حكمرانند، يا من محكوم و آنان فرمانروايانند.
وقتى سخن امام در يك سخنرانى طولانى
به اينجا رسيد. (دو نفر از ياران جلو آمدند و يكى گفت:من جزخود و برادرم را در اختيار ندارم، اى امير مؤمنان فرمان ده تا هر چه خواهى انجام دهم، امام فرمود) شما كجا و آنچه من خواهم كجا؟!


***************



ومن الله توفیق

التماس دعا
:gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته پنجاه وچهارم

برنامه وجمع بندی هفته پنجاه وچهارم

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

برنامه هفته پنجاه و چهارم(یارانراد )



شنبه
ادامه خطبه 83
جعل لکم...النواحب
وحکمت 262
وَ قِيلَ إِنَّ الْحَارِثَ بْنَ حَوْطٍ أَتَاهُ فَقَالَ أَ تَرَانِى أَظُنُّ أَصْحَابَ الْجَمَلِ كَانُوا عَلَى ضَلَالَةٍ
فَقَالَ [عليه السلام] يَا حَارِثُ إِنَّكَ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ فَحِرْتَ إِنَّكَ لَمْ تَعْرِفِ الْحَقَّ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ وَ لَمْ تَعْرِفِ الْبَاطِلَ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ
فَقَالَ الْحَارِثُ فَإِنِّى أَعْتَزِلُ مَعَ سَعِيدِ بْنِ مَالِكٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ فَقَالَ [عليه السلام]
إِنَّ سَعِيداً وَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ لَمْ يَنْصُرَا الْحَقَّ وَ لَمْ يَخْذُلَا الْبَاطِلَ .

و درود خدا بر او ، فرمود: (حارث بن حوت (39) نزد امام آمد و گفت: آيا چنين پندارى كه من اصحاب جُمُل را گمراه مى دانم؟ چنين نيست، امام فرمود) اى حارث ! تو زير پاى خود را ديدى ، اما به پيرامونت نگاه نكردي، پس سرگردان شدي، تو حق را نشناختى تا بدانى كه اهل حق چه كسانى مى باشند؟ و باطل را نيز نشناختى تا باطل گرايان را بداني.
(حارث گفت: من و سُعد بن مالك (40) و عبدالله بن عمر، از جنگ كنار مى رويم ، امام فرمود)
همانا سعد و عبدالله بن عمر ، نه حق را يارى كردند، نه باطل را خوار ساختند.

یکشنبه
ادامه خطبه83
وقد...اهواله
وحکمت263

وَ قَالَ [عليه السلام] صَاحِبُ السُّلْطَانِ كَرَاكِبِ الْأَسَدِ يُغْبَطُ بِمَوْقِعِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَوْضِعِهِ .
و درود خدا بر او، فرمود: همنشين پادشاه، شيرسوارى را ماند كه ديگران حسرت منزلت او را دارند، ولى خود مى داند كه در جاى خطرناكى قرار گرفته است.

دوشنبه
ادامه خطبه 83
فاتقو...خصیما
وحکمت264

وَ قَالَ [عليه السلام] أَحْسِنُوا فِى عَقِبِ غَيْرِكُمْ تُحْفَظُوا فِى عَقِبِكُمْ .
و درود خدا بر او ، فرمود: به بازماندگان ديگران نيكى كنيد، تا حرمت بازماندگان شما را نگاه دارند.

سه شنبه
ادامه خطبه83
اوصیکم...ما امن
وحکمت265

وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ كَلَامَ الْحُكَمَاءِ إِذَا كَانَ صَوَاباً كَانَ دَوَاءً وَ إِذَا كَانَ خَطَأً كَانَ دَاءً .
و درود خدا بر او ، فرمود: گفتار حكيمان اگر درست باشد درمان ، و اگر نادرست باشد، درد جان است.

چهارشنبه
ادامه خطبه 83
ام هذا...جماحه
وحکمت266

وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ أَنْ يُعَرِّفَهُ الْإِيمَانَ فَقَالَ [عليه السلام] إِذَا كَانَ الْغَدُ فَأْتِنِى حَتَّى أُخْبِرَكَ عَلَى أَسْمَاعِ النَّاسِ فَإِنْ نَسِيتَ مَقَالَتِى حَفِظَهَا عَلَيْكَ غَيْرُكَ فَإِنَّ الْكَلَامَ كَالشَّارِدَةِ يَنْقُفُهَا هَذَا وَ يُخْطِئُهَا هَذَا .
و قد ذكرنا ما أجابه به فيما تقدم من هذا الباب و هو قوله الإيمان على أربع شعب .

و درود خدا بر او ، فرمود: (شخصى از امام پرسيد كه ايمان را تعريف كن)
در پاسخ فرمودند: فردا نزد من بيا تا در جمع مردم پاسخ گويم ، كه اگر تو گفتارم را فراموش كنى و ديگرى آن را در خاطرش بسپارد ، زيرا گفتار چونان شكار رمنده است، يكى آن را به دست آورد، و ديگرى آن را از دست مى دهد.

پنج شنبه
ادامه 83
فظل سادرا...عایذون
وحکمت267

وَ قَالَ [عليه السلام] يَا ابْنَ آدَمَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِى لَمْ يَأْتِكَ عَلَى يَوْمِكَ الَّذِى قَدْ أَتَاكَ فَإِنَّهُ إِنْ يَكُ مِنْ عُمُرِكَ يَأْتِ اللَّهُ فِيهِ بِرِزْقِكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: اى فرزند آدم ! اندوه روز نيامده را بر اِمروزت ميفزا ، زيرا اگر روزِ نرسيده، از عمر تو باشد خدا روزى تو را خواهد رساند.

*****************

جمع بندی برنامه هفته پنجاه و چهارم




ادامه خطبه 83

وحکمت 262 263 264 265 266 267


*************************

راه‏هاى پند پذيرى (راههاى شناخت)

خدا گوش‏هايى براى پند گرفتن از شنيدنى ‏ها، و چشم‏ هايى براى كنار زدن تاريكى‏ ها، به شما بخشيده است، و هر عضوى از بدن را اجزاء متناسب و هماهنگ عطا فرموده تا در تركيب ظاهرى صورت‏ها و دوران عمر با هم سازگار باشند، با بدن‏هايى كه منافع خود را تأمين مى‏كنند، و قلب‏هايى كه روزى را به سراسر بدن با فشار مى‏رسانند، و از نعمت‏هاى شكوهمند خدا برخوردارند، و در برابر نعمت‏ها شكر گزارند، و از سلامت خدادادى بهره مندند.


مدّت زندگى هر يك از شماها را مقدّر فرمود، و از شما پوشيده داشت، و ازآثار گذشتگان عبرت‏هاى پند آموز براى شما ذخيره كرد

آنها كه در روز سلامت چيزى براى خود ذخيره نكردند، و در روزگاران خوش زندگى عبرت نگرفتند. آيا خوشى‏هاى جوانى را جز ناتوانى پيرى در انتظار است و آيا سلامت و تندرستى را جز حوادث بلا و بيمارى در راه است و آيا آنان كه زنده‏ اند جز فنا و نيستى را انتظار

******************

عبرت از مرگ

او را در سرزمين مردگان مى‏ گذارند، و در تنگناى قبر تنها خواهد ماند. حشرات درون زمين، پوستش را مى ‏شكافند، و خشت و خاك گور بدن او را مى ‏پوساند، تند بادهاى سخت آثار او را نابود مى‏كند، و گذشت شب و روز، نشانه‏ هاى او را از ميان بر مى‏دارد، بدن‏ها پس از آن همه طراوت متلاشى مى‏ گردند،

و ارواح در گرو سنگينى بار گناهانند، و در آنجاست كه به اسرار پنهان يقين مى‏ كنند، امّا نه بر اعمال درستشان چيزى اضافه مى‏شود و نه از اعمال زشت مى‏ توانند توبه كنند. بدانيد كه بايد از صراط عبور كنيد، گذرگاهى كه عبور كردن از آن خطرناك است، با لغزش‏هاى پرت كننده، و پرتگاه‏هاى وحشت‏زا، و ترس‏هاى پياپى.


*************************

معرّفى الگوى پرهيزگارى

از خدا چون خردمندان بترسيد كه دل را به تفكّر مشغول داشته، و ترس از خدا بدنش را فرا گرفته، و شب زنده دارى خواب از چشم او ربوده، و به اميد ثواب، گرمى روز را با تشنگى گذارنده، با پارسايى شهوات را كشته، و نام خدا زبانش را همواره به حركت در آورده. ترس از خدا را براى ايمن ماندن در قيامت پيش فرستاده، از تمام راه‏هاى جز راه حق چشم پوشيده، و بهترين راهى كه انسان را به حق مى‏رساند مى‏ پيمايد.
ايام زندگى را با شتاب در اطاعت پروردگار گذرانده، و در فراهم آوردن خشنودى خدا با رغبت تلاش كرده، از زشتى ‏ها فرار كرده، امروز رعايت زندگى فردا كرده، و هم اكنون آينده خود را ديده است. پس بهشت براى پاداش نيكوكاران سزاوار و جهنّم براى كيفر بدكاران مناسب است، و خدا براى انتقام گرفتن از ستمگران كفايت مى‏كند، و قرآن براى حجّت آوردن و دشمنى كردن، كافى است.

*********************
هشدار از دشمنى شيطان

سفارش مى ‏كنم شما را به پروا داشتن از خدا، خدايى كه با ترساندن‏هاى مكرّر، راه عذر را بر شما بست، و با دليل و برهان روشن، حجت را تمام كرد، و شما را پرهيز داد از دشمنى شيطانى كه پنهان در سينه‏ها راه مى‏يابد، و آهسته در گوش‏ها راز مى‏گويد، گمراه و پست است، وعده‏هاى دروغين داده، در آرزوى آنها به انتظار مى‏ گذارد، زشتى‏هاى گناهان را زينت مى ‏دهد، گناهان بزرگ را كوچك مى‏شمارد، و آرام آرام دوستان خود را فريب داده، راه رستگارى را بر روى در بند شدگانش مى ‏بندد، و در روز قيامت آنچه را كه زينت داده انكار مى ‏كند، و آنچه را كه آسان كرده، بزرگ مى ‏شمارد، و از آنچه كه پيروان خود را ايمن داشته بود سخت مى‏ ترساند.

******************
شگفتى ‏هاى آفرينش انسان

مگر انسان، همان نطفه و خون نيم بند نيست كه خدا او را در تاريكى‏ هاى رحم و خلاف‏هاى تو در تو، پديد آورد تا به صورت چنين در آمد، سپس كودكى شيرخوار شد، بزرگتر و بزرگتر شده تا نوجوانى رسيده گرديد، سپس او را دلى فراگير، و زبانى گويا، و چشمى بينا عطا فرمود تا عبرت‏ها را درك كند، و از بدى‏ها بپرهيزد، و آنگاه كه جوانى در حد كمال رسيد، و بر پاى خويش استوار ماند، گردن كشى آغاز كرد، و روى از خدا گرداند، و در بيراهه گام نهاد، در هوا پرستى غرق شد، و براى به دست آوردن لذّت‏هاى دنيا تلاش فراوان كرد، و سر مست شادمانى دنيا شد، هرگز نمى‏پندارد مصيبتى پيش آيد و بر اساس تقوى فروتنى ندارد، ناگهان سرمست و مغرور در اين آزمايش چند روزه، مرگ او را مى‏ربايد، او را كه در دل بد بختى‏ ها، اندكى زندگى كرده، و آنچه را كه از دست داده عوضى به دست نياورده است، و آنچه از واجبات را كه ترك كرد، قضايش را بجا نياورد، كه درد مرگ او را فراگرفت، روزها در حيرت و سرگردانى، و شب‏ها با بيدارى و نگرانى مى ‏گذراند.

***********************


عبرت از مرگ

پس از مرگ او را مأيوس وار در كفن پيچانده، در حالى كه تسليم و آرام است، بر مى ‏دارند، و بر تابوت مى‏گذارند. خسته و لاغر به سفر آخرت مى‏رود، كه فرزندان و برادران او را به دوش كشيده تا سر منزل غربت، آنجا كه ديگر او را نمى‏بينند، و آنجا كه جايگاه وحشت است، پيش مى ‏برند.
امّا هنگامى كه تشييع كنندگان بروند و مصيبت زندگان باز گردند، در گودال قبر نشانده، براى پرستش حيرت آور، و امتحان لغزش‏زا، زمزمه غم آلود دارد. و بزرگ‏ترين بلاى آنجا، فرود آمدن در آتش سوزان دوزخ و بر افروختگى شعله‏ ها و نعره‏ هاى آتش است، كه نه يك لحظه آرام گيرد تا استراحت كند، و نه آرامشى وجود دارد كه از درد او بكاهد، و نه قدرتى كه مانع كيفر او شود، نه مرگى كه او را از اين همه ناراحتى برهاند، و نه خوابى كه اندوهش را بر طرف سازد، در ميان انواع مرگ‏ها و ساعت‏ها مجازات گوناگون گرفتار است. به خدا پناه مى ‏بريم.


*********************

حکمت ها:

همنشين پادشاه، شيرسوارى را ماند كه ديگران حسرت منزلت او را دارند، ولى خود مى داند كه در جاى خطرناكى قرار گرفته است.

*******************
به بازماندگان ديگران نيكى كنيد، تا حرمت بازماندگان شما را نگاه دارند.

**********************

گفتار حكيمان اگر درست باشد درمان ، و اگر نادرست باشد، درد جان است.

*************************
اگر تو گفتارم را فراموش كنى و ديگرى آن را در خاطرش بسپارد ، زيرا گفتار چونان شكار رمنده است، يكى آن را به دست آورد، و ديگرى آن را از دست مى دهد.

*********************

اى فرزند آدم ! اندوه روز نيامده را بر اِمروزت ميفزا ، زيرا اگر روزِ نرسيده، از عمر تو باشد خدا روزى تو را خواهد رساند.

***************

ومن الله توفیق

التماس دعا :gol:

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته پنجاه وپنجم

برنامه وجمع بندی هفته پنجاه وپنجم

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

برنامه هفته پنجاه و پنجم(
یارانراد)

یکشنبه
خطبه83
عبادالله...المقتدر

وحکمت268

وَ قَالَ [عليه السلام] أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْماً مَا وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا .
و درود خدا بر او ، فرمود: در دوستى با دوست مدارا كن، شايد روزى دشمن تو گردد، و در دشمنى با دشمن نيز مدارا كن ، زيرا شايد روزى دوست تو گردد.

دوشنبه
خطبه 84
عجبا...رضیخه
وحکمت269

وَ قَالَ [عليه السلام] النَّاسُ فِى الدُّنْيَا عَامِلَانِ عَامِلٌ عَمِلَ فِى الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا قَدْ شَغَلَتْهُ دُنْيَاهُ عَنْ آخِرَتِهِ يَخْشَى عَلَى مَنْ يَخْلُفُهُ الْفَقْرَ وَ يَأْمَنُهُ عَلَى نَفْسِهِ فَيُفْنِى عُمُرَهُ فِى مَنْفَعَةِ غَيْرِهِ وَ عَامِلٌ عَمِلَ فِى الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا فَجَاءَهُ الَّذِى لَهُ مِنَ الدُّنْيَا بِغَيْرِ عَمَلٍ فَأَحْرَزَ الْحَظَّيْنِ مَعاً وَ مَلَكَ الدَّارَيْنِ جَمِيعاً فَأَصْبَحَ وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ لَا يَسْأَلُ اللَّهَ حَاجَةً فَيَمْنَعُهُ .
و درود خدا بر او، فرمود: مردم در دنيا دو دسته اند: يك دسته براى كسانى كه در دنيا براى دنيا كار كرد، و دنيا او را از آخرتش باز داشت، بر بازماندگان خويش از تهيدستى هراسان ، و از تهيدستى خويش در امان است، پس زندگانى خود را در راه سود ديگران از دست مى دهد.
و ديگرى آن كه در نيا براى آخرت كار مى كند، و نعمت هاى دنيا نيز بدون تلاش به او روى مى آورد، پس بهرة هر دو جهان را چشيده، و مالك هر دو جهان مى گردد، و با آبرومندى در پيشگاه خدا صبح مى كند، و حاجتى را از خدا در خواست نمى كند جز آن كه روا مى گردد.


سه شنبه
خطبه 85
واشهدان ...القلوب
وحکمت270

وَ رُوِيَ أَنَّهُ ذُكِرَ عِنْدَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ فِى أَيَّامِهِ حَلْيُ الْكَعْبَةِ وَ كَثْرَتُهُ فَقَالَ قَوْمٌ لَوْ أَخَذْتَهُ فَجَهَّزْتَ بِهِ جُيُوشَ الْمُسْلِمِينَ كَانَ أَعْظَمَ لِلْأَجْرِ وَ مَا تَصْنَعُ الْكَعْبَةُ بِالْحَلْيِ فَهَمَّ عُمَرُ بِذَلِكَ وَ سَأَلَ عَنْهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ [عليه السلام] فَقَالَ[عليه السلام]:
إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ ص وَ الْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ أَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِى الْفَرَائِضِ وَ الْفَيْ‏ءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ وَ الْخُمُسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ وَ الصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكَاناً فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ فَقَالَ لَهُ عُمَرُ لَوْلَاكَ لَافْتَضَحْنَا وَ تَرَكَ الْحَلْيَ بِحَالِهِ .

و درود خدا بر او ، فرمود: در زمان حكومت عمر، نسبت به فراوانى زيور و زينت هاى كعبه صحبت شد، گروهى گفتند آن ها را براى لشگر اسلام مصرف كن، كعبه زر و زيور نمى خواهد، وقتى از امير المؤمنين [عليه السلام] پرسيدند، فرمود)
همانا قرآن بر پيامبر (ص) هنگامى نازل گرديد كه اموال چهار قسم بود، اموال مسلمانان، كه آن را بر اساس سهم هر يك از وارثان ، تقسيم كرد، و غنيمت جنگى كه آن را به نيازمندانش رساند، و خمس كه خدا جايگاه مصرف آن را تعيين فرمود، و صدقات ، كه خداوند راه هاى بخشش آن را مشخص فرمود. و زيور آلات و زينت كعبه از اموالى بودند كه خدا آن را به حال خود گذاشت ، نه از روى فراموشى آن را ترك كرد، و نه از چشم خدا پنهان بود، تو نيز آن را به حال خود واگذار چنانكه خدا و پيامبرش آن را به حال خود واگذاشتند.



چهارشنبه
فاتعظو...بعملها
وحکمت271
رُوِيَ أَنَّهُ [عليه السلام] رُفِعَ إِلَيْهِ رَجُلَانِ سَرَقَا مِنْ مَالِ اللَّهِ أَحَدُهُمَا عَبْدٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ وَ الْآخَرُ مِنْ عُرُوضِ النَّاسِ
فَقَالَ ع أَمَّا هَذَا فَهُوَ مِنْ مَالِ اللَّهِ وَ لَا حَدَّ عَلَيْهِ مَالُ اللَّهِ أَكَلَ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَمَّا الْآخَرُ فَعَلَيْهِ الْحَدُّ الشَّدِيدُ فَقَطَعَ يَدَهُ .

و درود خدا بر او ، فرمود: دو نفر دزد را خدمت امام آوردند كه از بيت المال دزدى كرده بودند، يكى برده مردم، و ديگرى برده اى جزو بيت المال بود، امام فرمود
برده اى كه از بيت المال است حدى بر او نيست، زيرا مال خدا مقدارى از مال خدا را خورده است، اما ديگرى بايد حد دزدى با شدت بر او اجرا گردد (سپس دست راست او را بريد).


پنج شنبه
درجات...ساکنها
وحکمت272
وَ قَالَ [عليه السلام] لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ قَدَمَايَ مِنْ هَذِهِ الْمَدَاحِضِ لَغَيَّرْتُ أَشْيَاءَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: اگر از اين فتنه ها و لغزشگاه با قدرت بگذرم، دگرگونى هاى بسيار پديد مى آورم.


************************



جمع بندی برنامه هفته پنجاه و پنجم


ادامه خطبه83 و خطبه 84و خطبه 85


حکمت268 و269 وح270 و271 و272

*********************

پند آموزى از گذشتگان


اى بندگان خدا كجا هستند آنان كه ساليان طولانى در نعمت‏هاى خدا عمر گذراندند تعليمشان دادند و دريافتند،مهلتشان دادند و بيهوده روزگار گذراندند از آفات و بلاها دورشان داشتند امافراموش كردند، زمانى طولانى آنها را مهلت دادند، نعمت‏هاى فراوان بخشيدند،از عذاب دردناك پرهيزشان دادند،
و وعده‏ه ايى بزرگ از بهشت جاويدان به آنها دادند.اى مردم از گناهانى كه شما را به هلاكت افكند، از عيب‏هايى كه خشم خدا رادر پى دارد، بپرهيزيد. دارندگان چشمهاى بينا، و گوش‏هاى شنوا، و سلامت وكالاى دنيا آيا گريزگاهى هست يا رهايى و جاى امنى، پناهگاهى و جاى فرارىهست آيا باز گشتى براى جبران وجود دارد نه چنين است پس كى باز مى‏گرديد به كدام سو مى ‏رويد و به چه چيز مغرور مى ‏شويد همانا بهره هر كدام از شما زمينبه اندازه طول و عرض قامت شماست، آنگونه كه خاك آلوده بر آن خفته باشد. اى بندگان خدا هم اكنون به اعمال نيكو پردازيد، تا ريسمان‏هاى مرگ بر گلوىشما سخت نشده، و روح شما براى كسب كمالات آزاد است،و بدن‏ها راحت، و در حالتى قرار داريد كه مى‏ توانيد مشكلات يكديگر را حل كنيد. هنوز مهلت داريد، و جاى تصميم و توبه و باز گشت از گناه باقى ماندهاست. عمل كنيد پيش از آن كه در شدّت تنگناى وحشت و ترس و نابودى قرار گيريد، پيش از آن كه مرگ در انتظار مانده، فرارسد، و دست قدرتمند خداى توانا شما را برگيرد.


********************


ويژگيهاى امام على عليه السّلام:

آگاه باشيد به خدا سوگند كه ياد مرگ مرا از شوخى و كارهاى بيهوده باز مى‏ دارد،ولى عمرو عاص را فراموشى آخرت از سخن حق باز داشته است، با معاويه بيعت نكرد مگر بدان شرط كه به او پاداش دهد، و در برابر ترك دين خويش، رشوه ‏اى تسليم او كند.

*****************

خدا شناسى

و گواهى مى‏ دهم كه خدايى نيست جز خداى يكتا،آغاز، اوست كه پيش از او چيزى نيست، و پايان همه اوست كه بى نهايت است.پندارها براى او صفتى نمى ‏توانند فراهم آورند، و عقل‏ها از درك كيفيّت اودرمانده ‏اند، نه جزئى براى او مى ‏تواند تصوّر كرد و نه تبعيض پذير است، ونه چشم‏ها و قلب‏ها مى ‏توانند او را به درستى فرا گيرند.

*****************

ضرورت پند پذيرى

اى بندگان خدا از عبرت‏هاى سودمند پند پذيريد، و از آيات روشنگر عبرت آموزيد. و از آنچه با بيان رسا شما را ترسانده ‏اند، بپرهيزيد،و از ياد آورى ‏ها و اندرزها سود ببريد، آن چنان كه گويا چنگال مرگ در پيكرشما فرو رفته، و رشته آرزوها و دلبستگى‏ ها قطع گرديده و سختى ‏هاى مرگ وآغاز حركت به سوى قيامت به شما هجوم آورده است.آن روز كه «همراه هر كسى گواه و سوق دهنده‏ اى است»، سوق دهنده‏اى كه تاصحنه رستاخيز او را مى‏ كشاند، و شاهدى كه بر اعمال او گواهى مى‏ دهد.

******************


وصف بهشت

در بهشت، درجاتى از يكديگر برتر،و جايگاه ‏هايى گوناگون و متفاوت وجود دارد كه نعمت‏هايش پايان ندارد، وساكنان آن هرگز خارج نگردند، ساكنان بهشت جاويد، هرگز پير و فرسوده نگردند،و گرفتار شدائد و سختى ها نخواهند شد.

***********************


حکمت ها


در دوستى با دوست مداراكن، شايد روزى دشمن تو گردد، و در دشمنى با دشمن نيز مدارا كن ، زيرا شايدروزى دوست تو گردد.

******************

مردم در دنيا دو دسته اند: يك دسته براى كسانى كه در دنيا براى دنيا كار كرد، و دنيا او را از آخرتش باز داشت، بر بازماندگان خويش از تهيدستى هراسان ، و از تهيدستى خويش درامان است، پس زندگانى خود را در راه سود ديگران از دست مى دهد.
و ديگرى آن كه در نيا براى آخرت كار مى كند، و نعمت هاى دنيا نيز بدون تلاشبه او روى مى آورد، پس بهرة هر دو جهان را چشيده، و مالك هر دو جهان مى گردد، و با آبرومندى در پيشگاه خدا صبح مى كند، و حاجتى را از خدا در خواست نمى كند جز آن كه روا مى گردد.

*******************


همانا قرآن بر پيامبر (ص) هنگامى نازل گرديد كه اموال چهار قسم بود، اموالمسلمانان، كه آن را بر اساس سهم هر يك از وارثان ، تقسيم كرد، و غنيمت جنگى كه آن را به نيازمندانش رساند، و خمس كه خدا جايگاه مصرف آن را تعيين فرمود، و صدقات ، كه خداوند راه هاى بخشش آن را مشخص فرمود. و زيور آلات وزينت كعبه از اموالى بودند كه خدا آن را به حال خود گذاشت ، نه از روى فراموشى آن را ترك كرد، و نه از چشم خدا پنهان بود، تو نيز آن را به حالخ ود واگذار چنانكه خدا و پيامبرش آن را به حال خود واگذاشتند.

*******************

دو نفر دزد را خدمت امامآوردند كه از بيت المال دزدى كرده بودند، يكى برده مردم، و ديگرى برده اى جزو بيت المال بود، امام فرمود
برده اى كه از بيت المال است حدى بر او نيست، زيرا مال خدا مقدارى از مال خدا را خورده است، اما ديگرى بايد حد دزدى با شدت بر او اجرا گردد (سپس دستراست او را بريد).

*******************


اگر از اين فتنه ها و لغزشگاه با قدرت بگذرم، دگرگونى هاى بسيار پديد مى آورم.



****************

ومن الله توفیق
التماس دعا
:gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته پنجاه وششم

جمع بندی و برنامه هفته پنجاه وششم

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

برنامه هفته پنجاه و ششم(
یارانراد )


یکشنبه
خطبه86
قدعلم...کل شی
وحکمت273
وَ قَالَ [عليه السلام] اعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنْ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ طَلِبَتُهُ وَ قَوِيَتْ مَكِيدَتُهُ أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّيَ لَهُ فِى الذِّكْرِ الْحَكِيمِ وَ لَمْ يَحُلْ بَيْنَ الْعَبْدِ فِى ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ وَ بَيْنَ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِى الذِّكْرِ الْحَكِيمِ وَ الْعَارِفُ لِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِى مَنْفَعَةٍ وَ التَّارِكُ لَهُ الشَّاكُّ فِيهِ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِى مَضَرَّةٍ وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَى وَ رُبَّ مُبْتَلًى مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَى فَزِدْ أَيُّهَا الْمُسْتَنْفِعُ فِى شُكْرِكَ وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ وَ قِفْ عِنْدَ مُنْتَهَى رِزْقِكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: به يقين بدانيد! خداوند براى بندة خود هر چند با سياست و سخت كوش و در طرح و نقشه نيرومند باشد، بيش از آنچه كه در علم الهدي(42) وعده فرمود: قرار نخواهد داد، و ميان بنده، هر چند ناتوان و كم سياست باشد، و آنچه در قرآن براى او رقم زده حايلى نخواهد گذاشت، هر كس اين حقيقت را بشناسد و به كار گيرد، از همة مردم آسوده تر است و سود بيشترى خواهد بد. و آن كه آن را وا گذارد و در آن كش كند، از همه مردم گرفتار تر و زيانكار تر است، چه بسا نعمت شده اى كه گرفتار عذتب شود و بسا گرفتارى كه در گرفتارى ساخته شده و آزمايش گردد، پس اى كسى كه از اين گفتار بهده مند مى شوي، بر شكرگزارى بيفزاى ، و از شتاب بى جا دست بردار ، و به روزيِ رسيده قناعت كن.

