اصل هاي مهم زندگي از ديدگاه قرآن

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
●●● اصل هاي مهم زندگي از ديدگاه قرآن ●●●
سلام

در اين موضوع به بيان اصل هاي مهم زندگي از ديدگاه قرآن مي پردازيم .
لطفا از اظهارنظرهاي بي ارتباط به موضوع و مغاير با قوانين سايت خودداري كنيد .

با تشكر
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اولين‌ و بديهى‌ترين‌ شناخت‌ها خداشناسى‌ است‌

سوره ابراهيم ، آيه 10

آيا در خدايى‌ كه‌ آفرينندهِ‌ آسمان‌ها و زمين‌ است‌ شكى‌ هست؟
فاطر در لغت‌ به‌ معناى‌ خالقى‌ است‌ كه‌ بدون‌ نمونه‌ مى‌آفريند و نيز به‌ معناى‌ شكافنده‌ است؛ و چون‌ به‌ هنگام‌ خلقت‌ آسمان‌ها و زمين، اولاً، آفرينش‌ بدون‌ نمونهِ‌ قبلى‌ بود و ثانياً، گويى‌ پردهِ‌ تاريكِ نيستى‌ شكافته‌ شد و نور هستى‌ در آسمان‌ها و زمين‌ آشكار گشت؛ اين‌ واژه‌ دربارهِ‌ خلقت‌ آن‌ها به‌ كار رفته‌ است؛ يا اين‌ كه‌ اشاره‌اى‌ است‌ به‌ اين‌ يافتهِ‌ جديد ستاره‌شناسان‌ كه‌ همهِ‌ كرات‌ و منظومه‌ها در روز اول‌ به‌ صورت‌ توده‌اى‌ بزرگ‌ و به‌ هم‌ پيوسته‌ بود كه‌ بر اثر حركت‌ به‌ دور خود و نيروى‌ گريز از مركز، شكافته‌ شد و قطعاتى‌ از آن‌ به‌ خارج‌ پرتاب‌ شد و منظومه‌ها و كهكشان‌ها و ثوابت‌ و سيارات‌ به‌ وجود آمد.
قرآن‌ فرموده‌ است‌ كه‌ نگاه‌ به‌ آسمان‌ و زمين‌ و تفكر در آفرينش‌ آن‌ها هر گونه‌ شك‌ و ترديد را دربارهِ‌ وجود خداوند از دل‌ مى‌زدايد
‌‌امام‌ حسين دربارهِ‌ بديهى‌ بودن‌ شناخت‌ خدا در دعاى‌ عرفه چنين‌ عرضه‌ داشته‌اند: چگونه‌ چيزى‌ كه‌ خود در هستى‌اش‌ محتاج‌ توست‌ مى‌تواند دليل‌ وجود تو باشد؟ آيا پديدارتر و آشكارتر از تو چيزى‌ هست‌ كه‌ آن‌ روشن‌كنندهِ‌ هستى‌ تو باشد؟ اى‌ خدا، تو كى‌ نبودى‌ تا به‌ دليلى‌ بر بودنت‌ محتاج‌ باشي؟ كى‌ دور بوده‌اى‌ تا آثار و آفرينشت‌ تو را به‌ ما نزديك‌ و آشنا كند؟ كور باد آن‌ چشمى‌ كه‌ تو را مراقب‌ خود نبيند .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فقط‌ از علم‌ پيروى‌ كن‌ و بدون‌ شناخت‌ قدمى‌ برندار

