▂▃▅▇█▓▒ فانتزی های من و دوستام ▒▓█▇▅▃▂

rahajo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از فانتزی هام اینه بیدار بشم ببینم تو این 11 ماه هر چی اتفاق افتاده خوابی بیش نبوده و اوضاع خوبه:cry:

یا اینکه یدفعه معجزه بشه وهمه چیز حل بشه :(:cry:
 

red hat

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام ایه که برم توی افق محو بشم ...!
 

red hat

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی دیگه از فانتزیام اینه که بعد 1 ماه ببینم همه چی به خوبی و خوشی گذشت و این ناراحتی های چند هفته ای همشون حل شدن و هممون خیالمون راحت

کاش بشه...:(
 

SaEeD_13

کاربر بیش فعال
يكي از فانتزيام اينه كه شب قبل از امتحان يه نگاه بندازم به جزوه ببينم هنوز ٢٠٠ صفحه شو نخوندم
بعد برم واسه خودم نسكافه درست كنم
يه پاكت سيگار هم بخرم
به زور خودمو بيدار نگه دارم كه بخونم
بعد ميبينم كه نميشه... ميگم بيخيال بزار الان بخوابم صبح زود بيدار ميشم بخونم
خلاصه ٤،٥تا آلارم ميزارم تو گوشيم تا بتونم صبح بيدار شم
بخوابم ... بعدِ چند ساعت يهو بيدار شم ببينم ساعت ٨ و نيمه :eek: پَ چرا اين لامصب زنگ نزد:eek::cry:
بعد همينجوري في البداهه برم سر جلسه
با ٤ بيوفتم و برگ زريني بشه بر نمره هام:d:d:d



بابا ......
اون چیزی که برا بعضیا فانتزی برا ما خاطرست...........:cool::cool::cool:
 

ava_s

عضو جدید
یکی از فانتزیای من اینه که یروزی یکی از اقوامو که به خونش تشنمو ببینم و ی مشت خوشجل حواله صورته نه چندان بی ریختش کنم...

بهدشم ی لگد نثار اون شیکمه قلمبش بنمایم....

بهد همه اهالی خونه که کلی طرفدارشن منو تشویخ بنماین...

بهد اون با توجه به ضرباتی که نثارش کردم به سمت افق محو شه و من تماشاش کنم :دی
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیای من اینه که یروزی یکی از اقوامو که به خونش تشنمو ببینم و ی مشت خوشجل حواله صورته نه چندان بی ریختش کنم...

بهدشم ی لگد نثار اون شیکمه قلمبش بنمایم....

بهد همه اهالی خونه که کلی طرفدارشن منو تشویخ بنماین...

بهد اون با توجه به ضرباتی که نثارش کردم به سمت افق محو شه و من تماشاش کنم :دی
چه بیریخ :|
:w02:
 

danaye

عضو جدید
یه فـانـتـزیـه خـوب سـراغ دارم خـعــلی تــوپــه:cap:، مـالـه یـه خــانـوم دکـتــر بـوده 2 بـار بـیـشـتـر بـاهـاش تـا افـــق نـرفـتـه:victory:، هرکی مـیـخـواد PM بـده تـا هـمـاهـنـگـی هـای لازم واسـه فــروش فـانـتـزی را انـجـام بـدیـم!! :| :)):w15::w15::w15::w15:

....... اینکه
با این لیلا دوسشم بعد ببرمش تو افق محوش کنم
خودم برگردممم

 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز

داشتم آهنگای قدیمی کامپیوترمو مرتب میکردم چشمم خورد به آلبوم ترانه های مرجان...

play کردم بخونه تا اینکه رسید به یه آهنگ که متحول شدم!

میخوند : اونی که میخواستی تو غُبارا گُم شد…

اشک توی چشمام حلقه زد… مرجانم فانتزی داشت… باورم نمیشه...!

اونم تو غبارا محو میشد…

اصن یه وضی...!!




 

nima dadash

عضو جدید
یکی از فانتزیام اینه که با مخاطب خاصم تو خیابون راه برم بعد یه پسره بیاد تیکه بندازه منم عین این فیلما وایسم یواش برگردم و بگم: "هی پسر..... چیزی گفتی؟"
پسره هم با پررویی بگه آره
بعد باهم گلاویز بشیم.... خیلی سنگین همدیگه رو بزنیم... مخاطب خاصم هی جیغ و داد و گریه. ملت دورمون اصن خیلی خفن
بعد که پسررو زدم با لباس خاکی برمیگردم، یه لبخند نرم میزنم و میرم سمت مخاطبم. نزدیکش که میشم صدای گلوله میاد و من میوفتم رو زانوهام.... نگو پسره اسلحه داشته و با سر و صورت خونی نفسای آخرو میزنه و میمیره...
مخاطب خاصمم منو بغل میکنه و فریاد زنان میگه:"نــــــــــــــــــــــه"
منم میگم:"دیدار به قیامت عزیزم" و میوفتم و جان به جان آفرین تسلیم میکنم....
خداییش حقمو خوردن من لایق اسکارم، اصغر خدا ازت نگذره(اصغر فرهادی رو میگم!)
 

روژین 1368

اخراجی موقت



درعکس بالا, پدر و مادري را مي بينيد که در حال بوسيدن و نوازش کودک خود , که ديگردنيا به او فرصتي بيشتر براي زندگي کردن نداد , براي آخرين بار هستند.
و اما در عکس پايين , پزشکاني را مشاهده مي کنيد که در حال اداي احترام و تعظيم به اين کودک و پدر و مادر او مي باشند علت تعظيم آنها هم اينست که
:
پدر و مادر اين کودک بااهداي کليه و کبد او , سبب اهداي زندگي به دو کودک ديگر شده اند


عالی :cry:
 

sara perspolisi

عضو جدید
یکی از فانتزی هام اینه برم عـــــــکدمی گوگوش بعد بدون معرفی کردن خودم شروع کنم یه آهنگ بخونم و در همون حین خانوم گوگوش غش کنه از صدای خوبم و هومن خلعتبری هم از تعحب دهنش باز بمونه ، بعد از اهنگ بدون حرفی برگردم برم بعد هومن بگه لااقل اسمت رو بگو!!!
منم روم را برگردونم و بگم یه غریبه! و همون جور توی غروب آفتاب محو بشم!!
 

aryana.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از فانتزی هام اینه که بفهمم کی مد کرده که همگی بلند شن برن تو افق محو بشن!
 

Tik TAAk

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزی های من اینکه تو اوج عاشقی با یکی خیانت کنم بهش:eek:تا بلکه حال این پسرا گرفته شه!!!!!!!!!
دختر اینجوری عقده ای بار میای نکن این پسرایی که من میشناسم کک شون هم نمیگزه:w15:

من یکی از فانتزی هام اینه که هرکی بهم بدی کنه ببخشم تا بلکی ادم بشه....:w12:
 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از جدیدترین فانتزیام اینه که:
برم آمریکا تو جلسه معرفی شرکت کنم.
همین وسطای جلسه گوشی GlX ام زنگ بزنه،
منم بگم sorry و به راحتی گوشی رو از جیبم در بیارم
و در حالی که بقیه دارن به من میخندند یهو گوشی یکی شون زنگ بزنه،
ولی هر کاری کنه گوشی جدید apple اش از جیبش در نیاد.
منم یه پوزخند بزنم
و در حالی که بقیه دارن با تعجب به من نگاه میکنند و میگن wait , wait !!!
بی توجه به التماس هاشون تو تاریکیا نیست بشم
 

Similar threads

بالا