سیگــآر

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی باید فقط ؛

سیگار
ی بگذاری روی لب هایت

یقه های پالتو ات را بدهی بالا

دستهایت را بکنی در جیبت و

بروی

فقط

"من"

 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در امتداد دود سیگارم ..!


خط گیسوان کسی تکرار می شود


که همه هستی مرا به باد داد ..!
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میدونی!!!
کاش شعورت قدر یک پاکت
سیگار بود

که هیچ نمیگه ولی آرومت میکنه با هیچش . . .


 

Coraline

مدیر تالار پزشکی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خميـازه‌های کش‌دار ، سيـگار پشت سیگار
شب گوشه‌ای به ناچار، سيگار پشت سیگار
این روح خسته هر شب، جان کندنش غريزیست
لعنت بـــه اين خودآزار ، سيگار پشت سیگار
پای چپ جهــــــان را ، با اره‌ای بريدند
چپ پاچه‌های شلوار، سيگار پشت سیگار
در انجمـاد يک تخت، این لاشه منفجر شد
پاشیده شد به دیوار، سيگار پشت سیگار
بر سنگفرش کوچه، خوابیده بی‌سرانجام
این مرده ی کفن خــوار، سيگار پشت سیگار
صد صندلی در این ختم، بی‌سرنشین کبودند
مردی تکيده ، بیـــزار ، سيگار پشت سیگار
تصعید ِ لاله ی گوش ، با جيغ‌های رنگی
شک و شروع انکار، سيگار پشت سیگار
مُردم از اين رهایی، در کوچه‌های بن‌بست
انگارها نـــه انگار ، سيگار پشت سیگار
این پنچ پنجه امشب، هم خوابگان خاکند
بدرود دست و گيتار، سيگار پشت سیگار
ماسیده شد تماشا، بر میله میله پولاد
در يک تنور نمدار ، سيگار پشت سیگار
صد لنزِ بی‌ترحم، در چشم شهر جوشید
وین شاعران بیکار، سيگار پشت سیگار
در لابلای هر متن، این صحنه تا ابد هست
مردی بــه حال اقرار، سيگار پشت سیگار
اسطــوره‌های خاین ، در لابلای تاریـــخ
خوابند عين کفتار، سيگار پشت سیگار

عکس تو بود و قصّه ، قاب تو بـود و انکار
کوبيدمش به ديوار، سيگار پشت سیگار
مبهوت رد دودم، این شکوه‌ها قديميست
تسليم ِ اصل تکـرار ، سيگار پشت سیگار
کانسرو شعر سیگار ، تاریــــخ انقضاء خورد
سه، یک، مميز چهار، سيگار پشت سیگار
ته مانده‌های سیگار، در استکانی از چای
هاجند و واج انگـار ، سيگار پشت سیگار
خودکارِ من قدیمی‌ست، گاهی نمی‌نويسد
یک مارک ِ بــی‌خریدار، سيگار پشت سیگار
................................................
دانلود دکلمه سیگار پشت سیگار اندیشه فولادوند

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا تو بوی سیگار میدهی
یا این سیگارها بوی تورا
بگذریم
به هر حال بوی خوبیست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی من ٬
چون سیگاری بر لبانت ٬
دود شد و به هوا رفت …

نمی دانم میان این
خاکسترهای سوخته ٬

هنوز به دنبال کدام رد
خیانتی ؟؟؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سیگاری گوشه لبم بود ...



دنبال کبریت بودم ...


گفتم آقا


آتیش دارید... ؟

گفت تو جیبم نه ...
اما تو دلم هست
به کارت میاد ؟...
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرزه می نامی...!!
..
دختری را...
..
که تار مویی بیرون روسری دارد...!!
... ..
یا سیگاری به دست...!!
..
یا دست عاشقی در دست...!!..
ولی من...
..
هرزه تو را می خوانم...!!
..
که هر سخن بی اساسی...
..
با ذهن ات همبستر می شود...!!
..
و افکاری این چنین...
..
حرام زاده...
..
در دامنت می پروراند...

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
سیگارم را میکشم
ارام و بی صدا
تنها
کمی
نگاهم
حرارتی دارد
و بعد
دوباره
بی حرارت میشود
سیگار
امروزم
خیلی
خاص هست
میخواهم
جای تمام
بوسه هایی که
به من
نداده ای
از او بوسه ای بگیرم
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]
[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]
دخترک خسته بود
[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]

انقدر که یادش رفت بعد از اخرین پک

[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]سیگار [/SIZE][/SIZE][/SIZE][SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]را به پایین پرت کند

نه خودش را...!
[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز آمدم
به جایی که تعلق دارم...
به یک اتاق سیاه با پر از حرف های ناگفته، خلوت من و سیگارم
دوباره مینویسم از حرف هایی که واهمه دارم
یک دل پر از رویاهای واهی
این بار تنها تر از همیشه
 

paria.z68

عضو جدید
آتش گرفت، سوخت...

لبانم از لمسش...

نه، نگران نباش!

بعد از تو هیچ وقت... لبانم با هیچکسی گر نمی گیرد

جز سیگارم

هرشب...!
 

tahereh68

عضو جدید
ابر ها را کنار بزنی...........نیستی...................
منم و یاد تو..........
شب.......
دوباره منم و سیگار پشت سیگار.................................
دوباره ابرووودوباره باران...یاد تو........
دوباره شب...
سیگار پشت سیگار.......
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
سیگارم را
روشن میکنم
و اهسته میکشم
دودش را به سوی اینه
میدهم
تا تصویر درون
اینه
دیده نشود
 

paria.z68

عضو جدید
untitled.jpg


وقتی باران به پنجره می کوبد، جای خالیت ملموس تر می شود،

وقتی مه بر شیشه های ماشین می نشیند، و بوران محاصره ام می کند،

وقتی گنجشک ها جمع می شوند تا ماشینم را از عمق برف بیرون بکشند...

گرمای دستان تو را به یاد می آورم و سیگارهایی که با هم کشیدیم

مثل سربازها در سنگر...

نصف تو... نصف من...

(نزار قبانی)



 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]نه
یک نخ...
نه
یک پاکت...
یک عمر هم که ســـیگار بکشم فایده ندارد !
تا خودم نسوزم
دلم آرام نمی شود
[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]...[/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی
مثل سیگار
خودم
را میسوزانم
تا
مبادا
حضورم
مزاحمتی ایجاد کند
تنها
همچون
سیگاریم
که بعد از
دادن ارامش
همیشه
زیر پا لهش میکنند
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
در امتداد دود سیگارم ..!

خط گیسوان کسی تکرار می شود

که همه هستی مرا به باد داد ..!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خســـــــته ام !

چِــــقَــــدر دِلُـــــم میخواســــت

مــــی تـــوانـــستم

از قالـــــب زندگـــی بیــــرون بِــــــزَنَـــم !!!

سیگــــاری دود کُــــنم !!!

وَ کَـــمی خستــــــگی در کُــــنم ...​



 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
سیگارم را اتش میزنم
ارام در امتداد جاده قدم میزنم
و با لبخند به ادمها مینگرم
بگذار کسی
معنای حرفهایم را نفهمد
بگذار قضاوتم کنند
تنها
سیگارم و گیتارم را
میگیرم
به جاده سفر میکنیم
تا شاید بیابم
انکه
هر لحظه
با فکرش زندگی کرده ام را
انوقت
تمام کامهایی که
به من
طلب دارد از خودش
بستانم و سیگارم را
برای همیشه کنار بگذارم
 
آخرین ویرایش:
بالا