زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

امیرحسین.

اخراجی موقت
شایدم خرمشهری بودن !

تو کجایی گفتیم حتما شهید شدی تو این گرما ! از دستت راحت شدیم ! :D

راستی عیدت مبارک
من اینجا من آنجا من همه جا :w25:زبل خان هستم دیگه :w25::w25::w25:
من شهید زنده هستم :w25::w25:
من راستی نیستم:w25::w25:
عیدت مبارک کم عام و انتم بخیر :w25::w25:
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اینجا من آنجا من همه جا :w25:زبل خان هستم دیگه :w25::w25::w25:
من شهید زنده هستم :w25::w25:
من راستی نیستم:w25::w25:
عیدت مبارک کم عام و انتم بخیر :w25::w25:

تو هم میری مسافرت ؟ خوش بگذره

نکنه همتون می خواین برین خونه آگاهدخت ؟

ما که مهمون داریم جایی نمیریم
 

امیرحسین.

اخراجی موقت
تو هم میری مسافرت ؟ خوش بگذره

نکنه همتون می خواین برین خونه آگاهدخت ؟

ما که مهمون داریم جایی نمیریم
نه مسافرت چیه !!!
ما هم جایی نمیریم !!!
آگاهدخت !!! نه قراره یه کابل بکشم از اینترنتش استفاده کنم !!!احتیاج به رفتن نیست!!
 

M@TI$A

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
داشتم فكر مي كردم
ما هيچ وقت از اون پير مرد پيرزناي نق نقو نميشيم!!!
خيلي باحال...
يه لپ تاب بدن بهمون همه چيز حله
:D:D:D:D:D:D:D:D:D
والا............
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
داشتم فكر مي كردم
ما هيچ وقت از اون پير مرد پيرزناي نق نقو نميشيم!!!
خيلي باحال...
يه لپ تاب بدن بهمون همه چيز حله
:D:D:D:D:D:D:D:D:D
والا............


نه بابا مادر بزرگ من آی پد داره برای تفریحش با همه بچه هاش حرف میزنه ، بازی هم داره ، اینستگرام هم داره ! ماهی ۲-۳ گیگ مصرف می کنه ولی غر غراش سر جاشه ! اصلا اقتضای طبیعت پیرا اینه ! :D
 

nazi jooon

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
نه بابا مادر بزرگ من آی پد داره برای تفریحش با همه بچه هاش حرف میزنه ، بازی هم داره ، اینستگرام هم داره ! ماهی ۲-۳ گیگ مصرف می کنه ولی غر غراش سر جاشه ! اصلا اقتضای طبیعت پیرا اینه ! :D
چه مامان بزرگ باکلاسی..خدا واستون نگهش داره
من که نه بابابزرگ دارم و نه مامان بزرگ...:crying2:

تازه آبجی هم ندارم :crying:

فقط یه دونه داداشی دارم
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
نه بابا مادر بزرگ من آی پد داره برای تفریحش با همه بچه هاش حرف میزنه ، بازی هم داره ، اینستگرام هم داره ! ماهی ۲-۳ گیگ مصرف می کنه ولی غر غراش سر جاشه ! اصلا اقتضای طبیعت پیرا اینه ! :D

:D:D باید خدمتشون برسیم پس :D چه با کلاس :redface:
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا

ثروتمندان یک بار کار می کنند تا یک عمر بخورند و فقرا یک بار می خورند تا یک عمر کار کنند. اگر زندگی ثروتمندان را به طور دقیق و حساب شده مطالعه کنید، متوجه خواهید شد که تمام تلاش آنها در ابتدا، رسیدن به استقلال مالی است. آنها تلاش می کنند که برای خود، یک منبع درآمدی ایجاد کنند و بتوانند از آن در تامین هزینه های روزمره زندگی خود استفاده کنند. تمام هم و غم آنها این است که در اثر تلاش مقطعی، یک درآمد پایدار و دائمی ایجاد کنند و بعد از آن بتوانند به آزادی فکری، مالی و ... برسند.

تی هارواکر، نابغه مالی، در تعریف خاطرات خود در حوزه کسب و کار، بیان می کند که برای راه اندازی یک بنگاه اقتصادی کوچک به مدت شش ماه، به صورت شبانه روزی در آنجا کار می کرده است تا آن را به اتمام برساند و یک مدیر خوب برای آن استخدام کند. پس وقتی که کار تمام شد هرگز به آنجا مراجعه نکرده است و خودبنگاه، با عوامل خود به نحو احسن، کار خود را ادامه می دهند. سازمانی که ساخته است از هر لحاظ عالی بود و یک سیستم یکپارچه و مطلوبی در آن ایجاد کرده که عوامل مربوطه را به هم متصل می کرده است.

منظور از این جمله که ثروتمندان یک بار کار می کنند تا یک عمر بخورند این است که آنها برای ایجاد یک سیستم و یک سازمان هوشمند و خودکفا، تمام تلاش وکوشش خود را انجام می دهند تا آن را ایجاد کنند و پس از ایجاد آن، سیستم خود به خود کار می کند و درآمد ایجاد می کند.

منظور از اینکه یک بار کار می کنند این است که آنها یک کار اساسی و سازمان یافته انجام می دهند که باعث ایجاد درآمد همیشگی و دائمی می شود و می توان روی درآمد ممتد و پایدار آن حساب کردو فرد مطمئن است که این درآمد همیشگی است و به مرور زمان، افزایش هم خواهد یافت و بدون حضور آنها کار خواهد کرد.

آنها در یک مقطع زمانی، با کاهش مناسب هزینه و افزایش درآمد و با تفکر ثروت آفرینی، اقدام به خرید دارایی های پایه می کنند و مطمئن هستند که این دارایی ها می توانند هرگونه دغدغه درآمدی آنها را برطرف کنند.



1) استفاده از تجربیات گذشته

ثروتمندان از تجربیات گذشته خود و از شکست ها و تحمل ضررهای خود برای ساختن سازمانی کارآمد و موثر برای ایجاد رفاه و آسایش در آینده برای خود استفاده می کنند. آنها گذشته خود را مرور و بررسی می کنند که چه کارهایی را اشتباه انجام داده اند و چه کارهایی درست بوده است و از این عمل، درس می گیرند وسعی می کنندکه یک اشتباه را دو بار تکرار نکنند.

در جهت تقویت نقاط قوت و برطرف کردن نقاط ضعف خود برمی آیند و از این موارد در جهت ساختن سازمانی جدید، موثر و مفید استفاده می کنند. آنها تمام تلاش خود را به کار می بندند که فونداسیون این سازمان بسیار قوی ومحکم باشد و با هرگونه حادثه جزیی آسیب نبیندت و دچار زوال نشود.

آنها آینده نگر هستند. بنابراین سفری به آینده انجام می دهند تا ببینند که تا چه وقت می توانند از محل درآمد این سازمان استفاده کنند. سازمان ایجاد شده را به مرور زمان ترمیم، بهینه و تقویت می کنند که عمر آن زیاد شود. آنها نه تنها این کار را برای خود انجام می دهند بلکه از محل مزایای کارشان، دیگران نیز استفاده می کنند.


2) مورد ماتسوشیتا

نمونه های خیلی زیادی از این موارد در دنیا پیدا می شود که به عنوان مثال، یکی از آنها به نام ماتسوشیتا را شرح می دهم. او فردی روشنفکر و ثروتمند بود که کار خود را از یک اتاق 9 متری شروع کرد. او ابتدا کارمند یک شرکت متوسط بود و به صورت ماهانه حقوق دریافت می کرد ولی ذهن خلاقی داشت تا اینکه یک روز، پیشنهادی جهت بهینه سازی محصول به واحد مدیریت ارائه کرد و این پیشنهاد موردت پذیرش واقع نشد و مدیران به سردی با او برخورد کردند و برای نظرش اهمیت چندانی قائل نشدند.

این موضوع ماتسوشیتا را بسیار ناراحت کرد، طوری که او تصمیم گرفت از شرکت استعفا دهد و برای خودش کار کند. وقتی که کار خودش را در یک اتاق 9 متری همراه با همسر و برادر همسرش شروع کرد، هرگز فکر نمی کردکه چنان بدبختی غیرقابل تحملی را پیش رو خواهد داشت. روزگار برای او بسیار سخت شد و او از تامین هزینه نیازهای اولیه خود مانند خورد و خوراک و لباس عاجز بود.

پروژه او برای رسیدن به نتیجه، زمان زیادی را تلف کرد و در میان راه، برادر خانمش از آنها جدا شد. چون دیگر چیزی برای خوردن نداشتند. اوهر جور شده، به مدت 9 سال این فلاکت و بدبختی را تحمل کرد تا کم کم به فروش جزیی و درآمد اندکی رسید تا بتواند به آینده این شغل امیدوار باشد.

او به مرور زمان و با جذب همفکران خود و با یک مدیریت مبتنی بر انسانیت توانست یک سیستم بزرگ، پویا، پردرآمد و ... بسازد و هر ثانیه و هر لحظه به فکر بهینه سازی سیستم خود باشد. امروزکه این مطالب را می نویسم، ماتسوشیتا در بین ما نیست ولی سازمان او با پرسنلی بالغ بر بیش از دویست و پنجاه هزار نفر در حال کار کردن است و بیش از یک میلیون نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم از کاری که او ایجاد کرد ارتزاق می کنند. او موفق شد برندهای مطرحی چون پاناسونیک را ایجاد کند که به گوش مردم دنیا واژه آشنایی است.




3) سیستم کارآمد ثروتمندان

هر جا ثروتمندی را یافتید بلافاصله دنبال سازمان او با یک سیستم مطلوب و کارآمد بگردید. چرا که هرگز نمی توان بدون یک ماشین پولسازی به ثروت و دارایی رسید. در واقع، آنها با عملکرد صحیح و درست خود و مبتنی بر یک تفکر سالم، ماشینی می سازند که دائم در حال چاپ اسکناس باشد.

این ماشین خودکار است و به وجود فیزیکی آنها وابسته نیست و خود به خود کار می کند. نقطه مقابل ثروتمندان، فقرا هستند. آنها یک بار می خورند تا یک عمر کار کنند. دلیل بارز فقیر ماندن، هزینه های عروسی آنها، هزینه مهمانی آنها، هزینه های زیاد روزمره آنها و ... است. آنها دقیقا برای دیگران زندگی می کنند و رضایت باطنی آنها، صرفا جلب توجه افکار عمومی است.

آنها دوست دارند که زبانزد خاص و عام باشند ودر هر جا از آنها تعریف و تمجید شود. برای آنها هزینه و اسراف، یک افتخار محسوب می شودو هرگز متوجه نیستند که پول و دارایی، امانتی در دست آنهاست و صاحب اصلی نیستند و فقط در مقطعی از زمان، صاحب آن شده اند و لازم است که از آن استفاده صحیح و مطلوب کنند.


4) آینده نگری

ما در این دنیا، چند صباحی مهمان هستیم و عمر ما محدوداست. هرگونه غرور، اسراف، عدم رعایت اخلاقیات و ... سند نابودی ما هستند. در رده های مختلف از سطوح پیاین تا سطوح بالا، فرهنگ فقر در افراد مختلف دیده می شود. فرض کنید فردی مبلغ هشتصد هزار تومان در ماه، درآمد دارد و هزینه اش نیز در همین حدود است.

متاسفانه مشاهده می شود که این فرد با قرض، یک جشن عروسی برگزار می کند که ده میلیون توان هزینه دارد. بنابراین مجبور است در آینده مبلغی از درآمد خود را بابت پرداخت دیون در نظر بگیرد. همین فرد، با تفکر تکمیل زندگی خود، یک خودروی لیزینگی خریداری می کند تا رفاه بیشتری داشته باشد. غافل از اینکه با دست خود، خود را به هلاکت می اندازد.

بعد از گذشت یک مدت زمانی، او اقدام به خرید اثاثیه منزل می کند و چون تفکر هزینه ای دارد همچنان به نیست و نابودکردن آینده خود می پردازد و نتیجه ای که حاصل می شود این است که مجبور می شود زمان آینده خود را بفروشد تا هزینه زندگی امروز خود را بپردازد و این یک معامله غلط است.


