گدای عشقم و سلطان حُسن شاه من است
به حُسنِ نیت عشقم خدا گواه من است
به محفلی که تویی صد هزار تیر نگاه
روانه گشته ولی کارگر نگاه من است
از این نمد کُلَهی دوخت بهرِ خود هر کس
چه غم ز بی کُلهی کآسمان کلاه من است
به اشتباه گذشت عمرِ من یقین دانم
که آنچه بِه زیقین است اشتباه من است
اگرچه بیشتر از هر کسی گنهکارم
ولیک عفو تو بالاتر از گناه من است
به حُسنِ نیت عشقم خدا گواه من است
به محفلی که تویی صد هزار تیر نگاه
روانه گشته ولی کارگر نگاه من است
از این نمد کُلَهی دوخت بهرِ خود هر کس
چه غم ز بی کُلهی کآسمان کلاه من است
به اشتباه گذشت عمرِ من یقین دانم
که آنچه بِه زیقین است اشتباه من است
اگرچه بیشتر از هر کسی گنهکارم
ولیک عفو تو بالاتر از گناه من است