دوشنبه
فلیعمل...المعصیه
وحکمت
274
وَ قَالَ [عليه السلام] لَا تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلًا وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا .
و درود خدا بر او ، فرمود: علم خود را نادانى ، و يقين خود را شك و ترديد مپنداريد، پس هر گاه دانستيد عمل كنيد، و چون به يقين رسيديد اقدام كنيد.

سه شنبه
عبادالله...مغرور
حکمت275
وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَيْرُ مُصْدِرٍ وَ ضَامِنٌ غَيْرُ وَفِيٍّ وَ رُبَّمَا شَرِقَ شَارِبُ الْمَاءِ قَبْلَ رِيِّهِ وَ كُلَّمَا عَظُمَ قَدْرُ الشَّيْ‏ءِ الْمُتَنَافَسِ فِيهِ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ لِفَقْدِهِ وَ الْأَمَانِيُّ تُعْمِى أَعْيُنَ الْبَصَائِرِ وَ الْحَظُّ يَأْتِى مَنْ لَا يَأْتِيهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: طمع انسان را به هلاكت مى كشاند و نجات نمى دهد، و به آنچه ضمانت كند، وفادار نيست، و بسا نوشندة آبى كه پيش از سيراب شدن گلو گيرش شد؛ و ارزش آنچه كه بر سر آن رقابت مى كنند، هر چه بيشتر باشد، مصيبت از دست دادنش اندوهبارتر خواهد بود، و آرزوها چشم بصيرت را كور مى كند، و آنچه روزى هر كسى است بى جستجو خواهد رسيد.

چهارشنبه

خطبه87
عبادالله...منزله
حکمت


276
وَ قَالَ [عليه السلام] اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ تُحَسِّنَ فِى لَامِعَةِ الْعُيُونِ عَلَانِيَتِى وَ تُقَبِّحَ فِيمَا أُبْطِنُ لَكَ سَرِيرَتِى مُحَافِظاً عَلَى رِثَاءِ النَّاسِ مِنْ نَفْسِى بِجَمِيعِ مَا أَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَيْهِ مِنِّى فَأُبْدِيَ لِلنَّاسِ حُسْنَ ظَاهِرِى وَ أُفْضِيَ إِلَيْكَ بِسُوءِ عَمَلِى تَقَرُّباً إِلَى عِبَادِكَ وَ تَبَاعُداً مِنْ مَرْضَاتِكَ .
و درود خدا بر او، فرمود: خدايا به تو پناه مى برم كه ظاهر من در برابر ديده ها نيكو و درونم در آنچه كه از تو پنهان مى دارم، زشت باشد، و بخواهم با اعمال و رفتارى كه تو از آن آگاهى ، توجه مردم را به خود جلب نمايم، و چهرة ظاهرم را زيبا نشان داده با اعمال نادرستى كه درونم را زشت كرده به سوى تو ايم، تا به بندگانت ، نزديك ، و از خشنودى تو دور گردم.

پنج شنبه
و اخر...الاحیا
وحکمت277
وَ قَالَ [عليه السلام] لَا وَ الَّذِى أَمْسَيْنَا مِنْهُ فِى غُبْرِ لَيْلَةٍ دَهْمَاءَ تَكْشِرُ عَنْ يَوْمٍ أَغَرَّ مَا كَانَ كَذَا وَ كَذَا .
و درود خدا بر او ، فرمود: نه ، سوگند به خدايى كه با قدرت او شب تاريك را به سر برديم كه روز سپيدى در پى داشت، چنين و چنان بود!



جمع بندی برنامه هفته
پنجاه و ششم


خطبه86 و خطبه87

حکمت;273, 274 , 275 , 276 , 277

********************

علم الهى

خدا به تمام اسرار نهان آگاه و از باطن همه با خبر است، به همه چيز احاطه دارد، و بر همه چيز غالب و پيروز، و بر همه چيز تواناست.

********************

پندهاى ارزشمند

پس اى مردم خدا را پروا كنيد، براى حفظ قرآن، كه از شما خواسته، و حقوقى كه نزدشما سپرده است، پس همانا خداى سبحان شما را بيهوده نيافريد، و به حال خودوا نگذاشت، و در گمراهى و كورى رها نساخته است،كردارتان را بيان فرموده، و از اعمال شما با خبر است و سر آمد زندگى شما را مشخّص كرد و «كتابى بر شما نازل كرد كه روشنگر همه چيز است» پيامبرش را مدّتى درميان شما قرار داد تا براى او و شما، دين را به اكمال رساند، و آنچه درقرآن نازل شد و مايه رضاى الهى است تحقّق بخشد.و با زبان پيامبرش، كارهاى خوشايند و ناخوشايند، بايدها و نبايدها راابلاغ كرد، و اوامر و نواهى را آموزش داد، و راه عذر را بر شما بست و حجّت را تمام كرد.
پيش از كيفر، شما را تهديد كرد، و از عذاب‏هاى سختى كه در پيشروى داريد ترساند. پس باز مانده ايّام خويش را دريابيد، و صبر و بردبارى در برابر ناروايى ‏ها پيشه كنيد، چرا كه عمر باقى مانده برابر روزهاى زيادى كه به غفلت گذرانديد و روى گردان از پندها بوديد، بسيار كم است.


*******************

ياد آورى ارزش‏هاى اخلاقى

اى بندگان خدا آن كس كه نسبت به خود خير خواهى او بيشتر است، در برابر خدا، از همه كس فرمانبردارتر است،و آن كس كه خويشتن را بيشتر مى‏ فريبد، نزد خدا گناه كارترين انسان‏ها است،زيانكار واقعى كسى است كه خود را بفريبد.و آن كس مورد غبطه است و بر او رشك مى ‏برند كه دين او سالم باشد

سعادتمند كسى است كه از زندگى ديگران عبرت آموزد،و شقاوتمند كسى است كه فريب هوا و هوس‏ها را بخورد.آگاه باشيد رياكارى و تظاهر، و هر چند اندك باشد شرك است،و همنشينى با هوا پرستان ايمان را به دست فراموشى مى ‏سپارد، و شيطان را حاضر مى‏كند

از دروغ بر كنار باشيد كه با ايمان فاصله دارد

راستگو در راه نجات و بزرگوارى است،اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاك و خوارى است،حسد نورزيد كه حسد ايمان را چونان آتشى كه هيزم را خاكستر كند، نابود مى ‏سازد. با يكديگر دشمنى و كينه توزى نداشته باشيد كه نابود كننده هر چيزى است.

بدانيد كه آرزوهاى دور و دراز عقل را غافل و ياد خدا را به فراموشى مى ‏سپارد. آرزوهاى ناروا را دروغ انگاريد كه آرزوها فريبنده‏اند و صاحبشفريب خورده.

***********************
معرّفى بهترين بنده خدا (الگوى انسان كامل)

اى بندگان خدا همانا بهترين و محبوب‏ترين بنده نزد خدا،بنده ‏اى است كه خدا او را در پيكار با نفس يارى داده است، آن كس كه جامعه زيرين او اندوه، و لباس رويين او ترس از خداست، چراغ هدايت در قلبش روشن شده و وسائل لازم براى روزى او فراهم آمده و دورى‏ها و دشوارى‏ ها را بر خود نزديك و آسان ساخته است

راههموار و راست قدم برداشته، پيراهن شهوات را از تن بيرون كرده، و جز يك غم،از تمام غم‏ها خود را مى ‏رهاند، و از صف كور دلان و مشاركت با هواپرستانخارج شد، كليد باز كننده درهاى هدايت شد و قفل درهاى گمراهى و خوارى گرديد
.راه هدايت را با روشن دلى ديد، و از همان راه رفت، و نشانه‏هاى آن را شناخت و از امواج سركش شهوات گذشت.به استوارترين دستاويزها و محكم‏ترين طناب‏ها چنگ انداخت، چنان به يقين و حقيقت رسيد كه گويى نور خورشيد بر او تابيد،در برابر خداوند خود را به گونه‏اى تسليم كرد كه هر فرمان او را انجام مى‏ دهد و هر فرعى را به اصلش باز مى گرداند

چراغ تاريكى ‏ها، و روشنى بخش تيرگى ‏ها، كليد درهاى بسته و بر طرف كننده دشوارى ‏ها، و راهنماى گمراهان در بيابان‏هاى سرگردانى است. سخن مى ‏گويد،خوب مى ‏فهماند، سكوت كرده به سلامت مى ‏گذرد، براى خدا اعمال خويش را خالصكرده آن چنان كه خدا پذيرفته است، از گنجينه‏ هاى آيين خدا و اركان زميناست. خود را به عدالت واداشته و آغاز عدالت او آن كه هواى نفس را از دلبيرون رانده است، حق را مى ‏شناساند و به آن عمل مى‏ كند. كار خيرى نيست مگركه به آن قيام مى ‏كند، و در هيچ جا گمان خيرى نبرده جز آن كه به سوى آن شتافته.

اختيار خود را به قرآن سپرده، و قرآن را راهبر و پيشواى خود قرار داده است، هر جا كه قرآن بار اندازد فرود آيد،و هر جا كه قرآن جاى گيرد مسكن گزيند.

*********************

وصف زشت‏ ترين انسان «عالم نمايان»

وديگرى كه او را دانشمند نامند امّا از دانش بى‏ بهره است، يك دسته ازنادانى‏ ها را از جمعى نادان فرا گرفته، و مطالب گمراه كننده را از گمراهان آموخته، و به هم بافته، و دام‏ هايى از طناب ‏هاى غرور و گفته‏ هاى دروغين بر سر راه مردم افكنده، قرآن را بر اميال و خواسته ‏هاى خود تطبيق مى ‏دهد، وحق را به هوس ‏هاى خود تفسير مى ‏كند.

مردم را از گناهان بزرگ ايمن مى‏ سازد، و جرائم بزرگرا سبك جلوه مى‏دهد. ادّعا مى‏ كند از ارتكاب شبهات پرهيز دارد امّا در آنهاغوطه مى‏ خورد. مى ‏گويد: از بدعت‏ ها دورم، ولى در آنها غرق شده است. چهره ظاهر او چهره انسان، و قلبش قلب حيوان درنده است، راه هدايت را نمى‏ شناسدكه از آن سو برود، و راه خطا و باطل را نمى ‏داند كه از آن بپرهيزد، پس مرده‏ اى است در ميان زندگان.


****************
حکمت ها :


به يقين بدانيد! خداوند براى بندة خود هر چند باسياست و سخت كوش و در طرح و نقشه نيرومند باشد، بيش از آنچه كه در علمالهدي وعده فرمود: قرار نخواهد داد، و ميان بنده، هر چند ناتوان و كمسياست باشد، و آنچه در قرآن براى او رقم زده حايلى نخواهد گذاشت،
چه بسا نعمت شده اى كه گرفتار عذاب شود و بسا گرفتارى كهدر گرفتارى ساخته شده و آزمايش گردد، پس اى كسى كه از اين گفتار بهده مندمى شوي، بر شكرگزارى بيفزاى ، و از شتاب بى جا دست بردار ، و به روزيِرسيده قناعت كن.


**************

علم خود را نادانى ، و يقين خود را شك و ترديدمپنداريد، پس هر گاه دانستيد عمل كنيد، و چون به يقين رسيديد اقدام كنيد.

*****************



طمع انسان را به هلاكت مى كشاند و نجات نمى دهد،و به آنچه ضمانت كند، وفادار نيست، و بسا نوشندة آبى كه پيش از سيراب شدنگلو گيرش شد؛ و ارزش آنچه كه بر سر آن رقابت مى كنند، هر چه بيشتر باشد،مصيبت از دست دادنش اندوه بارتر خواهد بود، و آرزوها چشم بصيرت را كور مىكند، و آنچه روزى هر كسى است بى جستجو خواهد رسيد.

***************


خدايا به تو پناه مى برم كه ظاهر من در برابرديده ها نيكو و درونم در آنچه كه از تو پنهان مى دارم، زشت باشد، و بخواهمبا اعمال و رفتارى كه تو از آن آگاهى ، توجه مردم را به خود جلب نمايم، وچهرة ظاهرم را زيبا نشان داده با اعمال نادرستى كه درونم را زشت كرده بهسوى تو ايم، تا به بندگانت ، نزديك ، و از خشنودى تو دور گردم.
*****************

نه ، سوگند به خدايى كه با قدرت او شب تاريك را به سر برديم كه روز سپيدى در پى داشت، چنين و چنان بود!


*****************
ومن الله التوفیق
التماس دعا

:gol:
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته پنجاه و هفتم

جمع بندی و برنامه هفته پنجاه و هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

برنامه هفته پنجاه و هفتم(یارانراد )

یکشنبه
خطبه 87
والاعلام...تنکرون
وحکمت278
وَ قَالَ [عليه السلام] قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود: كار اندكى كه ادامه يابد، از كار بسيارى كه از آن به ستوه آيى اميدوار كننده تر است.

دوشنبه

واعذروامن...الفکر
وحکمت279
قَالَ [عليه السلام] إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا .
و درود خدا بر او ، فرمود: هر گاه مستحابت به واجبات زيان رساند آن را ترك كنيد.

سه شنبه
حتی یظن...جمله
وحکمت280
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ .
و درود خدا بر او ، فرمود: كسى كه به ياد سفر طولانى آخرت باشد خود را آماده مى سازد


چهارشنبه
خطبه88
فان الله...محکمات
وحکمت281

وَ قَالَ [عليه السلام] لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعَايَنَةِ مَعَ الْإِبْصَارِ فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ أَهْلَهَا وَ لَا يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ .
و درود خدا بر او، فرمود: انديشيدن همانند ديدن نيست، زيرا گاهى چشم ها دروغ مى نماياند ، اما آن كس كه از عقل نصيحت خواهد به او خيانت نمى كند.


پنج شنبه
خطبه 89

ارسله...السیف
وحکمت282

وَ قَالَ [عليه السلام] بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: ميان شما و پندپذيرى ، پرده اى از غرور و خود خواهى وجود دارد.

جمعه جمع بندی


جمع بندی برنامه هفته پنجاه و هفتم

ادامه خطبه
87خطبه88 خطبه 89
حکمت ها:
278 279 280 281 282

***********************
پس به کجا مى‏ روید ؟ و کى بازگردانده شوید . دلیل هابرپاست و نشانه‏ ها آشکار است و علامتها را نصب کرده ‏اند . این گمراهى وحیرانى تا چند ؟وحال آنکه ، خاندان پیامبرتان که زمامداران حق‏ اند واعلام دین و زبا نراستین ، در میان شما هستند . آنان را حرمت دارید ،همانگونه ، که قرآن راحرمت باید داشت و چون تشنه کامان که به آب مى‏ رسنداز سرچشمه فیض ایشان سیراب شوید .
اى مردم ، این سخن ازپیامبرتان ( صلى اللّه علیه و آله )فراگیرید ، که فرماید : به ظاهر مرده است از ما آنکه مى ‏میرد ، ولى در حقیقت نمرده است و ، بظاهرپوسیده شود ازما آنکه پوسیده شود و بواقع پوسیده نشده است . چیزى را که نمى ‏دانید مگویید . زیرا بیشترین حق ، آن چیزهایى است که انکارش مى‏ کنید.


************************

ويژگى هاى امام على عليه السّلام

مردم عذر خواهى كنيد از كسى كه دليلى بر ضدّ اونداريد، و آن كس من مى ‏باشم، مگر من در ميان شما بر اساس «ثقل اكبر» كه قرآن است عمل نكردم و ثقل اصغر «عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را در ميان شما باقى نگذاردم مگر من پرچم ايمان را در بين شما استوارنساختم و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهيتان ندادم مگر پيراهن عافيت را باعدل خود به اندام شما نپوشاندم و نيكى ‏ها را با اعمال و گفتار خود در ميان شما رواج ندادم و ملكات اخلاق انسانى را به شما نشان ندادم پس وهم و گمانخود را در آنجا كه چشم دل ژرفاى آن را مشاهده نمى‏ كند، و فكرتان توانايى تاختن در آن راه ندارد، به كار نگيريد،

***********************

عوامل هلاكت انسانها

خدا هرگز جبّاران دنيا را در هم نشكسته مگر پس از آن كه مهلت‏ هاى لازم و نعمت‏هاى فراوان بخشيد، و هرگز استخوان شكسته ملّتى را باز سازى نفرمود مگر پس از آزمايش‏ها و تحمّل مشكلات.

مردم در سختى ‏هايى كه با آن روبرو هستيد و مشكلاتى كه پشت سر گذارديد، درس‏هاى عبرت فراوان وجود دارد.
نه هر كه صاحب قلبى است خردمند است، و نه هر دارنده گوشى شنواست، و نه هر دارنده چشمى بيناست

درشگفتم، چرا در شگفت نباشم از خطاى گروه‏هاى پراكنده با دلايل مختلف كه هريك در مذهب خود دارند نه گام بر جاى گام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله وسلّم مى‏نهند، و نه از رفتار جانشين او پيروى مى ‏كنند، نه به غيب ايمانمى‏ آورند و نه خود را از عيب بر كنار مى‏ دارند، به شبهات عمل مى ‏كنند و درگرداب شهوات غوطه ‏ورند، نيكى در نظرشان همان است كه مى ‏پندارند، و زشتى ‏ها همان است كه آنها منكرند

در حل مشكلات به خود پناه مى‏ برند، و در مبهمات تنها به رأى خود تكيه مى ‏كنند، گويا هر كدام، امام و راهبر خويش مى ‏باشند كه به دستگيره‏ هاى مطمئن و اسباب محكمى كه خود باور دارند چنگ مى‏ زنند.



******************
وصف روزگاران بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

خدا پيامبراسلام را هنگامى مبعوث فرمود كه از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت‏هاگذشته، و ملّت‏ها در خواب عميقى فرو خفته بودند. فتنه و فساد جهان را فراگرفته و اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه مى‏كشيد و دنيا،بى‏نور و پر از مكر و فريب گشته بود.

پرچم‏هاى هلاكت و گمراهى آشكار و دنيا با قيافه زشتى به مرد م مى ‏نگريست، و با چهره‏اى عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو مى ‏گشت.


*****************
عبرت آموزى از روزگار جاهليّت

اى بندگان خدا عبرت گيريد، و همواره به ياد زندگانى پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد، كه از اين جهان رفتند و در گرواعمال خود بوده، برابر آن محاسبه مى ‏گردند. به جان خودم سوگند پيمانى براى زندگى و مرگ و نجات از مجازات الهى بين شما و آنها بسته نشده است، و هنوزروزگار زيادى نگذشته، و از آن روزگارانى كه در پشت پدران خود بوديد زياددور نيست

به خدا سوگند، پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چيزى به آنها گوشزد نكرد جز آن كه من همان را به شما مى ‏گويم، شنوايى امروز شمااز شنوايى آنها كمتر نيست، همان چشم‏ها و قلب‏هايى كه به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند.

به خدا سوگند، شما پس از آنها مطلبى را نديده ‏ايد كه آنها نمى‏ شناختند، وشما به چيزى اختصاص داده نشديد كه آنها محروم باشند، راستى حوادثى به شماروى آورده مانند شترى كه مهار كردنش مشكل است، و ميان بندش سست و سوارى برآن دشوار است. مبادا آنچه كه مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد كه دنيا [دامى است مانند] سايه‏ اى گسترده و كوتاه، [كه‏] تا سر انجامى روشن و معيّن [يعنى مرگ آدميان را رها نمى‏كند.]


**************
حکمت ها

كار اندكى كه ادامه يابد، از كار بسيارى كه از آن به ستوه آيى اميدوار كننده تر است.

***************
هر گاه مستحابت به واجبات زيان رساند آن را ترك كنيد.

********************
كسى كه به ياد سفر طولانى آخرت باشد خود را آماده مى سازد

****************
انديشيدن همانند ديدننيست، زيرا گاهى چشم ها دروغ مى نماياند ، اما آن كس كه از عقل نصيحت خواهدبه او خيانت نمى كند.

******************
ميان شما و پندپذيرى ، پرده اى از غرور و خود خواهى وجود دارد.


*****************



برداشت: mshtable متن خطبه 89 و ترجمه آن:
حضرت در این خطبه با ادبیاتی فاخر و بسیار هماهنگ و در اوج اطمینان، اوضاع دنیا در حدود 600 سال نبود پیامبران را تصویر می کند که در نبود یک نظام الهی غایت گرا و آخرت محور، چگونه مردم در مواجهه با دنیا به انحطاط کشیده شده و در کامجویی از آن مغلوب گشته و در کام رذالت و تباهی فرو میروند.

و بعد بیان می دارد که ای بندگان خدا، واقع بین باشید. گمان نکنید که شما تافته ای جدا بافته اید و یا حال که شما به صحنه آمده اید رسم زمانه تغیییر خاصی کرده است. گمان نکنید حال که پیامبر اسلام مبعوث شد و اوضاع دنیا را قدری سامان داد، تحول شگرفی در شما به وجود آمده و از آن عقب ماندگی جاهلی فرسنگ ها دور و از انحطاط در مواجهه با دنیا برکنار شده اید. بدانید که حال نوبت شماست که امتحان پس بدهید و اینبار این شما هستید که دنیا سفره رنگارنگ خود را همچون دامی در مقابل شما گشوده است. پس نه قهرمان بازی در بیاورید و نه همچون دوران جاهلیت کاهلی به خرج دهید تا گرفتار شوید. بلکه همان طور که ظهور پیامبر(ص) آنان را نجات بخشید، شما هم با پیروی از من راه به سعادت برید.


نتیجه گیری :
دنیا برای من (رفتارم - ارتباطاتم - معیشتم - تفریحم - تحصیلاتم - و ...) بستری است حرکت انگیز، به واسطه فرصت ها و چالشها و ترس ها و امیدهایش. و غرور انگیز، یعنی افراط و تفریط زا. و من در مواجهه با آن باید اولاً، واقع گرا باشم و بدانم که خود به خود تغییر خاصی ایجاد نمی شود و من با توجه به رویکردم همان گلی را به سرم خواهم زد که پیشینیان با رویکرد مشابه به سر خود زدند. ثانیاً، دنیا را باید به چشم وسیله نگریست و نه هدف؛ تا بتوان این موجود طغیانگر را رام نمود و از آن سواری گرفت. و ثالثاً، بدانم که در این راه نمی توانم خود سر باشم و صرفاً به خود متکی. بلکه باید به طور مداوم از رهنمودهای الهی بهره ببرم و در راه فهم آنها بکوشم.


********************

ومن الله التوفیق
التماس دعا

:gol:
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته پنجاه وهشتم

جمع بندی و برنامه هفته پنجاه وهشتم

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد


برنامه هفته پنجاه و هشتم(یارانراد )

یکشنبه

خطبه89
فاعتبرو...معدود
وحکمت
283

وَ قَالَ [عليه السلام] جَاهِلُكُمْ مُزْدَادٌ وَ عَالِمُكُمْ مُسَوِّفٌ .
و درود خدا بر او ، فرمود: جاهلان شما پْر تلاش، و اگاهان شما تن پرور و كوتاهى ورزند!.

دو شنبه
خطبه90
الحمدالله...جزاه

وحکمت284

وَ قَالَ [عليه السلام] قَطَعَ الْعِلْمُ عُذْرَ الْمُتَعَلِّلِينَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: دانش، راه عذر تراشى را بر بهانه جويان بسته است.

سه شنبه
عبادالله...واعظ
وحکمت285

وَ قَالَ [عليه السلام] كُلُّ مُعَاجَلٍ يَسْأَلُ الْإِنْظَارَ وَ كُلُّ مُؤَجَّلٍ يَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِيفِ .
درود خدا بر او ، فرمود: آنان كه وقتشان پايان يافته خواستار مهلتند ، و آنان كه مهلت دارند كوتاهى مى ورزند!.

چهارشنبه
خطبه91
الحمدالله...الملحین
وحکمت286

وَ قَالَ [عليه السلام] مَا قَالَ النَّاسُ لِشَيْ‏ءٍ طُوبَى لَهُ إِلَّا وَ قَدْ خَبَأَ لَهُ الدَّهْرُ يَوْمَ سَوْءٍ .
و درود خدا بر او ، فرمود: مردم چيزى را نگفتند خوش باد، جز آن كه روزگار، روز بدى را براى او تدارك ديد.


پنج شنبه
فانظر...مصرفا
وحکمت278

وَ سُئِلَ عَنِ الْقَدَرِ فَقَالَ طَرِيقٌ مُظْلِمٌ فَلَا تَسْلُكُوهُ وَ بَحْرٌ عَمِيقٌ فَلَا تَلِجُوهُ وَ سِرُّ اللَّهِ فَلَا تَتَكَلَّفُوهُ .
و درود خدا بر او، فرمود: (از قَدُر پرسيدند، پاسخ داد: )
راهى است تاريك ، آن را مى پيمائيد ، و دريايى است ژرف ، وارد آن نشويد ، و رازى است خدايى ، خود را به زحمت نيندازيد.




جمع بندی برنامه هفته پنجاه و هشتم


خطبه89 خطبه90 خطبه91

حکمت
283 و284 و285 و286 و278



&&&&&&&&&&&&&&&&


عبرت آموزى از روزگار جاهليّت

اى بندگان خدا عبرت گيريد، و همواره به ياد زندگانى پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد، كه از اين جهان رفتند و در گرو اعمال خود بوده، برابر آن محاسبه مى ‏گردند.

به جان خودم سوگند پيمانى براى زندگى و مرگ و نجات از مجازات الهى بين شما و آنها بسته نشده است، و هنوز روزگار زيادى نگذشته، و از آن روزگارانى كه در پشت پدران خود بوديد زياد دور نيست.

به خدا سوگند، پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چيزى به آنها گوشزد نكرد جز آن كه من همان را به شما مى ‏گويم، شنوايى امروز شما از شنوايى آنها كمتر نيست، همان چشم ‏ها و قلب‏هايى كه به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند.

به خدا سوگند، شما پس از آنها مطلبى را نديده‏ ايد كه آنها نمى ‏شناختند، و شما به چيزى اختصاص داده نشديد كه آنها محروم باشند، راستى حوادثى به شما روى آورده مانند شترى كه مهار كردنش مشكل است، و ميان بندش سست و سوارى بر آن دشوار است. مبادا آنچه كه مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد كه دنيا [دامى است مانند] سايه‏ اى گسترده و كوتاه، [كه‏] تا سر انجامى روشن و معيّن [يعنى مرگ آدميان را رها نمى ‏كند.]


&&&&&&&&&&&&&&&&


خدا شناسى


سپاس خداوندى را، كه بى آن كه ديده شود شناخته شده، و بى آنكه انديشه‏ اى به كارگيرد آفريننده است، خدايى كه هميشه بوده و تا ابد خواهد بود، آنجا كه نه ازآسمان داراى برج ‏هاى زيبا خبرى بود، و نه از پرده‏ ه اى فرو افتاده اثرى بهچشم مى ‏خورد، نه شبى تاريك و نه دريايى آرام، نه كوهى با راه‏هاى گشوده، نه درّه‏اى پر پيچ و خم، نه زمين گسترده، و نه آفريده‏ هاى پراكنده وجود داشت. خدا پديد آورنده پديده ‏ها و وارث همگان است، خداى آنان و روزى دهنده ايشان است، آفتاب و ماه به رضايت او مى ‏گردند كه هر تازه ‏اى را كهنه، و هر دورى را نزديك مى ‏گردانند

خدا، روزى مخلوقات را تقسيم كرد، و كردار و رفتارشان را بر شمرد، ازنفس‏ ها كه مى ‏زنند، و نگاه‏هاى دزديده كه دارند، و رازهايى كه در سينه‏ هاپنهان

اوست خدايى كه با همه وسعتى كه رحمتش دارد، كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيرى كه دارد، رحمتش همه دوستان را فرا گرفته است

هر كس كه با او به مبارزه بر خيزد بر او غلبه مى ‏كند، و هر كس دشمنى ورزدهلاكش مى‏ سازد، هر كس با او كينه و دشمنى ورزد تيره روزش كند، و بر دشمنانش پيروز است

هر كس بهاو توكّل نمايد او را كفايت كند، و هر كس از او بخواهد، مى‏ پردازد، و هر كس براى خدا به محتاجان قرض دهد وامش را بپردازد، و هر كه او را سپاس گويد،پاداش نيكو دهد.


&&&&&&&&&&&&&&&&

اندرزهاى حكيمانه

بندگان خداخود را بسنجيد قبل از آن كه موردسنجش قرار گيريد،
پيش از آن كه حسابتان را برسند حساب خود را برسيد، و پيشاز آن كه راه گلو گرفته شود نفس راحت بكشيد، وپيش از آن كه با زور شما رابه اطاعت وادارند، فرمانبردار باشيد. بدانيدهماناآن كس كه خود را يارى نكند و پند دهنده و هشدار دهنده خويش نباشد، ديگرى هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود.

&&&&&&&&&&&&&&&&

خدا شناسى


ستايش خدايى را سزاست كه نبخشيدن بر مال او نيفزايد، و بخشش او را فقير نسازد،زيرا هر بخشنده‏ اى جز او، اموالش كاهش يابد، و جز او هر كس از بخشش دست كشد مورد نكوهش قرار گيرد.اوست بخشنده انواع نعمت‏ها و بهره‏ هاى فزاينده وتقسيم كننده روزى پديده‏ ها، مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند، كه روزى همه را تضمين، واندازه‏ اش را تعيين فرمود

به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست راه روشن را نشان داد، سخاوت او را درآنجا كه از اوبخواهند، با آنجا كه از او درخواست نكنند، بيشتر نيست. خدااوّلى است كه آغاز ندارد، تا پيش از او چيزى بوده باشد، و آخرى است كه پايان ندارد تاچيزى پس از او وجود داشته باشد


در پيش اوآنقدر از نعمت‏ها وجود دارد كه هر چه انسان‏هادرخواست كنند تمامى نپذيرد،چون او بخشنده‏ اى است كه درخواست نيازمندان چشمه جود او را نمى ‏خشكاند،و اصرار و درخواست‏ هاى پياپى او را به بخل ورزيدن نمى ‏كشاند.


&&&&&&&&&&&&&&&&


حکمت ها




جاهلان شما پْر تلاش، و اگاهان شما تن پرور و كوتاهى ورزند!.

&&&&&&&&&&&&&&&&

دانش، راه عذر تراشى را بر بهانه جويان بسته است.

&&&&&&&&&&&&&&&&

آنان كه وقتشان پايان يافته خواستار مهلتند ، و آنان كه مهلت دارند كوتاهى مى ورزند!.

&&&&&&&&&&&&&&&&

مردم چيزى را نگفتند خوش باد، جز آن كه روزگار، روز بدى را براى او تدارك ديد.

&&&&&&&&&&&&&&&&

(از قَدُر پرسيدند، پاسخ داد: )راهى است تاريك ، آن را مى پيمائيد ، و دريايى است ژرف ، وارد آن نشويد ، و رازى است خدايى ، خود را به زحمت نيندازيد.

&&&&&&&&&&&&&&&&


نوشته های دوست گرامی
mshtable


ترجمه (در برخی از قسمت­ها که ترجمه ناقص یا غلط می­نمود، دست برده ­ام. همچنین در حد ممکن قسمتهای کلیدی که به نظرم مقصود خطبه را جهت می­دهند یا قابل تأمل هستند را مشخص کرده ­ام):
ای پرسش‏ کننده، درست بنگر، آنچه را که قرآن از صفات خدا بيان می‏دارد، به آن اعتماد کن، و از نور هدايتش بهره گير، و آنچه را که شيطان تو را به دانستن آن واميدارد که کتاب خدا آن را بر تو واجب نکرده، و در سنت پيامبر(ص) و امامان هدايتگر(ع) نيامده - رها کن و علم آن را به خدا واگذار، که اين نهايت حق پروردگار بر تو است. بدان، آنها که در علم استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه که بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمی‏دانند، و از فرو رفتن در اسرار نهان بی‏ نياز ساخته است، و آنان را از اين رو که به عجز و ناتوانی خود در برابر غيب و آنچه که تفسير آن را نمی‏دانند اعتراف می‏کنند، ستايش فرمود، و ترک ژرف‏ نگری آنان در آنچه که خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم نامیده است. پس به همين مقدار بسنده کن! و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابی مکن، تا از تباه‏ شدگان نباشی.

اوست خدای توانايی که اگر وهم و خيال انسانها بخواهد برای درک اندازه قدرتش تلاش کند، و افکار بلند و دور از وسوسه‏ های دانشمندان، بخواهد ژرفای غيب ملکوتش را درنوردد، و قلبهای سراسر عشق مشتاقان، برای درک کيفيت صفات او کوشش نمايد، و عقل ها با تلاش وصف‏ناپذير از راههای بسيار ظريف و باريک بخواهند ذات او را درک کنند، دست قدرت بر سينه همه نواخته باز گرداند، در حالی که در تاريکيهای غيب برای رهايی خود به خدای سبحان پناه می­برند، و با نااميدی، و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا، باز می‏گردند، که با فکر و عقل نارسای بشری نمی‏توان او را درک کرد، و اندازه جلال و عزت او در قلب انديشمندان راه نمی‏يابد.

خدايی که پديدها را از هيچ آفريد بدون نمونه‏ ای تا از آن استفاده کند و يا نقش ه‏ای از آفريننده‏ای پيش از خود که از آن در آفريدن موجودات بهره گيرد؛ و آنچه از ملکوت قدرت خويش و شگفتيها - که در آثار رحمتش از آنها سخن رفته - به ما نشان داد؛ و اعتراف مخلوق به نیازمندی در برقراری آن [نظامات] با قدرت محدودش؛ همه ما را به ضرورت اقامه­ ی حجت در برابر وی با کسب معرفتش رهنمون می­سازد. که شگفتی­هایی که آثار صنعت او به ظهور رسانده و پرچم­ های حکمتش پديدار است. که هر يک از پديده ‏ها حجتی برای او و راهنمایی به سوی او شده است‏. گرچه مخلوقی به ظاهر ساکت باشد ولی اثباتش بر تدبير خداوندی، گويا و استدلال آن بر وجود پدید آورنده، استوار می­باشد.

خداوندا! گواهی می‏دهم، آن کس که تو را به اعضای گوناگون پديده‏ها و مفاصل به هم پيوسته که به فرمان حکيمانه تو در لابلای عضلات پديد آمده، تشبيه می‏کند، هرگز در ژرفای ضمير خود تو را نشناخته، و قلب او با يقين انس نگرفته است، و نمی‏داند که هرگز برای تو همانندی نيست و گويا بيزاری پيروان گمراه از رهبران فاسد خود را نشنيده که می‏گويند: (به خدا سوگند ما در گمراهی آشکار بوديم که شما را با خدای جهانيان مساوی پنداشتيم). دروغ گفتند آنان که برای تو جایگزین قائل شدند، و با خيالات خود، تو را به هیئت مخلوقات پنداشتند، و با پندار نادرست تو را تجزيه کردند، و به استعداد عقل­هاشان تو را با [معیار] قدرت گوناگون مخلوقات ارزیابی نمودند. خدايا! گواهی می‏دهم آن کس که تو را با چيزی از آفريده‏های تو مساوی شمارد از تو روی برتافته، و آنکه از تو روی‏گردان شود بر اساس آيات محکم قرآن، و شهادت براهين روشن تو، کافر است. تو همان خدای نامحدودهستی که در انديشه‏ ها نگنجی تا چگونگی ذات تو را درک نمايند، و در خيال و وهم نيايی تا تو را محدود و دارای حالات گوناگون پندارند.





********************

ومن الله التوفیق
التماس دعا

:gol:

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته پنجاه ونهم

جمع بندی و برنامه هفته پنجاه ونهم

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

برنامه هفته پنجاه و نهم(یارنراد)

یکشنبه

خطبه 91
قدر... وابتدعها

وحکمت289

وَ قَالَ [عليه السلام] كَانَ لِى فِيمَا مَضَى أَخٌ فِى اللَّهِ وَ كَانَ يُعْظِمُهُ فِى عَيْنِى صِغَرُ الدُّنْيَا فِى عَيْنِهِ وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلَا يَشْتَهِى مَا لَا يَجِدُ وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ لَا يُدْلِى بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً وَ كَانَ لَا يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ الْعُذْرَ فِى مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لَا يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُ وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَيُخَالِفُهُ فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِيرِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: در گذشته برادرى دينى داشتم كه در چشم من بزرگ مقدار بود، چون دنياى حرام در چشم او بى ارزش مى نمود، و از شم بارگى دور بود، پس آنچه را نمى يافت آرزو نمى كرد، و آنچه را مى يافت زياده روى نداشت، در بيشتر عمرش ساكت بود، اما گاهى كه لب به سخن مى گشود بر ديگر سخنوران برترى داشت، و تشنگى پرسش كنندگان را فرو مى نشاند به ظاهر ناتوان و مستضعف مى نمود، اما در بر خورد جدى چونان شير بيشه مى خروشيد، يا چون مار بيابانى به حركت در مى آمد . تا پيش قاضى نمى رفت دليلى مطرح نمى كرد، و كسى را عذرى داشت سرزنش نمى كرد، تا آن عذر او را مى شنيد، از درد شكوه نمى كرد، نگر پس از تندرسى و بهبودي، آنچه عمل مى كرد مى گفت، و بدانچه عمل نمى كرد چيزى نمى گفت، اگر در سخن گفتن بر او پيشى مى گرفتند در سكوت مغلوب نمى گرديد.
و بر شنيدن بشتر از سخن گفتن حريص بود. اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى گرفت ، مى انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديك تر است با آن مخالفت مى كرد، پس بر شما باد روى آوردن بهاين گونه از ارزش هاى اخلاقى، و با يكديگر در كسب آن ها رقابت كنيد، و ارگ نتوانستيد ، بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزش هاى اخلاقى بهتر از رها كردن همه آن هاست.

دو شنبه
ونظم...سعودها
وحکمت290

وَ قَالَ [عليه السلام] لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ لَكَانَ يَجِبُ أَلَّا يُعْصَى شُكْراً لِنِعَمِهِ .
و درود خدا بر او، فرمود: اگر خدا بر گناهان وعدة عذاب هم نمى داد ، لازم بود به خاطر سپاسگزارى از نعمت هايش نافرمانى نشود.


سه شنبه

خلق ...فکرهم

وحکمت291

وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ عَزَّى الْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ عَنِ ابْنٍ لَهُ
يَا أَشْعَثُ إِنْ تَحْزَنْ عَلَى ابْنِكَ فَقَدِ اسْتَحَقَّتْ مِنْكَ ذَلِكَ الرَّحِمُ وَ إِنْ تَصْبِرْ فَفِى اللَّهِ مِنْ كُلِّ مُصِيبَةٍ خَلَفٌ يَا أَشْعَثُ إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ يَا أَشْعَثُ ابْنُكَ سَرَّكَ وَ هُوَ بَلَاءٌ وَ فِتْنَةٌ وَ حَزَنَكَ وَ هُوَ ثَوَابٌ وَ رَحْمَةٌ .

و درود خدا بر او ، فرمود: (جهت تسليت گفتن به اشعث بن قيس در مرگ فرزندش)
اى اشعث ! اگر براى پسرت اندوهناكى ، به خاطر پيوند خويشاوندى سزاواري، اما اگر شكيبا باشى هر مصيبتى را نزد خدا پاداشى است. اى اشعث ! اگر شكيبا باشى تقدير الهى بر تو جارى مى شود و تو پاداش داده خواهى شد و اگر بى تابى كنى نيز تقدير الهى بر تو جارى مى شود و تو گناهكارى . اى اشعث ! پسرت تو را شاد مى ساخت و براى تو گرفتارى و آزمايش بود، و مرگ او تو را اندوهگين كرد در حالى كه براى تو پاداش و رحمت است.

چهارشنبه
و منهم....المتناهیه
وحکت292

وَ قَالَ ع عَلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص سَاعَةَ دَفْنِهِ
إِنَّ الصَّبْرَ لَجَمِيلٌ إِلَّا عَنْكَ وَ إِنَّ الْجَزَعَ لَقَبِيحٌ إِلَّا عَلَيْكَ وَ إِنَّ الْمُصَابَ بِكَ لَجَلِيلٌ وَ إِنَّهُ قَبْلَكَ وَ بَعْدَكَ لَجَلَلٌ

و درود خدا بر او، فرمود: (به هنگام دفن رسول خدا ص)
همانا شكيبايى نيكوست جز در غم از دست دادنت، و بى تابى نا پسند است، جز در اندوه مرگ تو، مصيبت تو بزرگ ، و مصيبت هاى پيش از تو و پس از تو نا چيزند.


پنج شنبه
قد ...وجلهم
وحکمت293

قَالَ [عليه السلام] لَا تَصْحَبِ الْمَائِقَ فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ .و درود خدا بر او ، فرمود: همنشين بى خرد مباش، كه كار زشت را زيبا جلوه داده ، دوست دارد تو همانند او باشي.

جمع بندی برنامه هفته پنجاه و نهم

ادامه خطبه
91

حکمت
289و290و291و292و293

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


وصف پروردگار در آفرينش موجودات گوناگون

آنچه را آفريد با اندازه گيرى دقيقى استوار كرد، و با لطف و مهربانى نظمشان داد، و به خوبى تدبير كرد.

هرپديده را براى همان جهت كه آفريده شد به حركت در آورد، چنانكه نه از حد ومرز خويش تجاوز نمايد و نه در رسيدن به مراحل رشد خود كوتاهى كند،پس چگونه ممكن است سرپيچى كند در حالى كه همه موجودات از اراده خدا سرچشمه مى ‏گيرند

خدايى كه پديد آورنده موجودات گوناگون است، بدون احتياج به انديشه و فكرى كه به آن روى آورد، يا غريزه‏اى كه در درون پنهان داشته باشد، و بدون تجربه ازحوادث گذشته، و بدون شريكى كه در ايجاد امور شگفت انگيز ياريش كند، موجوداترا آفريد

پس آفرينش كامل گشت و به عبادت و اطاعت او پرداختند، دعوت او را پذيرفتند ودر برابر فرمان الهى سستى و درنگ نكردند و در اجراى فرمان الهى توقف نپذيرفتند.پس كجى ‏هاى هر چيزى را راست، و مرزهاى هر يك را روشن ساخت، و با قدرت خداوندى بين اشياء متضاد هماهنگى ايجاد كرد، و وسايل ارتباط آنان را فراهم ساخت، و موجودات را از نظر حدود، اندازه، و غرائز، و شكل‏ها، و قالب‏ها، وهيأتهاى گوناگون، تقسيم و استوار فرمود، و با حكمت و تدبير خويش هر يكى رابه سرشتى كه خود خواست در آورد.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


چگونگى آفرينش آسمان‏ها

فضاى باز وپستى و بلندى و فاصله ‏هاى وسيع آسمان‏ها را بدون اينكه بر چيزى تكيه كند،نظام بخشيد و شكاف‏هاى آن را به هم آورد، و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد، و دشوارى فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگانى كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد.

در حالى
كه آسمان را به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد، پس رابطه‏هاى آن رابر قرار ساخت، سپس آنها را از هم جدا كرد و بين آنها فاصله انداخت، و بر هرراهى و شكافى از آسمان، نگهبانى از شهاب‏ هاى روشن گماشت، و با دست قدرت آنها را از حركت ناموزون در فضا نگهداشت، و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسليم باشند.

و آفتاب را نشانه روشنى بخش روز، و ماه را، با نورى كم رنگ
براى تاريكى شب‏ها قرار داد، و آن دو را در مسير حركت خويش به حركت درآورد، و حركت آن دو را دقيق اندازه گيرى كردتا در درجات تعيين شده حركت كنند كه بين شب و روز تفاوت باشد، و قابل تشخيص شود، و با رفت و آمد آن‏هاشماره سالها، و اندازه گيرى زمان ممكن باشد. پس در فضاى هر آسمان فلك آن راآفريد، و زينتى از گوهرهاى تابنده و ستارگان درخشنده بياراست، و آنان راكه خواستند اسرار آسمان‏ها را دزدانه دريابند، با شهاب‏هاى درخشنده سوزانتير باران كرد، و تمامى ستارگان از ثابت و استوار، و گردنده و بى قرار،فرود آينده و بالا رونده، و نگران كننده و شادى آفرين را، تسليم اوامر خودفرمود.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


ويژگى ‏هاى فرشتگان

سپس، خداوند سبحان براى سكونت بخشيدن درآسمان‏ها، وآباد ساختن بالاترين قسمت از ملكوت خويش، فرشتگانى شگفت آفريد،و تمامشكاف‏ ها و راه‏ هاى گشاده آسمان‏ها را با فرشتگان پر كرد، و فاصله جوّآسمان را از آنها گستراند، كه هم اكنونصداى تسبيح آنها فضاى آسمان‏هارا پر كرده: در بارگاه قدس، درون پرده ‏هاى حجاب و صحنه‏ هاى مجد و عظمت پروردگار، طنين انداز است.

درما وراى آنها زلزله‏ هايى است كه گوش‏ها راكر مى‏ كند و شعاع‏ه اى خيره كننده نور، كه چشم‏ ها را از ديدن باز مى‏دارد، و ناچار خيره بر جاى خويش مى ‏ماند. خدا فرشتگان را در صورت‏هاىمختلف و اندازه‏ هاى گوناگون آفريد، و بال و پرهايى براى آنها قرار داد،آنها كه همواره در تسبيح جلال و عزّت پروردگار به سر مى ‏برند، و چيزى ازشگفتى‏ هاى آفرينش پديده ها را به خود نسبت نمى ‏دهندو در آنچه از آفرينشپديده‏ ها كه خاص خداست، ادّعايى ندارند:
«بلكه بندگانى بزرگوارند، كهدر سخن گفتن از او پيشى نمى ‏گيرند و به فرمان الهى عمل مى‏ كنند»

خدافرشتگان را امين وحى خود قرار داد، و براى رساندن پيمان امر و نهى خود بهپيامبران، از آنها استفاده كرد، و روانه زمين كرده، آنها را از ترديد شبهات مصونيّت بخشيد، كه هيچ كدام از فرشتگان از راه رضاى حق منحرف نمى ‏گردند.

سنگينى‏ هاى گناهان هرگز آنها را در انجام وظيفه دل سرد نساخت،و گذشت شب و روز آنها را به سوى مرگ سوق نداد

تيرهاى شك و ترديد خلل درايمانشان ايجاد نكرد، و شك و گمان در پايگاه يقين آنها راه نيافت، وآتشكينه در دل‏هايشان شعله ‏ور نگرديد، حيرت و سرگردانى آنها را از ايمانى كه دارند و آنچه از هيبت و جلال خداوندى كه در دل نهادند جدا نساخت ووسوسه‏ ها در آنها راه نيافته، تا شك و ترديد بر آنها تسلط يابد.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


اقسام فرشتگان

گروهى از فرشتگان در آفرينش ابرهاى پر آب، و درآفرينش كوه‏ هاى عظيم وسر بلند، و خلقت ظلمت و تاريكى ‏ها نقش دارند، وگروهى ديگر، قدم‏ هايشان تا ژرفاى زمين پايين رفته، و چونان پرچمهاى سفيدى دل فضا را شكافته ‏اند، ودر زير آن بادهايى است كه به نرمى حركت كرده و درمرزهاى مشخّصى نگاهش مى‏دارد.

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


صفات والاى فرشتگان

اشتغال به عبادت پروردگار، فرشتگان را ازديگر كارها باز داشته، و حقيقتايمان ميان آنها و معرفت حق، پيوند لازم ايجاد كرد، نعمت يقين آنها راشيداى حق گردانيد كه به غير خدا هيچ علاقه‏اى ندارند.

شيرينى معرفت خدا را چشيده و از جام محبّت پروردگار سيرابشدند، ترس و خوف الهى درژرفاى جان فرشتگان راه يافته، و از فراوانى عبادتقامتشان خميده و شوق ورغبت فراوان،از زارى و گريه ‏شان نكاسته است.

مقام والاى فرشتگان، از خشوع و فروتنى آنان كمنكرد، و غرور و خود بينىدامنگيرشان نگرديد، تا اعمال نيكوى گذشته راشماره كنند، و سهمى از بزرگى وبزرگوارى براى خود تصوّر نمايند.


فرشتگان، ايمان به خداى صاحب عرش را ذخيرهروزبى نوايى خود قرار داده و آن هنگام كه خلق به غير خدا روى مى ‏آوردآنهاتنها متوجّه پروردگار خويشند، هيچ گاه عبادت خدا را پايان نمى‏ دهند، وشوق و علاقه خود را از انجام اوامر الهى و اطاعت پروردگار سست نمى ‏كنند

آنچه آنان را شيفته اطاعت خدا كرده بذر محبّت است كه در دل مى‏ پرورانند،وهيچ گاه دل از بيم و اميد او بر نمى ‏دارند. عوامل ترس آنها را ازمسؤوليت باز نمى‏ دارد تا در انجام وظيفه سستى ورزند، طمع‏ ها به آنانشبيخون نزدهتا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند، اعمال گذشته خود رابزرگ نمى ‏شمارند، و اگر بزرگ بشمارند اميدوارند، و اميد فراوان نمى‏گذارد تا ازپروردگار ترسى در دل داشته باشند.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


حکمت ها

در گذشته برادرى دينى داشتم كه در چشم من بزرگ مقدار بود چون دنياى حرام در چشم او بى ‏ارزش مى ‏نمود،و از شكم بارگى دور بود،پس آنچه را نمى‏يافت آرزو نمى ‏كرد، و آنچه را مى ‏يافت زياده روى نداشت.
در بيشتر عمرش ساكت بود، امّا گاهى كه لب به سخن مى‏ گشود بر ديگر سخنوران برترى داشت، و تشنگى پرسش كنندگان را فرو مى ‏نشاند.
به ظاهر ناتوان و مستضعف مى‏نمود، امّا در برخورد جدّى چونان شير پيشه مى‏خروشيد، يا چون مار بيابانى به حركت در مى ‏آمد.
تا پيش قاضى نمى‏ رفت دليلى مطرح نمى ‏كرد، و كسى را كه عذرى داشت سرزنش نمى‏ كرد، تا آن كه عذر او را مى شنيد،
از درد شكوه نمى‏ كرد، مگر پس از تندرستى و بهبودى،
آنچه عمل مى ‏كرد مى‏گفت، و بدانچه عمل نمى‏كرد چيزى نمى‏ گفت،
اگر در سخن گفتن بر او پيشى مى ‏گرفتند در سكوت مغلوب نمى ‏گرديد.و بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود.
اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى ‏گرفت، مى‏انديشيد كه كدام يك باخواسته نفس نزديك‏تر است با آن مخالفت مى ‏كرد،
پس بر شما باد روى آوردن به اينگونه ازارزش‏هاى اخلاقى، و با يكديگر در كسب آنها رقابت كنيد، و اگر نتوانستيد،بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزش‏هاى اخلاقى بهتر از رها كردن همه است.
اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى گرفت، مى ‏انديشيد كه كدام يك باخواسته نفس نزديك‏تر است با آن مخالفت مى ‏كرد


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

اگر خدا بر گناهان وعدة عذاب هم نمى داد ، لازم بود به خاطر سپاسگزارى از نعمت هايش نافرمانى نشود.

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

(به هنگام دفن رسول خدا ص)
همانا شكيبايى نيكوست جز در غم از دست دادنت، و بى تابى نا پسند است، جز دراندوه مرگ تو، مصيبت تو بزرگ ، و مصيبت هاى پيش از تو و پس از تو ناچيزند.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

همنشين بى خرد مباش، كه كار زشت را زيبا جلوه داده ، دوست دارد تو همانند او باشي.


&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
نوشته های دوست گرامی mshtable

شرح قسمتی از خطبه اشباح نهج البلاغه درباره ملائک: به نظرم ...

کلیات
-هدف اصلی حضرت امیر از طرح مبحث ملائک در این چند بخش، بیان اصول کلی عبادت و لغزشگاههای عبادت برای انسان است از راه بیان نحوه عبادت فرشتگان و خصوصیاتی از انسانها که فرشتگان از آنها مبری هستند. در واقع انسان که اشرف مخلوقات است، باید از این لغزشگاه ها رهایی یابد و به اوج عبادت که هدف اصلی خلقتش است برسد. و لذا طرح عبادت فرشتگان به عنوان یک الگو یک قیاس مع الفارق نیست.


-و اینکه در بخش هایی در مبحث ملائک حضرت سخن از پدیده های غیبی از آسمان ها و خلقت میبرد، مقصودش این نبوده که مردم را به چیزهایی از عالم غیب که نمیدانند، دانا کند؛ بلکه در مقام آگاهی دادن و دید بخشیدن به مردم درباره عظمت خلقت خدا و عمق ندانسته های ما از عالم غیب این سخنان را ایراد فرموده، وگرنه می بایست اصولی و آموزشی و گام به گام و پیوسته و مبسوط صحبت می کرد. هرچند چون بحث اصلی پیرامون ملائک می گردد، توصیف نسبتاً جامعی درباره آنها ارائه شده است.*


-از دلایل دیگر بحث حضرت در مورد ملائک، یکی - نظر به موضوع کلی خطبه اشباح - بیان نظام کارگزاری خداوند در خلقتش می باشد و دیگری طرح موضوع ایمان به غیب.


-ابن ابی الحدید ذیل این بخشها سخنی بدین مضمون دارد: اگر هم فصحای عرب به پای حضرت امیر می رسیدند، هیچگاه چنین محتوایی به ذهن آنها خطور نمی کرد. زیرا که آنها با شتر و اسب و کوه و بیابان و جنگ و نهایتاً مکارم اخلاق سروکار داشتند.(منبع: برگرفته از شرح نهج البلاغه فیض الاسلام)


اما بپردازیم به هدف اصلی فوق الذکر

در مورد عبادت نکات و جزئیات فراوان و عمیقی در این بخش های خطبه مطرح شده است که شرح آنها مجال کتابها میطلبد! اما فقط به یک نکته کلی تر و کاربردی می پردازم:
شناخت (معرفت صحیح) -> شدت و تداوم شوق (به دلیل شناخت عمیق از بی نهایت بودن خداوند) -> شدت و تداوم همیشگی در طلب و تضرع (که در آیه 20 سوره انبیاء هم به آن اشاره شده است)


توضیح اینکه اگر خیر و خوبی و کمال مثبت و اوج سعادت و حق مطلق را و همچنین شر و بدی و کمال منفی و اوج شقاوت و باطل مطلق را دو بینهایت قرینه هم در نظر بگیریم و بین آنها یک خط (صراط) مستقیم فرض کنیم و همچنین فرض کنیم که فرد در آغاز تولدش جایی نزدیک وسط این خط قرار دارد و می تواند در طول زندگی در هر جهتی حرکت کند؛ حتماً شما هم با افراد پر افت و خیز مواجه شده اید؛ کسانی که در زندگی همواره در دایره ای محدود گاه چند گام به سوی حق برمیدارند و گاه از فرط! مثبت بودن خود خسته می شوند و می گویند بگذار قدری هم منفی باشیم اما همین که چندگامی به سمت باطل رفتند از اوج! گنهکار بودن خود متنبه می شوند و ... هموارهدر همان دایره محدود به سر می برند.


و اما دو نکته

وَ وَصَلَت حَقائِقُ الایمانِ بَینَهم وَ بَینَ مَعرِفَتِه -> مبنای پیشرفتبشر در کسب دانش و معرفت همواره پذیرفتنتزها و مدلهایی بوده است که فرضیه ها بر اساس آنها اثبات می شوند. مثلاً در علم کامپیوتر حدود 70 سال پیش آلن تورینگ مسایلی را مطرح کرد که هنوز هم اعتقاد بر این است که اثباتی برای آنها وجود ندارد. ولی دانشمندان این علم با پذیرفتن آن پیشفرض ها، طی این مدت پیشرفتی حاصل کردند که آثار آن امروزه زندگی آدمی را کاملاً متحول کرده و تحت تأثیر قرار داده است. با ایمانبه معارف وحیانی می توان به جایی رسید که حتی تصور آن در خیال ما هم نمی گنجد.


فَحَنَوا بِطول الطّاعَةِ اعتدال ظهورهم -> اشاره به منعطف بودن و قابلیت تغییر (رشد) در فرشتگان. که البته در متن شواهد بیشتری هم موجود است.

* هرچند ما نمی توانیم صحت این سخنان حضرت را بدلیل نقصدانشی که داریم تأیید کنیم، دلیلی هم بر رد آن نداریم. در عین حال این سخنان همسو با آیات فراوانی از قرآن و در واقع شرح و بسط آنها محسوب می شود که برای اهل ایمان خود نوعی اثبات محسوب می شود.

********************

ومن الله التوفیق
التماس دعا

:gol:

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته شصتم

برنامه وجمع بندی هفته شصتم

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

برنامه هفته شصتم( یارانراد )


یکشنبه
ادامه خطبه 91
ولم... جراثیمها
وحکمت294



وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَسَافَةِ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَقَالَ ع مَسِيرَةُ يَوْمٍ لِلشَّمْسِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: ( از فاصله ميان مشرق و مغرب پرسيدند ، فرمود به اندازه يك روز حركت خورشيد.

دوشنبه
وفسح... الاعشاب
وحکمت295


وَ قَالَ [عليه السلام] أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ فَأَصْدِقَاؤُكَ صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ وَ أَعْدَاؤُكَ عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: دوستان تو سه گروهند، و دشمنان تو نيز سه دسته اند؛ اما دوستانت : دوست تو و دوستِ دوست تو ، و دشمنِ دشمن تو است، و اما دشمنانت : دشمن تو ، و دشمن دوست تو ، و دوست دشمن تو است.

سه شبه
فهی... طرقها
وحکمت296




وَ قَالَ [عليه السلام] لِرَجُلٍ رَآهُ يَسْعَى عَلَى عَدُوٍّ لَهُ بِمَا فِيهِ إِضْرَارٌ بِنَفْسِهِ إِنَّمَا أَنْتَ كَالطَّاعِنِ نَفْسَهُ لِيَقْتُلَ رِدْفَهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود: (شخصى را ديد كه چنان بر ضد دشمنش مى كوشيد كه به خود زيان مى رسانيد ، فرمود تو مانند كسى هستى كه نيزه در بدن خود فرو برد تا ديگرى را كه در كنار اوست بكشد!



چهارشنبه
فلما... و نذره
و حکمت297

وَ قَالَ [عليه السلام] مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: عبرت ها چقدر فراوانند و عبرت پذيران چه اندك !




پنج شنبه
وقدر ... اقرانها
وحکمت298





وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ بَالَغَ فِى الْخُصُومَةِ أَثِمَ وَ مَنْ قَصَّرَ فِيهَا ظُلِمَ وَ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَتَّقِيَ اللَّهَ مَنْ خَاصَمَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: كسى كه در دشمنى زياده روى كند گناهكار ، و آن كس كه در دشمنى كوتاهى كند ستمكار است، و هر كس كه بى دليل دشمنى كند نمى تواند با تقوا باشد!.



یاعلی

جمع بندی برنامه هفته شصتم


ادامه خطبه 91

حکمت294 , 295, 296, 297, 298



پاك بودن فرشتگان از رذايل اخلاقى

فرشتگان در باره پروردگار خويش به جهت وسوسه‏ هاى شيطانى اختلاف نكرده ‏اند، و برخوردهاى بد با هم نداشته و راه جدايى نگيرند. كينه‏ ها و حسادت‏ها در دلشان راه نداشته وعوامل شك و ترديد و خواهش‏هاى نفسانى، آنها را از هم جدا نساخته،و افكار گوناگون آنان را به تفرقه نكشانده است. فرشتگان بندگان ايمانند، وطوق بندگى به گردن افكنده و هيچ گاه با شك و ترديد و سستى، آن را بر زمين نمى‏گذارند. در تمام آسمان‏ها جاى پوستينى خالى نمى‏توان يافت مگر آن كه فرشته‏اى به سجده افتاده، يا در كار و تلاش است. اطاعت فراوان آنها بر يقين و معرفتشان نسبت به پروردگار مى‏ افزايد، و عزّت خداوند عظمت او را در قلبشان بيشتر مى‏نمايد.

***********************************


چگونگى آفرينش زمين

زمين را به موج‏هاى پر خروش، و درياهاى موّاج فرو پوشاند،موج‏هايى كه بالاى آن‏ها به هم مى‏خورد و در تلاطمى سخت، هر يك ديگرى را واپس مى‏زند، چونان شتران نر مست، فرياد كنان و كف بر لب، به هر سوى روان بودند. پس، قسمت‏هاى سركش آب از سنگينى زمين فرو نشست و هيجان آنها بر اثر تماس با سينه زمين آرام گرفت. زيرا زمين با پشت بر آن مى‏ غلطيد و آن همه سر و صداى امواج ساكن و آرام شده، چون اسب افسار شده رام گرديد.
خشكى‏هاى زمين در دل امواج، گسترد، و آب را از كبر و غرور و سركشى و خروش باز داشت، و از شدّت حركتش كاسته شد، و بعد از آن همه حركت‏هاى تند ساكت شد، و پس از آن همه خروش و سركشى متكبّرانه به جاى خويش ايستاد. پس هنگامىكه هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست، و كوه‏هاى سخت و مرتفع را بر دوش خودحمل كرد، چشمه‏ هاى آب از فراز كوه‏ها بيرون آورد و آب‏ها را در شكاف بيابان‏ها و زمين‏هاى هموار روان كرد، و حركت زمين را با صخره‏ هاى عظيم وقلّه كوه‏هاى بلند نظم داد، و زمين به جهت نفوذ كوه‏ها در سطح آن، فرو رفتن ريشه كوه‏ها در شكاف‏هاى آن و سوار شدن بر پشت دشت‏ها و صحراها، از لرزش واضطراب باز ايستاد.

*******************************

نقش پديده‏هاى جوى در زمين

وبين زمين و جو فاصله افكند، و وزش بادها را براى ساكنان آن آماده ساخت،تمام نيازمنديها و وسائل زندگى را براى اهل زمين استخراج و مهيّا فرمود،آنگاه هيچ بلندى از بلندى‏هاى زمين را كه آب چشمه‏ها و نهرها به آن راهندارد وانگذاشت، بلكه ابرهايى را آفريد تا قسمت‏هاى مرده آن احيا شود، وگياهان رنگارنگ برويند. قطعات بزرگ و پراكنده ابرها را به هم پيوست تا سختبه حركت در آمدند، و با به هم خوردن ابرها، برق‏ها درخشيدن گرفت، و ازدرخشندگى ابرهاى سفيد كوه پيكر، و متراكم چيزى كاسته نشد. ابرها را پى در پى فرستاد تا زمين را احاطه كردند، و بادها شير باران رااز ابرها دوشيدند، و به شدّت به زمين فرو ريختند، ابرها پايين آمده سينه برزمين ساييدند، و آنچه بر پشت داشتند فرو ريختند كه در بخش‏هاى بى گياه زمين انواع گياهان روييدن گرفت،و در دامن كوه‏ها، سبزه‏ ها پديد آمد.

***********************************


زيبايى‏هاى زمين
پس زمين به وسيله باغ‏هاى زيبا، همگان را به سرور و شادى دعوت كرده، با لباس نازك گل برگ‏ها كه بر خود پوشيد، هر بيننده‏ اى را به شگفتى واداشت. و بازينت و زيورى كه از گلو بند گل‏هاى گوناگون، فخر كنان خود را آراست، هربيننده ‏اى را به وجد آورد، كه فرآورده‏ هاى نباتى را، توشه و غذاى انسان، وروزى حيوانات قرار داد. در گوشه و كنار آن درّه‏ هاى عميق آفريد، و راه‏ها ونشانه‏ ها براى آنان كه بخواهند از جادّه‏ هاى وسيع آن عبور كنند، تعيين كرد.


***************************


داستان زندگى آغازين آدم عليه السّلام و اعزام پيامبران عليهم السّلام

هنگامىكه خدا زمين را آماده زندگى انسان ساخت و فرمان خود را صادر فرمود، آدم عليه السّلام را از ميان مخلوقاتش برگزيد، و او را نخستين و برترين مخلوق خود در زمين قرار داد. ابتدا آدم را در بهشت جاى داده و خوراكى‏هاى گوارابه او بخشيد و از آنچه كه او را منع كرد پرهيز داد وآگاهش ساخت كه اقدام بر آن، نافرمانى بوده و مقام و ارزش او را به خطر خواهد افكند.امّا آدم عليه السّلام به آنچه نهى شد، اقدام كردو علم خداوند در بارهاو تحقّق يافت، تا آن كه پس از توبه، او را از بهشت به سوى زمين فرستاد، تابا نسل خود زمين را آباد كند، وبدين وسيله حجت را بر بندگان تمام كرد، و پس از وفات آدم عليه السّلام زمين را از حجّت خالى نگذاشت وميان فرزندان آدم عليه السّلام و خود، پيوند شناسايى برقرار فرمود،و قرن به قرن، حجّت‏ها و دليل‏ها را بر زبان پيامبران برگزيده آسمانی و حاملان رسالت خويش جارى ساخت،تا اينكه سلسله انبياء با پيامبر اسلام، حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله وسلّم به اتمام رسيد و بيان احكام و انذار و بشارت الهى به سر منزل نهايىراه يافت.


*************************


حکمت ها


( از فاصله ميان مشرق و مغرب پرسيدند ،)فرمود به اندازه يك روز حركت خورشيد.

*******************

دوستان تو سه گروهند، و دشمنان تونيزسه دسته اند؛ اما دوستانت : دوست تو و دوستِ دوست تو ، ودشمنِ دشمن تواست، و اما دشمنانت : دشمن تو ، و دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو است.

*******************

(شخصى را ديد كه چنان بر ضد دشمنش مىكوشيد كه به خود زيان مى رسانيد ، فرمود تو مانند كسى هستى كه نيزه در بدن خود فرو برد تا ديگرى را كه در كنار اوست بكشد!

**********************
عبرت ها چقدر فراوانند و عبرت پذيران چهاندك !

***************************
كسى كه در دشمنى زياده روى كندگناهكار، و آن كس كه در دشمنى كوتاهى كند ستمكار است، و هركس كه بى دليلدشمنى كند نمى تواند با تقوا باشد!.

***************************************

نوشته های دوست خوبمون mshtable


خوب؛ از اول که یک نگاهی به خطبه اشباح بیاندازیم، متوجه پیوستگی و تدوین خوب مطالب می شویم. حضرت در توصیف خدا، اول صفات الهی را برشمرد و بیان نمود که خدا با صفات محدود مخلوقاتش به توصیف نمی آید. سپس برای توصیف دقیقتر، به بیان تدبیر الهی در آفرینش پرداخت. طراحی کلی خلقتش را در بخش 3 شرح داد و سپس به توضیح نحوه آفرینش جهان اشاره نمود و پس از آن به معرفی کارگزاران این جهان پرداخت و آنها را به عنوان نمونه ای برای عبادت خالص معرفی کرد. بعد به آماده سازی و تکمیل نهایی کره زمین جهت سکونت انسان اشاره نمود.


در بخشهای 12 و 13 حضرت به انتخاب آدم(ع) از میان مخلوقات و قرار دادن او به عنوان سر سلسله آدمیان و جریان هبوط آدم(ع) به زمین اشاره کرده است. و اینکه با آدم(ع) حجت پروردگاری خداوند و رابطه معرفتی با خداوند برای بندگان برپا شد و هیچ گاه بعد از او خدشه ای به آن وارد نشد و تا بعثت رسول اکرم(ص) حجت کامل شد و بشارت و انذار بیشتر قطع شد. با استقرار بشر در زمین، خداوند با ابزاری چون تعیین مقدار روزی و آسانی و سختی کسب آن، با ایجاد تغییرات در فقر و غنا، با سلامتی و مرض، با شادی و غم، و با تنظیم طول عمرها به شکل عادلانه ای زمینه آزمون و آبدیده شدن بشر را فراهم کرد.


نکته: عقیده شیعه بر عصمت پیامبران
طبق صریح قرآن آدم(ع) عصیان پروردگارش نمود و این باعث شد مورد اغوای شیطان واقع شود. ولی چون این عصیان در اتمسفر زمین و بستر گناه نبوده است و قبل از اتمام حجت با بندگان بوده است، دلیل بر عدم عصمت پیامبران نیست. زیرا عصمت پیامبران فلسفه دارد؛ چون آنها الگوی دیگرانند، نباید در درستی عملکرد آنها شبه ای برای مردم وجود داشته باشد. در واقع آدم(ع) بعد از هبوط به زمین و بعد از توبه از عصیان خود (پشیمانی از ترک توصیه پروردگار) به مقام پیامبری رسید.



__________________
ومن الله توفیق

التماس دعا :gol:

 
  • Like
واکنش ها: s_aa

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته شصت ویکم

برنامه وجمع بندی هفته شصت ویکم

بسم الله الرحمن الرحیم


تاریک شده دلم زبی تقوایی...
گرمای گنه سوز نجف می خواهم

برنامه هفته شصت و یکم( zeinab70 )

یکشنبه
ادامه خطبه 91
و قدر...اقرانها

وحكمت 299
وَ قَالَ [عليه السلام] مَا أَهَمَّنِى ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ بَعْدَهُ حَتَّى أُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ وَ أَسْأَلَ اللَّهَ الْعَافِيَةَ .
و درود خدا بر او ، فرمود:
آنچه كه بين من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم كه از خدا عافيت طلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.

دوشنبه
عالم اسر...هو اهله

و حکمت 300
وَ سُئِلَ [عليه السلام] كَيْفَ يُحَاسِبُ اللَّهُ الْخَلْقَ عَلَى كَثْرَتِهِمْ فَقَالَ [عليه السلام] كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَى كَثْرَتِهِمْ فَقِيلَ كَيْفَ يُحَاسِبُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ فَقَالَ [عليه السلام] كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ.
و درود خدا بر او ، فرمود: (از امام پرسيندند چگونه خدا با فراوانى انسان ها به حسابشان رسيدگى مى كند؟ آن چنان كه با فراوانى آنان روزيشان مى دهد! (و باز پرسيدند چگونه به حساب انسان ها رسيدگى مى كند كه او را نمى بينند، فرمود) همان گونه كه آنان را روزى مى دهد و او را نمى بينند.

سه شنبه
اللهم...سواک

وحکمت 301
وَ قَالَ [عليه السلام] رَسُولُكَ تَرْجُمَانُ عَقْلِكَ وَ كِتَابُكَ أَبْلَغُ مَا يَنْطِقُ عَنْكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: فرستاده تو بيانگر ميزان عقل تو ، و نامه تو گوياترين سخنگوى تو است!.

چهارشنبه
خطبه 92
دعونی...امیرا


و حکمت 302
وَ قَالَ [عليه السلام] مَا الْمُبْتَلَى الَّذِى قَدِ اشْتَدَّ بِهِ الْبَلَاءُ بِأَحْوَجَ إِلَى الدُّعَاءِ الَّذِى لَا يَأْمَنُ الْبَلَاءَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: آن كس كه به شدت گرفتار دردى است نيازش به دعا بيشتر از تندرستى است كه از بلا در امان است نمى باشد.

پنج شنبه
خطبه93
اما...مسئولین

و حکمت 303
وَ قَالَ [عليه السلام] النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا وَ لَا يُلَامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ كس را بر دوستى مادرش نمى توان سرزنش كرد.



***********************

جمع بندی برنامه هفته شصت و یکم( یارانراد)

ادامه خطبه 91.
و92و93
وحکمت های
299الی303

=====================================
فرينش امكانات زندگى

روزى انسان‏ها را اندازه گيرى و مقدّر فرمود، گاهى كم و زمانى زياد، و به تنگى و وسعت به گونه‏ اى عادلانه تقسيم كرد تا هر كس را كه بخواهد با تنگى روزى يا وسعت آن بيازمايد، و با شكر و صبر، غنى و فقير را مورد آزمايش قرار دهد.

==============================================

تعريف علم خداوند



خداوند از اسرار پنهانى مردم و از نجواى آنان كه آهسته سخن مى‏گويند و از آنچه كه در فكرها بواسطه گمان خطور مى‏كند، و تصميم‏هايى كه به يقين مى‏پيوندد، و از نگاه‏هاى رمزى چشم كه از لابلاى پلك‏ها خارج مى‏گردد، آگاه است. خدا از آنچه در مخفى گاه‏هاى دل‏ها قرار دارد، و از امورى كه پشت پرده غيب پنهان است، و آنچه را كه پرده‏هاى گوش مخفيانه مى‏شنود،



و از اندرون لانه‏ هاى تابستانى مورچگان، و خانه‏ هاى زمستانى حشرات، از آهنگ اندوهبار زنان غم ديده و صداى آهسته قدم‏ها، آگاهى دارد.

خداى سبحان از جايگاه پرورش ميوه در درون پرده‏ هاى شكوفه‏ ها، و از مخفى‏گاه غارهاى حيوانات وحشى در دل كوه‏ها، و اعماق درّه‏ها، از نهانگاه پشّه ‏ها بين ساقه‏ ها و پوست درختان، از محل پيوستگى برگ‏ها به شاخسارها، و از جايگاه نطفه‏ ها در پشت پدران، آگاه است.

================================================== =

نيايش امير المؤمنين عليه السّلام


خدايا تويى سزاوار ستايش‏هاى نيكو، و بسيار و بى شمار تو را ستودن اگر تو را آرزو كنند پس بهترين آرزويى، و اگر به تو اميد بندند، بهترين اميدى. خدايا درهاى نعمت بر من گشودى كه زبان به مدح غير تو نگشايم. و بر اين نعمت‏ها غير از تو را ستايش نكنم، و زبان را در مدح نوميد كنندگان،و آنان كه مورد اعتماد نيستند باز نكنم.

خداوندا هر ثناگويى از سوى ستايش شده پاداشى دارد، به تو اميد به ستم كه مرا به سوى ذخائر رحمت و گنج‏هاى آمرزش آشنا كنى. خدايا اين بنده توست كه تو را يگانه مى‏خواند، و توحيد و يگانگى تو را سزاست، و جز تو كسى را سزاوار اين ستايش‏ها نمى‏داند. خدايا مرا به درگاه تو نيازى است كه جز فضل تو جبران نكند، و آن نيازمندى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدّل نگرداند، پس در اين مقام رضاى خود را به ما عطا فرما، و دست نياز ما را از دامن غير خود كوتاه گردان كه «تو بر هر چيزى توانايى».

================================================== =========

علل نپذيرفتن خلافت


مرا واگذاريد و ديگرى را به دست آريد، زيرا ما به استقبال حوادث و امورى مى‏رويم كه رنگارنگ و فتنه آميز است، و چهره‏ هاى گوناگون دارد و دل‏ها بر اين بيعت ثابت و عقل‏ها بر اين پيمان استوار نمى‏ماند، چهره افق حقيقت را (در دوران خلافت سه خليفه) ابرهاى تيره فساد گرفته، و راه مستقيم حق ناشناخته ماند. آگاه باشيد، اگر دعوت شما را بپذيرم، بر أساس آنچه كه مى‏دانم با شما رفتار مى‏كنم و به گفتار اين و آن، و سر زنش سرزنش كنندگان گوش فرا نمى‏دهم. اگر مرا رها كنيد چون يكى از شما هستم كه شايد شنواتر، و مطيع‏تر از شما نسبت به رييس حكومت باشم، در حالى كه من وزير و مشاورتان باشم بهتر است كه امير و رهبر شما گردم.

================================================== =============

ويژگى‏هاى علمى و سياسى امام على عليه السّلام


پس از حمد و ستايش پروردگار، اى مردم من بودم كه چشم فتنه را كندم، و جز من هيچ كس جرأت چنين كارى را نداشت، آنگاه كه امواج سياهى‏ ها بالا گرفت و به آخرين درجه شدّت خود رسيد. پس از من بپرسيد پيش از آن كه مرا نيابيد. سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست، نمى‏پرسيد از چيزى كه ميان شما تا روز قيامت مى‏گذرد، و نه از گروهى كه صد نفر را هدايت يا گمراه مى‏سازد، جز آن كه شما را آگاه مى‏سازم و پاسخ مى‏دهم. و از آن كه مردم را بدان مى‏خواند و آن كه رهبريشان مى‏كند و آن كه آنان را مى‏راند،


و آنجا كه فرود مى‏آيند و آنجا كه بار گشايند و آن كه از آنها كشته شود و آن كه بميرد، خبر مى‏دهم. آن روز كه مرا از دست داديد، و نگرانى‏ها و مشكلات بر شما باريدن گرفت، و بسيارى از پرسش كنندگان به حيرت فرو رفته مى‏گويند سر انجام چه خواهد شد كه گروه بسيارى از پرسش شوندگان از پاسخ دادن فرو مانند.

================================================== ========================

حکمت ها
و درود خدا بر او ، فرمود: آنچه كه بين من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم كه از خدا عافيت طلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.:cry::cry::cry:

و درود خدا بر او ، فرمود: (از امام پرسيندند چگونه خدا با فراوانى انسان ها به حسابشان رسيدگى مى كند؟ آن چنان كه با فراوانى آنان روزيشان مى دهد! (و باز پرسيدند چگونه به حساب انسان ها رسيدگى مى كند كه او را نمى بينند، فرمود) همان گونه كه آنان را روزى مى دهد و او را نمى بينند.

و درود خدا بر او ، فرمود: فرستاده تو بيانگر ميزان عقل تو ، و نامه تو گوياترين سخنگوى تو است!.


و درود خدا بر او ، فرمود: آن كس كه به شدت گرفتار دردى است نيازش به دعا بيشتر از تندرستى است كه از بلا در امان است نمى باشد.

و درود خدا بر او ، فرمود: مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ كس را بر دوستى مادرش نمى توان سرزنش كرد.


================================================== ================================================== =============

و درود خدا بر او ، فرمود: آنچه كه بين من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم كه از خدا عافيت طلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.:cry::cry::cry:


این حکمت خیلی برام تکان دهنده بود
 
  • Like
واکنش ها: s_aa

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته شصت ودوم

برنامه وجمع بندی هفته شصت ودوم

بسم الله الرحمن الرحیم


كس را چه زور و زهره كه وصف على كند
جبار در مناقب او گفته هل اتى
فردا كه هر كسى به شفيعى زنند دست
مائيم و دست و دامن معصوم مرتضى

هفته شصت و دوم( zeinab70)

یکشنبه
ادامه خطبه 93
و ذلک...بلدا

حکمت 304
و قَالَ [عليه السلام] إِنَّ الْمِسْكِينَ رَسُولُ اللَّهِ فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللَّهَ وَ مَنْ أَعْطَاهُ فَقَدْ أَعْطَى اللَّهَ .

و درود خدا بر او ، فرمود: نيازمندى كه به تو روى آورده فرستادة خداست ، كسى كه از يارى او دريغ كند، از خدا دريغ كرده، و آن كس كه به او بخشش كند، به خدا بخشيده است.

دوشنبه
الا...یری

حكمت 305
وَ قَالَ [عليه السلام] مَا زَنَى غَيُورٌ قَطُّ .
و درود خدا بر او ، فرمود: غيرتمند هرگز زنا نمى كند.

سه شنبه
نحن ...یعطونیه

حكمت 306
وَ قَالَ [عليه السلام] كَفَى بِالْأَجَلِ حَارِساً .
و درود خدا بر او ، فرمود: اجل ، نگهبان خوبى است.

چهارشنبه
خطبه 94
فتبارک...خلف

حكمت 307
وَ قَالَ [عليه السلام] يَنَامُ الرَّجُلُ عَلَى الثُّكْلِ وَ لَا يَنَامُ عَلَى الْحَرَبِ .
قال الرضى و معنى ذلك أنه يصبر على قتل الأولاد و لا يصبر على سلب الأموال .

و درود خدا بر او ، فرمود: آدم داغدار مى خوابد، اما كسى كه مالش غارت شده نمى خوابد.
مى گويم: (معناى سخن امام، اين است كه انسان بر كشته شدن فرزندان بردبارى مى كند اما در غارت ربوده شدن اموال بردبار نيست).


پنج شنبه
حتی ...امم

حكمت308
وَ قَالَ [عليه السلام] مَوَدَّةُ الْآبَاءِ قَرَابَةٌ بَيْنَ الْأَبْنَاءِ وَ الْقَرَابَةُ إِلَى الْمَوَدَّةِ أَحْوَجُ مِنَ الْمَوَدَّةِ إِلَى الْقَرَابَةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: دوستى ميان پدران ، سبب خويشاوندى فرزندان است. خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است از دوستى به خويشاوندي.

*************************

جمع بندی برنامه هفته شصت و دوم( یارانراد )


ادامه خطبه 93
وحکمت های
304الی308
--------------------

خبر از فتنه‏ هاى آينده


اين حوادث هنگامى رخ نشان مى‏دهد كه جنگ در ميان شما طولانى شود، و دنيا چنان بر شما تنگ گردد كه ايّام بلا را طولانى پنداريد، تا روزى كه خداوند پرچم فتح و پيروزى را براى باقى مانده نيكان شما به اهتزاز در آورد (زمان ظهور حضرت حجّت عجل اللّه تعالى فرجه الشريف) فتنه‏ ها آنگاه كه روى آورند با حق شباهت دارند، و چون پشت كنند حقيقت چنانكه هست، نشان داده مى‏شود، فتنه‏ ها چون مى‏آيند شناخته نمى‏شوند، و چون مى‏گذرند، شناخته مى‏شوند، فتنه‏ ها چون گرد بادها مى‏چرخند، از همه جا عبور مى‏كنند، در بعضى از شهرها حادثه مى‏آفرينند و از برخى شهرها مى‏گذرند.
------------------------------

خبر از فتنه های بنی امیه

آگاه باشید همانا ترسناکترین فتنه ها در نظر من، فتنه بنی امیه بر شما است، فتنه ای کور و ظلمانی که سلطه اش همه جا را فرا گیرد و بلای آن دامنگیر نیکوکاران است، هر کس آن فتنه ها را بشناسد نگرانی و سختی آن دامنگیرش گردد، و هر کس که فتنه ها را نشانسد، حادثه ای برای او رخ نخواهد داد. به خدا سوگند! بنی امیه بعد از من برای شما زمامداران بدی خواهند بود، آنان چونان شتر سرکشی که دست به زمین کوبد و لگد زند و با دهان گاز گیرد و از دوشیدن شیر امتناع ورزد، با شما چنین برخوردی دارند، و از شما کسی باقی نگذارند، جز آن کس که برای آنها سودمند باشد یا آزاری بدانها نرساند، و بلای فرزندان امیه، بر شما طولانی خواهد ماند، چندان که یاری خواستن شما از ایشان چون یاری خواستن بنده از مولای خویش، یا تسلیم شده از پیشوای خود می ماند. فتنه های بنی امیه پیاپی با چهره ای زشت و ترس آور، و ظلمتی با تاریکی عصر جاهلیت، بر شما فرود می آید، نه نور هدایتی در آن پیدا، و نه پرچم نجاتی در آن روزگاران به چشم می خورد.

------------------------------


سرانجام تلخ و دردناک بنی امیه

ما اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم از آن فتنه‏ها در امانیم و مردم را بدان نمى‏خوانیم، سپس خدا فتنه‏هاى بنى امیّه را نابود، و از شما جدا خواهد ساخت مانند جدا شدن پوست از گوشت، که با دست قصّابى انجام پذیرد خدا با دست افرادى، خوارى و ذلّت را به فرزندان امیّه مى‏چشاند که به سختى آنها را کنار مى‏زنند، و جام تلخ بلا و ناراحتى و مصیبت را در کامشان مى‏ریزند، و جز شمشیر چیزى به آنها نمى‏دهند، و جز لباس ترس بر آنها نپوشانند. در آن هنگام، قریش دوست دارد آنچه در دنیاست بدهد تا یک بار مرا بنگرد، گر چه لحظه کوتاهى (به اندازه کشتن شترى) باشد، تا با اصرار چیزى را بپذیرم که امروز پاره‏اى از آن را مى‏خواهم نمى‏دهند.
------------------------------



– وصف خدای سبحان

برتر و بزرگ است خدایی که اندیشه های ژرف ، حقیقت ذات او را نمی توانند درک کنند ، وگمان زیرک ها
آن را نمی یابد آغازی است که نهایتی ندارد تا به آخر رسد ، و پایانی ندارد تا ایام او سپری گردد

----------------------------


حکمت ها

و درود خدا بر او ، فرمود: نيازمندى كه به تو روى آورده فرستادة خداست ، كسى كه از يارى او دريغ كند، از خدا دريغ كرده، و آن كس كه به او بخشش كند، به خدا بخشيده است.


و درود خدا بر او ، فرمود: غيرتمند هرگز زنا نمى كند.

و درود خدا بر او ، فرمود: اجل ، نگهبان خوبى است.

و درود خدا بر او ، فرمود: آدم داغدار مى خوابد، اما كسى كه مالش غارت شده نمى خوابد.
مى گويم: (معناى سخن امام، اين است كه انسان بر كشته شدن فرزندان بردبارى مى كند اما در غارت ربوده شدن اموال بردبار نيست).

و درود خدا بر او ، فرمود: دوستى ميان پدران ، سبب خويشاوندى فرزندان است. خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است از دوستى به خويشاوندي.


================================================== ============================================
نکته
mshtable

نکته:
سِیرَتُهُ القَصدُ -> سبک زندگی خوبه میانه روی رو جا بیاندازه
سُنَّتُهُ الرُّشدُ -> سنت گذاشتن خوبه رشد به ارمغان بیاره
کلامُهُ الفَضلُ -> سخن خوبه روشنگر باشه
حُکمُهُ العَدلُ -> حکم خوبه عادلانه باشه
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته شصت وسوم

جمع بندی و برنامه هفته شصت وسوم

بسم الله الرحمن الرحیم

فردا كه هر كسى به شفيعى زنند دست
مائيم و دست و دامن معصوم مرتضى

برنامه هفته شصت وسوم ( یارانراد)




یکشنبه

ادامه خطبه94

اعملو...مقبوله

وحکمت309


وَ قَالَ [عليه السلام] اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤْمِنِينَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ الْحَقَّ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ .
از گمان مؤمنان بپرهيزيد كه خدا حق را بر زبان آنان قرار داده است.

دوشنبه
خطبه 95
بعثه...الحسنه
وحمت310


وَ قَالَ [عليه السلام] لَا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِى يَدِ اللَّهِ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِى يَدِهِ .
ايمان بنده اى درست نباشد جز آن كه اعتماد او به آنچه در دست خداست بيشتر از آن باشد كه در دست اوست.


سه شنبه
خطبه96
الحمدالله...دونه
وحکمت311

وَ قَالَ [عليه السلام] لِأَنَسِ بْنِ مَالِكٍ وَ قَدْ كَانَ بَعَثَهُ إِلَى طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرِ لَمَّا جَاءَ إِلَى الْبَصْرَةِ يُذَكِّرُهُمَا شَيْئاً مِمَّا سَمِعَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِى مَعْنَاهُمَا فَلَوَى عَنْ ذَلِكَ فَرَجَعَ إِلَيْهِ فَقَالَ إِنِّى أُنْسِيتُ ذَلِكَ الْأَمْرَ فَقَالَ ع إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لَامِعَةً لَا تُوَارِيهَا الْعِمَامَةُ .
قال الرضى يعنى البرص فأصاب أنسا هذا الداء فيما بعد فى وجهه فكان لا يرى إلا مبرقعا .

(چون به شهر بصره رسيد خواست انس بن مالك را به سو طلحه و زبير بفرستد تا آنچه از پيامبر (ص) دربارة آنان شنيده ، يادشان آورد، أنس ، سرباز زد و گفت من آن سخن پيامبر (ص) را فراموش كردم، فرمود) (44)
اگر دروغ مى گويى خداوند تو را به بيمارى بُرُص (سفيدى روشن) دچار كند كه عمامه آن را نپوشاند، (پس از نفرين امام ، أنس به بيمار برص در سر و صورت دچار شد ، كه همواره نقاب مى زد).

چهارشنه
مستقره...لسان
وحکمت312

وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ.
دل ها را روى آوردن و نشاط ، و پْشت كردن و فرارى است؛ پس آنگاه كه نشاط دارند آن را بر انجام مستحبات وا داريد ، و آنگاه كه پْشت كرده بى نشاط است، به انجام واجبات قناعت كنيد.

پنج شنبه
خطبه97
ولین... منهم
وحکمت313


وَ قَالَ [عليه السلام] وَ فِى الْقُرْآنِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ وَ خَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ وَ حُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ .
در قرآن اخبار گذشتگاه ، و آيندگان ، و احكام مورد نياز زندگى تان وجود دارد.

**********************************

جمع بندی برنامه هفته شصت وسوم


ادامه خطبه94خطبه 95 خطبه96 خطبه97

حکمت309 و310 و311و 312 و313

*********************************************

وصف پيامبر اسلام و اهل بيت عليهم السّلام

*نهاد اصلى وجود او را از بهترين معادن استخراج كرد، و نهال وجود او را در اصيل ‏ترين و عزيزترين سرزمين‏ها كاشت و آبيارى كرد
*او را از همان درختى كه ديگر پيامبران و امينان خود را از آن آفريد به وجود آورد، كه عترت او بهترين عترت‏ها، و خاندانش بهترين خاندان ها، و درخت وجودش از بهترين درختان است،
*پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزكاران، و وسيله بينايى هدايت خواهان است، چراغى با نور درخشان، وستاره‏ اى فروزان، و شعله ‏اى با برق‏ هاى خيره كننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال، و روش زندگى او صحيح و پايدار، و سخنانش روشنگر حقّ و باطل،وحكم او عادلانه است.
*خدا او را زمانى مبعوث فرمود كه با زمان پيامبران گذشته فاصله طولانى داشت ومردم از نيكوكارى فاصله گرفته، و امّت‏ها به جهل و نادانى گرفتارشده بودند.



*************************


نصيحت به مردم

خدا شمارا بيامرزد، اعمال نيكو برأساس نشانه‏ هاى روشن انجام دهيد، زيرا كه راه،روشن است، و شما را به خانه أمن و أمان دعوت مى‏ كند
هم اكنون در دنيايى زندگى مى ‏كنيد كه مى‏ توانيد رضايت خدا را به دست آوريد.با مهلت و آسايش خاطرى كه داريد.
اكنون نامه عمل سرگشاده، و قلم فرشتگان نويسنده در حركت است،بدن‏ها سالم و زبان‏ها گوياست،توبه مورد قبول و اعمال نيكو را مى ‏پذيرند.

************************

دوران جاهليّت و نعمت بعثت

خداپيامبر اسلام را به هنگامى مبعوث فرمود كه مردم در حيرت و سرگردانى بودند،در فتنه‏ ها به سرمى ‏بردند، هوى و هوس بر آنها چيره شده، و خود بزرگ بينى و تكبّر به لغزش‏هاى فراوانشان كشانده بود، و ناداني هاى جاهليّت پست وخوارشان كرده، ودر امور زندگى حيران و سرگردان بودند، و بلاى جهل و نادانى دامنگيرشان بود.
پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در نصيحت و خيرخواهى نهايت تلاش را كرد، و آنان را به راه راست راهنمايى، و از راه حكمت و موعظه نيكو، مردم را به خدا دعوت فرمود.


*********************

خدا شناسى

سپاس خدا را كه اوّل است، و چيزى پيش از او وجود نداشت، و آخر است و پس از اوموجودى نخواهد بود، چنانآشكار است كه فراتر از او چيزى نيست، و چنان مخفى وپنهان است كه مخفى ‏تراز او يافت نمى ‏شود.


**********************

ويژگى ‏هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم


*قرارگاه پيامبر صلّى اللّه عليه وآله و سلّم بهترين قرارگاه و محل پرورش و خاندان او شريف‏ترين پايگاه است
*در معدن بزرگوارى و گاهواره سلامت رشد كرد،دل‏هاى نيكوكاران شيفته اوگشته، توجّه ديده‏ ها به سوى اوست. خدا به بركتوجود او كينه‏ ها را دفنكرد و آتش دشمنى‏ ها را خاموش كرد.
*با او ميان دلها الفت و مهربانى ايجادكرد و نزديكانى را از هم دور ساخت. *انسان‏هاى خوار و ذليل و محروم در پرتواو عزّت يافتند، و عزيزانى خود سر ذليل شدند. گفتار او روشنگرواقعيّت‏ها، و سكوت او زبانى گويا بود.

**************
علل نكوهش و شكست كوفيان

اگر خداوند، ستمگر را چند روزى مهلت دهد، از باز پرسى و عذاب او غفلت نمى ‏كند، و او بر سر راه، در كمين گاه ستمگران است، و گلوى آنها را در دست گرفته تا از فرو رفتن آب دريغ دارد. آگاه باشيد به خدايى كه جانم در دست اوست، شاميان بر شما پيروز خواهند شد،نه از آن رو كه از شما به حق سزاوارترند.


بلكه در راه باطلى كه زمامدارشانمى‏ رود شتابان فرمان بردارند. و شما در گرفتن حق من سستى مى‏ ورزيد، و هرآينه، ملّت‏هاى جهان صبح مى‏ كنند در حالى كه از ستم زمامدارانشان در ترس ووحشتند، من صبح مى‏ كنم در حالى كه از ستمگرى پيروان خود وحشت دارم. شما رابراى جهاد با دشمن بر انگيختم، امّا كوچ نكرديد، حق را به گوش شما خواندم ولى نشنيديد، و در آشكار و نهان شما را دعوت كردم، اجابت نكرديد، پند واندرزتان دادم، قبول نكرديد.

آيا حاضران غائب مى‏ باشيد و يا بردگانى درشكل مالكان فرمان خدا را بر شما مى‏ خوانم از آن فرار مى‏ كنيد، و بااندرزهاى رسا و گويا شما را پند مى ‏دهم از آن پراكنده مى ‏شويد، شما را به مبارزه با سركشان ترغيب مى ‏كنم، هنوز سخنانم به آخر نرسيده، چون مردم سبا،متفرّق شده، به جلسات خود باز مى ‏گرديد، و در لباس پند و اندرز، يكديگررافريب مى‏ دهيد تا أثر تذكّرات مرا از بين ببريد. صبحگاهان كجى ‏هاى شماراراست مى‏ كنم، شامگاهان به حالت اوّل بر مى ‏گرديد، چونان كمان سختى كه نه كسى قدرت راست كردن آن را دارد و نه خودش قابليّت راست شدن را دارااست.

اى مردم كه بدن‏هاى شما حاضر و عقل هاى شما پنهان و افكار و آراء شماگوناگون است و زمامداران شما دچار مشكلات شمايند، رهبر شما از خدا اطاعت مى ‏كند، شما با او مخالفت مى ‏كنيد، امّا رهبر شاميان خداى را معصيت مى‏ كند،از او فرمانبردارند. به خدا سوگند دوست دارم معاويه شما را با نفرات خودمانند مبادله درهم و دينار با من سودا كند، ده نفر از شما را بگيرد و يكنفر از آنها را به من بدهد

**************************


حکمت ها:


از گمان مؤمنان بپرهيزيد كه خدا حق را بر زبانآنان قرار داده است.


********************

ايمان بنده اى درست نباشد جز آن كه اعتماد او بهآنچه در دست خداست بيشتر از آن باشد كه در دست اوست.

*************************
دل ها را روى آوردن و نشاط ، و پْشت كردن و فرارىاست؛ پسآنگاه كه نشاط دارند آن را بر انجام مستحبات وا داريد ، وآنگاه كه پْشت كرده بى نشاط است، به انجام واجبات قناعت كنيد
.

*************************


در قرآن اخبار گذشتگاه ، و آيندگان ، و احكام مورد نياز زندگى تان وجود دارد.

***********************



نوشته های دوست خوبمون
mshtable


در بخش اول خطبه 97 حضرت(ع) در پی بیدارسازی و بهوش آوردن مردم است و از روشهایی بهره می برد (آدم خبره و کاردان به جای اصرار روی یک روش میتونه هدف خودشو به انحاء مختلف دنبال کنه - اینها به نظرم میرسه):

1: ظلم پذیری و زیر بار زور گویی طاغوت رفتن ظلم است و مسئولیت آن متوجه مسلمین است و خداوند آن را به شکلی کاملاً تحت کنترل، وسیله آزمایش انسانها قرار داده و در نهایت از رسیدگی دقیق به آن نمی گذرد.

2: لزوم پای کار بودن در تحقق اهداف.

3: پیروی از رهبر حق اوست بر گردن مردم؛ علی الخصوص در جبهه نبرد امام حق با ائمه کفر.

4: تذکر در مورد قدردانی از سیاستِ باز حضرت در برابر سیاست مشت آهنین حاکمان ظالم. محترم شمردن حق انتخاب و آزادی انسانها موجب تعالی روحی افراد جامعه می شود حال آنکه زورگوئی، بدن ها را به اسارت و خدمت کشیده و مانع بزرگواری روح می شود. در اولی گرامی ترین جنبه بشری اصل است و در دومی اشرف مخلوقات وسیله اهدافی ثانویه و بعضاً پوشالی و غلط می شود. ظلم دم دستی ترین راهکار فرار از بی تدبیری و عدم لیاقت است.

5: مشک آن است که خود ببوید: خودتان باید به فکر باشید؛ وقتی از درون جوششی در کار نباشد، محرک های خارجی کارگر نمی شود. وقتی حساب افراد با خودشان صاف نیست؛ نمی توانند به پیکار دشمن خارجی بروند و وقتی اوضاع را بدرستی درک نکرده و بر موقعییت شان تسلط ندارند فتح قلّه ها میسر نیست.

6: لزوم اتحاد در اهداف مشترک و اتفاق روی تشخیص اولویتها.

7: تحریک تعصب و غیرت با نهیب زدن و تیکه ثقیل انداختن و مقایسه و ...


__________________________________________________ ___________________

ومن الله توقیق
التماس دعا
:gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته شصت وچهارم

جمع بندی و برنامه هفته شصت وچهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

برنامه هفته شصت و چهارم(
یارانراد )

خطبه 97

یکشنبه

یا اهل کوفه ...لقطا

وحکمت314

وَ قَالَ [عليه السلام] رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَفَإِنَّ الشَّرَّ لَا يَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ .

و درود خدابر او ، فرمود: سنگ را از همان جايى كه دشمن پرت كرده ،بازگردانيد ، كه شر را جز شر پاسخى نيست
.


دوشنبه

انظروا...فتهلکوا

وحکمت315


وَ قَالَ [عليه السلام] لِكَاتِبِهِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِى رَافِعٍأَلِقْ دَوَاتَكَ وَ أَطِلْ جِلْفَةَ قَلَمِكَ وَ فَرِّجْبَيْنَ السُّطُورِ وَ قَرْمِطْ بَيْنَ الْحُرُوفِ فَإِنَّذَلِكَأَجْدَرُبِصَ بَاحَةِ الْخَطِّ .

و درود خدابر او ، فرمود: (به نويسندة خود عبيدالله بن ابى رافع دستور داد)
دردوات، ليقه بينداز ، نوك قلم را بلند بگير، ميان سطرها فاصله بگذار،وحروف را نزديك به يكديگر بنويس ، كه اين شيوه براى زيبايى خط بهتراست.

سه شنبه

لقد.... للثواب

و حکمت316

وَ قَالَ [عليه السلام] أَنَا يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَالُ يَعْسُوبُ الْفُجَّارِ

قال الرضى و معنى ذلك أن المؤمنين يتبعوننى و الفجار يتبعون المال كماتتبع النحل يعسوبهاو هو رئيسها .

و درود خدابر او ، فرمود: من پيشواى مؤمنان ، و مال ، پيشواى تبهكاران است.
مى گويم: (معناى سخن امام ، اين است كه مؤمنان از من پيروى مى كنند وبدكاران پيرو مال مى باشند آنگونه كه زنبورانِ عسل از رئيس خود اطاعت مى كنند)


چهارشنبه

خطبه 98

والله...فاصبروا


و حکمت317


وَ قَالَلَهُ بَعْضُ الْيَهُودِ مَا دَفَنْتُمْ نَبِيَّكُمْحَتَّى اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ فَقَالَ [عليه السلام] لَهُ إِنَّمَااخْتَلَفْنَا عَنْهُ لَا فِيهِ وَ لَكِنَّكُمْ مَا جَفَّتْأَرْجُلُكُمْ مِنَ الْبَحْرِ حَتَّى قُلْتُمْ لِنَبِيِّكُمْاجْعَلْلَنا إِلهاً كَمالَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ .

و درود خدابر او ، فرمود: (شخصى يهودى ، به امام گفت: هنوزپيامبرتانرا دفن نكرده، درباره اش اختلاف كرديد، امام فرمود
مادربارة آنچه كه از او رسيده اختلاف كرديم، نه در خود او ؛ اما شمايهوديان، هنوز پاى شما پس از نجات از درياى نيل خشك نشده بود كه به پيامبرتان گفتيد:" براى ما خدايى بساز، چنانكه بت پرستان خدايى دارند!"وپيامبر شما گفت: "شما مردمى نادانيد".


پنج شنبه

خطبه 99


نحمده...الابدان


وحکمت318


وَ قِيلَلَهُ بِأَيِّ شَيْ‏ءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ فَقَالَ [عليهالسلام] مَا لَقِيتُ رَجُلًا إِلَّا أَعَانَنِى عَلَى نَفْسِهِ.
قال الرضى يومئ بذلك إلى تمكن هيبته فى القلوب.

و درود خدابر او ، فرمود: (از امام پرسيدند: با كدام نيرو برحريفان خودپيروز شدي؟ فرمود)
كسى را نديدم جز آن كه مرا در شكست خود يارى مى داد!.
مى گويم: (امام به اين نكته اشاره كرد كه هيبت و ترس مولايمان در دلهاجاى مى گرفت)


***********************
جمع بندی برنامه شصت وچهارم


ادامه خطبه 97 و خطبه 98 وخطبه 99

حکمت314
وحکمت315و حکمت316و حکمت317وحکمت318

********************************************

روانشناسى اجتماعى مردم كوفه


اى اهل كوفه گرفتار شما شده‏ ام كه سه چيز داريد و دو چيز نداريد: كرهايى با گوش‏هاى شنوا، گنگ‏هايى با زبان گويا، كورانى با چشمهاى بينا. نه در روز جنگ از آزادگانيد، و نه به هنگام بلا و سختى برادران يك رنگ مى‏باشيد. تهى دست مانيد اى مردم شما چونان شتران دور مانده از ساربان مى‏باشيد، كه اگر از سويى جمع آورى شوند از ديگر سو، پراكنده مى‏گردند.

به خدا سوگند، مى‏بينم كه اگر جنگ سخت شود و آتش آن شعله گيرد و گرمى آن سوزان، پسر ابو طالب را رها مى‏كنيد و مانند جدا شدن زن حامله پس از زايمان از فرزندش، هر يك به سويى مى‏گريزيد. و من در پى آن نشانه‏ ها روانم كه پروردگارم مرا رهنمون شده و آن راه را مى‏روم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گشوده، و همانا من به راه روشن حق گام به گام ره مى‏سپارم.


____________________________________

ضرورت اطاعت (از اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم «اهل بيت عليهم السّلام»


مردم به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن سو كه گام بر مى‏دارند برويد، قدم جاى قدمشان بگذاريد، آنها شما را هرگز از راه هدايت بيرون نمى‏برند، و به پستى و هلاكت باز نمى‏گردانند. اگر سكوت كردند سكوت كنيد، و اگر قيام كردند قيام كنيد، از آنها پيشى نگيريد كه گمراه مى‏شويد، و از آنان عقب نمانيد كه نابود مى‏گرديد.

______________________________________________


وصف اصحاب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

من اصحاب محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را ديدم، اما هيچ كدام از شما را همانند آنان نمى‏نگرم، آنها صبح مى‏كردند در حالى كه موهاى ژوليده و چهره‏هاى غبار آلوده داشتند، شب را تا صبح در حال سجده و قيام به عبادت مى‏گذراندند، و پيشانى و گونه‏هاى صورت را در پيشگاه خدا بر خاك مى‏ساييدند، با ياد معاد چنان نا آرام بودند گويا بر روى آتش ايستاده‏اند. بر پيشانى آنها از سجده‏هاى طولانى پينه بسته بود (چون پينه زانوهاى بزها) اگر نام خدا برده مى‏شد چنان مى‏گريستند كه گريبان‏هاى آنان تر مى‏شد. و چون درخت در روز تند باد مى‏لرزيدند، از كيفرى كه از آن بيم داشتند، يا براى پاداشى كه به آن اميدوار بودند.

_________________________________________

خبر از ستمگری و فساد بنی امیه

سوگند به خدا، بنى اميّه چنان به ستمگرى و حكومت ادامه دهند كه حرامى باقى نماند جز آن كه حلال شمارند، و پيمانى نمى‏ماند جز آن كه همه را بشكنند، و هيچ خيمه و خانه‏اى وجود ندارد جز آن كه ستمكارى آنان در آنجا راه يابد، و ظلم و فسادشان مردم را از خانه‏ها كوچ دهد، تا آن كه در حكومتشان دو دسته بگريند: دسته‏اى براى دين خود كه آن را از دست داده‏اند، و دسته‏اى براى دنياى خود كه به آن نرسيده‏اند. و يارى خواستن يكى از ديگرى، چون يارى خواستن برده از ارباب خويش است كه در حضور ارباب اطاعت دارد و در غيبت او بدگويى مى‏كند. در حكومت بنى اميّه هر كس به خدا اميدوارتر باشد بيش از همه رنج و مصيبت بيند. پس اگر خداوند عافيت و سلامتى بخشيد، قدر شناس باشيد و اگر به بلا و گرفتارى مبتلا گشتيد شكيبا باشيد كه سر انجام، پيروزى با پرهيزكاران است.

*******************************************

حکمت ها


سنگ را از همان جايى كه دشمن پرت كرده ،بازگردانيد ، كه شر را جز شر پاسخى نيست.
____________________________________________

و درود خدابر او ، فرمود: (به نويسندة خود عبيدالله بن ابى رافع دستور داد)
دردوات، ليقه بينداز ، نوك قلم را بلند بگير، ميان سطرها فاصله بگذار،وحروف را نزديك به يكديگر بنويس ، كه اين شيوه براى زيبايى خط بهتراست.


_________________________________________

من پيشواى مؤمنان ، و مال ، پيشواى تبهكاران است.
______________________________________

(شخصى يهودى ، به امام گفت: هنوزپيامبرتانرا دفن نكرده، درباره اش اختلاف كرديد، امام فرمود
مادربارة آنچه كه از او رسيده اختلاف كرديم، نه در خود او ؛ اما شمايهوديان، هنوز پاى شما پس از نجات از درياى نيل خشك نشده بود كه به پيامبرتان گفتيد:" براى ما خدايى بساز، چنانكه بت پرستان خدايى دارند!"وپيامبر شما گفت: "شما مردمى نادانيد".

_______________________________

(از امام پرسيدند: با كدام نيرو برحريفان خودپيروز شدي؟ فرمود)
كسى را نديدم جز آن كه مرا در شكست خود يارى مى داد!.
مى گويم: (امام به اين نكته اشاره كرد كه هيبت و ترس مولايمان در دلهاجاى مى گرفت)


************************************************** *

نوشته های دوست خوبمون mshtable


پنج شنبه: شروع خطبه 99

نَحمَدُهُ عَلی ما کانَ و نَستَعینُهُ مِن أَمرِنا علی ما یَکونُ، و نَسأَلُهُ المُعافاةَ فی الأدیانِ کَما نَسأَلُهُ المُعافاةَ فی الأَبدانِ.

ترجمه: خدا را بر آنچه گذشته است ستایش می کنیم و در مسئولیت های خود در قبال آنچه اتفاق خواهد افتاد از او یاری می جوییم. از او سلامت در دین هامان را خواستاریم آنگونه که تندرستی بدن هامان را از او می طلبیم.

شرح بیشتر: حالت عمومی خیلی از افراد معمولاً اینه که از گذشته ناراضی اند و از خدا طلب دارند و انتظار دارن که خدا این طلب رو به زودی و بدون زحمت در آینده با اونها صاف کنه. برا بعضی هم نقص و عیب در دین معنای خاصی نداره - اونجوری که مریضی و نقص ظاهری ملموسه که حتی (به درستی) به علائمش هم حساسیت نشون میدن.


حکمت318

وَ قِيلَ لَهُ بِأَيِّ شَيْ‏ءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ فَقَالَ [عليهالسلام]:
مَا لَقِيتُ رَجُلًا إِلَّا أَعَانَنِى عَلَى نَفْسِهِ.

از امام پرسيدند: با كدام نيرو برحريفان خودپيروز شدی؟ فرمود:
كسى را نديدم جز آن كه مرا در شكست خود يارى مى داد!

قال الرضى: يومئ بذلك إلى تمكن هيبته فى القلوب.
سید رضی(رض): امام به اين نكته اشاره كرد كه هيبت و ترس مولايمان در دلها جاى مى گرفت.


*******************************

ومن الله توقیق
التماس دعا
:gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته شصت وپنجم

برنامه وجمع بندی هفته شصت وپنجم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته شصت و پنجم( یارانراد )
خطبه99
یکشنبه
فلا ... احسانه
و حکمت 319

وَ قَالَ [عليه السلام] لِابْنِهِ مُحَمَّدِ ابْنِ الْحَنَفِيَّةِ يَا بُنَيَّ إِنِّى أَخَافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَفَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ مَدْهَشَةٌلِلْعَقْلِ دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ .
(به پسرش محمد حنفيه سفارش كرد) اى فرزند! من از تهيدستى بر تو هراسناكم ، از فقر به خدا پناه ببر ، كه همانا فقر ، دين انسان را ناقص ، و عقل را سرگردان ، و عامل دشمنى است.




دوشنبه

خطبه 100
الحمدالله...غیره
و حکمت320

قَالَ [عليه السلام] لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ سَلْ تَفَقُّهاً وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً فَإِنَّالْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَشَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ الْمُتَعَنِّتِ .
(شخصى مسئلة پيچيده اى سؤال كرد، فرمود: ) براى فهميدن بپرس ، به براى آزار دادن ؛ كه نادان آموزش گيرنده، همانند داناست، و همانا داناى بى انصاف چون نادان بهانه جو است!.




سه شنبه

و ان...جمیعا
و حکمت 321

وَ قَالَ [عليه السلام] لِعَبْدِاللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ وَ قَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ فِى شَيْ‏ءٍ لَمْ يُوَافِقْرَأْيَهُ لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وَ أَرَى فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِى .
(عبدالله بن عباس درمسئله اى نظر داد كه امام آن را قبول نداشت و فرمود) بر تو است كه رأى خود را بهمن بگويى، و من باى پيرامون آن بينديشم ، آنگاه اگر خلاقى نظر تو فرمان دادم بايداطاعت كني!




چهارشنبه
الا ان...تاملون
و حکمت322

وَ رُوِيَ أَنَّهُ [عليه السلام]لَمَّا وَرَدَ الْكُوفَةَ قَادِماً مِنْ صِفِّينَ مَرَّ بِالشِّبَامِيِّينَفَسَمِع َ بُكَاءَ النِّسَاءِ عَلَى قَتْلَى صِفِّينَ وَ خَرَجَ إِلَيْهِ حَرْبُ بْنُشُرَحْبِيلَ الشِّبَامِيِّ وَ كَانَ مِنْ وُجُوهِ قَوْمِهِ فَقَالَ [عليه السلام]لَهُ أَ تَغْلِبُكُمْ نِسَاؤُكُمْ عَلَى مَا أَسْمَعُ أَ لَا تَنْهَوْنَهُنَّ عَنْهَذَا الرَّنِينِ وَ أَقْبَلَ حَرْبٌ يَمْشِى مَعَهُ وَ هُوَ [عليه السلام]رَاكِبٌ فَقَالَ [عليه السلام] ارْجِعْ فَإِنَّ مَشْيَ مِثْلِكَ مَعَ مِثْلِىفِتْنَةٌ لِلْوَالِى وَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ .
(وقتى امام از جنگ صفين باز مى گشت، به محله شباميان رسيد، او از گريه زنان بر كشتگان جنگ را شنيد،ناگاه حرب بن شُرحبيل شبامى، بزرگ قبيلة شباميان خدمت امام رسيد به او فرمود)
آيا آن گونه كه مى شنوم ، زنان شما بر شما چيره شده اند؟ چرا آنان را از گريه وزارى باز نمى داريد؟ (حرب پياده و امام سوار بر اسب مى رفتند ، به او فرمود) بازگرد، كه پياده رفتن رييس قبيله اى چون تو پشت سر من ، موجب انحراف زمامدار و زبونمؤمن است.





پنج شنبه

خطبه 101
الحمدالله...منی
و حکمت323



وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْمَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ يَوْمَ النَّهْرَوَانِ بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَفَقَالَ الشَّيْطَانُ الْمُضِلُّ وَ الْأَنْفُسُ الْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِغَرَّتْهُمْ بِالْأَمَانِيِّ وَ فَسَحَتْ لَهُمْ بِالْمَعَاصِى وَ وَعَدَتْهُمُالْإِظْهَارَ فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ النَّارَ .
(در جنگ نهروان هنگامى كه از كنار كشتگان خوارج مى گذشت فرمود) واى به حال شما! آن كه شما را فريب داد به شما زيان رساند. پرسيدند چه كسى آنان را فريفت، اى امير المؤمنين [عليه السلام]،در جواب فرمود: شيطان گمراه كننده، و نفسى كه به بدى فرمان مى دهد ، آنان را به آرزوها مغرور ساخت ، و راه گناه را بر ايشان آماده كرد، و به آنان وعدة پيروزى داد، و سر انجام به آتش جهنم گرفتارشان كرد


جمع بندی برنامه هفته شصت و پنجم

__________________________________________________ __

خطبه99 و 100 و خطبه 101
حکمت 319
و 320و 321و 322و 323

_____________________________________________

روش برخورد با دنيا

پس در عزّت و ناز دنيا بر يكديگر پيشى نگيريد، و فريب زينت‏ها و نعمت‏ها را نخوريد و مغرور نشويد و از رنج و سختى آن نناليد و ناشكيبا نباشيد، زيرا عزّت و افتخارات دنيا پايان مى‏پذيرد، و زينت و نعمت‏هايش نابود مى‏گردد، و رنج و سختى آن تمام مى‏شود، و هر مدّت و مهلتى در آن به پايان مى‏رسد، و هر موجود زنده‏اى به سوى مرگ مى‏رود.
مگر نمى‏بينيد كه
گذشتگان شما باز نمى‏گردند و فرزندان شما باقى نمى‏مانند مگر مردم دنيا را نمى‏نگريد كه در گذشت شب و روز حالات گوناگونى دارند
بهوش باشيد مرگ را كه نابود كننده لذّت‏ها و شكننده شهوت‏ها و قطع كننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر كارهاى زشت، به ياد آوريد، و براى انجام واجبات، و شكر در برابر نعمت‏ها و احسان بى شمار الهى، از خدا يارى خواهيد.

____________________________________________

شناخت خدا

ستايش خداوندى را سزاست كه احسان فراوانش بر آفريده‏ ها گسترده و دست كرم او براى بخشش گشوده است.
او را بر همه كارهايش مى‏ستاييم و براى نگهدارى حق الهى از او يارى مى‏طلبيم و گواهى مى‏دهيم جز او خدايى نيست.
__________________________________________________ _____________


ويژگى‏هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

و گواهى مى‏دهيم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست. او را فرستاد تا فرمان وى را آشكار و نام خدا را بر زبان راند. پس با امانت، رسالت خويش را به انجام رساند، و با راستى و درستى به راه خود رفت، و پرچم حق را در ميان ما به يادگار گذاشت،
هر كس از آن پيشى گيرد از دين خارج و آن كس كه از آن عقب ماند هلاك گردد و هر كس همراهش باشد رستگار شود. راهنماى اين پرچم، با درنگ و آرامش سخن مى‏گفت، و دير و حساب شده به پا مى‏خاست، و آنگاه كه بر مى‏خاست سخت و چالاك، به پيش مى‏رفت،

__________________________________________________ ______


تداوم امامت تا ظهور امام زمان عليه السّلام

آگاه باشيد، مثل آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره‏اى غروب كند، ستاره ديگرى طلوع خواهد كرد (تا ظهور صاحب الزمان عليه السّلام). گويا مى‏بينم در پرتو خاندان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نعمت‏هاى خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو داريد رسيده‏ا يد.


__________________________________________________ _____________
ستايش و اندرز

ستايش خداوندى را كه اوّل هر نخستين است و آخر هر گونه آخرى، چون پيش از او چيزى نيست بايد كه ابتدايى نداشته باشد، و چون پس از او چيزى نيست پس پايانى نخواهد داشت، و گواهى مى‏دهم كه جز او خدايى نيست، و خدا يكى است، آن گواهى كه با درون و برون و قلب و زبان، هماهنگ باشد. اى مردم دشمنى و مخالفت با من، شما را تا مرز گناه نراند، و نافرمانى از من شما را به پيروى از هواى نفس نكشاند، و به هنگام شنيدن سخن من، به گوشه چشم، يكديگر را ننگريد.
__________________________________________________ ____



حکمت ها :

(به پسرش محمد حنفيه سفارش كرد) اى فرزند! من از تهيدستى بر تو هراسناكم ، از فقر به خدا پناه ببر ، كه همانا فقر ، دين انسان را ناقص ، و عقل را سرگردان ، و عامل دشمنى است.

____________________________________
(شخصى مسئلة پيچيده اى سؤال كرد، فرمود: ) براى فهميدن بپرس ، به براى آزار دادن ؛ كه نادان آموزش گيرنده، همانند داناست، و همانا داناى بى انصاف چون نادان بهانه جو است!.
______________________________

(عبدالله بن عباس درمسئله اى نظر داد كه امام آن را قبول نداشت و فرمود) بر تو است كه رأى خود را بهمن بگويى، و من باى پيرامون آن بينديشم ، آنگاه اگر خلاقى نظر تو فرمان دادم بايداطاعت كني!
_________________________________________

(وقتى امام از جنگ صفين باز مى گشت، به محله شباميان رسيد، او از گريه زنان بر كشتگان جنگ را شنيد،ناگاه حرب بن شُرحبيل شبامى، بزرگ قبيلة شباميان خدمت امام رسيد به او فرمود)
آيا آن گونه كه مى شنوم ، زنان شما بر شما چيره شده اند؟ چرا آنان را از گريه وزارى باز نمى داريد؟ (حرب پياده و امام سوار بر اسب مى رفتند ، به او فرمود) بازگرد، كه پياده رفتن رييس قبيله اى چون تو پشت سر من ، موجب انحراف زمامدار و زبونمؤمن است.


_______________________________________________

(در جنگ نهروان هنگامى كه از كنار كشتگان خوارج مى گذشت فرمود) واى به حال شما! آن كه شما را فريب داد به شما زيان رساند. پرسيدند چه كسى آنان را فريفت، اى امير المؤمنين [عليه السلام]،در جواب فرمود: شيطان گمراه كننده، و نفسى كه به بدى فرمان مى دهد ، آنان را به آرزوها مغرور ساخت ، و راه گناه را بر ايشان آماده كرد، و به آنان وعدة پيروزى داد، و سر انجام به آتش جهنم گرفتارشان كرد
__________________________________________________ ________



نوشته های دوست خوبمون mshtable


گاهاً در کلام بزرگان می بینیم که با حمد الهی سخن را شروع می کنند. علی الخصوص در مصائب و دشواری ها. یعنی مشکلات در دنیا نه تنها آنها را از توجه به خدا غافل نمی کند، بلکه عزم آنها را در یاری گرفتن از او جزم تر می کند. (امام حسین(ع) در جوار کعبه و در آغازین مراحل نهضت بزرگش اینگونه دعای عرفه را آغاز می کند: الحمد لله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطاعه مانع و لا کصنعه صنع صانع ...) و اینجا هم حضرت علی (ع) در مقام رهبری مردمی جاهل و سرکش اینگونه لب به سخن می گشاید و می بینیم که این ستایش، خشک و خالی و بی حس و تشریفاتی هم نیست و با دلیل بیان می شود: خدا را به این جهت می ستایم که جهان را پُر کرده؛ اولِ اول است و لذا بی پایان است؛ چون اگر در جایی تمام شود، آنچه بعد از او باشد (یا نباشد) اول خواهد بود و همینطور در مورد آخر بودنش.

گواهی دادن و شهادت نوعی اعلان و اظهار و گفتن حقائق است و لذا به خودی خود خوب و لازم است ولی کمال آن در این است که خود شعار دهنده واقعاً به آن مسائل اعتقاد داشته باشد.

انسانی که اصول خود را بر مبنای حقائق و خداباوری گذاشته است نباید لجبازی با دیگران او را از این اصول منحرف کند و همچنین نباید خارجی شمردن دشمن او را از درون (هوای نفس) غافل سازد و نباید انکار عجولانه او را از نیل به حقیقت باز دارد.



_______________________-

ومن الله توفیق

التماس دعا :gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه وجمع بندی هفته شصت وششم

برنامه وجمع بندی هفته شصت وششم

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته شصت وششم

یک شنبه
خطبه 101
فو الذی...المحصود
و حکمت 324

وَ قَالَ [عليه السلام] اتَّقُوامَعَاصِيَ اللَّهِ فِى الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ .
از نافرمانى خدا در خلوتها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داورى مى كند





دو شنبه
خطبه 102
و ذلک ....متسعا
و حکمت235

وَ قَالَ [عليه السلام] لَمَّابَلَغَهُ قَتْلُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى بَكْرٍ .
إِنَّ حُزْنَنَا عَلَيْهِ عَلَى قَدْرِ سُرُورِهِمْ بِهِ إِلَّا أَنَّهُمْنَقَصُوا بَغِيضاً وَ نَقَصْنَا حَبِيباً .

(آنگاه كه خبر كشته شدنمحمد بن ابى بكر را به او دادند فرمود) همانا اندوه ما بر شهادت او ، به اندازهشادى شاميان است، جز آن كه از آن يك دشمن ، و از ما يك دوست كم شد.





سه شنبه
فتن ....الغیر
و حکمت 326

وَ قَالَ [عليه السلام] الْعُمُرُالَّذِى أَعْذَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً .
عمرى كه خدا از فرزند آدمپوزش را مى پذيرد شصت سال است.




چهارشنبه
خطبه 103
ایا الناس...دان
و حمت327

قَالَ [عليه السلام] مَا ظَفِرَمَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ .
پيروز نشد آن كس كه گناهبر او چيرگى يافت، و آن كس كه با بدى پيروز شد شكست خورده است.




پنج شنبه
العلم...عنه
. حکمت328




وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّاللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِى أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِفَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَىسَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: همانا خداىسبحان روزى فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمىماند جز به كاميابى توانگران ، و خداوند از آنان دربارة گرسنگى گرسنگان خواهدپرسيد.



جمع بندی برنامه هفته شصت وششم


خطبه 101 وخطبه 102 وخطبه 103

حکمت 324و235و326و327و328

__________________________________________________ ____

خبر از حوادث خونين آينده

گويا مى ‏بينم شخص سخت گمراهى را كه از شام فرياد زند و بتازد و پرچم‏ هاى خود را در اطراف كوفه بپراكند، و چون دهان گشايد و سركشى كند و جاى پايش بر زمين محكم گردد، فتنه فرزند خويش را به دندان گيرد و آتش جنگ شعله‏ ور شود. روزها با چهره عبوس و گرفته ظاهر شوند و شب و روز با رنج و اندوه بگذرند.
و آنگاه كه كشتزار او به بار نشست، و ميوه او آب دار شد، و چون شتر مست خروشيد، و چون برق درخشيد، پرچم‏ هاى سپاه فتنه از هر سو به اهتزاز در آيد، و چونان شب تار و درياى متلاطم به مردم روى آورند. از آن بيشتر، چه طوفانهاى سختى كه شهر كوفه را بشكافد، و چه تند بادهايى كه بر آن وزيدن گيرد، و به زودى دستجات مختلف به جان يكديگر يورش آورند: آنها كه بر سر پا ايستاده ‏اند درو شوند، و آنها كه بر زمين افتادند لگد مال گردند.


__________________________________________________ _


وصف روز قیامت

قيامت روزى است كه خداوند همه انسان‏هاى گذشته و آينده را براى رسيدگى دقيق حساب و رسيدن به پاداش اعمال، گرد آورد، همه فروتنانه به پاخيزند، عرق از سر و رويشان و كنار دهانشان جارى است، و زمين زير پايشان لرزان است، نيكو حال ترين آنان كسى است كه جاى گذاشتن دو پايش را پيدا كند يا جايى براى آسوده ماندن بيابد.

_________________________________________

خبر از آينده خونين بصره و رزم مجاهدانى پيروز

فتنه‏ هايى چون تاريكى شب كه نيرويى نمى ‏تواند برابر آن بايستد، و كسى نتواند پرچم هاى آن را پايين كشد، به سوى شما مى ‏آيد. مردمى با آنان جهاد مى ‏كنند كه در چشم متكبّران خوار و در روى زمين گمنام و در آسمان‏ها معروفند. در اين هنگام، واى بر تو اى بصره از سپاهى كه نشانه خشم و انتقام الهى است،بى گرد و غبار و صدايى به تو حمله خواهند كرد و چه زود ساكنانت به مرگ سرخ و گرسنگى غبار آلود دچار مى‏ گردند.

_________________________________________

روش برخورد با دنيا

به خدا سوگند، دنيا به زودى ساكنان خود را از ميان مى‏برد و رفاه زدگان ايمن را به درد مى‏آورد آنچه از دست رفت و پشت كرد هيچ گاه بر نمى‏ گردد، و آينده به روشنى معلوم نيست تا در انتظارش باشند، شادى و سرور دنيا با غم و اندوه آميخته، و توانايى انسان به ضعف و سستى مى ‏گرايد. زيبايى ‏ها و شگفتى ‏هاى دنيا شما را مغرور نسازد، زيرا زمان كوتاهى دوام ندارد. خدا بيامرزد كسى را كه بدرستى فكر كند، و پند گيرد، و آگاهى يابد، و بينا شود پس به زودى خواهيد دانست كه آنچه از دنيا وجود داشت از آن چيزى نمانده، و آنچه از آخرت است جاويدان خواهد ماند، هر چيز كه به شمارش آيد پايان پذيرد، و هر چه انتظارش را مى ‏كشيديد خواهد آمد، و آنچه آمدنى است نزديك باشد.



_________________________________________


ارزش عالم و بى ارزشى جاهل

دانا كسى است كه قدر خود را بشناسد، و در نادانى انسان اين بس كه ارزش خويش نداند. دشمن روى‏ترين افراد نزد خدا كسى است كه خدا او را به حال خود واگذاشته تا از راه راست منحرف گردد، و بدون راهنما برود، اگر به محصولات دنيا دعوت شود تا مرز جان تلاش كند اما چون به آخرت و نعمتهاى گوناگونش دعوت شود، سستى ورزد، گويا آنچه براى آن كار مى ‏كند بر او واجب و آنچه نسبت به آن كوتاهى و تنبلى مى‏كند، از او نخواسته ‏اند.


_______________________________-



حکمت ها:

از نافرمانى خدا در خلوتها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داورى مى كند

__________________________________________________

عمرى كه خدا از فرزند آدم پوزش را مى پذيرد شصت سال است.

______________________________________________

پيروز نشد آن كس كه گناه بر او چيرگى يافت، و آن كس كه با بدى پيروز شد شكست خورده است.

________________________________

همانا خداى سبحان روزى فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمى ماند جز به كاميابى توانگران ، و خداوند از آنان دربارة گرسنگى گرسنگان خواهدپرسيد.


________________________________________

نوشته های دوست خوبمون
mshtable

علم به نفس، ارزشمندترین علوم:
خداوند در وجود انسان گوهر گرانی به اسم نفس قرار داده که می تواند با آن به ما فوق مقام خلیفة اللهی دست یابد و یا در صورت غفلت و عدم صیانت از آن در اعماق ما تحت مرتبه حیوانی فرو رود؛ پس اگر کسی بر کم و کیف آن آگاهی یابد، عالم حقیقی است. و این جز به توفیق خاص الهی حاصل نمی شود.

بی توجهی به این مطلب تعریف انسان را در حد یک حیوان جهش یافته محصور می کند و نه تنها بشر به آنچه برای او اراده شده است دست نخواهد یافت، بلکه قدرت فوق العاده نفس او را به هلاکت می کشاند - چون وجود ضعف در مدل کردنِ ریشه مشکلاتش بوسیله تئوری ها و ابزارهای عادی و تجربی باعث می شود راه به جایی نبرد و مغلوب پیچیدگی های نفس شود.

________________________

ومن الله توفیق
التماس دعا :gol:

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه و جمع بندی هفته شصت وهفتم

برنامه و جمع بندی هفته شصت وهفتم

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته شصت وهفتم ( یارانراد )


یک شنبه

خطبه 103
و ذلک... من قایل
و حکمت329

وَ قَالَ [عليهالسلام] الِاسْتِغْنَاءُ عَنِ الْعُذْرِ أَعَزُّمِنَالصِّدْقِ بِهِ .
و درود خدابر او ، فرمود: بى نيازى از عذر خواهى، گرامى تر از عذرراستين است.




دوشنبه
خطبه 104
فان...خاصرته
وحکمت330

وَ قَالَ [عليهالسلام] أَقَلُّ مَا يَلْزَمُكُمْ لِلَّهِ أَلَّاتَسْتَعِينُوابِنِعَ مِهِ عَلَى مَعَاصِيهِ .
و درود خدابر او ، فرمود: حق خدا بر عهدة شما اينكه از نعمت هاىالهى درگناهان يارى نگيريد.




سه شنبه

خطبه105
حکمت331

وَ قَالَ [عليهالسلام] إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَغَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ عِنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ .
و درود خدابر او ، فرمود: خداى سبحان طاعت را غنيمت زيركان قرارداد آنگاهكه مردم ناتوان ، كوتاهى كنند.





چهارشنبه
خطبه 105
حتی....دیمه
و حکمت332

وَ قَالَ [عليهالسلام] السُّلْطَانُ وَزَعَةُ اللَّهِ فِى أَرْضِهِ.
و درود خدابر او ، فرمود: حاكم اسلامى ، پاسبان خدا در زمين اوست





پنج شنبه
فما...قبله
و حکمت 333
وَ قَالَ [عليهالسلام] فِى صِفَةِ الْمُؤْمِنِ الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِى وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِى قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَيْ‏ءٍصَدْراً وَأَذَلُّ شَيْ‏ءٍ نَفْساً يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ وَ يَشْنَ أُالسُّمْعَةَ طَوِيلٌ غَمُّهُ بَعِيدٌ هَمُّهُ كَثِيرٌصَمْتُهُ مَشْغُولٌ وَقْتُهُ شَكُورٌ صَبُورٌ مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ ضَنِينٌبِ خَلَّتِهِ سَهْلُ الْخَلِيقَةِ لَيِّنُ الْعَرِيكَةِ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ .
و درود خدابر او ، فرمود: (در توصيف مؤمن فرمود) شادى مؤمن درچهرة او ،و اندوه وى در دلش پنهان است، سينه اش از هر چيزى فراخ تر ،و نفس اواز هر چيزى خوارتر است. برترى جويى را زشت ، و رياكارى رادشمن مى شمارد، اندوه او طولانى ، و همت او بلند است، سكوتش فراوان ، ووقتاو با كار گرفته است، شكر گزار و شكيبا و ژرف انديش است. از كسى درخواستندارد و نرم خو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت تر اما درديندارىاز بنده خوارتر است.



جمع بندی برنامه هفته شصت وهفتم


خطبه 103 و
خطبه 104وخطبه105
حکمت ها:329 و330و331و332و333

*********************************************
سخنى از آينده

و اين روزگارى است كه جز مؤمن بى نام و نشان از آن رهايى نيابد: در ميان مردم است او را نشناسند، و در ميان جمعيّت كه نباشد كسى سراغ او را نگيرد، آنها چراغ‏هاى هدايت، و نشانه‏ هاى رستگارى‏اند، نه فتنه انگيزند و اهل فساد، و نه سخنان ديگران و زشتى اين و آن را به مردم رسانند، خدا درهاى رحمت را به روى آنان باز كرده و سختى عذاب خويش را از آنان گرفته است. اى مردم بزودى زمانى بر شما خواهد رسيد كه اسلام چونان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است ريخته مى‏شود.
اى مردم خداوند به شما ظلم نخواهد كرد و از اين جهت تأمين داده است اما هرگز شما را ايمن نساخت كه آزمايش نفرمايد، كه اين سخن از آن ذات برتر است كه فرمود: (در جريان نوح، نشانه‏ هايى است و ما مردم را مى‏ آزماييم.)



************************************

ره آورد بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

پس از ستايش پروردگار، همانا خداوند سبحان، حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را مبعوث فرمود، در روزگارانى كه عرب كتابى نخوانده و ادّعاى وحى و پيامبرى نداشت. پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با يارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سر منزل نجات كشاند، و پيش از آن كه مرگشان فرا رسد آنان را به رستگارى رساند. با خستگان مدارا كرد، و شكسته حالان را زير بال گرفت تا همه را به راه راست هدايت فرمود، جز آنان كه راه گمراهى پيمودند.

*************************************


ويژگى‏هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

تا اينكه خدا محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را برانگيخت، گواهى دهنده، بشارت دهنده، هشدار دهنده. پيامبرى كه بهترين آفريدگان در خردسالى، و در سنّ پيرى نجيب‏ترين و بزرگوارترين مردم بود، اخلاقش از همه پاكان پاك‏تر و باران كرمش از هر چيزى با دوامتر بود.


************************************

هشدار از آينده تلخ فرزندان اميّه

شما اى فرزندان اميّه زمانى از لذّت و شيرينى دنيا بهره‏مند شديد، و از پستان آن نوشيديد كه افسارش رها، و بند جهازش محكم نبود (در حكومت عثمان)، تا آنجا كه حرام دنيا نزد گروهى چونان ميوه درخت سدر بى خار، آسان، و حلال آن دشوار و غير ممكن شد.به خدا سوگند، دنيايى كه در دست شماست چونان سايه ‏اى است گسترده كه زود به سر آمد خود نزديك مى‏شود.آگاه باشيد هر خونى، خونخواهى دارد، و هر حقى را جستجوگرى است، انتقام گيرنده خون‏هاى ما، چونان حاكمى است كه براى خود داورى كند، و او خداوندى است كه از گرفتن كسى ناتوان نگردد، و كسى از پنجه عدالت او نمى‏تواند بگريزد. اى فرزندان اميّه سوگند به خدا زود باشد كه اين خلافت و دولت را در دست ديگران و در خانه دشمنان خود بنگريد، آگاه باشيد بيناترين چشمها آن است كه در دل نيكى‏ها نفوذ كند، و شنواترين گوش‏ها آن كه پندها و تذكّرات سودمند را در خود جاى دهد.

**************************************

اندرزهاى جاودانه، و توجه دادن مردم به اهل بيت عليهم السّلام

اى مردم چراغ دل را از نور گفتار گوينده با عمل روشن سازيد و ظرف‏هاى جان را از آب زلال چشمه ‏هايى كه از آلودگى‏ها پاك است پر نماييد. اى بندگان خدا به نادانى‏هاى خود تكيه نكنيد، و تسليم هواى نفس خويش نباشيد، كه چنين كسى بر لبه پرتگاه قرار دارد، و بار سنگين هلاكت و فساد را بر دوش مى‏كشد، و از جايى به جاى ديگر مى‏برد، تا آنچه را كه ناچسب است بچسباند، و آنچه را كه دور مى‏نمايد نزديك جلوه دهد. خدا را، مبادا شكايت نزد كسى بريد كه نمى‏تواند آن را بر طرف سازد، و توان گره گشايى از كارتان ندارد. همانا بر امام واجب نيست جز آنچه را كه خدا امر فرمايد، و آن، كوتاهى نكردن در پند و نصيحت، تلاش در خير خواهى، زنده نگهداشتن سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، جارى ساختن حدود الهى بر مجرمان ، رساندن سهم‏ هاى بيت المال به طبقات مردم، است. پس در فراگيرى علم و دانش پيش از آن كه درختش بخشكد تلاش كنيد، و پيش از آن كه به خود مشغول گرديد از معدن علوم (اهل بيت عليهم السّلام) دانش استخراج كنيد. مردم را از حرام و منكرات باز داريد، و خود هم مرتكب نشويد، زيرا دستور داده شديد كه ابتدا خود محرّمات را ترك و سپس مردم را باز داريد.

************************************************** ************************


نوشته های دوست خوبمون: mshtable


پنج شنبه

زرنگی، در طلب دنیا به هر قیمت نیست، بلکه این خود یک فریفتگی و عقب ماندگی است. وقتی دنیا روی خوش به کسی نشان میدهد، ممکن است فرد دچار یک تنگ نظری و محدودیت بینش شود و دنیای بی وفا را تحت کنترل و به کام خود ببیند حال آنکه اگر به رفتار عمومی دنیا با اهلش نظر کند، این قدر بی خیال و خوش بین نخواهد بود.

حتی اگر برفرض کسی این تسلط و تدبیر را داشته باشد که تمام عمر - بر این طریق - دنیا را به خدمت خود در آورد، عمر دنیوی خود را به خوشی سپری کرده است، اما آن بهره ای که باید را از آن نبرده است و گرفتار یک دور باطل، سرمایه عمر خود را به یک بازی گذرانده است.


******************************

حکمت ها:

بى نيازى از عذر خواهى، گرامى تر از عذرراستين است.

**********************************
حق خدا بر عهدة شما اينكه از نعمت هاى الهى درگناهان يارى نگيريد.

**************************************
خداى سبحان طاعت را غنيمت زيركان قرارداد آنگاه كه مردم ناتوان ، كوتاهى كنند.

***************************************

حاكم اسلامى ، پاسبان خدا در زمين اوست.

***************************************

(در توصيف مؤمن فرمود) شادى مؤمن درچهرة او ،و اندوه وى در دلش پنهان است، سينه اش از هر چيزى فراخ تر ،و نفس اواز هر چيزى خوارتر است. برترى جويى را زشت ، و رياكارى رادشمن مى شمارد، اندوه او طولانى ، و همت او بلند است، سكوتش فراوان ، ووقتاو با كار گرفته است، شكر گزار و شكيبا و ژرف انديش است. از كسى درخواست ندارد و نرم خو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت تر اما درديندارىاز بنده خوارتر است.

****************************************

ومن الله توفیق

التماس دعا :gol:

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه و جمع بندی هفته شصت وهشتم

برنامه و جمع بندی هفته شصت وهشتم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی
برنامه هفته شصت و هشتم (
یارانراد)
یک شنبه
خطبه 105
ایهاالناس...بعد التناهی
وحکمت334

وَ قَالَ[عليه السلام] لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَمَصِيرَهُ لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَهُ .و درود خدابر او ، فرمود: اگر بندة خدا اجل و پايان كارش را مىديد، با آرزو و فريب آن دشمنى مى ورزيد.




دوشنبه
خطبه 106
الحمدالله...سبقته
وحکمت335

وَ قَالَ[عليه السلام] لِكُلِّ امْرِئٍ فِى مَالِهِ شَرِيكَانِالْوَارِثُ وَ الْحَوَادِثُ
.و درود خدابر او ، فرمود: براى هر كسى در مال او دو شريك است: وارث و حوادث

.سه شنبه
حتی...لامفتونی
نوحکمت336وَ
قَالَ[عليه السلام] الْمَسْئُولُ حُرٌّ حَتَّى يَعِدَ
.و درود خدابر او ، فرمود: كسى كه چيزى از او خواسته اند تا وعدهنداده آزاد است.

چهارشنبه
وقد...یوملهم

حکمت337وَ

قَالَ[عليه السلام] الدَّاعِى بِلَا عَمَلٍ كَالرَّامِى بِلَاوَتَرٍ .و درود خدابر او ، فرمود: دعوت كنندة بى عمل، چون تير انداز بدونكمان است.


پنج شنبه
خطبه
107
وقد....مواردها
و حکمت 338وَ
قَالَ[عليه السلام] الْعِلْمُ عِلْمَانِ مَطْبُوعٌ وَمَسْمُوعٌ وَ لَا يَنْفَعُ الْمَسْمُوعُ إِذَا لَمْيَكُنِالْمَطْبُوعُ
.و درود خدابر او ، فرمود: علم دو گونه است: علم فطرى و علم
اكتسابي؛ اگر هماهنگ با علم فطري نباشد سودمند نخواهد بود



جمع بندی برنامه شصت وهشتم

خطبه
105 وخطبه 106 وخطبه 107
حکمت ها :
334و335و336و337و338

******************************************

ره آورد اسلام


اسلام، حجّت و برهان براى گويندگان، و گواه روشن براى دفاع كنندگان، و نور هدايتگر براى روشنى خواهان، و مايه فهميدن براى خردمندان، و عقل و درك براى تدبير كنندگان، و نشانه گويا براى جويندگان حق، و روشن بينى براى صاحبان عزم و اراده، پند پذيرى براى عبرت گيرندگان، عامل نجات و رستگارى براى تصديق كنندگان، و آرامش دهنده تكيه كنندگان، راحت و آسايش توكّل كنندگان، و سپرى نگهدارنده براى استقامت دارندگان است.

اسلام روشن‏ترين راه‏ها است، جادّه‏ هايش درخشان، نشانه‏ هاى آن در بلندترين جايگاه، چراغ‏ هايش پرفروغ و سوزان، ميدان مسابقه آن پاكيزه براى پاكان، سرانجام مسابقه‏ هاى آن روشن و بى پايان، مسابقه دهندگان آن پيشى گيرنده و چابك سوارانند.برنامه اين مسابقه، تصديق كردن به حق، راهنمايان آن، اعمال صالح، پايان آن، مرگ، ميدان مسابقه، دنيا، مركز گرد آمدن مسابقه دهندگان، قيامت، و جايزه آن بهشت است.


***********************************************

دعا براى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

خدايا بناى دين او را از آنچه ديگران بر آورده‏ اند، عالى‏تر قرار ده. او را بر سر خان كرمت گرامى‏تر دار، و بر شرافت مقام او در نزد خود بيفزا، و وسيله تقرّب خويش را به او عنايت فرما، و بلندى مقام و فضيلت او را بى مانند گردان، و ما را از ياران او محشور فرما، چنانكه نه زيانكار باشيم و نه پشيمان، نه دور از راه حق باشيم و نه شكننده پيمان، نه گمراه باشيم و نه گمراه كننده بندگان، نه فريب هواى نفس خوريم و نه وسوسه شيطان.

*********************************************

ره آورد بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

مردم از سر نعمت بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و لطف خداوند بزرگ به مقامى رسيده ‏ايد كه حتّى كنيزان شما را گرامى مى‏دارند، و به همسايگان شما محبّت مى‏كنند، كسانى براى شما احترام قائلند كه شما از آنها برترى نداشته و بر آنها حقّى نداريد.كسانى از شما مى‏ترسند كه نه ترس از حكومت شما دارند و نه شما بر آنها حكومتى داريد.

*************************************************

علل سقوط و سير ارتجاعى امّت


با آن همه بزرگوارى و كرامت، هم اكنون مى‏ نگريد كه قوانين و پيمان‏هاى الهى شكسته شده امّا خشم نمى‏گيريد، در حالى كه اگر پيمان پدرانتان نقض مى‏شد ناراحت مى‏شديد، شما مردمى بوديد كه دستورات الهى ابتدا به دست شما مى‏رسيد و از شما به ديگران ابلاغ مى‏شد و آثار آن باز به شما بر مى‏گشت. اما امروز جايگاه خود را به ستمگران واگذارديد،و زمام امور خود را به دست بيگانگان سپرديد، و امور الهى را به آنان تسليم كرديد آنهايى كه به شبهات عمل مى‏كنند، و در شهوات غوطه ورند (بنى اميه) به خدا سوگند اگر دشمنان، شما را در زير ستارگان آسمان بپراكنند، باز خداوند شما را براى انتقام گرفتن از ستمگران گرد مى‏ آورد.

*************************************************

حکمت ها:


اگر بندة خدا اجل و پايان كارش را مىديد، با آرزو و فريب آن دشمنى مى ورزيد.
***********************************
براى هر كسى در مال او دو شريك است: وارث و حوادث
*******************************************
كسى كه چيزى از او خواسته اند تا وعده نداده آزاد است.
**************************************************
دعوت كنندة بى عمل، چون تير انداز بدون كمان است.
************************************************** *********
علم دو گونه است: علم فطرى و علم اكتسابي؛ اگر هماهنگ با علم فطري نباشد سودمند نخواهد بود
.
************************************************** ******************************************

ومن الله توفیق
التماس دعا :gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه و جمع بندی هفته شصت ونهم

برنامه و جمع بندی هفته شصت ونهم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی
برنامه هفته شصت و
نهم

یکشنبه
خطبه 108
الحمدالله....السریرات
و حکمت339

وَ قَالَ [عليه السلام] صَوَابُ الرَّأْيِ بِالدُّوَلِ يُقْبِلُ بِإِقْبَالِهَا وَ يَذْهَبُ بِذَهَابِهَا .
و درود خدا بر او ، فرمود: استوارى رأى با كسى است كه قدرت و دارايى دارد، با روى آوردن قدرت، روى آورد، و با پشت كردن آن روى بر تابد.


دوشنبه
اختاره ...الحیره
و حکمت340



وَ قَالَ [عليه السلام] الْعَفَافُ زِينَةُ الْفَقْرِ وَ الشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى .
و دورد خدا بر او ، فرمود: پاكدامنى زيور تهيدستى ، و شكر گزارى زيور بى نيازى (ثروتمندى) است.


سه شنبه
لم....لمتوسمها
وحکمت341


وَ قَالَ [عليه السلام] يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: روز انتقام گرفتن از ظالم سخت تر از ستمكارى بر مظلوم است.



چهارشنبه
مالی ....الضله
وحکمت342

وَ قَالَ [عليه السلام] الْغِنَى الْأَكْبَرُ الْيَأْسُ عَمَّا فِى أَيْدِى النَّاسِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: برترين بى نيازى و دارايى، نوميدى است از آنچه در دست مردم است.


پنج شنبه
فلا الحب
وحکمت343

وَ قَالَ [عليه السلام] الْأَقَاوِيلُ مَحْفُوظَةٌ وَ السَّرَائِرُ مَبْلُوَّةٌ وَ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ وَ النَّاسُ مَنْقُوصُونَ مَدْخُولُونَ إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ سَائِلُهُمْ مُتَعَنِّتٌ وَ مُجِيبُهُمْ مُتَكَلِّفٌ يَكَادُ أَفْضَلُهُمْ رَأْياً يَرُدُّهُ عَنْ فَضْلِ رَأْيِهِ الرِّضَى وَ السُّخْطُ وَ يَكَادُ أَصْلَبُهُمْ عُوداً تَنْكَؤُهُ اللَّحْظَةُ وَ تَسْتَحِيلُهُ الْكَلِمَةُ الْوَاحِدَةُ .
و درود خدا بر او، فرمود: گفتارها نگهدارى مى شود، و نهان ها آشكار، و هر كسى در گرو اعمال خويش است، و مردم گرفتار كمبودها و آفت هايند جز آن را كه خدا نگهدارد؛ در خواست كنندگانش مردم آزار، و پاسخگويان به زحمت و رنج دچارند ، و آن كس كه در انديشه از همه برتر است با اندك خشنودى يا خشمى از رأى خود باز مى گردد. و آن كس كه از همه استوار تر است از نيك نگاهى ناراحت شود يا كلمه او را دگرگون سازد.



_________________________________________________________________________________________
جمع بندی برنامه هفته شصت و نهم

خطبه 108

حکمت339 حکمت340 حکمت 341 حکمت342 حکمت343

__________________________________________________ _____________

خطبه 108: بیان حوادث سخت آینده
(يكى از سخنرانى‏ هاى امام در شهر كوفه كه حوادث سخت آينده را بيان فرمود)
فهرست مطالب
1 -خدا شناسى
2 -وصف پيامبر اسلام (ص)
3- علل انحراف فرزندان اميّه
4 -نكوهش كوفيان
5 -خبر از كشتار و فساد بنى اميّه
6- هشدار و سفارش به اطاعت از اهل بيت عليهم السّلام
7 -خبر از مسخ ارزش‏ها در حكومت بنى اميّه



خدا شناسى
ستايش خدايى را سزاست كه با آفرينش مخلوقات، بر انسان‏ها تجلّى كرد، و با برهان و دليل خود را بر قلب‏هايشان آشكار كرد. مخلوقات را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد، كه فكر و انديشه مخصوص كسانى است كه دلى درون سينه داشته باشند و او چنين نيست،كه علم خداوندى ژرفاى پرده‏ هاى غيب را شكافته است، و به افكار و عقايد پنهان احاطه دارد.

__________________________________________________ ____

وصف پيامبر اسلام (ص)

پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از درخت تنومند پيامبران، از سرچشمه نور هدايت، از جايگاه بلند و بى‏همانند، از سرزمين بطحاء، از چراغ‏هاى بر افروخته در تاريكى‏ها، و از سر چشمه‏هاى حكمت برگزيد.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم طبيبى است كه براى درمان بيماران سيّار است. مرهم‏هاى شفا بخش او آماده، و ابزار داغ كردن زخم‏ها را گداخته. براى شفاى قلب‏هاى كور و گوش‏هاى ناشنوا و زبان‏هاى لال، آماده، و با داروى خود در پى يافتن بيماران فراموش شده و سرگردان است.

_______________________________________________

علل انحراف فرزندان اميّه


بنى اميّه، با نور حكمت، جان و دل خود را روشن نساخته، و با شعله‏ هاى فروزان دانش، قلب خود را نورانى نكرده ‏اند، چونان چهارپايان صحرايى و سنگ‏هاى سخت و نفوذ ناپذيرند. به تحقيق رازهاى درون براى صاحبان آگاهى آشكار، و راه حق براى گمراهان نيز روشن است، و رستاخيز نقاب از چهره بر انداخت. و نشانه‏ هاى خود را براى زيركان و آنان كه طالب حقّند نماياند
_____________________________________________

نكوهش كوفيان


مردم كوفه چرا شما را پيكرهاى بى روح، و روح‏هاى بدون جسد مى‏نگرم چرا شما را عبادت كنندگانى بدون صلاحيّت، و بازرگانانى بدون سود و تجارت، و بيدارانى خفته، و حاضرانى غايب از صحنه، بينندگانى نابينا، شنوندگانى كر، و سخن گويانى لال، مشاهده مى‏كنم پرچم گمراهى بر پايه‏ هاى خود بر افراشته شده و طرفداران آن فراوان گشته شما را با پيمانه خود مى ‏سنجند و سركوب مى‏كنند، پرچمدارشان (معاويه)، از ملّت اسلام خارج و بر راه گمراهى ايستاده است.

__________________________________________

خبر از كشتار و فساد بنى اميّه


پس آن روز كه بر شما دست يابند جز تعداد كمى از شما باقى نگذارند، چونان باقى مانده غذايى اندك در ته ديگ يا دانه‏ هاى غذاى چسبيده در اطراف ظرف شما را مانند پوست‏هاى چرمى به هم پيچانده مى‏ فشارند، و همانند خرمن شما را به شدّت مى‏كوبند، و چونان پرنده‏ اى كه دانه ‏هاى درشت را از لاغر جدا كند، اين گمراهان، مؤمنان را از ميان شما جدا ساخته نابود مى ‏كنند.

___________________________________________

حکمت ها :



استوارى رأى با كسى است كه قدرت و دارايى دارد، با روى آوردن قدرت، روى آورد، و با پشت كردن آن روى بر تابد.
__________________________________________

پاكدامنى زيور تهيدستى ، و شكر گزارى زيور بى نيازى (ثروتمندى) است.
_______________________________________________

روز انتقام گرفتن از ظالم سخت تر از ستمكارى بر مظلوم است.
__________________________________________________ __

برترين بى نيازى و دارايى، نوميدى است از آنچه در دست مردم است.
__________________________________________________ _

گفتارها نگهدارى مى شود، و نهان ها آشكار، و هر كسى در گرو اعمال خويش است، و مردم گرفتار كمبودها و آفت هايند جز آن را كه خدا نگهدارد؛ در خواست كنندگانش مردم آزار، و پاسخگويان به زحمت و رنج دچارند ، و آن كس كه در انديشه از همه برتر است با اندك خشنودى يا خشمى از رأى خود باز مى گردد. و آن كس كه از همه استوار تر است از نيك نگاهى ناراحت شود يا كلمه او را دگرگون سازد.

__________________________________________________ ________
نوشته های دوست خوبمون mshtable
سلام
چون مناسب ندیدم که به یک بخش کوچیک خطبه بپردازم و با ذره بین گرفتن روی اون، از مطلب کلی و پیوسته ای که خطبه بیان می کنه غفلت کنم، برداشتم از کل خطبه 108 رو بیان کردم - یاد اون مَثَلی افتادم که یه فیل رو می برند تو یه اتاق تاریک و بعد چند نفر که تا به حال فیل ندیدن میرن داخل و هر کدوم با یه قسمت از بدن فیله مواجه میشن و وقتی میان بیرون، هر کدوم یه تفسیر کاملاً درست ولی متناقض از فیل ارائه میدن در حالی که هیچ کدوم کلیت فیل رو درست درک نکردن - بگذریم، امیدوارم منم تو فهم اصل قضیه اشتباه نکرده باشم:

ما همه طالب رشدیم و لذا شناخت غایتِ رشد (خداوند) برای ما حائز اهمیت است. برای شناخت خدا، راهی به جز متوسل شدن به وسایل نداریم. یک نوع وسیله، خودِ صفات خداوند است که برای رسیدن به آن هم نیاز به وسایلی داریم، وسایلی هرچه پیشرفته تر و پویاتر.

پیامبر(ص)، طلایه دار به میدان آوردن آنهاست که از مرحله پرتند. و از مضمون آیه "و حقیقتاً رسول خدا الگوی نیکویی برای شماست" استفاده می شود که کسی هم که در زندگی خود سبک زندگانی حضرت را پیاده کرده است، دستگیره و وسیله مناسبی برای ترقی است.

نباید حاکمیت دنائت و رشد نیافتگانِ مغرض را تاب آورد؛ برای کسی که گام در مسیر حقیقت بر می دارد، زاویه ی آنها از حق کاملاً واضح می شود و برای آن کس که از این جاده دور شده، انحرافش از حقیقت واضح است. زیرا این حاکمیت ریشه می دواند و گسترش میابد و بنایی را در راستای جلوگیری از بالندگی فراهم می آورد و حق جویان را در موضع ضعف قرار می دهد و مردم را مفتون و بازیچه می کند.

آیا عالم ربانی ای را سراغ داریم که گاهی در جلساتش زانوی ادب زنیم و قلوبمان حول محور او پیوند اتحاد خورد و جلوات پروردگار را در پرتوی او ببینیم یا مغلوب سیاست تفرقه اندازی و حکومت شیطان و جریان باطل شده ایم؟ این مسئله بقدری اهمیت دارد که جریان باطل تمام تلاش خود را در مقابله با آن به کار می بندد.

جهالت را جاری و ساری ساخته، سرکشی خداوند را در بوق و کرنا می کند؛ تا در پرتوی آن ناامنی را حاکم کند؛ و در این فضاست که باطل فرصت جولان میابد. سازوکارهای گناه شکل می گیرد و درستی طرد می شود و دروغ طالب پیدا می کند و ارزشها و ضد ارزشها جا به جا می شوند. مولود چنین فضایی خشم و خشونتی است که در آن ضعیفان پایمال می شوند و اسلام می شود آیینی که نه تنها سودمند نیست، بلکه باعث عقب ماندگی می شود.


نکات:

برخی از قسمتهای کلیدی خطبه: الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ * مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ، وَمَوَاطِنَ الْحَيْرَةِ * فَاسْتَمِعُوا مِنْ رَبَّانِيِّکُمْ، وَ أَحْضِرُوهُ قُلُوبَکُمْ، واسْتَيْقِظُوا إِنْ هَتَفَ بِکُمْ * قَدِ انْجَابَتِ السَّرائِرُ لِأَهْلِ الْبَصَائِرِ * فَعِنْدَ ذلِکَ أَخَذَ الْبَاطِلُ مَآخِذَهُ، وَرَکِبَ الْجَهْلُ مَرَاکِبَهُ

نکته ای از علامه محمدتقی جعفری ذیل عبارت "الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ": مخلوقات با كمال ‏نظم و تبلورى كه از قانون دارند، هيچ سنخيت و مشابهتى با خالق فياض ندارند، لذاممكن است اين سؤال مطرح شود كه حال كه مخلوقات هيچ سنخيتى و شباهتى باخالق فياض ندارند، چگونه ميتوانند تجلی‏گاه خداوندى براى آدميان بوده باشند؟ پاسخ اين سؤال روشن است، زيرا منظور از جلوه باغبان در درختان و گلهایى كه ‏آنها را كاشته و با كمال دقت آنها را رويانيده است، آن نيست كه هويت‏ باغبان هم سنخ ‏آن درختان و گلهائى است كه آنها را كاشته و پرورانده است، بلكه منظور جلوه ‏عظمت‏هاى علمى و اراده و آرمانها و هدف گيريهاى آن باغبان است كه بيان كننده‏ مقدارى از صفات او ميباشد و بعبارت كلى‏ تر: هر انديشه و دريافتى كه مهندس يك ‏ساختمان، يا باغبان يك گلستان در درون دارد و آن را در ساخته يا پرورده خود تجسم‏ ببخشد آن ساخته يا پرورده جلوه‏ گاهى براى آن انديشه و دريافت ميباشد كه بيان-كننده صفاتى از آن مهندس يا باغبان خواهد بود.

__________________________________________________ _________________


ومن الله توفیق

التماس دعا :gol:

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه و جمع بندی هفته هفتادم

برنامه و جمع بندی هفته هفتادم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته هفتادم


یکشنبه
این تذهب...الصمغه
وحکمت344

وَ قَالَ [عليه السلام] مَعَاشِرَ النَّاسِ اتَّقُوا اللَّهَ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً فَبَاءَ بِوِزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لَاهِفاً قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ .(49)
اى مردم از خدا بترسيد، چه بسا آرزومندى كه به آروزى خود نرسيد، و سازندة ساختمانى كه در آن مسكن نكرد، و گردآورنده اى كه زود آنچه را گرد آورده ، رها خواهد كرد شايد كه از راه باطل گرد آورده و يا حق ديگران را بازداشته ، و با حرام به هم آميخته ، كه گناهش بر گردن اوست، و با سنگينى بار گناه در مى گذرد، و با پشيمانى و حسرت به نزد خدا مى رود كه:"در دنيا و آخرت زيان كرده و اين است زيانكارى آشكار"


دوشنبه
فعند ....مقلوبا
حکمت345


وَ قَالَ [عليه السلام] مِنَ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِى .
دست نيافتن به گناه نوعى عصمت است.

سه شنبه
خطبه 109

کل شی...الاخره
وحکمت 346


وَ قَالَ [عليه السلام] مَاءُ وَجْهِكَ جَامِدٌ يُقْطِرُهُ السُّؤَالُ فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تُقْطِرُهُ .
آبروى تو چون يخى جامد است كه در خواست آن را قطره قطره آب مى كند، پس بنگر كه آن را نزد چه كسى فرو مى ريزي؟.



چهارشنبه
من ملایک ...طاعتک
وحکمت347
وَ قَالَ [عليه السلام] الثَّنَاءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الِاسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصِيرُ عَنِ الِاسْتِحْقَاقِ عِيٌّ أَوْ حَسَدٌ .
ستودن بيش از آنچه كه سزاوار است نوعى چاپلوسى ، و كمتر از آن ، درماندگى يا حسادت است.


پنج شنبه
خالقا ...حبها
و حکمت348


وَ قَالَ [عليه السلام] أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ .
سخت ترين گناه ، آن كه گناهكار آن را كوچك بشمارد.



جمع بندی برنامه هفته هفتادم

ا
دامه خطبه 108 خطبه 109

حکمت
344
حکمت345حکمت 346حکمت347حکمت348

________________________________________________

هشدار و سفارش به اطاعت از اهل بيت عليهم السّلام

با توجّه به اين همه خطرات، روشهاى گمراه كننده شما را به كجا مى‏ كشاند تاريكى ‏ها و ظلمتها، تا كى شما را متحيّر مى ‏سازد ،دروغ پردازيها تا چه زمانى شما را مى ‏فريبد از كجا دشمن در شما نفوذ كرده به اينجا آورده و به كجا باز مى‏ گرداند آگاه باشيد كه هر سر آمدى را پرونده ‏اى، و هر غيبتى را بازگشت دوباره اى است. مردم به سخن عالم خداشناس خود گوش فرا دهيد، دل‏هاى خود را در پيشگاه او حاضر كنيد، و با فريادهاى او بيدار شويد رهبر جامعه بايد با مردم به راستى سخن گويد و پراكندگى مردم را به وحدت تبديل، و انديشه خود را براى پذيرفتن حق آماده گرداند. پيشواى شما چنان واقعيّت‏ها را براى شما شكافت چونان شكافتن مهره‏ هاى ظريف، و حقيقت را از باطل چون شيره درختى كه از بدنه آن خارج شود، بيرون كشيد.
_____________________________________


خبر از مسخ ارزش‏ها در حكومت بنى اميّه

پس در آن هنگام كه امويان بر شما تسلط يابند، باطل بر جاى خود استوار شود، و جهل و نادانى بر مركب‏ها سوار، و طاغوت زمان عظمت يافته، و دعوت كنندگان به حق اندك و بى مشترى خواهند شد. روزگار چونان درنده خطرناكى حمله‏ ور شده، و باطل پس از مدّت‏ها سكوت، نعره مى ‏كشد، مردم در شكستن قوانين خدا دست در دست هم مى‏گذارند، و در جدا شدن از دين متّحد مى ‏گردند، و در دروغ پردازى با هم دوست و در راستگويى دشمن يكديگرند.
با زبان تظاهر به دوستى دارند اما در دل دشمن هستند، به گناه افتخار مى ‏كنند، و از پاكدامنى به شگفت مى ‏آيند، و اسلام را چون پوستينى واژگونه مى‏ پوشند.

__________________________________

وصف قدرت پروردگار

همه چيز برابر خدا خاشع، و همه چيز با يارى او، بر جاى مانده است. خدا بى نياز كننده هر نيازمند، و عزت بخش هر خوار و ذليل، نيروى هر ناتوان، و پناهگاه هر مصيبت زده است. هر كس سخن گويد مى ‏شنود، و هر كه ساكت باشد اسرار درونش را مى‏ داند، روزى زندگان بر اوست و هر كه بميرد به سوى او باز مى ‏گردد.
آن كس كه از قضاى تو به خشم آيد نتواند فرمانت را برگرداند، و هر كس كه به فرمان تو پشت كند از تو بى نياز نگردد. هر سرّى نزد تو آشكار و هر پنهانى نزد تو هويداست. تو خداى هميشه‏ اى و بى پايان، و تو پايان هر چيزى، كه گريزى از آن نيست. وعده‏گاه همه، محضر توست، و رهايى از تو جز به تو ممكن نيست، و زمام هر جنبنده‏اى به دست تو است، و به سوى تو بازگشت هر آفريده‏ اى است.
____________________________________

وصف فرشتگان

شگفت آور است آفرينش فرشتگان تو كه گروهى از آنها را در آسمان‏ها سكونت دادى و از زمين بالا برده ‏اى. آنها از همه آفريدگان نسبت به تو آگاه ترند، و بيشتر از همه نسبت به تو بيمناكند، و به تو نزديك‏ترند. فرشتگانى كه در پشت پدران قرار نگرفته و در رحم مادران پرورش نيافته ‏اند، و از آبى پست خلق نشده‏ اند، و ناراحتى و مشكلات زندگى آنان را پراكنده نساخته. آنها با مقام و مرتبتى كه دارند، و از ارزشى كه در نزد تو برخوردارند، و آنگونه كه تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت مى‏كنند كه اندك غفلتى در فرمان تو ندارند. اگر آنچه بر آنان پوشيده است بدانند، همه كارهاى خود را كوچك و ناچيز مى ‏شمارند، و بر خويش ايراد مى ‏گيرند، و مى ‏دانند آنگونه كه بايد، تو را عبادت نكرده‏اند، و آن چنان كه سزاوار توست فرمانبردار نبودند.
_______________________________________________

نعمتهاى خداوند و سوء استفاده ‏ها

خدايا ستايش تو را سزاست، كه آفريننده و معبودى، و بندگان را به درستى آزمايش كردى. خانه آخرت را آفريدى و سفره رنگارنگ نعمت‏ها را گستراندى، و در آن انواع نوشيدنى، خوردنى، همسران، ميهمانداران، قصرها، نهرهاى روان، ميوه‏ها و كشتزاران، قراردادى. سپس پيامبرى را فرستادى تا انسان‏ها را به آن خانه و نعمت‏ها دعوت كند. افسوس كه مردم نه آن دعوت كننده را اجابت كردند، و نه به آنچه تو ترغيبشان كردى رغبت نشان دادند، و نه به آنچه تو تشويقشان كردى مشتاق شدند. بر لاشه مردارى روى آوردند كه با خوردن آن رسوا شدند، و در دوستى آن همداستان گرديدند.

__________________________________________________ _

حکمت ها



اى مردم از خدا بترسيد، چه بسا آرزومندى كه به آروزى خود نرسيد، و سازندة ساختمانى كه در آن مسكن نكرد، و گردآورنده اى كه زود آنچه را گرد آورده ، رها خواهد كرد شايد كه از راه باطل گرد آورده و يا حق ديگران را بازداشته ، و با حرام به هم آميخته ، كه گناهش بر گردن اوست، و با سنگينى بار گناه در مى گذرد، و با پشيمانى و حسرت به نزد خدا مى رود كه:"در دنيا و آخرت زيان كرده و اين است زيانكارى آشكار"

____________________________________________

دست نيافتن به گناه نوعى عصمت است.

_______________________________________________

آبروى تو چون يخى جامد است كه در خواست آن را قطره قطره آب مى كند، پس بنگر كه آن را نزد چه كسى فرو مى ريزي؟.

_________________________________________________

ستودن بيش از آنچه كه سزاوار است نوعى چاپلوسى ، و كمتر از آن ، درماندگى يا حسادت است.

______________________________________________

سخت ترين گناه ، آن كه گناهكار آن را كوچك بشمارد.
________________________________________________

ومن الله توفیق
التماس دعا :gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
برنامه و جمع بندی هفته هفتاد ویکم

برنامه و جمع بندی هفته هفتاد ویکم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته هفتاد و یکم

یکشنبه
ومن عشق...نزل بهم
و حکمت349
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ نَظَرَ فِى عَيْبِ نَفْسِهِ اشْتَغَلَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ وَ مَنْ رَضِيَ بِرِزْقِ اللَّهِ لَمْ يَحْزَنْ عَلَى مَا فَاتَهُ وَ مَنْ سَلَّ سَيْفَ الْبَغْيِ قُتِلَ بِهِ وَ مَنْ كَابَدَ الْأُمُورَ عَطِبَ وَ مَنِ اقْتَحَمَ اللُّجَجَ غَرِقَ وَ مَنْ دَخَلَ مَدَاخِلَ السُّوءِ اتُّهِمَ وَ مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ وَ مَنْ كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَيَاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ وَ مَنْ نَظَرَ فِى عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ وَ الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ وَ مَنْ أَكْثَرَ مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ رَضِيَ مِنَ الدُّنْيَا بِالْيَسِيرِ وَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ كَلَامَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ كَلَامُهُ إِلَّا فِيمَا يَعْنِيهِ.
و درود خدا بر او ، فرمود: آن كس كه در عيب خود بنگرد از عيب جويى ديگران باز ماند، و كسى كه به روزى خدا خشنود باشد بر آنچه از دست رود اندوهگين نباشد، و كسى كه شمشير ستم بر كشد با آن كشته شود و آن كس كه در كارها خود را به رنج اندازد خود را هلاك سازد ، و هر كس خود را در گردابهاى بلا افكند عرق گردد، و هر كس به جاهاى بدنام قدم گذاشت متهم گرديد.
و كسى كه زياد سخن مى گويد: زياد هم اشتباه دارد، و هر كس كه بسيار اشتباه كرد، شرم وحياء او اندك است ، و آن كه شرم او اندك ، پرهيزكارى او نيز اندك خواهد بود، و كسى كه پرهيزكارى او اندك است دلش مرده، و ان كه دلش مرده باشد، در آتش جهنم سقوط خواهد كرد. و آن كس كه زشتى هاى مردم را بنگرد، و آن را زشت بشمارد سپس همان زشتى ها را مرتكب شود، پس او احمق واقعى است. قناعت ، مالى است كه پايان نيابد، و آن كس كه فراوان به ياد مرگ باشد در دنيا به اندك چيزى خشنود است، و هر كس بداند كه گفتار او نيز از اعمال او به حساب مى آيد جز به ضرورت سخن نگويد.

دوشنبه
اجتمعت...زورته
و حکمت 350

وَ قَالَ [عليه السلام] لِلظَّالِمِ مِنَ الرِّجَالِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ يَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِيَةِ وَ مَنْ دُونَهُ بِالْغَلَبَةِ وَ يُظَاهِرُ الْقَوْمَ الظَّلَمَةَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: مردم ستمكار را سه نشان است: با سركشى به مافوق خود ستم روا دارد، و به زير دستان خود با زور و چيرگى ستم مى كند، و ستمكاران را يارى مى دهد.

سه شنبه
حتی اذا...فیقضی
وحکمت351

وَ قَالَ [عليه السلام] عِنْدَ تَنَاهِى الشِّدَّةِ تَكُونُ الْفَرْجَةُ وَ عِنْدَ تَضَايُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ يَكُونُ الرَّخَاءُ .
و درود خدا بر او ، فرمود: چون سختى ها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد، و آن هنگام كه حلقه هاى بلا تنگ گردد آسايش فرا رسد.

چهارشنبه
قد حقر...محذرا
وحکمت352

وَ قَالَ [عليه السلام] لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ لَا تَجْعَلَنَّ أَكْثَرَ شُغُلِكَ بِأَهْلِكَ وَ وَلَدِكَ فَإِنْ يَكُنْ أَهْلُكَ وَ وَلَدُكَ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَوْلِيَاءَهُ وَ إِنْ يَكُونُوا أَعْدَاءَ اللَّهِ فَمَا هَمُّكَ وَ شُغُلُكَ بِأَعْدَاءِ اللَّهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: (به برخى از ياران خود فرمود) بيشترين اوقات زندگى را به زن و فرزندت اختصاص مده ، زيرا اگر زن و فرزندت از دوستان خدا باشند خدا آن ها را تباه نخواهد كرد ، و اگر دشمنان خدايند ، چرا غم دشمنان خدا را مى خوري؟!


پنج شنبه
نحن ....السطوه
وحکمت353
وَ قَالَ [عليه السلام] أَكْبَرُ الْعَيْبِ أَنْ تَعِيبَ مَا فِيكَ مِثْلُهُ .
و درود خدا بر او، فرمود: بزرگ ترين عيب آن كه چيزى را در خوددارى، بر ديگران عيب بشمار!


[h=2][/h]

جمع بندی برنامه هفته هفتاد و یکم

خطبه
109



حکمت349 حکمت 350حکمت351حکمت352حکمت353

_______________________________________________

خطر عشق و وابستگى ‏هاى دروغين

هركس به چيزى عشق ناروا ورزد، نابينايش مى‏ كند، و قلبش را بيمار كرده، با چشمى بيمار مى ‏نگرد، و با گوشى بيمار مى ‏شنود. خواهش‏هاى نفس پرده عقلش را دريده، دوستى دنيا دلش را ميرانده است، شيفته بى اختيار دنيا و برده آن است و برده كسانى است كه چيزى از دنيا در دست دارند.دنيا به هر طرف برگردد او نيز بر مى‏ گردد، و هرچه هشدارش دهند از خدا نمى‏ ترسد. از هيچ پند دهنده ‏اى شنوايى ندارد، آنچه بر آنان فرود آيد وصف ناشدنى است.

________________________________

وصف چگونگى مرگ و مردن

سختى جان كندن و حسرت از دست دادن دنيا، به دنيا پرستان هجوم آورد. بدن‏ها در سختى جان كندن سست شده و رنگ باختند، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز مى‏ دارد، و او در ميان خانواده‏اش افتاده با چشم خود مى‏بيند و با گوش مى ‏شنود و با عقل درست مى‏ انديشد كه عمرش را در پى چه كارهايى تباه كرده‏ و روزگارش را چگونه سپرى كرده به ياد ثروت‏هايى كه جمع كرده مى‏ افتد، همان ثروت‏هايى كه در جمع آورى آنها چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شبهه ناك گرد آورده و اكنون گناه جمع آورى آن همه بر دوش اوست كه هنگام جدايى از آنها فرا رسيده، و براى وارثان باقى مانده است تا از آن بهرمند گردند، و روزگار خود گذرانند. راحتى و خوشى آن براى ديگرى و كيفر آن بر دوش اوست، و او در گرو اين اموال است كه دست خود را از پشيمانى مى ‏گزد به خاطر واقعيّت‏هايى كه هنگام مرگ مشاهده كرده است. پس در ميان خانواد ه‏اش افتاده نه مى ‏تواند با زبان سخن بگويد و نه با گوش بشنود سپس او را به سوى منزلگاهش در درون زمين مى‏برند، و به دست عملش مى‏سپارند و براى هميشه از ديدارش چشم مى ‏پوشند.

_______________________

وصف رستاخيز و زنده شدن دوباره


تا آن زمان كه پرونده اين جهان بسته شود، و خواست الهى فرا رسد، و آخر آفريدگان به آغاز آن بپيوندد، و فرمان خدا در آفرينش دوباره در رسد. سپس براى حسابرسى و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد. آنها را به دو دسته تقسيم فرمايد:به گروهى نعمت‏ها دهد و از گروه ديگر انتقام گيرد.اما فرمانبرداران را در جوار رحمت خود جاى دهد و در بهشت جاويدان قرار دهد ، خانه‏اى كه مسكن گزيدگان آن هرگز كوچ نكنند و حالات زندگى آنان تغيير نپذيرد، در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند، و بيمارى‏ ها در آنها نفوذ نخواهد كرد، خطراتى دامنگيرشان نمى‏ شود، و سفرى در پيش ندارند تا از منزلى به منزل ديگر كوچ كنند.

و امّا گنه كاران را در بدترين منزلگاه در آورد، و دست و پاى آنها را با غل و زنجير به گردنشان در آويزد، چنانكه سرهايشان به پاها نزديك گردد، جامه‏ هاى آتشين بر بدنشان پوشاند، و در عذابى كه حرارت آتش آن بسيار شديد و بر روى آنها بسته، و صداى شعله‏ها هراس انگيز است قرار دهد.جايگاهى كه هرگز از آن خارج نگردند، و براى اسيران آن غرامتى نپذيرند، و زنجيرهاى آن گسسته نمى ‏شود، مدّتى براى عذاب آن تعيين نشده تا پايان پذيرد و نه سر آمدى تا فرا رسد

___________________________________

پارسايى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دنيا را كوچك شمرد و در چشم ديگران آن را ناچيز جلوه داد. آن را خوار مى‏شمرد و در نزد ديگران خوار و بى مقدار معرّفى فرمود. و مى‏دانست كه خداوند براى احترام به ارزش او دنيا را از او دور ساخت و آن را براى ناچيز بودنش به ديگران بخشيد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از جان و دل به دنيا پشت كرد، و ياد آن را در دلش ميراند. دوست مى‏داشت كه زينت‏هاى دنيا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخرى تهيّه نسازد، يا اقامت در آن را آرزو نكند، و براى تبليغ احكامى كه قطع كننده عذرهاست تلاش كرد، و امّت اسلامى را با هشدارهاى لازم نصيحت كرد، و با بشارت‏ها مردم را به سوى بهشت فراخواند، و از آتش جهنّم پرهيز داد.

________________________________

ويژگيهاى اهل بيت عليهم السّلام

ما از درخت سرسبز رسالتيم، و از جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستيم، ما معدنهاى دانش و چشمه سارهاى حكمت الهى هستيم. ياران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و كينه توزان ما در انتظار كيفر و لعنت خداوند به سر مى‏برند.



_________________________________
حکمت ها


آن كس كه در عيب خود بنگرد از عيب جويى ديگران باز ماند، و كسى كه به روزى خدا خشنود باشد بر آنچه از دست رود اندوهگين نباشد، و كسى كه شمشير ستم بر كشد با آن كشته شود و آن كس كه در كارها خود را به رنج اندازد خود را هلاك سازد

و هر كس خود را در گردابهاى بلا افكند عرق گردد، و هر كس به جاهاى بدنام قدم گذاشت متهم گرديد.
و كسى كه زياد سخن مى گويد: زياد هم اشتباه دارد، و هر كس كه بسيار اشتباه كرد، شرم وحياء او اندك است ، و آن كه شرم او اندك ، پرهيزكارى او نيز اندك خواهد بود، و كسى كه پرهيزكارى او اندك است دلش مرده، و ان كه دلش مرده باشد، در آتش جهنم سقوط خواهد كرد.

و آن كس كه زشتى هاى مردم را بنگرد، و آن را زشت بشمارد سپس همان زشتى ها را مرتكب شود، پس او احمق واقعى است. قناعت ، مالى است كه پايان نيابد، و آن كس كه فراوان به ياد مرگ باشد در دنيا به اندك چيزى خشنود است، و هر كس بداند كه گفتار او نيز از اعمال او به حساب مى آيد جز به ضرورت سخن نگويد.

_____________________________

مردم ستمكار را سه نشان است: با سركشى به مافوق خود ستم روا دارد، و به زير دستان خود با زور و چيرگى ستم مى كند، و ستمكاران را يارى مى دهد.
_____________________________________

چون سختى ها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد، و آن هنگام كه حلقه هاى بلا تنگ گردد آسايش فرا رسد.
___________________________________

بيشترين اوقات زندگى را به زن و فرزندت اختصاص مده ، زيرا اگر زن و فرزندت از دوستان خدا باشند خدا آن ها را تباه نخواهد كرد ، و اگر دشمنان خدايند ، چرا غم دشمنان خدا را مى خوري؟!

___________________________

بزرگ ترين عيب آن كه چيزى را در خوددارى، بر ديگران عيب بشمار!


__________________________________________________

نوشته های دوست خوبمون mshtable

*بخش انتهایی خطبه 109*
امامان معدن علم و چشمه حکمت هستند...
علم از حقایق عالم آب می خورد و هر کس بتواند بیشتر از بند ظواهر عبور کند، بیشتر به عالم علم رخنه می کند. در این راستا اعتقاد به سرای دیگر یک ابزار قدرتمند است و این امامان هستند که پرچمدار این اعتقاد و نقطه وصل زمین و آسمان (دنیا و مافوق آن) هستند. لذا نزدیکی و دلدادگی به آنان پر و بالی برای رشد و کمال می شود و دوری و لجبازی با آنان سبب محرومیت از حقایق و در نتیجه عدم تبلور ظرفیتهای انسانی است و این خود موجب خشم خداوندی.

___________________________________

ومن الله توفیق
التماس دعا

:gol:

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته هفتاد ودوم

جمع بندی و برنامه هفته هفتاد ودوم

بسم الله الرحمن الرحیم

ویرانکده دل را با عشق علی سازیم
هر کس به کسی نازد ما هم به علی نازیم

برنامه هفته هفتاد و دوم( zeinab70)
شنبه
خطبه 110
ان افضل...السنن

و حکمت354
وهنَّأَ بحضرته عليه السلام رجل رجلاً بغلام ولد له فقال له: لِيَهْنِئْكَ الْفَارسُ. فقال عليه السلام : لاَ تَقُلْ ذلِكَ، وَلكِنْ قُلْ: شَكَرْتَ الْوَاهِبَ، وَبُورِكَ لَكَ فِي الْمَوْهُوبِ، وَبَلَغَ أَشُدَّهُ، وَرُزِقْتَ بِرَّهُ.
و درود خدا بر او، فرمود: (در حضور امام، شخصى با اين عبارت، تولّد نوزادى را تبريك گفت «قدم دلاورى يكّه سوار مبارك باد» چنين مگو بلكه بگو: خداى بخشنده را شكرگزار، و نوزاد بخشيده بر تو مبارك، اميد كه بزرگ شود و از نيكوكارى‏اش بهرمند گردى.

یکشنبه

وتعلموا...الوم

و حكمت 355
وَ بَنَى رَجُلٌ مِنْ عُمَّالِهِ بِنَاءً فَخْماً فَقَالَ [عليه السلام] أَطْلَعَتِ الْوَرِقُ رُءُوسَهَا إِنَّ الْبِنَاءَ يَصِفُ لَكَ الْغِنَى .
وقتى يكى از كارگزارانِ امام، خانة با شكوهى ساخت به او فرمود) سكه هاى طلا و نقره سر بر آورده خود را آشكار ساختند، همانا ساختن مجلل بى نيازى و ثروتمندى تو را مى رساند.

دوشنبه
خطبه 111
اما...فجعتها

وحكمت 356
وَ قِيلَ لَهُ [عليه السلام] لَوْ سُدَّ عَلَى رَجُلٍ بَابُ بَيْتِهِ وَ تُرِكَ فِيهِ مِنْ أَيْنَ كَانَ يَأْتِيهِ رِزْقُهُ فَقَالَ [عليه السلام] مِنْ حَيْثُ يَأْتِيهِ أَجَلُهُ .
(از امام پرسيدند: اگر دُرِ خانة مردى را به رويش بندند، روزى او از كجا خواهد آمد ؟ فرمود)از آن جايى كه مرگ او مى آيد!.


سه شنبه
غراره...علیها

و حكمت 357
وَ عَزَّى قَوْماً عَنْ مَيِّتٍ مَاتَ لَهُمْ فَقَالَ [عليه السلام] إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَيْسَ لَكُمْ بَدَأَ وَ لَا إِلَيْكُمُ انْتَهَى وَ قَدْ كَانَ صَاحِبُكُمْ هَذَا يُسَافِرُ فَعُدُّوهُ فِى بَعْضِ أَسْفَارِهِ فَإِنْ قَدِمَ عَلَيْكُمْ وَ إِلَّا قَدِمْتُمْ عَلَيْهِ .
(مردمى را در مرگ يكى از خويشاوندانشان چنين تسليت گفت)
مْردن از شما آغاز نشده ، و به شما نيز پايان نخواهد يافت. اين دوست شما به سفر مى رفت، اكنون پنداريد كه به يكى از سفرها رفته ؛ اگر او باز نگردد شما به سوى او خواهيد رفت.

چهارشنبه
لا خیر...محروب

وحكمت 358
وَ قَالَ [عليه السلام] أَيُّهَا النَّاسُ لِيَرَكُمُ اللَّهُ مِنَ النِّعْمَةِ وَجِلِينَ كَمَا يَرَاكُمْ مِنَ النِّقْمَةِ فَرِقِينَ إِنَّهُ مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ فِى ذَاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَرَ ذَلِكَ اسْتِدْرَاجاً فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفاً وَ مَنْ ضُيِّقَ عَلَيْهِ فِى ذَاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَرَ ذَلِكَ اخْتِبَاراً فَقَدْ ضَيَّعَ مَأْمُولًا.
و اى مردم، بايد خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامه كيفر ، ترسان بنگرد ، زيرا كسى كه رفاه و گشايش را زمينة گرفتار شدن خويش نداند ، پس خود را از حوادث ترسناك ايمن مى پندارد و آن كس كه تنگدستى را آزمايش الهى نداند پاداشى را كه اميدى به آن بود از دست خواهد داد.

پنج شنبه
الستم...الندامه

و حكمت 359
وَ قَالَ [عليه السلام] يَا أَسْرَى الرَّغْبَةِ أَقْصِرُوا فَإِنَّ الْمُعَرِّجَ عَلَى الدُّنْيَا لَا يَرُوعُهُ مِنْهَا إِلَّا صَرِيفُ أَنْيَابِ الْحِدْثَانِ أَيُّهَا النَّاسُ تَوَلَّوْا مِنْ أَنْفُسِكُمْ تَأْدِيبَهَا وَ اعْدِلُوا بِهَا عَنْ ضَرَاوَةِ عَادَاتِهَا .
اى اسيران آرزوها ، بس كنيد! زيرا صاحبان مقامات دنيا را تنها دندان حوادث روزگار به هراس افكند، اى مردم كار تربيت خود را خود بر عهده گيريد، و نفس را از عادت هايى كه به آن حرص دارد باز گردانيد.
__________________________________________


جمع بندی برنامه هفته هفتاد و دوم( zeinab70)

خطبه 110 و خطبه 111

حکمت 354 و 355 و 356و 357 و 358 و 359

______________________________________

ره آورد برخى از مبانى اعتقادى

همانابهترين چيزى كه انسان‏ها مى ‏توانند با آن به خداى سبحان نزديك شوند،ايمان به خدا و ايمان به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جهاد درراه خداست، كه جهاد قلّه بلند اسلام، و يكتا دانستن خدا بر اساس فطرت انسانى است.

بر پاداشتن نماز آيين ملّت اسلام، و پرداختن زكات تكليف واجب الهى، و روزه ماه رمضان، سپرى برابر عذاب الهى است، وحج و عمره، نابودكننده فقر و شستشو دهنده گناهان است.
وصله رحم مايه فزونى مال و طول عمر، و صدقه ‏هاى پنهانى نابود كننده گناهاناست، و صدقه آشكارا، مرگ هاى ناگهانى و زشت را باز مى‏ دارد، ونيكوكارى، از ذلّت و خوارى نگه مى ‏دارد.
به ياد خدا باشيد كه نيكوتري ن
ذكراست، و آنچه پرهيزكاران را وعده دادند آرزو كنيد كه وعده خداراست ‏ترين وعده‏ هاست، از راه و رسم پيامبرتان پيروى كنيد كه بهترين راهنماى هدايت است، رفتارتان را با روش پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تطبيق دهيدكه هدايت كننده ‏ترين روش‏هاست.



_____________________________________
ارزش قرآن

و قرآن رابياموزيد، كه بهترين گفتار است، و آن را نيك بفهميد كه بهار دل‏هاست. ازنور آن شفا و بهبودى خواهيد كه شفاى سينه‏ هاى بيمار است، و قرآن را نيكوتلاوت كنيد كه سود بخش‏ترين داستان‏هاست، زيرا عالمى كه به غير علم خود عملكند، چونان جاهل سرگردانى است كه از بيمارى نادانى شفا نخواهد گرفت، بلكه حجّت بر او قويتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پيشگاه خدا سزاوارتربه نكوهش است.

________________________________________

هشدار از دنيا پرستى

پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را از دنياى حرام مى‏ترسانم،زيرا در كام شيرين، و در ديده انسان سبز و رنگارنگ است، در شهوات و خواهش‏هاى نفسانى پوشيده شده، و با نعمت‏هاى زود گذر دوستى مى‏ورزد، با متاع اندك زيبا جلوه مى‏كند، ودر لباس آرزوها خود را نشان مى‏دهد، و با زينت غرور خود را مى‏آرايد،شادى آن دوام ندارد، و كسى از اندوه آن ايمن نيست.
_________________________________________

شناخت ماهيّت دنيا

دنياى حرام بسيار فريبنده و بسيار زيانرساننده است، دگرگون شونده و ناپايدار، فنا پذير و مرگبار، و كشنده‏اى تبهكار است، و آنگاه كه به دست آرزومندان افتاد و با خواهش‏هاى آنان دمسازشد مى‏نگرند كه جز سرابى بيش نيست كه خداى سبحان فرمود: «زندگى چون آبى ماند كه از آسمان فرو فرستاديم و به وسيله آن گياهان فراوان روييدسپس خشك شده، باد آنها را پراكنده كرد و خدا بر همه چيز قادر و تواناست». كسى از دنيا شادمانى نديد جز آن كه پس از آن با اشك و آه روبرو شد،هنوز با خوشى ‏هاى دنيا روبرو نشده است كه با ناراحتيها و پشت كردن آن مبتلا مى‏ گردد، شبنمى از رفاه و خوشى دنيا بر كسى فرود نيامده جز آن كه سيلبلاها همه چيز را از بيخ و بن مى‏كنند. هر گاه صبحگاهان به يارى كسىبرخيزد، شامگاهان خود را به ناشناسى مى ‏زند، اگر از يك طرف شيرين و گواراباشد از طرف ديگر تلخ و ناگوار است. كسى از فراوانى نعمت‏هاى دنيا كام نگرفت جز آن كه مشكلات و سختى‏ ها دامنگير او شد، شبى را در آغوش امن دنيابه سر نبرده جز آن كه صبحگاهان بال‏هاى ترس و وحشت بر سر او كوبيد،بسيار فريبنده است و آنچه در دنياست نيز فريبندگى دارد، فانى و زودگذر است، و هر كس در آن زندگى مى كند فنا مى ‏پذيرد.

_________________________________________

روش برخورد با دنيا

در زاد و توشه آن جزتقواخيرى نيست. كسى كه به قدر كفايت از آن بردارد در آرامش به سر مى ‏برد،و آن كس كه در پى به دست آوردن متاع بيشترى از دنيا باشد وسائل نابودى خودرا فراهم كرده، و به زودى از دست مى‏رود. بسا افرادى كه به دنيا اعتمادكردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطمينانى كه بهخاك و خونش كشيد. چه انسان‏هاى با عظمتى را كه خوار و كوچك ساخت، و بسا فخرفروشانى را كه به خاك ذلّت افكند.حكومت دنيا ناپايدار، عيش و زندگانى آن تيره و تار، گواراى آن شور، و شيرينى آن تلخ،غذاى آن زهر، واسباب و وسائل آن پوسيده است،زنده آن در معرض مردن، و تندرست آن گرفتار بيمارى است، حكومت آن بر باد رفته، و عزيزان آن شكست خورده، متاع آن نكبت آلود و پناه آورنده آن و غارت زده خواهد بود.

________________________________________
عبرت از گذشتگان

آيا شما در جاى گذشتگان خود به سرنمى‏بريد كه عمرشان از شما طولانى‏تر و آثارشان با دوام‏تر و آرزويشاندرازتر و افرادشان بيشتر و لشكريانشان انبوه‏تر بودند دنيا را چگونهپرستيدند و آن را چگونه بر خود گزيدندو سپس از آن رخت بر بستند و رفتند:
بى توشه‏اى كه آنان را براى رسيدن به منزلگاه كفايت كند و بى مركبى كه آنانرا به منزلشان رساند. آيا شنيده‏ايد كه دنيا خود را فداى آنان كرده باشديا به گونه‏اى يارى شان داده يا با آنان به نيكى به سر برده باشد نه هرگزبلكه سختى و مشكلات دنيا چنان به آنها رسيد كه پوست و گوشتشان را دريد، باسختى‏ها آنان را سست و با مصيبت‏ها ذليل و خوارشان كرد و بينى آنان را بهخاك ماليد و لگد مال كرد و گردش روزگار را بر ضد آنها برانگيخت. شما ديديدكه دنيا آن كس را كه برابر آن فروتنى كرد، و آن را برگزيد، و بر همه چيزمقدّم داشت، كه گويا جاودانه مى‏ماند، نشناخت و روى خوش نشان نداد تا آن كهاز دنيا رفت آيا جز گرسنگى توشه‏اى به آنها سپرد آيا جز در سختى فرودشاننياورد و آيا روشنى دنيا جز تاريكى و سرانجامش جز پشيمانى بود.


____________________________________________
حکمت ها:

(در حضور امام، شخصى با اين عبارت، تولّدنوزادى را تبريك گفت «قدم دلاورى ي که سوار مبارك باد» چنين مگو بلكه بگو: خداى بخشنده را شكرگزار، و نوزاد بخشيده بر تو مبارك، اميد كه بزرگ شود واز نيكوكارى ‏اش بهرمند گردى.

____________________________________
وقتى يكى از كارگزارانِ امام، خانة با شكوهى ساخت به او فرمود) سكه هاى طلا و نقره سر بر آورده خود را آشكار ساختند، همانا ساختن مجلل بى نيازى و ثروتمندى تو را مى رساند.

_____________________________-
(از امام پرسيدند: اگر دُرِ خانة مردى را به رويش بندند، روزى او از كجا خواهد آمد ؟ فرمود)از آن جايى كه مرگ او مى آيد!.
__________________________________
(مردمى را در مرگ يكى از خويشاوندانشان چنين تسليت گفت)
مْردن از شما آغاز نشده ، و به شما نيز پايان نخواهد يافت. اين دوست شما به سفر مى رفت، اكنون پنداريد كه به يكى از سفرها رفته ؛ اگر او باز نگرددشما به سوى او خواهيد رفت.
_____________________________________
و اى مردم، بايد خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامه كيفر ، ترسان بنگرد ، زيرا كسى كه رفاه و گشايش را زمينة گرفتار شدن خويش نداند ، پس خودرا از حوادث ترسناك ايمن مى پندارد و آن كس كه تنگدستى را آزمايش الهى نداند پاداشى را كه اميدى به آن بود از دست خواهد داد.

__________________________________________
اى اسيران آرزوها ، بس كنيد! زيرا صاحبان مقامات دنيا را تنها دندان حوادث روزگار به هراس افكند، اى مردم كار تربيت خود را خود بر عهده گيريد، ونفس را از عادت هايى كه به آن حرص دارد باز گردانيد.

____________________________
ومن الله التوفیق
التماس دعا:gol:

 
بالا