***مسابقه: طرح سوال مدیریتی***

وضعیت
موضوع بسته شده است.

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
سوال14-منظور از فرصت های محیطی یک سازمان چیست؟
شناسایی و بررسی دقیق محیط خارجی می تواند فرصت های جدیدی را برای مدیران شرکت نمایان سازد همین فرصت ها می تواند آغازگر مسیر جدید برای توسعه و رشد باشند فرصتها می تواند شامل موارد زیر باشند:
نیاز برطرف نشده مشتری
ظهور تکنولوژی های جدید
کم شدن محدودیتهای قانونی
حذف موانع تجارت جهانی
 

sajad 3000

کاربر فعال تالار اقتصاد ,
کاربر ممتاز
شناسایی و بررسی دقیق محیط خارجی می تواند فرصت های جدیدی را برای مدیران شرکت نمایان سازد همین فرصت ها می تواند آغازگر مسیر جدید برای توسعه و رشد باشند فرصتها می تواند شامل موارد زیر باشند:
نیاز برطرف نشده مشتری
ظهور تکنولوژی های جدید
کم شدن محدودیتهای قانونی
حذف موانع تجارت جهانی

کاملا درسته. سوال بعدی لطفا آجی
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
سوال شماره15:
مفهوم بازار انحصار کامل،چیست؟

بازار انحصار کامل بازاریه که:
1)تنها یک بنگاه در بازار محصول را عرضه می کند.
2)عدم امکان ورود و خروج بنگاه های دیگر به این صنعت
3)عدم وجود کالا های جانشین با کالای مورد نظر
4)وجود اطلاعات کامل از حال و اینده ی قیمتها و هزینه های تولید
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
بازار انحصار کامل بازاریه که:
1)تنها یک بنگاه در بازار محصول را عرضه می کند.
2)عدم امکان ورود و خروج بنگاه های دیگر به این صنعت
3)عدم وجود کالا های جانشین با کالای مورد نظر
4)وجود اطلاعات کامل از حال و اینده ی قیمتها و هزینه های تولید
بفرمائید سوال بعد غزل جان:gol:
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
سوال شماره 16:
موانع ذاتی ارتباطات میان افراد را نام ببرید؟(6مورد)
 

sajad 3000

کاربر فعال تالار اقتصاد ,
کاربر ممتاز
سوال شماره 16:
موانع ذاتی ارتباطات میان افراد را نام ببرید؟(6مورد)
موانع ذاتی ارتباطات میان افراد
به طور عمده عبارتند از :
1)ادراکی (شناختی ) :هر فرد حوادث مربوط به خود را بر حسب زمینه فرهنگی ، اجتماعی و روانی مختص خودش درک می کند،بنابراین هنگام برقراری ارتباط هر کسی به تصور خود از حادثه یا نقشه ذهنی خود رجوع کرده در نتیجه موجب پیدایش موانع ارتباطی می شود ، زیرا نقشه های ذهنی افراد با هم متفاوتند.
2)اجتماعی : افراد به نقش خود در سازمان های اجتماعی خو گرفته اند ، چنانکه مجموع لغات ، اصطلاحات و محدودیت های گروه اجتماعی ، بر رفتار و نیازهای اجتماعی متفاوت آنها در برقرار کردن ارتباطات اثر گذارده ، نوع ارتباط را مشکل می سازد.
3) ارزشهای فرهنگی : خصوصیات فرهنگی متفاوت میان دو قشر خود نوعی مشکل ارتباطی است.
4) معانی (زبانی ) : مساىل مربوط به معانی غالبا در تفسیر اسناد مکتوب پیش می آید.مفهوم ضمنی این امر برای مدیر آن است که خط مشی و رویه های مکتوب نیاز به توجه خاص و احتمالا تفسیر شفاهی دارد.
5) اثر انگیزه : مساىل روانی از قبیل هیجانات ، خشم ، درد ،خوشحالی و غیره بر تفسیر ما از پیام اثر می گذارد.
6) ارزیابی منابع : آیا منبع پیام قابل اعتماد است ؟ آیا به واسطه خود پیام می توان منبع آن را معتبر دانست و پیام را پذیرفت ؟ اینگونه ارزیابی ها و تردید ها نسبت به منبع پیام در برقراری ارتباط اختلال ایجاد می کند.
7) علایم غیر کلامی و متناقض : کیفیت صدا ، بیان فیزیکی و وضعیت جسمانی می تواند به ارتباط کمک کند یا آن را به تأخیر اندازد.
8) اختلال : هر ابزار ارتباطی ضعف هایی دارد ؛ عبارات بی سروته و ساختار ضعیف جملات در ارتباط کتبی یا توهمات و محدودیت های بیانی در ارتباط شفاهی موجب اختلال و در نتیجه ارتباط غیر موثر می گردد.
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
موانع ذاتی ارتباطات میان افراد
به طور عمده عبارتند از :
1)ادراکی (شناختی ) :هر فرد حوادث مربوط به خود را بر حسب زمینه فرهنگی ، اجتماعی و روانی مختص خودش درک می کند،بنابراین هنگام برقراری ارتباط هر کسی به تصور خود از حادثه یا نقشه ذهنی خود رجوع کرده در نتیجه موجب پیدایش موانع ارتباطی می شود ، زیرا نقشه های ذهنی افراد با هم متفاوتند.
2)اجتماعی : افراد به نقش خود در سازمان های اجتماعی خو گرفته اند ، چنانکه مجموع لغات ، اصطلاحات و محدودیت های گروه اجتماعی ، بر رفتار و نیازهای اجتماعی متفاوت آنها در برقرار کردن ارتباطات اثر گذارده ، نوع ارتباط را مشکل می سازد.
3) ارزشهای فرهنگی : خصوصیات فرهنگی متفاوت میان دو قشر خود نوعی مشکل ارتباطی است.
4) معانی (زبانی ) : مساىل مربوط به معانی غالبا در تفسیر اسناد مکتوب پیش می آید.مفهوم ضمنی این امر برای مدیر آن است که خط مشی و رویه های مکتوب نیاز به توجه خاص و احتمالا تفسیر شفاهی دارد.
5) اثر انگیزه : مساىل روانی از قبیل هیجانات ، خشم ، درد ،خوشحالی و غیره بر تفسیر ما از پیام اثر می گذارد.
6) ارزیابی منابع : آیا منبع پیام قابل اعتماد است ؟ آیا به واسطه خود پیام می توان منبع آن را معتبر دانست و پیام را پذیرفت ؟ اینگونه ارزیابی ها و تردید ها نسبت به منبع پیام در برقراری ارتباط اختلال ایجاد می کند.
7) علایم غیر کلامی و متناقض : کیفیت صدا ، بیان فیزیکی و وضعیت جسمانی می تواند به ارتباط کمک کند یا آن را به تأخیر اندازد.
8) اختلال : هر ابزار ارتباطی ضعف هایی دارد ؛ عبارات بی سروته و ساختار ضعیف جملات در ارتباط کتبی یا توهمات و محدودیت های بیانی در ارتباط شفاهی موجب اختلال و در نتیجه ارتباط غیر موثر می گردد.

