با شمام! خوده خوده شما! نماز میخونید؟!

با شمام! خوده خوده شما! نماز میخونید؟!

  • بله

    رای: 99 67.3%
  • خیر

    رای: 27 18.4%
  • گاهی

    رای: 21 14.3%

  • مجموع رای دهندگان
    147

medjoon

عضو جدید
نماز از دیدگاه قرآن

نماز در تمام ادیان الهی به عنوان برترین آیین عبادی و رکن معنویت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است . درخواست حضرت ابراهیم (ع) چنین بوده است که: «رب اجعلنی مقیم الصلوة و من ذریتی . . . ; [SUP](1) [/SUP]پروردگارا، من و ذریه ام را برپا دارنده نماز قرار ده » . به حضرت موسی (ع) در کوه طور خطاب شد: «اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکری; [SUP](2) [/SUP]همانا
من الله هستم، معبودی جز من نیست مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من برپا دار» .
حضرت عیسی (ع) می گوید: «. . . و اوصانی بالصلوة والزکاة ما دمت حیا; [SUP](3) [/SUP]. . . و مرا توصیه به نماز و زکات مادام که زنده ام کرده است » .
و در چند جای قرآن سخن از میثاق بنی اسرائیل است که بخشی از مواد آن اقامه نماز است . [SUP](4) [/SUP]
در آیین مقدس اسلام نیز «نماز» جایگاه ویژه ای دارد و در قرآن کریم بر آن تاکید فراوان شده است .
در این کتاب الهی وظایفی برای مسلمانان، در مقابل نماز مقرر شده است . این وظایف عبارتند از:
[h=3]1 - برپایی نماز .[/h]در آیات زیادی برپایی نماز در کنار «ایتاء زکوة » ; پرداختن زکات آمده است .
تکیه بر این دو رکن، در حقیقت برای بیان این واقعیت است که مسلمان شایسته، هم در پیوند با خداوند باید ارتباط عاشقانه و صمیمی داشته باشد و هم در رابطه با مردم بی تفاوت نبوده و وظایف واجب و مستحب مالی خود را انجام داده، به فکر محرومان جامعه باشد . عالی ترین شکل ارتباط عاشقانه با خداوند نماز است و بهترین شیوه ارتباط با مردم حل مشکلات مادی آنهاست که با ادای وظایف مالی، از سوی مسلمانان این مهم برآورده می شود . [SUP](5) [/SUP]در قرآن کریم «اقامه نماز» و «ایتاء زکوة » به عنوان محک ایمان، تقوی، اخلاص و . . . شمرده شده[SUP] (6) [/SUP]و این دو در حقیقت اولین گام وفاداری به دین معرفی شده اند . قرآن کریم درباره برخورد با مشرکین می فرماید: «فان تابوا و اقاموا الصلاة و آتوا الزکوة فخلوا سبیلهم; [SUP](7) [/SUP]هرگاه توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند، آنها را رها ساخته و مزاحمشان نشوید . . . .»
در آیه دیگری آمده است «فان تابوا و اقاموا الصلوة و آتوا الزکوة فاخوانکم فی الدین; [SUP](8) [/SUP]پس اگر توبه کردند و نماز را برپا داشته و زکات را بپردازند پس برادران دینی شما هستند . . .» .
[h=3]معنای اقامه نماز چیست؟[/h]به نظر می رسد با توجه به ریشه لغوی اقامه، که از قیام - در مقابل قعود است - اقامه نماز را به معنای برپایی آن بگیریم در مقابل آن زمین ماندن و زمین گیر شدن و بی اعتنایی به آن است و این معنا دارای مصادیقی است:
الف - گزاردن درست نماز با حدود و شرایط آن;
ب - به جای آوردن نماز به نحو کامل و احسن;
ج - تداوم در برپایی نماز;
د - تلاش برای مطرح کردن و گسترش نماز در جامعه .
راغب در مفردات گوید:
«و لم یامر تعالی بالصلوة حیثما امر و لا مدح به حینما مدح الا بلفظ الاقامة تنبیها ان المقصود منها توفیة شرائطها لا الاتیان بهیئاتها . . . ; [SUP](9) [/SUP]در تمام مواردی که خداوند به نماز امر یا مدح به آن کرده است واژه اقامه نماز آمده است تا به این معنا توجه داده شود که مقصود از نماز، گزاردن نماز واجد شرایط است نه تنها به جای آوردن هیات نماز (بدون روح)» .
در قرآن کریم، اقامه نماز با ویژگی های ذیل مطلوب است:.......





پی نوشت ها:
1) ابراهیم (14) آیه 40 .
2) طه (20) آیه 14 .
3) مریم (19)، آیه 31 .
4) از جمله بقره (2) آیه 83 و مائده (5) آیه 12 و . . . .
5) این برداشت در مواردی از تفسیر ارزشمند المیزان آمده است . از جمله ج 9، ص 328; ج 15، ص 127 و ج 15، ص 340، (چاپ بیروت) .
6) بقره (2) آیه 3; انفال (8)، آیه 3; رعد (13) آیه 22; لقمان (31) آیه 3 و حج (22) آیه 35 و . . . .
7) توبه (9) آیه 5 .
8) همان، آیه 11 .
9) المفردات فی غریب القرآن، ص 418، (کتاب فروشی مرتضوی تهران) .
 

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
بازم دخالت کردن تو اعتقادات شروع شد آخه چیکار دارین که کی نماز می خونه
نماز رو واسه خودت بخون نه واسه ..........
 

elnaz-k

عضو جدید
از نظر علمی هم ثابت شده که نماز خوندن روی میدان مغناطیسی بدن انسان تاثیر مثبتی می ذاره.. طوری که اگه انسان در هر نقطه از زمین رو به قبله بایسته میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق میشه و در مدتی که در نماز هستش میدان بدنش منظم میشه برا همین احساس راحتی و آرامش می کنیم بعد نماز..
اما من کاری رو که از روی علاقه و عشق نباشه انجام نمی دم! وقتی صبح ها به زور کتک از خواب بیدار میشم که نماز بخونم و حین خوندن نمی فهمم که چی میگم بهتره انجامش ندم.. مثل این می مونه که ریاضی بخونی و جغرافیا جواب بدی!!
 

medjoon

عضو جدید
بازم دخالت کردن تو اعتقادات شروع شد آخه چیکار دارین که کی نماز می خونه
نماز رو واسه خودت بخون نه واسه ..........


ممنون از نظرتون

معنی دخالت در اعتقادات رو هم متوجه شدیم!!

توجه داشته باشید که بنا نیست اینجا کسی رو مجبور به انجام کاری کنیم، در مورد یه سری موضوعات تبادل نظر میشه، شاید کسی از این بحث بتونه استفاده مفید بکنه..
 
آخرین ویرایش:

medjoon

عضو جدید
اما من کاری رو که از روی علاقه و عشق نباشه انجام نمی دم! وقتی صبح ها به زور کتک از خواب بیدار میشم که نماز بخونم و حین خوندن نمی فهمم که چی میگم بهتره انجامش ندم.. مثل این می مونه که ریاضی بخونی و جغرافیا جواب بدی!!



به ابهامتون در این تاپیک جواب داده شده میتونید مراجعه کنید

اضافه میکنم که هیچ جا گفته نشده که اگه نمازت از روی عشق و علاقه نبود یا اصل نفهمیدی چی میخونی دیگه لازم نیست نماز نخونی، اصلا فلسفه نماز خوندن لذت بردن از نماز نیست، کمک به انسان درزندگیش نیست، رفع شدن مشکلاتش نیست، فقط نماز بخونید چون خالق گفته بخون، این نماز خوندن اگه با درک باشه میتونه در زندگی و سعادت انسان تاثیرگذار باشه، اما اگه با درک نبود و حتی خیلی هم برامون سخته خوندنش بازم باید بخونیم، متاسفانه همه فکر میکنن که باید خوندن نماز یه تاثیری داشته باشه یا یه لذتی به آدم بده، اما اصلا اینطور نیست و خوندن نماز فقط به این علت هستش که آفریننده ما گفته بخون،همین و بس. با درک نماز بخونی یک سری آثار جانبی نماز ظهور پیدا میکنه که به سعادت ما کمک میکنه...
 

medjoon

عضو جدید
در قرآن کریم، اقامه نماز با ویژگی های ذیل مطلوب است:
[h=3]الف - برپا داشتن نماز، با نشاط و شادابی[/h]در دو آیه از قرآن، نماز خواندن با کسالت از ویژگی های منافقان شمرده شده است: «و اذا قاموا الی الصلوة قاموا کسالی . . . ; [SUP](10) [/SUP]و هنگامی که به نماز می ایستند از روی کسالت می ایستند . . .» .
«. . . و لا یاتون الصلوة الا و هم کسالی . . . ; [SUP](11) [/SUP]و نماز به جا نمی آورند جز با کسالت .»
و ویژگی چنین نمازی جز نماز بی کیفیت که به همه چیز جز نماز شبیه است، نیست . در روایتی از حضرت امام سجاد (ع) می خوانیم:
«ان المنافق ینهی و لاینتهی و یامر بما لایاتی و اذا قام الی الصلوة اعترض; همانا منافق (از کار زشت) نهی می کند، ولی خود از آن کار دست نمی کشد و فرمان می دهد (به خوبی) ولی خود انجام نمی دهد و چون به نماز بایستد اعتراض می کند» . راوی می گوید: پرسیدم: «ما الاعتراض; اعتراض چیست » ؟ حضرت فرمود: «الالتفات و اذا رکع ربض; رو به راست و چپ گردانیدن و چون رکوع کند خود را مانند گوسفند به زمین اندازد (یعنی بعد از رکوع نایستد و به همان حال به سجده رود .» [SUP](12) [/SUP]
[h=3]ب - اهتمام به نماز و وقت فضیلت آن[/h]قرآن کریم می فرماید: «فویل للمصلین الذین هم عن صلوتهم ساهون; [SUP](13) [/SUP]پس وای بر نمازگزارانی که از آن غافلند .»
«ساهون » آنانند که از اصل نماز غافلند، توجهی به آن ندارند، گاه آن را نمی خوانند، گاه در آخر وقت می خوانند . قرآن کریم می گوید این مساله در ضعف اعتقاد دینی او ریشه دارد . گفتنی است که «سهو» و «اشتباه » در نماز مورد نظر آیه نیست، زیرا اگر چنین بود، می فرمود: «فی صلوتهم » در نمازشان نه «عن صلوتهم » از نمازشان . یونس بن عمار از حضرت امام صادق (ع) پرسید: مقصود از سهو همان وسوسه شیطان است؟ حضرت فرمود: «لاکل احد یصیبه هذا ولکن ان یغفلها و یدع ان یصلی فی اول وقتها; [SUP](14) [/SUP]نه هر کس مبتلا به وسوسه می شود بلکه مقصود آن است که از اصل نماز غفلت کند و در اول وقت نخواند .» امام صادق (ع) در روایتی فرمود: «تاخیر الصلوة عن اول وقتها لغیر عذر; [SUP](15) [/SUP]مقصود از سهو بدون عذر نماز را از اول وقت تاخیر انداختن است » .
در روایتی از حضرت امام علی (ع) می خوانیم:
«لیس عمل احب الی الله عزوجل من الصلوة فلایشغلنکم عن اوقاتها شی ء من امور الدنیا فان الله عزوجل ذم اقواما فقال الذین هم عن صلاتهم ساهون یعنی انهم غافلون استهانوا باوقاتها; [SUP](16) [/SUP]هیچ کاری نزد خداوند محبوب تر از نماز نیست، پس نباید در وقت نماز هیچ یک از امور دنیا شما را مشغول سازد که خداوند گروهی را که از نماز سهو می کنند نکوهش کرده است و مقصود این است که اینها غفلت از نماز داشته، حریم وقت نماز را نگه نمی دارند» .
علاوه بر توجه به اصل نماز باید در نماز نیز انسان به این نکته توجه داشته باشد که در مقابل حضرت حق ایستاده با او سخن می گوید، باید تمام وجود خویش را به این میهمانی ببرد تا شیطان جرات زمینه سازی برای خروج از این میهمانی را فراهم نسازد .
«یا ایها الذین آمنوا لاتقربوا الصلوة و انتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون . . . ; [SUP](17) [/SUP]ای کسانی که ایمان آورده اید، در حالی که مست هستید به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می گویید . . .» .
ظاهر آیه روشن است و نیاز به توضیح ندارد که مقصود، نهی از نماز در حال مستی است لکن از تعلیل «حتی تعلموا ما تقولون » می توان این معنا را برداشت کرد: نماز مطلوب آن است که انسان با عنایت و توجه نماز بخواند، بداند که چه می گوید و با که سخن می گوید . مؤید این برداشت روایت امام باقر (ع) است که فرمود: در حالتی که کسل هستید یا چرت آلود یا سنگین، مشغول نماز نشوید، زیرا خداوند مؤمنان را از نماز خواندن در حال مستی نهی کرده است . [SUP](18)[/SUP]............





