بهبود فرهنگ سرمایه‌گذاری خُرد؛ چگونه؟

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]بهبود فرهنگ سرمایه‌گذاری خُرد؛ چگونه؟[/h]برخی بر این عقیده‌اند که سرمایه‌گذاری در بورس برای آنکه بتواند در کشور مفید فایده باشد باید بلندمدت باشد، در خانوارهای ایرانی، فرهنگ سرمایه‌گذاری بلندمدت در سهام چقدر فراگیر است؟ آیا اینکه برخی فقط به‌دنبال خرید و فروش سهام در بازه‌های یک یا دو هفته‌ای و کسب سود از این راه هستند برای اقتصاد کلان مفید است یا خیر؟
آیا سرمایه‌گذاری در بازار سهام ایران بلندمدت است یا خیر؟ به نظر شما، چه مثال‌هایی از ضعف فرهنگ سرمایه‌گذاری بورسی در میان خانوارهای ایرانی می‌توان ذکر کرد؟ برای بهبود فرهنگ سرمایه‌گذاری خانوارها در سهام، چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟ اینها سوالاتی است که امروز در باشگاه اقتصاددانان بررسی شده است، درباره عدم وجود دید بلندمدت در میان حداقل عده‌ای از سهامداران خرد بورس و درباره پیشنهاد افزایش شفافیت در بازار بورس همه استادان و پژوهشگران اتفاق نظر دارند و برای چگونگی تغییر فرهنگ اگرچه دکتر سلامی، معتقد است نباید هیچ‌گونه دخالت و محدودیتی را در بازار سهام اعمال کنیم، همایون فطرس پیشنهاد می‌کند ابزارهای سفته‌بازی را محدود و سپرده‌گذاری بلند مدت را تشویق کنیم.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
سرمایه‌گذاری در بورس؛ بلندمدت یا کوتاه مدت
هر دخالتی به جز «شفاف‌سازی» در بازار بورس ممنوع


غلامرضا سلامی
حسابدار رسمی
برای بورس چه در ایران و چه در سایر کشورهای دنیا دو نوع ماموریت را می‌توان متصور شد: اول اینکه مردم دارایی خود را از میان سبدهای سهام مختلف و متغیر انتخاب می‌کنند و صاحبان شرکت‌ها نیز برای تبدیل به پول کردن این دارایی خود سهام آن را در بورس می‌فروشند و از دارایی حاصل برای سرمایه‌گذاری‌های آتی استفاده می‌کنند.
اگر بلندمدت بودن سپرده‌گذاری را دوره زمانی ماندن یک سهام در سبد دارایی فرد تعریف کنیم، کوتاه‌مدت یا بلند مدت بودن سپرده‌ها تاثیری بر این کارکرد بورس نخواهد داشت، چرا که هر فرد سهام خود را به فرد دیگری می‌فروشد؛ حداقل می‌توان گفت که کوتاه مدت بودن سپرده‌گذاری در اقتصاد کلان ضرری ایجاد نمی‌کند. اما ماموریت دوم بازار بورس، استفاده از بازار اولیه بورس است که به تعبیر دیگر با زایش سرمایه همراه است و اگر سهام شرکت‌های جدید وارد بازار بورس شود، سرمایه‌های جدیدی از درآمد مردم به سمت تولید هدایت خواهد شد و این موضع درستی است و بهتر است که در بلندمدت از این خاصیت برای تاثیر بیشتر بر اقتصاد کلان استفاده کنیم.
3 تفاوت ایران و بقیه در فرهنگ سرمایه‌گذاری
بورس ایران جزو بورس‌های خیلی کند است. تفاوت بارز دیگری که در فرهنگ سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در مقایسه با بقیه مشهود است، همه‌گیر بودن بازار بورس در خارج از کشور است.
به عنوان مثال در آمریکا یک‌سوم جمعیت کشور در بورس سهام دارند، وضعیت مشابهی درباره اروپا و ژاپن و حتی کشور همسایه خودمان، ترکیه دیده می‌شود، اما در ایران تعداد کاربران خیلی کمتر است. به نظر نگارنده دلیل این موضوع، عدم شفافیت بازار ایران از یکسو و از سوی دیگر نبود قوانینی که حقوق سهامداران را حفظ می‌کند، می‌باشد.
تفاوت دیگر بورس ایران با بقیه کشورهای جهان این موضوع است که در ایران همانند بسیاری بخش‌های دیگر، حضور دولت و شبه دولتی‌ها در بازار سهام نیز بسیار چشمگیر است، به این معنی که در اکثر کشورهای دنیا و مخصوص در بورس کشورهای پیشرفته حجم عمده بازار مخصوصا به سهامداران خرد تعلق دارد، اما در ایران دولت و شبه‌دولتی‌ها علی‌الخصوص بانک‌ها بخش بسیار مهمی از سهام را در اختیار دارند.
هر گونه دخالتی به جز «شفاف‌سازی» ممنوع
درباره اینکه آیا باید در بورس دخالت کنیم و برای خوابِ بیشتر سرمایه در بازار سهام قوانین و محدودیت‌های جدیدی تصویب کنیم، مخالفم و به نظر من بورس باید کار خود را بکند و اگر ما نقدشوندگی بورس را کاهش دهیم، بورس را از یکی از وظایف بنیادین آن دور کرده‌ایم و در بلندمدت ما فقط باید با افزایش شفافیت بازار سعی کنیم تا کارآیی بازار را افزایش دهیم. افزایش شفافیت نیز در یک فضای آرام و کم تنش اقتصاد کلان باعث افزایش سرعت رشد اقتصادی
خواهد شد.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
بورس ایران و چهار مشکل کلی

بورس ایران و چهار مشکل کلی

[h=1]بورس ایران و چهار مشکل کلی[/h]


عباس هشی
هیات علمی حسابداری و مدیریت شهید بهشتی
اینکه سرمایه‌‌گذاری باید بلندمدت باشد، در بازار سهام خیلی ادعای کلی است. در واقع ما دو نوع سرمایه‌گذار در بورس داریم، که یک گروه که سهامدار عمده‌اند و در هیات مدیره امکان دخالت دارند و شرکت را هدایت می‌کنند و از سود آن استفاده می‌کنند که این گروه به صورت بلندمدت سرمایه‌گذاری می‌کنند، اما گروه دوم از بازار سهام به عنوان یک بازار کارآ با قبول مقداری ریسک می‌خواهند مقداری سود به دست آورند، به نظر من گروه دوم، نیازی نیست تا حتما به صورت بلندمدت سرمایه‌گذاری کنند و در این گروه از سهامداران، امکان نقد شوندگی سهام بورسی است که نکته اصلی است که ایشان را جذب این بازار کرده است و نه بلندمدت بودن سپرده‌ها.
در مجموع، بورس یک بازار سریع‌المعامله سهام و مشتقات بازار است و نباید حجم بالای مبادلات را خیلی نشانه بدی دانست. در مقابل نیز وظیفه حاکمیت این است که به مردم قواعد بازی را به صورت شفاف بیان کند و همچنین به ایشان مقداری آموزش‌های مقدماتی بدهد از جمله اینکه باید مردم بودجه خود را در سهام‌های مختلف پخش کنند و به جو و شایعه‌ها توجه نکنند.
موج‌سواری شایعه‌سازان
عده‌ای از سهامداران وجود دارند که با شایعه‌سازی سهامداران خرد را روی یک موج‌سوار می‌کنند که منجر به افزیش قیمت آن سهام می‌شود، این گروه با توجه به منابع اطلاعاتی که در اختیار دارند، شایعه مثبتی را گسترش می‌دهند و وقتی قیمت سهم مورد نظر افزایش پیدا کرد آن را می‌فروشند و سپس با کاهش قیمت، آن را می‌خرند. به این ترتیب طی دو یا سه ماه حجم سهام خود را چند برابر می‌کنند. و مهم‌ترین متضرر این موضوع سرمایه‌گذاران خرد خواهند بود.
بورس دولتی و مشکلاتش
تا پایان سال 1370، حدود 95 درصد سهامداران بورس دولت و شبه‌دولتی‌ها بوده‌اند در نتیجه تصمیمات سازمان بورس نیز دولتی بوده‌ و مشاهده شده است که در مواقع مختلف دولت از بازار سهام حمایت کرده یا در آن دخالت کرده است که مضرترین موضوع برای بازار سهام همین حمایت و دخالت‌های دولت است. همان طور که وقتی دولت به بانک‌ها دستور داد قسمتی از ذخیره احتیاطی خود را از بورس خرید کنند که بزرگ‌ترین ضرر به سهامداران خرد در همان برهه زمانی اتفاق افتاد. عدم وجود امنیت اقتصادی، عدم وجود نظام کارآمد مالیاتی و عدم وجود بانک اطلاعاتی باعث می‌شوند تا ما از بخش خصوصی آمار و ارقام نداشته باشیم و دخالت‌های دولتی اشتباه و مضر باشند.
بازار سهام در دست عده‌ای خاص
یکی دیگر از مشکلات بورس ایران باند بازی است به این مفهوم که وقتی یک مدیر تعیین شد همه آشناهایش را در آن کار استخدام می‌کند. به عنوان یک مثال شما بررسی کنید که در آمریکا هیچ رئیس‌جمهوری، رئیس دفتر خود را از میان اقوام و خویشان خود انتخاب نکرده است، چرا جای دور برویم؟ در همین ایران نیز رئیس دفتر مقام معظم رهبری از میان اقوامش نیست و رئیس دفتر رهبر کبیر انقلاب نیز به همین ترتیب بود. اما در دولت بارها دیده‌ایم که اقوام مدیران نیز دارای سمت در همان دستگاه هستند. این نشان از عدم استفاده از افراد اصلح است. در بورس نیز مشاهده می‌شود که یک طیف خاص، همه چیز را در دست دارند.
بورس؛ حیاط خلوت اقتصاد
نظارت در یک سازمان باید به صورت مستقل از خود هر سازمانی مورد توجه قرار بگیرد، اما در بورس ایران دیده شده که با یک بخشنامه توسط وزیر اقتصاد، سازمان بورس در حسابرسی و اساسنامه‌های شرکت‌ها نیز دخالت می‌کند و در کل بورس به عنوان حیاط خلوت وزارت اقتصاد مورد استفاده قرار می‌گیرد، که این برای اقتصاد کشور مطلوب نیست. از دولت تدبیر و امید انتظار می‌رود که تمام همت خود را صرف کند تا مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم را حل کند، این مهم با حضور مردم در اقتصاد و خروج دولت از فعالیت‌های اقتصادی میسر است. به نظر من وزیر اقتصاد دولت تدبیر و امید بر همان مرکب دولت دهم سوار است، به این معنی که کارکنان و مدیران وزارت اقتصاد همان افراد قبلی هستند که
«کوله باری از مطالبات» را به دوش دولت انداخته‌اند و برای بهتر شدن شرایط باید در این وزارتخانه تغییرات زیادی صورت بگیرد.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]تفاوت فرهنگ سرمایه‌گذاری در کشورها[/h]طبق تحقیقاتی که در سال 2009 توسط پروفسور گلن کلیمک در دانشگاه سانتا کلارا آمریکا انجام شده است، فرهنگ و تفکر سنتی هر کشور نسبت به مسائل مختلف از جمله سرمایه‌گذاری تاثیری مستقیم بر توسعه‌یافتگی آن کشور دارد.
این تحقیق مقایسه‌ای بین چینی - آمریکایی‌ها (چینی‌هایی که به آمریکا مهاجرت کرده‌اند) و آمریکایی‌ها صورت گرفته است. از نتایج این تحقیق این‌گونه بر‌می‌آید که چینی‌ها افرادی هستند که نسبت به فعالیت‌های اعتباری محافظه‌کارانه‌تر از آمریکایی‌ها برخورد می‌کنند و علاقه آنها نسبت به بازارهای بدهی کمتر است.
این تفاوت نگرش باعث می‌شود تا در یک نوع فرهنگ سرمایه راکد بماند و در فرهنگی دیگر این پول در بازارهای مالی و چرخه اقتصادی جریان داشته باشد. با توجه به نتایج این تحقیق می‌توان گفت که یکی از علل مهم اختلاف توسعه‌یافتگی در این دو کشور، نوع نگرش مردم به سرمایه‌گذاری است. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست، به نظر نگارنده نگاه مردم کشورما به سرمایه‌گذاری تا حدود زیادی شبیه به چینی‌ها است.
بی‌اقبالی ایرانی‌ها به بورس آرش گل محمدی کارشناس اقتصادی