درست و کامل. سوال بعد:gol:
 

sajad 3000

کاربر فعال تالار اقتصاد ,
کاربر ممتاز
سوال شماره 17:
عدم شهامت برخورد با واقعیت ها بیانگر کدام خطای ادراکی انسانی است؟
 

1del

کاربر فعال تالار مدیریت ,
سوال 18:
حداقل 4 مورد از مدلهای مورد استفاده در استراتژی را نام برده و هر کدام را به مختصر توضیح دهید؟
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
سوال 18:
حداقل 4 مورد از مدلهای مورد استفاده در استراتژی را نام برده و هر کدام را به مختصر توضیح دهید؟

مدل هاي برنامه ريزي استراتژيک
برنامه ریزی استراتژیک دارای مدل های گوناگونی است که برخی از انواع آن ذکر شده است و اهم آنها مختصراً شرح داده شده است:
 مدل برنامه ريزي استراتژيک گوداشتاين و همکاران
 مدل برنامه ريزي استراتژيک دانکن و همکاران
 مدل برنامه ريزي استراتژيک وايتمن
 مدل برنامه ريزي استراتژيک پيگلز و روجر
 مدل برنامه ريزي استراتژيک استونر و فريمن
 مدل برنامه ريزي استراتژيک سازمان جهاني بهداشت
 مدل برنامه ريزي استراتژيک برايسون
 مدل BCG (گروه مشاوران بوستون)
 مدل پورتر














اقدام ها اجرا

این مدل نتیجه بررسی خصوصیات مدلهای قبلی و رفع نقاط ضعف آنها برای کاربرد در سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی می باشد. همانطور که ملاحظه می شود این مدل شامل یک فرایند پیوسته (مطابق با تعریف برنامه ریزی) و تکرارپذیر می باشد که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه می یابد. در این جا این فرایند در قالب ده مرحله شرح داده می شود. از خصوصیات این فرایند این است که نتایج حاصل از هر مرحله می تواند در بازنگری یا تکمیل مراحل پیش از آن مورد استفاده قرار گیرند.
مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک در مدل برایسون به شرح زیر می باشد:
1. توافق اولیه:
در این مرحله ضرورت برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان مورد برنامه ریزی بررسی شده و آشنایی با این نوع برنامه ریزی حاصل می شود. سازمانها، واحدها، گروهها یا افرادی که باید در برنامه ریزی درگیر شوند مشخص گردیده و توجیه می شوند. مراحلی که در برنامه ریزی باید انجام شوند شرح داده می شوند. روش انجام برنامه ریزی، زمانبندی انجام، آیین نامه های مورد نیاز برای جلسات و نحوه گزارش دهی مشخص می گردند. منابع و امکانات لازم تعیین می گردند.
2. تعیین وظایف:
وظایف رسمی و غیررسمی سازمان «باید هایی» است که سازمان با آنها روبروست. در این مرحله هدف اینست که سازمان و افراد آن وظایفی را که از طرف مراجع ذیصلاح (دولت، مجلس و. . .) به آنها محول شده است شناسایی نمایند. شاید این هدف به ظاهر خیلی روشن باشد ولی این واقعیت در بیشتر سازمانها وجود دارد که بیشتر افراد اختیارات و وظایف سازمانی را که در آن مشغول بکارند نمی دانند و اساسنامه آن را حتی برای یکبار مطالعه نکرده اند.
از طرف دیگر وظایف محول شده به سازمان عموماً کلی بوده و تمام فضایی را که سازمان می تواند در آن فعالیت کند تعریف نمی کند. بنابراین ضروری است که با مطالعه وظایف مکتوب و مصوب سازمان اولاً با آن وظایف آشنا شد (که از این طریق بعضی از اختیارات و ذینفعان سازمان نیز شناسایی می گردند)، ثانیاً مواردی را که در حیطه اختیارات سازمان قرار می گیرند اما تا بحال کشف نشده اند، شناخت.
3. تحلیل ذینفعان:
ذینفع فرد، گروه یا سازمانی است که می تواند بر نگرش، منابع یا خروجی های سازمان تاثیر گذارد و یا از خروجی های سازمان تاثیر پذیرد. تحلیل ذینفعان پیش درآمد ارزشمندی برای تنظیم بیانیه ماموریت سازمان است. تحلیل ذینفعان بسیار ضروری است، چرا که رمز موفقیت در بخش دولتی و غیرانتفاعی ارضای ذینفعان کلیدی سازمان است. اگر سازمان نداند که ذینفعانش چه کسانی هستند، چه معیارهایی برای قضاوت درباره سازمان به کار می برند، و وضعیت عملکردی سازمان در قبال این معیارها چیست، به احتمال زیاد نخواهد توانست فعالیت هایی را که باید برای ارضای ذینفعان کلیدی خود انجام دهد، شناسایی کند.
4. تنظیم بیانیه ماموریت سازمان:
ماموریت سازمان جملات و عباراتی است که اهداف نهایی سازمان، فلسفه وجودی، ارزشهای حاکم بر سازمان و نحوه پاسخگویی به نیاز ذینفعان را مشخص می کند. علاوه بر این موارد، اختلافات درون سازمانی را مرتفع ساخته و بستر بحث ها و فعالیتهای سازنده و موثر را هموار می کند. توافق بر ماموریت سازمان، تمام فعالیتهای آن را همسو می سازد و انگیزش و توجه ذینفعان سازمان خصوصاً کارکنان آن را افزایش می دهد.
5. شناخت محیط سازمان:
اساس استراتژیک عمل کردن شناخت شرایط است. یک بازیکن موفق فوتبال علاوه بر اینکه از توانایی ها و وظایف هر یک از اعضای تیم خود آگاهی دارد، سعی می کند شرایط تیم مقابل و نقاط قوت و ضعف هر یک از افراد آن را دریابد و با داشتن این ماموریت در ذهن یعنی پیروز شدن در بازی، در هر لحظه بهترین حرکت را انجام دهد. برای اینکه یک سازمان نیز در رسیدن به ماموریت خود موفق گردد باید شرایط حاکم بر خود را به خوبی شناسایی نماید. در این مرحله، محیط خارجی سازمان در قالب شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی مورد بررسی قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف آنها برای سازمان تعیین می گردند. در راستای شناخت محیط سازمان، در این مرحله محیط داخلی نیز در قالب ورودی ها، خروجی ها، فرایند و عملکرد سازمان مورد مطالعه قرار می گیرند.
6. تعیین موضوعات استراتژیک پیش روی سازمان:
این مرحله قلب فرایند برنامه ریزی استراتژیک است. موضوعات استراتژیک تصمیمات سیاسی و اساسی هستند که بر اختیارات، ماموریت، ارزشها، محصول یا خدمات ارایه شده، مراجعان یا استفاده کنندگان، هزینه ها، تامین منابع مالی، سازمان یا مدیریت تاثیر می گذارد. هدف این مرحله تعیین انتخاب هایی است که سازمان با آنها مواجه است.
7. تعیین استراتژیها:
به منظور پرداختن به هر یک از موضوعات استراتژیک پیش روی سازمان باید اقداماتی صورت گیرد که در قالب برنامه ها، اهداف، طرحها و . . . بیان می شوند. این اقدامات استراتژی نامیده می شوند. در واقع استراتژی عبارتست از قالبی از اهداف، سیاستها، برنامه ها، فعالیتها، تصمیمات یا تخصیص های منابع که مشخص می کنند سازمان چیست، چه کاری انجام می دهد و چرا آن را انجام می دهد. استراتژی ها می توانند تحت سطوح سازمانی، وظایف و محدوده زمانی متفاوتی تعریف شوند.
8. شرح طرحها و اقدامات:
این مرحله می تواند در قالب مرحله قبل، مرحله تعیین استراتژیها، انجام شود اما از آنجایی که کار برنامه ریزی استراتژیک با تعیین استراتژیها به پایان می رسد و اجرای آن در قالب تعریف طرحها و اقدامات و مدیریت استراتژیک برنامه تهیه شده انجام می شود این تفکیک صورت گرفته است. به عبارت دیگر از این مرحله به بعد از مدل برایسون مربوط به اجرای برنامه و مدیریت استراتژیک می گردد. در این مرحله به منظور اجرای هر یک از استراتژیهای انتخاب شده تعدادی طرح و اقدام تعریف می گردد.
9. تنظیم دورنمای سازمانی برای آینده:
در این مرحله، توصیفی از شرایط آینده سازمان در صورت بکارگیری استراتژی های تدوین شده و استفاده از تمام نیرو و منابع سازمان، ارایه می شود. این توصیف دورنمای موفقیت سازمان نامیده می شود که در آن شرحی از ماموریت، استراتژی های اساسی، معیارهای عملکرد، بعضی از قواعد تصمیم گیری مهم و استانداردهای اخلاقی مد نظر همه کارمندان ارایه می شود. در صورت تنظیم چنین دورنمایی، افراد سازمان خواهند دانست که چه انتظاری از آنها می رود، پویایی و همسویی انگیزه و نیروی افراد در رسیدن به اهداف سازمان به وجود آمده و نیاز به نظارت مستقیم کاهش می یابد.
10. برنامه عملیاتی یکساله:
در این مرحله با استفاده از اطلاعات تدوین شده در مرحله هشتم و بر اساس اولویت های تعیین شده توسط تصمیم گیران، یک برنامه عملیاتی تهیه شده و بر اساس آن مدیریت و کنترل طرحها و اقدامات انجام می شود.
مدل BCG (گروه مشاوران بوستون)
این مدل جزو اولین مدل‌های تدوین استراتژی در عرصه اقتصاد و برنامه‌ریزی توسعه جوامع به شمار می‌رود. در این مدل ساده‌ترین راه شناسایی وضعیت سرمایه‌‌گذاری معرفی شده است. مدل BCG براساس محور مختصات یک جدول چهارخانه‌ای (شکل زیر) زیر را تشکیل می‌دهد که روی محور X ها موقعیت رقابتی نسبی و روی محور Yها نرخ رشد صنعت نشان داده می‌شود. هر یک از خطوط تولید یا واحدهای کسب و کار براساس نرخ رشد صنعت و نیز سهم نسبی آن در بازارهای مربوط روی این ماتریس ترسیم می‌شوند. موقعیت رقابت نسبی شرکت عبارت است از سهمی که آن واحد در بازار صنعت دارد تقسیم بر سهم بازار واحد مشابه که به بزرگترین رقیب تعلق دارد. نرخ رشد صنعت عبارت است از درصد رشد بازار یعنی درصد افزایش فروش محصولات یک واحد تجاری خاص. در این ماتریس فرض بر جذابیت بازار تحت بررسی است. براساس موقعیت شرکت مورد بررسی در یکی از چهارخانه (1ـ رشد بالاــ سهم بالا 2ـ رشد بالا ــ سهم پائین 3ـ رشد پائین ــ سهم بالا 4ـ رشد پائین ــ سهم پائین) قرار می‌گیرد که به ترتیب:
1ـ خانه ستاره‌ها 2ـ خانه سوال‌ها 3ـ خانه گاوهای شیرده 4ـ خانه سگ‌های هار نام می‌گیرند.

قرار گرفتن در موقعیت ستاره‌ها بدین معناست که محصولات برتر و پر طرفدار در اوج حیات خود قرار دارند. شرکت به اندازه کافی پول برای سرمایه گذاری دارد تا بتواند سهم خود را در بازار حفظ کند.

مدل پورتر
شاید بتوان گفت که مدل رقابتی پورتر، مشهورترین و کارآمدترین مدل تدوین استراتژی است. این مدل بر شرایط رقابتی و حساسیت بالا نسبت به ورود و خروج رقبای بالقوه به بازار و ارتباط بین نیروهای مؤثر بر عملکرد رقابتی سازمان تأکید دارد. اساس تدوین استراتژی، سازگار بر رقابت است.
بطور کلی وضعیت رقابت برای یک سازمان مبتنی بر پنج نیروی اساسی است.
1. چشم و هم چشمی بین سازمانهای رقیب
2. تهدیدات ناشی از ورود یا رونق گرفتن محصولات جایگزین در بازار
3. تهدیدات ناشی از ورود رقبای جدید و تلاش برای پیشی گرفتن از یکدیگر در قلمرو صنعت مورد نظر
4. قدرت تآمین کنندگان در تحمیل خواسته های خود به شرکت
5. قدرت خریداران در تحمیل خواسته های خود به شرکت
قدرت جمعی این نیروها، ظرفیت سودآوری نهایی یک تجارت را معین می کند. در صنعتی که از نظر اقتصاددانان کاملاً رقابتی تلقی می شود، موفقیت آسان است. اما این گونه ساختار صنعتی برای سودآوری بلند مدت بدترین چشم انداز را دارد.
پورتر خاطرنشان می سازد، چاچوبی که او عرضه داشته، می تواند به طراحی استراتژی های قابل اعتمادتری کمک مؤثر نماید.


برنامه ريزي عملياتي
پيش بيني عمليات براي رسيدن به اهداف معين وجزئي با توجه به امكانات و محدوديت هاي ترسيم شده دربرنامه ريزي جامع ( الوانی:1386).
اصولاً برنامه ریزی عملیاتی از جهات کلی شباهت بسیار به برنامه ریزی استراتژیک دارد؛ زیرا در برنامه ریزی عملیاتی، هدف های عملیاتی به جای هدف های کلی قرار میگیرند و نحوه ی نیل به آنها در قالب یکسری عملیات پیش بینی می شود (الوانی: 1386: 66).
تکنيک هاي برنامه ريزي عملياتي
برنامه ریزی عملیاتی دارای تکنیک هایی است که مهمترین آنها عبارت است از:
 نمودار گانت
 روش هاي شبکه اي
 روش پرت
 روش برآورد زمان
 روش سی.پی.ام
ويژگي هاي نمودار گانت:
اين نمودار نشان مي دهد که:
1- چه کارهايي و يا عملياتي بايد انجام گيرد.
2- هر کار و يا عمليات از چند وظيفه تشکيل شده است.
3- چه وظايفي بايد بطور همزمان دنبال گردد.
4- در داخل هر عمليات چه وظايفي بايد بطور سريالي انجام شود.
5- زمان شروع و پايان هر وظيفه در چه تاريخي مي باشد.
6- دستيابي به هدف نهايي در چه تاريخي بدست مي آيد.
ايرادات اين روش:
1- رابطه بين وظايف مختلف در هر کار مشخص نمي باشد.
2- رابطه بين وظايف يک کار را با ساير وظايف کارها و عمليات ديگر مشخص نمي نمايد.
3- تاريخ شروع و پايان هر وظيفه مشخص مي باشد، ليکن معين نشده است که در هر لحظه از زمان ما چند درصد در هر وظيفه پيشرفت خواهيم داشت.
4- کنترل کردن عمليات و تعيين اينکه در هر لحظه از زمان کل عمليات در چه مرحله اي از پيشرفت مي باشد دشوار مي باشد.
روش هاي شبکه اي:
کوشش هايي که در رفع ايرادات وارده به روش نمودار گانت به عمل آمد، برنامه ريزي به روش شبکه اي را بوجود آورد.
تعريف شبکه:
شبکه، تصويري جامع و دقيق از وضع کلي و تمامي مراحل لازم براي اجراي يک برنامه و روابط آن با يکديگر است. معمولا جزيي ترين قسمت هر مرحله از کار در شبکه را فعاليت مي نامند.
فعاليت :
هر قسمت مشخص و معين از انجام يک طرح يا يک برنامه را يک فعاليت مي نامند. نتيجه هر فعاليت يک رويداد بوده که خود منشاء فعاليت بعدي خواهد بود.
رويداد:
رويداد نشان دهنده شروع و پايان يک فعاليت است. اساس شبکه را رويداد و فعاليت تشکيل مي دهند.
روش و مراحل تنظيم شبکه:
1- تعريف هدف
2- تهيه فهرستي منطقي از فعاليت ها
3- تعيين تقدم و تاخر رويدادها و فعاليت ها
4- شناخت دقيق روابط بين فعاليت ها
مزاياي عمده برنامه ريزي شبکه اي:
1- روابط بين تمامي فعاليت ها خواه به صورت مستقيم و خواه غير مستقيم را بيان مي کند.
2- مشکلات و موانع احتمالي در طول برنامه را مشخص و قابل رفع مي کند.
3- نشان مي دهد که چه فعاليت هايي بايد به موازات يکديگر و چه فعاليت هايي بايد به صورت سري انجام شود.
4- روابط بين فعاليت ها را بطور دقيق نشان مي دهد.
5- برنامه هاي بسيار پيچيده و مفصل را بسيار ساده و قابل درک بيان خواهد کرد.
6- براي تعيين زمان دقيق هر فعاليت از آمار و احتمال استفاده مي کند.
7- زمان لازم جهت انجام کامل يک طرح را تقريبا دقيق بيان مي کند.
روش پرت:
"پرت" روشي جهت به حداقل رساندن تاخير، وقفه و تضاد در انجام برنامه و هماهنگ ساختن قسمت هاي مختلف يک طرح اجرايي مي باشد. به عبارت ديگر در اين روش ما به دنبال تعيين هرچه دقيق تر زمان لازم براي نيل به يک هدف نهايي و کوتاه کردن اين زمان تا حد ممکن مي باشيم.
پس به عبارت دقيق تر "پرت" مبتني بر طول مدت اجراي برنامه و روش هاي کوتاه کردن اين مدت قرار دارد.
مفروضات اوليه روش پرت، چنين است که هزينه انجام هر فعاليت با زمان لازم جهت انجام آن فعاليت، ارتباط مستقيم دارد، بنابراين پيش بيني هزينه ضرورتي ندارد هر چه زمان يک فعاليت طولاني تر شود چون تغييرات هزينه مستقيماً با زمان مربوط مي شود هزينه هاي آن فعاليت نيز افزايش مي يابد و هرگاه در زمان اجراي فعاليت، کاهش ايجاد شود در هزينه هاي مربوط نيز صرفه جويي به عمل خواهد آمد. لذا روش پرت صرفا بر مبناي پيش بيني زمان فعاليت، شکل ميگيرد.
روش برآورد زمان:
TE = (A+4M+B)/6
A: زمان حداقل
M: زمان محتمل
B: زمان حداکثر
نظارت، کنترل و ارزيابي:
اساس ارزيابي در روش پرت بر زمان سنجي قرار دارد، و اينکه آيا: فعاليت مورد نظر مطابق زماني که براي آن برآورد شده، انجام مي گيرد؟
روش سي.پي.ام:
سي. پي. ام.“ تقريبا همان روش ”پرت“ است با اضافه اينکه:
اولا: کاهش و افزايش هزينه ها را تنها در تقبل و تطويل زمان برنامه ها ندانسته بلکه به محاسبه مستقيم هزينه مي پردازد.
ثانيا: چون به ندرت به اجراي برنامه هاي بدون سابقه
مي پردازد، از لحاظ برآورد زمان مشکلات بسيار کمتري داشته و کوشش خود را صرف محاسبه هزينه هاي برنامه مي کند.
در ”سي. پي. ام.“ براي اجراي هر فعاليت دو زمان منظور مي گردد:
1- زمان طبيعي که طي آن فعاليت با هزينه معمولي انجام مي گردد.
2- زمان فشرده که براي انجام فعاليت ها در زمان کوتاه تر و با هزينه بيشتر انجام مي گيرد.
بطور کلي سعي ”سي.پي.ام.“ در اين است که کمترين هزينه مناسبي را که بتوان برنامه را با آن در کمترين زمان مناسب اجرا کرد را بدست آورد.
تفاوت برنامه ريزي استراتژيک و برنامه ريزي عملياتي
برنامه ريزي استراتژيک به دليل ويژگي هاي خود تفاوت هاي بنيادي با برنامه ريزي عملياتي دارد که در زير به برخي از آنها اشاره مي شود:
1. اصولا برنامه ريزي عملياتي در سطوح مياني و پايه شکل مي گيرد، در حالي که برنامه ريزي استراتژيک در سطوح عالي سازمان تدوين مي شود.
2. تأکيد برنامه ريزي عملياتي بر کارايي و بازدهي است، درحالي که برنامه ريزي استراتژيک بر اثربخشي تأکيد دارد. منظور از اثربخشي آن است که هدف هاي اصلي و اساسي تعيين شوند و به آنها دست يابيم، اما در کارايي غرض آن است که به هدف هاي تعيين شده با حداکثر بازدهي برسيم. به تعبير صاحبنظران مدريريت، در برنامه ريزي استراتژيک با هدف اثربخشي مي کوشيم تا کارهاي درست را انجام دهيم، درحالي که در برنامه ريزي عملياتي با هدف کارايي تلاش براين است که کارها به درستي انجام پذيرد.
3. در برنامه ريزي عملياتي بيشتر بر منافع فعلي سازمان تأکيد مي شود، درحالي که در برنامه ريزي استراتژيک توجه بر منافع آتي است. به عبارت ديگر، ديد برنامه ريزي عملياتي کوتاه مدت و ديد برنامه ريزي استراتژيک بلند مدت است. در برنامه ريزي عملياتي منابع و امکانات موجود سازمان در نظر گرفته مي شود، درحالي که در برنامه ريزي استراتژيک به منابع و امکانات آينده سازمان چشم مي دوزيم.
4. در برنامه ريزي عملياتي ساختار سازماني و شرايط محيطي، با ثبات نسبي در نظر گرفته مي شود، درحالي که در برنامه ريزي استراتژيک ساختار سازماني منعطف و متناسب و همراه با تغييرات در طول زمان است.
5. در برنامه ريزي عملياتي روش هاي کار غالباً تجربه شده بوده و متکي به دستاوردهاي گذشته است، درحالي که در برنامه ريزي استراتژيک روش هاي نو و تجربه نشده نيز پا به عرصه مي نهد.
6. برنامه ريزي عملياتي در مقايسه با برنامه ريزي استراتژيک مخاطره کمتري را در بردارد ( طبيبي: 1375).
آيت الهي، در کتاب خود تفاوت برنامه ريزي استراتژيک و عملياتي را چنين بيان مي کند:
برنامه ريزي استراتژيک، تابع ارزش ها، ايدئولوژي ها، سياست ها و استراتژي هاي حاکم بر جامعه بوده و برعهده سياست مداران و به طور کلي مقامات عالي و سازمان هاي کشوري است، حال آن که برنامه ريزي عملياتي، تنها در سطوح مديريت هاي اجرايي مطرح مي گردد.
برنامه ريزي استراتژيک در پي حل مسايل اساسي جامعه، رشد و توسعه کلي آن است، در صورتي که برنامه ريزي عملياتي با هدف يا هدف هايي مشخص، محدود، عيني و دست يافتني، تنها متوجه بهترين کارايي عوامل توليد کالا يا خدمات و در نتيجه بازدهي است.
برنامه ريزي استراتژيک متوجه منافعي است که احتمالاً در آينده نصيب جامعه خواهد شد، ليکن برنامه ريزي عملياتي متوجه منافع فعلي مي باشد.
چون برنامه ريزي استراتژيک، به منافع آتي تأکيد دارد، امکانات آتي و احتمالي را نيز در بر مي گيرد. حال آنکه برنامه ريزي عملياتي با ديدي واقع گرايانه، فقط متکي بر امکانات مسلم و موجود مي باشد.
ديد برنامه ريزي استراتژيک « بلند مدت » و ديد برنامه ريزي عملياتي « کوتاه مدت » است.
برنامه ريزي استراتژيک بنابر پيش بيني و در مقابل يک « راه طي نشده » قرار دارد، در صورتي که برنامه ريزي عملياتي مي تواند از تجربيات قبلي بهره مند گردد.
برنامه ريزي استراتژيک برحسب کليت و وسعت هدف ها و اتکاي خود بر پيش بيني و آينده نگري، امکانات احتمالي و اميدهايي که گاه عبث مي نمايند، با توجه به حوادثي که ممکن است پيش آيند، راهي پر مخاطره را مجسم مي نمايد، اما برنامه ريزي عملياتي مي تواند با اطمينان بسيار بيشتري صورت پذيرد.
در واقع، برنامه ريزي استراتژيک و برنامه ريزي عملياتي از دو نگرش کاملاً متمايز از يکديگر پيروي مي کنند. برنامه ريزي استراتژيک به طرز تفکر گسترده و جهت دار نياز دارد، در حالي که برنامه ريزي عملياتي مستلزم نگرش محدود و کوتاه مدت است ( بيلو و همکاران : ص14).
 