5) فاجعه چشم و هم چشمی

جالب است بدانید در تحقیقاتی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که اکثر افراد برای هزینه کردن، دقیقا به اطرافیان خود نگاه می کنند و خودرا با آنها هماهنگ می کنند. آنها توجه نمی کنند که این کار درست است یا غلط؟ و به خاطر چشم و هم چشمی و برای عقب نماندن از قافله، اقدام به هزینه کردن از دارایی و درآمد خود می کنند.




6) بدترین کار در حوزه مالی

بدترین کار در حوزه مالی، این است که فرد، دارایی خود را هزینه کند یا قدرت ساخت ستون دارایی ها را نداشته باشد. آینده چنین فردی در خطر است. آنچه که در آینده از نظر مالی به ما کمک خواهد کرد، درآمد حاصل از دارایی هاست. به همین دلیل در سطح جهان، می بینیم که شرکت های بزرگ با برندهای مطرح، دائم در حال تبلیغات و معرفی شرکت و محصول خود به جهانیان هستند و آنها با این کار، ارتباط موثری با مخاطب خود برقرار می کنند وستون دارایی ارتباطات خود را – که اصلی ترین دارایی عصر حاضر است – محکم و قوی می سازند.

کم نیستند کسانی که در زندگی خود، ورشکسته هستند ولی خودشان خبر ندارند. آنها مجبورند سالیان درازی کار کنند تا هزینه هایی را پرداخت کنند که امروز و دیروز انجام داده اندو زمان آینده را – که بزرگترین سرمایه زندگی است – به راحتی از دست دهند. عمر ما بسیار مهم و حساس است و ما مجاز نیستیم با افزایش هزینه خود و عدم مدیریت صحیح، آن را هدر بدهیم.

فقرا تلاش می کنند وضع ظاهری زندگی خود را مطلوب نشان دهند و به دیگران ثابت کنند که آنها وضع مالی خوبی دارند و به همین دلیل از آینده وام می گیرند تا امروزخوش بگذرانند.

آنها تفاوت بین سرمایه گذاری و هزینه کردن را نمی دانند و سعی دارند دیگران را از خود راضی نگه دارند و چون می خواهند به نوعی به دیگران ثابت کنند که وضعیت مطلوبی دارند، بنابراین هر چه به دست می آورند به اضافه مقداری بیشتر، هزینه می کنند.

در حالی که تفکر ثروتمندان، عکس آنهاست و هر چه را که به دست می آورند به اضافه مقداری بیشتر، سرمایه گذاری می کنند و پس از سرمایه گذاری، درآمدشان زیاد می شود چون علاوه بر خودشان، سرمایه آنها نیز کار می کند و در مقابل، فقرا علاوه بر هزینه ای که دارند، بدهی آنها نیز، هزینه بر است و باعث می شود هزینه مضاعفی داشته باشند.
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
تو که می دونستی ! یادته می خواستی مقاله بنویسی ؟ :D


خخخخخخ خدا بگم چی کارت کنه :biggrin:



:surprised:

اون قمه ی من کجاست ؟!!!!! نفس کشششششش ! اسم مامان بزرگ منو آوردی ؟ :w00:

نه آخه من از کجا بدونم!؟ یعنی اگر هم گفته باشی من یادم نمیاد!!! میدونی من آلزایمر شدید دارم. از نوع حاد!!!
من اسم مامان بزرگتونو که نمیدونم! :D
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه آخه من از کجا بدونم!؟ یعنی اگر هم گفته باشی من یادم نمیاد!!! میدونی من آلزایمر شدید دارم. از نوع حاد!!!
من اسم مامان بزرگتونو که نمیدونم! :D


حححححححححح اسمشم می خوای بدونی ؟ نفسسسسسسس کششششششش دیگه خونت حلال شد !


عیب نداره آلزایمرت زیادم حاد نیست قضیه مال پارساله ! :D

شما می خواستی مقاله بنویسی اسم کامل می خواستی منم اعتصاب کرده بودم

چون مامان بزرگم با نت کار داشت مجبور شدم برگردم ، یادت اومد ؟ :D
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
حححححححححح اسمشم می خوای بدونی ؟ نفسسسسسسس کششششششش دیگه خونت حلال شد !


عیب نداره آلزایمرت زیادم حاد نیست قضیه مال پارساله ! :D

شما می خواستی مقاله بنویسی اسم کامل می خواستی منم اعتصاب کرده بودم

چون مامان بزرگم با نت کار داشت مجبور شدم برگردم ، یادت اومد ؟

:biggrin: نه بابا اصلا یادم نمیاد! چه باحال :D
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
دو روز دیگه تولد عضویت من تو باشگاه هست!!! شد 5 سال! :biggrin:
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
نـه تـکنیک بـرای افـزایش و ایـجاد اعـتماد به نـفـس

اعتماد به نفس بالا می‌تواند شما را در هر زمینه ای از زندگی شگفت انگیز نشان دهد. از ظاهرتان گرفته تا حتی نحوهٔ خوابیدن شما. این نظریه اثبات شده است که افرادی با اعتماد به نفس بالا، موفق‌تر، شاد‌تر و از زندگی لذت بیشتری می‌برند. در ادامه ۹ تکنیک برای افزایش اعتماد به نفس را برای شما شرح می‌دهیم:
۱- از مقایسهٔ خود را دیگران دست بکشید. یکی از بهترین روش‌ها برای افزایش اعتماد به نفس این است که از مقایسهٔ خود با دیگران دست بردارید. مشکل اینجاست که شما فقط قسمت کوچکی از شخصیت آن فرد را که در حال مقایسه‌اش با خودتان هستید می‌بینید. هر شخص به صورت متفاوتی فکر می‌کند، درک می‌کند، احساس می‌کند و یاد می‌گیرد. شما تنها فرد در این جهان هستید که قابلیتی خاص دارید. منظور من توانایی‌های خارق‌العاده نیستند بلکه روش و راهی است که شما برای حل یک مسئله از آن استفاده می‌کنید. یادتان باشد هیچ دو اثر انگشتی یکسان نیستند. وقتی شما خود را با فرد دیگری مقایسه می‌کنید، در ذهنتان او را در تمام مسائل بهتر از خود می‌بینید. این کار به هیچ وجه روش خوبی برای ارزیابی خودتان نیست. به جای این کار بهتر است نگران این باشید که چقدر خودتان را دوست دارید. شما احتمالاً شگفت زده خواهید شد وقتی ببینید افرادی که خود را دوست دارند چقدر شاد تر از افرادی هستند که خود را دوست ندارند.
۲-همیشه ارتباط چشمی برقرار کنید. اکثر مردم خیلی زیاد نگران این هستند که دیگران چگونه در مورد ان‌ها فکر می‌کنند. با ایجاد ارتباط چشمی می‌توانید خود را یک فرد شایسته، نترس، با اعتماد به نفس نشان می‌دهید. یک ترفند کوچک وجود دارد و آن این است که اگر شما از این ترس دارید که مستقیم به چشم طرف نگاه کنید، به جای چشمان طرف، به فاصلهٔ میان دو ابروی آن فرد نگاه کنید. در این حالت نه شما مستقیم به فرد نگاه کرده‌اید و نه آن فرد متوجه این موضوع می‌شود. برای این کار شما باید مدتی تلاش کنید تا این کار عادت شما شود.
۳-تغذیهٔ سالم و ورزش. ظاهر شما علت اصلی اعتماد به نفس پایین در شماست. بهبود ظاهر شما می‌تواند به طرز شگفت انگیزی اعتماد به نفستان را افزایش دهد. به نظر من بهترین راهی که هم می‌توانید حس خوبی داشته باشید و هم اندامی مناسب، ورزش کردن است. هر ورزشی که انجام دهید خوب است چون باعث ترشح اندورفین می‌شود این مادهٔ شیمیایی موجب احساس نشاط و بالا رفتن روحیه در شما می‌شود. ورزش کردن به خودی خود باعث افزایش اعتماد به نفس شما می‌شود و ادامهٔ آن باعث تناسب اندام. شما بیشتر لبخند می‌زنید و احساس خوبی خواهید داشت. لبخند بیشتر شما موجب افزایش اعتماد به نفستان می‌شود. به نظر شما آیا رابطه ای میان این دو وجود دارد؟
۴-شیک لباس بپوشید. آیا شنیده ایدکه می‌گویند �#1608;قتی خوش‌تیپ باشید، احساس خوبی خواهید داشت�این واقعاً حقیقت دارد. وقتی شما شیک لباس بپوشید تأثیر مثبت بر خود و دیگران می گذارید این گونه لباس پوشیدن احساس راحتی خاصی به شما می‌دهد. شیک لباس پوشیدن یکی از ساده‌ترین راه‌هاست که باعث افزایش اعتماد به نفس شما می‌شود.
۵-از دیگران تعریف کنید. مثبت اندیش باشید. این به شما اجازه می‌دهد تا نقاط قوت دیگران را ببینید و از آن‌ها تعریف کنید. خوب این چه ربطی به اعتماد به نفس داشت!؟ وقتی شما از دیگران تعریف می‌کنید به طور حتم آن‌ها هم همین گونه با شما رفتار می‌کنند و از نقاط قوت شما می‌گویند. به قول یک مثل قدیمی می‌گوید �#1575;گر خواستید چیزی بدست بیاورید اول باید ان را به دیگران ببخشید� وقتی دیگران نقاط قوت شما را می‌گویند مانند یک ذره بین عمل می‌کنند که رفتار های مثبت شما را بهتر نشان می‌دهند و این موجب پیشرفت و افزایش اعتماد به نفستان می‌شود.
۶-به افراد محتاج کمک کنید. در ظاهر کمک به بیچارگان و درماندگان ممکن است این گونه به نظر برسد که این کار موجب ناراحتی می‌شود. اما شاید ندانید که کمک کردن به نیازمندان یکی از بهترین احساسات را در شما ایجاد می‌کند. افرادی که به صورت داوطلبانه این کار را انجام می‌دهند معمولاً افراد با اعتماد به نفس، با اراده ای هستند. به قول آنتونی رابینز : راز زندگی در بخشش است.
۷- با ترس‌هایتان رو به رو شوید و از ان‌ها فرار نکنید. این دلیل عدم اعتماد به نفس در بیشتر مردم دنیاست. ترس‌های ما رابطهٔ مستقیم با احساسی دارد که ما از خود داریم. وقتی ما از چیزی می‌ترسیم، حس می‌کنیم که در آن زمینه ناتوان هستیم و این موجب کاهش اعتماد به نفس می‌شود. برای رفع این مورد شما باید با ترس‌هایتان رو به رو شوید. از ترس‌هایتان وحشت نکنید. بهترین راه این است که بفهمید چرا این ترس‌ها در شما به وجود آمده اند. یاد بگیرید هیچ گاه از شکست نترسید. هر شخصی بارها در زندگی شکست می‌خورد. شکست‌های شما زندگی‌تان را تعریف نمی‌کنند. شما مسئول پاسخگویی به شکست‌هایتان و رفع آن‌ها هستید.
۸-همیشه اعتماد به نفس داشته باشید. اعتماد به نفس را همیشه با خود همراه کنید. در واقع من از شما نمی‌خواهم تلاش کنید که اعتماد به نفس داشته باشید و به خود استرس راه بدهید که مثلاً الآن من اعتماد به نفس دارم یا نه و �/b> چند راه برای اینکه بتوانید اعتماد به نفس را در ظاهر خودتان نمایش دهید را برایتان می‌گویم. - با صدا و تن مناسب صحبت کنید. - نسبت به طرز ایستادنتان آگاه باشید. - حالت دست‌ها و بازوهایتان را مناسب و درست نگه دارید. - از دست‌های خود در زمانی که توضیح می‌دهید استفاده کنید.
۹-آنقدر وانمود کنید تا به دستش بیاورید. ممکن است این حرف را قبلاً نیز شنیده باشید. به نظر من در مورد اعتماد به نفس واقعاً درست است. اگر شما در وضعیتی قرار بگیرید که احساس کردید اعتماد به نفستان کم شده، وانمود کنید که اعتماد به نفس بالایی دارید. مطمئن باشید که اثر می‌کند. در آن لحظه فکر کنید یک فرد با اعتماد به نفس و محکم هستید. سعی کنید ظاهرتان را هم کنترل کنید. بهتر است برای اینکه بتوانید سریع این کار را انجام دهید یک فرد با اعتماد به نفس را در ذهن تجسم کنید.
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
با تشکر از کسی که اینو برام فرستاده:

با تشکر از کسی که اینو برام فرستاده:


 
بالا