استفاده از يك فرصت طلايي

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم



ماه مبارک آمد، اي دوستان بشارت

کز سوي دوست ما را هر دم رسد اشارت
آمد نويد رحمت، اي دل ز خواب برخيز

  1. باشد که باقي عمر، جبران شود خسارت


امام صادق(علیه السلام):خواب روزه دار عبادت،خاموشي او تسبيح،عمل وي پذيرفته شدهو دعاي او مستجاب است.



همينطور كه مستحضريد آروم آروم ماه مبارك رمضان د رحال آمدنه در اين تايبيك درصدديم آداب روزه داري رو براي دوستان به صورت مفصل و مشروح بگذاريم اميدوارم دوستان استفاده لازم رو ببرند وبتوانيم خدمتي به آنها كرده باشيم .


حلول ماه مبارك رمضان بر تمام مسلمان جهان مبارك باد .اميد است از اين فرصت يك ماهه استفاده كنيم و سربلند بيرون بياييم






مژده که شد ماه مبارک پديد
به عاصيان وعده ي رحمت رسيد
ماهي سرشار از برکت و رحمت و عبادت هاي پذيرفته شده
برايتان آرزومندم.







آمد رمضان هست دعا را اثری
دارد دل من شور و نوای دگری
ما بنده عاصی و گنهكار توییم
ای داور بخشنده بما كن نظری










 
آخرین ویرایش:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
اداب روزه داران

اداب روزه داران

روزه فقط امساک از اکل و شرب نیست، بلکه شرائطی دیگر هم همراه آن است، تعهد و مسؤولیتهای انسان در برابر روزه، این فریضه الهی زیاد است.

روزه چهار گروه مقبول نیست




حضرت صادق ( علیه ‏السلام) فرمود:
لا صیام لمن عصی الامام، و لا صیام لعبد آبق حتی یرجع، و لا صیام لامراة ناشزة حتی تتوب، و لا صیام لولد عاق حتی یبر، 1
روزه نیست ‏برای کسی که امام و پیشوای خود را نافرمانی کند و از او اطاعت ننماید، و صحیح نیست روزه عبد فراری، تا مراجعت کند و به خدمت ‏باز نگردد، و روزه زن ناشزه درست نمی‏باشد تا توبه کند و در اختیار همسرش قرار گیرد و همچنین روزه فرزند عاق شده پدر و مادر تا خوب نشود و اصلاح نگردد، مورد قبول قرار نمی‏گیرد، و روزه به حساب نمی‏آید

بلی یکی از ابعاد سیاسی این حدیث ‏شریف، اطاعت و فرمانبری پیروان و رهروان مسلمان از راهبر و پیشوای مذهبی است. که امروز این واقعیت در حق رهبر کبیر انقلاب که این کشتی عظیم انقلاب را ناخدا است، و با امواج خروشان و سهمگین دریای پهناور گیتی در نبرد است. تحقق پیدا کرده است. که بر ما تمامی اقشار ملت از روحانی و کارمند و کشاورز و کارگر و دیگر طبقات مردم واجب و فرض است که گوش به فرمان این رهبر بزرگ که خداوند بر ما منت نهاده باشیم، و از رهنمودهای پیامبر گونه ‏اش اطاعت نمائیم و از هر گونه انتقاد غیر صحیح و اعتراضات نابجا که باعث تضعیف انقلاب و مقام رهبری است. بپرهیزیم، و پر واضح است، که مخالفت ‏با مقام رهبری و ولایت فقیه، مخالفت صریح با مقام والای امام زمان (ارواحناله الفداء) می‏باشد، و مخالفت‏با امام زمان ( علیه‏ السلام) ، روزه و سایر عبادات مقبول حضرت حق تعالی نبوده و صحیح نمی‏باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
سخن ديگر معصومين در مورد اداب روزه داران

سخن ديگر معصومين در مورد اداب روزه داران

فاطمه (ع) در آداب صائم سخن می‏گوید

حضرت فاطمه (علیها السلام) سیده نسوان عالم در آداب روزه‏دار می‏فرماید: عن جعفر بن محمد عن آبائه عن فاطمه (علیهم السلام) : «انها قالت: ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه‏» (2).

جعفر بن محمد (علیهما السلام) از آباء گرامش از فاطمه دخت گرام رسول الله (صلی الله علیهم اجمعین) روایت می‏نماید: که حضرت زهرا (علیها السلام) فرمود: صائم با روزه خویش کاری نکرده (یعنی حق روزه را ادا نکرده) هر گاه زبان و گوش و چشم و جوارحش را از (آنچه که بر آنها حرام است) حفظ نکرده باشد.

یعنی روزه یک مسمای واقعی از حفظ شکم از کل خوردنیها و نوشیدنیها و مبطلات دیگر و خلاصه‏ای از اجتناب از گناهان و معصیت‏خداوند می‏باشد، زیرا روزه‏دار بدون پرهیز از تمامی محرمات روزه واقعی را در خویش تحقق نبخشیده است.

پنج‏ خصلت موجب افطار روزه و بطلان وضوء

اگر چه امروز فقهای عالی مقام این موارد را مبطل روزه و وضوء نمی‏دانند زیرا کمتر کسی است در زمان ما و فرهنگ طاغوت زده و غرب زده ما از این اوصاف رذیله بپرهیزد، آن خصال پنج‏گانه از بیان پیامبر گرامی اسلام چنین است: «خمس خصال یفطرن الصائم، و ینقضن الوضوء الکذب، و الغیبة و النمیمة، و النظر بشهوة، و الیمین الکاذبة‏» (3)

پنج صفت است که روزه را باطل و وضوء را می‏شکند، دروغ و غیبت و سخن چینی و نظر شهوت انگیز، و قسم دروغ.

این اوصاف ذمیمه براستی اثر معنوی و روحانی روزه و وضوء که یک عبادت است در اسلام خنثی می‏کند، و اجر و ثواب روزه و وضوء را نابود می‏نماید.

کیفیت روزه داری از صحف ادریس علیه‏ السلام

در صحف ادریس ( علیه ‏السلام) است:

«اذا دخلتم فی الصیام فطهروا نفوسکم من کل دنس و نجس و صومو الله بقلوب خالصة صافیة منزهة عن الافکار السیئة و الهواجس المنکرة فان الله سیحبس القلوب اللطخة و النیات المدخولة و مع صیام افواهکم من الماکل، فلتصم جوارحکم من الماعم فان الله لا یرضی منکم ان تصوموا من المطاعم فقط لکن من المناکیر کلها و الفواحش باسرها» (4)

حضرت ادریس پیامبر ( علیه‏السلام) در صحف خویش فرمود: هر گاه وارد ماه صیام شدید، پس خویشتن را از هر پلیدی و ناپاکی پاک سازید، (درون خود را برای پذیرش عبادت ویژه خداوند پاکسازی نمائید) و روزه بگیرید برای خداوند با قلبی خالص و نورانی و پاک از فکرهای بد، و صداهای نامفهوم و بی‏معنی و زشت، زیرا خداوند حبس می‏نماید دلهای ناپاک و نیتهای غیر خالص شما را و دهنهای شما نباید فقط با امساک از خوردنیها صائم و روزه‏دار باشد. بلکه باید جوارح شما از گناهان نیز روزه باشد (یعنی اعضاء شما هم باید از معصیت‏خدا امساک نماید) و همانا خداوند راضی نمی‏گردد و خشنود نمی‏شود از شما به اینکه فقط از خوردنیها پرهیز کنید، بلکه از کل منکرات و زشتیها باید پرهیز نمائید تا آنجا که تغییر حالت پیدا کنید.

اثرات منفی غیبت و نمامی در روزه

امام رضا علیه‏السلام فرمود:

«اجتنبوا الغیبة غیبة المؤمن، و احذروا النمیمة، فانهما یفطران الصائم و لا غیبة الفاجر و شارب الخمر و اللاعب بالشطرنج و القمار» (5)

از غیبت مؤمن اجتناب کنید، و از نمامی بپرهیزید، براستی که غیبت و نمامی روزه صائم را باطل می‏نماید، (و اثرات و ثواب روزه را زایل می‏گرداند) ، ولی از فاجر و شارب الخمر و شطرنج ‏باز و قمار باز غیبتی نیست، (یعنی آنان از خود هتک حرمت نموده‏اند، و آبرو از خویش برده ‏اند) .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
از منهيات بيامبر اعظم

از منهيات بيامبر اعظم

از منهیات رسول گرامی خدا (صلی الله علیه و آله) می‏خوانیم:

«ایما امراة آذت زوجها بلسانها لم یقبل الله عز و جل منها صرفا، و لا عدلا، و لا حسنة من عملها حتی ترضیه، و ان صامت نهارها، و قامت لیلها، و اعتقت الرقاب، و حملت علی جیاد الخیل فی سبیل الله و کانت فی اول من یرد النار، و کذلک الرجل اذا کان لها ظالما» (7)

فرمود: هر زنی که شوی خویش را به زبان بیازارد، خداوند هیچ عمل و حسنه ‏ای را از او قبول نکند، تا شوهر را راضی سازد، اگر چه در تمامی روزهای عمرش روزه باشد، و تمامی شبهای زندگیش را به نماز ایستاده باشد، و تمامی بندگان را آزاد سازد، و همیشه ملازم گردن اسبان (که حاکی از جهاد دائمی است) در راه خدا بوده باشد، اول کسی است که وارد آتش جهنم خواهد شد، و نیز اینچنین است اگر مرد به زوجه خویش ظلم نماید، (یعنی همه این عذابها برای آن مرد نیز جاری خواهد بود. )

از آنجائی که روزه، دانشگاه اخلاق و تزکیه نفس و وسیله خود سازیست، لذا روزه ‏دار باید در این دانشگاه از کلیه آداب و برنامه‏ های تربیتی برخوردار، و در قیقت‏خود باید یک معلم اخلاق بوده و بر اعضاء و جوارح خویش تسلط کامل داشته باشد.

