چه گوارا به روایت تصویر

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز


ارنستو علی رغم داشتن یک خانواده و زندگی مرفه با مشاهده فقر و فلاکت منطقه آمریکای لاتین به داشتن یک زندگی راحت و مرفه پشت کرد و زندگی خود را وقف تلاش برای تغییر زندگی مردمی که دربند دیکتاتوری بودند ، کرد...........
ارنستو جزو ۸۲ مردی بود که در سال ۱۹۵۶ میلادی با فیدل کاسترو به کوبا رفتند و فقط ۱۲ نفر آنها موفق به بازگشت شدند.

از آن پس آنها جنگ چریکی علیه رژیم دیکتاتوری فولخنسیو باتیستا ، رئیس جمهور کوبا و مترسک دست نشانده آمریکا را آغاز کردند.


ارنستو رافائل دولا سرنا معروف به چه گوارا در روز ۱۴ ژوئن سال ۱۹۲۸ میلادی در شهر روزاریو آرژانتین متولد شده بود. او سنین نوجوانی را در شهر کوردوبا سپری کرد ، سپس در دانشگاه بوینس آیرس در رشته پزشکی فارغ التحصیل شد.
در سال ۱۹۵۱ میلادی ، ارنستو پس از اخذ مدرک پزشکی دست به سفری در کشورهای آمریکای لاتین زد که چندین ماه به طول انجامید و در این سفر با فقر و فلاکتی که در منطقه حکم فرما بود ، آشنا شد.
ارنستو چه گوارا در سال ۱۹۵۵ میلادی در شهر مکزیکو با فیدل کاسترو ملاقات کرد.
فیدل کاسترو در آن هنگام جنبش ۲۶ ژوییه یا M26 با اشاره به نام خوزه مارتی را تدارک می دید.




چگورا







ارنستو جزو ۸۲ مردی بود که در سال ۱۹۵۶ میلادی با فیدل کاسترو به کوبا رفتند و فقط ۱۲ نفر آنها موفق به بازگشت شدند.
از آن پس آنها جنگ چریکی علیه رژیم دیکتاتوری فولخنسیو باتیستا ، رئیس جمهور کوبا و مترسک دست نشانده آمریکا را آغاز کردند.
در این نبرد نابرابر از نظر تعداد سرانجام این مورچه بود که در مقابل فیل پیروز شد.
پس از سقوط رژیم دیکتاتوری باتیستا و قبل از ورود پیروزمندانه کاسترو ، چه گوارا و یارانشان به شهر هاوانا ، باتیستا فرار کرد و به جمهوری سن دومینگو پناهنده شد.
در ابتدای انقلاب کوبا ، ارنستو چه گوارا یکی از مقامات اصلی دولت کوبا بود ، سفیر ، رئیس بانک مرکزی ، وزیر صنایع.اما چه گوارا مردی نبود که علاقه ای به پشت میزنشینی و فرمان دادن داشته باشد.
در سال ۱۹۶۵ میلادی ، چه گوارا با تعدادی داوطلب کوبایی برای گسترش انقلاب ، کوبا را ترک کرد.او ابتدا به کنگو رفت و در آنجا با لوران دزیره کابیلا آشنا شد اما کابیلا چندان اعتماد او را جلب نکرد.

