*** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***

مهندس خرده پا 2

کاربر بیش فعال
[h=2]لحظه های دلتنگی[/h] نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هـــــــمین که عشق باشد

آن هـــــــم در حوالی تو

هر چقـــــــدر هم که پاییز باشد


بــــــــــــــهاری ترین هوا سهم من است . . .!
 

M@TI$A

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دردي هميشگي دارم.. چون، من او را هنوز دوست مي دارم!
 

M@TI$A

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
برای تــــــو …برای چشمهایتــــــــ… برای مـــن …برای دردهایمــــ … برای مــــا …برای این همه تنهـــــــایی … ای کاش خــــــــــــدا کاری بکند
 

M@TI$A

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من گفتم بمان ؟ بشین یا برقص ؟ من، فقط گفتم بخند
 

M@TI$A

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
برایم کف زدند…. در آغوشم گرفتند… تأییدوتشویقم کردند که آخر فراموشت کردم… دیگر تا ابد برلبانم این لبخند مصنوعی مهمان است… اما بین خودمان باشد هنوز تنها عشقم تو هستی…!
 

M@TI$A

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
میخندی و انگار هر چه ابر،بر ترکهای وجودم میبارد. میخندی و شب پره های بی کسی، آسمان را پر میکند. میخندی و آفتاب برای بخشش درنگ نمیکند. میخندی و دلم برای غنیمت بردن ِ مهربانی ِ بودنت پر میکشد. شاهبانوی همه ی نوشته های من! چه ماهی وار، مخالف ِ هر چه هجوم ِاندوه است میتازی!* میخندی و من، من ِ دیگر میشوم: شاهوار و مغرور؛ بر بلندای سرزمینی که هر پاره اش محظوظ ِخنده ی توست... میخندی و دلم برای به انتظار نشستن ِ فرداها، بهانه ای تازه می یابد!
 

"gole naz"

عضو جدید
" دلم گرفته اي دوست "


دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من

گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟

کجا روم که راهی به گلشنی ندانم


که دیده برگشودم به کنج تنگنا من

نه بسته‌ام به کس دل، نه بسته کس به من دل


چو تخته ‌پاره بر موج، رهـــا، رهـــــــا، رهــــا من

ز من هر آنکه او دور ، چو دل به سینه نزدیک


به مـن هـر آن کـه نـزدیــک، ازو جـــــدا، جــــــــدا مـن!


نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی


که تر کنم گلویی به یاد آشنا من


ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟


که گویدم به پاسخ که زنده‌ام چرا من؟


ستاره‌ها نهفتم در آسمان ابری


دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واژه‌هایت‌ در قلب‌ من‌
دایره‌های‌ سطح‌ آب‌ را مانندند!


بوسه‌ات‌ بر لبانم‌،
به‌ پرنده‌یی‌ در باد می‌ماند!

چشمان‌ سیاهم‌ بر روشنای‌ اندامت‌،
فوّاره‌های‌ جوشان‌ در دل‌ شب‌ را یادآورند!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در حوالی دل من
ارام بنشین
شاید بشنوی صدایی که
شنیدنش
سخت شده
شاید ببینی
دل تنگی که
هر بار پشت
نقابی پنهان میکنم
و تنها
به شانه ام میزنی
و میگویی
چه خوبه اینقدر
بی خیالی
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عطرت

بیخودم از خود نمی کند ام دیگر

شبت

رامم نمی کند

حالا که رفته ای

خاطراتت به هیچ کاری نمی آیند . .

پرت است حواسم

گفتم رفته ای؟

مگر آمده بودی؟

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این صفحه را ورق میزنم
تا دیگر
چشمانت را پنهان نکنی
وگرنه من اسمان را عوض میکنم
من شاعرم
میتوانم افتاب را به کوچه ها راه ندهم
میتوانم کلاغ را سفید بنویسم
میتوانم از دستای تو
شعری بسرایم
-تلخ
می توانم ...
... نه نمیتوانم ...
دیوانه ، اسمانم را پس بده
من رویاهایم ابیست
نه روزگارم
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
راهش را هم تقسیم کرد
رفتنش به من رسید ،
رسیدنش به دیگری . . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی نگاهی تو را مسخ می کند
و تمامت را می گیرد
جز فکر کاشتن بوسه ای بر لب
و به دست آوردن دلی که دلت را تسخیر کرده
چیزی در خودت نمی بینی،
حسرت نوازش چهره ای که بر تو لبخند می زند
تو را به مرز دیوانگی می کشاند...
وقتی سر انگشتانت حرف می زنند
و لب ها غرق در بوسه های مکررند...
یک آن شک می کنی
که شاید این عشق باشد...
شاید...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه ذوقی میکنم
ان لحظه که
مینشینم
و خاطراتم را مرور میکنم
لحظاتی که
همیشه
تو حضور داری
با اینکه
همیشه حضور نداری
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]قند لبانت؛[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]نمک گیرم کرد[/FONT][FONT=&quot]![/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]نميدانم فشارم بالاست يا قندم[/FONT][FONT=&quot]![/FONT]
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]ای مرغ آفتاب[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]زندانی دیار شب جاودانی ام[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]یک روز از دریچه زندان من بتاب[/FONT]
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
گذشت زمان بر آنها که منتظر می مانند، بسیار کند
بر آنها که می هراسند، بسیار تند
بر آنها که زانوی غم در بغل می گیرند، بسیار طولانی
اما...
برای آنها که عشق می ورزند زمان را آغاز و پایانی نیست


 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
از آجیل سفره ی عید چند پسته ی لال مانده است،
آنها که لب گشودند، خورده شدند
آنها که لال مانده اند...

دندانساز راست می گفت:
پسته ی لال،سکوتش دندان شکن است!
[SUB]حسین پناهی[/SUB]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چشم میبندم
و باز میکنم
ارام دوباره چشمانم را میبندم
تا حداقل در رویاهایم
کنارم بنشینی
و بتوانم
حرفهای بزنم
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آمـدنت را خوب یـــــــادمـ نیست ...

بی صدا آمـــدی بـــی آن که مــن بــدانـــم ...

و بــی اجــــــازه مـــــانـدی بی آن که من بخـــواهــــم !

اما اکنون که با ذره ذره ی وجودم مـــــانــدنـــت را ...

تمنا میکنم ...

قصــد سفـــــر داریــ !!!

 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
!
دلــــــــتنـگم
بــــــــرای او نـــه
برای منه قبــــل از او
چقــــدر قشنـــگ بــــودم . . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قاصدان را یک قلم نومید کردن خوب نیست

نامه ی ما پاره کردن داشت ، اگــــر خواندن نداشت
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در خلوت خویش
مینشینم
کنار ساحل
رویش
نامم را مینویسم
و کنار نامم
تنها
چند خط میگذارم
تا دلم تمنای
بودنت را نکند
اخر دل هست
نمیفهمد
تمنایی خواستن
نباید در
سرم باشد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از عهد عالم تورا دوست دارم

از آغاز عالم تو را دوست دارم



چه شبها من و آسمان تا دمِ صبح

سروديم نم نم تو را دوست دارم



نه خطی نه خالی نه خواب و خيالی !

من ای حسِ مبهم تو را دوست دارم



سلامی صميمی تر از غم نديدم
به اندازه ی غم تو را دوست دارم



بيا تا صدا از دل سنگ خيزد

بگوييم با هم تو را دوست دارم



جهان يک دهان شد هم آواز با ما :

تورا دوست دارم ، تو را دوست دارم


قیصر امین پور
 
Similar threads

Similar threads

بالا