[رادیو] کنش کلامي در نمايشنامه راديويي

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
مقدمه
آنچه که در هر اثر نمایشی قابل اعتناست، کنش وکشمکش است . بدون این عنصر کلیدی اثر دارماتیک خلق نمی شود . زیرا اگر فقط شخص بازی محوری به مسیر خود بدون هیچ مشکل ومسئله ای ادامه دهد ، جذابیتی برای مخاطب ندارد ودرواقع این کشمکش است که بازیگر ومخاطب را ترغیب به ادامه ماجرا می کند . کنش باید از قبل پیش بینی شود وبصورت تصاعدی وتدریجی رشد ونمو کند . حتی اگر کنش فرد با خود باشد یا درحد ضعیف شکل گیرد کشمکش ساکن است وداستان را نمی تواند بخوبی به حرکت وادارد واثر بدون پستی وبلندی و حرکت از قطبی به قطب دیگرمی شود .
اصولا هر مکالمه دراماتیک دارای سه بخش اصلی است . دربخش اول تز یا فرضیه یا برنهاد مطرح است ودر تقابل تز، آنتی تز یا برابر نهاد قرار می گیرد تا مکالمه دارای کشمکش شود و کنش شکل گیرد ودرپایان سنتز یا نتیجه ای که حاصل می شود از ترکیب تز وآنتی تز است .
دراین مقاله سعی شده است دردو بخش ، یکی به انواع کنش درآثار دراماتیک بصورت اجمالی نگاهی شود ودیگری به کنش های کلامی درنمایشنامه رادیویی پرداخته شود .

کنش وکشمکش نیاز اولیه ی هر اثر دراماتیک است البته فرم کشمکش در فیلمنامه ، نمایشنامه ی صحنه ای ونمایشنامه ی رادیویی متفاوت است .
تأثیر یک فیلمنامه بیش از هرچیز تأثیر بصری است وبه قول معروف اعمال بلندتر از کلمات سخن می گویند . پس باید گفت شخصیت ها وقتی مجبور باشند حرف می زنند .
نویسنده فیلمنامه باید با ایجاد ترکیباتی خاص دراشیاء موجود درصحنه و یا ازطریق بهم پیوستن رویدادهای مختلف داستانی ، شخصیت پردازی کند .
درتئاتر بیشتر نمایشنامه نویس از مکالمه برای پیشبرد وقایع ونشان دادن زوایای مختلف شخصیت ها بهره می برد . درواقع در تئاتر مکالمه یکی از اساسی ترین وسیله ها برای بسط رویدادهای نمایش ، تشریح روحیات شخص بازی و خلق فضای مناسب برای القاء فرضیات نویسنده است .
البته درکنار اعمال دراماتیک در تئاتر ، اعمال فنی نیز به کنش و حرکت کمک می کند . درحقیقت اعمال فنی دربافت دراماتیک شبکه روابط اشخاص بازی وگسترش طرح نقش چندانی ندارد وتنها به غنی ترکردن جنبه های تصویری و نمایش یک اثر کمک می کند ولی به هر صورت درتئاتر اعمال فنی به کمک اعمال دراماتیک می آیند .
اما دریک نمایش رادیویی با توجه به اینکه کلام حرف اول وآخر را می زند و به قول پیتر لیویس « رادیو درمقایسه با دیگر قالب های هنری که کلام را به کار می گیرند ، دنیایی نهفته تر ، معنوی تر و غامض تر ارائه می دهد . » پس کنش ها از نوع کلامی شکل می گیرد .

هدف درکنش
هدف درطراحی کنش بسیار حائز اهمیت است . از نظر فن نمایشنامه نویسی هیچ شخصی به خودی خود و فی النفسه ضعیف یا قوی نیست ، ضعف وقدرت اورا میزان وابستگی به هدفی که درپیش دارد ، معین می کند . هر قدر هدف جذبه بیشتری داشته باشد ، شخص بازی از نظر دراماتیک نیروی بیشتری دارد . کنش ها باید پیوسته درخدمت هدف اصلی نمایشنامه باشد وهر کنش درهر صحنه باید مقدمه ای جذاب وبرای ورود به صحنه ی بعد باشد و پایان هرصحنه تعلیق وکشمکش کافی درمخاطب ایجاد کند .
کشمکش واقعی
کشمکش واقعی بصورت نامرئی وبسیار پر کشش وهیجان انگیز بین نویسنده ومخاطبان درمی گیرد یعنی شنونده در مورد نتیجه داستان پیش بینی هایی می کند واحتمالاتی می دهد ولی نویسنده با زبردستی هنرمندانه از کنار این حدسیات می گذرد وآنچه که خود درذهن دارد به مخاطب ارائه می دهد .
کنش در صحنه ی آغازین
صحنه ی آغازین ونقطه تعریف درنمایش رادیویی بسیار اهمیت دارد . اگر کنش های کلامی به مدد افکت و موسیقی نتواند به خوبی طرح ریزی شود و شروع گیج کننده و مبهم وفاقد کشش مناسب باشد پس شنونده به راحتی پیچ رادیو را خواهد بست ونمایشنامه نویس توفیقی نخواهد داشت . پس نویسنده نمایشنامه رادیویی باید کارش را ازجایی شروع کند که کنش شکل می گیرد .