چه گوارا سپس به بولیوی رفت و علیه دیکتاتوری وقت بولیوی دست به یک جنگ چریکی زد.
او در اثر یک توطئه سازمان سیا در روز ۸ اکتبر سال ۱۹۶۷ میلادی از سوی نیروهای ارتش بولیوی اسیر شد و به دستور سازمان سیا پس از تحمل شکنجه های فراوان که حتی گفته می شود دست چپ او را قطع کردند (زیرا عکس هایی که از جسد او تهیه شده از زاویه ای گرفته شده اند که دست چپ او غیرقابل مشاهده است) یک روز بعد در ۹ اکتبر کشته شد.
ارنستو علی رغم داشتن یک خانواده و زندگی مرفه با مشاهده فقر و فلاکت منطقه آمریکای لاتین به داشتن یک زندگی راحت و مرفه پشت کرد و زندگی خود را وقف تلاش برای تغییر زندگی مردمی که دربند دیکتاتوری بودند ، کرد. مردم او را فقط «چه» یا «ال چه» می نامیدند.
[h=3]اسارت و قتل وحشیانه ارنستو چه گوارا[/h]
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
کمی بیشتر در مورد مرگ گه گوارا
در بامداد ۸ اکتبر ۱۹۶۷ در نزدیکی لاایگه را (دهکده کوچکی در بولیوی و در نزدیکی کوه‌های آند)، چه‌گوارا به همراه چندتن دیگر از گروه چریکی به محاصره ارتش بولیوی -که به وسیله ماموران سیا و افسران آمریکایی همراهی می‌شد- درآمدند و دستگیر شدند. چند روز بعد چه توسط سربازان بولیویایی تران پس از شکنجه با شلیک گلوله اعدام می‌گردد. فیدل کاسترو می‌گوید:
در زندگی از دو خبر خیلی ناراحت شدم. یکی خبر مرگ مادرم و دیگری خبر مرگ چه گوارا.
کشف جسد

سال‌ها از محل دفن چه‌گوارا اطلاعی در دست نبود تا اینکه در سال ۱۹۹۵ یک ژنرال بولیویایی که در عملیات دستگیری او شرکت داشت مکان دفن او را که در کنار باند یک فرودگاه در نزدیکی جایی که در آن به قتل رسیده بود افشا کرد. بقایای جسد چه‌گوارا در سال ۱۹۹۷ (میلادی) به کوبا انتقال یافت و در سانتا کلارا، شهری که پیروزی‌های زیادی در جریان جنگ‌های انقلابی کوبا کسب کرده بود دفن شد و بنای یادبودی به افتخار او ساخته شد.
جلاد چه گوارا
جلاد چه گوا ماریو تران در سال ۲۰۰۶ به بیماری آب مروارید دچار شد و در یک بیمارستان در کوبا مداوا گردید.
پسر وی در مصاحبه با روزنامه Santa Cruz de la Sierra این گونه بیان داشت: ۴ دهه از زمانی که پدرم کوشید تا یک رویا را نابود کند گذشت، و چه بازگشت و نبرد دیگری را برد و به او ماریو تران پیر چشمهایش را برای دیدن رنگ آسمان و جنگلها و خنده نوه‌هایش هدیه داد.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه گوارا چه میراثی را از خود بر جای گذاشت؟
چهل سال بعد از اعدام چه گوارا هنوز هم زندگی وی و کارهایش یکی از بحث‌های ادامه‌دار در جهان است. خیلی از صاحب‌نظران از جمله نلسون ماندلا از وی به عنوان یک قهرمان نام می‌برد و او را الهام‌دهندهٔ آزادی برای تمامی کسانی می‌داند که آزادی را دوست دارند. چه گوارا یک قهرمان ملی دوست‌داشتنی برای کوبائیان باقی می‌ماند و تصاویر وی روی سکه‌های فلزی کوبایی را زینت داده‌است و دانش آموزان هر روز را در مدرسه با این حرف آغاز می‌کنند که: ما نیز مثل چه خواهیم شد. ترانه آستا سیمپره که به یاد او ساخته شده از ترانه‌های محبوب است و به چند زبان اجرا شده‌است. در سرزمین مادری وی آرژانتین جایی که در دبیرستانها نام وی را به خاطر می‌سپارند موزه‌های بیشماری از چه کشور را پر کرده‌است و در سال ۲۰۰۸ یک مجسمهٔ برنزی از او در شهر تولدش روزاریو نصب گردید. علاوه بر این چه گوارا برای بعضی از بولیویایی‌ها به حضرت ارنست معروف است و او را فرد مقدسی دانسته و می‌پرستند. ‏

