معتقد به عشق قبل از ازدواج هستید یا بعد از ازدواج؟

Philsooof

عضو جدید
چیزی به نام عشق وجود نداره.
میتوانید مردهارو خواجه کنید، ببینید آیا باز هم جذب یک زن میشوند یا خیر.


اونچه به عشق تعبیر میشه، فقط ترشحات هورمون های جنسی هست و بس.
اینقدر در رویا سیر نکنید.
 

nish nish

کاربر فعال
چیزی به نام عشق وجود نداره.
میتوانید مردهارو خواجه کنید، ببینید آیا باز هم جذب یک زن میشوند یا خیر.


اونچه به عشق تعبیر میشه، فقط ترشحات هورمون های جنسی هست و بس.
اینقدر در رویا سیر نکنید.
اوهوم:surprised::eek::surprised:
الحق فیلسوفی...
 

...ARASH...

عضو جدید
چیزی به نام عشق وجود نداره.
میتوانید مردهارو خواجه کنید، ببینید آیا باز هم جذب یک زن میشوند یا خیر.


اونچه به عشق تعبیر میشه، فقط ترشحات هورمون های جنسی هست و بس.
اینقدر در رویا سیر نکنید.

بهتر بود ميگفتي عشقاي اين دور و زمونه بيشتر هوسه زودگذره تا اينكه وجوده عشقو انكار كني
هوس غير قابل انكاره و وجود داره و البته تو اين زمونه تو وجوده خيليا عود كرده!! اما يه سري ارزشهاي ديگه هم وجود دارن

مگه عشق معنيش فقط تمايل يه پسر به يه دختره ؟؟
والا من عاشقه خانوادمو بعضي رفيقامم هستم و حاضرم براشون زندگيمم بدم...پس وقتي يه همچين ميلي(بدون هوس) ميتونم به اطرافيانم داشته باشم پس ميتونم عاشق يه جنسه مخالف هم باشم بدون اينكه عامله اصليه گرايشم به سمته اون جنسه مخالف هوس باشه

تجربه نشون ميده عشقاي قبله ازدواج (كه تو دهه هاي اخير زياد اتفاق ميوفته) بيشتر با شكست روبرو ميشه
و عشقاي بعد ازدواج(كه پدر و مادراي ما نمونه اي از اينا هستن) دوام بيشتري داره

خودمم عشقه بعده ازدواج ميپسندم(البته يه مختصر تفاهمي هم براي شروع لازمه)!! بعضيا ميگن عشقه بعد ازدواج يه عادت و تحميله رابطست!! والا دادگاه هاي خانواده بهما نشون ميده جوانه امروزي چقدر زير بار زور ميره و زيره باره اين تحميل
 

Philsooof

عضو جدید
بهتر بود ميگفتي عشقاي اين دور و زمونه بيشتر هوسه زودگذره تا اينكه وجوده عشقو انكار كني
هوس غير قابل انكاره و وجود داره و البته تو اين زمونه تو وجوده خيليا عود كرده!! اما يه سري ارزشهاي ديگه هم وجود دارن

مگه عشق معنيش فقط تمايل يه پسر به يه دختره ؟؟
والا من عاشقه خانوادمو بعضي رفيقامم هستم و حاضرم براشون زندگيمم بدم...پس وقتي يه همچين ميلي(بدون هوس) ميتونم به اطرافيانم داشته باشم پس ميتونم عاشق يه جنسه مخالف هم باشم بدون اينكه عامله اصليه گرايشم به سمته اون جنسه مخالف هوس باشه

تجربه نشون ميده عشقاي قبله ازدواج (كه تو دهه هاي اخير زياد اتفاق ميوفته) بيشتر با شكست روبرو ميشه
و عشقاي بعد ازدواج(كه پدر و مادراي ما نمونه اي از اينا هستن) دوام بيشتري داره

خودمم عشقه بعده ازدواج ميپسندم(البته يه مختصر تفاهمي هم براي شروع لازمه)!! بعضيا ميگن عشقه بعد ازدواج يه عادت و تحميله رابطست!! والا دادگاه هاي خانواده بهما نشون ميده جوانه امروزي چقدر زير بار زور ميره و زيره باره اين تحميل

بحث تاپیک در مورد عشقی بود که میخواد به ازدواج منجر بشه یا بعدش رخ میده.
عشق به خدا و عشق به پدر و مادر و... هم هر کدوم دلایل خاص خودشون رو دارن و با بخش های دیگری از مغز انسان توجیه میشن.

