خلوتی با خدا

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

الهی!
در همگامه درد درمانم تویی،
در نابسامانی ها سامانم تویی،
در طوفان گرفتاری ها امانم تویی،
مرا در وادی دنیا تنها به خودم وامگذار
که رضوانم تویی
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به دنیا میگویم که انسانها اینه ای از عشق تو هستند ...

بار اله ها منم بنده ی تو ....:gol:
 

pereen

عضو جدید
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلاَءَ
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا

خدایا ببخش آن گناهانى را که مانع قبول دعاهایم مى‏شود
خدایا ببخش آن گناهانى را که بر من بلا مى‏فرستد

خدایا هر گناهى که مرتکب شده‏ام و هر خطایى از من سر زده همه را ببخش
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زیبای من .....


هیچگاه محبت بی کرانت را از من دریغ نکردی ...


ممنونم
:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو بارانی و من باران پرستم

الو ... الو ... سلام
کسی اونجا نیست ؟؟؟
مگه اونجا خونه ی خدا نیست ؟
پس چرا کسی جواب نمیده ؟
یهو یه صدای مهربون بگوش كودك نواخته شد! مثل صدای یه فرشته ...
- بله با کی کار داری کوچولو ؟
خدا هست ؟ باهاش قرار داشتم، قول داده امشب جوابمو بده
- بگو من میشنوم
کودک متعجب پرسید : مگه تو خدایی ؟ من با خود خدا کار دارم ...
- هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم
صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره ؟؟؟
- فرشته ساکت بود. بعد از مکثی نه چندان طولانی گفت نه خدا خیلی دوستت داره. مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟
بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست و بر روی گونه اش غلطید و با همان بغض گفت : اصلا اگه نگی خدا باهام حرف بزنه گریه میکنما ...
بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت شكسته شد :
ندایی صدایش در گوش و جان كودك طنین انداز شد : بگو زیبا بگو. هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو ...
دیگر بغض امانش را بریده بود بلند بلند گریه کرد و گفت : خدا جون خدای مهربون، خدای قشنگم میخواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا ... چرا ؟ ولی این مخالف با تقدیره. چرا دوست نداری بزرگ بشی؟
آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم، ده تا دوستت دارم. اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم؟ نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟ نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟ مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن. مثل بقیه که بزرگن و فکر میکنن من الکی میگم با تو دوستم. مگه ما با هم دوست نیستیم؟ پس چرا کسی حرفمو باور نمیکنه ؟ خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟ مگه اینطوری نمی شه باهات حرف زد ؟!
خدا پس از تمام شدن گریه های کودک : آدم ، محبوب ترین مخلوق من ، چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش میکنه ، کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب میکردند تا تمام دنیا در دستشان جا میگرفت. کاش همه مثل تو مرا برای خودم و نه برای خودخواهی شان میخواستند. دنیا خیلی برای تو کوچک است ... بیا تا برای همیشه کوچک بمانی و هرگز بزرگ نشوی ...
و کودک کنار گوشی تلفن، درحالی که لبخندی شیرین بر لب داشت در آغوش خدا به خوابی عمیق و شگفت انگیز فرو رفته بود ...
 

zibaabdy

عضو
قلب من پذيراي همه صورتهاست
قلب من چراگاهي است براي غزالان وحشي
و صومعه اي است براي راهبان ترسا
و معبدي است براي بت پرستان
و كعبه ايست براي حاجيان
قلب من الواح مقدس تورات است
و كتاب آسماني قرآن
دين من عشق است
و ناقه عشق مرا به هر سوي كه خدا
خواهد سوق مي دهد
و اين است ايمان و مذهب من
)محىالدين(
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خدایا ...
چشمانم را می گشایم، دیواری است به بلندای نا امیدی ...
در خود می پیچم و بغض می کنم .
چون درختی شده ام که تبر بر شاخسارش فرو می آورند و نفس در ریشه هایش تنگ می شود ...
خدایا در این دیوار پی روزنم که خویش را از این همه منجلاب فسادی بیرون کشم ...
خدایا دستتت را بر شانه های خسته ام قرار بده ...
ای خدای بزرگ
تویی که به کوه فرمان ایستادن داده ای و به رود فرمان رفتن ...
به پرندگان فرمان پرواز و به ستارگان فرمان درخشیدن داده ای .
به من نیز بیاموز ایستادن و رهایی را ...
پرواز و روشنایی را ...
تا شاخسار شکسته ام را جوانه های امید بشکفد ...
ای خدای بزرگ ...
ای خدای متعال ...
و ای خدای منّان می خواهم یاد بزرگت در تار و پود جانم رسوخ کند ...
آنچنان که باران به درختان می بخشد تا شاخه های بلند به آسمان برسد ...
من درمانده تشنۀ محبّت توام ...
صدایم کن تا حجم این همه فریاد از خاطرم پاک شود ...
تا جز صدای پاک قدسی تو چیزی نشنوم ...
خدایا ...
ای خدای بزرگ و مهربان ...
نگاهم کن تا فراموش کنم این نگاههای بی خورشید و آشفته را ...
و جز چشمان مهربان تو هیچ نبینم ...
می خواهم خالی شوم از هر چه غیر توست ...
از این زمین پر هیاهو که درشب و روزش مردم روح و تن می سپارند ...
خدایا دلم تنگ آرامشی ژرف است، تو را می خوانم ...
دستم را بگیر و خاطر ابریم را به خورشید بسپار ...
و لحظه ای این جان بی قرار را به خویش نگذار ... یا ارحم راحمین ..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

الهي،زهي خداوند پاك كه بنده گناه كند وتو را شرم، كرم بود. الهي،تودوست مي داري كه من تو را دوست دارم با آن كه بي نيازي از من. پس من چگونه دوست ندارم كه تو مرا دوست داري با اين همه احتياج كه به تو دارم. الهي،من غريبم وذكر تو غريب.ومن با ذكر تو الف گرفته ام،زيرا كه غريب با غريب الفت گيرد. الهي شيرين ترين عطاها در دل من رجاي تو خداوند است وخوش ترين سخنها بر زبان اين گنهكار،ثناي توست ودوست ترين وقت ها بر اين بنده ي مسكينِ گنهكار،لقاي توست. الهي،مرا عمل بهشت نيست وطاقت دوزخ ندارم.اكنون كار با فضل تو افتاد. الهي،اگر فردا گويند چه آوردي؟گويم:خداوندا،از زندان،موي باليده وجامه ي شوخگٍن وعالَمي اندوه وخجلت توان آورد.مرا بشوي وخلعت فرست ومپرس
 

zibaabdy

عضو
تو از كدامين گوهري;
كه هزاران هزار سايه هاي شگفت خود را در تو مي آويزند
واين چگونه تواند بود
كه هر سايه اي را صورتي و خر صورتي را طرزي و طرازي ديگر مي بينيم،
و تو تنخا يك ذات،و تو تنها يك چيز
و اگر آدونيس را وصف كرده اند خطي از جمال تو خوانده اند ;
و اگر هلن را كه مجموعه تمام زيبايي است،به تمام و كمال ستوده اند،
شبهي ناتمام از خيال تو تصوير كرده اند،
و اگر از بهار و تابستان سخن گفته اند
اين يك سايه حسن تو،و آن يك سفره احسان توست
و ما تو را در تمامي صورتها ميشناسيم
)ويليام شكسپير(
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز




خدایا...

اگر بخواهم آنچه در ذهن دارم با تو بگويم، هزاران جلد کتاب مي شود

ولي...

آنچه در دل دارم يک جمله بيش نيست!

" دوستت دارم"
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

الهی!عهد کردم و عهد شکستم، مرا رها مکن سوگند به عهدی که بستم و ملامتم نکن به عهدی که شکستم که تسبیح گوی تو هستم و به درگاهت بنشستم که اگر هستم به یمن تو هستم و بی تو چه هستم که نه هستم بلکه بسیار پستم. الهی! زعالمی رستم و به تو دل بستم تا بگویم که عاشقت هستم پس به مهرت بگیر دستم.
 

*Lady Eng*

عضو جدید
کاربر ممتاز
عجب صبری خدا دارد!
عجب صبری خدا دارد اگرمن جای او بودم !!

همان اول که اول ظلم رامی دیدم از مخلوق بی وجدان جهان را باهمه زیبایی وزشتی به روی یکدگر ویرانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد اگرمن جای او بودم!!

که درهمسایه چندین گرسنه چند بزمی گرم عیش ونوش می دیدم نخستین نعره مستانه را خاموش آندم برلب پیمانه میکردم.

عجب صبری خدا دارد اگرمن جای او بودم!!

که می دیدم یکی عریان ولرزان دیگری پوشیده ازصد جامه رنگین زمین وآسمان راواژگون مستانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد اگرمن جای او بودم!!

نه طاعت می پذیرفتم نه گوش ازبهر استغفار این بیدادگرها تیزکرده پاره پاره درکف زاهد نمایان سجه صد دانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد اگرمن جای او بودم!!

برای خاطرتنها یکی مجنون صحراگرد بی سامان هزاران لیلی نازآفرین را کو به کو آواره ودیوانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد اگرمن جای او بودم!!

به گرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان سراپای وجود بی وفا معشوق را پروانه می کردم.


عجب صبری خدا دارد چرا من جای او باشم!!

همین بهترکه اوخود جای خود بنشسته وتاب تمام زشتکاری های این مخلوق را دارد وگرنه من به جای اوچوبودم!یک نفس کی عادلانه سازشی با جاهل وفرزانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!!!

عجب صبری خدا دارد!!!
 

mahtab n

دستیار مدیر
کاربر ممتاز
خدایا !

چون ماهیان که از عمق و وسعت دریا بی خبرند
عظمت تورا نمی شناسم
فقط می دانم که معبود این دل خسته هستی

واگر دیده از من برگیری خواهم مرد .
 
آخرین ویرایش:

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا
اسیرم کن قبل از آنکه دشمنانت مرا به اسارت برند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

الهی! ترسم که دیگر نتوانم که بگویم الهی

الهی! تمام عمرم باطل بود الا آنکه با دل بود و تمام دلم باطل بود الا آنکه با صاحب دل بود و هرکه خواست صاحبش شود بر دلم قاتل بود الا آن خدایی که دل از او غافل بود.

الهی! عارفی گفت و چه زیبا گفت:

«الهی شیطان را پاسبان حریمت قرار دادی تا هر نامحرمی در حرمت راه پیدا نکند.» این عبد ذلیلت می گوید:

مرا محرم حرمت کن تا شیطان به خانه ام راه پیدا نکند.

الهی! چنان مرا محب خودت قرار ده که اگر آتش دوزخ را دیدم آنجا نیز چون امامم زین العابدین بگویم:

انی احبک تا

اعلمت اهلها

الهی! پای گریز از شیطان را ندارم زیرا شیطان را در نفس خود می بینم. نفسم را از آن خود کن تا دگر شیطان نبینم.
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یگانه من

تو را سرچشمه عشق میخوانم ..........

ای رنگین کمان عاشقی ...

محبتت بی کران ...

ممنونم .....ممنونم که انسانها از عشق خود قرار دادی ....
:gol:
 

mahtab n

دستیار مدیر
کاربر ممتاز
خدایا دلم گرفته...
خیلی گرفته...
آجیمو دوس دارم مواظبمون باش...
خدایا باور کن خیلی سخته...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا؛ هرگاه که از توچیزی خواسته ام و می خواهم، این نه از روی طلبکاری بوده بلکه از روی نیاز است که همیشه محتاج و نیازمندم و چه نیکوتر از اینکه به تویی نیازمندم که بی نیاز مطلقی و از تویی بخواهم که رحمت بی نهایتی؛ وچه شرمی برمن بدتر از این که از کسی بخواهم که خود به تو محتاج است و به لطف و عنایتت.

__________________
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا هرگاه که دستم را سوی تو دراز می کنم خود را بسیار ثروتمند می بینم چون به کسی جز تو وابسته نیستم و هر آنگاه که به، غیر تو، روی نیاز می آورم خود را فقیرترین می دانم چون تو را فراموش کرده ام و به غیرت پناهنده شده ام.
خدایا مرا این لیاقت ده که که به غیر تو دست نیاز به هیچ درگاهی دراز نکنم و چنان موهبتی به من عطا کن که هرچه را می بینم از لطف تو ببینم و چنان علمی مرا عطا کن که بدانم هرچه هست از آنِ توست و هر چه جز تو هست یک روز زوالی دارد و تنها تویی که زوال ناپذیری.....
 

Similar threads

بالا