راز پیروزی اسکندر بر ایران

افشـین

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
"میگویند اسکندر پس از حمله به ایران در اداره کشور درمانده و مستأصل بود. او از خود و مشاورانش می پرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟ یکی از مشاوران میگوید: «کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند». اما ظاهراً یکی دیگر از مشاوران (به قول برخی، ارسطو) پاسخ می دهد: «نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آنها را که نمیفهمند و کم سوادند، به کارهای بزرگ بگمار. آنها که میفهمند و باسوادند، به کارهای کوچک و پست بگمار. بی سوادها و نفهم ها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت. فهمیده ها و با سوادها هم یا به سرزمینهای دیگر کوچ میکنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد . "

به نظرتون الان هم در ایران اینجوری نیست ؟ البته اون موقع اسکندر بود و بیگانه اما حالا ... :mad:
 

!...

عضو جدید
کاربر ممتاز
اسکندر هم روزی از خراب کردن تخت جمشید, پشیمون شد!

ولی متاسفانه بعضی ها, هر کاری هم کنن, پشیمون نمیشن.......!
 

.:Shila:.

عضو جدید
کاربر ممتاز
"میگویند اسکندر پس از حمله به ایران در اداره کشور درمانده و مستأصل بود. او از خود و مشاورانش می پرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟ یکی از مشاوران میگوید: «کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند». اما ظاهراً یکی دیگر از مشاوران (به قول برخی، ارسطو) پاسخ می دهد: «نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آنها را که نمیفهمند و کم سوادند، به کارهای بزرگ بگمار. آنها که میفهمند و باسوادند، به کارهای کوچک و پست بگمار. بی سوادها و نفهم ها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت. فهمیده ها و با سوادها هم یا به سرزمینهای دیگر کوچ میکنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد . "

به نظرتون الان هم در ایران اینجوری نیست ؟ البته اون موقع اسکندر بود و بیگانه اما حالا ... :mad:
کاملا و صد در صد
اما الان اون فهمیده ها و باسوادها دادشون دراومده ولی دارن صداشون رو خفه میکنن تا بقیه جرات حرف زدن نداشته باشن
ولی نمیدونن که عمر ظلم خیلی کوتاه است
 

افشـین

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اسکندر هم روزی از خراب کردن تخت جمشید, پشیمون شد!

ولی متاسفانه بعضی ها, هر کاری هم کنن, پشیمون نمیشن.......!
کسی از کارایی که کرده پشیمون میشه که تفکر داره . اما کسی که هیچ کارش رو حساب و کتاب نیست رو نبایدم ازش انتظاری داشت . ( تغییر ساعت کار بانک ها و تغییرساعت رسمی کشور و ... )

کاملا و صد در صد
اما الان اون فهمیده ها و باسوادها دادشون دراومده ولی دارن صداشون رو خفه میکنن تا بقیه جرات حرف زدن نداشته باشن
ولی نمیدونن که عمر ظلم خیلی کوتاه است

حکومت با کفر می ماند اما با ظلم نه !
 

navid_sixtysix

عضو جدید
کاربر ممتاز
"میگویند اسکندر پس از حمله به ایران در اداره کشور درمانده و مستأصل بود. او از خود و مشاورانش می پرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟ یکی از مشاوران میگوید: «کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند». اما ظاهراً یکی دیگر از مشاوران (به قول برخی، ارسطو) پاسخ می دهد: «نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آنها را که نمیفهمند و کم سوادند، به کارهای بزرگ بگمار. آنها که میفهمند و باسوادند، به کارهای کوچک و پست بگمار. بی سوادها و نفهم ها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت. فهمیده ها و با سوادها هم یا به سرزمینهای دیگر کوچ میکنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد . "

به نظرتون الان هم در ایران اینجوری نیست ؟ البته اون موقع اسکندر بود و بیگانه اما حالا ... :mad:


خوب اين داستان بيشتر جنبه ي نمادين داره
اصلا اسنكدر عمرش كفاف نداد كه به اون امپراطوريه بزرگي كه فتح اورده بود حكومت كنه
31 سالگي مرد تو بابل و خوب غير از اينا اصلا ارسطو همراهش نبود و مشاورش نبود (ارسطو در كودكيه اسكندر معلمش بود)

تنها چيزي كه من مي تونم بگم تو اين وضع جامعه چكامه ي (شعر ) فردوسي بزرك


هنر خوار شد جادویی ارجمندشد نهان راستی آشکارا گزند


 

افشـین

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خوب اين داستان بيشتر جنبه ي نمادين داره
اصلا اسنكدر عمرش كفاف نداد كه به اون امپراطوريه بزرگي كه فتح اورده بود حكومت كنه
31 سالگي مرد تو بابل و خوب غير از اينا اصلا ارسطو همراهش نبود و مشاورش نبود (ارسطو در كودكيه اسكندر معلمش بود)

تنها چيزي كه من مي تونم بگم تو اين وضع جامعه چكامه ي (شعر ) فردوسي بزرك


هنر خوار شد جادویی ارجمندشد نهان راستی آشکارا گزند



نوید جان توی متن اینو داخل پرانتز نوشته و گفته به قول برخی . به هر حال میتونه به قول خودت نمادین باشه . ;)
 

Similar threads

بالا