مثلا عشق به موجودی چون خدا، بیشتر ناشی از ترس و عجز و یک حس درماندگی در برابر ناملایمات دنیا و تمایل به جاودانگی هست، اینا نبود اون عشق هم نبود.

اما عشق یعنی علاقه افراطی، محبت کردن و دوست داشتن رو کسی جز مجموعه عشق قرار نمیده.

گرایشات جنسی هم اسمش هوس نیست، افراطش جامعه رو با مشکل روبرو میکنه وگرنه یک نیاز اساسی هست.

در گذشته مردان رو در حرمسراها خواجه میکردند، فکر میکردید چرا؟
برای اینکه دیگه چیزی به نام عشق و علاقه نسبت به یک زن تو وجودشون شکل نگیره و مراقب زنان بیشمار معشوقه شاه باشند.
اگر عشق چیزی مستقل از قوه جنسی بود، این خواجه ها هم عاشق زن ها میشدند.

ولی خواجه نهایتا میتونست محبت کنه، مثل محبت دو هم جنس به هم، که اسمش عشق نیست.
در عشق افراط هست و معمولا با چشم هایی بسته.
 

...ARASH...

عضو جدید
بحث تاپیک در مورد عشقی بود که میخواد به ازدواج منجر بشه یا بعدش رخ میده.
عشق به خدا و عشق به پدر و مادر و... هم هر کدوم دلایل خاص خودشون رو دارن و با بخش های دیگری از مغز انسان توجیه میشن.

مثلا عشق به موجودی چون خدا، بیشتر ناشی از ترس و عجز و یک حس درماندگی در برابر ناملایمات دنیا و تمایل به جاودانگی هست، اینا نبود اون عشق هم نبود.

اما عشق یعنی علاقه افراطی، محبت کردن و دوست داشتن رو کسی جز مجموعه عشق قرار نمیده.

گرایشات جنسی هم اسمش هوس نیست، افراطش جامعه رو با مشکل روبرو میکنه وگرنه یک نیاز اساسی هست.

در گذشته مردان رو در حرمسراها خواجه میکردند، فکر میکردید چرا؟
برای اینکه دیگه چیزی به نام عشق و علاقه نسبت به یک زن تو وجودشون شکل نگیره و مراقب زنان بیشمار معشوقه شاه باشند.
اگر عشق چیزی مستقل از قوه جنسی بود، این خواجه ها هم عاشق زن ها میشدند.

ولی خواجه نهایتا میتونست محبت کنه، مثل محبت دو هم جنس به هم، که اسمش عشق نیست.
در عشق افراط هست و معمولا با چشم هایی بسته.

مشكل اينجاست كه عشق را در وجوده همه آدمها جستجو ميكنيد و چون در نهاد همه آدمها نيست كلا منكر آن ميشويد و يا به گونه اي ديگر تعبير ميكنيد
آدمايي پيدا ميشن كه عشق به پدرو مادر هم ندارن اما اين دليل نميشه كه پدرو مادرش متفاوت با بقيه پدرو مادرا بوده

عشق به خدا و خانواده و ....درسته دلايل خاصي هم ميتونه داشته باشه و با اون قسمت از حرفتون كه دليله عشق به خدا را گفتيد كاملا موافقم(خطوط قرمز)
اما دوس داشتم دليل عشق به پدر و مادر و عشق به يه دوسته هم جنس را هم ميگفتين تا ببينم منشا اين علاقه هاي افراطي كه گاها حتي به يه رفيق داريم چيه
من به رفيقم نه نياز جنسي دارم نه ترس و عجز دارم و نه تامين كننده مشكلات ماديه زندگيمه !! خيلي هم از اين جوانب به درد نخوره نكبت:دي
خب دليل علاقه ي افراطي كه بهش دارم چيه؟؟

ببينيد...هر اتفاقي را با هر علتي ميشه توجيه كرد بستگي به اين داره كه منطقت در توجيه اون اتفاق چي باشه
يه قاتل مسلمه كه يه نفر را كشته،اما بر اساس منطقه خودش ميتونه بي گناه باشه

اين كه يه زماني يه عده را خواجه ميكردن دليل بر اين نيست كه ثابت شده عشقي وجود نداره،
شما علاقه هاي افراطي را گرايشات جنسي يا همون هوس تعبير ميكنين،من اين تعبير را ندارم بلكه ميگم بيشتر از 99 درصد هميني هست كه شما ميگين اما نميگم همه اينجورين و عشقي وجود نداره،از نظره من هيچي مطلق نيست و كسي كه ادعا به مطلق بودنه پديده اي بكنه بايد دلايل محكمتري بياره نه اينكه به كاراي گذشتگان كه دلايل متعددي ميتونه داشته باشه استناد كنه يا تعابير ديگه اي بياره
شما ميگيد اگه مردا را خواجه كنند ديگه كسي سمته دختري نميره و ازدواجي صورت نميگيره يا زندگيه با دوامي اتفاق نميوفته؟؟؟
اگه يه اين معتقديد ديگه جاي بحثي نميمونه و بايد با آزمون نتيجه گرفت
مثالي از عشقاي موجود نميزنم كه ديدم 2 تا جنسه مخالف و از نظره قواي جنسي سالم عاشق هم هستن بي انكه گرايشات جنسي عامل اصليه اين عشق باشه

تو بعضي كشورا هم جنسه پسر هم،جنس دختر از نظره نيازهاي جنسي همه جوره تامين هستن اما چرا يكي را براي زندگي انتخاب ميكنن؟؟؟

من ديدم مرده معلول و ناتواني بر اساس يه سري ارزشهاي ديگه رفته سمتي زني و باهاش انس گرفته،اين اسمش چيه؟؟
حتي ديدم مرده سالمي با زنه معلول از همه لحاظ ، زندگي را شروع كرده


بازم ميگم....سره بحثه من فقط همين بود كه مطلقا وجود عشق را انكار نميكنم و ميگم هست هر چند اين روزا خيلي خيلي خيلي كم پيدا ميشه
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره چرا نشه ؟ معمولا آدما اول میل به هم پیدا میکنن و همدیگرو دوست می دارند و عاشق هم میشن و بعد باهم زندگی میکنن مگه میشه حالت از یکی بهم بخوره ولی به امید عشق بعد از ازدواج باهاش عروسی کنی ؟!!!! خنده داره اگه اینجوری باشه که دیگه دلبری معنا نمیده
منم موافقم با نظرتون
 

havij139

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که خیلی سخت می تونم عاشق کسی بشم
اگرم اگرم بخوام عاشق کسی بشم عاشق همسرم(بعد از ازدواج) میشم و اونم شروطی داره و یکی از شروطشم اینه که اونم عاشق من باشه:دی

ببین دوست داشتن با عشق فرق میکنه. مطمئنا باید قبل از ازدواج یه نفری رو دوست داشته باشی و بعد باهاش ازدواج کنی .حالا نیاز نیست دلبستش بشی. همین که همه جوره تحقیق کرده باشی و طرفت از هر لحاظ خوب باشه و یه علاقه ای هم نسبت بهش پیدا کرده باشی خوبه

وقتی میگی عاشق ینی اینکه چشم و گوش بسته طرف رو قبول داری. ینی عقلت تعطیل میشه. مثلا همه ی ادمایی که عاشق خدا هستن. اونا تمام دستورات خدارو بدون چون و چرا و بدون اینکه بخوان دنبال دلیل عقلانی واسه کارشون باشن اجرا میکنن. چون عاشقش هستن و مطمئن هستن که دستورات خدا به نفعشونه و اگه هم روزی به نفعشون نبود حتما حکمتی توش بوده که اونا ازش بی خبرن.
یا مثلا وقتی میگی عاشقشم ینی حاضری حتی جونتم واسش بدی و از این کار لذت هم ببری

پس عاشق شدن قبل از ازدواج به نظرم کار درستی نیست. اگرم عاشق بشیم به احتمال زیاد یا عشق زودگذر یا همون تب عشقه و یا هوسه...
آدم باید طرفشو دوست داشته باشه و بهش علاقه مند باشه( ینی هم با عقلش و هم با قلبش طرفو دوست داشته باشه)

ولی من خودم وقتی با عقل و قلب یکی رو انتخواب کنم و بعد از ازدواج جز خوبی و پاکی و خوشقلبی از همسرم نبینم مطمئنا عاشقش میشم جوری که بهش ایمان میارم و با تمام وجود باورش میکنم و از خودم بخاطر اون میگذرم.ینی با قلبم باهاش برخورد میکنم نه با عقلم
 

P9QP99

عضو جدید
من که خیلی سخت می تونم عاشق کسی بشم
اگرم اگرم بخوام عاشق کسی بشم عاشق همسرم(بعد از ازدواج) میشم و اونم شروطی داره و یکی از شروطشم اینه که اونم عاشق من باشه:دی

ببین دوست داشتن با عشق فرق میکنه. مطمئنا باید قبل از ازدواج یه نفری رو دوست داشته باشی و بعد باهاش ازدواج کنی .حالا نیاز نیست دلبستش بشی. همین که همه جوره تحقیق کرده باشی و طرفت از هر لحاظ خوب باشه و یه علاقه ای هم نسبت بهش پیدا کرده باشی خوبه

وقتی میگی عاشق ینی اینکه چشم و گوش بسته طرف رو قبول داری. ینی عقلت تعطیل میشه. مثلا همه ی ادمایی که عاشق خدا هستن. اونا تمام دستورات خدارو بدون چون و چرا و بدون اینکه بخوان دنبال دلیل عقلانی واسه کارشون باشن اجرا میکنن. چون عاشقش هستن و مطمئن هستن که دستورات خدا به نفعشونه و اگه هم روزی به نفعشون نبود حتما حکمتی توش بوده که اونا ازش بی خبرن.
یا مثلا وقتی میگی عاشقشم ینی حاضری حتی جونتم واسش بدی و از این کار لذت هم ببری

پس عاشق شدن قبل از ازدواج به نظرم کار درستی نیست. اگرم عاشق بشیم به احتمال زیاد یا عشق زودگذر یا همون تب عشقه و یا هوسه...
آدم باید طرفشو دوست داشته باشه و بهش علاقه مند باشه( ینی هم با عقلش و هم با قلبش طرفو دوست داشته باشه)

ولی من خودم وقتی با عقل و قلب یکی رو انتخواب کنم و بعد از ازدواج جز خوبی و پاکی و خوشقلبی از همسرم نبینم مطمئنا عاشقش میشم جوری که بهش ایمان میارم و با تمام وجود باورش میکنم و از خودم بخاطر اون میگذرم.ینی با قلبم باهاش برخورد میکنم نه با عقلم
سلام اینجا تالار رمان نویسیه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

havij139

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام اینجا تالار رمان نویسیه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام
نخیر اشتباه بهتون آدرس دادن از همین راهی که اومدین برگردین, به فلکه رسیدید بپیچید به چپ. اونجا از هرکی بپرسید بهتون نشون میده:)
 

P9QP99

عضو جدید
سلام
نخیر اشتباه بهتون آدرس دادن از همین راهی که اومدین برگردین, به فلکه رسیدید بپیچید به چپ. اونجا از هرکی بپرسید بهتون نشون میده:)
ما اشتباه تو کارمون نیست ! بعدشم آدرس گرفتن واسه کسیه که نا بلد راه باشه نه !!!!!!!!!!!
 

havij139

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما اشتباه تو کارمون نیست ! بعدشم آدرس گرفتن واسه کسیه که نا بلد راه باشه نه !!!!!!!!!!!

اولا من نگفتم که شما اشتباه کردید!. گفتم بهتون اشتباه آدرس دادن
دوما اگه نابلد راه نیستید واگه میدونستید که اینجا تالار رمان نویسیه پس چرا سوال کردید
سوما اگه پاسخ به نقل قولم دادید ,شرمنده نمیتونم جوابتون رو بدم. تا همینجاش هم اسپم کردم
 

Philsooof

عضو جدید
مشكل اينجاست كه عشق را در وجوده همه آدمها جستجو ميكنيد و چون در نهاد همه آدمها نيست كلا منكر آن ميشويد و يا به گونه اي ديگر تعبير ميكنيد
آدمايي پيدا ميشن كه عشق به پدرو مادر هم ندارن اما اين دليل نميشه كه پدرو مادرش متفاوت با بقيه پدرو مادرا بوده

عشق به خدا و خانواده و ....درسته دلايل خاصي هم ميتونه داشته باشه و با اون قسمت از حرفتون كه دليله عشق به خدا را گفتيد كاملا موافقم(خطوط قرمز)
اما دوس داشتم دليل عشق به پدر و مادر و عشق به يه دوسته هم جنس را هم ميگفتين تا ببينم منشا اين علاقه هاي افراطي كه گاها حتي به يه رفيق داريم چيه
من به رفيقم نه نياز جنسي دارم نه ترس و عجز دارم و نه تامين كننده مشكلات ماديه زندگيمه !! خيلي هم از اين جوانب به درد نخوره نكبت:دي
خب دليل علاقه ي افراطي كه بهش دارم چيه؟؟