چشم و گوش و زبان و. . . تو هم باید روزه باشند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
در رساله حقوق، امام سجاد علیه‏السلام حقوق افعالی را برای انسان می‏شمرد، وقتی به روزه می‏رسد و حقی که روزه، این فریضه الهی از انسان متعهد و مسؤول دارد، اینگونه بیان می‏فرماید:

«و اما حق الصوم فان تعلم انه حجاب ضربه الله علی لسانک و سمعک و بصرک و فرجک و بطنک لیسترک به من النار. و هکذا جاء فی الحدیث: «الصوم جنة من النار» فان سکنت اطرافک فی حجبتها رجوت ان تکون محجوبا و ان انت ترکتها تضطرب فی حجابها و ترفع جنبات الحجاب فتطلع الی ما لیس لها بالنظرة الداعیة للشهوة و القوة الخارجة عن حد التقیة لله لم تامن ان تخرق الحجاب و تخرج منه، و لا قوة الا بالله‏» (10)

اما حق روزه آن است که بدانی این پرده‏ای است که خداوند در برابر زبان، گوش، چشم، فرج، و شکمت آویخته تا تو را از آتش بپوشاند، چنان که در حدیث آمده «روزه سپر آتش است‏» ، اگر اعضای خود را در پس این پرده نگاه داری (و آنها را از گناه حفظ کنی) امید است (از عذاب) محجوب و محفوظ باشی و اگر اعضاء پشت پرده آرام نگیرد، و گوشه و کنار آن بالا رود، و عضوها برای تجاوز از حدود سرکشد، چشم نگاه شهوت انگیز کند، نیروها که باید برای حفظ بدن بکار رود به راه دیگر مصرف شود، ممکن است، پرده پاره گشته بدن بیرون افتد (و طعمه آتش گردد) و لا قوة الا بالله، بلی روزه صحیح، سند شرافت، و معیار هوش، و نیروی اراده انسان است، از این جهت می‏توان کند ذهنی و ضعف اراده را متضاد با روزه دانست.
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزه‏ داران سه درجه تقسیم می‏گردند

در آداب و شرائط روزه و صائمین و نحوه روزه‏داری مرحوم فیض کاشانی رحمة الله علیه در کتاب محجة البیضاء خویش تقسیماتی قائل است و روزه آنان را به سه درجه تقسیم نموده است.

1- صوم العموم


2- صوم الخصوص

3- صوم خصوص الخصوص

اما صوم العموم، و آن نگهداشتن شکم و فرج از حرام و شهوات نامشروع می‏باشد که آن امساک از تمامی خوردنیها و آشامیدنی‏ها و مفطرات دیگر است که از اذان صبح تا اذان مغرب کل چیزهائی که روزه را باطل می‏نماید اجتناب نموده، و روزه خویش را باطل نمی‏گرداند.

و اما صوم الخصوص، و آن نگهداشتن گوش و چشم و زبان و دست و پا و سایر جوارح از کل معاصی و گناهان است، در اینجا مرحوم فیض تکیه به روایاتی می‏فرمایند که ما در بخشهای خود آورده ‏ایم و به طور اشاره متذکر می‏گردیم:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرائط روزه‏ دار از امام صادق (ع):

اول بستن چشم و حفظ کردن آن از نگریستن طولانی به سوی هر چیزی که نهی یا مکروه شده.

امام صادق ( علیه‏السلام) فرمود:

وقتی که روزه هستی باید گوش و چشم و مو و پوست و دیگر اعضای بدنت روزه
باشند، یعنی از گناهانی که بر آن اعضاء حرام شده اجتناب نمایند و حتی چیزی که
قلب را به خودمشغول می‏نماید و از ذکر خدا غافل می‏سازد، باید پرهیز کرد.
و یا در حدیث دیگر امام می‏فرماید:

نباید روز روزه ‏داریت ‏با روز فطرت مساوی و برابر باشد، که
پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‏فرماید:
نگاه تیر مسمومی از تیرهای ابلیس است، پس کسی که از لذت آن نگاه بگذرد،
برای ترس از خدا، خداوند ایمانی به او مرحمت‏ خواهد فرمود، که حلاوتش را در
قلب خویش احساس نماید.

دوم حفظ زبان از هذیان، دروغ، و غیره است.
مراء و جدال را رها کن، و خادم خویش را رنج نده و در حال روزه، با وقار و حلیم باش، که هرزگی و هرزه گوئی تو را در حال روزه به جهال و یاوه گویان ملحق نسازد،
که پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنید از زنی که بجاریه خویش فحش و ناسزا می‏گفت، در حالی که روزه ‏دار هم بود، حضرت برای او دستور فرمود طعامی بیاورند، فرمود به آن زن که بخور، عرض کرد یا رسول الله من روزه دارم حضرت فرمود چگونه روزه ‏داری و حال آنکه به جاریه ‏ات نسبت ناسزا می‏دهی و فحاشی می‏کنی، و به راستی روزه فقط امساک از طعام و شراب نیست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوم- نگهداری گوش از شنیدن هر مکروهی، زیرا هر چیزی گفتنش حرام است، شنیدن و گوش فرا دادن به او نیز حرام است، و لذا به پیشگاه خداوند گناه شنونده دروغ و خورنده حرام یکسان است، که خداوند در قرآن می‏فرماید:


سماعون للکذب اکالون للسحت (سوره مائده، آیه 42)

چهارم- نگهداشتن بقیه اعضاء و جوارح بدن است از قبیل دست و پا از مکاره و نگهداری شکم از شبهات و غذاهائی که مشتبه است در وقت افطار، پس معنی ندارد که صائم از غذای حلال پرهیز کند، سپس با فعل حرام افطار نماید روزه خویش را (با دروغ و نمامی و غیبت) پس مثال این صائم همانند کسی است که در یک شهر قصری بسازد و آنگاه شهر را خراب کند، که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: چه بسا روز ه‏داری است که از روز ه‏اش جز گرسنگی و تشنگی چیزی عایدش نمی‏گردد.

پنجم- از غذای حلال وقت افطار آن قدر نخورد که معده پر شود که هیچ ظرفی مبغوضتر به پیشگاه خداوند از شکم پری نیست که از غذای حلال پر شده باشد، که در نتیجه قدرت هیچ گونه عبادتی و بهره برداری از شبهای پر فیض ماه رمضان نداشته باشد، و ثانیا این عمل با روزه‏داری و دستورات روحانی و معنوی روزه و اثرات آن منافات دارد.

ششم- اینکه قلبش بعد از افطار مضطرب و معلق بین خوف و رجا باشد، زیرا نمی‏داند که آیا روزه ‏اش مقبول حضرت حق قرار گرفته یا خیر، آیا با قبولی روزه‏اش جزء مقربین است‏یا با عدم قبولی روزه جزء آنهائی که مشمول خشم خداوند هستند می‏باشد، پس این است معنی واقعی و باطنی روزه، که این نوع روزه در رتبه انبیاء و اولیاء گرامی خدا خواهد بود. (از کتاب شریف محجة البیضاء، ج 2، ص 130)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
صدقه دادن

صدقه دادن

صدقه دادن

- قال الإمام الرضا علیه‏ السلام
: مَن تَصَدَّقَ وَقتَ إفطارِهِ عَلى مِسكینٍ بِرَغیفٍ، غَفَرَ الله‏ُ لَهُ ذَنبَهُ، و كَتَبَ لَهُ ثَوابَ عِتقِ رَقَبَةٍ مِن وُلدِ إسماعیلَ ؛


هر كس پیش از افطار كردن، گِرده ‏اى نان به بینوایى صدقه دهد، خداوند، گناهش را مى ‏آمرزد و براى او ثواب آزاد كردن بنده ‏اى از فرزندان اسماعیل را مى ‏نویسد.


- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: كانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام إذا كانَ الیَومُ الَّذی یَصومُ فیهِ أمَرَ بِشاةٍ فَتُذبَحُ و تُقطَعُ أعضاءً و تُطبَخُ، فَإِذا كانَ عِندَ المَساءِ أكَبَّ عَلَى القُدورِ حَتّى یَجِدَ ریحَ المَرَقِ و هُوَ صائِمٌ، ثُمَّ یَقولُ: «هاتُوا القِصاعَ، اِغرِفوا لاِلِ فُلانٍ وَاغرِفوا لاِلِ فُلانٍ»، ثُمَّ یُؤتى بِخُبزٍ و تَمرٍ فَیَكونُ ذلِكَ عَشاءَهُ، صَلَّى الله‏ُ عَلَیهِ و عَلى آبائِهِ؛

امام صادق علیه ‏السلام فرمود كه امام سجّاد علیه ‏السلام هر روز كه روزه مى ‏گرفت، دستور مى ‏داد كه گوسفندى ذبح شود و قطعه قطعه و پخته گردد. عصر كه م ى‏شد، بر روى دیگ‏ها خم مى‏شد تا بوى آب‏ گوشت را در حال روزه احساس كند. سپس مى‏فرمود: «ظرف‏ها را بیاورید. براى فلان خانواده بریزید. براى فلان خانواده بریزید... .» سپس نان و خرماى خشك مى ‏آوردند و غذایش همان بود. درود خدا بر او و پدرانش باد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
کثرت نماز، دعا، استغفار و صدقه

کثرت نماز، دعا، استغفار و صدقه

کثرت نماز، دعا، استغفار و صدقه


کثرت نماز، دعا، استغفار، قرآن و صدقه از دیگر آداب این ماه مبارک است. در سنن النبی آمده است:سید بن طاوس در کتاب «اقبال» از جزء دوم تاریخ نیشابورى روایتى نقل مى‏کند که: چون ماه مبارک رمضان فرا مى‏رسید، رنگ رخسار رسول خدا (صلی الله علیه واله) تغییر مى‏کرد، و نماز خواندنش زیاد مى‏شد، و در دعا و درخواست از حق تعالى بسیار زارى و تضرع مى ‏کرد، و از خدا ترسان بود.[1]

در کتاب «فقیه» روایت شده است: رسول خدا وقتى که ماه رمضان فرا مى‏رسید، تمامى اسیران را، آزاد مى‏کرد و به هر سائلى چیزى مى ‏داد.[2]

در کتاب کشف الاسرار آمده است: مصطفى (صلی الله علیه واله) گفت: «من صام رمضان و قامه ایمانا و احتسابا غفر له ما تقدّم من ذنبه» گفت: هر که ماه رمضان روزه دارد و اندر شب وى قیام آرد، چنان که روزه فریضه داند و قیام سنّت، خداى عز و جل گناه گذشته وى بیامرزد‏.[3]

در خطبه شعبانیه آمده است: …

در وقت نماز دست به دعا بردارید که بهترین ساعتها است، خدا در آن نظر لطف به بندگان خود دارد به مناجات آنها پاسخ دهد و فریاد آنها را لبیک گوید و درخواست آنها را بدهد و دعاى آنها را مستجاب کند. ای مردم نفس شما در گرو کردار شما است، آن را به استغفار رها کنید. دوش شما از گناهان شما بار سنگینى دارد به طول سجود آن را سبک کنید و بدانید که خداى تعالى به عزت خود قسم خورده که نمازخوانان و ساجدان را عذاب نکند و آنها را روز قیامت به هراس دوزخ نیندازد … هر که یک آیه قرآن در آن بخواند چون کسى باشد که در ماه هاى دیگر یک ختم قرآن بخواند… .[4]

___________________________________________



[1] طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص 300، ح 336.
[2] همان، ص 296، ح 335.

[3] میبدی، کشف الأسرار و عدة الأبرار، ج ‏1، ص 488 و 489.

[4] شیخ صدوق، امالى، کمره‏اى، ص 94 و 95.
منبع

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
آثار اجتماعی روزه

آثار اجتماعی روزه

آثار اجتماعی روزه

از پی آمدهای مثبت روزه، برانگیختن حس هم دردی با مستمندان و هم نوعان تنگ دست است. روزه، به پاک سازی معنوی جامعه و ایجاد تعادل، هم بستگی و برادری بیشتر میان مسلمانان کمک می کند و پایه فضیلت های اخلاقی را استوار می سازد. همچنین در ماه مبارک رمضان آدمی می کوشد از زشت کاری های اخلاقی همچون فسق و فجور و فحشا و خیانت به دور ماند.در این ماه مبارک، بندگان به احسان و اطعام و انفاق مستمندان بسیار سفارش شده اند. از آنجا که «مواسات» به معنای سهیم ساختن برادران در رزق و روزی است، ماه رمضان را ماه «مواسات» می نامند. بر این اساس، مسلمانان در پرتو تمرین و پی گیری عملی بر این صفت ارزنده، می کوشند جامعه را از کینه و بی اعتنایی در برابر یکدیگر برهانند و برادروار در کنار هم زندگی تکاملی داشته باشند.

از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام پرسیدند: چرا روزه واجب شده است؟ فرمود: «تا ثروتمند درد گرسنگی را دریابد و به فقیر توجه کند». هشام از امام صادق علیه السلام علت روزه را پرسید. حضرت فرمود:خداوند روزه را واجب کرد تا غنی و فقیر با هم مساوی باشند و چون ثروتمند رنج گرسنگی را لمس نکرده تا به فقیر رحم کند و هر وقت چیزی خواسته، قدرت به دست آوردن آن را داشته است، خدا خواسته است که میان بندگانش در امور اقتصادی تعادل و برابری ایجاد کند. همچنین می خواهد ثروتمند طعم گرسنگی را بچشد و اگر جز این بود، دارا بر تهی دست و گرسنه ترحم نمی کرد.

پیام متن:
روزه، روح هم بستگی، برادری و برابری را افزایش می دهد و گرایش ثروتمندان را برای کمک به فقیران بیشتر می کند.


منبع


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
آثار اجتماعی روزه

آثار اجتماعی روزه

آداب روزه‌داری احوال روزه‌داران


این کتاب برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی گزیده‌ای از مجموعه توصیه‌ها، نصایح، تحلیل‌ها و مواعظی است که در ماه‌های رمضان ۲۲ سال گذشته ـ از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۰ ـ در بیانات معظم له ارائه شده است. نسخه‌ی کامل این کتاب را میتوانید دانلود نمایید.

نسخه الکترونیکی کتاب «آداب روزه‌داری احوال روزه‌داران» به مناسبت ماه مبارک رمضان در دسترس علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.

کتاب «آداب روزه‌داری احوال روزه‌داران» در تابستان ۱۳۹۱ چاپ گردیده است. کتاب حاضر گزیده‌ای از مجموعه‌ی توصیه‌‌ها، نصایح، تحلیل‌ها و مواعظی است که درماه‌های رمضان در طول ۲۲ سال گذشته ـ از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۰ ـ در بیانات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای [SUP]مدّظلّه‌العالی [/SUP]در ۴۲۲ صفحه توسط انتشارات انقلاب اسلامی و به کوشش جناب آقای علیرضا مختارپورقهرودی گردآوری و تدوین شده است.

دریافت نسخه الکترونیک کتاب


در مقدمه این کتاب آمده است: «در انتخاب مطالب این کتاب دو ویژگی مورد توجّه قرار گرفته است: نخست؛ موضوع بیانات ماه مبارک رمضان، معارف دینی مربوط به روزه‌داری، آداب دعا، تکالیف مؤمنان در این ماه از نظر فردی، اجتماعی و سیاسی و نظایر آن باشد. دوم؛ صرفاً در محدوده‌ی زمانی از حلول ماه مبارک رمضان تا پایان روز عید سعید فطر هر سال بیان شده باشد.»

تدوین‌کننده کتاب در بخش دیگری از مقدمه نوشته‌ است: از مطالعه مطالب این کتاب و توجه به تاریخ و مخاطبان هر مطلب نکات مهمی از سیره‌ی رفتاری معظّمٌ‌له در ماه مبارک رمضان به دست می‌آید از جمله:

۱. توجّه به برپایی مجالس تلاوت قرآن کریم

۲. محور قرار گرفتن مباحث مربوط به خودسازی ایمانی و اخلاقی

۳. میزبانی اقشار مختلف همچون اساتید، دانشجویان و... و به سخنان و نظرات آنان گوش فرادادن و با آن‌ها به گفتگو نشستن

۴. حضور در جمع روزه‌داران نمازگزار ماه رمضان و اقامه‌ی نماز جمعه به امامت معظّمٌ‌له

۵. توجّه دادن به اهمیّت شب‌های قدر و ایّام شهادت امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام

۶. تبیین وضع جهان اسلام تأکید بر راهپیمایی هرچه عظیم‌تر روز جهانی قدس

کتاب آداب روزه‌داری احوال روزه‌داران توسط موسسه انقلاب اسلامی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اسلامی روانه کتاب‌فروشی‌ها شده است. این کتاب بر اساس تربیت تاریخی بیانات تنظیم شده و برای راهنمایی خوانندگان به مطالعه موضوعی، فهرست راهنمای موضوعی ارائه شده است.

علاقه‌مندان برای تهیه این کتاب می‌توانند با شماره تلفن‌های ۶۶۴۸۳۹۷۵- ۶۶۴۱۰۶۴۹ تماس حاصل نمایند و یا به نشانی پست الکترونیک book@khamenei.ir مکاتبه نمایند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
آثار اجتماعی روزه

آثار اجتماعی روزه


ادب عمومی؛ پرهیز از دشنام دادن

مسئله: نه چیز روزه را باطل مى‌كند:
اول: خوردن و آشامیدن
دوم:جماع
سوم: استمنا
چهارم: دروغ بستن به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر علیهم السلام
پنجم: رساندن غبار غلیظ به حلق
ششم: فرو بردن تمام سر در آب
هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح
هشتم: اماله كردن با چیزهاى روان
نهم: قى كردن.


ادب عمومی (پرهیز از دشنام دادن):

پیامبر خدا صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله فرمودند: وقتی روزه‌داری، دشنام مده و اگر كسی دشنامت داد بگو: من روزه‌ام و اگر ایستاده بودی بنشین ]تا خشمت فرو نشیند[.(1)همچنین فرمود: «هیچ بنده‌ی شایسته‌ای نیست كه دشنامش دهند و بگوید «من روزه‌ دارم، سلام بر تو!‌ آن‌ گونه كه دشنامم دادی من تو را دشنام نمی‌دهم» مگر آن كه پروردگار متعالی گوید «بنده‌ی من از شرّ بنده‌ی من به روزه پناه برد، من هم او را از آتش پناه دادم».(2)

پی‌نوشت‌ها:
1- كنز العمال، ج 8، ص
508.
2- الكافی، ج 4، ص 88.


________________________________________________________

ادب عمومی؛ پرهیز از غیبت

مسئله: اگر در روزه واجب معینى مثل روزه رمضان از نیت روزه گرفتن برگردد، روزه‌اش باطل است، ولى چنانچه نیت كند كه چیزى را كه روزه را باطل مى‌كند بجا آورد در صورتى كه آن را انجام ندهد، روزه‌اش باطل نمى‌شود.


ادب عمومی(پرهیز از غیبت)

پیامبر خدا صلی‌ الله ‌علیه ‌و آله فرمودند: «روزه‌دار تا وقتی‌ كه از مسلمانی غیبت نكند در حال عبادت است هر چند در بسترش خفته باشد.» (1)
و نیز پیامبر اكرم صلی ‌‌الله ‌علیه ‌و ‌آله‌ فرمودند: « هرگاه روزه‌دار غیبت كند، روزه‌اش را گشوده است.»(2)


پی‌نوشت‌ها:
1- فضائل‌الاشهر الثلاثة، ص 122.
2- عوالی الالی، ج 1، ص 263.

منبع
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابعادى در فلسفه روزه

ابعادى در فلسفه روزه

ابعادى در فلسفه روزه از بیان امام صادق علیه السلام

هشام بن حكم از رئیس مذهب تشیع حضرت جعفر بن محمد علیهماالسلام مى ‏پرسد از علت و فلسفه روزه، امام مى ‏فرماید:

«انما فرض الله الصیام لیستوى به الغنى و القیر و ذلك ان الغنى لم یكن لیجد مس الجوع، فیرحم الفقیر، لان الغنى كلما اراد شیئا قدر علیه، فاراد الله تعالى ان یسوى بین خلقه، و ان یذیق الغنى مس الجوع و الالم لیرق على الضعیف و یرحم الجائع.‏» (6)

حضرت صادق علیه السلام فرمودند: به راستى خداوند روزه را واجب كرد، تا به وسیله او بین اغنیاء و فقراء مساوات و برابرى به وجود آید، و این براى آن است كه ثروتمندانى كه هرگز درد گرسنگى را احساس نكرده‏اند، به فقراء ترحم نمایند، زیرا اغنیاء هرگاه (خوردنى و آشامیدنى را) اراده نمودند (و هوس هر نوع ماكولات و مشروبات كردند) برایشان میسر است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نموده‏» كه تا بین بندگانش از فقیر و غنى، برابرى به وجود آورد، و این كه سرمایه داران مسلمان درد گرسنگى را لمس نمایند، تا بر ضعفاء رقت آوردند، و بر گرسنگان عالم ترحم نمایند، و این تنها شعار اسلام است، آرى تنها مكتبى كه به حال گرسنگان عالم ترحم نمایند، و این تنها شعار اسلام است، آرى تنها مكتبى كه به حال گرسنگان و محرومان مى‏ا ندیشد اسلام است.

خصال هفتگانه مخصوص روزه ‏داران

در حدیثى طویل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله چنین نقل مى‏ فرماید كه پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «ما من مؤمن یصوم شهر رمضان احتسابا الا اوجب الله تبارك و تعالى له سبع خصال: اولها یذوب الحرام من جسده، و الثانیة یقرب من رحمة الله عزوجل، و الثالثة قد كفر خطیئة ابیه آدم، و الرابعة یهون الله علیه سكرات الموت و الخامسة امان من الجوع و العطش یوم القیمة و السادسة یطعمه الله عزوجل من طیبات الجنة، و السابعة یعطیه الله عزوجل برائة من النار، قال: صدقت ‏یا محمد.» (7)

هیچ مؤمنى نیست كه ماه رمضان را فقط به حساب خدا روزه بگیرد، مگر آن كه خداى تبارك و تعالى هفت ‏خصلت را براى او واجب و لازم گرداند:
1- هر چه حرام در پیگرش باشد محو و ذوب گرداند،
2- به رحمت ‏خداى عزوجل نزدیك مى‏شود،
3- (با روزه خویش) خطاى پدرش حضرت آدم را مى‏پوشاند،
4- خداوند لحظات جان كندن را بر وى آسان گرداند،
5- از گرسنگى و تشنگى روز قیامت در امان خواهد بود،
6- خداى عزوجل از خوراكی‌هاى لذیذ بهشتى او را نصیب دهد،
7- خداى و عزوجل برائت و بیزارى از آتش دوزخ را به او عطا فرماید. (پرسش كننده در این حدیث مفصل، عالم یهودى بود) كه عرض كرد راست گفتى اى محمد.



پی نوشت
1- وسائل الشیعه، ج 7، ص 3 / و من لا یحضره الفقیه، ص 73، ج 2.2- خصال شیخ صدوق، ص 386.

منبع
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
رموز رمضان

رموز رمضان

1- ایمان به مبدأ و معاد تنها به اعتقاد قلبی و اقرار به لسان، شرط لازم هست ولی شرط كافی نیست، ورود به مرحله اجرایی و عمل به اركان، ایمان را به درجه كمال می رساند. آنان كه می گویند: ما خدا را در قلب قبول داریم و با زبان نیز شهادت می دهند ولی از انجام عبادات مانند اقامه نماز و گرفتن روزه به بهانه عدم نیاز خداوند متعال، سرباز می زنند با مراحل ایمان- كه پیام مولا حضرت علی(ع) است- همخوانی ندارند.

2- امساك از خوردن و آشامیدن و مبارزه با لذتهای جسمانی و دوری از سایر مبطلات روزه، ویژه آداب و آئین اسلام نبوده بلكه «صیام» در ادیان قبل از اسلام بوده است. راز و رمز روزه داری، مراقبت از نفس، كنترل چشم و زبان، گوش و پرهیز از محرمات از یكسو، تلاوت قرآن، صله ارحام، رسیدگی به وضع معیشتی ایتام و مساكن و درك مفاهیم قرآنی و عمل به دستورات وحی بهمراه اخلاص از سوی دیگر، رسیدن به تقوای الهی است.

3- بیماران و مسافران از گرفتن روزه معافند و پس از بهبودی و رجعت از مسافرت، در ماههای بعدی بایستی كسری یك ماه را جبران نمایند تا در زمره شایستگان قرار گیرند.

4- آنان كه همانند پیرمردان، پیرزنان، سالخوردگان، زنان شیرده، به مشقت و زحمت می افتند و طاقت و توانمندی این عمل عبادتی را ندارند از آن معافند و تكلیف شرعی با اطعام مساكین به میزان هر روزه ده سیر طعام خوراكی را می توانند محقق سازند.

5- تنها ماهی كه در كتاب آسمانی اسلام بطور شفاف قید شده فقط «رمضان» است و بس. آمار سایر ماهها منجمله تعداد ماههای حرام در آن قید شده ولی نام سایر ماهها در آن دیده نشده است و این امر استثنایی از اهمیت و جایگاه رفیع این ماه حكایت می كند.

6- نزول قرآن -كه كتاب هدایت و دارای مؤلفه های تمیز حق از باطل- راه‌كارهای اجرایی زندگی و حیاتی و اسامی و وصول به سعادت دنیوی و اخروی است- در ماه مبارك رمضان- اتفاق افتاد. جالب توجه است كه انجیل، تورات، زبور و صحف در همین ماه بر پیامبرانش نازل و ابلاغ می گردد.

7- واژه «رمضان» از ریشه «رمض» گرفته شده كه به معنای بارانی كه اول پاییز می بارد و هوا را از خاك و غبارهای تابستان پاك می كند و یا به معنای داغی سنگ از شدت گرمای آفتاب است پیامبر خدا فرمودند: «اِنَّما سُمِّیَ رَمضان لانّه یُرمَضُ الذُنوبَ» یعنی این ماه رارمضان نامیدند چون گناهان را می‌زداید. انسان گنهكار می تواند از طریق توبه، استغفار، ترك معاصی، پرداخت حق الناس، در كوره گناه سوزی ذوب گردد.

8- اقامه نماز، ایتای زكوة، سفر حج، پرداخت خمس و زكوة توسط ملكف، در معرض دید دیگران قرار می گیرد ولی روزه تنها عبادتی است كه نمود خارجی ندارد. فقط خدای متعال از درون صائم مطلع است.

9- گرسنگی و تشنگی روزه دار، یادآور گرستگی و تشنگی روز قیامت در آخرت و یادآور حال مساكین و محرومان بی غذا در دنیاست.

10- تبدیل سه وعده غذا به دو وعده در ماه صیام و واگذاری یك وعده به فقرا، موجب بهبودی امور اقتصادی آنان می گردد و ایجاد عاطفه بین قشر مرفه و مستضعف اتفاق می افتد. دادن افطاری به روزه داران انفاق و ایثار عدم دلبستگی به دنیا را به ارمغان می آورند.

11- اگر صفت مذموم پرخوری در سحر و بهنگام افطاری كنار رود و سد جوع در حد متعارف صورت پذیرد. بیمه سلامتی یكساله و راحت باش یكماهه دستگاه گوارش فراهم می آید. چربی خون و مواد زائد از بدن خارج می گردد.

12-
معراج حضرت ختمی مرتبت(ص) و سیر در عالم بالا در ماه مبارك رمضان درشب هفدهم، 6 ماه قبل از هجرت صورت می پذیرد و در لیلة القدر هم فرشتگان عرش به فرش نزول اجلال می كنند تا سلامت و خیر را بین عبادالله توزیع كنند و شب زنده داران می توانند تقدیرات شایسته ای را برای خویش از حضرت دوست درخواست كنند و اگر گدا كاهل بود صاحب خانه تقصیر نخواهد داشت. شهادت مولای متقیان در 21 رمضان، پیام آور نهایت عشق عشق معبود به عابد است.

13- اگر خروجی یك ماه روزه داری، اجرای پرهیزكاری و رعایت حلال و حرام امور دنیوی باشد علامت قبولی طاعات در ماه صیام خواهد بود و سلام بر آنكه در این ماه هدایت پذیرد و شیطان را از دستور كارش خارج نماید.
بخش دین و اندیشه - سایت تبیان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای مجیر

دعای مجیر

این دعا در بین دعاها از جایگاه بلندی برخوردار است و از حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله روایت شده و دعایی است که جبرئیل برای آن‏ حضرت هنگامی که در مقام ابراهیم مشغول نماز بودند آورد و کفعمی در«بلد الامین»و«مصباح»این دعا را ذکر نموده و در حاشیه آن به فضیلت آن اشاره کرده، از جمله اینکه هر که این دعا را در«ایام البیض»[روزهای سیزدهم و چهارهم و پانزدهم]ماه رمضان بخواند گناهش آمرزیده می‏شود، هرچند به عدد دانه‏های باران و برگهای درختان و ریگهای بیابان باشد.و خواندن آن برای شفای‏ بیمار و ادای دین و بی ‏نیازی و توانگری و رفع غم و اندوه سودمند است.و دعا این است:

بِسْمِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‏اش همیشگی است‏


سُبْحَانَکَ یَا اللَّهُ تَعَالَیْتَ یَا رَحْمَانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَحِیمُ تَعَالَیْتَ یَا کَرِیمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مَلِکُ تَعَالَیْتَ یَا مَالِکُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قُدُّوسُ تَعَالَیْتَ یَا سَلامُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُؤْمِنُ تَعَالَیْتَ یَا مُهَیْمِنُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَزِیزُ تَعَالَیْتَ یَا جَبَّارُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُتَکَبِّرُ تَعَالَیْتَ یَا مُتَجَبِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ،
منزّهی تو ای خدا، بلندمرتبه هستی ای بخشنده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای مهربان، بلندمرتبه هستی‏ ای کریم، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای فرمانروا، بلندمرتبه هستی ای مالک، ما را از آتش پناه ده ای‏ منزّهی تو ای ایمن‏بخش، بلندمرتبه هستی ای چیره بر هستی، مار از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای عزّتمند، بلندمرتبه هستی ای جبّار، ما را از آتش‏ پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای بزرگ‏منش، بلندمرتبه هستی ای بزرگ‏منش، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، پناه‏دهنده، منزّهی تو ای بری از هر عیب، بلندمرتبه هستی ای سلام، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده،

سُبْحَانَکَ یَا خَالِقُ تَعَالَیْتَ یَا بَارِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُصَوِّرُ تَعَالَیْتَ یَا مُقَدِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا هَادِی تَعَالَیْتَ یَا بَاقِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَهَّابُ تَعَالَیْتَ یَا تَوَّابُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا فَتَّاحُ تَعَالَیْتَ یَا مُرْتَاحُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا سَیِّدِی تَعَالَیْتَ یَا مَوْلایَ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَرِیبُ تَعَالَیْتَ یَا رَقِیبُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُبْدِئُ تَعَالَیْتَ یَا مُعِیدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا حَمِیدُ تَعَالَیْتَ یَا مَجِیدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَدِیمُ،منزّهی تو ای‏ آفریننده، بلندمرتبه هستی ای آفرینشگر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای صورت آفرین، بلندمرتبه هستی ای تقدیر کننده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای راهنما، بلندمرتبه هستی ای ماندگار، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده‏ منزّهی تو ای بخشایشگر، بلندمرتبه هستی ای بسیار توبه‏پذیر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای گشایشگر، بنلدمرتبه، هستی ای خستگی‏ناپذیر، ما را از آتش پناه ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای سرورم، بلندمرتبه هستی ای مولایم، ما از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای نزدیک، بلندمرتبه هستی ای نگاهبان، ما را از آتش پناه ده ای پناه هنده، منزّهی تو ای پدید آورنده، بلندمرتبه هستی ای بازگرداننده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای ستوده، بلندمرتبه‏ ای دارای عظمت، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای دیرینه،

تَعَالَیْتَ یَا عَظِیمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا غَفُورُ تَعَالَیْتَ یَا شَکُورُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا شَاهِدُ تَعَالَیْتَ یَا شَهِیدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا حَنَّانُ تَعَالَیْتَ یَا مَنَّانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا بَاعِثُ تَعَالَیْتَ یَا وَارِثُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُحْیِی تَعَالَیْتَ یَا مُمِیتُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا شَفِیقُ تَعَالَیْتَ یَا رَفِیقُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا أَنِیسُ تَعَالَیْتَ یَا مُونِسُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا جَلِیلُ تَعَالَیْتَ یَا جَمِیلُ ،
بلند مرتبه هستی ای بزرگ، ما را از آتش پناه ده‏ ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای آمرزگار، بلندمرتبه هستی ای ستایش‏پذیر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای گواه، بلندمرتبه هستی ای حاضر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای مهربان، بلندمرتبه هستی ای منتّگذار، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای برانگیزنده، بلندمرتبه هستی ای میراث‏بر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده‏ منزّهی تو ای زندگی‏بخش، بلندمرتبه هستی ای میراننده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای مهربان، بلندمرتبه‏ هستی ای همراه، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده منزّهی تو ای همدم، بلندمرتبه هستی ای مونس ما را از آتش پناه ده‏ ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای بزرگ منزلت، بلندمرتبه هستی ای زیبا،

أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا خَبِیرُ تَعَالَیْتَ یَا بَصِیرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا حَفِیُّ تَعَالَیْتَ یَا مَلِیُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مَعْبُودُ تَعَالَیْتَ یَا مَوْجُودُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا غَفَّارُ تَعَالَیْتَ یَا قَهَّارُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مَذْکُورُ تَعَالَیْتَ یَا مَشْکُورُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا جَوَادُ تَعَالَیْتَ یَا مَعَاذُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا جَمَالُ تَعَالَیْتَ یَا جَلالُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا سَابِقُ تَعَالَیْتَ یَا رَازِقُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا صَادِقُ تَعَالَیْتَ یَا فَالِقُ،
ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای‏ آگاه، بلندمرتبه، هستی ای بینا، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای عطابخش، بلندمرتبه هستی ای امان ده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای معبود، بلندمرتبه هستی ای موجود، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده‏ منزّهی تو ای بسیار آمرزنده، بلندمرتبه هستی ای ستوده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای یاد شده، بلندمرتبه‏ هستی ای سپاس شده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای بخشنده، بلندمرتبه هستی ای پناهگاه، ما را از آتش پناه ده‏ ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای زیبا، بلندمرتبه هستی ای باشکوه، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای پیش از همه، بلندمرتبه هستی ای روزی‏دهنده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای راستگو، بلندمرتبه هستی ای شکافنده،

أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا سَمِیعُ تَعَالَیْتَ یَا سَرِیعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَفِیعُ تَعَالَیْتَ یَا بَدِیعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا فَعَّالُ تَعَالَیْتَ یَا مُتَعَالُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَاضِی تَعَالَیْتَ یَا رَاضِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَاهِرُ تَعَالَیْتَ یَا طَاهِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَالِمُ تَعَالَیْتَ یَا حَاکِمُ،ما را از ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای شنوا، بلندمرتبه هستی ای سریع، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای بلندپایه، بلندمرتبه هستی ای نوآفرین، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای همواره در کار، بلندمرتبه هستی ای والاتر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای قضاوت کننده، بلندمرتبه هستی ای خشنود، مار از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای چیره، بلندمرتبه هستی ای پاک، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده منزّهی تو ای دانا، بلندمرتبه هستی‏ ای حکمران،

أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا دَائِمُ تَعَالَیْتَ یَا قَائِمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَاصِمُ تَعَالَیْتَ یَا قَاسِمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا غَنِیُّ تَعَالَیْتَ یَا مُغْنِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَفِیُّ تَعَالَیْتَ یَا قَوِیُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا کَافِی تَعَالَیْتَ یَا شَافِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ ، سُبْحَانَکَ یَا مُقَدِّمُ تَعَالَیْتَ یَا مُؤَخِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا أَوَّلُ تَعَالَیْتَ یَا آخِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ،ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای پاینده، بلندمرتبه هستی ای پایدار، ما را از آتش پناه ده ای‏ پناه‏دهنده، منزّهی تو ای نگهدارنده، بلندمرتبه هستی ای پخش کننده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای بی‏نیاز، بلندمرتبه هستی ای بی‏نیاز کننده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای باوفا، بلندمرتبه هستی ای توانا، ما را از آتش‏ پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای کفایت کننده، بلندمرتبه هستی ای شفابخش، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای پیش‏انداز، بلندمرتبه هستی ای پس‏انداز، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای آغاز، بلندمرتبه هستی ای انجام‏ ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده،

سُبْحَانَکَ یَا ظَاهِرُ تَعَالَیْتَ یَا بَاطِنُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَجَاءُ تَعَالَیْتَ یَا مُرْتَجَی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا ذَا الْمَنِّ تَعَالَیْتَ یَا ذَا الطَّوْلِ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا حَیُّ تَعَالَیْتَ یَا قَیُّومُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَاحِدُ تَعَالَیْتَ یَا أَحَدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا سَیِّدُ تَعَالَیْتَ یَا صَمَدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَدِیرُ تَعَالَیْتَ یَا کَبِیرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَالِی تَعَالَیْتَ یَا مُتَعَالِی [عَالِی‏]منزّهی تو ای آشکار، بلندمرتبه هستی ای نهان، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای امید، بلندمرتبه هستی ای امیدبخش، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای عطابخش، بلندمرتبه هستی ای هماره بخشایشگر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای زنده، بلندمرتبه هستی ای به خود پاینده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای یگانه، بلندمرتبه هستی ای یکتا، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای سرور، بلندمرتبه هستی ای مقصود همه‏ ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای توانا، بلندمرتبه هستی ای بزرگ، ما از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای ولایت مدار، بلندمرتبه هستی ای بلند پایه

أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَلِیُّ تَعَالَیْتَ یَا أَعْلَی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَلِیُّ تَعَالَیْتَ یَا مَوْلَی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا ذَارِئُ تَعَالَیْتَ یَا بَارِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا خَافِضُ تَعَالَیْتَ یَا رَافِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُقْسِطُ تَعَالَیْتَ یَا جَامِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُعِزُّ تَعَالَیْتَ یَا مُذِلُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا حَافِظُ تَعَالَیْتَ یَا حَفِیظُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا قَادِرُ تَعَالَیْتَ یَا مُقْتَدِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَلِیمُ تَعَالَیْتَ یَا حَلِیمُ،ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای والا، بلندمرتبه هستی ای والاتر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای سرپرست، بلندمرتبه هستی ای مولا، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای پدیدآور، بلندمرتبه هستی ای آفرینشگر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای فرودآور، بلندمرتبه هستی ای فرازبر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای دادگر، بلندمرتبه هستی ای گردآور، ما را از آتش‏ پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای عزّت‏بخش، بلندمرتبه هستی ای خوارساز، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای‏ نگاهبان، بلندمرتبه هستی این نگاهبان، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای توانا، بلندمرتبه هستی ای توانمند ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای دانا، بلندمرتبه هستی ای بردبار،

أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا حَکَمُ تَعَالَیْتَ یَا حَکِیمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُعْطِی تَعَالَیْتَ یَا مَانِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا ضَارُّ تَعَالَیْتَ یَا نَافِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُجِیبُ تَعَالَیْتَ یَا حَسِیبُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَادِلُ تَعَالَیْتَ یَا فَاصِلُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا لَطِیفُ تَعَالَیْتَ یَا شَرِیفُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَبُّ تَعَالَیْتَ یَا حَقُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مَاجِدُ تَعَالَیْتَ یَا وَاحِدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا عَفُوُّ تَعَالَیْتَ یَا مُنْتَقِمُ ،
ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای داور، بلندمرتبه هستی ای فرزانه، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای عطابخش، بلندمرتبه هستی ای بازدار، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای زیان‏رسان، بلندمرتبه هستی ای سودبخش، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای اجابت‏ کننده، بلندمرتبه هستی ای حسابرس، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای دادگر، بلندمرتبه هستی ای جدایی‏انداز، ما را از آتش پناه ده ای‏ پناه‏دهنده، منزّهی تو ای مهربان، بلندمرتبه هستی ای شریف، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای پروردگار، بلندمرتبه هستی ای حقیقت پایدار، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای پرشکوه، بلندمرتبه هستی ای گانه، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای درگذرنده، بلندمرتبه هستی ای انقتام گیرنده،

أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَاسِعُ تَعَالَیْتَ یَا مُوَسِّعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَءُوفُ تَعَالَیْتَ یَا عَطُوفُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا فَرْدُ تَعَالَیْتَ یَا وِتْرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُقِیتُ تَعَالَیْتَ یَا مُحِیطُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا وَکِیلُ تَعَالَیْتَ یَا عَدْلُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُبِینُ تَعَالَیْتَ یَا مَتِینُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا بَرُّ تَعَالَیْتَ یَا وَدُودُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا رَشِیدُ تَعَالَیْتَ یَا مُرْشِدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا نُورُ تَعَالَیْتَ یَا مُنَوِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا نَصِیرُ،ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای بسیار عطابخش، بلندمرتبه هستی ای عطاگستر، ما را از آتش‏ پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای پرمهر، بلندمرتبه هستی ای نوازشگر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده‏ منزّهی تو ای یگانه، بلندمرتبه هستی ای بی‏همتا، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای روزی‏بخش، بلندمرتبه هستی ای‏ فراگیر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای وکیل، بلندمرتبه هستی ای عدالت محض، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده‏ منزّهی تو ای آشکار، بلندمرتبه هستی ای استوار، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای نیکو، بلندمرتبه هستی ای‏ مهروز، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزهی تو ای راهما، بلندمرتبه هستی ای راهبر، ما را از آتش پناه ده‏ ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای روشنایی، بلندمرتبه هستی ای روشنی‏بخش، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای یاری رسان،

تَعَالَیْتَ یَا نَاصِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا صَبُورُ تَعَالَیْتَ یَا صَابِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُحْصِی تَعَالَیْتَ یَا مُنْشِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا سُبْحَانُ تَعَالَیْتَ یَا دَیَّانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُغِیثُ تَعَالَیْتَ یَا غِیَاثُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا فَاطِرُ تَعَالَیْتَ یَا حَاضِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا ذَا الْعِزِّ وَ الْجَمَالِ تَبَارَکْتَ یَا ذَا الْجَبَرُوتِ وَ الْجَلالِ سُبْحَانَکَ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
بلندمرتبه هستی ای یاور، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای بردبار، بلندمرتبه هستی ای شکیبا، ما را از آتش پناه‏ ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای شمارشگر، بلندمرتبه هستی ای آفرینشگر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای‏ پاک و منزّه، بلندمرتبه هستی ای جزادهنده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای فریادرس، بلندمرتبه هستی ای پناه، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای آفریننده، بلندمرتبه هستی ای حاضر، ما را از آتش پناه ده ای پناه‏دهنده، منزّهی تو ای صاحب شکوه و زیبایی، بلندمرتبه هستی ای دارای جبروت و جلال، منزّهی تو، معبودی جز جز تو نیست منزّهی تو، همانا من از ستمکاران بودم، پس دعایش را اجابت کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و اینچنین اهل‏ اهل ایمان را رهایی بخشیم، و درود خدا بر آقای ما محمّد و خاندان او همه و سپاس خدا را پروردگار جهانیان‏ و خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی است، و جنبش و نیرویی نیست، جز به عنایت خدای والای بزرگ.


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیا در سفر می توان به نیت روزه قضا، روزه گرفت؟

آیا در سفر می توان به نیت روزه قضا، روزه گرفت؟


پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند:

شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ یُضاعِفُ اللّه‏ُ فیهِ الحَسَناتِ وَ یَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَكَةِ؛


ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مى ‏افزاید و گناهان را پاك مى‏كند و آن ماه بركت است.
(بحارالأنوار، ج 96، ص 340، ح 5)

برنامه های اسلام، برای رسیدن انسان به سعادت جاودانه تدوین شده، سعادتی که پهنایی به گستردگی دنیا و آخرت دارد. در این میان، روزه عبادتی است که در ره پویی بشر به سوی کمال و تعالی نقش به سزایی دارد.
روزه، برای رستگاری انسان و رهایی او از قید تن و توجه او به افق های سبز معنویت، واجب گردیده است. انسان خو گرفته با روزمرگی در یک پودمان معنوی یک ماهه، رهایی از بند مادی گرایی و زنگار زدایی از دل را با هم تجربه می کند.
در این میان برای بهره برداری هرچه بهتر از این فرصت الهی قدم اول این است که با احکام روزه و روزه داری کاملا آشنا باشیم.
ما در این مقاله سعی بر این داریم تا بعضی دانستنیهای فقهی روزه را بررسی کنیم:



اقسام روزه


روزه بر چهار قسم است: اوّل ـ روزه واجب، مانند روزه ماه رمضان.
دوّم ـ روزه حرام، مانند: روزه روز عید فطر و روز عید قربان.
سوّم ـ روزه مستحب، مانند: روزه روز عید غدیر، و روزه روز مبعث.
چهارم ـ روزه مكروه، مانند: روزه روز عاشورا.


نیت

1 ـ در روزه نیّت یكى از واجبات است.
2 ـ قبل از طلوع صبح ماه مبارك رمضان، انسان باید نیّت كند كه: (فردا روزه مى‏گیرم قربة الى‏الله).
3 ـ اگر شب ندانست كه فردا جزء ماه رمضان است، ولى پیش از ظهر برایش معلوم شد كه امروز جزء ماه رمضان است، همان وقت نیّت روزه مى ‏كند.
4 ـ در روزه مستحبّى وقت نیّت تا قبل از غروب امتداد دارد، ولى به شرط آنكه تا آن وقت كه نیّت مى‏كند كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام نداده باشد.
5 ـ اگر ندانست كه فردا آخر ماه شعبان است یا اوّل ماه رمضان، نیّت آخر شعبان مى‏كند، یا نیّت روزه دیگرى را مى‏نماید، هرگاه بعدا معلوم شد كه آن روز اوّل ماه رمضان بوده است، همان روزه‏اى كه گرفته است كفایت مى‏كند، و نیازى به گرفتن قضا نیست.
6 ـ در روز ماه مبارك رمضان نباید قصد بجا آوردن كارهائى كه روزه را باطل مى ‏كند بنماید، و اگر قصد كرد روزه‏اش باطل مى‏ شود، هرچند كه آن عمل را انجام نداده باشد، ولى بر او واجب است تا غروب كارى كه روزه را باطل مى ‏كند انجام ندهد.



قضاء و كفاره

هرگاه انسان یكى از چیزهائى كه روزه را باطل مى ‏كند، انجام دهد، بر او قضاء واجب مى ‏شود، بدین ترتیب كه پس از سپرى شدن ماه مبارك رمضان باید به جاى آن روزى كه روزه‏اش را باطل كرده است یك روز به عنوان قضاء بگیرد، و بیشتر چیزهائى كه روزه را باطل مى‏كنند موجب كفّاره نیز مى ‏شوند.


كفّاره یكى از سه چیز است:

1 ـ شصت روز پى در پى روزه گرفتن.
2 ـ شصت مسكین را سیر كردن.
3 ـ یك بنده مۆمن را آزاد كردن.
و در صورتى كه انسان روزه ی ماه رمضان را با چیز حرامى باطل كند، مانند آنكه خداى ناخواسته زنا كند، یا شراب بنوشد، یا لواط نماید، بر او كفّاره ی جمع واجب مى‏گردد، و كفّاره ی جمع عبارت است از هر سه كفّاره‏اى كه یاد شد: شصت روز پى در پى روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر كند، و یك بنده را آزاد نماید. البتّه علاوه بر اینها توبه و حدّ شرعى بر او واجب مى‏ گردد.



مروری بر برخی استفتائات در باب روزه و روزه داری:



سۆال: فردی که باید 31 روز پی در پی روزه بگیرد اگر نتواند (بدلیل بیماری) پی در پی بودنش را رعایت کند، حکمش چیست؟


جواب: پس از بیماری بقیه آن را بلافاصله بگیرد. (ر.ک: توضیح المسائل 12 مرجع، ج 1، ص 996، م 1664)



سۆال: اگر کسی از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد کدام را باید اول قضا نماید؟ حال اگر وقت قضای رمضان آخر تنگ باشد چه باید کرد؟


جواب: قضای هر کدام را که اول بگیرد مانعی ندارد. ولی اگر وقت قضای رمضان آخر تنگ باشد، مثلا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد باید اول قضای رمضان آخر را بگیرد. (ر.ک: توضیح المسائل 12 مرجع، ج 1، ص 982، م 1698)


سۆال: اگر کسی قضای روزه چند رمضان بر او واجب باشد و در نیت معین نکند روزه ای را که می گیرد قضای کدام رمضان است، چه حکمی پیدا می کند؟

جواب: قضای سال او محسوب می شود. (ر.ک: توضیح المسائل 12 مرجع، ج 1، ص 982، م 1699)


سۆال: اگر انسان روزه واجبی گرفته باشد و اشتباها چیزی بخورد و به خیال این که روزه اش باطل شده افطار کند، آیا کفاره آن روز بر او واجب است یا فقط قضا کفایت می کند؟

جواب: اگر جاهل مقصر بوده که در یاد گرفتن مسأله کوتاهی کرده و روزه ماه رمضان را افطار کرده، قضا و کفاره واجب است. (ر.ک: توضیح المسائل 12 مرجع، ج 1، ص 963، م 1659)


سۆال: آیا در سفر می شود به نیت روزه قضا، روزه گرفت؟

جواب: روزه در سفر صحیح نیست مگر این که با قصد ده روز در یک محل بماند و روزه بگیرد و در این صورت گرفتن روزه قضا هم مانع ندارد. (ر.ک: توضیح المسائل 12 مرجع، ج 1، ص 988، م 1714)




منابع:
سایت اندیشه قم
کتاب : چگونه روزه بگیریم ـ آیة الله سید محمد شیرازی
سایت تقریب
سایت آوینی
بخش احکام اسلامی تبیان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
نكوهش بهره نبردن از شب قدر


پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: "من ادرك لیلة القدر، فلم یغفر له فابعده الله" (1)؛ از خداوند به دور باد و نفرین بر كسى كه به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود. با این حدیث نقش انسان در تعیین سرنوشت خود واضح‌تر مى‌گردد و معلوم مى‌شود كه بدبختى و شقاوت مقدر در شب قدر، نتیجه كار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقى با توجه به شان و مقام پیامبر گرامى صلی الله علیه و آله قابل قبول نیست كه آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن كارى بى اثر و بى‌خاصیت، سهل انگاران را نكوهش و مذمت فرمایند.

"انس بن مالك" از پیامبر اكرم نقل كرده كه فرمودند: "ان هذا الشهر قد حضركم"؛ ماه مبارك به شما رو آورده است. "و فیه لیلة خیر من الف شهر"؛ در این ماه شبى است كه برتر از هزار ماه است. "من حرمها فقد حرم الخیر كله"؛ هر كس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بى‌نصیب مانده است. "ولا یحرم خیرها الا محروم" (2)؛ و محروم نمى‌ماند از بركات شب قدر، مگر كسى كه خویشتن را محروم كرده است. روایات، بعضى از گناهان را مانع بهره‌بردارى گناهكار از شب قدر دانسته‌اند، از جمله آن كارها میخوارگى یا "دایم الخمر" بودن و نیز آزار پدر و مادر است.





1- بحار الانوار ، ج 94، ص 80، ح
47.
2 كنزالعمال، ج 8 ، ص 534، ح 24028.
 

RIBA28

عضو جدید
[h=2]به چه سبب شب قدر بهتر از هزار ماه است ؟[/h]در خبرى از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) نقل شده است : هنگامى كه ماه رمضان نزدیك شد - در ایامى كه سه روز از ماه شعبان باقى بود - به بلال گفت : مسلمانان را به مسجد بخوان و چون گرد آمدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: اى مردم ! پروردگار این ماه را به شما اختصاص داده است ، آن سید ماههاست و در آن شبى است كه از هزار ماه نیكوتر است .
نظرهاى گوناگونى در خصوص بهتر بودن این شب مبارك از هزار ماه ، ابراز شده است .
الف ) عمل نیك در این شب از هزار ماهى كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است و در این خصوص ، روایت زیر قابل دقت است :
راوى از امام صادق (علیه السلام ) سوال مى كند: چگونه ممكن است شب قدر از هزار ماه بهتر باشد؟
امام (علیه السلام ) فرمودند: العمل فیها خیر من العمل فى الف شهر لیس فیها لیله القدر.
ب ) از امام زین العابدین (علیه السلام ) روایت شده كه فرمود: خدا به رسول خود محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) گفت : آیا مى دانى براى چه شب قدر از هزار ماه برتر است ؟ اظهار داشت : نه .
خداوند فرمود: براى این كه در این شب ، فرشتگان و روح به اذن بارى تعالى هر امرى را فرود مى آورند.
ج ) نزول قرآن در آن شب .
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
1- ثواب افطاری دادن در ماه رمضان

اَیُّها النّاسُ مَن اَفْطَرَ مِنْکُم صائِما مُؤمِنا فی هذا الشهر کانَ لَهُ بِذلِکَ عِندَاللّه عتقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفَرةٍ لما مَضی مِن ذُنُوبِه... .ـ هر کس روزه دار مؤمنی را در این ماه افطار دهد، پروردگار در مقابل، ثواب آزاد کردن بنده در راه خدا را به او خواهد داد.ـ افطاری دادن به روزه دار مؤمن سبب آمرزش گناهان گذشته اش خواهد شد.ـ


فردی پرسید: بعضی مردم نمی توانند افطار بدهند با اینکه به این کار علاقه دارند. تکلیف ایشان چیست؟ پیامبر فرمود: «آتش خشم الهی را از خود دور سازید، اگر چه با افطار دادن روزه دار؛ به وسیله یک نصفه خرما یا یک شربت آب باشد».

2- اهمیت خوش خلقی و خدمت به مردم در ماه رمضان

أَیُّهَا الْنّاسُ مَنْ حَسَنَ مِنْکُمْ فِی هَذا الشَّهْرِ خُلْقَهُ کَانَ لَهُ جَوازٌ عَلَی الصِّراطِ... .ـ هر کس از شما خُلق خویش را در این ماه نیکو کند، از صراط به آسانی بگذرد، در روزی که قدم ها بلغزد.ـ کسی که به بندگان و خدمت کاران خویش در انجام وظیفه تخفیف دهد، پروردگار حساب وی را در قیامت سبک خواهد ساخت.ـ
هر کس در این ماه، مردم از شر او محفوظ بمانند، آفریدگار در آخرت، او را از خشم خود حفظ خواهد فرمود.ـ هر کس در این ماه، یتیمی را گرامی دارد، خداوند، او را در قیامت گرامی خواهد داشت.ـ هر کس در این ماه صله رحم کند، پروردگار او را در روز رستاخیز به رحمت خویش می رساند و هر کس پیوندش را با خویشاوندان ببرد، پروردگار نیز رحمت خود را در روز حشر از او قطع می کند.

3-ثواب نماز مستحبی و تلاوت قرآن در این ماه


مَن تَطَّوَعَ فیهِ بِصَلوةٍ کَتَبَ اللّهُ بِهِ بَرائةً مِن النارِ.ـ هر کس در این ماه نماز مستحبی بخواند، خداوند سند دوری وی از آتش دوزخ را خواهد نوشت.ـ هر کس نماز واجبی در این ماه به جا آورد، چنان است که در ماه های دیگر هفتاد نماز خوانده باشد.ـ هر کس در این ماه بر نمازهای خود بیفزاید، پروردگار در روزی که میزان اعمال نیک مردم سبک بار است، کفه ترازوی اعمال نیک او را سنگین خواهد ساخت.ـ هر کس در این ماه یک آیه از قرآن تلاوت کند، چنان است که در ماه های دیگر یک قرآن ختم کرده باشد.

4-باز بودن درهای بهشت و بسته بودن درهای دوزخ در ماه رمضان


یا اَیُّهَا النّاسُ اِنّ اَبوابَ الجَنان فی هذا الشَّهر مُفْتَحَةٌ.ـ ای مردم! درهای بهشت در این ماه بر اهل عبادت باز است.

پس از خدای خود درخواست کنید که شما را از معصیت باز دارد.ـ درهای دوزخ بر شما بسته است. پس از خدا درخواست کنید، شما را از معصیت باز دارد تا بر روی شما گشوده نشود.


5-بهترین اعمال در ماه رمضان


التَقوی مِنْ مَعاصِی اللّه.ـ

حضرت علی علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله پرسید:

«یا رسول اللّه بهترین اعمال در این ماه چیست؟»حضرت همه این سخنان را در یک جمله خلاصه کرد و پاسخ داد: «پرهیزکاری از معاصی پروردگار».
 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
این همه سختی روزه را تحمل کنم که چی؟

این همه سختی روزه را تحمل کنم که چی؟

خواه ناخواه روزه‌داری تاثیرات مثبتی هم بر بدن و هم بر روان افراد می‌گذارد، مطابق روایت پیامبر اسلام «صلی‌الله‌علیه‌وآله» و هم‌چنین نتایج پژوهش‌های پزشکان؛ روزه‌داری تاثیرات مثبتی بر سلامت جان و تن انسان دارد(1)، اما آیا فقط جان و تن اهمیت دارد؟

رمضان و شب‌های قدرش ابتدای سال بندگی است؛ همین‌که مقدّرات یک‌سال انسان در آن تعیین می‌شود یعنی اگر کاملا رمضان را بشناسیم، کاری کرده‌ایم کارستان! توشه‌ی یک‌سال‌مان را بسته‌ایم و با یک‌ماه بندگی برای یازده ماه دیگر برنامه زندگی چیده‌ایم.فدراسیون فوتبال همیشه قبل از بازی‌های مهم، در کشورهای اروپایی اردو می‌زند، کشورهایی نظیر آلمان، ترکیه... خب معمولاً شرایط جوّی، امکانات تمرین و بدن‌سازی برای مربیان تیم ملّی در درجه اول اهمیّت قرار دارد. همه‌ی این‌ها برای این است که تیم، هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی و بدنی آمادگی لازم را پیدا کند تا بتواند از تمام پتانسیل‌های خود برای نمایش یک بازی خوب و مطلوب بهره ببرد.

خدا هم همین کار را کرده، رمضان را برای آماده کردن روح و جسم انسان قرار داده، خدا شیطان را در غل و زنجیر گذاشته و کاری کرده که شهوات انسان کاهش یابد، شهوت خوردن، آشامیدن و حتی شهوت جنسی.

اصلاً غیر از این است که شرایط را محیّا کرده تا معنوی‌تر زندگی کنیم؟ غیر از این است که می‌خواهد با محیا کردن شرایط، تمرین بندگی کنیم؟ تمرین کنیم که اولا روی دستوراتش تأمل کنیم و بیشتر بشناسیمش و در ثانی با عمل به دستوراتش ایمان و آرامش قلبی را برای خود به ارمغان بیاوریم.


اما متأسفانه می بینیم افرادی را که مرتبا از گرما می نالند و به بهانه عطش و تشنگی روزه را ترک می کنند، باید آگاه باشیم که خداوند متعال، بهتر از ما خیرمان را می داند ،ما مجاز نیستیم طبق صلاح دید خودمان روزه را ترک کنیم ، اگر واقعا روزه خطری داشت خداوند متعال آن را وضع نمی کرد و از واجبات دین محسوب نمی کرد.

اما چون از فلسفه احکام بی خبریم و از طرفی در مقابل دستورات خداوند متعال هم تسلیم نیستیم اینگونه ،با روزه دشمنی می کنیم،درست است گرم است اما این گرما کجا و گرمای جهنم کجا، ما درد می کشیم آمپولی را میزنیم تا به بیماری خطرناکی مبتلا نشویم، و این درد کوچک در مقابل خیری که برای ما به دنبال دارد هیچ است و بی اهمیت، این گرما را تحمل می کنیم و روزه می گیریم، در روایت آمده است که: «روزه سپر آتش است»، چرا الان که از دستمان بر می آید این سپر را بر نداریم و دست خالی راهی دیاری شویم که هیچ مفری به جز اعمالمان نداریم،و هیچ فرصت جبرانی هم نیست.

واقعا چرا اینقدر این روزه داری را سبک و کم اهمیت می دانیم، و اگر یک روز روزه می گیریم ،بر خدا و بنده خدا منّت ها می گذاریم ، مگر این روزه جز برای خود ما سودی دارد، خداوند تبارک و تعالی بی نیاز مطلق است و این روزه را منتی برای من و شما قرار داده تا هم جشممان را بسازیم هم روحمان.



پی‌نوشت ها:
1. پیامبر اسلام می‌فرمایند: صوموا تصحوا؛ روزه بگیرید تا سالم بمانید. بحارالانوار، ج93، ص255دکتر مسعود کیمیاگر؛ متخصص تغذیه، می‎گوید: «حضرت رسول می فرمایند : صوموا تصحوا - روزه بگیرید تا سالم بمانید. امروزه دانشی که وجود دارد، در تحقیقاتی که در چند سال اخیر انجام شده، پیدا کرده است که در دوران روزه‌داری ترکیبات چربی خون به نفع سلامتی اصلاح می‌شوند؛ یعنی کلسترول بد خون مقدارش کم می‌شود و کلسترول خوب خون مقدارش زیاد می‌شود.»
منبع:تبیان
 
بالا