پی نوشت ها:

[SUP]10) نساء (4) آیه 142 . [/SUP]
[SUP]11) توبه (9) آیه 54 . [/SUP]
[SUP]12) اصول کافی، جلد دوم، ص 396 (باب ضعة النفاق والمنافق حدیث 3) . [/SUP]
[SUP]13) ماعون (107) آیه 4 و 5 . [/SUP]
[SUP]14) مجمع البیان، ج 10، ص 548 و کنزالدقائق، ج 15، ص 498 (با تصحیح حاج آقا مجتبی عراقی) . [/SUP]
[SUP]15) تفسیر القمی، ج 2، ص 444 و کنز الدقائق، ج 15، ص 497 . [/SUP]
[SUP]16) الخصال، ج 2، ص 621 . (حدیث اربعماة) و کنزالدقائق، ج 15، ص 497 . [/SUP]
[SUP]17) نساء (4) آیه 43 . [/SUP]
[SUP]18) علل الشرائع، ج 2، ص 47 و کنزالدقائق، ج 2، ص 446 . [/SUP]
 

medjoon

عضو جدید
[h=3]ج - نماز با خشوع[/h]از مصادیق اقامه نماز به جای آوردن نماز با خشوع آن است .
«قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون; [SUP](19) [/SUP]به تحقیق مؤمنان رستگار شدند آنها که در نمازشان خشوع دارند» .
خشوع به معنای تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا می شود و آثارش در بدن ظاهر می گردد .
فیو می گوید: «خشع خشوعا اذا خضع و خشع فی صلاته و دعائه اقبل بقلبه علی ذلک و هو ماخوذ من خشعت الارض اذا سکنت و اطمانت; [SUP](20) [/SUP]خشوع به معنای تواضع است و خشوع در نماز و دعا به معنای اقبال قلبی بر آن است و این واژه برگرفته از سکون و اطمینان است، آن چنان که برای سکون زمین واژه خشوع به کار رفته و می گویند: «خشعت الارض » . خشوع در نماز; یعنی جسم و روح را در نماز به دیدار خداوند بردن و انقطاع از غیر او آن چنان که برگزیدگان خداوند پیامبر و آل - علیهم السلام - چنین بودند . اولین فرودگاه این خشوع روح است که بر جسم نیز اثر می گذارد; یعنی آن کس که در نماز خشوع دارد در حال نماز اعضا و جوارح او نیز آرام بوده، پیوسته بازی با ریش و صورت ندارد! در حدیثی می خوانیم که پیامبر (ص) مردی را دید که در حال نماز با ریش خود بازی می کند فرمود: «اما انه لو خشع قلبه لخشعت جوارحه; [SUP](21) [/SUP]اگر او در قلبش خشوع بود، اعضای بدنش نیز خاشع می شد» .
[h=3]د - دوام در نماز[/h]از مصادیق اقامه نماز «دوام نماز» است .
در سوره معارج پس از آن که خداوند برخی صفات ناشایست انسان ها را مورد تذکر قرار می دهد، اوصاف شایسته آنها را هم ذکر می کند که از جمله آن: «الا المصلین الذین هم علی صلاتهم دائمون; [SUP](22) [/SUP]مگر نمازگزارانی که بر نماز خود تداوم دارند» . ظاهر آیه دوام است; یعنی هم به وقت نماز می خوانند و هم همیشه نماز می خوانند، این گونه نیست که نماز خواندن آنها مقطعی باشد و چنین نمازی است که اگر جزو برنامه زندگی شد و با حدود آن به جای آورده شد انسان را از فحشا و منکر باز می دارد . و اصولا برنامه های تربیتی جز با تداوم کارآیی لازم را ندارند، لذا در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) می خوانیم: «ان احب الاعمال الی الله مادام و ان قل; [SUP](23) [/SUP]محبوب ترین اعمال نزد خداوند کاری است که انسان بر آن مداومت داشته باشد هر چند کم باشد» .





پی نوشت ها:

19) مؤمنین (23) آیه 2 .
20) المصباح المنیر، ص 170 .
21) مجمع البیان، ج 7، ص 99; انوار التنزیل بیضاوی، ج 3، ص 159 و کنزالدقائق، ، ج 7، ص 559 .
22) معارج (70) آیه 22 .
23) اصول کافی، ج 2، ص 82، (چاپ آخوندی) .
 

medjoon

عضو جدید
[h=3]ه - گسترش و مطرح کردن نماز در جامعه[/h]بدون تردید از مصادیق «اقامه نماز» گسترش و مطرح کردن نماز در جامعه است (نه تنها مصداق) . پیش از این، مصادیق اقامه نماز در بعد فردی مورد توجه قرار گرفت و اینک آن را از بعد اجتماعی مورد بررسی قرار می دهیم .
قرآن کریم می فرماید از ویژگی های یاران خداوند آن است که: «الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزکاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور; [SUP](24) [/SUP]آنها کسانی هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می دارند و زکات را ادا می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می نمایند» .
از این آیه شریفه به قرینه واژه تمکین (که به معنای فراهم ساختن وسائل و ابزار کار است; اعم از آلات و ادوات لازم یا علم و آگاهی کافی و توان و نیروی جسمی) می توان استفاده کرد که مردان خدا از قدرت خود در جهت اقامه نماز استفاده می کنند، علاوه بر آن که خود اهل اقامه نمازاند، بر مطرح کردن آن در جامعه تلاش می کنند .
با مصادیق پنج گانه فوق می توان معنای وسیع «اقامه نماز» را در قرآن دریافت . بحث پیرامون اولین وظیفه در قبال نماز; یعنی «اقامه نماز» را با کلامی از شهید علامه آیة الله مطهری به پایان می برم:
«به پا داشتن نماز آن است که حق نماز ادا شود; یعنی نماز به صورت یک پیکر بی روح انجام نگردد، بلکه نمازی باشد که واقعا بنده را متوجه خالق و آفریننده خویش سازد و این است معنی ذکرالله که در آیه شریفه 14 سوره طه بدان اشاره شده: «اقم الصلوة لذکری » یاد خدا بودن مساوی است با فراموش کردن غیر خدا; اگر انسان ولو مدت کوتاهی با خداوند در راز و نیاز باشد و از او استمداد جوید و او را ثنا گوید، او را به الله بودن، رب بودن، رحمان بودن، رحیم بودن، احد بودن، صمد بودن، لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد بودن توصیف کند، عالی ترین تاثیرها در نفس او گذاشته می شود و روح انسان آن چنان ساخته می شود که مذهب اسلام می خواهد و بدون چنین برنامه ای امکان پذیر نیست » . [SUP](25) [/SUP]
[h=3]2 - پاسداشت حریم نماز[/h]دیگر وظیفه مؤمنان در قبال نماز پاسداشت حریم نماز است; نیکوداشت نماز جایگاه ویژه ای در زندگی برای آن قائل بودن، به جای آوردن آن با آداب واجب و مستحب از مصادیق آن است . نگهداری
حریم نماز نقطه مقابل استخفاف است; یعنی سبک شمردن نماز و شان و منزلتی برای آن ندیدن! که امام صادق (ع) فرمود: «ان شفاعتنا لن تنال مستخفا بالصلوة » . [SUP](26) [/SUP]که ترجمه آن این دو بیت است:
گویم ز امام صادق این طرفه حدیث
تا شیعه او به لوح دل بنگارد
فرمود که بر شفاعت ما نرسد
هر کس که نماز را سبک بشمارد
قرآن کریم از این «حریم نگهداری » ، تعبیر به حفظ کرده است:
«حافظوا علی الصلوات والصلوة الوسطی . . . ; [SUP](27) [/SUP]در انجام همه نمازها و نماز وسطی کوشا و مراقب باشید» . در این آیه بر مراقبت همه نمازها، به ویژه نماز وسطی تاکید شده است . این که «صلوة وسطی » کدام است؟ اقوال گوناگونی بین مفسران هست، [SUP](28) [/SUP]نماز ظهر، نماز عصر، نماز مغرب، نماز عشا، نماز صبح، نماز جمعه، نماز شب، نماز وتر و . . . اینها برخی از اقوالی است که در مصداق «صلوة وسطی » گفته شده است، ولی با توجه به شان نزول آیه بعید نیست که مقصود از آن نماز ظهر باشد . در شان نزول آیه آمده است: جمعی از منافقان به بهانه گرمی هوا در نماز جماعت ظهر شرکت نمی کردند و این سبب شده بود که از جمعیت نماز جماعت پیامبر (ص) کاسته شود تا جایی که گاه پشت سر پیامبر یک صف یا دو صف بیشتر نبود . آیه شریفه تذکر به مؤمنان است که حریم نماز را نگهدارید و با ترک جماعت حریم این عبادت بزرگ را نشکنید . [SUP](29) [/SUP]
در سه آیه از قرآن نیز «محافظت بر نماز» از ویژگی های مؤمنان شمرده شده است:
«والذین هم علی صلواتهم یحافظون; [SUP](30) [/SUP]مؤمنان کسانی اند که بر نمازهای خویش مراقب اند» .
راغب در معنای حفظ گوید: «ثم یستعمل فی کل تفقد و تعهد و رعایة . . .» . [SUP](31) [/SUP]
این واژه در مورد تفقد، پیمان داری و مراقبت به کار می رود .






پی نوشت ها:



24) حج (22) آیه 41 .
25) آشنایی با قرآن، سوره های حمد و بقره، ص 67 و 68 .
26) بحارالانوار، ج 82، ص 235 .
27) بقره (2) آیه 238 .
28) در تفسیر مجمع البیان شش قول، در تفسیر فخر رازی هفت قول، در تفسیر قرطبی ده قول، در تفسیر روح المعانی سیزده قول نقل شده است! !
29) تفسیر مجمع البیان، ج 1 - 2، ص 342 .
30) انعام (6) آیه 92; معارج (70) آیه 34 و مؤمنون (23) آیه 9 .
31) المفردات فی غریب القرآن، ص 124 .
 

medjoon

عضو جدید
[h=3]3 - کمک گرفتن از نماز[/h]انسان در زندگی مادی بدون تردید در تنگنا قرار می گیرد، امکانات و توان انسان محدود است و مشکلات بسیار، بدون پشتوانه نمی توان زندگی کرد . آنان که مادی می اندیشند، فقط به پشتوانه های مادی فکر می کنند، ولی آنان که الهی فکر می کنند پیوسته با پشتوانه های معنوی خود را از بن بست می رهانند . از این دست پشتوانه ها نماز است . نماز، جلوه برجسته یاد خداست و «دل آرام گیرد ز یاد خدای «الا بذکر الله تطمئن القلوب » . [SUP](32) [/SUP]
«واستعینوا بالصبر والصلوة و انها لکبیرة الا علی الخاشعین; [SUP](33) [/SUP]از صبر و نماز یاری جویید (و با استقامت و کنترل هوس های درونی و توجه به پروردگار نیرو بگیرید) و این کار جز برای خاشعان سنگین است » .
بر این اساس است که در روایات فراوانی آمده است که وقتی پیامبر (ص) یا امام علی (ع) با مشکلی رو به رو می شدند به نماز روی می آوردند . [SUP](34) [/SUP]امام صادق (ع) فرمود: مستند این کار همین آیه شریفه است . [SUP](35) [/SUP]
از حضرت امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: چه مانعی دارد وقتی که با غمی از غم های دنیا رو به رو می شوید وضو گرفته به مسجد بروید، دو رکعت نماز بخوانید و در نماز دعا کنید، زیرا خداوند دستور داده: «واستعینوا بالصبر والصلوة » . [SUP](36) [/SUP]
و بی تردید استوارترین پشتوانه در زندگی همین است و بس، دیگر پشتوانه ها سست است و غیر قابل اعتماد:
«مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتا و ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون; [SUP](37) [/SUP]کسانی که غیر از خدا را اولیا خود برگزیدند، همچون عنکبوت اند که خانه ای برای خود انتخاب کرده و سست ترین خانه ها خانه عنکبوت است; اگر می دانستند!»
«هر حیوان و حشره ای برای خود خانه و لانه ای دارد اما هیچ یک از این خانه ها به سستی خانه عنکبوت نیست . اصولا خانه باید دیوار، سقف، و دری داشته باشد و صاحب آن را از حوادث حفظ کند، طعمه و غذا و نیازهای او را در خود نگه دارد، بعضی خانه ها سقف ندارند، اما لااقل دیواری دارند یا اگر دیوار ندارند سقف دارند، اما لانه عنکبوت که از تعدادی تارهای بسیار نازک ساخته شده نه دیواری دارد، نه سقفی، نه حیاطی و نه دری . اینها همه از یک سو .
از سوی دیگر مصالح آن به قدری سست و بی دوام است که در برابر هیچ حادثه ای مقاومت نمی کند، اگر نسیم ملایمی بوزد تار و پودش را درهم می ریزد . اگر چند قطره باران بر آن ببارد آن را متلاشی می کند . کمترین شعله آتش به آن برسد، نابودش می سازد، حتی اگر گرد و غبار بر آن بنشیند، پاره پاره می شود و از سقف خانه آویزان می گردد . معبودهای دروغین این گروه نه سودی دارد و نه زیانی نه مشکلی را حل می کند و نه در روز بیچارگی پناهگاه کسی هستند» . [SUP](38) [/SUP]
آری فقط او پناه گاه است و بس!




پی نوشت ها:


32) رعد (13) آیه 28 .
33) بقره (2) آیه 45 .
34) مجمع البیان، ج 1 - 2، ص 217 .
35) فروع کافی، ج 3، ص 480 .
36) تفسیر مجمع البیان، ج 1 - 2، ص 217 .
37) عنکبوت ( 29) آیه 41 .
38) تفسیر نمونه، ج 16، ص 277 و 288 .
 

s.j.khataeepour

کاربر بیش فعال
از نظر علمی هم ثابت شده که نماز خوندن روی میدان مغناطیسی بدن انسان تاثیر مثبتی می ذاره.. طوری که اگه انسان در هر نقطه از زمین رو به قبله بایسته میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق میشه و در مدتی که در نماز هستش میدان بدنش منظم میشه برا همین احساس راحتی و آرامش می کنیم بعد نماز..
اما من کاری رو که از روی علاقه و عشق نباشه انجام نمی دم! وقتی صبح ها به زور کتک از خواب بیدار میشم که نماز بخونم و حین خوندن نمی فهمم که چی میگم بهتره انجامش ندم.. مثل این می مونه که ریاضی بخونی و جغرافیا جواب بدی!!

حیفه الناز خانما. حیفه. پاشو صبحا یه حالی به مغناطیسه بدنت بده! مغناطیست بهم بریزه مثل من قاط میزنیا. از من گفتن بود.


=====================
مغناطیس!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟ :cry:


terol.JPG
 
آخرین ویرایش:

m.a.r.y.jooon

عضو جدید
100% چون این حداقل کاریه که واسه تشکر از نعمت های خدا میشه انجام داد
درسته راههای دیگه ای هم واسه تشکر هست
ولی به نظرم وقتی خدا اینجوری بیشتر دلش میخواد باهاش حرف بزنیم ازش تشکر
کنیم یا چیزایی رو که می خواهیم بهمون بده ازش درخواست کنیم ،با ادبانه تر است
که همین کارو کنیم،نه ؟
 

medjoon

عضو جدید
[h=3]4 - امر به نماز[/h]دیگر وظیفه در قبال نماز «امر» به آن است . امر به معروف از فرایض بزرگ مکتب ماست و برترین معروف ها نماز است . معروفی که اگر در جامعه آن گونه که دین خواسته مطرح باشد، ریشه بسیاری از منکرات خشکانده می شود از ویژگی های مردان خدا آن است که «امر» به نماز دارند . قرآن کریم در مورد حضرت اسماعیل صادق الوعد (که این غیر از اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم است[SUP] (39) [/SUP]) می فرماید:
«. . . و کان یامر اهله بالصلوة والزکوة . . . ; [SUP](40) [/SUP]و این پیامبر پیوسته خاندان خود را امر به نماز و زکات می کرد . . .» .
و در مورد دیگر خطاب به پیامبر (ص) می خوانیم:
«و امر اهلک بالصلوة واصطبر علیها . . . ; [SUP](41) [/SUP]و خانواده خود را به نماز دستور ده و بر انجام آن شکیبا باش . . .» .
در این دو آیه بر «امر» اهل به نماز تاکید ویژه است، چرا که اصلاح بنیان خانواده زیربنای سایر اصلاحات است . اگر خانواده ها، الهی شدند جامعه الهی خواهد شد . بر این اساس است که در دو آیه فوق سخن از امر کردن خانواده به نماز است و این در حقیقت راهی برجسته برای نجات خانواده از آتش است همان که در آیه شش سوره تحریم آمده است:
«یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس والحجارة . . . ; ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه دارید» .
از این آیه می توان رسالت سنگین پدر و مادر را در تربیت معنوی فرزندان استفاده کرد .
در روایتی از پیامبر گرامی اسلام می خوانیم:
«الا کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته فالامیر علی الناس راع و هو مسؤول عن رعیته والرجل راع علی اهل بیته و هو مسؤول عنهم فالمرئة راعیة علی اهل بیت بعلها و ولده و هی مسؤولة عنهم الا فکلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته; [SUP](42) [/SUP]بدانید همه شما نگهبانید و همه در برابر کسانی که مامور نگهبانی آنها هستید مسؤولید . امیر و رئیس حکومت اسلامی نگهبان مردم است و در برابر آنها مسؤول است مرد نگهبان خانواده خویش است و در مقابل آنها مسؤول، زن نیز نگهبان خانواده شوهر و فرزندان است و در برابر آنها مسؤول می باشد . بدانید همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانی که مامور نگهبانی آنها هستید مسؤولید» .
اینها برخی از وظایفی بود که ما در قبال نماز - این امانت بزرگ الهی - داریم امید که امانت داری شایسته باشیم و در انجام وظایف خویش کوتاهی نکنیم .





پی نوشت ها:




39) تفسیر البرهان، ج 3، ص 15 .


40) مریم (19) آیه 55 .


41) طه (20) آیه 132 .


42) مجموعه ورام، ج 1، ص 6 .
 

medjoon

عضو جدید
علت اصلي نماز خواندن ما تنها و تنها واجب بودن آن است؛ يعني ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه اين ها می توان پرسيد: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده؟
در پاسخ می گوییم وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است؛ در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که خداوند فرموده است.
اما اگر منظور از چرایی، یافتن حکمت های وجوب عملی مشخص و مستمر به نام نماز است، می توان گفت :
اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو نمود. ما معتقدیم که عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تاکنون به شکلی پرستش داشتهاند. روح انسان، نیاز به عبادت و پرستش دارد و هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند؛ امّا سخن در نحوه پرستش است.
در فرهنگ اسلامی تعیین کردن و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است. کسی نمی تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی ذكر و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است؛ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد؛ نه کم تر و نه بیش تر. در نتیجه، خداوند نماز را واجب فرموده و مقررات و شرایطی هم برای آن وضع نموده است.
اما تامل عقلانی در ماهیت نماز نشان می دهد که این عمل با این خصوصیات بهترین شیوه برای رسیدن به همان نیاز روحی انسان نیز محسوب می شود ؛ در واقع اگر در ماهیت و شکل نماز دقت شود، می بینیم که نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است. مجموعه اجزا و حرکات آن، تجلی تواضع و تسلیم در برابر خداوند است. در عین حال، گرامیداشت و جایگاه انسان و قدرت و توان او نیز در این تکلیف مورد توجه قرار گرفته است.
به علاوه، نوع چیدمان اوقات نماز به گونه ای است که نه به انسان فشار طاقت فرسایی وارد شود و نه آدمی تا مدت زیادی از انجام آن و توجه به خداوند و حقایق عالم غافل گردد؛ بلکه به طور منظم و مستمر، این عمل عبادی زیبا و آسان در زندگی تکرار می گردد.
ازشاخصه های مهم نماز آن است که، غفلت زدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز در چند نوبت انجام مي شود، مرتباً به انسان هشدار مي دهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان مي سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مي كند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيله اي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّا به او بيدار باش گويد.
همچنین نماز خود بيني و كبر را در هم مي شكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي گذارد، خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او مي بیند و توجهی به این مساله جلوی بسیاری از گردن کشی ها و خود بینی ها را می گیرد.
با این همه، اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقید، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد که حصول همه این نتایج، در فرض التزام و جدیت و استمرار در نماز است؛ نه اختیار و حق انتخاب در انجام آن.
قرآن کریم به صراحت اعلام می نماید که نماز، مانعی در برابر انجام فحشا و منکر است (3) و این یعنی حیات پاک و نورانی و سعادتی که برای آینده انسان رقم می خورد.
حتی نماز های کم مایه و با بی توجهی نیز در این مسیر خالی از اثر نیستند، چنان که افراد گناهكاري بودند كه شرح حال آنها براي پيشوايان اسلام بيان می شد و ائمه می فرمودند: غم مخوريد، نمازشان آنها را اصلاح مي كند و همین گونه می شد.
 

medjoon

عضو جدید
اما دقت و اصرار در این شکل و قالب و شروط و قیود این عمل، به چه دلیلی است؟
نماز، نماد تسلیم و عبودیت در برابر خداوند است. اگر قرار باشد که هر انسانی طبق خواسته خود عمل نماید و آن را به جا بیاورد، نه آن چیزی که خداوند از او خواسته، دیگر بندگی خداوند نمی شود؛ بلکه بندگی خود و عمل طبق خواسته خود است. امیرمؤمنان (ع) در روایتی پس از بیان این که معنای اسلام را تسلیم شدن در مقابل پروردگار می داند. که نشان تسلیم در عمل آشکار می شود، می فرماید :
مؤمن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمی گذارد؛ بلکه بر آنچه از پروردگارش رسیده، بنیان می نهد. (1)
شاید یکی از رموز خواندن نماز به همان صورتی که پیامبر فرمود، حفظ شکل و ساختار عمل بعد از قرن ها است که در نتیجه آن، ماهیت و روح کلی و ساختار اساسی خود دین هم در پرتو آن زنده و پا برجا باقی می ماند؛ در حالی در ادیان دیگر ما چنین عمل معینی را نمی بینیم. به همین دلیل، آن روح کلی ادیان دیگر و ساختار اصلی به مرور زمان از دست رفته است.
هشام بن حکم از امام صادق (ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: « پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند؛ امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این، از طریق نماز امکان پذیر است». (2)
یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست. در جمع بندی می توان گفت هم شکل و ساختار ظاهری نماز، زیبا و جذاب و اثربخش است و هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی؛ رکوع و سجود و تسبیح و ستایش و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همه زیبایی ها در نماز موجود است.
اما در نهایت باز باید دانست که هر چند نماز داراي بركات و ثمرات بسياري نظير به ياد خدا افتادن، آرامش، دوری از غفلت ها و زشتی ها و.. . است اما اگر در مورد خاصي چنين نتيجه و ثمره اي حاصل نشد يا بدون نماز هم برخي از اين ثمرات براي ما حاصل بود، نمي توان نماز را به كنار گذاشت و آن را بي فائده دانست زيرا عين مخالفت با دستور خداوند و ضد تسليم و عبوديت كه حقيقت بندگي است مي باشد.
پی¬نوشت¬ها:
1. علامه مجلسي، بحار الانوار، نشر اسلاميه، تهران، بي تا، ج 65، ص 309.
2. شيخ صدوق‏، علل الشرائع، انتشارات داورى‏، چاپ اول، ج 2، ص 317.
3. عنکبوت (29) آیه 45.




http://www.pasokhgoo.ir/node/54755
 

medjoon

عضو جدید
ماجرای نخستین نماز استاد ملحد آمریکایی

ماجرای نخستین نماز استاد ملحد آمریکایی

*داستان اولین نماز دکتر جفری لانگ


روزی که مسلمان شدم ،امام مسجد کتابچه‌ای درباره‌ چگونگی ادای نماز به من داد، ولی چیزی که برایم عجیب بود، نگرانی دانشجوهای مسلمانی بود که همراه من بودند، همه به شدت اصرار می‌کردند که راحت باش! به خودت فشار نیار! بهتره فعلاً آرام آرام پیش بری.


پیش خودم گفتم: آیا نماز این‌قدر سخت است؟ ولی من نصیحت دانشجوها را فراموش کردم و تصمیم گرفتم نمازهای پنج‌گانه را به زودی شروع کنم، آن شب مدت زیادی را در اتاق خودم بر روی صندلی نشسته بودم و زیر نور کم اتاق حرکت‌های نماز را با خودم مرور می‌کردم و توی ذهنم تکرار می‌کردم، همین‌طور آیات قرآنی که باید می‌خواندم و هم‌چنین دعاها و اذکار واجب نماز را.


از آن‌جایی که چیزهایی که باید می‌خواندم به عربی بود، باید آن‌ها را به عربی حفظ می‌کردم و معنی‌اش را هم به انگلیسی فرا می‌گرفتم، آن کتابچه را ساعت‌ها مطالعه کردم تا آن‌که احساس کردم آمادگی خواندن اولین نمازم را دارم، ساعت پایانی شب بود. برای همین تصمیم گرفتم نماز عشاء را بخوانم.


داخل دستشویی آن کتابچه را روبه‌روی خودم بر روی سنگ روشویی گذاشتم و صفحه‌ی چگونگی وضو را باز کردم، دستورات داخل آن را قدم به قدم و با دقت انجام دادم، مانند آشپزی که برای اولین بار دستور پخت یک غذا را انجام می‌دهد! وقتی وضو را انجام دادم شیر آب را بستم و به اتاق برگشتم در‌ حالی‌که آب از سر و صورت و دست و پاهام می‌چکید. چون در آن کتابچه نوشته بود بهتر است آدم آب وضو را خشک نکند.


وسط اتاق به سمتی که به گمانم قبله بود، ایستادم. نگاهی به پشت سرم انداختم که مطمئن شوم در خانه را بسته‌ام! بعد دوباره به قبله رو کردم. درست ایستادم و نفس عمیقی کشیدم، بعد دستم را در حالی که باز بود به طرف گوش‌هایم بالا بردم، طوری‌که لاله گوشم را لمس کردم.


بعد با صدایی پایین الله‌اکبر گفتم، امیدوار بودم کسی صدایم را نشنیده باشد! چون هنوز کمی احساس انفعال می‌کردم، یعنی هنوز نتوانسته بودم بر این نگرانی که ممکن است کسی من را زیر نظر دارد غلبه کنم.


ناگهان یادم آمد که پرده‌ها را نکشیده‌ام و از خودم پرسیدم: اگر کسی از همسایه‌ها من را در این حالت ببیند چه فکر خواهد کرد؟! نماز را ترک کردم و به طرف پنجره رفتم و نگاهی به بیرون انداختم تا مطمئن شوم کسی آن‌جا نیست، وقتی دیدم کسی بیرون نیست احساس آرامش کردم. پرده‌ها را کشیدم و دوباره به وسط اتاق برگشتم، یک بار دیگر رو به سوی قبله کردم و درست ایستادم و دستم را تا بناگوش بالا بردم و به آرامی گفتم: الله‌اکبر.


با صدای خیلی پایینی که شاید شنیده هم نمی‌شد، به آرامی سوره‌ فاتحه را به سختی و با لکنت خواندم و پس از آن سوره‌ کوتاهی را به عربی خواندم، ولی فکر نمی‌کنم هیچ شخص عربی اگر آن شب تلاوت من را می‌شنوید، متوجه می‌شد چه می‌گویم!!پس از آن باز با صدایی پایین تکبیر گفتم و به رکوع رفتم، به ‌طوری که پشتم عمود بر ساق پایم شد و دست‌هایم را بر روی زانویم گذاشتم، احساس خجالت کردم، چون تا آن روز برای کسی خم نشده بودم، برای همین خوشحال بودم که تنها هستم.


در همین حال که در رکوع بودم، عبارت «سبحان‌ ربی ‌العظیم وبحمده» را بارها تکرار کردم، پس از آن ایستادم و گفتم: سمع ‌الله لمن حمده، ربنا ولک الحمد حس کردم قلبم به شدت می‌تپد و وقتی بار دیگر با خضوع تکبیر گفتم دوباره احساس استرس بهم دست داد، چون وقت سجده رسیده بود، در حالی‌که داشتم به محل سجده نگاه می‌کردم، سر جایم خشکم زد... جایی که باید با دست و پیشانیم فرو می‌آمدم، ولی نتوانستم این کار را بکنم! نتوانستم به سوی زمین پایین بیایم، نتوانستم خودم را با گذاشتن بینی‌ام بر روی زمین کوچک کنم... به مانند بنده‌ای که در برابر سرورش کوچک می شود.


احساس کردم پاهایم بسته شده‌اند و نمی‌توانند خم شوند، بسیار زیاد احساس خواری و ذلت بهم دست داد و خنده‌ها و قهقهه‌های دوستان و آشناهایم را تصور کردم که دارند من را در حالتی‌که در برابر آن‌ها تبدیل به یک احمق شده‌ام، نگاه می‌کنند، تصور کردم تا چه اندازه باعث برانگیختن دل‌سوزی و تمسخر آن‌ها خواهم شد، انگار صدای آن‌ها را می‌شنیدم که می‌گویند: بیچاره جف! عرب‌ها در سانفرانسیسکو عقلش را گرفته‌اند! شروع کردم به دعا: خواهش می‌کنم، خواهش می‌کنم کمکم کن...


نفس عمیقی کشیدم و خودم را مجبور کردم که پایین بروم، الان روی دو زانوی خود نشسته بودم... سپس چند لحظه مردد ماندم و بعد پیشانیم را بر روی سجاده فشار دادم... ذهنم را از همه‌ افکار خالی کردم و گفتم: سبحان‌ ربی ‌الأعلی... الله‌ اکبر این را گفتم و از سجده بلند شدم و نشستم. ذهن خود را هم‌چنان خالی نگه داشتم و اجازه ندادم هیچ چیز حواسم را پرت کند.


الله‌ اکبر و دوباره پیشانی‌ام را بر زمین گذاشتم. در حالی‌که نفس‌هایم به زمین برخورد می‌کرد، جمله‌ سبحان‌ ربی‌ الأعلی را خود به خود تکرار می‌کردم، مصمم بود که این کار را به هر قیمتی که شده انجام بدهم، الله اکبر برای رکعت دوم ایستادم، به خودم گفتم: هنوز سه مرحله مانده، برای آن قسمت نمازم که باقی مانده بود با عواطف و احساسات و غرورم جنگیدم، اما هر مرحله آسان‌تر از مرحله‌ قبل به نظر می‌رسید تا این‌که در آخرین سجده در آرامش تقریباً کاملی به سر می‌بردم.


سپس در آخرین نشستنم، تشهد را خواندم و در پایان به سمت راست و چپ سلام دادم، در حالی‌که در اوج بی حسی قرار داشتم، هم‌چنان در حالت نشسته بر روی زمین باقی ماندم و به نبردی که طی کردم فکر کردم... خجالت کشیدم که چرا برای انجام یک نماز تا پایان آن این‌قدر با خودم جنگیدم.


در حالی‌که سرم را شرم‌آگین پایین انداخته بودم، به خداوند گفتم: حماقت و تکبرم را ببخش، آخر می‌دانی من از جایی دور آمدم... هنوز راهی طولانی مانده که باید طی کنم و در آن لحظه احساسی پیدا کردم که قبلاً تجربه نکرده بودم و برای همین وصف آن با کلمات غیر‌ممکن است.


موجی من را در بر گرفت که هیچ‌‌گونه نمی‌توانم وصفش کنم، جز این‌که آن حس به «سرما» شبیه، بود و حس کردم که از نقطه‌ای داخل سینه‌ام بیرون می‌تابد، چونان موجی بود عظیم که در آغاز باعث شد جا بخورم، حتی یادم هست که داشتم می‌لرزیدم، جز این‌که این حس چیزی بیشتر از یک احساس بدنی بود چون به طرز عجیبی در عواطف و احساسات من تاثیر گذاشت، گو این‌که «رحمت» به شکلی تجسم یافت و مرا در بر گرفت و در درونم نفوذ کرد.


سپس بدون این‌که سببش را بدانم گریه کردم، اشک‌ها بر صورتم جاری شد و صدای گریه‌ام به شدت بلند شد، هرچه گریه‌ام شدیدتر می‌شد حس می‌کردم که نیرویی خارق‌العاده از رحمت و لطف مرا در آغوش می‌گیرد، این گریه نه برای احساس گناه نبود... گر چه این گریه نیز شایسته من بود... و نه برای احساس خاری و ذلت و یا خوش‌حالی... مثل این بود که سدی بزرگ در درونم شکسته و ذخیره‌ای عظیم از ترس و خشم را به بیرون می‌ریزد.


در حالی‌که این‌ها را می‌نویسم از خودم می‌پرسم که آیا مغفرت الهی تنها به معنای عفو از گناهان است و یا بلکه به همراه آن به معنای شفا و آرامش نیز هست، مدتی همان‌گونه بر روی دو زانو و در حالی‌که به سوی زمین خم بودم و صورتم را بین دو دستم گرفته بودم، می‌گریستم.


وقتی در پایان، گریه‌ام تمام شد به نهایت خستگی رسیده بودم، آن تجربه به حدی غیر‌عادی بود که آن هنگام هرگز نتوانستم برایش تفسیری عقلانی بیابم، آن لحظه فکر کردم این تجربه عجیب‌تر از آن است که بتوانم برای کسی بازگو کنم، اما مهم‌ترین چیزی که آن لحظه فهمیدم این بود که من بیش از اندازه به خداوند و به نماز محتاجم.


قبل از این‌که از جایم بلند شوم این دعای پایانی را گفتم: «خدای من! اگر دوباره به خودم جرأت دادم که به تو کفر بورزم، قبل از آن مرا بکش! مرا از این زندگی راحت کن. خیلی سخت است که با این همه عیب و نقص زندگی کنم، اما حتی یک روز هم نخواهم توانست با انکار تو زنده بمانم!».


*مطالعه سه سال بر روی قرآن، استاد آمریکایی را مسلمان کرد

داستانی که خواندید، روایت اولین نماز دکتر جفری لانگ استاد ریاضیات دانشگاه کانزاس است که برگرفته از کتاب «Even Angels Ask » (حتی فرشتگان نیز می‌پرسند) اثر اوست.


جفری لانگ که در خانواده‌ای پروتستان در آمریکا به دنیا آمده در 18 سالگی ملحد می‌شود، وی از طریق یکی از دانشجوهای مسلمانش نسخه‌ای ترجمه شده از قرآن هدیه گرفت و ظرف سه سال همه‌ آن را مطالعه کرد و در پایان تصمیم گرفت اسلام بیاورد.


وی تاکنون چند کتاب درباره‌ تجربه ایمان خود نوشته که از این میان می‌توان به کتاب «نبرد برای ایمان» اشاره کرد.






http://www.bultannews.com/fa/news/103025
 
آخرین ویرایش:

medjoon

عضو جدید
[h=1]پرسش:[/h]متاسفانه بنده دست و دلم به نماز و قران نميره(يعني وقتي نمازو قران ميخوانم نميتونم توجه كنم ) فقط مدتي بعد از شبهاي احيا و اعتكاف كه استغفار ميكنم توجه در نماز دارم. ولي در روزهاي عادي استغفارم به دلم نمي چسبه! خدا فقط تو اين روزها استغفار قبول ميكنه؟ شما ميگين چكار كنم؟
[h=1]پاسخ:[/h]دوست من. سعادت انسان از ديدگاه ديني از طريق ايمان و عمل صالح تامين مي شود. ضعف عملي شما در نهايت به ضعف ايماني مربوط مي شود. براي تقويت ايمان شما نياز داريد كه ابتدا با عقلانيت و نقشه راه دين براي سعادت انسان آشنا شويد . يعني هدف نهايي و اهداف متوسط دين و برنامه دين براي رسيدن به هدف را بدانيد و همين طور بدانيد كه به چه منظوري براي اين راه فراخوان شده ايد و سعادت انسان در چيست، بعد با اختيار و علم باورمندي خود را نسبت به اين موارد تقويت و با اراده و عزمي جزم در اين مسير حركت نماييد. بنابراين شما نياز به تغيير فراوان داريد. به خصوص اراده شما براي متدين بودن ضعيف است و بايد تقويت شود، نقش آموزه هاي ديني و هدايت گران ديني آشنا نمودن مردم با عقلانيت دين است و اين خود افراد هستند كه بايد تصميم بگيرند و ايمان بياورند و عمل كنند.
البته آموزه هاي ديني به موضوع تقويت اراده هم كمك مي كنند و تا حدي دست گيري مي نمايند اما در نهايت خود فرد است كه عمل مي كند و نتيجه عمل خويش را مي بيند. اما ما به عنوان يكي كارشناس براي اينكه بتوانيم راهكار ارايه دهيم خيلي چيزها هست كه از شما بايد بدانيم. يعني نمي دانيم شما در چه محيطي تربيت شده ايد و قرار داريد و چه مطالعاتي داشته ايد يا نداشته ايد و مثلا تا چه حد تحت تاثير مدرنيته و هجوم فرهنگي بوده ايد و دوستان شما چه كساني بوده ا ند و خيلي چيزهاي ديگر. پس شما به مشاوري نياز داريد كه از نزديك با او صحبت كنيد و با زندگي و رفتار و محيط شما آشنا باشد و بتواند مشكلات شما را ريشه يابي كند و بعد با ارايه راهكار به تدريج تغييرات اساسي در منش و زندگي شما ايجاد نمايد.
در حال حاضر وظيفه شما اين است كه با مطالعه و تفكر در آموزه هاي ديني با عقلانيت دين آشنا شويد و با فلسفه نماز و روزه و تلاوت قرآن و مانند آن آشنا شويد و سعي كنيد رفتارها و گفتارها و انديشه خود را منطبق بر حجت عقلي و ديني نماييد و البته با شركت در مجالس انس ديني احساس خود را نيز به دين تقويت كنيد تا انشاالله در سايه عقل و احساس ديني صاحب اراده و همت گرديد و نه تنها واجبات بلكه وارد وادي عشق و محبت خدا و اولياي او شويد و از زندگي معنوي خود لذت سرشار ببريد. براي مطالعه در اين زمينه حتما به سايت مراجعه كنيد. موفق باشيد. http://akhlagh.porsemani.ir/term66






http://porseman.org/pasokh/showq.aspx?id=271227&data=F999C128F6EB3A6412CC65965A411
 

medjoon

عضو جدید
نماز از ديدگاه انديشمندان غربي

در قرن حاضر، انديشمندان به طور گسترده تري درباره نماز و نيايش بحث کرده اند. به ويژه برخي از روان شناسان امروزه به اين نتيجه رسيده اند که توجه به خدا و نماز و دعا، بسياري از امراض رواني را درمان مي کند. دکتر الکسيس کارل که براي درمان جنبه هاي ويرانگر تمدن جديد راهي نمي يابد،(1) در نوشته هاي بعدي براي معالجه يأس هاي ناشي از تمدن جديد مي گويد: «نيايش، به آدمي نيروي تحمل غم ها و مصيبت ها را مي بخشد.»(2)
دکتر توماس هيس لوپ مي گويد: با اين قيد که من پزشکم، اين سخن را مي گويم که نماز، بهترين وسيله اي است که تاکنون براي توسعه اطمينان و تسکين اعصاب و آسايش و نشاط، شناخته شده که زمينه بي خوابي را برطرف مي گرداند.(3)
سرل برت روان شناس انگليسي، با تأکيد بر نظريه ويليام جيمز درباره تأثير نماز مي گويد: «ما به واسطه نماز مي توانيم وارد انبار بزرگي از نشاط عقلاني شويم که در شرايط عادي ياراي وصول بدان را نداريم.»(4)
ماهاتماگاندي- رهبر بزرگ هند- در تبيين استقامت روحي اش مي گويد: «اگر نماز نبود و با خدا ارتباط برقرار نمي کردم، به طور حتم سال ها بود که ديوانه شده بودم.»(5)
نورمن ويزنت گريسي مي گويد: «دعا و نماز بزرگ ترين نيرويي است که براي مبارزه با دشواري هاي زندگي روزانه و به دست آوردن آرامش روحي، شناخته شده است.»(6)
هم چنين انديشمندان غربي به اثر نماز در بهبود بيماري هاي جسمي نيز اشاره کرده اند. دکتر ادوين فردريک پاورس يکي از متخصصان درمان بيماري هاي عصبي در ايالات متحده آمريکا مي گويد: «ما مي بينيم هزاران حالت براي مريض پيش آمده که مشهورترين پزشکان و باهوش ترين طبيبان کمترين اميدي براي بهبودي آن نداشته اند، اما چيزي که در بهبودي او اثر گذاشته، معجزه اي مانند معجزات نماز و ارتباط با خدا بوده است.»(7)
در مورد آثار اجتماعي نماز نيز ديدگاه هاي انديشمندان غربي قابل تأمل است. ويل دورانت اوصاف و زيبايي هاي نماز جماعت مسلمانان را به تصوير مي کشد.(8) لورا اسقف مسيحي نماز مسلمانان را عامل جذب ديگران مي داند.(9) دکتر محمد عثمان، نقش نماز جمعه را در درمان بيماري هاي اجتماعي بازگو مي کند.(10) هراس ليو معتقد است «نماز جماعت مسلمانان کامل ترين درجه مساوات بين مردم است».(11)
گفتيم که انديشمندان غربي بيش از انديشمندان مسلمان در مورد آثار اجتماعي و روان شناسي نماز بحث کرده اند، ولي در سخنان برخي از آن ها نکات ظريف درباره ويژگي هاي باطني نماز به چشم مي خورد. دکتر روژه گارودي، (12) توشي هيکوايزوتسو،(13) مارسل بوازار،(14)- دانشمند و اسلام شناس معاصر سوئيسي- و ويکتورهوگو(15) نگاهي به معناي باطني و انس قلبي با نماز داشته اند.

پي نوشت :

1- آلکسيس کارل، انسان موجود ناشناخته، ص275.
2- آلکسيس کارل، راه و رسم زندگي، ص137.
3- ديل کارنگي، آيين زندگي، ص249؛ قرآن و روان شناسي، ص357.
4- رحيم کارگر و محمد ياري، نماز از ديدگاه دانشمندان و متفکران، ص31 به نقل از قرآن و روان شناسي، ص362؛ علم النفس الديني، ص21.
5- گاندي، همه مردم برادرند، ص107؛ مرواريدهاي پراکنده، ص135.
6- کليدهاي خوشبختي، ترجمه: احمد آرام، ص388،386.
7- نماز از ديدگاه دانشمندان و متفکران، ص 29، به نقل از فروع دين، ص38.
8- ويل دورانت، تاريخ تمدن، عصر ايمان، ج4، بخش اول، ص 273.
9- فضل الله کمپاني، نتايج و فوائد دين، ص 21و22؛ اسلام و علم جديد، ص 359و360.
10- نماز از ديدگاه انديشمندان و متفکران، ص64، به نقل از قرآن و روان شناسي، ص363؛ التحليل النفسي و العلاج النفسي، ص209.
11- اسلام و علم جديد، ص357و358؛ راه تکامل، احمد امين، ج7، ص210و211.
12- روژگاروردي، هشدار به زندگان، ترجمه: کسمايي، ص259.
13- دکتر توشي هيکو، خدا و انسان در قرآن، ص188،187و250.
14- مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه: مؤيدي، ص94.
15- ويکتورهوگو، بينوايان، چ نهم، ج2، ص672.


منبع:از نمازگزاري تا انس با نماز






http://www.moolaabasi.blogfa.com/post-163.aspx
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوست من
ممنونم از بحث جالبی که اینجا گذاشتین.

به نظر من بهتره بیایم یه جور دیگه به موضوع نگاه کنیم
جواب همه سوالها رو نمیشه با عقل داد و مطمئنا عقل به بن بست میرسه

توی دین ما نماز واجب شده و در پی اون به خیلی موارد دیگه امر شده.خارج از اینکه این نماز سجده در پیشگاه خداوند هست ( که شاید بشه گفت بارزترین مشخصه نمازه) بیاین یه دید دوستانه تر بهش داشته باشیم
من فکر میکنم نسل ما به راحتی نمیتونه مسائل رو بپذیره مخصوصا چیزی رو که بهش فرمان داده میشه و در برابرش جبهه میگیریم.پس خیلی ها از این دید بهش نگاه میکنن و خیلی ها بازتاب جامعه و نحوه مطرح شدن دین در جامعه رو میبینن و بعد میبینن جوابگوی نیازهاشون نیست و باهاش مقابله میکنن.

من یه جور دیگه بهش نگاه میکنم، درسته خیلی وقتا سرسری میخونم و شاید توجه کمی دارم ، اما به چشم یه وظیفه بهش نگاه نمیکنم.
وظیفه رو میشه بعضی وقتا که حال و حوصله نداری از ش فرار کرد و تن به مجازاتش داد؛ اما وقتی بینهایت خسته ای و بازم یه چیزی تو رو به سمت نماز خوندن میکشونه؛ نه ترسه نه وظیفه نه چیزی شبیه به ایناست.... فقط عشق به خداست که میتونه آدم رو به تلاش وا داره.

وقتی قلبت میریزه تا صدای اذان میاد و بعد یاد سخن خود خداوند می افتی که میگه با خدا پیمان شکنی نکنید و به وعده های خود با خدا عمل کنید، اونوقت دیگه فکر وظیفه و واجب و اجبار و مجازات نمیکنی.
 

medjoon

عضو جدید
سلام دوست من
ممنونم از بحث جالبی که اینجا گذاشتین.

به نظر من بهتره بیایم یه جور دیگه به موضوع نگاه کنیم
جواب همه سوالها رو نمیشه با عقل داد و مطمئنا عقل به بن بست میرسه

توی دین ما نماز واجب شده و در پی اون به خیلی موارد دیگه امر شده.خارج از اینکه این نماز سجده در پیشگاه خداوند هست ( که شاید بشه گفت بارزترین مشخصه نمازه) بیاین یه دید دوستانه تر بهش داشته باشیم
من فکر میکنم نسل ما به راحتی نمیتونه مسائل رو بپذیره مخصوصا چیزی رو که بهش فرمان داده میشه و در برابرش جبهه میگیریم.پس خیلی ها از این دید بهش نگاه میکنن و خیلی ها بازتاب جامعه و نحوه مطرح شدن دین در جامعه رو میبینن و بعد میبینن جوابگوی نیازهاشون نیست و باهاش مقابله میکنن.

من یه جور دیگه بهش نگاه میکنم، درسته خیلی وقتا سرسری میخونم و شاید توجه کمی دارم ، اما به چشم یه وظیفه بهش نگاه نمیکنم.
وظیفه رو میشه بعضی وقتا که حال و حوصله نداری از ش فرار کرد و تن به مجازاتش داد؛ اما وقتی بینهایت خسته ای و بازم یه چیزی تو رو به سمت نماز خوندن میکشونه؛ نه ترسه نه وظیفه نه چیزی شبیه به ایناست.... فقط عشق به خداست که میتونه آدم رو به تلاش وا داره.

وقتی قلبت میریزه تا صدای اذان میاد و بعد یاد سخن خود خداوند می افتی که میگه با خدا پیمان شکنی نکنید و به وعده های خود با خدا عمل کنید، اونوقت دیگه فکر وظیفه و واجب و اجبار و مجازات نمیکنی.




دوست خوبم سلام

ممنونم که سر زدید و نظر دادید

در جواب صحبتاتون باید بپرسم که اگه فردی عشق به خدا رو درک نکرده باشه نباید نماز بخونه؟ عشق به خدا رو چطور باید درونمون زنده کنیم که ما رو به سمت نماز پیش ببره؟ برای عشق به خدا باید وجود خدا اثبات بشه، اثبات وجود خدا هم فقط ازطریق عقل هستش (قانون علیت و قانون نظم)...

از نظر من نسل ما فقط دنبال دلایل عقلی هستن، اگه یک مسئله براشون عقلانی اثبات بشه انجامش میدن، شک نکنید که نماز با دلایل عقلانی قابل اثبات هست، اما من اطلاعاتم خیلی کمه، اگه دلایل خوبی نیاوردم دلیل بر نبود دلایل عقلانی واضح نذارید.
 

medjoon

عضو جدید
سوال
لطفا چند دلیل منطقی و قابل درک و قابل مشاهده نه از دلایلی که همه روزه در رادیو و تلویزون می بینیم اما هیچ یک از نظر عقلانی قابل قبول نیست برای خواندن نماز و گرفتن روزه برای من بنوسید.


پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني
منظور شما از دلیل قابل درک و مشاهده چندان روشن نشد، بخصوص که دلایل منطقی به ادله عقلی و استدلالی گفته می شود که در بسیاری از موارد حسی و قابل مشاهده نیستند؛ در هر حال ما تلاش می کنیم به همان دلایل منطقی و عقلانی بپردازیم؛ البته با تذکر دو نکته:
اول آنکه مطالبی که در رسانه ها هم بیان می شود با توجه به رویکرد و هدف گوینده معمولا صحیح و منطقی است، اما باید متوجه جهت گیری بحث ها و توجه به پیش فرض های گفتار بود و دوم آن که از آنجا که منشا سوال شما امری فراتر از خود عمل نماز و روزه به نظر می رسد به طور کلی و کلان به این دستورات دینی می پردازیم نه خود نماز و روزه .
دلیل اصلی نماز خواندن و روزه گرفتن و انجام سایر تکالیف دینی تنها و تنها واجب بودن آن است یعنی رسیدن دستور انجام این اعمال از جانب خداوند به ما؛ به عنوان مثال ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه ده ها اثر و فائده مختلف دنیوی و اخروی بر این عمل مترتب می شود، اما در عين حال تنها دلیل ما بر انجام این عمل تسلیم بودن در برابر دستور خداوند است.
به عبارت روشن تر ما معتقدیم اگر چه در پس تمام احکام الهی، مصالح واقعی نهفته که در راستای سعادت دنیوی و اخروی انسان ها فراهم‌ آمده، اما برای ما انسان ها تنها دلیل و انگیزه برای رعایت دقیق اعمال عبادی و ضوابط شرعی و فلسفه اصلی و محوری، تجلی یافتن تسلیم بودن در برابر خداوند است؛ حقیقتی که در برخی روایات حقیقت اسلام خوانده شده است: «الاسلام هو التسلیم؛ (1) حقیقت اسلام، تسلیم بودن است».
در نتیجه، همه آثار و نتایج و ثمراتی که ممکن است بر انجام عباداتی مانند نماز و روزه و بر رعایت ضوابط دینی مترتب باشد، در یک طرف قرار می گیرد؛ ولی هدف و فلسفه اصلی و محوری، متجلی شدن روح تعبد و تسلیم انسان در برابر خداوند متعال است.
امام علی - علیه السلام - همین حقیقت را در توضیح فلسفه حج می فرمایند:
«مگر نمی بینید خداوند انسان ها را از زمان آدم تا انسان های آخرین این جهان با سنگ هایی که نه زیان می رسانند و نه نفع می بخشند، نه می بینند و نه می شنوند، آزمایش کرده، این سنگ ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را موجب پایداری و پا برجایی مردم گردانیده است؟! سپس آن را در پر سنگلاخ ترین مکان ها و بی گیاه ترین نقاط زمین، و کم فاصله ترین دره ها قرار داد... این آزمونی بزرگ؛ امتحانی شدید و آزمایشی آشکار و پاکسازی و خالص گردانیدنی مؤثر است که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشتش قرار داد». (2)
کعبه و واجبات حج، با همه تعالیم آسمانی و احکام پر رمز و راز و پر حکمت خود، در نگاه امیر مؤمنان ابزاری برای آزمایش انسان ها است. پس باید دانست که هرچند در دستور و فرامین حج حقیقت های بسیاری وجود دارد که بسیاری برای ما آشکار است، اما اگر هیچ یک از حقایق بر ما روشن نبود، باز حقیقت حج به عنوان یک آزمون بزرگ برای مؤمنان، عین دستور حکیمانه و مصلحت آمیز خداوند محسوب می شد.
اما در عین حال، همین عمل خاص و تکالیف درونی آن، دارای آثار و فواید عظیمی است که با اندک تأملی می توان به آن ها رسید؛ در خصوص سایر تکالیف دینی هم همین گونه است و می توان بین فلسفه اصلی اعمال دینی و حکمت ها و نتایج و آثار مفید آن تفکیک و بررسی انجام داد و به نتایج سودمندی رسید هرچند در بسیاری از موارد به طور کامل و صد درصد نمی توان به نتیجه رسید و از منظر عقل همه دستورات دینی را تحلیل و تصدیق نمود.
آنچه بیان شد منطقی ترین دلیل بر انجام دستورات دینی مانند نماز و روزه بود ؛ اگر مایل باشید در خصوص حکمت های درونی این دستورات هم می توانیم به طور مبسوط و کامل به گفتگو بنشینیم .

پی ‌نوشت ‌ها:
1. نهج البلاغه، کلمات قصار، ص 125، نشر مؤسسه امیر المؤمنین، قم، 1380ش.
2. همان، ص 115، خطبه 191.






http://www.pasokhgoo.ir/node/52234
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست خوبم سلام

ممنونم که سر زدید و نظر دادید

در جواب صحبتاتون باید بپرسم که اگه فردی عشق به خدا رو درک نکرده باشه نباید نماز بخونه؟ عشق به خدا رو چطور باید درونمون زنده کنیم که ما رو به سمت نماز پیش ببره؟ برای عشق به خدا باید وجود خدا اثبات بشه، اثبات وجود خدا هم فقط ازطریق عقل هستش (قانون علیت و قانون نظم)...

از نظر من نسل ما فقط دنبال دلایل عقلی هستن، اگه یک مسئله براشون عقلانی اثبات بشه انجامش میدن، شک نکنید که نماز با دلایل عقلانی قابل اثبات هست، اما من اطلاعاتم خیلی کمه، اگه دلایل خوبی نیاوردم دلیل بر نبود دلایل عقلانی واضح نذارید.

سلام...خواهش میکنم جناب.

نه اصلا منظورم این نبود، اتفاقا دلایل خوبی دارین میارین و اینجا میذارین. دلایلی که پایه و اساس و بنیان دارن و قابل تکیه و استفاده هستن.
اما من خودم رو میگم، من خیلی توی کتابها دلایل منطقی خوندن نماز رو خوندم.هر چند معتقدم خیلی تاثیر داشته.اما از وقتی به خداوند علاقه مند شدم و توی ذرات طبیعت دیدمش، بهتر تونستم درکش بکنم و شاید باتوجه بیشتری عبادت کردم.
وقتی نشانه ها رو دیدم، توی طبیعت، توی آدمها، مخصوصا توی بچه ها؛ درکش واسم راحت تر شد.معتقدم اگر چیزایی که قبلا خوندم نبود، شاید نمیتونستم قبول بکنم که باید نماز بخونم.
اول باید قبول بکنی که باید نماز بخونی و بعد توجهت بهش وسیعتر بشه.... البته این نظر منه، ببخشید اگر اشتباست.

بازم ممنونم از نوشته های مفید شما.
 

agin

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلایل قابل درک و قابل مشاهده؟؟
بستگی به دید هر کسی داره.
شاید به نظر بیاد شعاره، اما من واقعا بعضی از صداهای طبیعت رو که میشنوم حس میکنم دارن تسبیح خداوند رو میکنن، مثل جیرجیر گنجشکها، صدای پیچیدن باد لابلای شاخه هاوبرگهای درختها، صدای شرشر آروم آب از روی سنگها ،و خیلی چیزای دیگه
و فکر میکنم وقتی ذرات عالم دارن تسبیح خداوند رو میکنن و سجده میکنن در مقابلش، چرا من نکنم؟
و اینکه ....من دوستش دارم برای همین به خواسته هاش احترام میذارم و نماز میخونم و روزه میگیرم
 

abolfaZZzl

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستای خوبم

همین اول کاری میگم که امیدوارم تکراری نباشه...
میخوایم یه نظرسنجی داشته باشیم از کسانی که نماز میخونن یا نمیخونن، حتما هرکسی دلایلی برا خودش داره، اگه دین رو بذاریم کنار، به دلایل عقلانی خوندن نماز بپردازیم، دوستانه و به دور از تعصب باهم بحث کنیم، چون بحث عقلانی و منطقیه بالاخره یک گروه باید قانع بشن که کاره کی درسته،کمک کنید لطفا، چندتا گروه بشید و همون اول بگید تو کدوم گروه هستین و از مواضع کدوم گروه دفاع میکنید.
گروه نمازی: اونایی که نماز میخونن
گروه بی نمازی: اونایی که نماز نمیخونن
گروه تحول: اونایی که به مرور بحثایی که انجام میشه تغییر موضع دادن و گروه خودشون رو عوض کردن

.آرامش.
 

medjoon

عضو جدید
سلام...خواهش میکنم جناب.

نه اصلا منظورم این نبود، اتفاقا دلایل خوبی دارین میارین و اینجا میذارین. دلایلی که پایه و اساس و بنیان دارن و قابل تکیه و استفاده هستن.
اما من خودم رو میگم، من خیلی توی کتابها دلایل منطقی خوندن نماز رو خوندم.هر چند معتقدم خیلی تاثیر داشته.اما از وقتی به خداوند علاقه مند شدم و توی ذرات طبیعت دیدمش، بهتر تونستم درکش بکنم و شاید باتوجه بیشتری عبادت کردم.
وقتی نشانه ها رو دیدم، توی طبیعت، توی آدمها، مخصوصا توی بچه ها؛ درکش واسم راحت تر شد.معتقدم اگر چیزایی که قبلا خوندم نبود، شاید نمیتونستم قبول بکنم که باید نماز بخونم.
اول باید قبول بکنی که باید نماز بخونی و بعد توجهت بهش وسیعتر بشه.... البته این نظر منه، ببخشید اگر اشتباست.

بازم ممنونم از نوشته های مفید شما.


سلام، مرسی، شما لطف دارید
من کاملا موافقم با حرفاتون :smile:
ممنونم از مطالب مفیدتون



دلایل قابل درک و قابل مشاهده؟؟
بستگی به دید هر کسی داره.
شاید به نظر بیاد شعاره، اما من واقعا بعضی از صداهای طبیعت رو که میشنوم حس میکنم دارن تسبیح خداوند رو میکنن، مثل جیرجیر گنجشکها، صدای پیچیدن باد لابلای شاخه هاوبرگهای درختها، صدای شرشر آروم آب از روی سنگها ،و خیلی چیزای دیگه
و فکر میکنم وقتی ذرات عالم دارن تسبیح خداوند رو میکنن و سجده میکنن در مقابلش، چرا من نکنم؟
و اینکه ....من دوستش دارم برای همین به خواسته هاش احترام میذارم و نماز میخونم و روزه میگیرم


تسبيح موجودات در قرآن كريم

سخن از تسبيح موجودات در قرآن كريم بسيار به ميان آمده است . خداى سبحان ، تسبيح را گاهى به خود نسبت ميدهد و خود، ذات مقدسش را منزه شمرده و تسبيح مى گويد و گاهى تسبيح را به ملايك نسبت مى دهد و گاه به پيامبران ، در مواردى هم به حيوانات و نباتات و جمادات و يا به عامه موجودات ، هر چه هست نسبت مى دهد.

تسبيح خداوند از ذات اقدس خويش
از جمله مواردى كه خداوند متعال ، خود، ذات مقدسش را تسبيح گفته است آيات ذيل است :
((لو كان فيهما آلهة الا الله لفسدتا فسبحان الله رب العرش عما يصفون ))(8).
اگر در آن آسمان و زمين خدايانى غير از خداى سبحان باشد تباه مى گردند. پس خداييكه پروردگار عرش است ، پاك است از آنچه آنان توصيف مى نمايند.
((سبحان ربك رب العزة عما يصفون )).(9)
منزه است خداى تو، خداى مقتدر و بى همتا از آنچه آنان او را توصيف مى كنند.

تسبيح ملايك
در آيات ذيل تسبيح حضرت حق به ملايك نسبت داده شده است :
((و ترى الملائكة حافين من حول العرش يسبحون بحمد ربهم ...)).(10)
و تو ملايك را به دور عرش مى بينى كه گرد آمده و تسبيح به حمد پروردگارشان مى كنند.
((تكاد السموات يتفطرن من فوقهن و الملائكة يسبحون بحمد ربهم و يستغفرون لمن فى الارض ...))(11).
نزديك است كه آسمانها از فرازشان شكافته گردند و ملايك به حمد خدايشان تسبيح مى گويند و براى آنكه در زمين است طلب مغفرت مى نمايند.
((و يسبح الرعد بحمده و الملائكة من خيفته ...))(12)
و رعد بحمد او تسبيح مى گويد و ملايك نيز از بيم قهر او.

تسبيح پيامبران
خداوند سبحان در آيات ذيل ، تسبيح ذات اقدسش را به پيامبران نسبت مى دهد:
((و سبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس و قبل الغروب ))(13).
قبل از طلوع خورشيد و قبل از غروب به حمد خداى سبحان تسبيح بگو.
((فلو لا انه كان من المسبحين للبث فى بطنه الى يوم يبعثون ))(14).
اگر نه آن بود كه او - يونس (ع ) - از تسبيح گويان بود، همانا در شكم او - ماهى - تا روز بعث و قيامت درنگ مى نمود.
((و ذاالنون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر عليه فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين ))(15).
و بياد آور حال يونس را هنگاميكه از ميان قوم خود غضبناك بيرون رفت و گمان كرد كه ما او را در سختى نمى افكنيم (تا آنكه وقتى در شكم ماهى گرفتار آمد) پس در آن تاريكى ها فرياد برآورد كه بجز تو خدايى نيست و منزهى تو، من از ستمكاران بوده ام .

تسبيح مؤمنان
((انما يؤمن باياتنا الذين اذا ذكروا بها خروا سجدا و سبحوا بحمد ربهم و هم لا يستكبرون ))(16).
همانا ايمان مى آورند به آيات ما كسانى كه چون آن آيات را ياد آورند به سجده افتاده و به حمد خدا تسبيح گفته و كبر نمى ورزند.

تسبيح عامه موجودات
در آيات ذيل تسبيح خداوند به هر موجودى نسبت داده شده است :
((سبح لله ما فى السموات و ما فى الارض و هو العزيز الحكيم ))(17).
آنچه در آسمانها و زمين است خداوند را تسبيح گفته و او مقتدر و حكيم است .
اين آيه در سوره حشر/ 1 و نيز صف / 1 تكرار گرديده است .
((يسبح لله ما فى السموات و ما فى الارض الملك القدوس العزيز الحكيم ))(18).
آنچه در آسمانها و زمين است به تسبيح و ستايش پادشاه منزه و مقتدر و دانا مشغول است .
((و ان من شيى ء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم انه كان حليما غفورا))(19).
هيچ چيزى نيست مگر آنكه بحمد و ستايش خداوند تسبيح مى كند ولى شما تسبيح آنانرا نمى فهميد. او بردبار و بخشنده است .

تسبيح آسمانها و زمين
((تسبح له السموات السبع الارض و من فيهن ...))(20).
آسمان هاى هفت گانه و زمين و آنكه در آنان است تسبيح خداى را مى كند.

تسبيح پرندگان
((الم تر ان الله يسبح له من فى السموات و الارض و الطير صافات كل قد علم صلاته و تسبيحه و الله عليم بما يفعلون ))(21)
آيا نديده اى كه هر كه در آسمانها و زمين است و نيز مرغانى كه در هوا پر گشوده اند تسبيح خداوند كرده و همه آنان به نيايش و تسبيح خود آگاهند و خداوند نيز به آنچه آنان انجام ميدهند آگاه است .
((و سخرنا مع داود الجبال يسبحن و الطير و كنا فاعلين ))(22).
و ما كوهها و پرندگان را با آهنگ و نغمه داود مسخر كرديم تا تسبيح گويند و ما انجام دهند آن هستيم.

تسبيح كوه ها
((و سخرنا مع داود الجبال يسبحن ...))(23).
و ما كوهها را با نغمه تسبيح داود مسخر نموده تا تسبيح گويند.
((انا سخرنا الجبال معه يسبحن بالعشى و الاشراق ))(24).
و كوهها را با نغمه تسبيح داود مسخر نموده تا در هر شام و صباح تسبيح گويند.

تسبيح رعد
((و يسبح الرعد بحمده ...))(25).
و رعد به حمد خداوند تسبيح مى گويد.


منابع
8- انبياء / 22.
9- صافات / 180.
10- زمر / 75.
11- شورى / 5.
12- رعد / 13.
13- ق / 39.
14- صافات / 143.
15- انبياء / 87.
16- سجده / 15.
17- حديد / 1.
18- جمعه / 1.
19- اسراء / 44.
20- اسراء / 44.
21- نور / 41.
22- انبياء / 79.
23- انبياء / 79.
24- ص / 18.
25- رعد / 13.



http://www.lailatolgadr.net/kotob-moaref-goran-karim/tasbih-mojodat/8499.html?start=4
 

medjoon

عضو جدید
امام صادق(ع): « العقل دلیل المومن» « عقل راهنمای مومن است»


دیدگاه علم :

فواید طبی حرکات نمازدرپنج نوبت ؛

این مبحث ر ابا سخن الکسیس کارل آغاز می کنیم ،آنجاکه درباره فواید طبی نماز می گوید : « نتایج نمازونیایش رابا علم نیز می توان دریافت زیرا نماز ونیایش نه تنهابه روی حالات عاطفی بلکه روی کیفیات بدنی نیز اثرمی کند وگاهی درچندلحظه یاچندروز بیماری جسمی را بهبود می بخشد . این کشفیات هرچقدرهم که غیرقابل درک باشند ،بایستی به واقعیتشان معترف شد دفترمشاهدات طبی لورد بیش از200مورد درمان فوری وغیرقابل تردید سل ریوی وعفونت کلیه وسرطان وامراض بدنی دیگرراضبط کرده است .اماحرکات نمازچنان که امروزه ثابت گردیده تکرارقیام وقعود درنماز بهترین وسیله ای است که سرعت گردش خون راافزایش داده وازاین رو نمازرایکی ازعوامل موثر دربه کارانداختن جهازهاضمه دانسته اند که راه اشتها به غذارانیز هموار می سازد .


وجالب این است که اوقات نمازومواقع هضم غذا کاملامناسب وهماهنگ بوده وچنان که ملاحظه می نماییم دراین امرحکمت عجیبی به کاربرده شده است به این ترتیب که وقت نماز صبح پیش ازشروع به غذای صبحانه بوده وظهرقبل ازآن که انسان به نهاربپردازد وعصریاهمان وقتی که هضم غذاآغازشده وبه هنگام غروب یامواقعی که انسان بین دووعده نهار وشام قراردارد وبه همین ترتیب موقع عشاءکه هضم غذاتازه شروع گردیده است .


طب جدید این موضوع راثابت کرده ومدلل ساخته که نماز بهترین وسیله ای است که ازبالارفتن فشارخون جلوگیری کرده ودرحفظ تعادل آن نقش بسزایی خواهدداشت .آری طبق نظریه ی پزشکان چنانچه درادای نماز مراقبت ومحافظت به عمل آمده وحرکات موزون آن به آرامی وطمانینه که ازشرایط صحت آن است توأم باشدثابت ومسلم گردیده که ازبسیاری بیماریهای ناشی ازفشارخون جلوگیری خواهدکرد ...واین خود اثری آنی وفوری برقلب گذاشته وازضربا ت کند وسریع آن مانع خواهدشد .»


مجله دیدرزدایچست می نویسد : « براساس تحقیقات معلوم شده است افرادی که به طور مرتب به عبادتگاه می روند دربرابر بسیاری ازبیماریها نظیر فشارخون ،بیماریهای قلبی ،سل وسرطان های ناحیه گردن مصونیت دارند . »


دکترادوین فر دریک پاورز ،استاد امراض عصبی درایلات متحده آمریکا می گوید :
« علم طب دردنیای کنونی بسیاری ازرموز واسرار بیماری هابه طرز معجزه آسایی پرده برداشته است .بااین وصف هنوزهم هزاران بیماری ومرض باقی است که بزرگترین اطباءهوشمند ونوابغ پزشکی کمترین بارقه امیدی به کشف ومطالعه ی آن ها به دست نیاورده اند. اما بررسی ودقت در مطالعات این اطباء ونوابغ این نکته را روشن می سازد که اغلب آن ها این نظریه را تایید نموده واعتقاد پیدا کرده اند که در میان معجزات فراوانی که برای نماز بر شمرده اند، یکی اعاده صحت وتندرستی روحی وشفای کلیه بیماری هایی است که مداوا شده وکلیه روش های پزشکی در برابر آن ها عاجز مانده اند. » ( راه ورسم زندگی، الکسیس کارل)


یک جراح مصری اخیراً با یک سری تحقیقات گسترده اعلام داشت : « نماز بهترین درمان برای بیماران مبتلا به جابجایی غضروف های ستون فقرات است .»


دکتر الزیات استاد دانشگاه نوادا در آمریکا پس از مطالعه بر روی چهل بیمار گفت : « حرکت های ناشی از پنج بار نماز در شبانه روز می تواند عمل جراحی ناشی از بیماری مذکور را در مدت یک هفته بهبود بخشد . این پزشک مصری به بیماران جراحی شده خود توصیه کرده است که بلافاصله پس از عمل جراحی حرکت کرده وبه مدت یک هفته ، روزی پنج بار حرکات نماز را به جا آورند واین حرکات را در هر صورت تا پایان عمر ادامه دهند .» (اسلام وعلم جدید)


یک دانشمند آمریکایی در کتابی که به تازگی به نام بیماری های فقرات منتشر ساخته، گفته های این پزشک مصری را تایید کرده وبه بیماران خود نیز سفارش کرده است که روزانه پنج نوبت حرکاتی شبیه نماز مسلمانان انجام دهند.


"رامشاندرن" در تحقیقی که در مورد وضعیت بدن انسان هنگام نمازخواندن، با مجموعه‏ای از پژوهشگران آمریکایی انجام داد، به فعالیت بیشتر مغز انسان و آرامش روحی هنگام نماز آگاه شد .در این تحقیق علمی، مشخص شدن این وضعیت پس از 50 ثانیه از آغاز نماز آشکار می‏شود. در این تحقیق آمده است : میانگین ضربان قلب و احتمال لخته شدن خون به صورت مشترک در حین نماز بین20 الی 30 درصد کاهش می‏یابد و همچنین پوست بدن مقاومت بیشتری پیدا می‏کند.همچنین در عکس‏هایی که از مغز در هنگام نماز گرفته شده است، فعالیت مغز نمازگزار به صورت قابل توجهی در مقایسه با حالت‏های عادی افزایش پیدا می‏کند و نورون‏های عصبی به صورت نورانی در اشعه‏های دریافتی از مغز به نمایش در می‏آید .روزنامه "واشنگتن‏پست" در این رابطه نوشت: این تحقیقات علمی اسرار نهان مغز انسان را روشن می‏کند. روزنامه "ساینس" نیز در شماره گذشته خود با تقدیر از اینگونه تحقیقات بر رابطه قطعی دین و علم تاکید کرد.(برگرفته از سایت tak3da.ir)



http://moza1352.blogfa.com/post/14/اوقات-شرعی-اقامه-ی-نمازهای-پنجگانه-از-دیدگاه-عقل-و-علم

 

طناز خانمی

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه یکی بدونه آرامش زندگیش ، موفقیتهاش وخیلی از چیزای دیگه اش با وجود نماز تضمینه
اگه یکی واقعا خدا رو دوست داشته باشه
اگه از نماز خوندن هم خوشش بیاد
.
.
.
ولی تو نماز خوندن تنبل باشه و گاهی بخونه و گاهی .... باید چیکار کنه.
شما رو به خدا راه درست و عملی بگین الکی رو منبر نرین که همه را از بر هستم.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
ArChitect _90 بچه ها محتاج دعاهای شمام تالار اسلام و قرآن 13

Similar threads

بالا