1del

کاربر فعال تالار مدیریت ,
مدل هاي برنامه ريزي استراتژيک
برنامه ریزی استراتژیک دارای مدل های گوناگونی است که برخی از انواع آن ذکر شده است و اهم آنها مختصراً شرح داده شده است:
 مدل برنامه ريزي استراتژيک گوداشتاين و همکاران
 مدل برنامه ريزي استراتژيک دانکن و همکاران
 مدل برنامه ريزي استراتژيک وايتمن
 مدل برنامه ريزي استراتژيک پيگلز و روجر
 مدل برنامه ريزي استراتژيک استونر و فريمن
 مدل برنامه ريزي استراتژيک سازمان جهاني بهداشت
 مدل برنامه ريزي استراتژيک برايسون
 مدل BCG (گروه مشاوران بوستون)
 مدل پورتر














اقدام ها اجرا

این مدل نتیجه بررسی خصوصیات مدلهای قبلی و رفع نقاط ضعف آنها برای کاربرد در سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی می باشد. همانطور که ملاحظه می شود این مدل شامل یک فرایند پیوسته (مطابق با تعریف برنامه ریزی) و تکرارپذیر می باشد که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه می یابد. در این جا این فرایند در قالب ده مرحله شرح داده می شود. از خصوصیات این فرایند این است که نتایج حاصل از هر مرحله می تواند در بازنگری یا تکمیل مراحل پیش از آن مورد استفاده قرار گیرند.
مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک در مدل برایسون به شرح زیر می باشد:
1. توافق اولیه:
در این مرحله ضرورت برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان مورد برنامه ریزی بررسی شده و آشنایی با این نوع برنامه ریزی حاصل می شود. سازمانها، واحدها، گروهها یا افرادی که باید در برنامه ریزی درگیر شوند مشخص گردیده و توجیه می شوند. مراحلی که در برنامه ریزی باید انجام شوند شرح داده می شوند. روش انجام برنامه ریزی، زمانبندی انجام، آیین نامه های مورد نیاز برای جلسات و نحوه گزارش دهی مشخص می گردند. منابع و امکانات لازم تعیین می گردند.
2. تعیین وظایف:
وظایف رسمی و غیررسمی سازمان «باید هایی» است که سازمان با آنها روبروست. در این مرحله هدف اینست که سازمان و افراد آن وظایفی را که از طرف مراجع ذیصلاح (دولت، مجلس و. . .) به آنها محول شده است شناسایی نمایند. شاید این هدف به ظاهر خیلی روشن باشد ولی این واقعیت در بیشتر سازمانها وجود دارد که بیشتر افراد اختیارات و وظایف سازمانی را که در آن مشغول بکارند نمی دانند و اساسنامه آن را حتی برای یکبار مطالعه نکرده اند.
از طرف دیگر وظایف محول شده به سازمان عموماً کلی بوده و تمام فضایی را که سازمان می تواند در آن فعالیت کند تعریف نمی کند. بنابراین ضروری است که با مطالعه وظایف مکتوب و مصوب سازمان اولاً با آن وظایف آشنا شد (که از این طریق بعضی از اختیارات و ذینفعان سازمان نیز شناسایی می گردند)، ثانیاً مواردی را که در حیطه اختیارات سازمان قرار می گیرند اما تا بحال کشف نشده اند، شناخت.
3. تحلیل ذینفعان:
ذینفع فرد، گروه یا سازمانی است که می تواند بر نگرش، منابع یا خروجی های سازمان تاثیر گذارد و یا از خروجی های سازمان تاثیر پذیرد. تحلیل ذینفعان پیش درآمد ارزشمندی برای تنظیم بیانیه ماموریت سازمان است. تحلیل ذینفعان بسیار ضروری است، چرا که رمز موفقیت در بخش دولتی و غیرانتفاعی ارضای ذینفعان کلیدی سازمان است. اگر سازمان نداند که ذینفعانش چه کسانی هستند، چه معیارهایی برای قضاوت درباره سازمان به کار می برند، و وضعیت عملکردی سازمان در قبال این معیارها چیست، به احتمال زیاد نخواهد توانست فعالیت هایی را که باید برای ارضای ذینفعان کلیدی خود انجام دهد، شناسایی کند.
4. تنظیم بیانیه ماموریت سازمان:
ماموریت سازمان جملات و عباراتی است که اهداف نهایی سازمان، فلسفه وجودی، ارزشهای حاکم بر سازمان و نحوه پاسخگویی به نیاز ذینفعان را مشخص می کند. علاوه بر این موارد، اختلافات درون سازمانی را مرتفع ساخته و بستر بحث ها و فعالیتهای سازنده و موثر را هموار می کند. توافق بر ماموریت سازمان، تمام فعالیتهای آن را همسو می سازد و انگیزش و توجه ذینفعان سازمان خصوصاً کارکنان آن را افزایش می دهد.
5. شناخت محیط سازمان:
اساس استراتژیک عمل کردن شناخت شرایط است. یک بازیکن موفق فوتبال علاوه بر اینکه از توانایی ها و وظایف هر یک از اعضای تیم خود آگاهی دارد، سعی می کند شرایط تیم مقابل و نقاط قوت و ضعف هر یک از افراد آن را دریابد و با داشتن این ماموریت در ذهن یعنی پیروز شدن در بازی، در هر لحظه بهترین حرکت را انجام دهد. برای اینکه یک سازمان نیز در رسیدن به ماموریت خود موفق گردد باید شرایط حاکم بر خود را به خوبی شناسایی نماید. در این مرحله، محیط خارجی سازمان در قالب شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی مورد بررسی قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف آنها برای سازمان تعیین می گردند. در راستای شناخت محیط سازمان، در این مرحله محیط داخلی نیز در قالب ورودی ها، خروجی ها، فرایند و عملکرد سازمان مورد مطالعه قرار می گیرند.
6. تعیین موضوعات استراتژیک پیش روی سازمان:
این مرحله قلب فرایند برنامه ریزی استراتژیک است. موضوعات استراتژیک تصمیمات سیاسی و اساسی هستند که بر اختیارات، ماموریت، ارزشها، محصول یا خدمات ارایه شده، مراجعان یا استفاده کنندگان، هزینه ها، تامین منابع مالی، سازمان یا مدیریت تاثیر می گذارد. هدف این مرحله تعیین انتخاب هایی است که سازمان با آنها مواجه است.
7. تعیین استراتژیها:
به منظور پرداختن به هر یک از موضوعات استراتژیک پیش روی سازمان باید اقداماتی صورت گیرد که در قالب برنامه ها، اهداف، طرحها و . . . بیان می شوند. این اقدامات استراتژی نامیده می شوند. در واقع استراتژی عبارتست از قالبی از اهداف، سیاستها، برنامه ها، فعالیتها، تصمیمات یا تخصیص های منابع که مشخص می کنند سازمان چیست، چه کاری انجام می دهد و چرا آن را انجام می دهد. استراتژی ها می توانند تحت سطوح سازمانی، وظایف و محدوده زمانی متفاوتی تعریف شوند.
8. شرح طرحها و اقدامات:
این مرحله می تواند در قالب مرحله قبل، مرحله تعیین استراتژیها، انجام شود اما از آنجایی که کار برنامه ریزی استراتژیک با تعیین استراتژیها به پایان می رسد و اجرای آن در قالب تعریف طرحها و اقدامات و مدیریت استراتژیک برنامه تهیه شده انجام می شود این تفکیک صورت گرفته است. به عبارت دیگر از این مرحله به بعد از مدل برایسون مربوط به اجرای برنامه و مدیریت استراتژیک می گردد. در این مرحله به منظور اجرای هر یک از استراتژیهای انتخاب شده تعدادی طرح و اقدام تعریف می گردد.
9. تنظیم دورنمای سازمانی برای آینده:
در این مرحله، توصیفی از شرایط آینده سازمان در صورت بکارگیری استراتژی های تدوین شده و استفاده از تمام نیرو و منابع سازمان، ارایه می شود. این توصیف دورنمای موفقیت سازمان نامیده می شود که در آن شرحی از ماموریت، استراتژی های اساسی، معیارهای عملکرد، بعضی از قواعد تصمیم گیری مهم و استانداردهای اخلاقی مد نظر همه کارمندان ارایه می شود. در صورت تنظیم چنین دورنمایی، افراد سازمان خواهند دانست که چه انتظاری از آنها می رود، پویایی و همسویی انگیزه و نیروی افراد در رسیدن به اهداف سازمان به وجود آمده و نیاز به نظارت مستقیم کاهش می یابد.
10. برنامه عملیاتی یکساله:
در این مرحله با استفاده از اطلاعات تدوین شده در مرحله هشتم و بر اساس اولویت های تعیین شده توسط تصمیم گیران، یک برنامه عملیاتی تهیه شده و بر اساس آن مدیریت و کنترل طرحها و اقدامات انجام می شود.
مدل BCG (گروه مشاوران بوستون)
این مدل جزو اولین مدل‌های تدوین استراتژی در عرصه اقتصاد و برنامه‌ریزی توسعه جوامع به شمار می‌رود. در این مدل ساده‌ترین راه شناسایی وضعیت سرمایه‌‌گذاری معرفی شده است. مدل BCG براساس محور مختصات یک جدول چهارخانه‌ای (شکل زیر) زیر را تشکیل می‌دهد که روی محور X ها موقعیت رقابتی نسبی و روی محور Yها نرخ رشد صنعت نشان داده می‌شود. هر یک از خطوط تولید یا واحدهای کسب و کار براساس نرخ رشد صنعت و نیز سهم نسبی آن در بازارهای مربوط روی این ماتریس ترسیم می‌شوند. موقعیت رقابت نسبی شرکت عبارت است از سهمی که آن واحد در بازار صنعت دارد تقسیم بر سهم بازار واحد مشابه که به بزرگترین رقیب تعلق دارد. نرخ رشد صنعت عبارت است از درصد رشد بازار یعنی درصد افزایش فروش محصولات یک واحد تجاری خاص. در این ماتریس فرض بر جذابیت بازار تحت بررسی است. براساس موقعیت شرکت مورد بررسی در یکی از چهارخانه (1ـ رشد بالاــ سهم بالا 2ـ رشد بالا ــ سهم پائین 3ـ رشد پائین ــ سهم بالا 4ـ رشد پائین ــ سهم پائین) قرار می‌گیرد که به ترتیب:
1ـ خانه ستاره‌ها 2ـ خانه سوال‌ها 3ـ خانه گاوهای شیرده 4ـ خانه سگ‌های هار نام می‌گیرند.

