من توی به اهداف رسیدن در مدت کوتاه اوردوز کردم
. عوارضشم خوشی زیر دل زدن و افسردگی شدیده.
Sent from my iPod Touch 4G using Tapatalk
اول این رو بدون اگر حسی الان به چیزی داری نمیشه گفت در تمام زمانها همین حس رو به اون چیز خواهی داشت
گاهی سرد میشی .. گاهی گرم میشی و ...
وقتایی که برای رسیدن به هدفت سرد میشی لازم نیست دیگه اون هدف رو خط بزنی .. یه مدت بیخیالش بشو بکار دیگه بپرداز و مطمئنم بعد از مدتی کوتاه و گذروندن بعضی شرایط به حالت اولیه برمیگردی
بهترین کار هم تعادل برقرار کردن بین زندگی عادی و اون علایق و اهداف هست
یه چیز جالب
یادمه توی محیط های اجتماعی مطلبی خونده بودم بگم برات شاید جالب باشه : (البته شاید یکم بدتعریفش کنم ولی چنین مضمونی داشت)
"طرف میگفت : امروز بین کار با اینترنت مدتی کوتاه سر به خانواده ام زدم .. بنظرم آدمای جالبی می اومدن "
1-اتفاقا نظر شخصي خودم هستش.من خودم كامپيوتر خيلي دوست داشتم از بچگي.فكر كنم منظورمو درست بيان نكردم.وقتي بابام داره با كامپيوتر كار ميكنه يا با دستگاه هاي سيسكو چون دوست دارم به قول خودمون دلم پر پر ميزنه كه چرا هنر رو انتخاب كردم و به سمت كامپيوتر نرفتم و وقتي مامانم داره كار هنر ي ميكنه چون اونم زياد دوست دارم حالم گرفته ميشه كه چرا اون راهو انتخاب نكردم واسه همين انتخاب يك كدوم از اينا برام سخته چون همش جلو چشمم و حسرت اون يكي ديگه رو ميخورم.
2-از جفتشون به شدت لذت ميبرم.هم وقتي دارم كامپيوتر رو دارم كندوكاو ميكنم هم وقتي دارم يك كار هنري انجام ميدم.پس فكر كنم بايد جفتشونو با هم پيش ببرم.
ممنون از اين كه نظرتونو گفتين.اصلا هم ناراحت نشدم.
چند صفحه ایی پستها رو خوندم من هم نظرم رو بگم
یادمه زمانایی که با استیو (آره همون استیو جابز معروف
) هم دوره بودیم اون علاقه زیادی به مقوله هنر داشت
اون زمان که استیو انصراف داد از دانشگاه فقط یک کلاس رو می اومد دانشگاه و اون هم کلاس خوشنویسی بود
جالبه بدونی معروفیت محصولات اپل هم خیلی مدیون همین کلاسهایی بود که استیو فقط برا دل خودش میرفت شد (از بحث گرافیک و فونتهای زیبا گرفته تا ...)
(البته با پوزش از آقای جابز عزیز و دوست داشتنی
)
خب من یه پیشنهاد میکنم به شما
چرا میخوای یکیش رو فقط انتخاب کنید ؟!!
بیا یکم خلاق باش
چطور؟!!
خب لازم نیست حتما کارهای هنریتون رو روی پارچه و تابلو پیاده کنید یا اینکه شبکه های کامپیوتری رو خشک و بی روح قلمداد کنید
بیایید یکم فکر کنید ببنید راهی هست این دو رو با هم ترکیب کنید
مقوله هنر توی شبکه های کامپیوتری !! بنظر جالب میادها !!
شاید از دید هنریتون تونستین مثلا مسیریابی های جدید یا ساختار شبکه جدید بسازید
جالبه بدونید مثلا در شرکت سیسکو آخرین مدرکی که به شما میدن معماری شبکه های کامپیوتری هست یعنی بالاترین سطح میشه طراحی کردن شبکه ها
نتیجه :
استعداد دارید + علاقه دارید و فقط خلاقیت کم دارید که اون هم اصافه کنید حرفا برای گفتن زیاد خواهید داشت
انشاالله که موفق باشید