کنش وشخصیت
کنش های کلامی درنمایشنامه ی رادیویی باید بین دو یا سه شخصیت اصلی ایجاد شود . بخاطر محدودیت بصری که شنونده نمی تواند شخصیت ها را ببیند ومسئله ی تداوم تشخیص هویت اشخاص بازی . اگر یک شخصیت دو یا سه صحنه نباشد وتوسط دیگر بازیگران به او اشاره ای نشود ، درذهن شنونده باقی نمی ماند .
کنش های کلامی درنمایشنامه ی رادیویی باید معرف ویژگی های جسمی وبرونی بازیگران نیز باشد وبا استفاده از مکالمه شخصیت ها به تصویر کشیده شود .
زمان درکنش کلامی
گرچه کنش های موجود دریک نمایشنامه ی رادیویی به وقایع نمایش شدت می بخشند وبا ایجاد درگیری عاطفی میزان هیجان درمخاطب را بالا می برند ولی هرگز نباید دامنه کشمکش هارا بیش از حد لازم گسترش داد . چون پس از مدت زمانی طولانی درحالت غم یا شادی مخاطب خسته می شود ودیگر میل به ادامه شنیدن ماجرا ندارد .
در نمایشنامه ی رادیویی برخلاف نمایشنامه های صحنه ای ممکن است کنش ها دریک صحنه بسیار کوتاه باشند ولی درهمین صحنه های کوتاه نیز باید کنش به خوبی طراحی واجرا شود .
کنش وصحنه
درنمایش های رادیویی درجاهایی که کنش به شکل طبیعی وساده از صحنه ای به صحنه ی دیگر ادامه می یابد ، می توان از اتصال یا انتقال مستقیم بهره برد . دیالوگ پایانی باید به گونه ای نوشته شود که بتوان به راحتی وارد صحنه ی بعدی شد . به عنوان مثال : « روز شنبه ، ساعت ۴ عصر ، درایستگاه قطار می بینمت » هنگامی که افکت سوت قطار بلافاصله شنیده می شود ، شنونده خواه ، نا خواه ، زمان ومکان صحنه را می یابد .

نقش راوی درکنش
از راوی می توان برای توضیح صحنه درمواردی که کنش های پیچیده اتفاق می افتد استفاده شود . بارها شنیده شده که متأسفانه نویسندگان نوپا نمایشنامه های رادیویی از این ظرفیت بسیار ونابه جا استفاده کرده اند وصدای راوی صرفا ناشر اطلاعات است درصورتیکه آن اطلاعات می توانستند درقالب کنش نمایشی وبه تدریج به شنونده ارائه شود تا زمان کافی برای ایجاد تصویر سازی وتخیل درذهن داشته باشد .
تکرار درکنش کلامی
نکات اصلی ومهم مکالمه باید چندین بار به صور گوناگون تکرار شوند . چون ممکن است برخی از شنوندگان مسئله اصلی را درک نکنند . با توجه به این مورد که مخاطب یک اثر رادیویی مانند مخاطب یک فیلم درمحیطی خاص ودور از سروصدا نیست ، اهمیت این مسئله را بیشتر نمایان می کند .
نتیجه
درست است که کنش کلامی در نمایشنامه ی رادیویی اساس است ولی نباید با پرکلام بودن نمایش ویک ریز حرف زدن شخصیت ها و استفاده نکردن از سکوت دراماتیک اشتباه گرفت . پس نیاز است نویسندگان محترم نمایشنامه های رادیویی به خلق فضاهای دراماتیک که برپایه کلام هستند ، بپردازند واز بکار بردن کنش های فیزیکی که نیاز به تشریح دارد و با هیچ نوع افکت نمی تواند فضا را توصیف کرد اجتناب کنند وچنانکه قصد بازنویسی از نمایش های صحنه ای را برای رادیو دارند حتما به راههای انتقال عناصر بصری به صورتی توجه ویژه ای کنند وبا ابتکار وخلاقیت به توصیف زمان ومکان صحنه ی نمایش بپردازند . درضمن نویسنده ی نمایشنامه رادیویی می تواند درهنگام کنش برای جذابیت بیشتر از انواع صداهای گفتاری ، طبیعی والکترونیک نیز استفاده کند .

منابع
اگری ، لاجوس ( ۱۳۸۳ ) – فن نمایشنامه نویسی ( ترجمه دکتر مهدی فروغ ) – نگاه
ریچاردز ، کیت ( ۱۳۸۱ ) – نگارش نمایشنامه رادیویی ( ترجمه مهدی عبداله زاده ) –کانون اندیشه
مکی ، ابراهیم ( ۱۳۶۶ ) – شناخت عوامل نمایش – سروش
مکی ، ابراهیم ( ۱۳۸۰ ) – مقدمه ای برفیلمنامه نویسی وکالبدشکافی یک فیلمنامه – سروش
بک ، آلن ( ۱۳۸۴ ) – بازیگری در رادیو ( ترجمه معصومه امین ) – دفتر پژوهش های رادیو
 

Similar threads

بالا