گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

mar.1980

عضو جدید
***کاش می شد سرنوشت را از سرنوشت ....

کاش می شد تاریخ را اندکی بهتر نوشت....

کاش می شد پشت پا زد برتمام زندگی ....

داستان این سرزمین را گونه ای دیگر نوشت ....
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]
فردا هم می اید اما تو نمی آیی
به تکرار روزهای تلخ عادت دارم . . .


[/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
روزها تلخ نیستند
اما
گاهی که میگذرد
روزها را
تلخ میکنم
تا یادم
بماند
بعضی
خاطرات
انقدر تلخ بودند
که اینگونه
تلخم کردند
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلــــم بالــکنــــــی مــــــی خواهـَــد رو به شَهـــر…
و کَمـــــــی بـاد خنکــــ و تاریکـــــی …
یکــــ فنجان بــزرگ قـَهوه …
یک جــُـرعه تــو …
یکــــ جـُرعـــه من …
و سـکوتـــــــــی که در آن دو نگـــاه گـــره خـــورده باشَـــد …
بــــــی کلام…
میـــــدانـــــــی…!؟
دلـــَـم یک “من” مـــــی خواهــد بــَـرای تــو…
و یک “تــو” تـــا ابــَــد بــرای مــَـن …
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رگ خواب این دل تو دست تو بوده
ترک های قلبم شکست تو بوده
منو با یه لبخند به ابرا کشوندی
با یک قطره اشکت به آتیش نشوندی
مدارا نکردی با دلواپسیمو
ندیده گرفتی غم بی کسیمو
با این آرزویی که بی تو محاله
یه شب خواب آروم فقط یک خیاله
 

senator007

عضو جدید
دلم برای کسی تنگ است
که آفتاب صداقت را

به میهمانی گلهای باغ می آورد

و گیسوان بلندش را

به بادها می داد

و دستهای سپیدش را

به آب می بخشید

دلم برای کسی تنگ است

که چشمهای قشنگش را

به عمق آبی دریای واژگون می دوخت

و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند

دلم برای کسی تنگ است

که همچو کودک معصومی

دلش برای دلم می سوخت

و مهربانی را

نثار من می کرد

دلم برای کسی تنگ است

که تا شمال ترین شمال

و در جنوب ترین جنوب

همیشه در همه جا

آه با که بتوان گفت

که بود با من و

پیوسته نیز بی من بود

و کار من ز فراقش فغان و شیون بود

کسی که بی من ماند

کسی که بی من نیست

کسی
...
دگر کافی ست
……….
 

senator007

عضو جدید
جهان برای من
با میلاد تو آغاز شده

و برگهای تقویم تنها

دیوارهایی فرضی است

که فاصله را یادآوری می کنند

تا باور کنیم بی آغوش

عشق

افسانه ای بیش نیست

اما حالا که دوباره میلاد توست

بیا با هم دیوانگی کنیم

مثلا من ماه را جای تو می بوسم

و تو با قاصدکی برای چشمانم لبخند بفرست

بعد با هم به ریش تقویم و دیوارهایش میخندیم

تنها خدا می داند

هر بار که می خندی

دیوارها کابوس آوار می بینند
 

fc9

عضو
פֿـستــہ ام ...

امــــا تـפـمـل مـے کنــم ...

פֿـבایـــا روزگـارت با مـטּ و اפـساسم بـב تــا ڪرב ...
 

senator007

عضو جدید
هی‌ دختر باران!
زیاد این دست و آن دست نکن
!
بترس از دلی‌ که دارد پرپر می شود
...!
برای من

هیچ قراری نمانده هست
...
بگو کجای آغوش قرار بگذاریم؟
!
بگو

تا عاشقانه‌‌هایم را

بر اندام آب بسایم

می خواهم سر تمام دلتنگی‌‌هایم را

با زلالی رویت ببرم
...!!
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]وقتی خواستن ها بوی شهوت میدهندوقتی بودن ها طعم نیاز دارندوقتی تنهایی ها بی هیچ یادی از یار با هر کسی پر میشودوقتی نگاه ها هرزه به هر سو روانه میشودوقتی غریزه احساس را پوشش میدهدوقتی انسان بودن آرزویی دست نیافتنی میشوددیگر نمی خواهمت نه تو را و نه هیچ کس دیگر را[/FONT][FONT=&quot] . . ....[/FONT]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلــــــــــــــــم گریــــه نکـــن
دیگه برنمـــــیگرده
دلــــــم آروم بمــــــون
تنهـــــا سفـــر کـــرده....


 

khanommohandes

عضو جدید
کاربر ممتاز



رد پاهایم را پاک می کنم

به کسی نگویید

من روزی در این دنیا بودم.


خدایا

می شود استعـــــفا دهم؟!

کم آورده ام ...!

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

هــــمــــــه گفـــــتنــــد؛

او کـــــــه رفت...؛ زنــــــــدگــــــی کــــــن!

امــــــا نــــدانستنـــــــد...،

او...

تــــــــمــام زنــــــــدگـــــــــــی امــــ بــــــــــود...

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگي و بيخوابي هديه هاي قشنگ عشقند....
دلم تنگ است ..
بيخوابم..
دلم ميخواد كمي بخوابم....
آرامش ندارم دلم براي روزهاي رويايي كه در رويايمان ميپريديم بي هيچ بهانه و محدوديتي... تنگ است.

يك تاب گوشه حيات خانه نزديك درخت ياس و بوي روح افزاي ياس وشيطنت بچه ها... سيني چاي عصرانه..و يه دنيا عشق... شعر وموسيقي...و بوسه
و سايه هايي كه ميپايند مارا مبادا ذره اي از عشق ما در هياهوي مشكلات...كم شده باشد..
آه ه ه... كه تمام شد اما بيتابي و بيخوابي هنوز آزارم ميدهد.
دلم ميسوزد از باغي كه ميسوزد...




 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیگر نسیم کوی تو هم یادی ز ما نکرد
از پیچ کوچه رد شد و ما را صدا نکرد
باشد خیالی نیست از این بی وفایی ها
دنیا نه به من به هیچکس وفا نکرد.......!!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خیلی وقته یاد گرفتم
تنها بودن
نه
میترسم از تنهای
نه اینکه اعتراضی میکنم
تنها
گاهی دلم از نوشتن خسته میشود
هوس حرف زدن میکند
اما
دیگر حرفی ندارم که بزنم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
.

.

ادمها خوب بازی کنید
اینجا گاهی
یادتان میرود
احساس دارید
یادتان میرود غرور دارید
اینگونه
بد بازی نکنید
کمی
درست بازی کنید
تا قابل باور باشید
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چشم من چشمه ی زاینده ی اشک
گونه ام بستر رود
کاشکی همچو حبابی بر آب
در نگاه تو رها می شدم از بود و نبود...
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عاشق شدم!
عاشق یک قاصدک...عاشق رقصیدنش درباد..
چقدر ناگهان بود عاشق شدنم!
پریدن و پرواز را عاشقانه هایش از یادم برد...
دل روزی پر خون بود... روزی پر عشق..
روزی بر از احساس.. روزی پر درد..
روزگارم تلخه شیرین بود!
از قضا روزی در خلوت من و قاصدک طوفان شد!
قاصدک را باد..آن خوش خبره...خوش سخنه عاشق ،برد...
من ماندم
دلم بی عشق...پر از زخم
دلم بی احساس...پر درد
دلم قاصدک میخواست... باد را.... رقصیدنش را...
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
هــی بـا تــــوام
مخــاطـب خـاص
یـا بــهت میـرسَـم . ..
یـا نـِـمـیـزارَم کـسـی بــِـهـت بــرسـه …
 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …
از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!
وقتی کســی جایت آمد …
دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند …
میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه …
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !
و این است بازی باهــم بودن … !
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا