دست نوشته های پرویز صادقــــی

N!RVANA

عضو جدید
دردی که در قلب توست
بیش از همه تو را آزار می دهد
وقتی که می فهمی ...
او را چنان دوست می داری
که او هرگز نخواهد توانست
تو را دوست بدارد
و اصلا نمی فهمی چرا !
با این وجود ...
هنوز هم فکر می کنی
تقصیر توست !
و من ...
اشکهایم را پنهان نمی کنم
اسرار من دردهای من است !
انگار هیچ وقت قرار نبوده است
این چشمهای گریان ...
خشک شوند !
 

N!RVANA

عضو جدید
آنجا که "سلام" چه آسان
در یک لحظه می گنجد
"خدا حافظ" چه سان
تا ابد طول می کشد ؟!

 

N!RVANA

عضو جدید
وقتی واقعیّت می گرید
تنها دست خیال اشکهایت را
پاک می کند !
 

N!RVANA

عضو جدید
و آن گاه که میان گلها
پرسه می زنی
پروانه ها در هوای تو
باله می رقصند
و چکاوکان بر گرد سرت
تاجی از سرخس و لاله و
گلهای زعفران می بافند
نیلوفران آبی در عطر تو
به شکوفه های زود رس
می رسند
و ماهیهای طلائی
باله های درخشانشان را
به امواج پای ظریف و عریان تو
می سپارند
صنوبرها مخروطهایشان را
به چرخ می آورند
و قاصدکها در نسیم دستانت
سایه های تردشان را
جا به جا می کنند
گلهای شبنم زده لبخند می زنند
و آن گاه در صدای تو با من
عشق را در امتداد ابدیت
آواز میدهیم
سبز و موزون ...
آن سان که قلب من
در انضباط می طپد
فقط بخاطر تو
 

N!RVANA

عضو جدید
من ...
چیزی بیشتر ازین لحظه نمی خواهم
وقتی که پوست بر پوست ...
حالات چهره ات را می نگرم
و آهسته می گویم ...
چقدر دوستت دارم !
اگر چه مرا آزردی ...
امّا، این درد شیرینیست
که نمی توانم رهایش کنم !
هر چند فراموش می کنیم
با این وجود ...
حسّ به یاد آوردن در ما جاریست
و من ... گاهی فکر می کنم
چقدر برایت ساده بود
مرا فراموش کنی !
 

N!RVANA

عضو جدید
در دلم پیدا شدی
مثل شبنم بر گل سرخ !
بوی گل پیچیده در من
تو بهار دیگری !
 

N!RVANA

عضو جدید
هیچ رؤیائی ...
لمس دست تو را
دوباره در دستم
نخواهد ریخت
و من ...
تمام شب بیدارم
کنار شب بوها
که دل تنگند !
 

N!RVANA

عضو جدید
اگر بخاطر تو نبود ...
هر گز پیدا نمی شدم در عشق
دوستت دارم
برای تو
برای من
برای عشق
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نکند تو باشینخود ساهی که رؤیاهادلم را پی اش می فرستند ؟!آخر مگر می شود که من تو رااین همه می خواهمُتو انگار نه انگارکه باشی ؟!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می گویند هر کسینیمه ای گم شده داردتو امّاتمام گم گشتۀ منیو من یک هیچ ِ ناتمامکه با تو هست می شوم !
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد

 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز



[COLOR=#eseses][COLOR=#eseses]



[/COLOR][/COLOR]


از دار بست باران
خوشه های عشق می چینم
اینجا
همیشه فصل چشم های تو ست !




 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
[COLOR=#eseses][COLOR=#eseses]


کشتی نوح هم

حریف طوفان نفس های تو نیست
سونامی عطری
که گل ها را به کام خود می کشد

[/COLOR][/COLOR]
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد



همیشه اینگونه بوده است
هنوز خیالت به دست هایم نرسیده
واژه ها با جامه ای از آسمان
و طبق های اقاقی بر سر
از راه رنگین کمان
کیل زنان می آیند
تا تو را یک دلِ سیر
به شعر من برسانند
 

Similar threads

بالا