>>> فراماسونریی....چالشش نو ظهورر بشریت

P.Guardiola گفت:

به نظر من چالش نوظهور و همیشگی بشر متوهم بودن بشر هست.

اینکه فکر میکنه خیلی خاصه، فکر میکنه سوای سایر موجوداته، برای خودش قصه جن و پری و شیطان و... سر هم میکنه و خودش غرق افسانه ها میشه.

خودش خدا و بت میسازه و خودش نوکریشون رو میکنه !!!!!!!!!!

انسان موجود بدبختیه، دلم براش میسوزه که هم خودش و هم دیگران همه جا و همه لحظه ها بازیش میدن و به خاطر محدودیت عمرش و ترس از نیستی، هر کسی به یک بازی تن میده.

کلیک کنید تا باز شود...

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/misc/quote_icon.png نوشته اصلي بوسيله P.Guardiola http://www.www.www.iran-eng.ir/images/buttons/viewpost-left.png
به نظر من چالش نوظهور و همیشگی بشر متوهم بودن بشر هست.

اینکه فکر میکنه خیلی خاصه، فکر میکنه سوای سایر موجوداته، برای خودش قصه جن و پری و شیطان و... سر هم میکنه و خودش غرق افسانه ها میشه.

خودش خدا و بت میسازه و خودش نوکریشون رو میکنه !!!!!!!!!!

انسان موجود بدبختیه، دلم براش میسوزه که هم خودش و هم دیگران همه جا و همه لحظه ها بازیش میدن و به خاطر محدودیت عمرش و ترس از نیستی، هر کسی به یک بازی تن میده.

کلیک کنید تا باز شود...

mor1360 گفت:

دقیقا یکی از چالش های عمده همین متوهم بودن بشر است اما با تفاوتی اندک. اصولا انسان یا هر موجود صاحب عقلی نمیتونه بدون جهان بینی(ایدئولوژی) زندگی کنه چون نتیجه ناگزیر داشتن عقل، فکر کردن و موضع گرفتن در برابر پدیده های جهان اطراف ماست. برای اینکه جهان بینی نداشته باشی، باید عقلتو تعطیل کنی. حتی کسانی که تریپ روشنفکری میزارن و میگن که اینها همش توهم و افسانه است خودشون هم از این قائده مسنثنی نیستند. مثلا همین دوست عزیز، جناب گواردیولا، در این نظرشون، جهان بینی مادی گرایی و سکولار رو به نمایش گذاشته اند. ولی برای بقیه کسانی که دارای نظرات متفاوتی هستند، به خاطر داشتن جهان بینی، دل می سوزوند! در حالیکه در پس هر کدوم از این جهانبینی ها، هزاران ساعت تفکر و برهان ها و شواهد عقلی و منطقی پنهان شده که باید با شناخت و تحلیل درست آنها، جهانبینی درست را انتخاب کرد. داشتن جهان بینی درست، نه تنها نشانه ضعف و متوهم بودن نیست، بلکه نشان از بالندگی فکری و شناخت صحیح و موضعگیری شایسته نسبت به عالم هستی است.
در چنین شرایطی است که انسان نسبت به اتفاقاتی که در جهان می افتند نمی تواند بی تفاوت بوده و در برابر آنها موضعگیری خواهد داشت. ازجمله جریان هایی مانند همین انجمن های مخفی(فراماسونری، ایلومیناتی، بیلدربرگ، صهیونیزم، شیطان پرستی و ...) که بخشی از هرم قدرت نظام سلطه هستند که اداره جامعه جهانی را به عهده گرفته و جهانبینی خود را به جامعه بشری تحمیل می کند. چه ما این مسائل را قبول داشته باشیم یا نداشته باشیم، شواهد و دلایل بسیاری در اینکه در عمل، مدیریت جامعه بشری، به دست جریانی خاص افتاده و در جهت منافع آنها پیش می رود، موجود است.

کلیک کنید تا باز شود...

جهان بینی مادی گرا و سکولار یعنی چی؟
یعنی در احساسات و اخلاقیات تعطیله و اساس بر زندگی ماشینی و فساده؟

آدم سکولار دروغگو میشه، آدم مسلمان راستگو؟
چرا فکر میکنی میشه آدمارو در چارچوب مکاتب دسته بندی کرد و اگر شما یک تقلید گر صرف هستین، سایرین هم تنها تقلید گرند؟

در پس بت پرستی هم هزاران سال تفکر و استدلال بود وگرنه فکر کردی چرا آدما بت میپرستیدن؟
اونا میترسیدن، اما ترسشون زمانی ریخت با ارائه مفهومی کامل تر برای همون زمان.

اما این مفهوم امروز کم کم داره به آخر خط میرسه و ترس ها هم داره میریزه، پس این تفکر که زمانی ضروری بوده و واجب، امروز بیشتر مضر هست و داره سبب انحطاط میشه چون تحجر رو نمیشه از تفکرات قدیمی به عنوان حجت جدا کرد !!!
همه مکاتب تاریخ مصرف دارن و اونچه که شما میگی هم تاریخ مصرفش تمام شده برای همین از غرب حتی در اخلاق هم عقب افتادین و مردمی دپرس و پرخاشگر از ایرانی ها ساختین.

فراماسون و... هم برای سر کار گذاشتن مذهبی هاست تا راحت تر کشورهاشون رو با دل مشغولی به این قصه ها و توهمات؛ چپاول کنند.
قصه دینی و شیطان بهتون تزریق میکنند و مغزها و سرمایه ها و فرصت هاتون رو میسوزون.

بازی میخورین از دو سو، بازی میخورین...

کلیک کنید تا باز شود...

در پایان، و با عرض معذرت از طولانی شدن پست، به کسانی که فکر می کنند، اسلام هم مانند ادیان دیگر و مکاتب بشری، در اداره جامعه بشری ناتوان و موجب عقب ماندگی است، توصیه می کنم اگر واقعا دنبال حقیقت هستند، کمی وقت گذاشته و مطالعات خود را بیشتر کنند. در این مورد همچنین می توانند از مباحث اساتیدی مانند دکتر رحیم پور ازغدی نیز که در وب و بازار در دسترس است استفاده نمایند. همچنین برای مباحثی چون کابالا، فراماسونری و جنگ نرم، می توانند از سخنرانی های امثال آقای رائفی پور استفاده نمایند. والا ضرر نمی کنید! حداقلش اینه که از عقاید دیگران هم باخبر میشید!

mor1360 گفت:

اول: ما عملکرد آدم ها رو بررسی نمیکنیم بلکه در مورد مکتب ها صحبت می کنیم. من نگفتم هرکسی اسم مسلمان رو یدک بکشه حتما آدم با کمالاتیه و برعکس.
دوم: چون در عمل همین طوره. اگه تونستی، آدمی رو مثال بزن که در چهارچوب مکاتب قابل دسته بندی نباشه. همونطور که قبلا هم اشاره کردم، داشتن جهانبینی و مکتب، نتیجه ناگزیر داشتن عقل و منطق هست.
سوم: من هم همینو گفتم. بله در پس همه مکاتب هزاران ساعت تفکر و استدلال وجود داره. ولی اینو هم گفتم که باید با بررسی و تحلیل اونها دید که کدومشون بر مبنا و اساس درستی بنا شده اند و صحت استدلالهای آنها را سنجید تا به جهانبینی درست رسید. اگه شما مبانی و استدلالاتی رو که مثلا یهودیت و اسلام بر پایه آنها بنا شده اند بررسی کنید، خواهید دید که کدام برای زندگی مادی و معنوی انسان دارای برنامه صحیح و کاملی است.
چهارم: چی داره به آخر خط میرسه؟ ترس از چی داراه میریزه و چرا؟ از کجا به این نتیجه رسیدید که ایمان به مفاهیمی مانند خدا و عالم غیب، امروزه مضر است؟ آیا به این دلیل که مکاتبی در غرب و شرق به علت تحریف شدن یا عدم مبنای صحیح، در اداره جامعه بشری به بن بست رسیده اند و شکست خورده اند، باید به همه مکاتب دیگر شک کرد و بدون مطالعه اونها رو هم با همون چوب راند؟! یا اگر مثلا در ایران، به درستی به مکتب مردم خود عمل نکرده و تنها شعار آنرا بدهند( چه مسئولان و چه مردم)، باید بدون مطالعه این مکتب را ناکارآمد و متحجر خواند که ما را مردمی دپرس و پرخاشگر بار آورده است؟!
اگر کمی زحمت کشیده و سرچ و تحقیق کنید، شواهد و دلایل بسیار محکم و استواری مبنی بر توهم نبودن نظام سلطه و شاخه های آن از قبیل فراماسونری و... پیدا خواهید نمود. این را باید باور کنید که همه کسانی که به این مفاهیم اعتقاد دارند، صرفا مقلد و جوگیر و متوهم نیستند و در میان آنها بسیار کسانی هستند که با تدبر و تفکر صحیح و موشکافانه این مفاهیم را بررسی کرده و به آنها اعتقاد یافته اند.
پنجم: اصلا هم به مذهبی بودن یا نبودن افراد بستگی ندارد که به این مفاهیم می پردازند. این یک مبارزه است ولی پنهان و پیچیده. با کمی مطالعه شواهد آنرا در همه جا خواهید یافت. مثلا چرا وقتی در ایران، آبیلیسک( که در کابالا و شیطان پرستی نماد آلت ... شیطان و مورد پرستش است) را به آتش می کشند، حتی مقامات بلند پایه غربی نسبت به آن واکنش نشان داده و توهین به نظم نوین جهانی می دانند؟ آیا رئیس جمهور آمریکا نیز متوهم و بازی خورده و چپاول شده است؟! چرا در دنیای غرب که به قول شما ما در اخلاق از آنها عقب مانده ایم(!!!) هزینه های زیادی برای از بین بردن اخلاقیات و تبلیغ انحرافات اخلاقی از قبیل همجنس گرایی(آن هم به نام آزادی= بی بند و باری) و ... می شود؟ چرا در غرب با حمایت دولت ها، هرچند وقت یک بار، به پیامبران و از جمله به قرآن که درون آن انباشته از توصیه به تفکر، تعقل، تدبر و... است بدون مطالعه در مورد آن توهین می شود؟ و خیلی مسائل اینچنینی...
با گفتن اینکه همه این مسائل فقط توهم است، نمی توان خود را راحت کرد. این پاک کردن صورت مسئله به جای حل آن است. امیدوارم همه ما بیشتر و بهتر از عقل و بصیرت خود استفاده کنیم و بازیچه نباشیم.
در پایان، و با عرض معذرت از طولانی شدن پست، به کسانی که فکر می کنند، اسلام هم مانند ادیان دیگر و مکاتب بشری، در اداره جامعه بشری ناتوان و موجب عقب ماندگی است، توصیه می کنم اگر واقعا دنبال حقیقت هستند، کمی وقت گذاشته و مطالعات خود را بیشتر کنند. در این مورد همچنین می توانند از مباحث اساتیدی مانند دکتر رحیم پور ازغدی نیز که در وب و بازار در دسترس است استفاده نمایند. همچنین برای مباحثی چون کابالا، فراماسونری و جنگ نرم، می توانند از سخنرانی های امثال آقای رائفی پور استفاده نمایند. والا ضرر نمی کنید! حداقلش اینه که از عقاید دیگران هم باخبر میشید!