سوره اسراء : آيه 36

و از چيزى‌ كه‌ بدان‌ علم‌ ندارى‌ [در اعتقاد و گفتار و عمل] پيروى‌ مكن؛ زيرا از گوش‌ و چشم‌ و دل‌ از همه‌ سؤ‌ال‌ خواهد شد
قرآن‌ پيروى‌ از گمان‌ و حدس‌ و شك‌ و احتمال‌ و شايعات‌ و نيز تقليدهاى‌ كوركورانه‌ را نهى‌ كرده‌ است؛ و فرموده‌ است‌ ظن‌ و گمان‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ انسان‌ را به‌ حق‌ و حقيقت‌ نمى‌رساند؛ و پيروى‌ از آن‌ را در رديف‌ پيروى‌ از هواى‌ نفس‌ آورده‌ است؛ و تنها راه‌ قابل‌ اعتماد و تنها الگوى‌ قابل‌ قبولِ شناخت‌ را علم‌ و يقين‌ معرفى‌ كرده‌ و فرموده‌ است‌ كه‌ در هر كاري، چه‌ در امور شخصى‌ و چه‌ در قضاوت‌ دربارهِ‌ ديگران‌ و چه‌ در امور اجتماعي، فقط‌ از علم‌ و آگاهى‌ منطبق‌ با حق‌ پيروى‌ كن‌ و اساس‌ زندگى‌ فردى‌ و اجتماعى‌ را علم‌ و آگاهى‌ قرار بده؛ و اگر فرموده‌ است‌ گوش‌ و چشم‌ و قلب‌ مسئول‌اند، از اين‌ روست‌ كه‌ بيش‌ترِ معلومات‌ انسان‌ به‌ واسطهِ‌ اين‌ سه‌ به‌ دست‌ مى‌آيد؛ و گرنه، در روز قيامت، همهِ‌ اعضاى‌ پيكر انسان، حتى‌ پوستِ تنش، به‌ سخن‌ مى‌آيند و حقايق‌ را بازگو مى‌كنند ‌‌امام‌ صادق فرمودند: يكى‌ از نشانه‌هاى‌ حقيقت‌ ايمان‌ اين‌ است‌ كه‌ بيش‌ از آنچه‌ مى‌دانى‌ نگويي پيامبر اكرم نيز فرمودند: از گمان‌ بپرهيزيد، زيرا بدترين‌ دروغ‌ است
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عالَم‌ بايد خدايى‌ داشته‌ باشد

سوره طور: آيه 35

آيا آنان‌ از غير چيزى‌ [كه‌ ديگران‌ از آن‌ خلق‌ شده‌اند] آفريده‌ شده‌اند؟ يا آنان‌ خود آفرينندهِ‌ خويش‌اند؟
انسان‌ يا بدون‌ آفريننده‌ و خودبه‌خود به‌ وجود آمده‌ و يا خود آفرينندهِ‌ خويش‌ بوده‌ و يا آفرينندهِ‌ ديگرى‌ داشته‌ است. اين‌ كه‌ انسان‌ خود آفرينندهِ‌ خود باشد قطعاً و مسلماً به‌ حكم‌ عقل‌ باطل‌ است، زيرا هيچ‌ پديدهِ‌ ممكنى‌ خودبه‌خود به‌ وجود نمى‌آيد؛ و اين‌ نيز كه‌ خود خالق‌ خويش‌ باشد و يا موجوداتى‌ مثلِ او خالقش‌ باشند به‌ حكم‌ عقل‌ باطل‌ است؛ زيرا اولاً، اگر چنين‌ بود، لازم‌ مى‌آمد كه‌ انسان‌ از ازل‌ وجود داشته‌ باشد و ثانياً، اگر خود خالق‌ خويش‌ بود، همهِ‌ كمالات‌ و زيبايى‌ها را در خود قرار مى‌داد و نقايص‌ و مرض‌ها و مرگ‌ را از خود دور مى‌كرد، حال‌ آن‌ كه‌ چنين‌ نيست. پس‌ بايد پذيرفت‌ كه‌ آفرينندهِ‌ انسان‌ از جنسِ او يا موجودى‌ شبيه‌ او نيست
ذات‌ نايافته‌ از هستى‌بخش ‌كى‌ تواند كه‌ شود هستى‌بخش
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر انسان‌ قلب‌ خود را از آلودگى‌ها پاك‌ كند، نور توحيد را در خود مى‌يابد

سوره اعراف: آيه 172

و آن‌ گاه‌ كه‌ پروردگار تو از صلب‌ بنى‌آدم‌ اولادشان‌ را برگرفت‌ و آنان‌ را [به‌ وسيلهِ‌ درك‌ عقولشان‌ و ابلاغ‌ پيامبران] بر خودشان‌ گواه‌ گرفت‌ كه‌ آيا من‌ پروردگار شما نيستم؟ همهِ‌ آنان‌ گفتند: چرا، گواهى‌ داديم. [خدا چنين‌ كرد] تا مبادا در روز قيامت‌ بگوييد ما از آن‌ [(يعنى‌ توحيد و ربوبيت)] غافل‌ بوديم
اين‌ آيه، كه‌ به‌ آيهِ‌ ميثاق‌ و آيهِ‌ اَلَست‌ معروف‌ است، اشاره‌ دارد به‌ عالم‌ ذر. آنچه‌ در اين‌ آيهِ‌ شريفه‌ به‌ روشنى‌ آمده‌ اين‌ است‌ كه‌ انسان‌ها نوعى‌ معرفت‌ و آگاهى‌ فطرى‌ به‌ خداى‌ يگانه‌ دارند، به‌ گونه‌اى‌ كه‌ جاى‌ هيچ‌ گونه‌ عذر و ادّعاى‌ خطايى‌ براى‌ آنان‌ نمى‌ماند؛ زيرا خداوند به‌ آنان‌ فرمود: اَلَستُ بِرَبٍّكُم؛ و آنان‌ پاسخ‌ دادند: بَلى شَهِدنا. از اين‌ رو انسان‌ در روز قيامت‌ نمى‌تواند بگويد كه‌ با ربوبيت‌ الهى‌ آشنا نبوده‌ است؛ و هم‌چنين‌ نمى‌تواند پيروى‌ از پدران‌ و پيشينيانش‌ را بهانهِ‌ شرك‌ و گم‌راهى‌ خود قرار دهد. پس‌ اين‌ آيه‌ نشانهِ‌ شعور باطنى‌ انسان‌ به‌ خداى‌ خويش‌ و درك‌ عميق‌ قلبى‌ از اوست .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پس‌ انسان‌ ذاتاً و فطرتاً خداجو و خداخواه‌ است؛ و خداپرستى‌ او پاسخى‌ است‌ به‌ خواستهِ‌ درونى‌اش‌

سوره روم: آيه 30

پس‌ حق‌گرايانه‌ به‌ اين‌ دين‌ [(دين‌ اسلام)] روى‌ آور؛ [و] هرگز تبديلى‌ در آفرينش‌ [تكويني] خدا نباشد. اين‌ است‌ دين‌ ثابت‌ و استوار؛ اما بيش‌تر مردم‌ نمى‌دانند خدا در اين‌ آيه‌ خطاب‌ به‌ پيامبر9 مى‌فرمايد: دين‌ را وجههِ‌ نظر خود قرار بده؛ يعنى‌ توجهت‌ كاملاً به‌ سوى‌ دين‌ باشد؛ خود را درست‌ مواجه‌ با دين‌ قرار بده؛ نكند بخشى‌ از وجودت‌ به‌ دين‌ پشت‌ كرده‌ باشد؛ سرشت‌ خدايي، كه‌ خدا همهِ‌ انسان‌ها را بر آن‌ سرشته، اين‌ است؛ يعنى‌ خداخواهى‌ و رو به‌ سوى‌ او كردن. خداوند مى‌خواهد بفرمايد كه‌ اى‌ پيامبر، چيزى‌ برخلاف‌ فطرت‌ و خواست‌ فطرى‌ به‌ تو نگفتم.
تمام‌ توجهت‌ به‌ دين‌ باشد. البته‌ بايد به‌ اين‌ نكته‌ دقت‌ كرد كه‌ احكام‌ دين‌ و قواعد اصولى‌ دين‌ موافق‌ با نوع‌ آفرينش‌ انسان‌ است: اگر در دين‌ دستور داده‌ شده‌ كه‌ خدا را پرستش‌ كنيد، پرستش‌ خدا موافق‌ فطرت‌ و خلقت‌ آدمى‌ است؛ اگر گفته‌ شده‌ است‌ ديگران‌ را يارى‌ و عدالت‌ را مراعات‌ كنيد و ستم‌ نكنيد، انسان‌ باطناً اين‌ها را مى‌طلبد؛ و اين‌ است‌ راز پيروزى‌ دين‌ خدا، اسلام
در اندرون‌ من‌ خسته‌دل‌ ندانم‌ كيست‌كه‌ من‌ خموشم‌ و او در فغان‌ و در غوغاست.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نظمِ حيرت‌انگيز عالم‌ گواه‌ وجود خداست‌

سوره نمل:‌ آيه 88

و [در آن‌ روز] كوه‌ها را مى‌بيني، پندارى‌ كه‌ ساكن‌ و جامدند؛ در حالى‌ كه‌ همانند ابر در حركت‌اند.
[اين‌ كار] صنع‌ خداوندى‌ است‌ كه‌ هر چيزى‌ را محكم‌ و استوار آفريده‌ است. همانا او به‌ هر آنچه‌ مى‌كنيد آگاه‌ است.
نظم‌ و نظام‌ عالم‌ دلالت‌ مى‌كند بر وجود خدا. اين‌ موضوع‌ در اين‌ آيه‌ با تعبير اتقان‌ صُنع، يعنى‌ مُتقَن‌ و بى‌خلل‌ و نقص‌ بودنِ مصنوعاتِ عالم، آمده‌ است. در بعضى‌ از آيات، از اين‌ حقيقت‌ به‌ تقدير تعبير شده‌ است؛ يعنى‌ اندازه‌گيرى‌ و حسابگرى‌ در نظم‌ و ترتيب‌ مخلوقات. معناى‌ نظم‌ در عالم‌ اين‌ است‌ كه‌ اين‌ عالم‌ تصادفاً به‌ وجود نيامده‌ است، يعنى‌ هم‌ علت‌ فاعلى‌ دارد و هم‌ علت‌ غايي؛ در حالى‌ كه‌ آنچه‌ تصادفى‌ به‌ وجود مى‌آيد نه‌ علت‌ فاعلى‌ دارد و نه‌ علت‌ غايي؛ و هيچ‌ عالِمي، بلكه‌ هيچ‌ عاقلي، در دنيا پيدا نمى‌شود كه‌ امور عالم‌ را بر اساس‌ تصادف‌ توجيه‌ كند. آيات‌ متعدد ديگري، همچون‌ آيهِ‌ 190 و 191 سورهِ‌ آل‌ عمران، نيز بر نظم‌ عالم‌ تصريح‌ دارند.
جزءها را روى‌ها سوى‌ كل‌ است‌بلبلان‌ را عشق‌بازى‌ با گل‌ است‌
آنچه‌ از دريا به‌ دريا مى‌روداز همان‌ جا كآمد آن‌ جا مى‌رود
از سرِ كُه‌ سيل‌هاى‌ تيزرووز تن‌ ما جانِ عشق‌آميز رو
‌‌مولوى‌
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چشم‌هايت‌ را به‌درستى‌ بگشاى‌ تا نام‌ اللّه‌ را بر پيشانى‌ يك‌يك‌ موجودات‌ جهان‌ ببينى‌

سوره فصلت: آيه 53

به‌ زودى‌ نشانه‌هاى‌ [توحيد و قدرت] خود را به‌ آنان‌ [(مشركان‌ مكه‌ و همهِ‌ انسان‌هاى‌ تاريخ)] در كرانه‌ها [ى‌ مكه‌ و پهنهِ‌ زمين] و در نفوس‌ خودشان‌ نشان‌ خواهيم‌ داد تا بر آنان‌ روشن‌ گردد كه‌ او حق‌ است. آيا [در ظهور حق] همين‌ كافى‌ نيست‌ كه‌ پروردگار تو بر همه‌ چيز گواه‌ است‌ [و نزد همهِ‌ موجودات‌ مشهود و آشكار است]؟
در اين‌ آيه، خداوند به‌ نشانه‌هاى‌ خود در عالم‌ بزرگ، آيات‌ آفاقي، و در جهان‌ كوچك، آيات‌ اَنفسي، يعنى‌ وجود انسان، اشاره‌ كرده‌ و گفته‌ است‌ براى‌ خداشناسى‌ و رسيدن‌ به‌ مقصد نهايي، يعنى‌ معرفت‌ اللّه، انسان‌ها بايد چشم‌هاى‌ خود را بگشايند تا نام‌ اللّه‌ را بر پيشانى‌ يك‌يك‌ موجودات‌ جهان‌ بنگرند، عجايب‌ و شگفتى‌هاى‌ آن‌ها را ببينند، نظامات‌ دقيق‌ حاكم‌ بر آن‌ها را تماشا كنند؛ و نيز خداوند فرموده‌ است‌ كه‌ ما اين‌ آيات‌ را يكى‌ پس‌ از ديگرى‌ به‌ انسان‌ها نشان‌ مى‌دهيم‌ تا به‌ وجود خدا پى‌ برند و حق‌ بر آن‌ها آشكار شود؛ بلكه، نه‌ تنها ذات‌ خدا، كه‌ يگانگى‌ و صفات‌ و تدبير و قدرت‌ و علم‌ بى‌پايانش‌ را دريابند بدين‌ ترتيب، خداوند مهم‌ترين‌ امر در اسلام‌ را خداشناسى‌ و مهم‌ترين‌ و آسان‌ترين‌ راه‌ آن‌ را مشاهدهِ‌ نظم‌ جهان‌ طبيعت‌ دانسته‌ است؛ و از اين‌ جا اهميت‌ حس‌ و مشاهده‌ و تجربه‌ آشكار مى‌شود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
استدلال‌ عقلى‌ بر توحيد خداوند

سوره انبياء: آيه 22

اگر در آسمان‌ها و زمين‌ خدايان‌ ديگرى‌ غير از اللّه‌ وجود داشت، بى‌شك‌ هر دو فاسد مى‌شدند. پس‌ منزه‌ است‌ خداوندِ صاحب‌ عرش‌ از آنچه‌ [مشركان] در وصفش‌ مى‌گويند.
اى‌ برون‌ از سرايِ ******‌ و مكان‌برتر از هر چه‌ مى‌دهند نشان‌ هم‌ زبان‌ از ثناى‌ تو قاصرهم‌ خرد در سپاس‌ تو حيران‌ اى‌ منزه‌ ز شِبه‌ و مثل‌ و نظيروى‌ مقدس‌ ز نَعت‌ و وصف‌ و بيان‌ كوته‌ از دامن‌ تو دستِ قياس‌قاصر از ساحت‌ تو پاى‌ گمان‌ اى‌ ثبات‌ هر آنچه‌ راست‌ ثبات‌وى‌ حيات‌ هر آنچه‌ دارد جان‌ عاشقان‌ در جمال‌ تو واله‌عارفان‌ در جلال‌ تو حيران‌ هر چه‌ را اين‌ و آن‌ توان‌ گفتن‌برترى‌ زان‌ نه‌ اينى‌ و نه‌ آن‌ هم‌ جهان‌ از تو خالى‌ و هم‌ پُراى‌ وراى‌ جهان‌ خدايِ جهان‌ آفرينندهِ‌ سپهر برين‌گسترانندهِ‌ زمين‌ و زمان‌ در دلم‌ آن‌ كه‌ با تو پيوندم‌به‌ خدايى‌ كه‌ از خودم‌ برهان‌ نور مهر تو هست‌ در دل‌ فيض‌از خودش‌ تا به‌ خويشتن‌ برسان ‌‌فيض‌ كاشانى‌
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خلقت‌ جهان‌ از كجا و چگونه‌ آغاز شد؟

سوره هود ، آيه 7


.. و او همان‌ است‌ كه‌ آسمان‌ها و زمين‌ را در حالى‌ كه تخت‌ [ سلطنت ] او بر آب‌ بود در شش‌ روز بيافريد
عرش‌ به‌ معناى‌ سقف‌ و كنايه‌ از قدرت‌ و سلطنت‌ است؛ و منظور از شش‌ روز شش‌ دوره‌ است‌ كه‌ هر دوره‌ ممكن‌ است‌ ميليون‌ها و يا ميلياردها سال‌ باشد؛ و شايد اين‌ شيوهِ‌ خلقت علم‌ و حكمت‌ و قدرت‌ و عظمت‌ پروردگار را بهتر بنماياند. دربارهِ‌ خلقت‌ عالم‌ چند مطلب‌ مهم‌ از قرآن‌ فهميده‌ مى‌شود
‌‌1) منشاء آفرينش‌ آب‌ بوده‌ است. امام‌ باقر مى‌فرمايد: <همه‌ چيز آب‌ بود و عرش‌ خدا بر آب‌ بود.
پس‌ خداوند به‌ آب‌ فرمان‌ داد، آتشى‌ شعله‌ور شد. سپس‌ آتش‌ خاموش‌ شد و از آن‌ دودى‌ برخاست؛ و آسمان‌ها را از آن‌ دود آفريد و زمين‌ را از خاكستر آن‌ آتش‌ خلق‌ كرد ‌‌2) خداوند عالم‌ را به‌ نيكوترين‌ وجه‌ و صورت‌ آفريده‌ است
‌‌3) توحيد در خالقيت‌ يعنى‌ اين‌ كه‌ خداى‌ تعالى‌ به‌ هيچ‌ سبب‌ در آفرينش‌ موجودات‌ نيازمند نبوده‌ است. البته‌ اين‌ مطلبى‌ است‌ كه‌ حتى‌ مشركان‌ هم‌ غالباً به‌ آن‌ معترف‌اند؛ چنان‌كه‌ قرآن‌ مى‌فرمايد: اگر از مشركان‌ بپرسى‌ چه‌ كسى‌ آسمان‌ها و زمين‌ را آفريده‌ است؟ مى‌گويند: اللّه
‌‌4) خداوند خالق‌ و حافظ‌ همه‌ چيز و ناظر بر همهِ‌ اشياست: اَللّهُ خالِقُ كُلٍّ شَيءٍ و هُوَ عَلى كُلٍّ شَيءٍ وَكيل
‌‌5) خلقت‌ خداوند دايم‌ و مستمر است؛ و لحظه‌ به‌ لحظه‌ فيض‌ وجود از ناحيهِ‌ خداوند به‌ ممكنات‌ مى‌رسد و اگر يك‌ دم‌ رابطهِ‌ ما با او قطع‌ شود، همه‌ نابود مى‌شويم؛ مانند خورشيد كه‌ آفتابش‌ دايماً فيض‌بخش‌ است‌ و اگر لحظه‌اى‌ قطع‌ شود، عالم‌ ظلمانى‌ مى‌شود. پس‌ نه‌ تنها در اصل‌ وجود به‌ او محتاجيم، بلكه‌ در بقا نيز متكى‌ به‌ اوييم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جهان‌ به‌ كجا مى‌رود؟

سوره حديد ، آيه 5

ملكيت‌ حقيقى‌ و مالكيت‌ آسمان‌ها و زمين‌ از آنِ اوست؛ و همهِ‌ كارها [ى‌ هستى‌ و سلسلهِ‌ معلولات] به‌ سوى‌ او [، كه‌ علّه`‌العلل‌ است،] بازگردانده‌ مى‌شود.
جملهِ‌ <وَ اِلى‌ اللّهِ تُرجَعُ الاُمُورُ> شش‌ بار در قرآن‌ آمده‌ است؛ و معناى‌ آن‌ اين‌ است‌ كه‌ همهِ‌ موجودات‌ در مسير تكامل‌اند: ابتدا از نيستى‌ و عدم‌ به‌ هستى‌ آمدند و حال‌ به‌ سوى‌ بى‌نهايت، كه‌ ذات‌ پاك‌ ربوبى‌ است، در حركت‌اند؛ و اين‌ سير تكاملى‌ هرگز متوقف‌ نمى‌شود و با مرگ‌ و ورود به‌ عالم‌ برزخ، ادامه‌ پيدا مى‌كند تا اين‌ كه‌ در رستاخيز به‌ حياتى‌ عالى‌ و دايمى‌ برسد.
‌‌استفاده‌ از تعبير <امور>، كه‌ صيغهِ‌ جمع‌ است، بيانگر اين‌ است‌ كه‌ نه‌ تنها انسان، بلكه‌ ساير موجودات‌ نيز همين‌ حركت‌ كمالى‌ را بى‌وقفه‌ طى‌ مى‌كنند؛ و حقاً نيز بايد چنين‌ باشد؛ زيرا او خود خالق‌ و رازق‌ و مالك‌ و حاكم‌ و مدبر است‌ و در هر حال‌ و هر مكان‌ با ماست‌ و بازگشت‌ همهِ‌ ما و همهِ‌ كارها و همهِ‌ موجودات‌ نيز جز به‌ سوى‌ او نيست.
‌‌اين‌ اصل‌ مهمِ حركت‌ عالم‌ به‌ سوى‌ خداوند در ده‌ها آيهِ‌ قرآن‌ با عبارات‌ <اِن اِلى رَبٍّكَ الرُّجعي> و <اِنّا اِلَيهِ راجِعوُنَ> و <اَن اِلى رَبٍّكَ المُنتَهي> و مانند آن‌ها آمده‌ است.
 

