☻ ͏҉҈ ؁ ҉ ☻ یادگاری های ما دهه 60 تی ها ☻ ͏҉҈ ؁ ҉ ☻ + نوستالوژی

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما چیپس نداشتیم که بخوریم
ما ویدیو نداشتیم
ما ماهواره نداشتیم
ما را رستوران نمی بردند که بدانیم جوجه کباب چه شکلی است
ما خیلی قانع بودیم به خدا

عاشق که می شدیم رویا می بافتیم،اولاش هم که موبایل نداشتیم که اس ام اس بدهیم
جرات نداشتیم شماره بدهیم، مبادا گوشی را بابایمان بردارند
ما خودمان خودمان را شناختیم

و حالا گیر افتاده ایم بین دو نسل
نسلی که عشق و حالهایشان را توی ....کرده بودند
و نسلی که دارد با «فارسی وان» و «من و تو» و «ایکس باکس» و «فیس بوک» بزرگ می شوند
و جالب که هیچکدامشان ما را نمی شناسند و نمی فهمند.

شاید باورتون نشه ولی الان که این مطلب رو گذاشتم واقعأ اشکم دراومد... دلم سوخت... بیشتر برای نسل جدید...:(
 

elnaz0020

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله چه خوب یادته...:redface: آخه از شانس بد ما معلم تا چشم باز میکرد منو میدید.:D

اخه خودم همیشه نذر و نیاز میکردم صدام نکنه..بلد بودیما ولی نفر اول خوفی داشت لامصب..چقدم کلاس اون لحظه ساکت میشد:)
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نسل سوخته من :(

دلم به حال نسل سوخته خودم میسوزه



نسلی که به دنیا آمد تا جمعیت ایران زیاد شود


نسلی که رفت به مدرسه ای که معلم به درد بخور نداشت



نسلی که نظام های آموزشیش مرتب عوض شد



نسلی که کتاب های درسیش،
با بچه های سال قبل و بعد خودش فرق داشت
نسل سوخته ای که پشت سد کنکور ماند



نسلی که در دانشگاه به جای تخصص، جنس مخالف را شناخت



نسلی که با چاپلوسی و التماس و خودفروشی نمره گرفت



نسل که مدرک را گرفت ولی درک پیدا نکرد



نسلی که مدرکش حتی به درد به دیوار کوبیدن هم نخورد



نسلی که اسیر پارتی بازی ها و تبعیض ها شد



نسلی که از بیکاری راننده تاکسی شد

و پشت تاکسیش نوشت"عاقبت ادامه تحصیل"
نسلی که قربانی مواد مخدر شد


نسلی که هرگز نتوانست عشق را بفهمد



نه عشقی دید و نه عشقی آموخت و نه عشقی ورزید



نسلی که میان پدرسالاری و فرزند سالاری سوخت

نسلی که سوخت و هیچ کس اهمیت نداد



نسلی که هیچ تفریحی نداشت و ندارد و نخواهد داشت



نسلی که باترس به دنیا آمد



نسلی که با دلهره بزرگ شد



نسلی که با تنش و اضطراب به زندگی ادامه می دهد

نسلی که هرگز گذشته را از یاد نخواهد برد



نسلی که در زمان حال زندگی نکرد



نسلی که به آینده هیچ اعتمادی نداره



نسلی که امیدهاش بر باد رفته



نسلی که با شنیدین کلمه "آرزو" فقط یاد دختر همسایه می افتد



نسلی که مانده برای چه به زندگی ادامه می دهد



نسلی که جرأت حرف زدن ندارد



نسلی که سوخت به همین سادگی



نسله سوخته من!
 
  • Like
واکنش ها: imah

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شنیدی میگن از دهه شصتی ها تو اون دنیا یه سوال رو نمی پرسن


اینکه جوونیت رو چطوری صرف کردی ؟
چون دهه شصتی ها جوونی ندارن

یا بچه ان یا دیگه بزرگ شدن

و مثل همه چیزای دیگه حد وسطی وجود نداره
 

"ALIREZA & M"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اخه خودم همیشه نذر و نیاز میکردم صدام نکنه..بلد بودیما ولی نفر اول خوفی داشت لامصب..چقدم کلاس اون لحظه ساکت میشد:)

حالا چرا اینقدر پر استرس... یه سوال میخواست بپرسه دیگه...:D خب خوبیش به همین بود که زرنگه کلاس بودیم... باید الگویی میشدیم برا بقیه;)
 

mohadeseh.anzali

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما یادتون نمیاد یجوری معلم ک حواسش نبود ب دفتر نمره دست میبردیم نمره هارو خوشکلتر میکردیم.
کیا عاشق این بودن ک برن دفتر نمره رو از کشوی معلم بردارن.ای جانم ب شخصه چ حالی میکردم.همچین میرفتم تو دفتر انگار خودم معلم بودم.خخخخخخ
 

elnaz0020

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا چرا اینقدر پر استرس... یه سوال میخواست بپرسه دیگه...:D خب خوبیش به همین بود که زرنگه کلاس بودیم... باید الگویی میشدیم برا بقیه;)

دیگه انقدر ساده بودیم که اینجوری فکر نمیکردیم:D ..بله زرنگ بودیم و الگو:king:..اورین
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
يادش بخير، که چه حالی ازت گرفته می شد وقتی تعطیلات عید داشت تموم می شد و یادت می آمد پیک نوروزیت را با اون همه تکالیفی که معلمت بهت داده رو هنوز انجام ندادی واقعا که هنوزم وقتی یادم می یاد گریه ام می گیره.
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یادش بخير ما بچه بوديم ، يه دستمال کهنه اي ، لنگ ماشيني چيزي پيدا ميکردن ميذاشتن لاي پامون بقچه ميکردن تا يه هفته بعد بازش کنن الان پوشک زدن واسه بچه با خروجي هوا از هردو طرف ، 8 لايه محافظ ، ويتامينه ، همراه با عصاره مالت ، 12 اير بگ ، کروز کنترل ، سنسور عقب ، تهويه مطبوع ، با ال سي دي... خلاصه فول آپشن ديگه ! از ال سي دي هم توشو نشون ميده ديگه لازم نيست را به را بازش کنن....:)
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
میرسییییییی
تشکرام بازم تموم شد
 

sara23

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
يادش بخير، که چه حالی ازت گرفته می شد وقتی تعطیلات عید داشت تموم می شد و یادت می آمد پیک نوروزیت را با اون همه تکالیفی که معلمت بهت داده رو هنوز انجام ندادی واقعا که هنوزم وقتی یادم می یاد گریه ام می گیره.

ما همیشه پیک نوروزی رو قبل از عید پر میکردیم!

دیگه عید رو با خوشی و ذهن آزاد میگذروندیم!

انقد دوس داشتم اون روزی که فقط واسه گرفتن پیک مدرسه میرفتیم...
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از تبار و نسلي ام كه براي نفس كشيدنم بايد مي جنگيد!


نسلي كه همه چيز قبل از رسيدن بهش تموم شده بود!



نسلي كه درداشو تو دنياي مجازي نوشت!



نسلي كه حرفشو خورد تا شايد جايي براش كار پيدا شد!



نسلي كه باورشو قايم كرد تا طرد نشه!



نسلي كه تو سگ دو زدن همه قهرمان شدن!



نسلي كه عشقشون موبايلي شد، حرفاشون پست شد و همدردهاشون لايك و كامنت شدن!
امان امان...



نسلي كه تو كارهايي انجام نداده استاد شدن!



نسلي كه خيلي بيشتر از بزرگترا مي فهميدن اما هميشه تو سرشون زدن!



نسلي كه مجبور شدن با هركسي باشن تا تنها نباشن!



نسلي كه براي همه چيز بايد با چندين هزار نفر رقابت ميكرد...كنكور، آزمون استخدامي، انتخاب رشته و...!



نسلي كه يا زحمت به اندازه فيل يا پول براي سهولت در زندگي!



نسل تورم، گروني، خدا تومن ها! چند مرده حلاجي! شيتيل! زير ميزي و حق ميز...!



نسلي كه مدام بچه هاي جنگ رو تو سرشون كوبيدن اما شايد نفهميدن بارها و بارها تو زندگيشون جنگيدن و آخرش يه عده با ظاهرنمايي پيروز شدن!



نسلي كه دانشجوش واحدهاي درسيشو مي افتاد تا نره سربازي! نسل سربازي 24 ماه بدون كسري خدمت!



نسل بنزين آزاد، صف شير يه كيلومتر، كرايه ارزونش 300 تومن! نون سنگك هزار تومن! يك نخ سيگار 250 تومن!



نسلي كه دلخوشيش، ناله و بغض هاش، عاشقيش همه مخفيانه،مخفيانه و مخفيانه...!



نسلي كه اعتيادش شد اينترنت! و روز و شب آنلاين بودن و چشم انتظار يك چراغ روشن براي هم صحبتي!



نسلي كه با فشن، آرايش، مد فقط خواست نشون بده كه بابا "منم" آدمم، هستم!



نسلي كه تو بچگي خانواده ها پدرسالار و تو سري خور و وقتي بزرگ شدن فرزند سالار و حرف گوش كن بچه!


و...
نسلي كه دلش خوشه به يه سري خاطرات كودكي كه تازه اونم پره از درد و مشقت بود......:(
 

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما همیشه پیک نوروزی رو قبل از عید پر میکردیم!

دیگه عید رو با خوشی و ذهن آزاد میگذروندیم!

انقد دوس داشتم اون روزی که فقط واسه گرفتن پیک مدرسه میرفتیم...

من همیشه پیک رو با کوله باری از کتب مربوطه با خود میبردم ولایت در اون 14-15 روز هم لاشو وا نمیکردن روز اول مدرسه قبل معلم بیاد از رو بچه ها مینوشتم و .................:D
یاادش بخیر:D
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دلــــــــــــــــــــــــــــــــتنگم! واي خدايا تو بهتر ميدوني اين نسل دلتنگ چي هستن...


مدرسه و گچ و تخته سياه نه تخته وايت بورد


زنگ تفريح و آبخوري


دفتر 60 برگ و مداد سياه و قرمز


گل كوچيك با توپ دو رويه وسط زمستون


آقاي مجري و كلاه قرمزي


خط كش هاي رنگ و وارنگ


قلك هاي قرمز و آبي كه پلاستيكي بود و مدرسه ميداد



زنگ ورزش وبيكاري



كارتون بل و سباستين، پينوكيو، وروجك و آقاي نجار



جامدادي و مدادرنگي 6 تايي



كفش هاي ورزشي ( نُخ نخي قرمز و آبي)



نيايش سر صف



مدادتراش و پوست پرتقال و درست كردن تارعنكبوت!



عشق نوشتن تو صفحه چپ دفتر



عشق مبصري! نوشتن خوبها بدها



شلغم خوردن دم مدرسه تو كاغذ!



آن مان نباران، تو تو اسكاچي آني ماني كلاچي...!



تمبره هندي، بستني آلاسكا، آلوچه هاي غيربهداشتي



صابوناي كاغذي



دفتراي كاهي و خودكار استدلر



كارت صدآفرين



خدا خدا كردن براي اينكه معلم بگه برو از دفتر گچ بيار



نوشتن مشق زياد و روزنامه ديواري



شوت كردن يه قوطي تو راه برگشت از مدرسه تا خونه!



اضطراب پيك نوروزي و فردا والدينت بايد بيان مدرسه!



لقمه نون پنيرايي كه تا سه روز تو كيف ميموند



برگه هاي امتحاني كه بالاش آبي بود (نام، نام خانوادگي، شعبه و...)



عشق برف اومدن و تعطيلي



" يواش و بي سر وصدا وسايلتونو جمع كنيد بريد تو حياط "



مخلوط بيسكويت مادر و آب (سرلاك كه بهش ميگفتيم سلالاك!)



ثلث اول، دوم، سوم و مهر قبوليه خرداد



هر نمره ي بيست جايزه گرفتن از بابا و مامان



...
خدايــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا گناه ما چي بود؟؟؟



بازم سلامتي همه دهه شصتيا كه با همه اين اوصاف هنوزم "مرام ومعرفت" تو وجودشون نمرده :)


 
  • Like
واکنش ها: imah

sara23

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

من همیشه پیک رو با کوله باری از کتب مربوطه با خود میبردم ولایت در اون 14-15 روز هم لاشو وا نمیکردن روز اول مدرسه قبل معلم بیاد از رو بچه ها مینوشتم و .................:D
یاادش بخیر:D

تش د کلت!

ولی من از بچگی از پیش کارامو میکردم!

تازه برا مسابقه پیک هم یه دفعه جایزه نقدی گرفتم از مدرسه!
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینم که دیگه حتمأ یادتونه :)



من مار پله رو بیشتر بازی میکردم ...یادش به خیر ..هرچند الانم بازی میکنم :)
 

FilmBazZZ

کاربر بیش فعال
یه مداد رنگی اون موقع بود به اسم Alligator ، خیلی باحال بودن :D تو مدرسه انقدر باههاشون پز میدادم:w15:
فکر کنم یه بسته شو هنوز داشته باشم ، برم بگردم ببینم هستشون!!
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که همون دستمو به این لیوانا ترجیح میدادم - من فقط خوشم میومد باز و بستشون کنم تند تند
 
بالا