گفتگوهای تنهایی

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 1, 2013

• #5,041

آسمان ابری است ...
هوای اتاق سنگین ...
دیوارها ...
تنهایی ام را فریاد می زنند ...
و شب ...
با سکوتی کر کننده ...
خواب را از چشمانم دزدیده است
دلم ...
هوای با تو بودن دارد
و ...
تو نیستی باز ...
در آغوش می کشم خاطراتم را

 

نازنین شاهرضا

عضو جدید

• Sep 1, 2013

• #5,042

در من
کوچه هاییست که با تو ...
سفرهاییست که با تو ...
روزهاییست که با تو ...
شبهاییست که با تو ...
عاشقانه هاییست که با تو ...
نگشته ام
نرفته ام
سر نکرده ام
آرام نیافته ام
نگفته ام
می بینی چقدر با تو کار دارم ؟
زودتر بیا !

 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 1, 2013

• #5,043

پروردگارا میخواهم آنگونه زنده ام نگاه داری که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیرانی که به وجد نیاید کسی از نبودنم..........

 

mani24

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 3, 2013

• #5,044

---

بگذار آفتاب از هر طرف که دلش میخواهد طلوع کند ...

من روزم را با خاطره ی " تو " آغاز میکنم...

​

 

mani24

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 3, 2013

• #5,045

بــــــاور کن خیلی حـــــــرف است

وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی ،

که یکبار هم لمســـــــشان نکرده ای…

 

mani24

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 3, 2013

• #5,046

خـــُدایـــــا

به تو میسپارمش

امّا یه خواهشــــی ازت دارَم... !

یه روزی

یه جایی

بغل یه غریبه

"مســــــــــت مست" بدجـــــــوری یاد مَن بندازش

 

mani24

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 3, 2013

• #5,047

با هم که قدم می زنیم

حسودی اش می شود آفتاب

نه که هیچگاه


!!! قدم نزده است با ماه

 

mani24

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 3, 2013

• #5,048

آب از سرم گذشته
فریاد میزنم :
دوســــــــتت دارم
.
و تو آرام و خونسرد
.
.
.
.
.
"به ترکیدن حباب ها میخندی"

 

sshimaa

عضو جدید

• Sep 3, 2013

• #5,049

mani24 گفت:

خـــُدایـــــا

به تو میسپارمش

امّا یه خواهشــــی ازت دارَم... !

یه روزی

یه جایی

بغل یه غریبه

"مســــــــــت مست" بدجـــــــوری یاد مَن بندازش

کلیک کنید تا باز شود...

آهای غریبه

من از آدمای تپلی خوشم میاد
از اون تیپایی که ریش و ته ریش می زارن
یه کمم مردونه تر باش مردونه تر
خشن تر
وقتی با توام دلم فقط یاد اونو می خواد
غریبه: خب چرا یادش؟با خودش باش...
من:آخه دوست ندارم با کسی که دوسم نداره هم بغل باشم...

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,

کاربر ممتاز

• Sep 3, 2013

• #5,050

کاش میدانست
تنهاا
رزویم اغوش خودش هست
نه غیر او
اما همیشه خیالش مرا در اغوش میگیرد

 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 3, 2013

• #5,051

چه شوری می زند دلم وقتی در چشم دیگران اینقدر شیرین میشوی

 

باران 686

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 4, 2013

• #5,052

بالش خودم را ترجیح میدهم
شانه هایت مثل بالش های مسافرخانه است…

 

J

JASMIN.S

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 4, 2013

• #5,053

گاهی دلم از سن و سالم می گیرد
می خواهم کودک باشم
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشم
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنم

 

S&M R

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 4, 2013

• #5,054

من از هجوم

این خواب های خط خطی

در متن شب می ترسم ...

یک لیوان آب

لطفا !​

 

Esprit watch

عضو جدید

• Sep 4, 2013

• #5,055

من که به هیچ دردی نمیخورم …​

این دردها هستند که چپ و راست به من میخورند …​

​

 

ESPEranza

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 4, 2013

• #5,056

تنهام ...

مثل مداد سفید جعبه ی مدادرنگی کودکی ...
مثل گربه ی لَم داده روی دیوار که حتی ماهی ها دلش را زده اند ...
مثل دار قالی نیمه بافته ی شده خانه ی قدیمی که هنوز حرارت دستان مادربزرگ در آن حس می شود ...
و در آخر
تنهام ...
مثل خدا ...

 

ESPEranza

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 4, 2013

• #5,057

تو را میخواهم ...

نه برای بوسه ای آتشین ...
نه برای آغوشی از جنس عشق ...
تنها
برای نگاهی عمیق در چشمانت و یافتن امیدی تازه برای تنهایی ام ...

 

mani24

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 4, 2013

• #5,058

---

خَستـه ام ...

خَستـگی گفتن نـدارد ...

خَستـگی فـقط درد دارد ...

خـدایا بیا این بـازی را تـمومش کن

قبــول!

تـو بُـردی...

 

mani24

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 4, 2013

• #5,059

در خلوتی سرد با قلبی آکنده از اندوه نگاهی پر حسرت گیسوانی آشفته و ضجه هایی پر سوز به کنجی میخزم و در سوگ نبودنت بوسه میزنند اشک دیدگانم بر گونه های تب آلودم

 

S&M R

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 4, 2013

• #5,060

رفت و دیگر ندارمش
تقصیر خودم بود
ته این همه شعر که برایش نوشتم
نقطه نگذاشتم​

​

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,

کاربر ممتاز

• Sep 4, 2013

• #5,061

گاهی که دلم میخواد تنها نباشم تنها میشم
اما دلم بیشتر از این میگیره
هر کس میاد تا تنهایش پر کردم رفت
و تنهاترم کرد
حالا هم فقط با تنهایی خودم خلوت میکنم
گاهی تنهایی دلداریم میده
میگه خودت درد نده
اونایی که فقط خواستند با تو تنهایی خودشون پر کنند
تا وقتی کنارت بودند که به نفعشون بودی
تا وقتی کنارت بودند که هر چی گفتند باور کردی و اعتماد کردی
تا وقتی کنارت بودند که هر چی گفتند قبول میکردی
بدون یه روزی زمونه بد جلوشون میذاره
ولی بدون اون روز دیگه تنها نیستی و هم خدا کنارت هست و هم بالاخره یکی میاد که تو رو بخاطر خودت و تنهایی خودت بخواد نه بخاطر سودجویی خودش

 

pakmojtaba

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 4, 2013

• #5,062

چقدر حـــسِ حضورت...
لمـــس مهربان بــودنت...
آرامـــم می کــند...
آرام..

 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 4, 2013

• #5,063

بهترین درودهایم نثار آنانے باد♥که کاستے هایم رامیدانند♥وباز هم دوستم دارند

 

pakmojtaba

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 5, 2013

• #5,064

زندگی زیباست...
به زیبایی هق هق شبانه
به زیبایی بغض نفس گیر روزانه
زندگی زیباست...!
به زیبایی نفسی که از دلتنگی بالا نمیاد
به زیبایی تمام شدن تدریجی من...
آری____
زندگی زیباست...!!!

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,

کاربر ممتاز

• Sep 5, 2013

• #5,065

کاش میدانستی تنهایی یعنی همین دردهایی که
گه گاه به سراغم میاید
و کسی حتی نمیفهمد

 

pakmojtaba

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 5, 2013

• #5,066

آلزایمر
می‌تواند بهترین بیماری جهان باشد،
تا هر ثانیه یادم نیفتد
که نیستی!

 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 6, 2013

• #5,067

کاش میدونستــــی چقــــدر خستـــه ام ...

 

sshimaa

عضو جدید

• Sep 6, 2013

• #5,068

fantastic.fati گفت:

کاش میدونستــــی چقــــدر خستـــه ام ...

کلیک کنید تا باز شود...

خسته نباشی...

از بس دوستات کمن

 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 6, 2013

• #5,069

ســر مـی خــورنـد هنــوز ،

آخــر کــی ایــن اشکــ هــا

مــی خــواهنـد از سـرســره بـــازیــ خستــه شـونـد ؟!

نـمی دانـــمـ ...

 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای

کاربر ممتاز

• Sep 6, 2013

• #5,070

دســت هایــت ؛

تنــها بـالشـی است ڪـه وقتـی ســـر بر او دارم

ڪــابـوس نمـی بینــم . . .