* maryam *

عضو جدید
زندگی ساده ، یک زندگی قرآن پسند است

زندگی ساده ، یک زندگی قرآن پسند است

زندگی ساده ، یک زندگی قرآن پسند است :gol:

قرآن کریم، زندگی مۆمن را ساده و به دور از اسراف می‌داند:

«وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً» [فرقان / ۶۷]

می‌فرماید: مۆمن آن است که زندگی تجمّلی و مسرفانه ندارد و البته بخیل هم نیست که زن و بچهاش در مضیقه باشند.

روش زندگی از نظر اقتصادی به سه قسم منقسم میشود:

قسم اوّل: زندگی ضروری؛ یعنی در حدّ بخور و نمیر.

قسم دوّم: زندگی رفاهی؛ یعنی زندگی متوسط، یعنی برخورداری رفاهی از خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج، همراه با ساده زیستی و بدون تجمّل، اسراف و تبذیر، که قرآن کریم این زندگی را برای مۆمنین می‌پسندد.

قسم سوم: زندگی تجملّی، همین زندگی که امروزه در بین همه اقشار مردم رایج شده است و مورد مذمّت قرآن و عترت می‌باشد.

مجالس عقد و عروسی تشریفاتی، جهیزیه‌های ناروا و مهریه‌های سنگین، از مصادیق بارز تجمّل‌گرایی است و بلای بزرگی محسوب می‌شود که به قول قرآن کریم، ملّت را نابود میکند. بسیاری از لوازم جهیزیه‌ها اضافی است و هیچ‌گاه استفاده نمی‌شود، این کار نوعی احتکار است و گناه بزرگی دارد. مردم باید دست از این کارهای زشت بردارند و الاّ دردسرهایی که اکنون نیز وجود دارد، بیشتر می‌شود. جوان‌های عزیز، خداوند ضامن شده است که خرج را بدهد. خدا، کرم زیر زمین را گرسنه نمیگذارد. نمیشود که خداوند انسان را خلق کرده و روزی او را نرساند.

«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِین» [ذاریات / ۵۸]

خداوند تعالی قدرت دارد بر این‌که روزی انسان را برساند و روزی یعنی مخارج یک زندگی در حد متوسط. اما هزینه‌های زندگی برجی و تجمّلی را نمیرساند. کسی که طالب زندگی تشریفاتی و مصرفی است، مجبور است با قرض و وام و حتی با مال مردم خوری و ربادادن و با اقسام گناهان اقتصادی دیگر، مخارج زندگی را تهیه کند.

بنابر نظر اسلام، زندگی انسان باید در حد متوسط و به صورت رفاهی اداره شود و باقیمانده درآمد، صرف رسیدگی به دیگران و دستگیری از نیازمندان شود. تعاون و قانون مواسات، واجب است و هرکسی به اندازه وسعش باید به آن عمل کند. پایه اقتصاد اسلام تعاون است و باید جایگزین اسراف و تبذیر و خودخوری شود تا به اقتصاد اسلام عمل گردد.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زیباترین رابطه در هستی

سلام
شاید ندانید زیباترین رابطه در هستی چگونه است
مطمئنا روابط خداوند با بندگانش از زیباترین روابط هستی است .در یکی از این روابط در آیه ای در سوره هود خداوند به رسول مکرم خود با این لحن سخن میگوید "لعمرک" یعنی بجان تو قسم که .... واقعا چه چیز زیبا تر از این رابطه میتواند در هستی تجلی پیدا کند که خالق هستی بخش آن وجود غنی با مخلوق فقیر خود با این جمله زیبا مکالمه کند و بگوید "بجان تو قسم.../ این جملات از زبان دو دلباخته صادر میشود.
اللهم صل علی محمد وال محمد
 

Similar threads

بالا