«از امام صادق(ع) نقل شده است كه: روزى در نزد امام زينالعابدين(ع) صحبت از تقيه شد، حضرت فرمود: به خدا قسم اگر ابوذر مىدانست آنچه را در قلب سلمان است، هر آينه او را مىكشت. در حالى كه پيامبر(ص) عقد برادرى بين آن دو بست، پس گمان شما به ساير مردم چيست. علم علما (ائمه طاهرين) سخت و سنگين است و نمىتواند آن را تحمل كند؛ مگر نبي مرسل يا ملك مقرب يا بنده مؤمنى كه خداوند قلب او را براى ايمان امتحان كرده باشد. آن گاه فرمود سلمان از علما گرديد چون شخصى از ما اهل بيت بود.(بحارالانوار، ج 22، ص 343)
گفتنى است كه آنچه در قلب سلمان بوده از معارف توحيدى و پيامبر و ائمه(ع) بالاتر از معارفى بوده كه ابوذر مىدانسته و سلمان آنها را از او كتمان مىكرده است كه اگر براى او اظهار مىكرد ابوذر سلمان را نسبت كفر مىداد و قتل او را واجب مىدانست. يا اين كه دانستن اين مطالب سبب كشته شدن خود ابوذر مىشد، از اين جهت كه نمىتوانست آن اسرار را تحمل كند. ايمان داراى مراتب و درجاتى است. هر چه درجات ايمان بالاتر باشد، درك شخص از معارف الهى گستردهتر خواهد بود و اين معارف براى كسانى كه به آن نرسيدهاند قابل تحمل نخواهد بود؛ چنان كه اگر سلمان هم آنچه در قلب ائمه(ع) بود مىدانست، نمىتوانست آن را تحمل كند.»
......................................
«این پستها، حق بچههای حزب الهی، انقلابی و مؤمن است.
شورای نگهبان اجازه نخواهد داد عدهای که به نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی،
خط امام و ولایت فقیه اعتقاد قلبی ندارند وارد مجلس شورای اسلامی شوند
یا پستهای مهم نهادهای تصمیمگیر کشور را بگیرند.»
این کلمات آیت الله جنتی در جمع مردم اصفهان در حسینیه فاطمیه است.
در کلمات آیت الله جنتی ابهاماتی است که میتواند سوء برداشت را به همراه داشته باشد. در این ابهامها، پرسشهایی به ذهن میآید.
بچه حزب اللهی انقلابی و مؤمن کیست؟
اعتقاد قلبی چیست؟
آیا اعتقاد قابل سنجش پذیر است؟
منظور از پستهای مهم نهادهای تصمیم گیر چیست؟
معنایی که امروزه در ادبیات سیاسی ما از «حزب اللهی» فهمیده میشود غیر از معنای لفظی و یا قرآنی حزب الله است. حزب الله در ادبیات قرآنی مؤمنانند؛ کسانی که باور به خدا دارند و به اوامر شرعی پایبندند. اما در معنای ادبیات سیاسی ایران، حزب الله معنایی خاص دارد.
گفتنى است كه آنچه در قلب سلمان بوده از معارف توحيدى و پيامبر و ائمه(ع) بالاتر از معارفى بوده كه ابوذر مىدانسته و سلمان آنها را از او كتمان مىكرده است كه اگر براى او اظهار مىكرد ابوذر سلمان را نسبت كفر مىداد و قتل او را واجب مىدانست. يا اين كه دانستن اين مطالب سبب كشته شدن خود ابوذر مىشد، از اين جهت كه نمىتوانست آن اسرار را تحمل كند. ايمان داراى مراتب و درجاتى است. هر چه درجات ايمان بالاتر باشد، درك شخص از معارف الهى گستردهتر خواهد بود و اين معارف براى كسانى كه به آن نرسيدهاند قابل تحمل نخواهد بود؛ چنان كه اگر سلمان هم آنچه در قلب ائمه(ع) بود مىدانست، نمىتوانست آن را تحمل كند.»
......................................
«این پستها، حق بچههای حزب الهی، انقلابی و مؤمن است.
شورای نگهبان اجازه نخواهد داد عدهای که به نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی،
خط امام و ولایت فقیه اعتقاد قلبی ندارند وارد مجلس شورای اسلامی شوند
یا پستهای مهم نهادهای تصمیمگیر کشور را بگیرند.»
این کلمات آیت الله جنتی در جمع مردم اصفهان در حسینیه فاطمیه است.
در کلمات آیت الله جنتی ابهاماتی است که میتواند سوء برداشت را به همراه داشته باشد. در این ابهامها، پرسشهایی به ذهن میآید.
بچه حزب اللهی انقلابی و مؤمن کیست؟
اعتقاد قلبی چیست؟
آیا اعتقاد قابل سنجش پذیر است؟
منظور از پستهای مهم نهادهای تصمیم گیر چیست؟
معنایی که امروزه در ادبیات سیاسی ما از «حزب اللهی» فهمیده میشود غیر از معنای لفظی و یا قرآنی حزب الله است. حزب الله در ادبیات قرآنی مؤمنانند؛ کسانی که باور به خدا دارند و به اوامر شرعی پایبندند. اما در معنای ادبیات سیاسی ایران، حزب الله معنایی خاص دارد.
****بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم****
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم****