(29)
(29)
اشتیاق و الویت بندی را با هم یکی نکنید
ایده های بزرگ وقتی می آیند، ناخودآگاه عجله می شود شاه بیت زندگی تان. احتمالات و منفعت هایش را بررسی می کنید و صد البته دوست دارید هرچه زودتر عملی اش کنید. پس همه چیز را تعطیل می کنید و دربست و شش دانگ می چسبید به ایده ی تازه. یک حرکت غلط.
اشتیاق شما برای ایده تازه شاخص خوبی برای ارزش آن نیست. آنچه در همین لحظه به نظرتان عالی می رسد، صبح فردا، به درجه خوب تنزل می یابد. و آنچه صرفا خوب باشد ارزش تلاشی در حد عالی را ندارد. ما همیشه برای امکانات تازه ایده داریم که در راس آنها پیشنهادهای مشتریان است. اما غلط است که در همان لحظه بخواهیم شکارش کنیم. پس مدتی به ایده استراحت بدهید تا منظقی و آرام شوید، بعد تصمیم بگیرید. در کل هر چه ایده تان بزرگتر باشد، هیجانتان هم بیشتر است. در لحظه اوج هیجان تصمیم نگیرید. ایده ها را یکجا یادداشت کنید، چند روزی کنار بگذارید، الویت هایتان را مشخص کنید و سپس با ذهنی آرام سراغشان بروید.
کالای خانگی خوب بسازید نه بیرونی!
فکر می کنم حسش را خوب درک کنید: به فروشگاه می روید، چند کالای گوناگون را با هم مقایسه و در نهایت یکی را می خرید. در واقع خریدی که انجام داده اید از نظرتان بهترین انتخاب است، اما وقتی آن را به خانه می آورید، آن چیزی نیست که می خواستید. استفاده اش به راحتی چیزی که در فروشگاه نشان می داد، نیست. امکانات بلااستفاده اش زیاد است. پس به این نتیجه می رسید که آنقدرها هم که نشان می داد، بدردبخور نیست. دلیل این انتخاب اشتباه هم همانا هیجان اولیه ای است که در نهایت به پشیمانی از خرید منجر می شود
. اما شرکت های هوشمند برعکس این را انجام می دهند. به این ترتیب که آنچه تولید می کنند در خانه خیلی کاربردی تر از فروشگاه است. شما هم خودتان از چنین محصولی بهره ها می برید و هم آن را به دیگران توصیه می کنید. محصولی که تنها استانداردهای اولیه زیبای را دارد، شاید به اندازه همتایانش در نگاه اول جذاب به نظر نرسد، اما در مرحله استفاده گوی سبقت را از آنها می رباید. چنین محصولی همیشه جایگاهی در سبد خرید خانوارها دارد و به نوعی در دل خریداران جا باز می کند.
به یا د داشته باشید که تجربه بد استفاده از یک محصول با هیچ بازاریابی آنچنانی یا تبلیغات پر زرق و برقی پاک نخواهد شد.
(29)
ایده های بزرگ وقتی می آیند، ناخودآگاه عجله می شود شاه بیت زندگی تان. احتمالات و منفعت هایش را بررسی می کنید و صد البته دوست دارید هرچه زودتر عملی اش کنید. پس همه چیز را تعطیل می کنید و دربست و شش دانگ می چسبید به ایده ی تازه. یک حرکت غلط.
اشتیاق شما برای ایده تازه شاخص خوبی برای ارزش آن نیست. آنچه در همین لحظه به نظرتان عالی می رسد، صبح فردا، به درجه خوب تنزل می یابد. و آنچه صرفا خوب باشد ارزش تلاشی در حد عالی را ندارد. ما همیشه برای امکانات تازه ایده داریم که در راس آنها پیشنهادهای مشتریان است. اما غلط است که در همان لحظه بخواهیم شکارش کنیم. پس مدتی به ایده استراحت بدهید تا منظقی و آرام شوید، بعد تصمیم بگیرید. در کل هر چه ایده تان بزرگتر باشد، هیجانتان هم بیشتر است. در لحظه اوج هیجان تصمیم نگیرید. ایده ها را یکجا یادداشت کنید، چند روزی کنار بگذارید، الویت هایتان را مشخص کنید و سپس با ذهنی آرام سراغشان بروید.
کالای خانگی خوب بسازید نه بیرونی!
فکر می کنم حسش را خوب درک کنید: به فروشگاه می روید، چند کالای گوناگون را با هم مقایسه و در نهایت یکی را می خرید. در واقع خریدی که انجام داده اید از نظرتان بهترین انتخاب است، اما وقتی آن را به خانه می آورید، آن چیزی نیست که می خواستید. استفاده اش به راحتی چیزی که در فروشگاه نشان می داد، نیست. امکانات بلااستفاده اش زیاد است. پس به این نتیجه می رسید که آنقدرها هم که نشان می داد، بدردبخور نیست. دلیل این انتخاب اشتباه هم همانا هیجان اولیه ای است که در نهایت به پشیمانی از خرید منجر می شود
. اما شرکت های هوشمند برعکس این را انجام می دهند. به این ترتیب که آنچه تولید می کنند در خانه خیلی کاربردی تر از فروشگاه است. شما هم خودتان از چنین محصولی بهره ها می برید و هم آن را به دیگران توصیه می کنید. محصولی که تنها استانداردهای اولیه زیبای را دارد، شاید به اندازه همتایانش در نگاه اول جذاب به نظر نرسد، اما در مرحله استفاده گوی سبقت را از آنها می رباید. چنین محصولی همیشه جایگاهی در سبد خرید خانوارها دارد و به نوعی در دل خریداران جا باز می کند.
به یا د داشته باشید که تجربه بد استفاده از یک محصول با هیچ بازاریابی آنچنانی یا تبلیغات پر زرق و برقی پاک نخواهد شد.
آخرین ویرایش: