خاله بازي که به دکتر بازي تبديل مي شود! (آموزش مسائل جنسي به کودکان و پاسخ به پرسش هاي آنان)

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
آموزش مسائل جنسي به کودکان و پاسخ به پرسش هاي آنان، مطلبي است که اکثر پدر و مادر ها حتي دوست ندارند راجع به آن فکر کنند، و هميشه از پاسخ دادن به آنها طفره مي روند.
ايرانيان به دليل فرهنگ خاصي که دارند، هميشه از صحبت کردن در اين گونه مسائل، با فرزندانشان پرهيز مي کنند، اما بايد بدانيد اين مسئله نيز نياز به آموزش دارد، مانند اينکه شما به کودکتان ياد مي دهيد که چگونه قاشق و چنگال را براي غذا خوردن در دست بگيرد، يا چگونه به دستشويي برود و ….


یکي از مهمترين تاثيرهايي که کودک از همبازي هاي خود مي گيرد ، هويت جنسي اوست . يک فرد براي اينکه زندگي سالم به همراه نيازها و عواطف صحيح را داشته باشد ، احتياج دارد تا هويت جنسي درستي داشته باشد.
حتماً تا به حال خاله بازي يا مامان بازي را انجام داده و حتي بازي نمودن کودکان را ديده ايد . اما گاهاً در برخي از موارد اين خاله بازي تبديل به دکتربازي مي شود . يعني از آنجائي که دختربچه به صورت ناخودآگاه، علاقمند به نازکردن و ديده شدن است ، در بين بازي، بيمار شده و پسربچه اي که همبازي اوست، نقش دکتر را بر عهده گرفته و از آنجائي که او نيز به دنبال کشف کردن جنس مقابل است ، تنها نسخه اي که براي بيمار خود مي پيچد، آمپول زدن است و خود نيز تزريق آن را بر عهده مي گيرد!
هر دو از اين بازي لذت مي برند و البته آن را بازي مي دانند. بيمار از اينکه لمس مي شود و آقاي دکتر از اينکه لمس و کشف مي کند ! با اين حال هر دو کودک مي دانند که کاري که در حال انجام دادن آن هستند، اشتباه و نادرست است و براي همين نبايد چيزي به والدين گفت!


متاسفانه بيشتر والدين هم چيزي از اين موضوع نمي فهمند و آنجايي هم که گاهاً متوجه اين موضوع مي شوند، معمولاً تبديل به يک روانشناس آگاه شده و عکس العمل ايشان فقط يک جمله است : اشکال نداره … بچه اند آخه ! و يا طوري رفتار و تنبيه مي کنند که کودکان فقط ياد گرفته و متوجه مي شوند که اين کارها را نبايد در مقابل ديدگان ديگران انجام داد و اين رفتارها را دوباره بصورت مخفيانه انجام مي دهند. متاسفانه اين روانشناسان گرامي فراموش کرده اند که اکثر نکات تربيتي را بايد در همين سنين آموزش داد و تکرار يک رفتار خاص مانند در اختيار قرار دادن خود ، به زودي ممکن است به عادت و نياز تبديل شود.


البته کودکان در به وجود آمدن اين نوع اتفاقات بي گناهند و گناه اصلي برعهده والدين است . آنها هستند که فرزند خود را درست تربيت نکرده و او را با برخي از مفاهيم آشنا نساخته اند.
پس به فراخور سن و سال و بلوغ جسمي و فکري فرزندتان، با او در زمينه مسائل جنسي صحبت کنيد و آموزش هاي اساسي و اوليه مانند نظافت، خصوصي بودن آن عضو و …را به او بدهيد، خلاصه اين که تربيت جنسي او را ناديده نگيريد.
در ثاني، انتظار مي رود والدين ، فرزندان را با مفاهيم کلماتي که در دين و شريعت به نام محرم و نامحرم و يا حلال و حرام از آن ياد شده و يا کلماتي که در فرهنگ و عرف از آ ن به عنوان ناموس و شأن و حيا و … ياد کرده است ، آشنا کرده ودر عين اين که خود رعايت کرده، آنان را به رعايت آن ترغيب و عادت دهند و اين مفاهيم را در ذهن آن ها پايه ريزي نمايند.


بدون اين که او احساس گناه کند، به او توضيح دهيد که عضو خصوصي هر کس ، مخصوص خود اوست و ديگر اين کار را تکرار نکند، و اگر کسي، دفعه ديگر اين کار را با او کرد، شما از دست او ناراحت نمي شويد ، فقط سريعا به شما خبر دهد و هر نوع رفتار نامناسب و ناراحت کننده اي را بدون ترس و نگراني به شما بگويد.


اگر فرزندمان را در حين دکتر بازي ديديم…
يادتان باشد در اين جور مواقع، دعوا و سرزنش اصلا راه حل مناسبي نيست، تصور نکنيد اين جور رفتارها با غرض و قصد جنسي صورت گرفته، در صورت ديدن اين صحنه ها، فورا نزد بچه ها رفته و از آنها بخواهيد که آمپول را به دستشان بزنند و يا دندان هاي همديگر را معاينه کنند، خلاصه حواس بچه ها را پرت کنيد و ماجرا را خاتمه دهيد، بعد سر فرصت با فرزندتان صحبت کنيد و محدوده بازي را برايش مشخص کنيد و به او بگوييد که مي دانيد او نقش دکتر و يا بيمار را بازي مي کرده و فقط بازي بوده، اما او ديگر بزرگ شده و نبايد عضو خصوصي خود را در معرض ديد ديگران. بگزارد
اگر کودکان درست تربيت شده و پاسخ برخي از سئوالات خود را مي دانستند هرگز بازي مفيد و زيباي خاله بازي تبديل به دکتر بازي نمي شود!






با نگاهي به کتاب: يک کتاب زنانه ،نوشته:مهدي سيگاريان
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلامت جنسی یاد دادنی است

سلامت جنسی یاد دادنی است

وقتی با کودکان درباره جنسیت صحبت می کنیم، واژه های «سری» و «خصوصی» معانی جدیدی پیدا می کنند. بچه های کم سن و سال ممکن است نتوانند تفاوت های ظریف بین معنی این دو واژه را دریابند، از این رو والدین باید سعی کنند که تفاوت های بین این دو واژه را آشکارا برای کودکان، بازگو کنند.
کودکان می توانند بیاموزند که برای اشاره به اعضای تناسلی خود از عبارت «اعضای خصوصی بدن» استفاده کنند. بسیاری از بچه های پیش دبستانی می توانند برخلاف بچه های بزرگ تر این عبارت را خیلی راحت و بدون احساس شرم بر زبان بیاورند، لذا یکی از کارهای مهم والدین این است که سطح شرم را در کودکان روبه رشد خود در سطحی نگه دارند که وقتی بچه ها به اطلاعات نیاز داشتند، نه والدین و نه کودکان نسبت به پرسش در این باره بی میل نباشند. به نظر، کلید این موضوع درک تفاوت بین «سری» بودن و «خصوصی» بودن و درک قدرت حاصل از دانش است. یکی از معلمان بهداشت هنگام صحبت کردن درباره جنسیت، برای اینکه بچه ها احساس آرامش کنند به آنها می گفت: «از دانش شرمگین نشوید».


بیایید کلمه سری را در نظر بگیریم. بیشتر بچه ها از شنیدن این کلمه می خندند و خوب می دانند که راز و رازداری چیست. راز یا سر، چیزی است که فقط تعداد محدودی از افراد نسبت به آن آگاهی دارند و نباید آن را با دیگران در میان گذاشت. بی تردید اگر کسی سر خود را به دیگری بگوید، دیگر سر نخواهد بود و اگر همه از آن آگاهی داشته باشند، دیگر ارزش خود را از دست می دهد. پس سر یا راز چیزی که همه کس اجازه ندارد از آن آگاهی داشته باشد و نباید آن را برای کسی بازگو کرد.
از سوی دیگر، اطلاعات خصوصی اطلاعاتی است که می توان از آن آگاه بود اما ضرورتی برای درمیان گذاشتن آن با دیگران وجود ندارد.
پس تفاوت اصلی بین خصوصی و سری این است که موضوع خصوصی یعنی موضوعی که دسترسی به آن محدود است و هر خانواده ای مسائل خصوصی خود را دارد اما آن را با خانواده های دیگر در میان نمی گذارد. اگر تصمیم می گیریم موضوعی خصوصی بماند، حتما دلایلی برای این کار داریم و فقط اعضای خانواده هستند که می توانند از آن آگاه شوند.
اعضای خصوصی بدن هم چنین وضعی دارند، یعنی همه آدم ها در بدن خود اعضای خصوصی دارند ولی هر کس فقط می تواند به اعضای خصوصی بدن خود دسترسی داشته باشد و نه دیگران.
شما می توانید برای روشن کردن این تفاوت ها مثال زیرا را برای فرزند خود بزنید: خانه هرکس، همراه با اشیای داخل آن، خصوصی است. همه می دانند که تو خانه، تلویزیون، اسباب و اثاثیه و ... داری اما فقط تعداد کمی از افراد هستند که اجازه دارند به اموال تو دسترسی داشته باشند. خانه تو و اموال تو خصوصی هستند. بقیه هم تلویزیون دارند اما تو اجازه نداری سرت را پایین بیاندازی و بروی در خانه کسی دیگر اخبار را تماشا کنی. آن تلویزیون متعلق به آنهاست، مال خصوصی آنهاست، دست نزن!
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
1_ بهترین سن شروع آموزش به کودکان وقتی است که بچه ها را از پوشک میگیرید.
*هرگر جلوی جمع شلوارشان را پایین نکشید.
*بهشان یاد دهید که زیر پوشک حریم خصوصی بچه هاست.
*هرگز بچه ها را مجبور نکنید کسی را ببوسند.
"مادر برو یه بوس به عمو بده"
یا
"برو بغل دایی جان"
و حرفهایی از این دست.

2_ بگذارید یاد بگیرند که برای بوسیدن و در آغوش کشیده شدن اجازه بچه ها شرط است.

3_ هرگز بچه ها را در سن پایین با هیچ مردی حتی محارم تنها نگذارید.
بیشتر تجاوزها از طرف داییها و عمو ها بوده و مسلما به عقل هیچ پدر و مادری هم نرسیده که ممکن است خطر در کمین بچه باشد.
*فکر نکنید پسربچه ها در خطر نیستند اتفاقا آمار تجاوز و آزار جنسی پسربچه ها رو به افزایش است.

4_ مهارت "نه" گفتن را به بچه ها بیاموزید.

5_ سعی کنید راننده سرویس بچه ها مرد نباشد. مخصوصا مراقب آخرین نفری که با راننده تنهاست باشید.

6_ هرگز وقتی بیرون از منزل هستید سفارش چیزی را ندهید که بچه ها مجبور شوند تحویل بگیرند.

7_ اسم اعضای تناسلی را به بچه ها درست آموزش دهید.
*استفاده از اسامی متفرقه را کنار بگذارید.
*به بچه ها یاد دهید صحبت در این موارد خارج ار عرف است و هرکسی خواست در این موارد با ایشان صحبت کند سریع شما را درجریان بگذارند.
*بگویید این حرف ها فقط در چارچوب خانه مطرح می شوند.

8_ بیشتر متجاوزین بچه ها را می ترسانند.
*به بچه ها بگویید هر کاری که کرده باشند دوستشان دارید
*هرگز حتی برای تنبیه های معمولی هم این جمله رو به کار نبرید" این کارو کردی دیگه دوست ندارم".
*بچه ها باید بدانند تحت هر شرایطی خانواده پذیرای ایشان است.

9_ اگر پرستار کودک دارید غیر مستقیم به او بفهمانید که خانه توسط دوربین کنترل می شود.

10_ هرگز در سنین ۲ تا ۵ سال شوخی جن.سی با همسرتان نکنید به این امید که بچه ها نمی فهمند.
*به بچه ها در مورد مسابل جنسی دروغ نگویید.
*اگر در مورد نحوه باردار شدن سوال کردند بهتر است با جفتگیری حیوانات شروع کنید.

11_ حریم خصوصی را به بچه ها آموزش دهید.
مثلا از بچه ها اجازه بگیرید و بعد ببوسیدشان یا غلغلکشان دهید.
بگذارید گاهی نه بگویند.

12_ فضایی فراهم کنید که حرف هایشان را برای شما بگویند.- اگر فیلم های ... را در جائی دیدند یا از جائی شنیدند، و از شما توضیح خواستند بگویید که این مخصوص زن و شوهرهاست و بهشان تذکر دهید هیچ کس اجازه ندارد کس دیگری را این گونه ببوسد.


" مرجع تمام نکات گفته شده جدیدترین مطالب علمی دنیا بوده که توسط روانشناسان دانشگاه شهید بهشتی بومی سازی شده است"
باشد که با انتشار این مطالب جلوی این فاجعه انسانی تجاوز را تا حد ممکن بگیریم.



پ.ن : من هم یه توصیه می کنم، فیلم "هیس دخترها فریاد نمی زنند" رو بشینید با بچه هاتون نگاه کنید.
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه وبلاگ که نویسنده اش هم معلوم نیست کیه !

ایشون هم صد در صد از جای دیگری این مطلب رو گرفتند
الان شما با چیزایی که گفته شده تو این پست مشکلی دارید؟!
به نظرم هر چی که گفته شده درست و منطقیه
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
پوشش کودکان
در حدود ۳ تا ۴ سالگی کودکان دوست دارند بدن شان محرمانه باشد و از این که دیگران آن ها را عریان ببینند، احساس خجالت و شرم می کنند و دوست ندارند برهنه و عریان باشند. بنابراین لازم است که والدین این احساس را در فرزندشان تقویت کنند تا حجب و حیا و عفت در آن ها تقوت و بی پروایی جنسی در آن ها ضعیف شود. والدین، هنگام تعویض لباس کودکان ۲ تا ۳ ساله که کاملاً متوجه جنسیت خود شده اند، باید مواظب باشند که فرد دیگری، خصوصاً کودک دیگری، بدن برهنه او را نبیند. هم چنین باید به آن ها تأکید کرد که هیچ کس اجازه ندارد به قسمت تناسلی آن ها نگاه کند یا دست بزند. اگر سؤال کنند حتی پدر و مادر؟ باید به آنها توضیح داد، پدر و مادر فقط تا ۵ تا ۶ سالگی اجازه دارند داخل دستشویی و حمام و موقع عوض کردن لباس به آن نگاه کنند و بعد از این سن که توانایی حمام رفتن، دستشویی رفتن و تعویض لباس را مستقلاً پیدا می کنند، هیچ کس، حتی پدر و مادر هم اجازه ندارند قسمت تناسلی آن ها را نگاه یا لمس کند.

اجازه ندهید کودک تان لخت بخوابد
برخی والدین فقط به پوشش دختران حساسند و دختران را بیشتر از پسران می پوشانند و حساسیتی روی برهنگی پسران در سنین کودکی و حتی تا بلوغ ندارند که ممکن است باعث سرخوردگی جنسی دختران در بزرگسالی شود. توصیه می شود والدین، کودکان را همواره با لباس و پوشش هر چند بسیار کم مانند لباس زیر پبپوشانند تا به برهنگی عادت نکنند و حتی موقع خوابیدن هم نباید برهنه و بدون لباس به رختخواب بروند، چرا که تماس اندام و اعضا به همدیگر و تماس بدن برهنه به رختخواب، می تواند تحریک جنسی کودک را فراهم آورد.


رعایت نکات مهم هنگام رابطه زناشویی
گاهی والدین به علل مختلف، مثل نداشتن اتاق خواب مجزا، محدودیت فضای خانه، داشتن بچه زیاد و شلوغ بودن خانه و گاه اهمال کاری و سهل انگاری، نمی توانند شرایط و محیطی امن و آرام برای روابط زناشویی خود فراهم کنند .
برخی دیگر از والدین، کودکان شان را با عروسک اشتباه می گیرند و فکر می کنند، آن ها نه احساس دارند، نه می فهمند، نه می شنوند و نه می بینند. ولی کودکان نه کرند و نه کور. کودکان خیلی خوب احساس می کنند، خیلی خوب می فهمند، همه چیز را می بینند و خیلی خوب صداها را می شنوند و درک می کنند ،حتی اگر خواب باشند یا خود را به خواب زده باشند. هر چند کودکان دو ساله بیان خوبی ندارند و نمی توانند مسائل را توضیح بدهند ولی از حافظه ای قوی برخوردارند و همه مناظر، تصاویر و صداهای دور و بر خود را مثل یک دوربین و ضبط صوت، در ذهن و خیال خود ثبت می کنند .
کودکان که نزد والدین می خوابند یا کودکانی که به علت بی مبادلاتی والدین و باز بودن در اتاق خواب، شاهد روابط زناشویی آن ها شوند، درباره روابط زناشویی پدر و مادر دچار ترس، نگرانی و اضطراب شدید می شوند، چرا که رابطه زناشویی را نوعی خشونت پدر علیه مادر تصور می کنند و فکر می کنند که پدر می خواهد با مادر دعوا کند یا آسیبی به او برساند.
والدینی که در حضور کودکان و فرزندان خود روابط زناشویی انجام می دهند، نه تنها در حق آن ها خیانت بلکه بزرگ ترین جنایت را مرتکب می شوند، چرا که باعث تحریک و بیدار شدن زودرس غریزه جنسی کودکان و عامل تباهی و انحراف اخلاقی آن ها در آینده می شوند.





منبع:

- نقش مادر در تربيت، دكتر علي قائمي، انتشارات اميري، تهران.
-اسلام و تربيت كودكان، دكتر احمد بهشتي، ج 2، سازمان تبليغات
- مسائل جنسی کودکان، دکتر مجتبی امین‌زاده
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
کنجکاوی جنسی کودک

کنجکاوی جنسی کودک

کودکان هر لحظه ممکن است از والدین درباره منشأ تولد ، چگونگی به دنیا آمدن، جنسیت و… بپرسند. متاسفانه بسیاری از والدین در این هنگام دست و پای خود را گم می‌کنند و با تشویش و نگرانی به این می‌اندیشند، که آیا فرزند کوچک آنها دچار انحراف خطرناکی شده است؟ بعضی والدین سعی می‌کنند این قبیل پرسش‌ها را مسکوت بگذارند، برخی نیز پاسخ‌های انتزاعی و فانتزی به کودک می‌دهند، اما برخورد درست والدین با این پرسش‌ها چگونه باید باشد؟

فرزندان ما در زندگی چند نوع رشد را تجربه می‌کنند:
رشد جسمانی، رشد شناختی (تغییر در شیوه تفکر)
رشد اخلاقی (شناخت خیر و شر و تشخیص خوبی و بدی)
رشد اجتماعی (جدا شدن فرزند از خانواده و رفتن او به سمت اجتماع)
رشد روانی (اعتماد به نفس، تقویت اراده و …)
و رشد جنسی (تحولات هورمون‌ها و فعالیت غدد جنسی).


شروع کنجکاوی‌های جنسی‌
محققین می‌گویند: کودکی که به سمت رشد جنسی می‌رود از نظر رشد شناختی نیز تغییر می‌کند و این هر دو منجر به پرسش‌ها و کنجکاوی‌هایی درباره این گونه مسائل خواهد شد.
به عبارت دیگر، کودکی که رشد شناختی ندارد و هنوز در مرحله نوباوگی و نوزادی است طبیعتا هیچ پرسشی درباره اینگونه مسائل ندارد ، اما هر چقدر رشد می‌کند و تحولات را در خودش می‌بیند کنجکاوی‌هایش نیز به همان میزان بیشتر می‌شود؛ البته اوج این کنجکاوی‌ها در دوره بلوغ اتفاق می‌افتد.شاید به همین علت است که این سنین را سن بحرانی زندگی می‌شناسیم. تغییرات فیزیکی بدن در این دوره می‌تواند برای فرد ابهام ایجاد کند.
خانواده‌هایی که ارتباط مناسبی بین والد و فرزند وجود ندارد شاهد هستیم این مسائل (پرسش‌های جنسی) در گروه همسال بررسی می‌شود که چه بسا به دلیل نداشتن اطلاعات درست، موجبات گمراهی را فراهم می‌کند بنابراین بسیار حیاتی است که والدین با در نظر گرفتن مقطع سنی کودک به پرسش‌های او پاسخ دهند وگرنه فرزندشان به سمت دوستان و همسالان خود گرایش یافته و در فضایی نامطلوب اطلاعات گمراه کننده‌ای دریافت خواهد کرد.
بسیاری از والدین گمان می کنند که آموزش مسایل جنسی را می توان در گفتگویی خلاصه کرد و ان را به بعد موکول می کنندو آن وقت «یکی از این روزها» پدر و مادر، کودک خود را که دارد به دوران بلوغ پا می گذارد، به کناری خواهد کشید و در خلوت «حقایق زندگی» را به او خواهد گفت. به پسرها در مورد خطرات ناشی از بیماری های مقاربتی هشدار داده خواهد شد و به دخترها، خطرات ناشی از بارداری، اما آموزش مسائل جنسی باید پیش از این شروع شود.کودکان تفاوت های جنسی را امری مسلم نمی دانند. تفاوت های جنسی راز مهمی برای آنان به حساب می آید و آنها ترس و توضیحاتی خیالی در مورد تفاوت های جنسی در ذهنشان پرورش می دهند. وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی است برای تاکید روی تفاوت ها، نه کاستن از آن تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از اغتشاش فکری کودک که ممکن است در شناخت هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.


تبعات دروغ به کودک‌
والدین باید به خاطر داشته باشند هیچ‌گاه نباید در هیچ مقطع سنی به کودکان پاسخ غلط داده شود. در دوران کودکی، فرزندان ما بسیار زودباور هستند. اگر به آنها گفته شود شما را از بیمارستان خریده‌ایم یا خدا شما را از آسمان برای ما فرستاده است و … به احتمال زیاد باور می‌کنند و در خیالپردازی هایشان به کار می‌برند اما آنها به طور مسلم با بزرگ تر شدن خود پی به نادرستی این اطلاعات می‌برند و حکم صادر می‌کنند: « پدر و مادر من دروغ گفته‌اند ، در نتیجه پدر و مادر من دروغگو هستند بنابراین می‌توانند دروغ‌های دیگری هم بگویند و اتفاقا به خاطر این که می‌توانند دوباره دروغ بگویند پس غیرقابل اعتماد هستند. پس من بعد از این مشکلات و سوالاتم را با آنها در میان نخواهم گذاشت.»
همان طور که در این نتیجه‌گیری‌های سلسله‌ای می‌بینید موضوع جدی‌تر از آن است که تصور می‌کنیم. یک دروغ به نظر مصلحتی که شاید اهمیت چندانی برای والدین نداشته باشد در درازمدت می‌تواند ریشه جدایی فرزند از کانون خانواده باشد.


چرا اینگونه مسائل به تابو تبدیل می‌شود؟
آموزش و راهنمایی در دوره بلوغ اهمیت بسیار زیادی دارد. واقعا والدین باید به ضرورت این راهنمایی‌ها پی ببرند و تغییرات جسمی و ذهنی دوره بلوغ را در فضایی مثبت و با ادبیاتی صحیح برای فرزندانشان شرح دهند.چه اشکالی دارد والدین ما ورود فرزندشان از دوره کودکی به دوره نوجوانی و جوانی را به او تبریک بگویند. نکته مهمی که والدین باید به آن توجه کنند این است که اگر واقعا پاسخی به پرسش‌ها و ابهامات فرزندشان ندارند او را نزد مشاور و روان‌شناس ببرند. خیلی مهم است که در این دوره فرزند ما آگاهی‌های صحیحی درباره اینگونه مسائل داشته باشد تا آنها به تابویی در ذهن او تبدیل نشوند وگرنه دریافت نکردن اطلاعات درست می‌تواند تاثیر منفی در زندگی زناشویی او داشته باشد از طرفی به تحریک کنجکاوی‌های او در دوره کودکی نیز منجر می‌شود.نیازی به بازگویی جزییات نیست‌ .والدین باید درباره توضیحات و رفتارهای خود‌شان بسیار محتاطانه عمل کنند. متاسفانه بعضی والدین از آن طرف بام می‌افتند و توضیحاتی می‌دهند که نیازی به آن حجم از ورود به جزییات نیست.وقتی والدین به پرسش‌های کودکانشان اهمیت می‌دهند و پاسخ‌های سنجیده‌ای برای ابهام‌های آنها دارند ، ذهن فرزندانشان به سمت آرامش سوق می‌یابد ، در صورتی که فرار از سوال یا پاسخ‌های فانتزی ذهن کودک را بیشتر درگیر موضوع می‌کند.


لزوم آگاهی والدین به دوره‌های رشد
قبول داریم که پاسخ به پرسش‌های جنسی کودک و نوجوان تا اندازه‌ای دشوار است، اما تجربیات موجود نشان می‌دهد والدین می‌توانند با پاسخ‌های درست خود به کودک کمک کنند سریع‌تر و سالم‌تر به آگاهی‌های صحیح برسد.
برای مثال در پاسخ به سوال: چگونه انسان ها صاحب فرزند می شوند؟ درکودکان زیر ۶ سال می‌توانید بگویید وقتی یک زن و مرد با هم ازدواج می‌کنند خداوند اراده می‌کند آنها صاحب فرزند شوند. بسیاری از کودکان زیر ۶ سال این پاسخ را می‌پذیرند ، وقتی هم که بزرگ شدند متوجه می‌شوند شما دروغ نگفته‌اید.اما جواب پرنده ها برای آن ها فرزند می آورند ،حتی اگر برای کودکی در این سن قابل قبول باشد ،اما در آینده ای نزدیک می فهمد که به او دروغ گفته اید.ازسوی دیگر پزشکان متخصص معتقدند وقتی والدین به پرسش‌های کودکانشان اهمیت می‌دهند و پاسخ‌های سنجیده‌ای برای ابهام‌های آنها دارند ، ذهن فرزندانشان به سمت آرامش سوق می‌یابد ، در صورتی که فرار از سوال یا پاسخ‌های فانتزی ذهن کودک را بیشتر درگیر موضوع می‌کند.فراموش نکنید صحبت درباره این موضوع تنها زمانی باید باشد که کودک کنجکاوی نشان می‌دهد یا سوالاتش را می‌پرسد، بنابراین وقتی کودک سوالی درباره مسائل جنسی نمی‌پرسد نیازی به توضیح دادن نیست.

واکنش ما بزرگترها نسبت به کنجکاوی های جنسی بچه ها یکی از سوال برانگیزترین قسمت های ارتباط ما با کودکان را تشکیل میدهد. برای راحتی کار بگذارید نمونه ای از واکنش های احتمالی خود را بررسی کنیم. در همین مورد فرض کنید دختر شما به یکی از همسالانش پیشنهاد آمپول بازی را داده است (یا مثلاً کنترل ماهواره را در دست دارد و اتفاقا تکمه کانالی را فشار میدهد که حاوی صحنه های زنان نیم برهنه است) در اینصورت او به شما نگاه میکند و شما:

1. به سرعت وسیله بازی یا کنترل ماهواره را از دست اش می قاپید و فریاد میزنید: زشته بچه! بده من چیکار داری میکنی؟!
2. نگاه نافذ خود را به او میدوزید و قیافه سراسر هراسناک تان حکایت از این دارد که اصلاً از این اتفاق خوش تان نیامده است.
3. بدون نگاه به چهره او یا اینکه به او چیزی بگویید و با گفتن اینکه : “بده من این رو دختر قشنگم!” وسیله بازی یا کنترل ماهواره را از او بگیرید.
4. بدون اینکه به چهره او نگاه کنید خود را مشغول کار دیگری نشان دهید و به بهانه ای محل را ترک کنید
5. در برخورد با نگاه او لبخند بزنید و اجازه دهید تا جایی که دوست دارد به کار خود ادامه دهد
6. به او لبخند بزنید و تا حدی در بازی و شوخی با او همراهی کنید.
اینها نمونه هایی از طیف واکنش هایی است که ما ممکن است به کنجکاوی های جنسی کودکمان نشان دهیم. این واکنش ها نقش بسیار تعیین کننده ای در اعتماد به نفس و توانایی های عاطفی- جنسی آینده کودکانمان خواهد داشت. اینکه امروز ما نسبت به توانایی های جنسی خود دارای اعتماد به نفس کامل هستیم یا نه؟ و اینکه از توانایی های لازم برای لذت بردن از یک رابطه ارضاء کننده دوطرفه برخورداریم یا نه همه ریشه در زمان شکل گیری شخصیت ما در کنار والدین خود در زمان کودکی دارد. ترس، اضطراب، احساس ناامنی، تشویش های مداوم، کم میلی جنسی، تعارضات شدید درونی، روابط بسیار پرتنش و آزاردهنده و کم دوام همه و همه ممکن است در برخوردهای نامناسب احتمالی ما با کودکانمان ریشه داشته باشد. در بسیاری مواقع ممکن است ما – خواسته یا ناخواسته- ترسها و نگرانی های خود را چون میراث ناشایسته ای به کودکانمان منتقل کنیم (که از این بابت بی شباهت به انتقال یک بیماری مسری چون جذام نیست).

باز برای روشن شدن مطلب به مثال دیگری روی می آوریم. فرض کنید حشره ای مانند شب پره یا پروانه در فضای اتاق حضور دارد و به ناگهان شما و کودک تان متوجه حضور آن میشوید. دخترتان با دیدن حشره به شما نگاه میکند و برای هر اقدامی منتظر واکنش شما می ماند. شما ممکن است:
1. جیغ بکشید و به سرعت از شب پره یا پروانه فاصله بگیرید
2. به سرعت با حشره کش به سمت او رفته و شب پره یا پروانه را نابود کنید
3. با لبخند با انگشت شب پره یا پروانه را نشان دهید و اسم اش را تکرار کنید.

نتیجه این واکنش ها که از قوانین واکنشها ی شرطی شده تبعیت میکنند به ترتیب
1. بروز ترس و وحشت شدید هنگام دیدن دوباره شب پره یا پروانه
2. بروز نفرت و ناراحتی شدید هنگام دیدن دوباره شب پره یا پروان
3. داشتن احساس راحت و خوشایند در مواجه دوباره با شب پره یا پروانه خواهد بود.

شاید افراد زیادی را دیده باشید که احساس دائمی ترس و وحشت و نفرت و ناراحتی تمام زندگی عادی آنان را تحت تأثیر قرار داده است و از آنها انسانهایی ناتوان و بی اراده و سرخورده و ناامیده ساخته است. حالا شاید بهتر بتوانید تصمیم بگیرید نسبت به کنجکاوی های جنسی کودک خود بهتر است چه واکنشی نشان دهید.





دکتر تورج شمشیری نظام
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺁﯾﺎ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﺪﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺻﺤﯿﺤﯽ ﺍﺳﺖ؟
ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﮐﻠﯽ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻝ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺷﯿﺮﺧﻮﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺩﯾﺪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯿﻢ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﺗﺎﻕ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ، ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺩﯾﺪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻣﻌﻤﻮﻻ‌ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻝ ﺷﯿﺮﺧﻮﺍﺭ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ‌ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺗﺨﺖ ﺟﺪﺍ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ.

ﭼﺮﺍ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺪ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺩﯾﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺷﯿﺮﺧﻮﺍﺭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻝ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟
ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻧﺸﺎﻧﮕﺎﻥ ﻣﺮﮒ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﯽ ﺷﯿﺮﺧﻮﺍﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﻋﻠﺖ ﺩﻗﯿﻖ ﺁﻥ ﮐﺎﻣﻼ‌ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ﺣﻀﻮﺭ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ، ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﭘﺪﺭ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻔﺲ ﻭ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﻨﻨﺪ.

ﺁﯾﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩ؟
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ، ﺑﻪ ﺧﺼﻮﺹ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﯿﺮ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﻤﯽ‌ﺧﻮﺭﻧﺪ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﯿﺮﺧﻮﺍﺭﺍﻥ ﺷﯿﺮ ﻣﺎﺩﺭﺧﻮﺍﺭ، ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺟﺪﺍﮐﺮﺩﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﻮﺍﺏ ﮐﺎﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻮﺩﮎ، ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺩ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ﯾﺎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﺨﺘﺶ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺗﺨﺖ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪ. ﺍﮔﺮ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﯾﻦ ﺯﺣﻤﺖ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﺩ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻝ ﻣﺤﻞ ﺧﻮﺍﺏ ﺷﯿﺮﺧﻮﺍﺭ ﺟﺪﺍ ﺷﻮﺩ.ﺍﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺷﯿﺮ ﻣﺎﺩﺭﺧﻮﺍﺭ، ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﯿﺮﺧﻮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ، ﺗﺎ ﺩﻭﺳﺎﻟﮕﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺤﻞ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺗﺨﺘﺨﻮﺍﺏ ﺷﯿﺮﺧﻮﺍﺭ ﺟﺪﺍ ﺑﺎﺷﺪ.

ﭘﺲ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﻭ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ‌‌ﻭﺟﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺨﺖ ﯾﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ؟
ﺑﻠﻪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻭ ﻋﻠﻤﯽ، ﺗﻮﺟﯿﻬﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﺪﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﮔﺎﻫﯽ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺷﺪﯾﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ‌ﻫﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺑﺎﺷﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻻ‌ﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺻﺤﺒﺖ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺳﺮﯾﻊ‌ﺗﺮ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﮕﯿﺮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻏﻠﺐ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﺷﺪﯾﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ، ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺩﺍﺭﺩ، ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺩﻭ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﺤﻞ ﺧﻮﺍﺏ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﺪ.

ﻣﻌﻤﻮﻻ‌ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺨﺖ ﻭ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺩ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ. ﭼﻪ ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺧﻮﺩﺵ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ؟
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﻫﯿﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺭ ﺗﺨﺘﺶ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ. ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﺑﺎﻧﯿﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﺗﺨﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ، ﮐﺎﺭ ﺻﺤﯿﺤﯽ ﻧﯿﺴﺖ. ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ‌ﻃﻮﺭﯼ ﺑﺎﺭ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺟﺪﯼ ﻭ ﻗﺎﻃﻊ ﻫﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻭﺩ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺍﻭ ﺑﻤﺎﻧﺪ. ﻋﺎﺩﺕ‌ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﺑﻐﻞ ﯾﺎ ﺭﻭﯼ ﭘﺎ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﻮ ﯾﺎ ﺑﺪﻥ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮎ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺮﻭﺩ، ﺻﺤﯿﺢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﺩﺭ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﭘﺸﻤﺎﻟﻮ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﺵ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﮐﻮﺩﮎ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﻨﺪ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﯾﺎ ﺑﺎﻟﺸﺶ ﺭﺍ ﺑﻐﻞ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺮﻭﺩ. ﻭﻗﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺖ، ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﺑﺮﺩﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻗﺶ ﻭ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﻭ، ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ.

ﺁﯾﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺮﻭﺩ؟
ﺧﯿﺮ. ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﺨﺖ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﺮﻭﺩ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺍﻭ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﻫﻢ ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﺣﺲ ﮐﻨﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﻭ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﯾﺎ ﻗﺼﻪ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺗﺎ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺍﺭﺩ، ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺮﻭﺩ.

ﺍﮔﺮ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﮐﻮﺩﮐﺶ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺩﻭ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺟﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺎﺩﺭ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺖ، ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩ؟
ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ‌ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﺪﻭﻝ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ. ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮐﻤﺎﻥ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﯼ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺗﺨﺘﺨﻮﺍﺑﺖ ﺑﻮﺩﯼ، ﯾﮏ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺜﻼ‌ ﻫﺮ ﺳﻪ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﺑﺰﺭﮒ‌ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ‌ﻫﺎﯼ ﺗﺸﻮﯾﻘﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺆﺛﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﺁﯾﺎ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻦ ﺍﺗﺎﻕ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﺍﺳﺖ؟
ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﮐﻮﺩﮎ ﺍﺯ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻣﺸﮑﻼ‌ﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻮﺩﮎ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻻ‌ﯾﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﮐﻮﺩﮐﺸﺎﻥ ﺩﭼﺎﺭ ﺗﺮﺩﯾﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻨﺪ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﻧﻮﺯﺍﺩ ﺍﻟﺰﺍﻣﯽ ﺍﺳﺖ. ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻧﻮﺯﺍﺩ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺩ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺍﺧﺘﻼ‌ﻑ ﻧﻈﺮﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﺎﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﻨﻔﯽ ﺟﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﮐﻮﺩﮎ ﺍﺯ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ،ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﺳﺖ.ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﻬﺪﮐﻮﺩﮎ ﻭ ﯾﺎ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻞ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺭﺷﺪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﮐﻨﺪﯼ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﯿﺮﺩ.

ﺑﻄﻮﺭ ﮐﻠﯽ ﻧﻮﺯﺍﺩ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ،ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﺟﺪﺍﮔﺎﻧﻪ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ. ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﭘﺲ ﺍﺯ ۶ ﻣﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﻧﻮﺯﺍﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺨﻮﺍﺑﺎﻧﻨﺪ. ۶ ﻣﺎﻩ ﻭ ﯾﺎ ۱ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺣﺴﺎﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻮﺯﺍﺩﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻋﻠﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻮﺯﺍﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﺍﺯ ﻗﺒﯿﻞ ﻣﺸﮑﻼ‌ﺕ ﺗﻨﻔﺴﯽ ﻭ ﯾﺎ ﻣﺮﮒ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﯽ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﺗﺎ ﮐﻮﺩﮎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺑﺨﻮﺍﺑﺎﻧﻨﺪ. ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ، ﻫﺮﭼﻪ ﺳﻦ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺤﻞ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ،ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺩﻫﯿﺪ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺭ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ. ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺻﺤﯿﺢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺩ ﻣﺠﺰﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﺎ ﭘﺪﺭ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﮐﻮﺩﮎ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﺶ ﻭﺍﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺩ، ﻓﻀﺎﯼ ﺍﺗﺎﻕ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻧﮑﻨﯿﺪ. ﻣﻌﻤﻮﻻ‌ً ﻋﺮﻭﺳﮑﻬﺎﯼ ﭘﺸﻤﺎﻟﻮ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﻫﯿﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﻮﺍﺏ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﮑﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﯾﮏ ﻗﺼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺮﻭﺩ.

ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭ ﺳﻨﯿﻦ ﺑﺎﻻ‌
ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺍﺗﺎﻕ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﻨﯿﻦ ﺑﺎﻻ‌ﺗﺮ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ، ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺗﺨﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﺪ ﺳﭙﺲ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺗﺨﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺩ ﺩﻭﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺗﺪﺭﯾﺞ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﻫﯿﺪ. ﺭﺍﻩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﺍﺳﺖ.ﺗﺰﺋﯿﻦ ﺍﺗﺎﻕ ﻭ ﯾﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺍﺳﺖ.ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺧﻮﺩ ﻭﻋﺪﻩ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﮏ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺩﺭ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﻭﺍﻟﺪﯾﻨﺶ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺗﻼ‌ﺵ ﮐﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺳﺮﮔﺮﻣﯿﻬﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺜﻼ‌ً ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺷﻌﺮ ﻭ ﯾﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼ‌ﻗﻪ ﮐﻮﺩﮎ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ.





ﮔﺮﻭﻩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺟﺎﻡ ﻧﯿﻮﺯ/2014
 
بالا