قرار گرفتن در موقعیت ستاره‌ها بدین معناست که محصولات برتر و پر طرفدار در اوج حیات خود قرار دارند. شرکت به اندازه کافی پول برای سرمایه گذاری دارد تا بتواند سهم خود را در بازار حفظ کند.

مدل پورتر
شاید بتوان گفت که مدل رقابتی پورتر، مشهورترین و کارآمدترین مدل تدوین استراتژی است. این مدل بر شرایط رقابتی و حساسیت بالا نسبت به ورود و خروج رقبای بالقوه به بازار و ارتباط بین نیروهای مؤثر بر عملکرد رقابتی سازمان تأکید دارد. اساس تدوین استراتژی، سازگار بر رقابت است.
بطور کلی وضعیت رقابت برای یک سازمان مبتنی بر پنج نیروی اساسی است.
1. چشم و هم چشمی بین سازمانهای رقیب
2. تهدیدات ناشی از ورود یا رونق گرفتن محصولات جایگزین در بازار
3. تهدیدات ناشی از ورود رقبای جدید و تلاش برای پیشی گرفتن از یکدیگر در قلمرو صنعت مورد نظر
4. قدرت تآمین کنندگان در تحمیل خواسته های خود به شرکت
5. قدرت خریداران در تحمیل خواسته های خود به شرکت
قدرت جمعی این نیروها، ظرفیت سودآوری نهایی یک تجارت را معین می کند. در صنعتی که از نظر اقتصاددانان کاملاً رقابتی تلقی می شود، موفقیت آسان است. اما این گونه ساختار صنعتی برای سودآوری بلند مدت بدترین چشم انداز را دارد.
پورتر خاطرنشان می سازد، چاچوبی که او عرضه داشته، می تواند به طراحی استراتژی های قابل اعتمادتری کمک مؤثر نماید.