در کشور ما افراد زیادی وجود دارند که در زمان بحران‌های مالی و اقتصادی به جای سرمایه‌گذاری مناسب و کمک به اقتصاد کشور، حتی با نقدینگی اندکی به سمت بازارهایی چون ارز، طلا، خودرو و مسکن روی می‌آورند.
باید این موضوع را پذیرفت و از ابتدا به فرزندان آموزش داد که ارز و طلا به نوعی پشتوانه برای ارزش پول ملی و همچنین کمک به رقابت اقتصادی کشور است، پس نباید با آنها مانند وسیله‌ای برای سرمایه‌گذاری رفتار کرد که جز آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی چیزی به همراه ندارد.
همچنین باید این نگرش را نیز تغییر داد که به کالاهای مصرفی چون خودرو و مسکن به دید سرمایه‌گذاری نگاه نکرد، به عبارت دیگر از این نوع کالاها به عنوان کالای مصرفی بهره برد.
درست است که با خریداری و نگهداری ارز، طلا، خودرو، مسکن یا کالاهایی از این قبیل بیشتر از حد مصرفی خود توسط نقدینگی موجود، به صورتی مصنوعی و موقتی می‌توان ارزش پول خود را در زمانی که تورم بالا وجود دارد، حفظ کرد یا حتی افزایش داد؛ اما اگر علمی و منطقی به این مساله نگاه شود، این عمل خود ریشه در تورم قیمتی این کالاها دارد که بیشتر به بحران‌های مالی و اقتصادی دامن می‌زند و باعث می‌شود قشری از جامعه که سطح درآمدی پایینی دارند ضعیف‌تر از قبل شوند و به افزایش اختلاف طبقاتی در جامعه کمک خواهد کرد. محسن کرکه‌آبادی کارشناس اقتصادی

اما چگونه این نگرش را با توجه به منافع ملی و شخصی می‌توان تغییر داد؟
افرادی که نیاز به سرمایه‌گذاری برای کم نشدن ارزش پولی خود دارند، می‌توانند سرمایه‌گذاری صحیح و واقعی را انجام دهند که جدا از حفظ منافع شخصی به اقتصاد ملی خود نیز کمک کنند. این سرمایه‌گذاری واقعی به سرمایه‌گذاری در بازارهای اولیه خلاصه می‌شود، برای درک بهتر این موضوع در زیر به‌صورت تفکیکی مثال‌هایی زده شده است.
زمانی که افراد افزایش ارز را مشاهده می‌کنند یا به طریقی افزایش آن را پیش‌بینی می‌کنند، می‌توانند به جای خرید و نگهداری ارز بر روی صنایعی سرمایه‌گذاری کنند که افزایش ارز با درآمد آن صنعت رابطه مستقیم دارد؛ صنایعی مانند صنعت پتروشیمی که صادراتی است. حال اگر این سرمایه‌گذاری چه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مانند خرید سهام آن شرکت باشد کمک قابل توجهی به صنعت ملی ما و همچنین افزایش صادرات نیز می‌کند و از طرفی سود قابل توجهی نیز به شخص سرمایه‌گذار تعلق خواهد گرفت.
بسیاری از اقشار جامعه به دلیل نداشتن دانش سرمایه‌گذاری کافی از تاثیر عوامل مختلف بر شرایط اقتصادی صنایع موجود در کشور، از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های آنها آگاهی ندارند. این مسوولیت بر عهده دولت است که با اطلاع‌رسانی و آموزش هدفمند متناسب با فهم اقشار مختلف جامعه آنها
را آگاه سازد.
فقط و فقط کافی است تا مردم بدانند که افزایش قیمت ارز یک تهدید نیست، بلکه یک فرصت سرمایه‌گذاری مثلا در صنعت پتروشیمی کشور است، کافی است که مردم بدانند افزایش قیمت طلا یک تهدید نیست، بلکه یک فرصت سرمایه‌گذاری در صنعت طلا کشور و در نهایت توسعه صادراتی کشور ما است. این آگاهی در درجه اول موجب کسب سود شخص سرمایه‌گذار می‌شود و پس از آن باعث رونق صنایع مختلف کشور شده و در نگاه کلان رشد اقتصادی کشور را به همراه خواهد داشت.
پس باید سعی کرد نوع دیگر نگرشی از سرمایه‌گذاری را پدیدار کرد تا با آن به توسعه یافتگی نسبی در سرمایه‌گذاری، در سطح خرد و کلان اقتصادی رسید.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]سرمایه‌گذاری افق طولانی دارد[/h]


همایون فطرس
فارغ‌التحصیل ام‌بی‌ای دانشگاه صنعتی شریف
بخش عمده‌ای عدم شکل‌گیری فرهنگ صحیح بورس، معلول شرایط مزمن تورمی و رکودهای اقتصادی است که بیشتر از 50 سال گریبانگیر کشورمان، ایران است. به خاطر همین، افراد حقیقی و حقوقی سرمایه‌دار، به فکر «حفظ ارزش سرمایه» و «مقابله با تورم» هستند تا اینکه به فکر سرمایه‌گذاری و تولید ارزش جدید باشند.
در نتیجه، (Speculation) و سبدگردانی به شدت طرفدار دارد و افراد، (به‌درستی) می‌دانند باید همیشه سرمایه‌هایشان را از یک نوع دارایی به نوع دیگری از دارایی انتقال بدهند تا همیشه از بالاترین نرخ سود بهره‌مند شوند و این موضوع معلول شرایط اقتصادی کشور است. این فضا، فرهنگ دلالی و سودمحوری را ترویج می‌کند و اساسا سرمایه‌گذاری در چنین فضایی معنا ندارد؛ سرمایه‌گذاری افق به نسبت طولانی دارد و هر فرد برای سرمایه‌گذاری باید برنامه و انتظارات خاصی داشته باشد؛ که الزاما همه این انتظارها مالی نیستند؛ و مثلا ممکن است انتظارهای توسعه‌ای وجود داشته باشد. فرهنگ سرمایه‌گذاری، مثل هر فرهنگی، شامل یکسری عرف‌ها، نرم‌ها، نمادها و ظواهر است. عرف و نرم، در طول زمان به وجود می‌آید؛ مثلا در ایران عرف سرمایه‌گذاری این است که افراد برای به دست آوردن نرخی بالاتر از نرخ‌های معمول بانکی، پول خود را صرف خریدن یک یا چند سهم شرکت، یا صندوق سرمایه‌گذاری یا مقداری دلار یا سکه می‌کنند. در صورتی که این با هنجارهای متعارف غربی در مورد سرمایه‌گذاری متفاوت هست. افراد در ایران به شدت ریسک‌هراس هستند؛ چون ارزش پول به طور فزاینده‌ای در حال کم شدن است و اگر با سرمایه‌گذاری کردن ضرری متوجه فرد بشود، کم شدن ارزش پول مضاعف شده است. در نتیجه، همه به دنبال محل‌هایی برای سرمایه خود هستند که نه تنها ضرر نکنند، بلکه به‌طور فوق‌العاده‌ای سود به دست بیاورند. این باعث می‌شود پیاپی از یک دارایی به دارایی دیگر جابه‌جا شوند (Switch کنند)؛ چون طبیعتا در طول زمان سوددهی دارایی‌ها متغیر است. این باعث می‌شود میزان خواب سرمایه‌ها و میزان ثبات هر سرمایه‌گذاری کوتاه باشد؛ و این باعث می‌شود بازارهای کاذب و سفته‌بازی رواج داشته باشد، مثل بازار ثانویه بورس، بازارهای غیرحفاظت شده (غیر Hedge) برای کالاها و بازار ارز و طلا.
چه باید کرد؟
برای بهبود اوضاع، اولا باید احساس و انتظار تورم در فضای اقتصادی کاهش پیدا کند؛ مثل وضعی که تابستان و پاییز 92 بعد از انتخابات به وجود آمد. در پی آن، باید با اعمال سیاست ها و پیاده کردن عملیات صحیح در بازار، تورم را پایین آورد. طبیعتا این کار در شرایط رکودی حال حاضر اقتصاد ایران بسیار سخت است و در این شرایط سیاست‌های انقباضی که باعث کاهش تورم در آینده خواهد شد، همانند تیغ دولبه‌ای عمل می‌کند که به رکود بیشتر دامن خواهد زد.
موضوع بعد، مقابله با سفته‌بازی در بازارهای مالی است، که باید برای این کار ابزارهای سفته‌بازی را محدود کنیم یا حداقل آنها را ترویج نکنیم. و در عوض سیاست‌های سرمایه‌گذارانه را رواج دهیم. یعنی سیاست‌های تشویقی برای طولانی‌تر شدن سپرده‌گذاری و نقدنکردن سهام‌های خریده شده را پیاده کرد. یک کار خیلی خوب انتشار اوراق مشارکت‌های طولانی مدت با نرخ سود برابر یا نزدیک تورم است یا اینکه بازاری برای hedge کردن ارز به وجود بیاید؛ که البته نیازمند بهتر شدن فضای سیاست خارجی کشور و رفع شدن محدودیت‌های ارزی است.
پیشنهاد شفافیت حاکمیت دولتی
به نظر نویسنده مهم‌ترین کاری که دولت الان می‌تواند به‌عنوان «حاکم» و نه «متصدی» انجام بدهد، شفاف کردن آمار‌های اقتصادی و گزارش آنها به عموم و به وجود آوردن یک بانک اطلاعاتی غنی هست که بر پایه آن بتوان تحلیل‌هایی با پشتوانه داده‌ها انجام داد و از این تحلیل‌ها برای سیاست‌گذاری‌های جاری و آتی استفاده کرد؛ و برای این کار نباید مصلحت یک گروه خاص را به صلاح و خیر 80، 90 درصد باقی جامعه ترجیح داد.
 
Similar threads

Similar threads

بالا