کلیک کنید تا باز شود...

mor1360 گفت:

متاسفانه به اسلام ناب فرصت کافی برای پیاده کردن اهدافش در جامعه داده نشده. با مطالعه تاریخ این حقیقت تلخ رو تصدیق خواهید کرد. شما عملکرد حکومت هایی که اسم اسلام رو یدک می کشن به پای اسلام نذارین.
شاید در گفتار الزامی در اینکه انسان پیرو مکتبی باشه وجود نداشته باشه ولی در عمل اینچنین نیست. مثلا همین شخصی که شما مثال زدید، به وجود یک آفریننده ای اعتقاد داره، پس تا اینجا در محدوده مکاتب و ادیان یکتاپرست قرار میگیره. حالا با در نظر گرفتن جزئیات اعتقاداتش میشه دایره مکاتب شامل اونو تنگتر کرد. اگه هم بگویید که همه مکاتب رو به یک اندازه قبول داره(مکتب تکثرگرایی)، اینجا به تناقض خواهیم رسید. زیرا نمی توان به دو امر که با هم اختلاف و تعارض دارند، به یک چشم نگریست. بلکه در اینجا باید مشخص کنیم که از میان موارد اختلافی با کدام موافقیم و کدام بیشتر با عقل جور در می آید. همونطور که قبلا هم گفتم، نمی توان یک موجود دارای عقل را بدون جهانبینی فرض کرد.
با بخش اول مورد سوم شما تا حدی موافقم ولی باید شرایط برای عملی کردن اون آرمان شهر ها هم فراهم باشه. در مورد بخش دومش اصلا شما شرایط کشورهای خاورمیانه رو نتیجه عملی اسلام ندانید چون این حکومت ها هیچ ارتباط حقیقی به اسلام ناب ندارند. همونطور که قبلا هم گفتم شما با دقت به سخنرانی های آقای رائفی پور( در مورد غرب، ماسون ها) گوش بدهید تا اندکی گوشی دستتون بیاد!
بله، خدایانی که توسط آدمها خلق شده اند شاید چنین خصوصیاتی رو داشته باشن، ولی خدایی که آدمها رو خلق کرده از چنین خصوصیاتی مبراست. شما مثل اینکه مطالعات مذهبیتون در مورد وجود و صفات خدا یکمی اندکه. اگه بیشتر مطالعه بفرمایید، عاشق این خدای حقیقی خواهید شد! مثالی هم که در مورد حملات انتحاری زدی، یک سوء استفاده از ظرفیت های ایمانی افراد با شستشوی مغزی توسط مکاتب دست ساخته نظام سلطه است که همونطور که می بینید، چه از نظر تبلیغاتی و چه مادی و معنوی تماما به ضرر مسلمین و به سود استعمارگران است.
اتفاقا بحث های مذهبی و جن و شیاطین در غرب هم خیلی داغه. کمی در مسائل و جنجالهای مسلمانان غربی، اوانجیلیست ها و اهدافشون، عرفان های دست ساخته نوظهور و ... تحقیق کنید، مسائل زیادی براتون روشن خواهد شد.(رائفی پور و گوشی)
در نهایت معذرت می خوام که بحثمون طولانی و تا حدی خارج از موضوع تاپیک شد. من هم از شما ممنونم.

کلیک کنید تا باز شود...

mor1360 گفت:

متاسفانه به اسلام ناب فرصت کافی برای پیاده کردن اهدافش در جامعه داده نشده. با مطالعه تاریخ این حقیقت تلخ رو تصدیق خواهید کرد. شما عملکرد حکومت هایی که اسم اسلام رو یدک می کشن به پای اسلام نذارین.
شاید در گفتار الزامی در اینکه انسان پیرو مکتبی باشه وجود نداشته باشه ولی در عمل اینچنین نیست. مثلا همین شخصی که شما مثال زدید، به وجود یک آفریننده ای اعتقاد داره، پس تا اینجا در محدوده مکاتب و ادیان یکتاپرست قرار میگیره. حالا با در نظر گرفتن جزئیات اعتقاداتش میشه دایره مکاتب شامل اونو تنگتر کرد. اگه هم بگویید که همه مکاتب رو به یک اندازه قبول داره(مکتب تکثرگرایی)، اینجا به تناقض خواهیم رسید. زیرا نمی توان به دو امر که با هم اختلاف و تعارض دارند، به یک چشم نگریست. بلکه در اینجا باید مشخص کنیم که از میان موارد اختلافی با کدام موافقیم و کدام بیشتر با عقل جور در می آید. همونطور که قبلا هم گفتم، نمی توان یک موجود دارای عقل را بدون جهانبینی فرض کرد.
با بخش اول مورد سوم شما تا حدی موافقم ولی باید شرایط برای عملی کردن اون آرمان شهر ها هم فراهم باشه. در مورد بخش دومش اصلا شما شرایط کشورهای خاورمیانه رو نتیجه عملی اسلام ندانید چون این حکومت ها هیچ ارتباط حقیقی به اسلام ناب ندارند. همونطور که قبلا هم گفتم شما با دقت به سخنرانی های آقای رائفی پور( در مورد غرب، ماسون ها) گوش بدهید تا اندکی گوشی دستتون بیاد!
بله، خدایانی که توسط آدمها خلق شده اند شاید چنین خصوصیاتی رو داشته باشن، ولی خدایی که آدمها رو خلق کرده از چنین خصوصیاتی مبراست. شما مثل اینکه مطالعات مذهبیتون در مورد وجود و صفات خدا یکمی اندکه. اگه بیشتر مطالعه بفرمایید، عاشق این خدای حقیقی خواهید شد! مثالی هم که در مورد حملات انتحاری زدی، یک سوء استفاده از ظرفیت های ایمانی افراد با شستشوی مغزی توسط مکاتب دست ساخته نظام سلطه است که همونطور که می بینید، چه از نظر تبلیغاتی و چه مادی و معنوی تماما به ضرر مسلمین و به سود استعمارگران است.
اتفاقا بحث های مذهبی و جن و شیاطین در غرب هم خیلی داغه. کمی در مسائل و جنجالهای مسلمانان غربی، اوانجیلیست ها و اهدافشون، عرفان های دست ساخته نوظهور و ... تحقیق کنید، مسائل زیادی براتون روشن خواهد شد.(رائفی پور و گوشی)
در نهایت معذرت می خوام که بحثمون طولانی و تا حدی خارج از موضوع تاپیک شد. من هم از شما ممنونم.

کلیک کنید تا باز شود...