برنامه ريزي عملياتي
پيش بيني عمليات براي رسيدن به اهداف معين وجزئي با توجه به امكانات و محدوديت هاي ترسيم شده دربرنامه ريزي جامع ( الوانی:1386).
اصولاً برنامه ریزی عملیاتی از جهات کلی شباهت بسیار به برنامه ریزی استراتژیک دارد؛ زیرا در برنامه ریزی عملیاتی، هدف های عملیاتی به جای هدف های کلی قرار میگیرند و نحوه ی نیل به آنها در قالب یکسری عملیات پیش بینی می شود (الوانی: 1386: 66).
تکنيک هاي برنامه ريزي عملياتي
برنامه ریزی عملیاتی دارای تکنیک هایی است که مهمترین آنها عبارت است از:
 نمودار گانت
 روش هاي شبکه اي
 روش پرت
 روش برآورد زمان
 روش سی.پی.ام
ويژگي هاي نمودار گانت:
اين نمودار نشان مي دهد که:
1- چه کارهايي و يا عملياتي بايد انجام گيرد.
2- هر کار و يا عمليات از چند وظيفه تشکيل شده است.
3- چه وظايفي بايد بطور همزمان دنبال گردد.
4- در داخل هر عمليات چه وظايفي بايد بطور سريالي انجام شود.
5- زمان شروع و پايان هر وظيفه در چه تاريخي مي باشد.
6- دستيابي به هدف نهايي در چه تاريخي بدست مي آيد.
ايرادات اين روش:
1- رابطه بين وظايف مختلف در هر کار مشخص نمي باشد.
2- رابطه بين وظايف يک کار را با ساير وظايف کارها و عمليات ديگر مشخص نمي نمايد.
3- تاريخ شروع و پايان هر وظيفه مشخص مي باشد، ليکن معين نشده است که در هر لحظه از زمان ما چند درصد در هر وظيفه پيشرفت خواهيم داشت.
4- کنترل کردن عمليات و تعيين اينکه در هر لحظه از زمان کل عمليات در چه مرحله اي از پيشرفت مي باشد دشوار مي باشد.
روش هاي شبکه اي:
کوشش هايي که در رفع ايرادات وارده به روش نمودار گانت به عمل آمد، برنامه ريزي به روش شبکه اي را بوجود آورد.
تعريف شبکه:
شبکه، تصويري جامع و دقيق از وضع کلي و تمامي مراحل لازم براي اجراي يک برنامه و روابط آن با يکديگر است. معمولا جزيي ترين قسمت هر مرحله از کار در شبکه را فعاليت مي نامند.
فعاليت :
هر قسمت مشخص و معين از انجام يک طرح يا يک برنامه را يک فعاليت مي نامند. نتيجه هر فعاليت يک رويداد بوده که خود منشاء فعاليت بعدي خواهد بود.
رويداد:
رويداد نشان دهنده شروع و پايان يک فعاليت است. اساس شبکه را رويداد و فعاليت تشکيل مي دهند.
روش و مراحل تنظيم شبکه:
1- تعريف هدف
2- تهيه فهرستي منطقي از فعاليت ها
3- تعيين تقدم و تاخر رويدادها و فعاليت ها
4- شناخت دقيق روابط بين فعاليت ها
مزاياي عمده برنامه ريزي شبکه اي:
1- روابط بين تمامي فعاليت ها خواه به صورت مستقيم و خواه غير مستقيم را بيان مي کند.
2- مشکلات و موانع احتمالي در طول برنامه را مشخص و قابل رفع مي کند.
3- نشان مي دهد که چه فعاليت هايي بايد به موازات يکديگر و چه فعاليت هايي بايد به صورت سري انجام شود.
4- روابط بين فعاليت ها را بطور دقيق نشان مي دهد.
5- برنامه هاي بسيار پيچيده و مفصل را بسيار ساده و قابل درک بيان خواهد کرد.
6- براي تعيين زمان دقيق هر فعاليت از آمار و احتمال استفاده مي کند.
7- زمان لازم جهت انجام کامل يک طرح را تقريبا دقيق بيان مي کند.
روش پرت:
"پرت" روشي جهت به حداقل رساندن تاخير، وقفه و تضاد در انجام برنامه و هماهنگ ساختن قسمت هاي مختلف يک طرح اجرايي مي باشد. به عبارت ديگر در اين روش ما به دنبال تعيين هرچه دقيق تر زمان لازم براي نيل به يک هدف نهايي و کوتاه کردن اين زمان تا حد ممکن مي باشيم.
پس به عبارت دقيق تر "پرت" مبتني بر طول مدت اجراي برنامه و روش هاي کوتاه کردن اين مدت قرار دارد.
مفروضات اوليه روش پرت، چنين است که هزينه انجام هر فعاليت با زمان لازم جهت انجام آن فعاليت، ارتباط مستقيم دارد، بنابراين پيش بيني هزينه ضرورتي ندارد هر چه زمان يک فعاليت طولاني تر شود چون تغييرات هزينه مستقيماً با زمان مربوط مي شود هزينه هاي آن فعاليت نيز افزايش مي يابد و هرگاه در زمان اجراي فعاليت، کاهش ايجاد شود در هزينه هاي مربوط نيز صرفه جويي به عمل خواهد آمد. لذا روش پرت صرفا بر مبناي پيش بيني زمان فعاليت، شکل ميگيرد.
روش برآورد زمان:
TE = (A+4M+B)/6
A: زمان حداقل
M: زمان محتمل
B: زمان حداکثر
نظارت، کنترل و ارزيابي:
اساس ارزيابي در روش پرت بر زمان سنجي قرار دارد، و اينکه آيا: فعاليت مورد نظر مطابق زماني که براي آن برآورد شده، انجام مي گيرد؟
روش سي.پي.ام:
سي. پي. ام.“ تقريبا همان روش ”پرت“ است با اضافه اينکه:
اولا: کاهش و افزايش هزينه ها را تنها در تقبل و تطويل زمان برنامه ها ندانسته بلکه به محاسبه مستقيم هزينه مي پردازد.
ثانيا: چون به ندرت به اجراي برنامه هاي بدون سابقه
مي پردازد، از لحاظ برآورد زمان مشکلات بسيار کمتري داشته و کوشش خود را صرف محاسبه هزينه هاي برنامه مي کند.
در ”سي. پي. ام.“ براي اجراي هر فعاليت دو زمان منظور مي گردد:
1- زمان طبيعي که طي آن فعاليت با هزينه معمولي انجام مي گردد.
2- زمان فشرده که براي انجام فعاليت ها در زمان کوتاه تر و با هزينه بيشتر انجام مي گيرد.
بطور کلي سعي ”سي.پي.ام.“ در اين است که کمترين هزينه مناسبي را که بتوان برنامه را با آن در کمترين زمان مناسب اجرا کرد را بدست آورد.
تفاوت برنامه ريزي استراتژيک و برنامه ريزي عملياتي
برنامه ريزي استراتژيک به دليل ويژگي هاي خود تفاوت هاي بنيادي با برنامه ريزي عملياتي دارد که در زير به برخي از آنها اشاره مي شود:
1. اصولا برنامه ريزي عملياتي در سطوح مياني و پايه شکل مي گيرد، در حالي که برنامه ريزي استراتژيک در سطوح عالي سازمان تدوين مي شود.
2. تأکيد برنامه ريزي عملياتي بر کارايي و بازدهي است، درحالي که برنامه ريزي استراتژيک بر اثربخشي تأکيد دارد. منظور از اثربخشي آن است که هدف هاي اصلي و اساسي تعيين شوند و به آنها دست يابيم، اما در کارايي غرض آن است که به هدف هاي تعيين شده با حداکثر بازدهي برسيم. به تعبير صاحبنظران مدريريت، در برنامه ريزي استراتژيک با هدف اثربخشي مي کوشيم تا کارهاي درست را انجام دهيم، درحالي که در برنامه ريزي عملياتي با هدف کارايي تلاش براين است که کارها به درستي انجام پذيرد.
3. در برنامه ريزي عملياتي بيشتر بر منافع فعلي سازمان تأکيد مي شود، درحالي که در برنامه ريزي استراتژيک توجه بر منافع آتي است. به عبارت ديگر، ديد برنامه ريزي عملياتي کوتاه مدت و ديد برنامه ريزي استراتژيک بلند مدت است. در برنامه ريزي عملياتي منابع و امکانات موجود سازمان در نظر گرفته مي شود، درحالي که در برنامه ريزي استراتژيک به منابع و امکانات آينده سازمان چشم مي دوزيم.
4. در برنامه ريزي عملياتي ساختار سازماني و شرايط محيطي، با ثبات نسبي در نظر گرفته مي شود، درحالي که در برنامه ريزي استراتژيک ساختار سازماني منعطف و متناسب و همراه با تغييرات در طول زمان است.
5. در برنامه ريزي عملياتي روش هاي کار غالباً تجربه شده بوده و متکي به دستاوردهاي گذشته است، درحالي که در برنامه ريزي استراتژيک روش هاي نو و تجربه نشده نيز پا به عرصه مي نهد.
6. برنامه ريزي عملياتي در مقايسه با برنامه ريزي استراتژيک مخاطره کمتري را در بردارد ( طبيبي: 1375).
آيت الهي، در کتاب خود تفاوت برنامه ريزي استراتژيک و عملياتي را چنين بيان مي کند:
برنامه ريزي استراتژيک، تابع ارزش ها، ايدئولوژي ها، سياست ها و استراتژي هاي حاکم بر جامعه بوده و برعهده سياست مداران و به طور کلي مقامات عالي و سازمان هاي کشوري است، حال آن که برنامه ريزي عملياتي، تنها در سطوح مديريت هاي اجرايي مطرح مي گردد.
برنامه ريزي استراتژيک در پي حل مسايل اساسي جامعه، رشد و توسعه کلي آن است، در صورتي که برنامه ريزي عملياتي با هدف يا هدف هايي مشخص، محدود، عيني و دست يافتني، تنها متوجه بهترين کارايي عوامل توليد کالا يا خدمات و در نتيجه بازدهي است.
برنامه ريزي استراتژيک متوجه منافعي است که احتمالاً در آينده نصيب جامعه خواهد شد، ليکن برنامه ريزي عملياتي متوجه منافع فعلي مي باشد.
چون برنامه ريزي استراتژيک، به منافع آتي تأکيد دارد، امکانات آتي و احتمالي را نيز در بر مي گيرد. حال آنکه برنامه ريزي عملياتي با ديدي واقع گرايانه، فقط متکي بر امکانات مسلم و موجود مي باشد.
ديد برنامه ريزي استراتژيک « بلند مدت » و ديد برنامه ريزي عملياتي « کوتاه مدت » است.
برنامه ريزي استراتژيک بنابر پيش بيني و در مقابل يک « راه طي نشده » قرار دارد، در صورتي که برنامه ريزي عملياتي مي تواند از تجربيات قبلي بهره مند گردد.
برنامه ريزي استراتژيک برحسب کليت و وسعت هدف ها و اتکاي خود بر پيش بيني و آينده نگري، امکانات احتمالي و اميدهايي که گاه عبث مي نمايند، با توجه به حوادثي که ممکن است پيش آيند، راهي پر مخاطره را مجسم مي نمايد، اما برنامه ريزي عملياتي مي تواند با اطمينان بسيار بيشتري صورت پذيرد.
در واقع، برنامه ريزي استراتژيک و برنامه ريزي عملياتي از دو نگرش کاملاً متمايز از يکديگر پيروي مي کنند. برنامه ريزي استراتژيک به طرز تفکر گسترده و جهت دار نياز دارد، در حالي که برنامه ريزي عملياتي مستلزم نگرش محدود و کوتاه مدت است ( بيلو و همکاران : ص14).

