ديجي مخفف «ديسك جاكي» (Disc Jockey) هست
این روزها توی بسياري از مهمانيها، كلوپها و حتي در ميان اعضاي گروههاي موسيقي نشاني از پديدهاي به نام ديجي (DJ) يافت ميشه.
كارهاي تركيبي، ساخت قطعات موزيكال بدون وقفه (Non Stop)، فضاسازي و ايجاد صداهای گوناگون گوشهاي از فعاليت هنري و تخصصي اونها هست.
کول هرک (kool Herc) را میتوان اولین دیجی هیپ هاپ (Hip Hop) دانست که بانی تحولی در این زمینه بود.
او با استفاده از یک ميكسِر صدا (Audio Mixer) و دو دستگاه پخش یکسان اصوات را با تکنیک "تغییر" (Switching) از یک "دِک" به دِک دیگر منتقل میکرد و به وسیلهی میکسِر، اصوات «کوبهای» (percussive) را به صورت پسزمینه یا غالب بر موسيقي اضافه میکرد.
تکنیک دیگری که به نام او ثبت شده «شكستن بيتها» (Break Beats) هست.
در این تکنیک تکههایی از موسيقيهای مختلف در کنار هم قرار میگیرند و درقالب ریتمیک یا ملودیک جدیدی ظاهر میشوند.
این تکنیک میکسی از ترانهها و آواهایی است که میتوانند کنار هم قرارگیرند.
ايجاد غش در ريتم (Syncopation) در اوايل دههي 60 توسط "كلمنت داد"، "دوك رايد" و همكارانشان پديد آمد.
اين تكنيك همانطور كه از نامش پيداست مجموعهاي از تغيير سرعتهاي آني در ريتم است.
درسال 1977 "تئودور" (Theodore) 14 ساله، تکنیک "اِسكرچ" (Scratch) را به نام خود به ثبت رساند.
هنگامی که او با دستگاه پخش خود در اتاقش مشغول بالا و پایین پریدن بود با صدای خشمگین مادرش به خود آمد و هنگامی که صدای پای مادرش را نزدیکتر شنید به سمت دستگاه رفت و به طور اتفاقی صفحه را در خلاف جهت حرکت داد و صدایی که از صفحه بیرون آمد میخکوبش کرد.
بارها این کار را تکرار کرد و پیبرد که براساس سرعت تغییر جهت، اصوات مختلفی از دستگاه شنیده میشود. در حال حاضر این تکنیک یکی از معمولترین تکنیکها درمیان دیجیها است.
پيشينهي استفاده از تِرن تِيبل (به عنوان يك آلت موسيقايي و جزيي از موسيقي) به اواسط دههي30 بازميگردد، زماني كه "جانكيج" (John Cage) موزيسين آوانگارد آمريكايي ايدههايي دربارهي استفاده از اين دستگاه در موسيقياش ارايه داد. ايدههايي كه توسط "پير شافر" (Pierre Schaeffer) فرانسوي در دههي 40 تكامل يافت.
در خلال جنگ جهاني دوم به مراتب از تِرنتِيبل استفاده شد، بخصوص در هنگام استراحت و در سالنهاي غذاخوري سربازان
و اين پديده باعث شد تا گروهها و خوانندگاني چون
"گلن ميلر" (Glen Miller)، "اندروزسيسترز" (Andrews Sisters) و "بنيگودمن" (Benny Goodman) ناچار نباشند مسافتهاي طولاني را به خاطر تقويت روحيهي سربازان طي كنند!
با ورود صفحههاي 45 دور در سال 1950 گوشسپردن به موسيقي جنبهي عموميتري يافت.
هر جواني به راحتي قادر بود كه در سفرها و مهمانيها دستگاه 45 دورش را با خود حمل كند و جديدترين موسيقيها را در اختيار داشته باشد.
به موازات اين روند استفاده از سازهاي الكترونيك رواج بيشتري يافت.
در سير تحول موسيقي الكترونيك و همچنين تِرنتِيبل و ايجاد موجي جديد در اين موسيقي (دهههاي 30 و40) مخترعين، كاربرها و متخصصين ديگري نيز نقش داشتند، نياز به شنيدن اصوات جديد بخصوص در صنعت سينما و حضور مخترعيني چون
"اسكار سالا" و "لئون ترمين" و موزيسينهايي چون "اشتوكهاوزن"آلماني و"پير بولز" فرانسوي در روند اين جريان بسيار موثربود.
از "تراوتونيم"(Trautonium) دستگاه ساختهشده توسط سالا در بسياري از فيلمهاي هيچكاك استفادهشد همچنين در موسيقي متن چند اثر سينمايي"جك آرنولد" نشانههايي از ساز الكترونيك ابدايي لئون ترمين روس(به نام ترمين) وجود دارد.