 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز

[h=1]مشهورترین عکس چگوارا چگونه گرفته شد؟ / روایت عکاس از یک پرتره ماندگار[/h]

حسین عیدی‌زاده: پرتره «مبارز چریکی قهرمان» که تصویر چگوارا، انقلابی آمریکای لاتین را با کلاهی سیاه بر سر نشان می‌دهد توسط آلبرتو کوردا در تاریخ پنجم مارس 1960 در شهر هاوانا در کوبا گرفته شده است.
این عکس در مراسم گرمیداشت قربانیان انفجار کوبر گرفته شده و در اواخر دهه 1960 این تصویر چگوارا، رهبر جنجالی و تاثیرگذار به یکی از نمادهای فرهنگی تاریخ معاصر بدل شد.
کوردا گفته زمانی که این عکس را می‌گیرد به شدت محو حالت چهره چگوارا شده، چهره‌ای که به گفته او «تسلیم‌ناپذیری همیشگی» است، حالت چهره چگوارا در این عکس همچنین خشم و رنج او را با دیدن قربانیان نشان می‌دهد. البته کوردا چندین سال بعد گفت در این عکس حالت مصمم و نفوذناپذیر چه گوارا دیده می‌شود.
چگوارا در زمان گرفته شدن این عکس 31 سال داشت.

تاثیر و ماندگاری این عکس چنان است که انستیتو هنر مری‌لند آن را نماد قرن بیستم معرفی کرد و آن را معروف‌ترین عکس دنیا خواند. از روی این عکس نسخه‌های بسیاری کپی شده، نقاشی شده، براساسش مجسمه ساخته شده و... حتی به الگوی خالکوبی بدل شده است.
تاثیر این پرتره چنان بود که سال 2008 مستند «Chevolution» (انقلاب چه) به کارگردانی تریشا زیف درباره آن ساخته شد و در سال 2009 نیز مایکل کیسی کتاب «زندگی پس از مرگ چه: میراث یک عکس» را درباره آن نوشت.


ماجرای گرفته شدن عکس
در 5 مارس 1960 فیدل کاسترو، رئیس جمهور کوبا دستور داد مراسم یادبودی در گورستان کولون در هاوانا به یاد 100 کوبایی که در انفجار مشکوک لوکوبر (در تاریح 4 مارس 1960) کشته شدند، برپا شود. چگوارا که خود پزشکی ماهر بود، پس از این انفجار به بسیاری از مجروحان حادثه کمک کرده بود. او که وزیر صنعت در دولت جدید بود، خیلی کوتاه در مراسم شرکت کرد. کوردا هم که عکاس رسمی کاسترو بود، در مراسم حضور داشت.

پس از مراسم تشییع، کاسترو سخنرانی پرشوری در بولوار مالکون ایراد کرد و در آن برای اولین بار عبارت «وطن یا مرگ» را به کار برد. چگوارا در ساعت 11:20 دقیقه برای مدتی کوتاه در این سخنرانی حاضر شد و کوردا از فاصله هشت تا نه متری موفق شد دو عکس از او بگیرد.

عکسی که کوردا گرفت، پرتره چگوارا نبود و در دو سمت او بخشی از برگ‌های یک درخت نخل و چهره یک نفر ناشناس دیده می‌شود، اما کوردا می‌گوید همان لحظه گرفتن عکس نیز مطمئن بوده این عکس حالت پرتره دارد: «انگار همین دیروز بود... چهره او را در چشمی دوربین دیدم، با آن حالت خاص و عکس را گرفتم. هنوز هم تحت تاثیر این عکس هستم... واقعا مرا تکان داد.»

کوردا این عکس را با دوربین «Leica M2» با لنز 90 میلی‌متری گرفت و از فیلم کوداک پلاس-ایکس استفاده کرد. او درباره شیوه گرفتن این عکس گفته است: «این عکس حاصل دانش یا تکنیک نیست. این عکس حاصل یک اتفاق است، شانس و اقبال خالص.»
این عکاس در همین مراسم از ژان‌پل سارتر و سیمون دوبوار که از حامیان چگوارا بودند، نیز عکس‌هایی گرفت و عکس‌هایش از سارتر، دوبوار، کاسترو و چگوارا را برای مجله «رولوسیون» فرستاد. اما سردبیر مجله همه عکس‌ها، جز عکس چگوارا را کار کرد. کوردا که مطمئن بود این عکس بسیار قدرتمند است، دور آن را برید و به پرتره‌ای از چگوارا رسید. او این عکس را ظاهر کرد و در اتاق کارش کنار پرتره پابلو نرودا، شاعر شیلیایی به دیوار نصب کرد و تعدادی از کپی‌هایش را به دوستانش هدیه داد.
این عکس به شهرت نرسید تا اینکه در سال 1986 خوزه فیگوئه‌را که پسرخوانده کوردا و عکاسی ماهر بود، به او پیشنهاد داد نسخه‌هایی از این عکس را منتشر کند. البته پیش از این اقدام، عکس کوردا روی جلد کتاب «خاطرات بولیوی» که حاوی خاطرات چه از مبارزه در بولیوی است، ظاهر شد. این کتاب سال 1968 و پس از اعدام چگوارا در نهم کتبر 1967 منتشر شد.
کوردا هیچ گونه سود مالی از این عکس نبرد و تنها هدفش از انتشار آن، گسترش آرمان‌های آزادی طلبانه چگوارا بود. این عکاس بعدها گفت اگر جان‌جاکومو فلترینلی، ناشر کتاب «خاطرات بولیوی» برای هر نسخه فروش‌رفته کتاب به او تنها یک لیر پرداخت می‌کرد، او میلیونر می‌شد. البته کوردا، فلترینلی را بخشید و گفت کار او موجب گسترش این عکس در دنیا شد.




آلبرتو کوردا
پرتره چگوارا، یکی از نمادهای مقاومت و مبارزه با استعمار است و هر جا حرکتی اعتراضی در جریان باشد، خیلی راحت می‌شود، این عکس را روی پیراهن یا در دست معترضان دید.

http://www.khabaronline.ir/detail/324237/culture/visual
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
«چه کسی «چه» را کشت؟ نام یک کتاب است که توسط «مایکل راتنر» و «مایکل استیوون اسمیت» نویسندگان آمریکایی نوشته شده است؛ آنها در کتاب خود مستند کرده‌اند که سازمان سیا در این جنایت دست داشته است.
«اسمیت» روز گذشته (جمعه) نسخه کوبایی این کتاب را در بیست و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب «هاوانا» پایتخت کوبا – 2015 ارائه داد.هر دو نویسنده طی چند سال اخیر اسنادی را علنی کرده‌اند که نشان می‌دهند پلیس فدرال آمریکا (اف‌بی‌آی) «گوارا» را سال‌ها قبل از اینکه به «چه» افسانه‌ای تبدیل شود تحت تعقیب قرار می‌داده است.«چه کسی «چه» را کشت؟» تنها یک نگاه اجمالی به تمام راز و رمزهایی است که هنوز در قتل «گوارا» پنهان مانده‌اند و تمام بخش‌های حذفی اسناد رسمی را که به آنها دسترسی داشتند مورد قضاوت قرار می‌دهد.کتاب مذکور مسئله شایع شده در مورد مرگ «گوارا» را تکذیب می‌کند که عنوان می‌کردند افسران ارتش بولیوی که در آن زمان پاسخگوی منافع واشنگتن بودند مرگ «چه» را رقم زده‌اند.«اسمیت» خاطرنشان کرد: با وجود حذفیات، اسناد فاش شده نشان می‌دهند که «چه» توسط سازمان سیا به قتل رسیده، دستگیر و زخمی شده، جنایتی جنگی که توسط دولت آمریکا تایید شده است.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
P O U R I A زندگی نامه ارنســــتو چه گوارا تاریخ جهان 8

Similar threads

بالا