ببينيد...هر اتفاقي را با هر علتي ميشه توجيه كرد بستگي به اين داره كه منطقت در توجيه اون اتفاق چي باشه
يه قاتل مسلمه كه يه نفر را كشته،اما بر اساس منطقه خودش ميتونه بي گناه باشه

اين كه يه زماني يه عده را خواجه ميكردن دليل بر اين نيست كه ثابت شده عشقي وجود نداره،
شما علاقه هاي افراطي را گرايشات جنسي يا همون هوس تعبير ميكنين،من اين تعبير را ندارم بلكه ميگم بيشتر از 99 درصد هميني هست كه شما ميگين اما نميگم همه اينجورين و عشقي وجود نداره،از نظره من هيچي مطلق نيست و كسي كه ادعا به مطلق بودنه پديده اي بكنه بايد دلايل محكمتري بياره نه اينكه به كاراي گذشتگان كه دلايل متعددي ميتونه داشته باشه استناد كنه يا تعابير ديگه اي بياره
شما ميگيد اگه مردا را خواجه كنند ديگه كسي سمته دختري نميره و ازدواجي صورت نميگيره يا زندگيه با دوامي اتفاق نميوفته؟؟؟
اگه يه اين معتقديد ديگه جاي بحثي نميمونه و بايد با آزمون نتيجه گرفت
مثالي از عشقاي موجود نميزنم كه ديدم 2 تا جنسه مخالف و از نظره قواي جنسي سالم عاشق هم هستن بي انكه گرايشات جنسي عامل اصليه اين عشق باشه

تو بعضي كشورا هم جنسه پسر هم،جنس دختر از نظره نيازهاي جنسي همه جوره تامين هستن اما چرا يكي را براي زندگي انتخاب ميكنن؟؟؟

من ديدم مرده معلول و ناتواني بر اساس يه سري ارزشهاي ديگه رفته سمتي زني و باهاش انس گرفته،اين اسمش چيه؟؟
حتي ديدم مرده سالمي با زنه معلول از همه لحاظ ، زندگي را شروع كرده


بازم ميگم....سره بحثه من فقط همين بود كه مطلقا وجود عشق را انكار نميكنم و ميگم هست هر چند اين روزا خيلي خيلي خيلي كم پيدا ميشه

عشق یعنی دوست داشتن افراطی، اینو قبول دارید؟
حالا دلیل افراط در هرکسی میتونه متفاوت باشه.
دلایلی که کاملا بستگی به اموخته ها و محیط اجتماعی و... یک آدم داره.


مثلا شما زندگیت به نحوی هست که ممکنه احساس خلا بکنی یا مثلا در کودکی همه بهت توهین میکردن.
حالا که بزرگ میشی و یکی بهت محبت میکنه، این برات جذاب میشه و عاشقش میشی، که باز ریشه توی ناخودآگاه شما داره.


من نگفتم چیزی به نام عشق به معنای دوست داشتن افرادی وجود نداره، وجود داره اما تماما برگرفته از ویژگی های فیزئولوژیکی آدمی و گذشته و حال آدمی هست.
حالت اولوهیت و تقدس نداره، بلکه خوب و بد داره.
 

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق بعد ازدواج جواب میده یا نه؟
از انتخابت راضی ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه فونداسیون درست باشه احتمال اینکه خونه رو سرت خراب نشه زیاده البته اگه در برابر زلزله مقاوم سازی نکرده باشی ممکنه تا وقتی که زلزله نیومده همه چی خوب باشد اما وقتی زلزله اومد خدا میدونه:cry:
 

honey2009

کاربر بیش فعال
اگه فونداسیون درست باشه احتمال اینکه خونه رو سرت خراب نشه زیاده البته اگه در برابر زلزله مقاوم سازی نکرده باشی ممکنه تا وقتی که زلزله نیومده همه چی خوب باشد اما وقتی زلزله اومد خدا میدونه:cry:

چگونه مقاوم سازی کنیم؟؟؟؟
 

javad.winer

عضو جدید
عشق یعنی دوست داشتن افراطی، اینو قبول دارید؟
حالا دلیل افراط در هرکسی میتونه متفاوت باشه.
دلایلی که کاملا بستگی به اموخته ها و محیط اجتماعی و... یک آدم داره.


مثلا شما زندگیت به نحوی هست که ممکنه احساس خلا بکنی یا مثلا در کودکی همه بهت توهین میکردن.
حالا که بزرگ میشی و یکی بهت محبت میکنه، این برات جذاب میشه و عاشقش میشی، که باز ریشه توی ناخودآگاه شما داره.


من نگفتم چیزی به نام عشق به معنای دوست داشتن افرادی وجود نداره، وجود داره اما تماما برگرفته از ویژگی های فیزئولوژیکی آدمی و گذشته و حال آدمی هست.
حالت اولوهیت و تقدس نداره، بلکه خوب و بد داره.

:gol::gol::gol::gol:
 

javad.winer

عضو جدید
عشق یعنی دوست داشتن افراطی، اینو قبول دارید؟
حالا دلیل افراط در هرکسی میتونه متفاوت باشه.
دلایلی که کاملا بستگی به اموخته ها و محیط اجتماعی و... یک آدم داره.


مثلا شما زندگیت به نحوی هست که ممکنه احساس خلا بکنی یا مثلا در کودکی همه بهت توهین میکردن.
حالا که بزرگ میشی و یکی بهت محبت میکنه، این برات جذاب میشه و عاشقش میشی، که باز ریشه توی ناخودآگاه شما داره.


من نگفتم چیزی به نام عشق به معنای دوست داشتن افرادی وجود نداره، وجود داره اما تماما برگرفته از ویژگی های فیزئولوژیکی آدمی و گذشته و حال آدمی هست.
حالت اولوهیت و تقدس نداره، بلکه خوب و بد داره.

عشق قبل و بعد ازدواج به خانواده و محیطش بستگی زیادی داره
و البته بعضی ها نیاز دارن که:
عاشق بشن و عاشقانه زندگی کنن و عاشق بمیرند
 

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چگونه مقاوم سازی کنیم؟؟؟؟
طراحی خوب طرحیه که هم معماریش خوب باشه هم قبل اجرا محاسباتش انجام شده باشه و اصلا اجرا شدنی باشه
البته نباید فراموش کنی که هزینه یه طرح خوب رو باید بدی اما مواظب باش سرکه نقد به از حلوای نسیه:surprised:
 

REYMOND00

کاربر بیش فعال
عشق قبل از ازدواجی که نگهش داری و خوب بهش برسی تا زمان مرگ...قبل از ازدواج شروع شه و تا مرگ هم ادامه داشته باشه...
به نظرم عشق صرفا بعد از ازدواج بیشتر مسحور شدن یا به نوعی هم عادت کردن و حتی تحمل کردنه...
 

negar62

عضو جدید
تعریف هر کس از عشق متفاوته.به نظر من عشقی خوبه که با خودش آرامش بیاره،بعد ازدواج مطمئنی کسی که کنارته انتخابت کرده تا همیشه کنارش باشی و تو براش متفاوت از دیگران بودی که خواسته باتو باشه پس راحت تر می تونی بهش اعتماد داشته باشی دوسش داشته باشی و عاشقش باشی.اونوقت هر دو درکنار هم آرامش رو تجربه میکنید .ولی قبل ازدواج فکر نمیکنم بشه عشق توام با آرامش و اطمینان رو تجربه کرد و واقعا چه تضمینی وجود داره که کسی که تمام احساس و عاطفتو خرجش کردی ارزششو داشته باشه و بخواد کنارت بمونه.من عشق بعد از ازدواج رو بیشتر میپسندم.
 

A Engineer

عضو جدید
عشق وجود داره

این بستگی به خود آدم و سرنوشتش داره که کی عشقو درک کنه

عشقه قبلو بعد فرقی ندارن

عشقی که عشق باشه عشق میمونه

چه قبل و چه بعد ازدواج
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما جزو کدومشون هستید؟کدومشو دوست دارید و چرا؟
به نظر من عشق قبل از ازدواج قشنگتره.رمانتیک تره.ولی بعضی ها میگن عشق بعد از ازدواج پایدارتره و اینا مهم نیست.آیا حقیقت داره؟نظر شما چیه؟
عشق قبل از ازدواج البته اگه واقعا عشق باشه
قبول ندارم عشق بعد از ازدواجو
 

Similar threads

بالا