ثانیه های خاکستری...

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
صحبت از رفتن نیست
پرسش از فاصله هاست
که اگر دردی،سخنی،شاید دادی و یا قطعه احساسی، به سراغم آمد؛
دست در دست کدامین نزدیک،
بگذارم و آهسته بگریم...




 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا که با تو شادم پریشان مکن
بیا و سیل اشکم به دامان مکن
بیا بیا به خاطر عشقم
دل مرا یکدم
ز غم جدا کن، ز غم جدا کن
من عاشقم به پای این پیمان
اگر ندادم جان
مرا رها کن، مرا رها کن.
 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﻣﯽ ﺁﯾﯽ
ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ " ﻭﺍ " ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ
ﻣﯿﺮﻭﯼ
" ﺑﺴﺘﻪ " ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ
ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ... ؟
ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ...!
 

pakmojtaba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می گویند: شاد بنویس
نوشته هایت درد دارند
...!!!
و من یاد مَردی می افتم که با گیتارش

گوشه ی خیابان شاد میزد
...!!!
اما با چشمهای خیس
...!!!
 

رهاپرتو

عضو جدید
کاربر ممتاز
یعنی می شود ؟
امشب که از همیشه خسته ترم
امشب که آسمان با #عشق بازی خود حالم را بدتر می کُند
امشب که باران قصد بند آمدن ندارد
امشب که #سکوت خانه به روحم چنگ میزند
امشب که #دلم برای آشنایی دور تنگ شده
امشب که هیچکس بیادم نیست
تو بیایی ؟
یعنی می شود ؟
صدای #زنگ در بیاید
و من کلافه و بی حوصله با فکر اینکه این موقع شب #کسی با من کار ندارد
در را باز کنم ...
#ولی ...
#تورا ببینَم
می شود ؟
خــدا حواست به من هست ؟
با توام
نکند فکر کردی برای معشوقه ای زمینی این ها را مینویسم ؟

خدایا از زمین و زمینیانت بیزارم ...
 

khanommohandes

عضو جدید
کاربر ممتاز
نْ و تــو...

هـَمـآ[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]טּ [/SIZE][/SIZE][/SIZE]آدمْ و حوّآے مُدِرنیمــ

که دلمآنْ مےْخوآهد،شَریکْ شَویمْ بآ هَمْ...

در خورد
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]טּِ[/SIZE][/SIZE][/SIZE] یک " سیبْ "...

حتّے اگر رآنـــده شویمْ از اینجآ...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرگز آرزو نکرده ام
یک ستاره درسراب آسمان شوم
یا چو روح برگزیدگان
همنشین خامش فرشتگان شوم
هرگز از زمین جدا نبوده ام
با ستاره آشنا نبوده ام
روی خاک ایستاده ام
با تنم که مثل ساقه ی گیاه
باد و آفتاب و آب را
می مکد که زندگی کند
بارور ز میل
بارور ز درد
روی خاک ایستاده ام
تا ستاره ها ستایشم کنند
تا نسیم ها نوازشم کنند
از دریچه ام نگاه می کنم
جز طنین یک ترانه نیستم
جاودانه نیستم
جز طنین یک ترانه جستجو نمی کنم
در فغان لذتی که پاکتر
از سکوت ساده ی غمیست
آشیانه جستجو نمی کنم
در تنی که شبنمیست
روی زنبق تنم
بر جدار کلبه ام که زندگیست
با خط سیاه عشق
یادگارها کشیده اند
مردمان رهگذر:
قلب تیر خورده
شمع واژگون
نقطه های ساکت پریده رنگ
بر حروف در هم جنون
هر لبی که بر لبم رسید
یک ستاره نطفه بست
در شبم که می نشست
روی رود یادگارها
پس چرا ستاره آرزو کنم ؟
این ترانه منست
ـ دلپذیر دلنشین
پیش از این نبوده بیش از این

 

pakmojtaba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوابم نمیبرد.....
به همه چیز فکر کرده ام
..
بیشتر به تو و میدانم خوابی

و قبل از بسته شدن چشمهایت

به همه چیز فکر کرده ای

جز "من
"
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک حرف
یک زمستان
آدم را گرم نگه می دارد …
و بعضی اوقات هم
یک حرف
یک عمر
آدم را سرد می کند !
حرف ها چه کارها که نمی کنند !!!
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
تَنهــایــے یعنــے :

هنــوزمــ سعــے میڪنــے از تــو رفـتــارش و حَـرفهــاش

یـہ نـُڪتــہ اے پیــدا ڪنــے , ڪـہ بخــودت تلــقیـטּ ڪُنــے

داره بـہ تــو فِڪـــر میڪنـہ . . . !!!
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی فقط دلت میخواهد زانوهایت را تنگ دراغوش بگیری وگوشه ای از گوشه ای ترین گوشه ای که میشناسی بنشینی وفقط نگاه کنی .. گاهی دلگیری
شاید از خودت ...
شاید ...!!!
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر من با خیال تو زنده ام
و تو بی خیال من !!!
خیالی نیست
اگر من ثانیه به ثانیه از تو
بنویسم و تو نخوانی !!!
خیالی نیست

اگر من با مرور خاطرات آتش میگیرم
بی توجهی تو هیزم بر آتشم می ریزد !!!
خیالی نیست
ﺧﯿـــﺎﻟﯽ ﻧﯿﺴﺘــــ
اگر عین خیالت نیست
که من نیستم
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
از من فاصله بگیر ...

هر بار که به من نزدیک می شوی

باور می کنم هنوز هم می شود زندگی را دوست داشت

از من فاصله بگیر ... می دانی ؟!

خسته ام از این امیدهای کوتاه ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آرام در گوشـه ای نشستــه ام ،

کــار از چســب و بـانـد و پانسمـــان گذشتـــه ...

زخــم بــه روحـــم رسیـــده !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها دلم غریبی میکند...

دلم،دلی را میخواهد که برایش دل باشد

،عشق باشد،مهر باشد...

دلم تنها یک دل میخواهد...

همین


 

pakmojtaba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تــو را شــــاد مـی خواهـم ، بــا من یــا بـی من
بـی من امّـا شـــــادتــر اگر بـاشـی

کمــی ... فقــط کمــی ، نــاشـــــادم
!
و ایـن ، هــمان عــــــشق است
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
یه وقتایی همه زندگیم خاکستر میبینم
اونم نه از ادمهایی که اومدند و رفتند
اونایی که
رفتند
هرگز نمیخواستند بمونند
و اونایی که راهی برای موندن پیدا کردند
میخوان که بمونند
بلکه از این دلم میگیره
هنوز
نتونستم
خودم ببخشم
اما همه بخشیدم
کاش یه روزی
بیاد که
خودم هم
ببخشم
 

pakmojtaba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو بویی از آدمیت نبرده‌ای
وگرنه هر شب

مثل فرشته‌ها ،

به خوابم نمی‌آمدی
..
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
به كوري چشـ ـ ــم تو هم كه باشــــــد حالم خوبــــ ِ خوبــــ استــــ اصلا هم دلـ ـم برايتــــ تنگـ ــ نشــــده حتي به تو فكــــر هم نميـــ كنـــم
بارانــــ هم تــــو را ديگر به ياد من نمي‌آورد مثل هميـــن حالا كه مي‌بارد . . .
لابد حالا داري زير بارانــــ قدم مي‌زني امــــا...
چترتــــ را فراموش نكــــن ! لباس گـــرم را هــــم همینطـــور
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
صبورانه در انتظار زمان بمان باغبان حتی اگر باغ را غرق آب کند
درختان جز در فصل خویش میوه نمیدهند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خاکستری بودن
زندگیم
را تماشا میکنی
روزی من
نیز یه زندگی
رنگی داشتم
اما اعتماد بی جا
کردم
و حال
زندگیم را خاکستری میبینم
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]کـاش هر روز جـمعه بـود
آن وقـت می تـوانستـم
دلتـنگی هایـم را
[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]بـر گردن غـروبـش بیـانـدازم ....[/FONT]
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز

وقتی چاره ای نمی ماند!


وقتی فقط میتوانی بگویی

هرچه باداباد

حتی اگر دل کوه هم داشته باشی

گریه ات میگیرد …
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
به من مجــــــــــــــوز چاپ نمی دهند..

می گویند داستـــــــــــــــانی که نوشتی قابل باور نیست

اما من.....

فقط خاطـــــــراتم را نوشــــــتم
.


 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
دردها فراموش مي شوند
اما...
همدردها هرگز...
من بودن آنهايي را مي خواهم كه حتي يادشان زندگي را زيباتر مي كند
پس....
هميشه بمان...
 

eelhamm

عضو جدید

درونم غوغاست... !

"ساده میشکنم..."

با یک تلنگر کوچک...

این گونه نبودم ...!

شدم ...!


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چشمهایت که
بارانی شد
غمگین نباش
همانطور که
باران
بند میاید
اشکهای تو نیز بند میاید
و دیگر اشک نخواهی
ریخت
 
بالا