مرسی سونیا خانوم
مثل همیشه عالی
درست است دوست عزیز
لطفا سوال بعدی
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
میزان کالایی که مصرف کننده در قیمتهای مختلف مایل و قادر به خرید می باشد،تعریف چه چیزی است؟
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
درسته ادادش گلم
تقاضا مقدار کالا یا خدماتی است که با توجه به قیمت و سایر عوامل در هر دوره خریداری می کنیم. به عبارتی مایل و قادر به خرید می باشیم باید توجه شود که تقاضا با نیاز متفاوت است ما به کالا و خدمات زیادی نیاز داریم ولی ممکن است تقاضا نکنیم.
بفرمائید سوال بعد:gol::gol:
 

1del

کاربر فعال تالار مدیریت ,
20)منابع قدرت شخصی را نام ببرید


قدرت شخصی ،قدرتى است كه هيچ ارتباطى به پست و مقام سازمانى ندارد و تنها به فرد و شخصيت و ويژگيهاى شخصى او بستگى دارد. قدرت شخصى نيز به دو صورت قدرت تخصص و اطلاعات ، و قدرت مرجعيت ، نمود و ظهور پيدا مى كند.
 

anoeil

کاربر فعال تالار مدیریت ,
کاربر ممتاز
قدرت شخصی ،قدرتى است كه هيچ ارتباطى به پست و مقام سازمانى ندارد و تنها به فرد و شخصيت و ويژگيهاى شخصى او بستگى دارد. قدرت شخصى نيز به دو صورت قدرت تخصص و اطلاعات ، و قدرت مرجعيت ، نمود و ظهور پيدا مى كند.
مرسی داداشی درسته
سوال بعدی لطفا...
 

1del

کاربر فعال تالار مدیریت ,
سوال 21
یک توضیح اجمالی در مورد مدیریت پروژه بدهید و چند نرم افزار یا روش آن را نام ببرید؟
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
سوال 21
یک توضیح اجمالی در مورد مدیریت پروژه بدهید و چند نرم افزار یا روش آن را نام ببرید؟
مديريت‌پروژه، برنامه‌ريزي و هدايت پروژه در چهارچوب زمان، هزينه و كيفيت مشخص به‌ سوي ايجاد نتايج مشخص‌ آن است. مديريت‌پروژه فعاليت‌هاي برنامه‌ريزي، سازماندهي، نظارت بر اجرا و هدايت اجرا را در بر مي‌گيرد و سعي ‌دارد تا با استفاده‌ درست از منابع، نتايج مشخص و موردانتظار را با هزينه‌ توافق‌شده‌ قبلي در موعد درست خود تحويل ‌دهد. به بيان ديگر مديريت پروژه بكارگيري دانش، مهارت ها، ابزار و تكنيكهاي لازم در اداره جريان اجراي فعاليت ها، به منظور رفع نيازها و انتظارات متوليان از اجراي پروژه است. مديريت پروژه در اجراي اين مهم از دو بازوي قدرتمند برنامه‌ريزي و كنترل پروژه بهره مي‌گيرد.

نرم افزارهاشم فکر کنم ام اس پروجکت و پریماورا و..... باشه
 

1del

کاربر فعال تالار مدیریت ,
مديريت‌پروژه، برنامه‌ريزي و هدايت پروژه در چهارچوب زمان، هزينه و كيفيت مشخص به‌ سوي ايجاد نتايج مشخص‌ آن است. مديريت‌پروژه فعاليت‌هاي برنامه‌ريزي، سازماندهي، نظارت بر اجرا و هدايت اجرا را در بر مي‌گيرد و سعي ‌دارد تا با استفاده‌ درست از منابع، نتايج مشخص و موردانتظار را با هزينه‌ توافق‌شده‌ قبلي در موعد درست خود تحويل ‌دهد. به بيان ديگر مديريت پروژه بكارگيري دانش، مهارت ها، ابزار و تكنيكهاي لازم در اداره جريان اجراي فعاليت ها، به منظور رفع نيازها و انتظارات متوليان از اجراي پروژه است. مديريت پروژه در اجراي اين مهم از دو بازوي قدرتمند برنامه‌ريزي و كنترل پروژه بهره مي‌گيرد.

نرم افزارهاشم فکر کنم ام اس پروجکت و پریماورا و..... باشه

بابا ایول
آفرین به این سرعت عمل
مرسی
لطفا سوال بعدی
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
سوال شماره 22:
سه جنبه کالا که باید به آن توجه داشت،نام ببرید؟!
 

anoeil

کاربر فعال تالار مدیریت ,
کاربر ممتاز
سوال شماره 22:
سه جنبه کالا که باید به آن توجه داشت،نام ببرید؟!
کیفیت،ویژکیهای کالا، قیمت و خدمات

اولین ومهمترین جنبه کالاها شالوده یا اساس آن است شالوده بیان می کند که خریدار واقعاً چه چیزی را می خرد ؟ شالوده همان فواید اساسی یا منافع است که مصرف کننده انتظار دارد. بنابراین هنگام طراحی کالا باید به شالوده کالا توجه اساسی شود. دومین جنبه کالا این است که طراحان برمبنای شالوده کالا یک کالای واقعی به وجود آورند. کالاهای واقعی دارای پنج ویژگی اند:
سطح کیفی ،ویژگی ها،طرح،نام تجاری و بسته بندی.
آخرین جنبه کالاها سطح کالا یا مزایای اضافی است . امروزه قسمت اعظم رقابت در کشورهای پیشرفته صنعتی بر اساس مزایای اضافی کالا صورت می گیرد . شرکت هایی موفق اند که با اضافه کردن مزایای هرچه بیشتر، به جای تامین رضایت مشتریان، آنان را مسرور کنند.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
کیفیت،ویژکیهای کالا، قیمت و خدمات

اولین ومهمترین جنبه کالاها شالوده یا اساس آن است شالوده بیان می کند که خریدار واقعاً چه چیزی را می خرد ؟ شالوده همان فواید اساسی یا منافع است که مصرف کننده انتظار دارد. بنابراین هنگام طراحی کالا باید به شالوده کالا توجه اساسی شود. دومین جنبه کالا این است که طراحان برمبنای شالوده کالا یک کالای واقعی به وجود آورند. کالاهای واقعی دارای پنج ویژگی اند:
سطح کیفی ،ویژگی ها،طرح،نام تجاری و بسته بندی.
آخرین جنبه کالاها سطح کالا یا مزایای اضافی است . امروزه قسمت اعظم رقابت در کشورهای پیشرفته صنعتی بر اساس مزایای اضافی کالا صورت می گیرد . شرکت هایی موفق اند که با اضافه کردن مزایای هرچه بیشتر، به جای تامین رضایت مشتریان، آنان را مسرور کنند.

درسته داداش نمونه سوال92 بود
ج: شالوده-کالای واقعی-مزایای اضافی
بفرمائید سوال بعدی
 

anoeil

کاربر فعال تالار مدیریت ,
کاربر ممتاز
23)عیب روش «پرسشنامه تجزیه و تحلیل سمت» چیست؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا