*** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای بهار زندگیم ، ای امید بودنم

غنچه ی لبهای تو ، گرمی شکفتنم

قامت رعنای تو ، قبله گاه دیدنم

آن نوای گرم تو ، بهترین شنیدنم

کنج آغوش دلت ، جاده ی رسیدنم . . .


اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من ...
دل من دانــــد و
مــن دانـــــــم و
دل دانـــــد .... و
من ... !
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
مـی گـویـنـد بـاران کـه بـبـارد
بـوی ِ خـاک بـلـنـد مـی شـود . .
پـس چـرا ایـنـجـا
بـاران کـه مـی بـارد
عـطـر خـاطـ ـره هـا مـی پـیـچـد ؟ . . .


 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
توغلیان یک حس خوبی

که به وجدمی آورد مرا

چون گرمای مطبوع خورشید پائیزی

که درسرمای برگ ریزان گرم میکند رگهای یخ زده باران را

توچون ماه آسمانی نقره فام و تنها

که میدرخشی درآسمان وجودم

عشق من

:gol:من این جوانه های تازه امید که قلبم را شاد و باطراوت کرده را دوست میدارم:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیرگاهیست که تنها شده ام

قصه غربت فردا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است
باز هم قسمت غم ها شده ام
دگر آیینه زمن بی خبر است
که اسیر شب یلدا شده ام
من که بی تاب شقایق بودم
همدم سردی یخ ها بودم
کاش چشمان مرا خاک کنند
تا نبینم که چه تنها شده ام
 

eelhamm

عضو جدید
دنیای آدم برفی دنیای ساده ایست
اگر برف بیاید هست
اگر برف نیاید نیست
مثل دنیای من
اگر تو باشی هستم
اگر نباشی .....!



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2][/h]
ما نیازی به کتاب های «تعبیر خواب» نداریم

یا ترسهایمان را خواب می بینیم

یا نداشته هایمان را



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینکه خیلیا هستند که عطر تو رو میزنن
اینکه خیلیا هستند که تکیه کلامای تو رو دارن
اینکه خیلیا هستند که شبیه تو میخندن...
اینکه خیلیا هستن که.....
اینا فقط نمیتونه یه اتفاق باشه
اینا....
یه عذابه....
عذابی که ذره ذره داره وجود من و آب میکنه
منی که دیگه "تو" رو ندارم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در سکوت شب
تنها
به ستاره ها نگاه میکنم
و ارام
به ستاره ها میگویم
ارام هست
میخندد
شاد هست
یا نه
همه اینها
را میپرسم
و در اخر میپرسم
دوستم دارد
و باز ستارهها سکوت
میکنند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ديروز كه با هم بوديم

دوست داشتيم در مسيرهاي عبورمان

مدام چراغ هاي سبز قرمز شوند

تا ديرتر برسيم

حالا كه نيستي

فرقي نمي كند كه در مسير سرگرداني ام

چراغهاي قرمز سبز شوند يا چراغ هاي سبزقرمز

من بي تو

با هيچ چراغي به خانه نخواهم رسيد
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز



گاهی سر می چرخانم و به گذشته نگاه میکنم

چقدر خستگی پشت سرم جا مانده …

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدانی تو همیشگی دلم هست
اما حضورت زیباترین
اتفاق زندگیم هست
حضورت در قلبم
زیباست
همیشه همانجا بمان
کاش زمان اینقدر بی رحم نبود
و گاهی میشد در لحظاتی که
کنار هم هستیم
انقدر اهسته حرکت میکرد که
انگار لاکپشت شده
و در لحظات نبودنت
همچون خرگوشی بازیگوش
با شتاب حرکت میکرد
تا لحظات با تو بودنم
افزون
و لحظات بی تو بودنم
اندک میشد
با تمام
وجود دوستت میدارم
تو همیشگی
دل من هستی
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنهایی یعنی آدم واسه گوشیش که تو خونه جا مونده یه میس کال بندازه که وقتی رسید خونه دق نکنه که هیچ تماس و مسیجی نداشته…
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو را درخودم ........دروجودم احساس میکنم .......تو خود من شده ای ...

وقتی نیستی ....مثل این است که وجودم را از من گرفته اند ......

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تو را دوست میدارم
با تمام وجود
در لحظاتی که
نیستی
انگار دنیا از حرکت میایستد
و وقتی هستی
دنیا
دوباره
حرکت میکند
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
آهسته بیا

چیزی هم ننویس

نظر هم نگذار

همان که بخوانی بس است

من به بی محلی آدمها عادت دارم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی
به اسمان میگویم
هوایش را داشته باش
به باران میگوی
وقتی ناارام هست همراهش باش
به دریا میگویم
طوفانی نباش بلکه ارام باش
تا ارامش کنی
نمیدانی هر بار به خودم میگویم
هیس
حرف نزن
تنها
نگاهش کن
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

چشمانم سیاه بود
دیدگانم هم سیاه شد
به شوق باران زیر چتر نرفتم!
آخرش هم باران نبارید و شکستم!
بزار بدانند که اهل اینجا نیستم!
که فردا را ...
...
ای باران...
یادت باشد!
 

eelhamm

عضو جدید



شوکرانِ عشقِ تو که در جامِ قلبِ خود نوشیده ام
خواهدم کُشت
و آتشِ این همه حرف در گلویم
که برایِ برافروختنِ ستارگانِ هزار عشق فزون است
در ناشنواییِ گوشِ تو
خفه ام خواهد کرد.

" احمد شاملو "
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
همیشه
نقاب بی خیالی میزنم
تا هر کس
رسید
بگوید
عجب ادم
بی خیالی
اینگونه
روز و شبم میگذرد
در تظاهر
به بی خیالی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2]http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon1.png[/h]
تنها غمگین نشسته با ماه
در خلوت ساکت شبانگاه
اشکی به رخم دوید ناگاه
روی تو شکفت در سرشکم
دیدم که هنوز عاشقم آه
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی که
دلت میگیرد
دل من نیز میگیرد
وقتی شادی من نیز شاد میشوی
وقتی
میباری من نیز میبارم
اما تو هرگز نه باورشان داری حرفهایم را نه
حتی
لحظه ای دیده ای
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
اين سكوت را دوست دارم
اين سكوت مجازی از پشت صفحه مانيتور را
اين آواتار های مجازی را
اين نقابهای خيالی و رنگين را
چرا كه هر چقدر هم كه نقاب باشند
ولی آن چيزی هستند كه صاحبش دلش ميخواهد آن گونه باشد !!!!
يك نقاب بی ريا ! يك سكوت پر از حرف !


 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شب و روز
شب و روز
شب و روز

بگذار كه فراموش کنم

تو چه هستی،جز يك لحظه،يك لحظه كه چشمان مرا

می گشايد در
برهوت آگاهی؟

بگذار...​
كه فراموش كنم..




 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حالا که رفته ای ،



دلم بیشتر از همیشه می‌تپد برای تو .



انگار که عشق با رفتنت تازه جان گرفته است .


(کامران فریدی)
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در گوشه ای مینشینم
تماشا میکنم
و ارام لبخند میزنم
به تمام
دنیا
و بعد
رو برمیگردانم
از تمام دنیا
و
اشکهایم
را پشت
به دنیا
میریزم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بزرگ ڪہ مے شوے ،


غصـہ هایت زوבتر از خودבت قـב مے کشنـב ؛


בرב هایت نیز !


غاقل از آنڪہ لبخنــــבهایت را


בر آلبوґڪوבڪے ات جا گذاشتے ...
 
Similar threads

Similar threads

بالا