معماری با مصالحی از جنس دل

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک نفر نیست بپرسد از من

که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می نگری

گاه با ماه سخن می گویی

گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

راستی گمشده ات کیست؟

کجاست؟

صدفی در دریا است؟

نوری از روزنه فرداهاست

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو خوب می دانی من اینجا بی قرارم


 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مجنون که می شوی لیلی شدن را کم می آورم...

آوای دلت را با کدامین ساز عاشقی می شود نواخت؟

بند بند وجودم تار می شود...

دلم به لرزه می افتد...

لیلی شده ام؟؟؟
 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
می دانی ، فلانی جان !
زندگی شاید همین باشد
یک فریبِ ساده کوچک
آنهم از دست عزیزی که برایت هیچ کس چون او گرامی نیست​
من که باور کرده ام ، باید همین باشد ...
 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
صداقت یک هدیه بسیار گران قیمت است؛

آن را از انسان های ارزان، انتظار نداشته باش ...
 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاشقانه با من باش ........

عشق فقط کنار هم بودن نیست ......

عشق فقط حرف عاشقانه نیست ......

عشق فقط ظاهر نیست ..........

عاشق که باشی .....

حتی اگر نباشم .....

تو عاشقانه با منی .......

عشق یعنی من و تو .... ماورای تمام فاصله ها ........


 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
” سکوت “خطرناکتر از حرفهای نیشدار استکسی که سکوت میکند ،روزی” سرنوشت “حرفهایش را به شما خواهد گفت
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من نشانی از تو ندارم
اما نشانی ام را برای تو می نویسم:
درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن و
وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو!
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن،
کناربیدمجنون خزان زده
و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام!
درکلبه را باز کن
و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش را کنار بزن!
مرا خواهی دید بابغضی کویری
که غرق عصاره ی انتظار
پشت دیوار غم هایم نشسته ام
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
با صدایش آشنایم کرد و رفت
نوبت اوج رفاقت که رسید
ناگهان تنها رهایم کرد و رفت
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی کسـی هایم هوای آغوشی را دارد

که بی منت به آتـش بکشد

تمام نبودن هایت را...
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باستان کاران تبانی کرده اند/
عشق راهم باستانی کرده اند/
هرچه آدم هاطلایی ترشدند/
عشق هامومیایی ترشدند/
رفته رفته عاشقان هم کم شدند/
نسلی از بیگانگان آدم شدند/
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خسته تر از هر روز بودمــــــــــ ....​
کاش میشد گوشـــــــه ای می نوشتم:​
خـــــــــــدایا خیلی خـــــــــسته امــــــــ...​
فردا صبح بــــــــیدارم نکـــــــن...!!
 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی میرسد که در خیال خود جای خالی ام را حس کنی
در دلت با بغض بگویی :
" کاش اينجآ بود "
اما مَـن دیگر
.
.
.
به خوابت هم نمی آیم
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه سخت است،
تشییع عشق بر روی شانه های فراموشی ،
و دل سپردن به قبرستان جدایی ،
وقتی که میدانی پنج شنبه ای نیست ،
تا رهگذری ،
بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند…
 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
کمي عوض شدم؛
ديريست از خداحافظي ها غمگين نميشوم؛
به کسي تکيه نميکنم
از کسي انتظار محبت ندارم؛ خودم بوسه ميزنم بر دستانم ؛
سر به زانو هايم ميگذارم و سنگ صبور خودم ميشوم...
چقدر بزرگ شدم يک شبه !!!

 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=3][FONT=courier new, courier, mono][FONT=courier new, courier, mono]از جداییمان به هرکس حرف زدم حق را به من دادند[/FONT][/FONT][/h] [h=3][FONT=courier new, courier, mono][FONT=courier new, courier, mono]اما [/FONT][/FONT][FONT=courier new, courier, mono][FONT=courier new, courier, mono]چه [/FONT][/FONT][FONT=courier new, courier, mono][FONT=courier new, courier, mono]فایده اینها نمیدانند من حق را نمی خواهم[/FONT][/FONT][/h] [h=3][FONT=courier new, courier, mono][FONT=courier new, courier, mono] حق که [/FONT][/FONT][FONT=courier new, courier, mono][FONT=courier new, courier, mono]برای [/FONT][/FONT][FONT=courier new, courier, mono][FONT=courier new, courier, mono]من " تو " نمیشود[/FONT] [/FONT][/h]
 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
با تمام کنار او بودَنـهآیت " کنــآر " می آیم...

فقط محض رضای " خـُـدا "

دست از سر خوابهایم بردآر ...
 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز

همیشه به یادت هستم ،اماشاهدی ندارم جز کلاغ بام خانه مان
که او هم حقیقت را به تکه پنیری میفروشد.
 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=courier new, courier, mono] می گویند : شاد بنویس ...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono] نوشته هایت درد دارند!
و من یاد ِ مردی می افتم ،
که با کمانچه اش ،
گوشه ی خیابان شاد میزد...
اما با چشمهای ِ خیس ...!!
[/FONT]
 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=courier new, courier, mono]مرا ببخش که ســــاده بودنم دلت را زد...

مرا ببخش اگر عشــــق ورزیدنم چشمانت را بست...!!!

می روم تا آنان که توانا ترند... تو را به اوج
[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]بودنــــت برسانند ...[/FONT]
 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
به یاد داشته باش...
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]مردم اغلب بی انصاف ، بی منطق و خودمحورند ولی آنان را ببخش...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم میکنند ولی مهربان[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]باش..[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]اگر شریف و درستکار باشی فریبت میدهند ولی شریف و درستکار باش.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نیکی های امروزت را فراموش میکنند ولی نیکوکار باش.بهترین های خود را به دنیا[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]ببخش حتی اگر هیچگاه کافی نباشد و در نهایت میبینی هر آنچه هست همواره[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]میان تو و خداوند است نه میان تو و مردم...[/FONT]
 

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=courier new, courier, mono]*** *** *** [/FONT]​
[FONT=courier new, courier, mono]حالا که رفتنی شده ای باشد قبول ...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]لا اقل این نکته را بدان : [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آهن قراضه ای که چنان گرم گرم می تپید دلم بود نامهربان . . .[/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
معماری قشنگی
در دلم راه انداختی
دلم را حسابی
خرد کردی
و حال
باید
به این بیاندیشم
حال که
دل ندارم
چه بدهم
به انکه
شاید
روزی بیاید و
دوستم بدارد
 
بالا