ورود به بهشت با گفتن لااله اله الله

وضعیت
موضوع بسته شده است.

nazi jooon

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
تنها با لا اله الا الله که کار درست نمیشه...تو اسلام ایمان و عمل در کنار هم اومده .یه سری به تاپیک زیر بزنین بد نیست
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/472939

لا اله الا الله و بعدش بسم الله برای کلید در بهشت
 

قنبری پور

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنها با لا اله الا الله که کار درست نمیشه...تو اسلام ایمان و عمل در کنار هم اومده .یه سری به تاپیک زیر بزنین بد نیست
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/472939

لا اله الا الله و بعدش بسم الله برای کلید در بهشت
ما دقیقا کجای تاپیک نوشتیم با لاالله الا الله گفتن کار درست می شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

nazi jooon

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
ما دقیقا کجای تاپیک نوشتیم با لاالله الا الله گفتن کار درست می شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با گفتن لا اله الا الله طبق پست اول در بهشت باز میشه،وقتی در بهشت چهارطاق باز بشه یعنی همه چی حله دیگه...اونوقت اینقد غصه نمیخوردیم که!
بعد از رضای خدا تموم کارای ما سر بهشت و جهنمه دیگه!
 
آخرین ویرایش:

قنبری پور

عضو جدید
کاربر ممتاز
با گفتن لا اله الا الله طبق پست اول در بهشت باز میشه،وقتی در بهشت چهارطاق باز بشه یعنی همه چی حله دیگه...اونوقت اینقد غصه نمیخوردیم که!
بعد از رضای خدا تموم کارای ما سر بهشت و جهنمه دیگه!

منم که از خودم نگفتم دوست عزیز
لااله الا الله کلید بهشت نوشته قدرت سعادتی
بهتره یه نگاه بندازین، همه می دونن که بهشت رفتن فقط با گفتن صرفا لااله الا الله امکان پذیر نیست
البته خدارو چه دیدیم شایدم بشه هیچ کس بزرگی خدارو درک نکرده
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
بشرطها و شروطها و انا من شروطها...

بشرطها و شروطها و انا من شروطها...


روایت شده زمانی که حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام، به اجبار مأمون ملعون، از مدینه به استقبال شهادت می رفت و عازم مرو بود؛ در شهر نیشابور که عده زیادی به استقبال آن حضرت آمده بودند، به خواست مردم توقف کوتاهی نمود، و برای هدایت مردم به سمت توحید و احراز غاصبانه بودن حکومت عباسیان و اینکه حکومت و خلافت، فقط حق دوازده امام بر حق شیعه است،

حدیث مشهوری بنام
سلسله الذهب بیان فرمودند.


این حدیث از جمله احادیث قدسی است که به قول دانشمندان علوم اسلامی و متخصصین علم حدیث، راویان آن طلایی است و حدیثی محکم تر از این حدیث در عالم حدیث وجود ندارد.

امام رضا(ع) از پدر بزرگوارش امام موسی کاظم(ع) و ایشان از پدرش امام صادق(ع) و ایشان از پدرش امام باقر(ع) و ایشان از پدرشامام سجاد(ع) و ایشان از امام حسین(ع) و ایشان از برادرش امام حسن(ع) و ایشان از پدرش امام علی(ع) و ایشان از پیامبر اسلام(ص) و ایشان از جبرئیل و جبرئیل از خداوند عزوجل نقل فرموده اند: که خداوند متعال فرموده اند:



«کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی»


یعنی (کلمه طیبه «لا اله الا الله») قلعه مستحکم و دژ استوار من است، هر کس آن را بگوید، در این قلعه و دژ استوار داخل می شود، و اگر در آن وارد شد از عذاب روز رستاخیز در امان خواهد بود.

در ادامه این روایت آمده است، وقتی که امام رضا(ع) می خواستند به حرکت خود ادامه دهند در حالیکه سوار بر مرکب بودند، فرمودند:


«به شرطها و شروطها و انا من شروطها»



یعنی درست است که شعار توحید و کلمه طیبه لااله الا الله حصن یا قلعه مستحکم خدا است. و هر کس آنرا به زبان بیاورد و داخل این قلعه شود از عذاب خدا در امان خواهد بود، اما تحقق این امر یک شرط دارد، و آن شرط خود
امام رضا(ع) است.


یعنی شرط پذیرش ادعای توحید از هر انسانی، پیروی از امام حق و پرهیز و رویگردانی از امام باطل و طاغوت و طاغوتیان است. یعنی قبولی توحید مشروط بر ولایت پذیری و اطاعت از یک امام و ولی منصوب شده از طرف خدا آن هم ولی زنده و حی و حاضر است.





 

portgirl

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقط گفتن یک کلمه کافی نیست در واقع باید اون کلمه رو به معنای حقیقی درک کرد... و مهمتر عمل...

آخی دوست عزیز از امام رضا گفتی ... یاد 3سال پیش افتادم که عید فطر حرمش بودم...:cry:
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
اركان و شروط و معناي آن.

لا إله إلاَّ الله دو كن دارد:

الأول: نفي، و دوم: اثبات.

مقصود از نفي: تمامي معبودات غير از خداي تعالي از سائر مخلوقات را نفي كرده است.

مقصود از اثبات: اثبات خداوندگي و پروردگاري است كه خداي حق و قابل ستايش و پرستش است، و همهء معبوداتي كه مشركين آنرا قابل پرستش دانسته‌اند باطل و مردود است،
خداوند مى‌فرمايد: ﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ﴾ [الحج: 62].
«اين از آن است كه خداوند بر حق است، و آنچه را به جاي او (به نيايش) مى‌خوانند باطل است».
امام ابن القيم : گويد: دلالت لا إله إلاَّ الله، معبودي بحق جز خداي يكتا نيست، بر اثبات عبوديت بزرگتر و عظيم‌تر از دلالت قول: خدا معبود است مى‌باشد، زيرا قول خدا معبود است، معبودات ديگر غير از خدا را نفي نمى‌كند، بخلاف قول لا إله إلاَّ الله، كه مستلزم انحصار پرستش بر خداى يكتا، و نفي غير از او مى‌باشد.
و كسانيكه كلمه (الإله) را فقط به قادر بر اختراع تفسير كرده‌اند به خطا رفته‌اند.
و الشيخ سليمان بن عبدالله در شرح(كتاب التوحيد) چنين گفته‌اند:
اگر گفته شود: دانستيم كه معناى (الإله)، و (الإلهيه) يعني معبود و معبوديت، پس جواب كسيكه مى‌گويد: معناى (إله) قادر بر اختراع بودن و مانند اين عبارتها چيست؟
جواب اين مى‌تواند به دو جهت باشد:
أولاً: اينكه اين گفتار ساختگي است، و كسي از دانشمندان لغت آنرا نگفته است، و قول علماء و دانشمندان لغت آنچه ما قبلاً در ركن لا إله إلاَّ الله ذكر كرديم مى‌باشد، پس اين قول باطل است.
ثانياً: اگر فرضاً آنرا هم قبول كنيم، باز هم تفسير به لازم معناي (الإله) است، و چون لازمهء (إله) بودن قادر بر اختراع مى‌باشد، و هرگاه چنبن نباشد معبود بحق نيست، اگر هم اسم آن معبود باشد، و مقصود اين نيست كه هركس بداند كه معبود قادر بر اختراع مى‌باشد مسلمان است، و به بهايت به بهشت مى‌رسد، اين مقوله كسي از علماي اسلام نگفته است، چون لازمهء آن اين است كه تمام كفار عرب مسلمان باشند!! اگر هم فرض كنيم بعضي از علماي متأخرين چنين گفته باشند خطا كرده‌اند، و مى‌توان باستناد بر دلايل عقلي و نقلي بر آن جواب داد. [تيسير العزيز الحميد ص80].

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

معنى و واجبات لا إله إلاَّ الله گوينده (لا إله إلاَّ الله) هيچ نفعي نخواهد برد مگر با هفت شرط:

1 ـ علم و معرفت به معناي آن بطور نفي و اثبات، پس كسيكه آنرا بر زبان آورده و معني و واجبات آنرا نمى‌داند هيچ نفعي به او نمى‌رساند، زيرا اعتقاد آنچه بر آن دلالت كرده نداشته است، مانند كسيكه با زباني سخن گويد كه آنرا نمى‌داند.

2 ـ يقين داشتن به آن، و آنهم كمال معرفتي كه منافي شك و ترديد است.

3 ـ اخلاص داشتن در آن اخلاصي منافي شرك، و اين مدلول (لا إله إلاَّ الله) مى‌باشد.

4 ـ صادق و راستگو بودن در اعتقاد به آن، كه منافي نفاق است، زيرا منافقين با زبانهاي خود آنرا تلفظ كرده و قلبهايشان به معناي حقيقي آن اعتقاد ندارند.

5 ـ عشق به اين كلمه و به آنچه دلالت مى‌كند، و مسرور شدن به اين عشق بخلاف رفتار منافقين.

6 ـ تسليم شدن بحقوق اين كلمه، به انجام اعمال و كرداري كه از مستلزمات اخلاص در آن براي خدا و خشنودي او است.

7 ـ پذيرفتن منافي سرباز زدگي و آنهم با اطاعت از اوامر خدا و ترك منهيات او سبحانه. [فتح المجيد ص91].
 
آخرین ویرایش:

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
.
.
.
.
.

دوستان عزیز با لا اله الا الله گفتن کسی بهشت نمیره...

در پست 98 توضیح داده شده...(با دقت بخونین.!!!)


______________

... یعنی شرط پذیرش ادعای توحید از هر انسانی،
پیروی از امام حق و
پرهیز و رویگردانی از امام باطل و طاغوت و طاغوتیان است.

.
.
.

یعنی قبولی توحید ،
مشروط بر ولایت پذیری و اطاعت از یک امام و ولی منصوب شده از طرف خدا آن هم ولی زنده و حی و حاضر است.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا