مادر شوهر يا شوهر دوم ؟

safir sabz

عضو جدید
دوماه هست ازدواج کردم متاسفانه در ابتدا همسرم به گونه اي حرف زد که ديدم خوته اما حالا انگار با مادرش ازدواج کردم به نظرتون چيمکار کنم؟ کمک دارم داغون ميشم
 

AMMARIYA

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوماه هست ازدواج کردم متاسفانه در ابتدا همسرم به گونه اي حرف زد که ديدم خوته اما حالا انگار با مادرش ازدواج کردم به نظرتون چيمکار کنم؟ کمک دارم داغون ميشم

میشه بدونم همسرتون چند سالشه؟؟ یعنی رفتاراش مثل مادرشه؟
 

emperatoretanhai

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
شوهرتون از مادرش چقدر حرف شنوی داره؟ و شما و همسرتون چقدر با مادر شوهرتون خوبین؟؟؟
 

elisa.ff

عضو جدید
کاربر ممتاز
احترامشو نگه دارین وباهاش حرف بزنین هم با شوهرتون هم مادر شوهرتون بلاخره انسان هست حالیش میشه
 

safir sabz

عضو جدید
مادرشون شب پشت در ميخوابه و حتي آروم حرف بزني مي فهمه.هروقت دلش بخواد منو احضا ميکته متاسفانه 3 کاري ديگه همه مطيع اوامز هستند همين که مخالف نظر ايشون باشه حالش به هم ميخوره يا حال شوهرم به هم ميحوره ظاهرا ناراحتي اعصاب داره!
بعد ميگه از دست من به اين روز افتاده!ميگه قلبش درد ميکنه اما تاحالا دکتر نرفته و خدا نکنه پاش به دکتر برسه ! به نظرتون رفتار من مشکل داشته؟
ديشب (به خاطر اين که مدام شوهرم گله ميکنه که من از مادرش سر نميزنم لازم به ذکره هفته اي حد اقل 2 روز خونه اونا هستم ) به شوهرم گفتم بريم از مادرش سر بزنيم گفت نميخواد و گفت امروز ظهر بريم امروز ظهز نميشد برم گفتم نميشه کار دارم ظهر نميام به حاش شب ميام بعد قبول کرد گفت هر وقت خواستي بيا رفت خونه و برگشت خونه ما شروع کرد به دعوا که من قول دادم برم خونه اونا ولي من گفته بودم نميام و مدام قسم ميخورد که من به اون دادم؟ دعوا کرد و رفت پيش مامانش
 

J.AVID

عضو جدید
مادرشون شب پشت در ميخوابه و حتي آروم حرف بزني مي فهمه.هروقت دلش بخواد منو احضا ميکته متاسفانه 3 کاري ديگه همه مطيع اوامز هستند همين که مخالف نظر ايشون باشه حالش به هم ميخوره يا حال شوهرم به هم ميحوره ظاهرا ناراحتي اعصاب داره!
بعد ميگه از دست من به اين روز افتاده!ميگه قلبش درد ميکنه اما تاحالا دکتر نرفته و خدا نکنه پاش به دکتر برسه ! به نظرتون رفتار من مشکل داشته؟
ديشب (به خاطر اين که مدام شوهرم گله ميکنه که من از مادرش سر نميزنم لازم به ذکره هفته اي حد اقل 2 روز خونه اونا هستم ) به شوهرم گفتم بريم از مادرش سر بزنيم گفت نميخواد و گفت امروز ظهر بريم امروز ظهز نميشد برم گفتم نميشه کار دارم ظهر نميام به حاش شب ميام بعد قبول کرد گفت هر وقت خواستي بيا رفت خونه و برگشت خونه ما شروع کرد به دعوا که من قول دادم برم خونه اونا ولي من گفته بودم نميام و مدام قسم ميخورد که من به اون دادم؟ دعوا کرد و رفت پيش مامانش

مشکل تقریبا معلومه:
پسره مامانیه، مامانه هم پسریه!
 

70arezu

عضو جدید
عزیزم تا جایی که میتونی به خدا توکل کن و سعی کن زندگیتو حفظ کنی و نظر من بهتره به یه مشاور مراجعه کنی وشرایط خودت رو براش توضیح بدی تا بتونه راهنماییت کنه.
تا جایی تلاش کن که بعدها پشیمون نشی
برات دعا می کنم تا خدا کمکت کنه
 

safir sabz

عضو جدید
ما با هم همکار بوديم. مدت يک سال و بعد که ازدواج کرديم برخلاف قول و حرفاي شمن ازدواح حالا اجازه نميده برم سرکار؟ما قبلا حرف زديم و اون ميدونست من شاغل هستم
 

J.AVID

عضو جدید
من چي کار کنم که مامانيه؟

اول اینکه باید یک خونه دور از مادرش داشته باشید.
بعد چون شوهرتون مامانیه حتما می خواد روزی چند باز یا حداقل یک باره مادرشو ببینه که فعلا اجازه بهش بدید و مانع نشید ولی به مرور زمان سعی کنید از وابستگی که به مادرش داره کم کنید (یه خورده کارتون سخته)
 

J.AVID

عضو جدید
ما با هم همکار بوديم. مدت يک سال و بعد که ازدواج کرديم برخلاف قول و حرفاي شمن ازدواح حالا اجازه نميده برم سرکار؟ما قبلا حرف زديم و اون ميدونست من شاغل هستم

چرا نمیزاره چی میگه؟
 

emperatoretanhai

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی بده که پسره و مامانش به هم وابسته اند این مشکل ساز میشه باید با همسرت جوری رفتار کنی که به تو بیشتر انس بگیره واما این هم سخته هم زمان میبره
اکسر پسرا که تازه ازدواج میکنن اینجورین اما اگه الان که تازه زندگیا شروع کردین با رفتارت بش بفهمونی که باید به نظر تو هم احترام بزاره خیلی بهتره اگه دیدی جواب نگرفتی با شوهرت صحبت کن
 

safir sabz

عضو جدید
ما دوماهه هنوز عقد کرديم و من خونه مامانم هستم و اونم همين طور اما اونا خيخوان من حتي باخونواده خودم مسافرت نرم وبا ماداون برم مسافرت انتظار داره نهار از سرکار برم خونه اونا و خونه خودمون نيام
 

فاطمه طالبی

کاربر بیش فعال
به نظر من همه چی با محبت حل میشه. شما سعی کنین به مادرشوهرتون محبت کنین حتی اگه بد جواب داد .اگه این رفتارو ادامه بدین ممکنه که رفتارش تغییر کنه. من براتون دعا میکنم انشالله که مشکلتون حل شه دوست عزیز. اصلا ناراحت و نا امید نباشن:heart::heart:
 

70arezu

عضو جدید
عزیزم اگه نمیتونی به مشاور مراجعه کنی میتونی با یه بزرگتر که تقریبا بیشتر آدمای اطرافت قبولش دارن مشورت کنی
 

safir sabz

عضو جدید
چرا نمیزاره چی میگه؟
چند روز پيش پرسيد هدفت از کار چيه؟گفتم پشتوانه زندگي کار و پول هست اونمشروع کرد به دعوا و گفت من منتظر زمان مرگ شوهرم هستم و ميخوام بعد مرگش تامين باشم هرچي گفتم قبل ازدواج قرار بود باهم زندگي بسازيم فاييده نداشت!!!!!!!!!!!!!
 

فاطمه طالبی

کاربر بیش فعال
آره حتما به مشاور مراجعه کنین.. مشاور ممکنه خیلی بهتر مشکل رو حل کنه و ما (من) درست راهنمایی نکنم.
 

J.AVID

عضو جدید
ما دوماهه هنوز عقد کرديم و من خونه مامانم هستم و اونم همين طور اما اونا خيخوان من حتي باخونواده خودم مسافرت نرم وبا ماداون برم مسافرت انتظار داره نهار از سرکار برم خونه اونا و خونه خودمون نيام

از همین اولش دارن این کارا رو در میارن!! بنظر اینها آدم های مناسبی نیستند.
 

J.AVID

عضو جدید
چند روز پيش پرسيد هدفت از کار چيه؟گفتم پشتوانه زندگي کار و پول هست اونمشروع کرد به دعوا و گفت من منتظر زمان مرگ شوهرم هستم و ميخوام بعد مرگش تامين باشم هرچي گفتم قبل ازدواج قرار بود باهم زندگي بسازيم فاييده نداشت!!!!!!!!!!!!!

اینارو مادر شوهرت پرسید؟؟؟
 

safir sabz

عضو جدید
هيچ راهي نيست که نجات پيدا کنم؟ کاش ميدونستم و ازدواج نميکردم!!!!!!!!!
 

safir sabz

عضو جدید
اینارو مادر شوهرت پرسید؟؟؟
نه اينو باشوهرم حرف زديم 5ساعت توماشين دور زديم تا من از زيادي گزيه حالم به هم خورد و مجبور شد ببره منو بيمارستان که برا اين که مامان من متوجه نشه منو برد شهر مجاور بيمارستان
 

AMMARIYA

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببین دوسته گلم من نه شمارو میشناسم و نه همسرتو و مادرشو بخاطر همین نمیشه راهنماییه درستی کرد..فقط اینو میتونم بگم شما یه خانوم هستی و یه خانوم خیلی راحت میتونه مردشو به سمته خودش بیاره اگه واقعا بدونی چیکار کنی..به مادر شوهرتم محبتتو بکن..شما نیاز به یه مشاور داری که صحبت کنی در ضمینه اینکه چه رفتارهایی انجام بدی...
 

dejbanan

اخراجی موقت
موضوع تاپیک بعدی :
مادر شوهر دوم یا شوهر سوم؟




آبجی اینجا مکان مناسبی برای مشاوره گرفتن در مورد این چیزای مهم و حساس نیست! برو پیش یه مشاور شما هرچی دلت میخاد میگی در حالی که شوهر و مادر شوهرتون نیستن که از خودشون دفاع کنن
این تاپیک از پایه اتباهه
 

J.AVID

عضو جدید
هيچ راهي نيست که نجات پيدا کنم؟ کاش ميدونستم و ازدواج نميکردم!!!!!!!!!

ظاهرا خیلی برای عقد کردن عجله کردید. به هر حال بنظر من تا وقتی که سر زندگی نرفتید وقت دارید تا نجات پیدا کنید (ازش جدا شید). به هر حال هرچه سریعتر با یک مشاور متخصص هم مشورت کنید.
 

safir sabz

عضو جدید
ببین دوسته گلم من نه شمارو میشناسم و نه همسرتو و مادرشو بخاطر همین نمیشه راهنماییه درستی کرد..فقط اینو میتونم بگم شما یه خانوم هستی و یه خانوم خیلی راحت میتونه مردشو به سمته خودش بیاره اگه واقعا بدونی چیکار کنی..به مادر شوهرتم محبتتو بکن..شما نیاز به یه مشاور داری که صحبت کنی در ضمینه اینکه چه رفتارهایی انجام بدی...
عزيزم تا شده بهش احترام گذاشتم اما تنها خواسته هاش زياد شد من قبلا معتقد بودم مادر شوهر مثل مادر خود آدمه اما حالا فهميدم اشتباه کردم.مادشوهرم ميگه مرداي مردم تا زنشون حرف بزنه ميزنن دم دهن خانوم اما پسراي ايشون خوبا و من بايد خدا رو شکر کنم.بقيه عروسا هر روز اب ايشون سر ميزنن و کارا خونه رو انجام ميدن و آخه من منو عقد کردم و وقت ندارم هميشه اونجا باشم از طرفي خدا رو خوش مياد بچه همسايه بياد پيش مامانم بخوابه و من برم خونه اونا؟؟؟از دست همي کاراش دخترش از شوهرش طلاق گرفته من قبلا نميدونستم
 

safir sabz

عضو جدید
ظاهرا خیلی برای عقد کردن عجله کردید. به هر حال بنظر من تا وقتی که سر زندگی نرفتید وقت دارید تا نجات پیدا کنید (ازش جدا شید). به هر حال هرچه سریعتر با یک مشاور متخصص هم مشورت کنید.
دوست عزيز مگه به همين راحتي هست!جداشيم؟آخه پس آبروي من چي ميشه/
 

فاطمه طالبی

کاربر بیش فعال
عزيزم تا شده بهش احترام گذاشتم اما تنها خواسته هاش زياد شد من قبلا معتقد بودم مادر شوهر مثل مادر خود آدمه اما حالا فهميدم اشتباه کردم.مادشوهرم ميگه مرداي مردم تا زنشون حرف بزنه ميزنن دم دهن خانوم اما پسراي ايشون خوبا و من بايد خدا رو شکر کنم.بقيه عروسا هر روز اب ايشون سر ميزنن و کارا خونه رو انجام ميدن و آخه من منو عقد کردم و وقت ندارم هميشه اونجا باشم از طرفي خدا رو خوش مياد بچه همسايه بياد پيش مامانم بخوابه و من برم خونه اونا؟؟؟از دست همي کاراش دخترش از شوهرش طلاق گرفته من قبلا نميدونستم
:eek::eek::surprised:
 

فاطمه طالبی

کاربر بیش فعال
ظاهرا خیلی برای عقد کردن عجله کردید. به هر حال بنظر من تا وقتی که سر زندگی نرفتید وقت دارید تا نجات پیدا کنید (ازش جدا شید). به هر حال هرچه سریعتر با یک مشاور متخصص هم مشورت کنید.

منم با این نظر موافقم خانم عزیز:smile: . و این بنظرم اصلا ربطی به آبروی شما نداره.
 

Similar threads

بالا